All language subtitles for The.Promised.Land.1975.DirectorsCut.BDRip.x264-SPRiNTER-Farsipersian

af Afrikaans
ak Akan
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bem Bemba
bn Bengali
bh Bihari
bs Bosnian
br Breton
bg Bulgarian
km Cambodian
ca Catalan
ceb Cebuano
chr Cherokee
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch
en English
eo Esperanto
et Estonian
ee Ewe
fo Faroese
tl Filipino
fi Finnish
fr French
fy Frisian
gaa Ga
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gn Guarani
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ia Interlingua
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
rw Kinyarwanda
rn Kirundi
kg Kongo
ko Korean
kri Krio (Sierra Leone)
ku Kurdish
ckb Kurdish (Soranî)
ky Kyrgyz
lo Laothian
la Latin
lv Latvian
ln Lingala
lt Lithuanian
loz Lozi
lg Luganda
ach Luo
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mfe Mauritian Creole
mo Moldavian
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
sr-ME Montenegrin
ne Nepali
pcm Nigerian Pidgin
nso Northern Sotho
no Norwegian
nn Norwegian (Nynorsk)
oc Occitan
or Oriya
om Oromo
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt-BR Portuguese (Brazil)
pt Portuguese (Portugal)
pa Punjabi
qu Quechua
ro Romanian
rm Romansh
nyn Runyakitara
ru Russian Download
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
sh Serbo-Croatian
st Sesotho
tn Setswana
crs Seychellois Creole
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhalese
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
es-419 Spanish (Latin American)
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
tt Tatar
te Telugu
th Thai
ti Tigrinya
to Tonga
lua Tshiluba
tum Tumbuka
tr Turkish
tk Turkmen
tw Twi
ug Uighur
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
wo Wolof
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:00:02,000 --> 00:00:32,000 «نکته‌ي ضروري اينکه در اکثر ديالوگ‌هاي اين فيلم، از کتاب «سرزمين موعود .اثر «ولاديسلاو رِيمونت» ترجمه‌ي دکتر «روشن وزيري» بهره برده شده است 2 00:01:11,959 --> 00:01:17,459 «« سـرزمـيــنِ مـوعـــود »» 3 00:01:22,209 --> 00:01:25,167 : بر اساسِ رُماني از «ولاديسلاو رِيمونت» 4 00:01:26,334 --> 00:01:28,459 !مراقب باش 5 00:01:29,376 --> 00:01:32,167 !نه، نه، نه، نه - !«کارول» - 6 00:01:35,042 --> 00:01:38,542 !«کارول»! «کارول» - !نه! بي‌خيال! مراقب باش - 7 00:01:38,542 --> 00:01:40,959 !منو بگير! منو بگير 8 00:01:56,834 --> 00:02:00,459 !احتياط کُن !«موريتس»! «موريتس» 9 00:02:02,584 --> 00:02:06,542 .اوه «موريتس»، «موريتس»! سوار شو - .صبر کُن - 10 00:02:06,542 --> 00:02:09,251 !يالا، سوار شو - !يه لحظه صبر کُن - 11 00:02:09,792 --> 00:02:14,709 : فيلمي از «آندري وايدا» 12 00:02:15,584 --> 00:02:19,792 !و حالا نوبتِ منه 13 00:02:19,792 --> 00:02:24,084 !و حالا از اونطرف 14 00:02:24,084 --> 00:02:27,292 !و حالا مستقيم تويِ کله 15 00:02:27,292 --> 00:02:34,584 !عاليجناب کشيش، ورق که گندم‌کوب نيست اينطوري مي‌کوبي رويِ ميز - !گندم‌کوب يا غيرِ گندم‌کوب، من برنده‌ام، حضرتِ اشرف - 16 00:02:34,584 --> 00:02:40,251 اين بي‌بي رو هم مي‌ذارم کنار، تا به‌موقعش !حسابِ شاه «زايوچکوفسکي» رو برسم 17 00:02:40,251 --> 00:02:43,417 ،اوه، يا حضرتِ عيسي! درباره‌يِ چي صحبت مي‌کُنيد عاليجناب روحاني؟ 18 00:02:43,876 --> 00:02:49,751 دوستِ نيکويِ من! اين طرزِ بازي‌کردن‌تون ... «من رو به اين تصور مي‌ندازه که شايد شما «زايوچکوفسکي 19 00:02:49,751 --> 00:02:54,876 !از تبارِ اشرافيِ قوچ يا گوسفند هستيد !ياشيک»، آتش» 20 00:02:54,876 --> 00:02:58,959 عاليجناب پدرِ روحاني، بايد خدا رو شکرگذار باشيد ،که مقامِ روحاني‌تون شما رو محافظت مي‌کُنه 21 00:02:59,042 --> 00:03:03,251 وگرنه بهتون مي‌فهموندم که تبارِ من و !علامتِ نجابتِ خانوادگيِ من چيه 22 00:03:03,251 --> 00:03:06,334 !بله، بهتون مي‌فهموندم 23 00:03:06,459 --> 00:03:09,667 !بدجوري داري گيج‌ويج مي‌زني !مراقب باش 24 00:03:17,459 --> 00:03:21,584 !اربابِ جوان تشريف آوردن - !اوه، «کاروله‌ک» اومده - 25 00:03:21,584 --> 00:03:23,709 !دور بشيد !دور بشيد 26 00:03:29,292 --> 00:03:31,834 !اوه، آروم بگيريد، سگ‌ها !آروم بگيريد 27 00:03:33,209 --> 00:03:35,542 !ايشون از اون دستفروش‌هايِ يهودي نيستن‌ها - !روز بخير - 28 00:03:35,542 --> 00:03:38,792 .بلکه آقايِ «موريتس» هستن، يکي از دوستانِ «کارولِ» ما - .خدا به همراهت باشه، فرزند - 29 00:03:38,792 --> 00:03:42,667 .پسرِ عزيزم، خيلي محبت کردي که اومدي .دلم برات تنگ شده بود 30 00:03:42,667 --> 00:03:45,626 .من هم همينطور - .روز بخير آقا. از زيارت‌تون خوشوقتم - 31 00:03:45,626 --> 00:03:49,459 .دل‌مون برات تنگ شده بود - .لطف داريد، پدرِ روحاني - 32 00:03:49,459 --> 00:03:52,417 .خوش‌آمديد، خوش‌آمديد - حالت چطوره، «کاروله‌ک»؟ - 33 00:03:52,417 --> 00:03:54,917 سفرتون چطور بود؟ 34 00:03:55,334 --> 00:03:57,751 .بگيريد بشينيد - .خيلي وقته که نديديمت - 35 00:03:57,834 --> 00:04:00,251 ديگه واست خودت !مردي شدي 36 00:04:07,042 --> 00:04:09,167 !«آنکا» 37 00:04:16,792 --> 00:04:18,792 .زايوچکوفسکي» آماده‌ست» 38 00:04:18,792 --> 00:04:23,584 ،خُب، به‌زودي خواهيد ديد، پدرِ روحاني !که قراره چه بازي‌اي بشه 39 00:04:23,584 --> 00:04:24,834 ... اگه گشنيز نداريد، پدرِ روحاني - .معذرت مي‌خوام - 40 00:04:24,834 --> 00:04:27,417 !حسابي به زحمت خواهيد افتاد - .«روز بخير، دوشيزه «آنکا - 41 00:04:27,417 --> 00:04:31,751 «خواه برنجيد يا نه، وقتي آقايِ «بائوم ... گشنيزهاش رو نشون ميده 42 00:04:31,751 --> 00:04:37,542 من تک‌خال‌مو رو مي‌کُنم و اونوقت حتي !نخواهيد فهميد از کجا خوردينش 43 00:04:38,709 --> 00:04:44,001 !زنده‌باد کارخانه‌دارها !زنده‌باد کارخانه‌دارها 44 00:04:44,001 --> 00:04:49,251 !اوه، عزيزم !اوه، عزيزم 45 00:04:51,417 --> 00:04:55,584 «« سـرزمـيــنِ مـوعـــود »» 46 00:07:27,751 --> 00:07:29,376 .نظرِ من اينه - .نمي‌تونم باهات موافقت کُنم - 47 00:07:29,376 --> 00:07:31,209 !«موريتس» 48 00:07:31,834 --> 00:07:34,584 خُب چي شد؟ - !کارول»، ما يه کارخونه تأسيس مي‌کُنيم» - 49 00:07:34,917 --> 00:07:37,251 ،من هيچي ندارم، تو هيچي نداري .و «موريتس» هم هيچي نداره 50 00:07:38,209 --> 00:07:41,709 ... ولي همه‌مون با همديگه، درست اونقدري داريم - ... درست به اندازه‌اي که - 51 00:07:42,126 --> 00:07:44,084 !بتونيم يه کارخونه تأسيس کُنيم 52 00:07:44,084 --> 00:07:45,917 .بله - !بله، پس تأسيسش مي‌کُنيم - 53 00:07:46,001 --> 00:07:49,417 .بايد تاريخِ امروز رو يادداشت کُنيم - ... ماکس»، در ضمن، تويِ پرانتز بنويس» - 54 00:07:49,417 --> 00:07:52,376 که چه‌کسي اول از همه .به بقيه نارو خواهد زد 55 00:07:52,376 --> 00:07:56,709 !«تو، تو، تو، «بورويتسکي .تو نجيب‌زاده‌اي. يک «فون» هستي 56 00:07:57,001 --> 00:08:00,417 مي‌دوني «ماکس»، اون رويِ کارتِ ويزيتش ... آرمِ نجابتِ خانوادگي داره 57 00:08:00,667 --> 00:08:04,001 .و با وجودِ اين، از همه‌يِ ما بيشتر بچه‌يِ «لودز»ـه و راه‌و‌رسمِ اون شهر رو بلده - مگه تو اينطور نيستي؟ - 58 00:08:04,001 --> 00:08:07,209 .من لزومي نمي‌بينم درباره‌يِ اين چيزها حرف‌بزنم !فقط مي‌خوام پول دربيارم. همين 59 00:08:07,209 --> 00:08:09,584 «خدا به پنبه‌هايِ «لودز !رحم کُنه 60 00:08:09,584 --> 00:08:14,917 حرف‌زدن، هنرِ شما لهستاني‌ها .و اين آلماني‌هاست 61 00:08:16,626 --> 00:08:20,167 .بياييد بريم .رؤيايِ اون ميليون‌ها پول رو مي‌بينم 62 00:08:20,792 --> 00:08:23,376 !بيا، جهودک! بيا 63 00:08:28,917 --> 00:08:32,626 نه، نه! ولي من واقعاً .به ارواح باور دارم، پدرِ روحاني 64 00:08:33,292 --> 00:08:37,042 ،يک بار، از خواب که بيدار شدم و در رو باز کردم ... ديدم که يک روح وسطِ راهرو ايستاده 65 00:08:37,084 --> 00:08:39,626 دستش رو به طرفم دراز کرد !"و گفت : "بيا 66 00:08:39,626 --> 00:08:41,626 .لابد توهم بوده - !نه، نه، نه - 67 00:08:42,001 --> 00:08:45,876 ،من همينجا به دنيا اومدم ... همينجا گله‌و‌غاز چروندم 68 00:08:45,876 --> 00:08:47,834 و اولين ترکه‌ها رو هم .همينجا خوردم 69 00:08:47,834 --> 00:08:49,667 .با توجه به ظاهرِ فعلي‌تون، باورکردنش مشکله - ... کشيش «شيمون» در اين مورد - 70 00:08:49,667 --> 00:08:51,209 .کُلي قصه داره 71 00:08:51,209 --> 00:08:54,167 خيلي گرونه! «براومان» هفت کوپک و نيم .ارزون‌تر حساب مي‌کُنه 72 00:08:54,167 --> 00:08:57,542 !دزدِ دغلباز .عوضش از وزن کم مي‌گذاره 73 00:08:57,542 --> 00:09:00,959 چه‌کسي مي‌تونه تضمين کُنه که شما هم همين کار رو نمي‌کُنيد؟ 74 00:09:02,292 --> 00:09:04,834 باشه، قبول مي‌کُنم. ولي به همون قيمتِ .براومان» معامله مي‌کُنيم» 75 00:09:05,376 --> 00:09:07,334 خُب، فردا به دفترمون بيا .تا در موردِ جزئيات صحبت‌کُنيم 76 00:09:07,459 --> 00:09:11,126 !عجب «ناپلئون»ـيه - .خُب، من ديگه بايد برم - 77 00:09:11,126 --> 00:09:16,501 .«خداحافظ، خداحافظ، «زايوچکوفسکي - .من هم ميام، پدرِ روحاني، من هم ميام - 78 00:09:16,501 --> 00:09:20,417 .خداحافظ، خداحافظ - .دستِ خداوند به‌همراه‌تون باشه - 79 00:09:20,417 --> 00:09:24,751 .ديگه داره دير ميشه - !«يالا، «والوژ - 80 00:09:25,167 --> 00:09:31,251 !بجنب، بجنب! سريع باش - .پدرِ روحاني، دفعه‌يِ بعد هم تشريف بياريد - 81 00:09:31,251 --> 00:09:33,334 !بخور «ويلچِک»، بخور 82 00:09:39,626 --> 00:09:44,376 ،خودم به «لودز» خواهم اومد، کارخانه‌ات رو تبرک مي‌کُنم ،بعد هم خودم عقدتون مي‌کُنم 83 00:09:44,542 --> 00:09:50,709 و ضمناً اجازه نميدم کسي غير از خودم .بچه‌هاتون رو غسلِ‌تعميد بده 84 00:09:51,667 --> 00:09:58,542 !اوه، ببينيد «آنکا» چطور از خجالت سُرخ شده! داره فرار مي‌کُنه - !خداحافظ! موفق باشيد - 85 00:10:07,001 --> 00:10:09,792 حال‌تون چطوره، قربان؟ - .انگار همه خيلي‌خوب شما رو مي‌شناسن - 86 00:10:09,834 --> 00:10:13,501 .تمامِ دهکده به آقايِ «ويلچِک» افتخار مي‌کُنه - ... تنها چيزي که از اين عشق‌و‌محبت‌شون عايدم شد - 87 00:10:13,792 --> 00:10:16,292 !کثيف‌شدنِ دستکش‌هامه - !«ماکس» - 88 00:10:16,751 --> 00:10:18,376 .خداحافظ 89 00:10:19,167 --> 00:10:22,167 مطمئن باش بعداً برمي‌گرده !و دستکش‌ها رو با خودش مي‌بره 90 00:10:22,417 --> 00:10:24,667 نمي‌دونستم نامزدت اينجا .منزلِ شما زندگي مي‌کُنه 91 00:10:24,667 --> 00:10:29,084 از وقتي والدينش فوت‌کردن و من برايِ تحصيل .به «ريگا» رفتم، اون اينجاست 92 00:10:29,167 --> 00:10:34,042 .پدرت آدمِ فوق‌العاده‌ايه - !بله، اشرافيتِ موميايي‌شده‌يِ لهستاني - 93 00:10:34,167 --> 00:10:37,001 .اوه، من که اينطور فکر نمي‌کُنم - !لطف داري - 94 00:10:44,084 --> 00:10:48,209 اينجا پيشِ ما، حوصله‌تون که زياد سر نرفته؟ - .خانم، اختيار داريد - 95 00:10:48,626 --> 00:10:51,709 اين چه حرفيه؟ 96 00:10:52,084 --> 00:10:58,792 ،اتفاقاً زندگي‌تون به‌نظرم خيلي جالب مياد. فکر نمي‌کردم هنوز جايي ... زندگي‌اي به اين آرامي و سادگي و به يک معنا پُرمحتوا 97 00:10:59,584 --> 00:11:01,542 .وجود داشته باشه 98 00:11:04,542 --> 00:11:10,001 ،«مي‌دونيد، دوشيزه «آنکا ... معلوم شد تا پيش از اومدنم به اينجا 99 00:11:10,334 --> 00:11:14,542 ،لهستاني‌ها رو درست نمي‌شناختم .و همينطور «کارول» رو 100 00:11:14,876 --> 00:11:17,709 فکر مي‌کُنيد اتفاقِ بدي برايِ «کارول» افتاده؟ 101 00:11:17,917 --> 00:11:22,251 نه، مگه متوجه چيزي شديد؟ - .به‌نظرم مي‌رسه که ناراحته - 102 00:11:22,709 --> 00:11:25,917 .کارول»، من جلوت رو نمي‌گيرم» 103 00:11:25,917 --> 00:11:31,376 ولي در هر حال، چهار قرن رسم‌و‌سنتِ .خانواده‌مون رو همواره بخاطر داشته باش 104 00:11:33,126 --> 00:11:36,501 بايد هميشه مطابق با اين رسم‌و‌سنت .عمل کُني 105 00:11:36,626 --> 00:11:42,626 پدر، سنت‌هايِ اشرافي چه کمکي به من در فروشِ چلوار مي‌کُنند؟ 106 00:11:43,376 --> 00:11:47,251 اجدادِ والامقامِ من کجا هستند موقعيکه درگيرِ احداثِ کارخونه‌ام و در به در دنبالِ اعتبار مي‌دوم؟ 107 00:11:48,292 --> 00:11:53,459 .وام و اعتبار رو يهودي‌ها به من ميدن، نه شواليه‌ها ... بشرِ امروزي اگه نخواد رعيت و اجيرِ کسي باشه 108 00:11:53,459 --> 00:11:56,626 ،چاره‌اي نداره جز اينکه خودش رو از قيد و بندها آزاد کُنه .از قيدِ گذشته‌ها و سنت‌ها و هر نوع تعصب خلاص کُنه 109 00:11:56,792 --> 00:12:01,834 ،اينها اراده رو سست مي‌کُنند، آدم رو در مقابله با حريف تضعيف مي‌کُنند ... اون هم حريفي که هيچ محظورِ اخلاقي نمي‌شناسه 110 00:12:01,834 --> 00:12:05,251 چون هيچگونه رسم‌و‌سنتي نداره؛ ... حريفي که اتفاقاً به اين دليل وحشتناکه 111 00:12:05,251 --> 00:12:08,834 چون خودش، گذشته، حال و .آينده‌يِ خودشه 112 00:12:12,042 --> 00:12:16,626 .نه، بيا در موردش صحبتي نکُنيم .شب بخير 113 00:12:59,876 --> 00:13:11,042 ،هيچ بدي بر تو واقع نخواهد شد و بلايي نزدِ خيمه‌ات نخواهد رسيد ... زيرا که فرشتگانِ خود را درباره‌يِ تو امر خواهد فرمود 114 00:13:11,042 --> 00:13:21,584 تا در تماميِ راه‌هايت تو را حفظ نمايند؛ ... تو را بر دستانِ خويش برخواهند داشت 115 00:13:21,584 --> 00:13:27,667 مبادا که پايِ خود را .به سنگ بزني 116 00:13:34,167 --> 00:13:37,917 ،اي پدرِ ما که در آسماني 117 00:13:39,417 --> 00:13:42,167 ،مقدس باد نامِ تو 118 00:13:43,667 --> 00:13:49,126 ،ملکوتِ تو بيايد ... اراده‌يِ تو چنانکه در آسمان است 119 00:13:50,459 --> 00:13:55,084 ،بر زمين نيز کرده شود 120 00:13:56,542 --> 00:14:05,584 نانِ کفافِ امروزمان را به ما عطا فرما، و گناهانِ ما را ببخشاي .چنان‌که ما نيز آنانکه بر ما گناه کردند را مي‌بخشائيم 121 00:14:46,459 --> 00:14:51,709 .بيا «مندل»، اين هم يک روبل .يک روبلِ کامل 122 00:14:51,709 --> 00:14:56,292 ،«و اما تو، «آبراهام .فقط 75 کوپک گيرت مياد 123 00:14:56,292 --> 00:14:58,959 !چون بهش دل ندادي 124 00:14:59,084 --> 00:15:05,292 !فقط وانمود مي‌کردي که داري دعا مي‌خوني قصدِ فريب‌دادنِ من رو داشتي، اينطور نيست؟ 125 00:15:05,376 --> 00:15:07,459 و خداوند رو هم همينطور؟ 126 00:15:47,334 --> 00:15:56,626 ،چهل و يک، چهل و دو، چهل و سه، چهل و چهار، چهل و پنج .چهل و شش، چهل و هفت، چهل و هشت، چهل و نُه، پنجاه 127 00:15:58,667 --> 00:16:02,917 ،پنجاه و پنج، پنجاه و شش ... پنجاه و هفت، پنجاه و هشت 128 00:16:03,626 --> 00:16:06,542 !لعنتي ... شصت، شصت و يک، شصت و دو 129 00:16:07,001 --> 00:16:13,251 ،نود و يک، دو، سه، چهار، پنج، شش !هفت، هشت، نُه، سيصد 130 00:16:13,251 --> 00:16:19,251 ،پنجاه و يک، پنجاه و دو، پنجاه و سه ... پنجاه و چهار، پنجاه و پنج، پنجاه و شش 131 00:16:19,376 --> 00:16:22,917 ،سيصد و بيست، بيست و يک ... بيست و دو، بيست و سه 132 00:16:22,917 --> 00:16:28,667 ،سيصد و شصت، شصت و يک، شصت و دو ... شصت و سه، شصت و چهار 133 00:16:31,459 --> 00:16:34,084 چقدر شد؟ - !پانصد - 134 00:16:37,417 --> 00:16:41,584 !ششصد و بيست و هشت - !خيلي عاليه - 135 00:16:42,792 --> 00:16:44,834 !تمامش متعلق به ماست 136 00:17:06,084 --> 00:17:08,501 !من هيچي ندارم !تو هم هيچي نداري 137 00:17:08,542 --> 00:17:09,626 !خدايِ مهربان !مطلقاً هيچي 138 00:17:09,751 --> 00:17:12,292 ،من هم هيچي ندارم، و معنيش اينه که همه‌مون با همديگه ... درست اونقدري داريم 139 00:17:12,292 --> 00:17:16,792 که بتونيم اينجا يه کارخونه‌يِ عظيم !تأسيس کُنيم 140 00:17:16,792 --> 00:17:19,001 !يه لحظه صبر کُن خُب، نتيجه چي شد؟ 141 00:17:19,001 --> 00:17:22,042 ،ما يه کارخونه تأسيس مي‌کُنيم !درست همينجا 142 00:17:22,876 --> 00:17:26,376 !تأسيس مي‌کُنيم! تأسيس مي‌کُنيم - !تأسيس مي‌کُنيم - 143 00:17:32,001 --> 00:17:36,292 !«ماکس»! «ماکس» !گاوت به‌همين‌زودي داره ماق مي‌کِشه 144 00:17:36,626 --> 00:17:41,292 !کارول»، بلبلِ تو هم داره برات چهچهه مي‌زنه» - !الهي لال بشه - 145 00:17:49,209 --> 00:17:56,459 !آه، اي سرزمينِ لهستانيان ... اگر فرزندانت همان سان 146 00:17:56,876 --> 00:18:04,959 ،که اينک مي‌ميرند از برايت آنان ... بپردازند به کارکردن و تلاشي بي‌پايان 147 00:18:05,084 --> 00:18:16,209 اگر هر کدام، مُشتي خاک ... برگيرند از سرزمينِ پدري‌شان 148 00:18:16,626 --> 00:18:25,959 آنگاه خواهند ساخت لهستان را ايشان .با دستانِ خودشان 149 00:18:36,209 --> 00:18:37,792 !ساکت 150 00:18:43,084 --> 00:18:45,042 !بياييد جلو 151 00:18:46,126 --> 00:18:51,292 آقايِ «ويلچِک»، ميشه 10 روبل به من قرض بدين؟ ... شما که منو مي‌شناسين و مي‌دونين که من 152 00:18:51,292 --> 00:18:55,917 .راشل واسرمان» خوش‌حساب هستم» .«به خدا فقيرم، آقايِ «ويلچِک 153 00:18:55,917 --> 00:18:59,876 ،اگه امروز پول تويِ بساطم نباشه چه‌جوري کاسبي کُنم؟ 154 00:18:59,876 --> 00:19:01,709 ،بدونِ گرويي .قرض نميدم 155 00:19:01,709 --> 00:19:05,792 !آقايِ «ويلچِک»، پول‌تو پس ميدم. به مقدسات قسم .ما نونِ شب نداريم 156 00:19:05,792 --> 00:19:09,417 ،بچه‌هايِ صغير دارم. شوهر و مادرم ... همه چشم به‌راه منن 157 00:19:09,417 --> 00:19:10,876 که براشون .يه لقمه نون ببرم 158 00:19:10,876 --> 00:19:13,251 .به من ربطي نداره .بذار سقط بشن 159 00:19:13,251 --> 00:19:18,167 آقايِ «ويلچِک»، اين چه حرفيه؟ !حرفِ به اين زشتي 160 00:19:18,167 --> 00:19:21,376 ،«آقايِ «ويلچِک .لطفاً بهم قرض بدين 161 00:19:21,667 --> 00:19:23,084 آخه مگه متوجه نيستين؟ 162 00:19:23,209 --> 00:19:26,167 .شما که مردِ خيرخواهي هستين - .گيتلا»، اين سکه‌يِ 10 کوپکي به‌درد نمي‌خوره. يکي ديگه بده» - 163 00:19:26,167 --> 00:19:30,001 .مي‌دونم که شما آدمِ نيکوکاري هستين - .اين سکه به‌درد نمي‌خوره - 164 00:19:30,001 --> 00:19:32,459 .ولي اين که 10 تاست - .گيتلا»، بايد يکي ديگه بدي» - 165 00:19:33,167 --> 00:19:34,709 !بدونِ گرويي، هيچي نميدم - .به خدا نونِ خوردن نداريم - 166 00:19:34,709 --> 00:19:36,959 ... حتي مادرِ پيرم - ... خانمِ «واسرمان»، بهتره بري از دامادت - 167 00:19:36,959 --> 00:19:39,501 .پول قرض کُني - !اسمِ اون بي‌همه‌چيزو جلوم نيار - 168 00:19:39,501 --> 00:19:42,917 .شما که خودت خبر داري - .اشتاينووا»، 15 کوپک کم‌آوردي» - 169 00:19:42,917 --> 00:19:45,917 بابتِ جهازِ دخترم 40 روبل پولِ نقد ... گذاشته بودم رويِ ميز 170 00:19:45,917 --> 00:19:48,167 .گفتم 15 کوپک کم‌آوردي - !کم‌آوردم؟ غيرِممکنه - 171 00:19:48,167 --> 00:19:51,751 .اشتاينووا»، معطلش نکُن. اين حرف‌هات تازگي نداره» .پولت هميشه کسري داره. تازه که با هم آشنا نشديم 172 00:19:51,792 --> 00:19:53,917 ،اصلاً خودت بشمارشون !«اشتاينووا» 173 00:19:54,126 --> 00:19:58,209 !اون مرتيکه‌يِ بي‌سر‌و‌پا همه‌شو به باد داد آخه همچين سرمايه‌اي رو کجا خرج کرد؟ 174 00:19:58,751 --> 00:20:03,167 ،«التماس‌تون مي‌کُنم، آقايِ «ويلچِک !مي‌دونم که بالاخره دل‌تون به رحم مياد 175 00:20:03,167 --> 00:20:06,001 .بگير - .به خدا بچه‌هام هيچي واسه خوردن ندارن - 176 00:20:06,751 --> 00:20:10,292 .خُب ديگه - !«آقايِ «ويلچِک - 177 00:20:11,501 --> 00:20:14,917 ،بدونِ گرويي !هيچي نميدم 178 00:20:40,376 --> 00:20:42,876 چيه؟ - .يه گرويي دارم - 179 00:20:45,626 --> 00:20:47,959 .برش مي‌دارم 180 00:21:07,001 --> 00:21:10,751 !اوه، کارخونه‌يِ «گُلدبرگ» داره مي‌سوزه - !پست‌فطرت بالاخره کارخونه‌يِ خودشو به آتش کِشيد - 181 00:21:10,751 --> 00:21:13,126 .من از يک ماه پيش مي‌دونستم .با اين وضعي که داشت حتماً بايد مي‌سوخت 182 00:21:13,126 --> 00:21:16,834 .حتي تعجب مي‌کردم چرا اينقدر طولش ميده .به پولِ بيمه که سود تعلق نمي‌گيره 183 00:21:25,542 --> 00:21:28,292 !همه‌چيز رو بشماريد - !سريع‌تر - 184 00:21:30,167 --> 00:21:33,084 ماکس»، اين دعوا‌مرافعه‌هايِ تو با مردم» .عاقبتِ خوشي نداره 185 00:21:33,084 --> 00:21:35,126 به تو چه مربوطه؟ - .با اين دعوا‌مرافعه‌هات کسب‌و‌کارمون رو خراب مي‌کُني - 186 00:21:35,126 --> 00:21:36,417 !کِي؟ کجا؟ چطوري؟ 187 00:21:36,417 --> 00:21:39,084 همه‌جا در ملاءِ عام و بلندبلند ميگي که .اکثرِ کارخونه‌دارهايِ ما دزد و کلاهبردارند 188 00:21:39,084 --> 00:21:40,959 !خوب کردم گفتم، و از اين به بعد هم ميگم - !ولي «ماکس»، خوب گوش‌کُن - 189 00:21:40,959 --> 00:21:43,376 ما اومديم اينجا تا کسب‌و‌کار راه‌بندازيم .و حسابي پول دربياريم 190 00:21:43,376 --> 00:21:45,376 !اصلاً تو آدمِ افراطي‌اي هستي 191 00:21:45,376 --> 00:21:48,834 !«اوه، «موريتس»، «موريتس !تو يه جهودکِ پست‌فطرتي 192 00:21:48,834 --> 00:21:52,667 و تو هم، يک آلمانيِ !احمق و احساساتي 193 00:21:52,667 --> 00:21:54,792 داريد بيخودي سرِ يه مُشت حرف .دعوا مي‌کُنيد 194 00:21:54,792 --> 00:21:57,751 .متأسفم که مجبورم برم کارخونه !«ولي «موريتس» حق داره، «ماکس 195 00:22:00,001 --> 00:22:02,459 !بگيريد سمتِ سقف 196 00:22:02,584 --> 00:22:10,584 چه شهرِ زيبايي! ولي آيا من مي‌تونم ازش پولي دربيارم؟ 197 00:22:13,042 --> 00:22:15,751 تمامِ اقلام رو !يادداشت کردم 198 00:22:18,292 --> 00:22:21,042 کي مي‌خواد کار کُنه؟ - !من، ارباب! من، ارباب - 199 00:22:24,209 --> 00:22:26,876 !اينقدر هُل ندين، بچه‌ها 200 00:22:27,417 --> 00:22:29,542 !بس کُنين ديگه، يارو‌ها 201 00:22:30,417 --> 00:22:34,876 عاليجناب ارباب، من اومدم اينجا چون تقاضا دارم، تقاضايِ عدالت؛ ،کَله‌يِ شوهرمو که ماشين از تنش جدا کرد 202 00:22:34,876 --> 00:22:39,292 حالا من با اين بچه‌هايِ يتيم و بدبخت .چه خاکي به سر کُنم؟ ما فقيريم 203 00:22:39,292 --> 00:22:42,501 اومدم اينجا تا .تقاضايِ عدالت کُنم 204 00:22:42,501 --> 00:22:46,167 .تقاضا دارم شما که اربابِ ما هستين، کمک کُنين ... حالا که کَله‌يِ شوهرمو ماشين کَنده 205 00:22:46,209 --> 00:22:48,501 ،اربابِ محترم ... شما رو به خدا 206 00:22:48,501 --> 00:22:50,834 آروم باشيد. خودم درباره‌يِ اين موضوع .با وکيل صحبت مي‌کُنم 207 00:22:50,834 --> 00:22:54,542 ،چون مجبوريد به دادگاه مراجعه کُنيد .وگرنه بهتون خسارتي نمي‌پردازن 208 00:22:54,542 --> 00:22:59,542 اوه، حضرتِ مسيح و مريمِ عذرا .به شما عوض بدن 209 00:22:59,542 --> 00:23:01,709 .سلامت و مکنت و آبرو بدن - خيلي وقته به «لودز» اومديد؟ - 210 00:23:02,667 --> 00:23:07,792 به‌گمونم دو سالي ميشه ... که به اين 211 00:23:07,792 --> 00:23:10,751 .جهنم‌دره اومديم - ولي چرا اومديد اينجا؟ - 212 00:23:10,751 --> 00:23:13,876 .چه‌مي‌دونم والا .آخه همه مي‌رفتن شهر 213 00:23:14,001 --> 00:23:15,542 چرا برنمي‌گرديد روستا سرِ خونه و زندگي‌تون؟ 214 00:23:15,542 --> 00:23:20,626 برمي‌گردم، برمي‌گردم. همچين که .پولِ خونِ مردَمو بگيرم، برمي‌گردم 215 00:23:21,751 --> 00:23:26,042 !لعنتِ خدا بر اين شهر !الهي طاعون بگيره! الهي آتش بگيره 216 00:23:26,917 --> 00:23:31,042 !الهي خدا هر چي شر و بلا هست سرش بياره !الهي آدم‌هاش تا نفرِ آخر همه سقط بشن 217 00:23:31,042 --> 00:23:33,959 .آروم باشيد 218 00:23:41,001 --> 00:23:43,584 چه خبرها، آقايِ «شوارتس»؟ - .روزنبرگ» ورشکست شد» - 219 00:23:43,584 --> 00:23:45,876 به‌کُلي؟ - .بايد يه‌جوري مذاکره‌کُنن و به توافق‌برسن - 220 00:23:45,876 --> 00:23:47,876 ،چون به‌هر‌حال !ورشکستگيِ عادي که نشد کاسبي 221 00:23:47,876 --> 00:23:49,167 شرکت چقدر ضرر مي‌بينه؟ 222 00:23:49,167 --> 00:23:52,084 بستگي به درصدي داره .که به طلبکارها بپردازه 223 00:23:52,209 --> 00:23:53,709 بوخ‌هولتس» خبر داره؟» - .هنوز نه - 224 00:23:53,709 --> 00:23:56,209 .چون هنوز نيومده اينجا 225 00:24:01,792 --> 00:24:03,876 .آقايِ «لاخمان»، آخرين نرخِ کرايه‌ها رو بررسي کُنيد ... حتماً اشتباهي شده 226 00:24:03,876 --> 00:24:06,084 ،يا ممکنه خط‌آهن .زيادي صورتحساب فرستاده 227 00:24:07,084 --> 00:24:09,501 شما هم فوراً با انبار تماس بگيريد ... و بهشون بگيد 228 00:24:09,501 --> 00:24:11,751 ،برايِ «فرومکين» اصلاً جنس نفرستن .حتي يک روبل 229 00:24:11,751 --> 00:24:16,501 همينطوريش کُلي بهمون بدهکاره. ضمناً خبردار شدم .که نقشه‌کِشيده اعلامِ ورشکستگي کُنه 230 00:24:16,834 --> 00:24:19,876 ،چه توصيه‌اي به اون زن مي‌کرديد آقايِ «هورن»؟ 231 00:24:21,584 --> 00:24:26,251 توصيه کردم به وکيل مراجعه کُنه .و عليه کارخونه اقامه‌يِ دعوا کُنه 232 00:24:26,876 --> 00:24:30,292 اين موضوع چه ربطي به شما داره؟ 233 00:24:30,292 --> 00:24:34,126 به من چه ربطي داره؟ ... هر نوع بي‌عدالتي و هر نوع فقري 234 00:24:34,126 --> 00:24:37,126 ... به من هم مربوط ميشه. و هر نوع - شما اينجا چه‌کاره‌ايد؟ - 235 00:24:37,209 --> 00:24:40,334 .خُب، در امورِ اداري، دوره‌ي کارآموزي مي‌بينم .شما که بهتر از همه مي‌دونيد 236 00:24:40,334 --> 00:24:43,667 خُب، پس اينطور که مي‌بينم شما اين دوره رو .تمام نخواهيد کرد 237 00:24:44,251 --> 00:24:47,667 .اگر هم اينطور بشه، برام علي‌السويه‌ست - !ولي برايِ کارخونه علي‌السويه نيست - 238 00:24:47,667 --> 00:24:50,542 در کارخونه، شما فقط يکي از .ميليون‌ها مُهره هستيد 239 00:24:50,834 --> 00:24:53,584 ،ما شما رو برايِ کارکردن استخدام کرديم ... نه برايِ اينکه فعاليت‌هايِ بشردوستانه‌تون رو 240 00:24:53,584 --> 00:24:56,584 !دنبال کُنيد - .من مُهره و ماشين نيستم، يک انسانم - 241 00:24:56,584 --> 00:25:00,459 در منزلِ خودتون، بله. ولي در کارخونه .کسي انسانيت و بشردوستيِ شما رو محک نمي‌زنه 242 00:25:00,459 --> 00:25:02,834 .ما بابتِ اين چيزها نيست که به شما حقوق ميديم ... آقا، شما هم در اينجا، يک ماشين هستيد 243 00:25:02,834 --> 00:25:05,292 ،درست مثلِ همه‌يِ ما ... و فقط بايد کاري که ازتون انتظار ميره رو 244 00:25:05,292 --> 00:25:06,959 خوب و درست !انجام بديد 245 00:25:07,042 --> 00:25:10,209 !«آقايِ «بورويتسکي - !«آقايِ «فون هورن - 246 00:25:12,167 --> 00:25:15,584 اونچه که گفتم رو .آويزه‌يِ گوش‌تون کُنيد 247 00:25:18,042 --> 00:25:21,292 .همون چيزيه که خودم حدس مي‌زدم .در نرخِ کرايه‌ها اشتباهي رُخ داده. تصحيحش کُن 248 00:25:34,751 --> 00:25:37,584 !آقايِ مهندس - !چيه؟ سريع‌تر، سريع‌تر - 249 00:25:37,834 --> 00:25:39,042 خُب، بالاخره شماره‌يِ 57 رو چاپ مي‌زنن؟ 250 00:25:39,042 --> 00:25:40,417 .بله، قربان - چطور دراومد؟ - 251 00:25:40,417 --> 00:25:42,501 .فقط چند مترِ اول کمي عيب داشت - !صحيح - 252 00:25:42,792 --> 00:25:45,001 در ضمن، از مرکز يک سفارشِ پونصد تايي .برايِ لمه‌يِ جديدِ طرحِ شما رسيده 253 00:25:45,001 --> 00:25:47,501 .آهان، برايِ شماره‌يِ 24 مغزپسته‌اي - ... از شرکتِ «بِخت» هم برايِ - 254 00:25:47,501 --> 00:25:49,959 همون جنس تلفن‌زدن. دست به کارش بشيم؟ - ... امروز که ديگه نمي‌رسيم. سفارش‌هايِ واجب‌تر داريم - 255 00:25:49,959 --> 00:25:52,292 .برايِ پارچه‌هايِ تابستاني .بله، بسيار خُب 256 00:25:52,292 --> 00:25:54,459 آقايِ مهندس، در موردِ فلانلِ .شماره‌يِ 7 هم تلفن‌زدن 257 00:25:54,501 --> 00:25:56,292 .تويِ آهارزنيه. خودم همين الان بايد سري به اونجا بزنم - .بله - 258 00:25:56,292 --> 00:25:58,751 چي مي‌خواي؟ - ... استادکارِ قسمتِ ما، آقايِ «پوفکه»، ميگه - 259 00:25:58,751 --> 00:26:05,084 از اولِ آوريل، به 15 نفر از کارگرها .ديگه احتياجي نيست 260 00:26:09,834 --> 00:26:12,917 ،اين حقيقت داره آقايِ مهندس؟ 261 00:26:16,834 --> 00:26:22,876 .درسته. قراره ماشين‌هايِ جديدي کار بذارن که کمتر به آدم احتياج دارن - پس ما چه کار کُنيم؟ - 262 00:26:22,917 --> 00:26:27,251 جايِ ديگه دنبالِ کار بگرديد. اينجا فقط کساني .سرِ کار مي‌مونند که سابقه‌يِ طولاني‌تري دارند 263 00:26:27,542 --> 00:26:31,334 ولي خُب، ما هم هر کدوم .سه سال ميشه که کار مي‌کُنيم 264 00:26:31,334 --> 00:26:34,709 .ديگه چاره‌اي نيست .ماشين شما رو لازم نداره 265 00:26:44,667 --> 00:26:48,376 پدرتون ازتون مي‌خواد .اين رو امضاء کُنيد 266 00:26:49,209 --> 00:26:53,334 با اين سند چکار بايد بکُنم؟ - .هر کاري خودش ميگه بکُن. من نمي‌دونم - 267 00:27:22,792 --> 00:27:24,292 !عصر بخير 268 00:27:24,292 --> 00:27:27,626 ... يه کاري هست که خواستم - .امروز سرم شلوغه - 269 00:27:27,626 --> 00:27:31,209 !«آقايِ «وِلت»، آقايِ «موريتس - .عصر بخير، آقايِ «بوم‌بوم». برو پيِ کارت - 270 00:27:31,209 --> 00:27:32,376 ،عصر بخير .عصر بخير 271 00:27:32,376 --> 00:27:37,334 !اوه، خوش‌آمديد، دکتر حالِ رئيس چطوره؟ «بوخ‌هولتس» سلامته؟ 272 00:27:37,584 --> 00:27:40,209 اينو مطالعه کرديد؟ - !البته، البته - 273 00:27:40,209 --> 00:27:42,626 ،«آقايِ «روبين‌روت چه خبرها؟ 274 00:27:43,542 --> 00:27:46,834 با تو هستم آقايِ «روبين‌روت». خبرِ خاصي نيست؟ - .هيچي - 275 00:27:46,834 --> 00:27:49,501 هيچي؟ قرار بود هر روز صبح .اخبار رو بهم برسوني 276 00:27:49,501 --> 00:27:51,792 چون خبرِ خاصي وجود نداشت ... فکر کردم که 277 00:27:51,792 --> 00:27:54,334 .بهتره گوش‌کُني، نه اينکه فکرکُني - !ها - 278 00:27:54,792 --> 00:27:56,501 .فکرکردن کارِ تو نيست 279 00:27:56,501 --> 00:27:58,792 دستور داده بودم ... که هر روز صبح 280 00:27:58,792 --> 00:28:02,209 .همه‌يِ خبرها رو بهم برسوني .اينکه خبر مهمه يا نه، ديگه به تو مربوط نميشه 281 00:28:03,542 --> 00:28:06,209 .وظيفه‌يِ تو اينه که به من گزارش بدي .برايِ همينه که بهت حقوق ميدم 282 00:28:06,209 --> 00:28:08,209 !آروم باشيد. فرياد نکِشيد .باشه، هر روز همه‌چيزو بهتون ميگم 283 00:28:08,209 --> 00:28:10,042 !کافي نيست 284 00:28:10,251 --> 00:28:14,542 ،اگه اخبار رو بهم اطلاع مي‌دادي .به شيريني‌خوردن و روزنامه‌خوندنت هم مي‌رسيدي 285 00:28:16,334 --> 00:28:18,876 شنيدم که داريد يه کارخونه تأسيس مي‌کُنيد؟ - !قبلاً که بهتون گفتم! اصلاً وقت ندارم - 286 00:28:18,876 --> 00:28:21,209 !وقت ندارم - خُب چي هست؟ پشم؟ يا پنبه؟ - 287 00:28:21,209 --> 00:28:25,917 .اوه، اين روزها که هيچي معلوم نيست - و پولش چي؟ حاضره؟ - 288 00:28:25,917 --> 00:28:31,251 !پولش حاضر ميشه. ولي از پول بهترش هم حاضره. اعتبار - يه شرکت درست‌کردين؟ - 289 00:28:31,251 --> 00:28:34,251 .«بله، به همراه «بورويتسکي» و «بائوم ماکس» رو که مي‌شناسي؟» 290 00:28:34,251 --> 00:28:37,084 !اوه، معذرت مي‌خوام - !«آقايِ «وِلت»، آقايِ «موريتس - 291 00:28:37,084 --> 00:28:40,542 !شما به سيستمِ کنياک اعتقاد داريد؟ - ... بله، و ضمناً سيستمي دارم که ايجاب مي‌کُنه - 292 00:28:40,542 --> 00:28:42,292 !تو رو بندازن بيرون - .سفارش کردم بيارن - 293 00:28:42,292 --> 00:28:45,334 ،از دستِ تو !مشنگِ خرفت 294 00:28:45,876 --> 00:28:47,542 !جهودکِ نکبت 295 00:28:47,542 --> 00:28:50,001 حالا اون لهستانيه رو برايِ چي لازم داري؟ 296 00:28:50,001 --> 00:28:53,167 و همينطور اون آلمانيه رو؟ - .اوه، «ماکس» اصلاً احمق نيست - 297 00:28:53,167 --> 00:28:57,376 اول بايد گذاشت خوب بخوابه و بعد هم دلش رو خالي کُنه؛ .اونوقت ميشه تا رمقِ آخر، ازش کار کِشيد 298 00:28:57,751 --> 00:29:01,126 و «بورويتسکي»؟ 299 00:29:01,126 --> 00:29:05,042 و «بورويتسکي» هم .از همه‌يِ «لودز»ي‌ها زرنگ‌تره 300 00:29:34,834 --> 00:29:36,501 !نه 301 00:29:36,501 --> 00:29:38,542 من نيومدم که به‌عنوانِ يه عمله .برات کار کُنم، پدر 302 00:29:39,459 --> 00:29:42,251 ديگه وقتش رسيده که .کسب‌و‌کارِ خودم رو داشته باشم 303 00:29:45,959 --> 00:29:48,626 ،پول رو بهم ميدي يا نه پدر؟ 304 00:29:51,584 --> 00:29:56,376 ،اين کارخونه ديگه تقريباً در حالِ فروپاشيه .و اونوقت شما همچنان داري پول قرض ميدي 305 00:29:57,626 --> 00:30:00,501 درعوضِ کم‌کردنِ ساعاتِ کاري ... و اخراجِ کارگرها 306 00:30:00,501 --> 00:30:04,626 غم‌وغصه‌يِ اينو مي‌خوري .که مردم نونِ شب ندارن 307 00:30:06,209 --> 00:30:10,209 اگه کسي اينقدر کله‌شق باشه که بخواد با دستگاه‌هايِ دستي ... در برابرِ ماشين‌هايِ بخار رقابت کُنه 308 00:30:10,209 --> 00:30:12,417 بايد ازش گواهيِ !سلامتِ عقل خواست 309 00:30:13,084 --> 00:30:14,542 اون هم درست ... همين حالا 310 00:30:14,584 --> 00:30:18,417 ،وقتيکه به تمامِ «لودز» لرزه افتاده .«حتي به «بوخ‌هولتس» و «مولر 311 00:30:19,042 --> 00:30:23,876 ،«من ديگه «بوخ‌هولتس»، «گرونشپان .مولر» و بقيه‌يِ اون انگل‌ها رو بجا نميارم» 312 00:30:25,459 --> 00:30:27,376 .زماني همديگه رو مي‌شناختيم 313 00:30:28,084 --> 00:30:33,751 ،دوره‌اي که در «لودز» صداقت حاکم بود .و ميليونر وجود نداشت 314 00:30:34,084 --> 00:30:38,751 شما جوان‌ها اون زمان رو .يادتون نمياد 315 00:30:39,334 --> 00:30:40,917 اونها شما رو !زنده‌زنده مي‌خورن 316 00:30:42,001 --> 00:30:47,584 .ما بزرگ‌ترين شرکتِ اين شهر بوديم ... بخار و ماشين و 317 00:30:47,709 --> 00:30:51,751 الکتريسيته، سفته و بنجل و ... افلاس و آتش‌افروزي 318 00:30:51,751 --> 00:30:53,626 حتي اسم‌شون رو .کسي نشنيده‌بود 319 00:30:54,459 --> 00:30:56,042 هيچکس حتي به ذهنش .خطور نمي‌کرد 320 00:30:56,042 --> 00:30:58,209 بله، بله. ولي همه‌يِ اين چيزها .بايستي مي‌اومد 321 00:30:58,876 --> 00:31:01,626 بله، مي‌دونم. به هر حال .اين حرف‌ها بي‌فايده‌ست 322 00:31:03,834 --> 00:31:06,792 عجله داري؟ - .در واقع، بله - 323 00:31:06,792 --> 00:31:13,584 حيف که 50 سال پيش .کارخونه‌اي در «لودز» تأسيس‌نکردي 324 00:31:14,459 --> 00:31:17,626 کارخانه‌دارهايِ صديق .ديگه تويِ اين شهر جايي ندارند 325 00:31:17,626 --> 00:31:20,459 ،شما ما رو نابود خواهي کرد !پدر 326 00:32:09,126 --> 00:32:14,751 .برگرديد سرِ دستگاه‌ها .يالا، برگرديد سرِ دستگاه‌ها 327 00:32:22,417 --> 00:32:27,001 .اينهمه پارچه هدر رفت. برگردن سرِ دستگاه‌ها - .بله، قربان - 328 00:32:27,372 --> 00:32:29,372 پارچه‌ها دارن مي‌ريزن !رويِ زمين 329 00:32:49,001 --> 00:32:51,876 !«کارول» - اوه، تو هستي؟ چه اتفاقي افتاده؟ - 330 00:32:52,209 --> 00:32:55,167 .دوباره زمين خوردم - چي گفتي؟ - 331 00:32:55,542 --> 00:32:58,167 !کارم تمومه 332 00:32:59,126 --> 00:33:04,834 موعدِ سفته‌هام شنبه سر مي‌رسه، و در عوض .فقط سفته‌يِ ورشکسته‌شده‌ها رويِ دستم مونده 333 00:33:04,834 --> 00:33:09,251 يعني در واقع دستم خاليه و اگه شنبه .سفته‌هام رو نپردازم، خُب ديگه، کارم تمومه 334 00:33:09,251 --> 00:33:11,876 چقدر بدهکاري؟ - .بيا بريم صحبت کُنيم - 335 00:33:11,876 --> 00:33:14,209 .نه، نمي‌تونم. بايد برم به دستگاه‌ها سر بزنم چقدر بدهکاري؟ 336 00:33:14,209 --> 00:33:16,209 .پانزده هزار روبل 337 00:33:16,334 --> 00:33:19,542 بابتِ مبلغِ به اين ناچيزي ورشکست ميشي؟ - .آخه آه در بساط ندارم - 338 00:33:19,792 --> 00:33:24,834 رفتي پيشِ «بوخ‌هولتس»؟ - .اوه نه، ازش بيزارم. مثلِ اينه که به خودم اهانت کرده باشم - 339 00:33:24,959 --> 00:33:27,584 !منطقِ اشرافي - .فقط همين يک منطق رو دارم - 340 00:33:27,584 --> 00:33:30,167 يادت نره که .تويِ «لودز» هستي 341 00:33:30,542 --> 00:33:34,792 ،گوش‌کُن، گوش‌کُن .اومده بودم از تو قرض بگيرم 342 00:33:34,792 --> 00:33:38,084 !نمي‌تونم، مطلقاً - .يک ماهه بهم قرض بده - 343 00:33:38,084 --> 00:33:40,459 .کارخونه و تمامِ داراييم رو گرو مي‌ذارم - ... اينها همه قبول - 344 00:33:40,959 --> 00:33:45,667 .ولي به تو قرض نميدم. تو آدمِ بدشانسي هستي .اصولاً مي‌ترسم با تو واردِ معامله بشم 345 00:33:45,792 --> 00:33:49,167 من مجبورم کارخونه‌ام رو بسازم و زندگي کُنم. احتمال داره بتونم .جونِ تو رو برايِ يک سال بخرم، ولي اونوقت باعثِ نابوديِ خودم شدم 346 00:33:50,001 --> 00:33:53,334 .لااقل صداقت و صراحتِ لهجه داري - همينطوره. حالا ازم دلگير شدي؟ - 347 00:33:53,334 --> 00:33:57,001 .نه، نه - فکرِ مذاکره و توافق رو نکردي؟ - 348 00:33:57,001 --> 00:33:58,709 چي؟ - فکرِ مذاکره و توافق رو نکردي؟ - 349 00:33:58,709 --> 00:34:02,209 نه، هرگز. اعلامِ افلاس کارِ من نيست؛ .فقط مي‌تونم واقعاً ورشکست بشم 350 00:34:02,209 --> 00:34:03,751 بيمه‌يِ حسابي داري؟ 351 00:34:03,751 --> 00:34:07,376 بله، نسبتاً. پائيزِ گذشته، بعد از اون آتش‌افروزيِ ناموفق .بيمه رو محکم‌تر کردم 352 00:34:07,709 --> 00:34:09,959 حيف که کارخونه‌ات .همون موقع نسوخت 353 00:34:11,209 --> 00:34:13,167 جدي ميگي؟ - .کاملاً جدي - 354 00:34:13,209 --> 00:34:16,709 ،کالمان» در حالِ سوختنه» ... ديشب «گروسمان» سوخت 355 00:34:16,709 --> 00:34:19,917 .فردا حتماً نوبتِ «فيشبين»ـه، و بعد هم «ريشتر» و سايرين خُب حالا حرفِ حسابِ تو چيه؟ 356 00:34:19,917 --> 00:34:22,042 .نه 357 00:34:22,709 --> 00:34:25,584 .قصد ندارم ترغيبت کُنم - !به جهنم - 358 00:34:25,959 --> 00:34:27,876 .يه گلوله تويِ مغزِ خودم خالي مي‌کُنم - چي؟ - 359 00:34:27,876 --> 00:34:30,042 .خداحافظ 360 00:34:40,167 --> 00:34:44,501 ،«آقايِ «بورويتسکي دستگاه‌هايِ جديدِ «واتسون» خوب کار مي‌کُنن؟ 361 00:34:44,751 --> 00:34:47,667 روزانه تقريباً 10 هزار متر .چاپ مي‌کُنن 362 00:34:50,417 --> 00:34:54,584 .کمه - همون دردهايِ روماتيسميه؟ - 363 00:34:54,584 --> 00:34:56,501 .بله، بله .بگير بخون 364 00:34:57,167 --> 00:34:58,501 .اوه، دستگاه‌هايِ جديدِ رنگرزي 365 00:34:58,501 --> 00:35:00,584 ،چرا برايِ معالجه به «نيس» نمي‌ريد جنابِ رئيس؟ 366 00:35:00,876 --> 00:35:03,084 چه فايده‌اي داره ... «به غير از خوشحاليِ «تسوکر 367 00:35:03,084 --> 00:35:06,084 و بقيه‌يِ دشمن‌هام؟ .همه‌شون البته آرزو دارند هر چه زودتر بميرم 368 00:35:06,084 --> 00:35:08,834 تصور نمي‌کُنم، جنابِ رئيس، که عده‌يِ زيادي در شهر منتظرِ مرگِ شما باشند؛ 369 00:35:08,834 --> 00:35:10,834 .شايد اصلاً کسي نباشه - اينطور فکر مي‌کُني؟ - 370 00:35:10,959 --> 00:35:13,417 ببينم، پس حتي تو هم قصدِ تأسيسِ کارخونه داري؟ 371 00:35:13,792 --> 00:35:18,251 .از سؤال‌تون سر در نميارم، جنابِ رئيس - .چرا، سر در مياري. تو يک لهستاني هستي، يک نجيب‌زاده هستي - 372 00:35:18,251 --> 00:35:23,626 .خُب، شما هم خودتون کارخونه‌دار هستيد، جنابِ رئيس - .«ولي من يک «بوخ‌هولتس» هستم، آقايِ «فون بورويتسکي - 373 00:35:23,626 --> 00:35:25,626 پس مي‌تونم هر کاري .که بخوام بکُنم 374 00:35:25,626 --> 00:35:28,751 ،اوه بله، پس طبقِ معيارهايِ شما، جنابِ رئيس .هرکسي نمي‌تونه کارخونه‌دار بشه 375 00:35:29,126 --> 00:35:31,626 !بسه ديگه، حوصله‌يِ چرندگويي‌هات رو ندارم - .خداحافظ جنابِ رئيس، پس بنده معذورم - 376 00:35:31,709 --> 00:35:34,584 .بورويتسکي»، گوش‌کُن چي ميگم» ... فراموش نکُن که تو هنوز 377 00:35:34,584 --> 00:35:36,376 .کارمندِ من هستي - ... جنابِ رئيس، شما به‌اندازه‌يِ کافي - 378 00:35:36,376 --> 00:35:39,959 .اينو يادآوري مي‌کُنيد که فراموشم نشه - فکر مي‌کُني تذکر لزومي نداره؟ - 379 00:35:39,959 --> 00:35:43,876 من بهت دو تا اسب ميدم تا ببينم چطور .بدونِ شلاق و افسار راه‌شون مي‌بري 380 00:35:43,876 --> 00:35:46,459 مقايسه‌يِ خوبيه ولي نميشه ... اينو برايِ تمامِ زيردست‌هاتون 381 00:35:46,459 --> 00:35:47,917 .بکار ببريد - .من برايِ تو بکار نمي‌برم - 382 00:35:47,917 --> 00:35:52,126 .بيشتر منظورم کارگرهايِ بي‌عرضه‌ست !درست انجامش بده، احمق 383 00:35:52,709 --> 00:35:56,209 اونها يک مُشت حيوون هستند. چرا اينطوري بهم نگاه مي‌کُني؟ .من حق دارم هرجور دلم مي‌خواد درباره‌شون صحبت کُنم 384 00:35:56,209 --> 00:35:59,334 .چون دارم نون‌شون رو ميدم - .در ازايِ اين نون، جون مي‌کَنن - 385 00:35:59,334 --> 00:36:02,334 .ولي اونها تويِ کارخونه‌يِ من پول درميارن ... بهشون حقوقِ مفت ميدم. اگه من بهشون کار ندم 386 00:36:02,334 --> 00:36:05,542 اونوقت چي ميشه، ها؟ چي ميشه؟ 387 00:36:05,876 --> 00:36:09,959 اين چيه؟ - .چيزِ خاصي نيست، قربان - 388 00:36:10,334 --> 00:36:13,917 .«تلفن شما رو مي‌خواد، آقايِ «بورويتسکي جواب ميدين، قربان؟ 389 00:36:15,376 --> 00:36:18,126 .بورويتسکي» هستم. بفرماييد» جنابعالي؟ 390 00:36:19,292 --> 00:36:23,959 !عاشقتم - !ديوونه - 391 00:36:24,292 --> 00:36:29,042 امشب مياي تئاتر؟ - .اوهوم، ميام - 392 00:36:33,792 --> 00:36:38,834 !«آقايِ «تراوينسکي اومديد شهر گردش، آقايِ «تراوينسکي»؟ 393 00:36:38,834 --> 00:36:42,126 .بله، خواستم هوايي بخورم - !لودز» وقتِ غروب ديدنيه» - 394 00:36:42,459 --> 00:36:44,001 آقايِ «هالپرن»، شما که .عاشقِ اين شهر هستيد 395 00:36:44,001 --> 00:36:47,584 معلومه! کسي که 56 سال ... جايي زندگي کُنه 396 00:36:47,667 --> 00:36:49,167 ديگه همه‌کس و همه‌جا رو ... مي‌شناسه 397 00:36:49,792 --> 00:36:53,501 و البته که .دلبستگي پيدا مي‌کُنه 398 00:36:53,501 --> 00:36:56,709 خبرِ تازه چي هست؟ - !خبرهايِ بد! بارانِ سفته‌هايِ واخواستي - 399 00:36:56,709 --> 00:37:00,584 .ميشه وزن‌شون کرد و خريدشون ولي طوري نيست، آقايِ «تراوينسکي»؛ 400 00:37:00,584 --> 00:37:03,084 .اشکالي نداره - يعني چي؟ - 401 00:37:03,084 --> 00:37:04,917 !عصر بخير 402 00:37:05,376 --> 00:37:11,084 يعني که دغلبازها عاقبت به جهنم ميرن .و «لودز» سرِ جاش مي‌مونه 403 00:37:12,334 --> 00:37:15,584 ،برايِ آدم‌هايِ عاقل .دوره‌و‌زمانه هميشه خوبه 404 00:37:16,709 --> 00:37:20,917 و برايِ آدم‌هايِ درستکار کِي خوب ميشه؟ - !«اين حرف رو نزنيد، آقايِ «تراوينسکي - 405 00:37:20,917 --> 00:37:24,751 .درستکاران بهشت رو دارند اين دنيا به چه دردشون مي‌خوره؟ 406 00:37:25,709 --> 00:37:30,876 ،آرزومه که شهرم «لودز» وسيع و بزرگ بشه ... قصرهايِ باشکوه داشته باشه 407 00:37:30,876 --> 00:37:37,042 .و همينطور پارک‌هايِ باصفا ... و شلوغ باشه، پول داشته باشه 408 00:37:37,167 --> 00:37:40,459 و بازارش !رونق داشته باشه 409 00:38:29,876 --> 00:38:31,417 نظرت درباره‌يِ اون يکي چيه؟ 410 00:38:38,917 --> 00:38:41,751 !به دردِ دهاتي‌ها مي‌خوره 411 00:38:42,334 --> 00:38:46,001 !اندامش فوق‌العاده‌ست !... حيف که ريخت‌و‌قيافه‌اش 412 00:38:46,167 --> 00:38:50,001 ... بهم يه پيشنهاد شده که اون يکي ... اون يکي چطوره؟ 413 00:38:50,001 --> 00:38:52,542 !کک‌مک داره 414 00:38:55,542 --> 00:38:57,751 پوستِ سفيدِ بدنش !خيلي زيباست 415 00:38:58,084 --> 00:39:03,126 قضيه اينه که شرکتِ «آدلر و شرکا» برايِ تأمينِ .پشمِ موردِ نيازش به من مراجعه کرده 416 00:39:03,626 --> 00:39:05,084 ،لابد معامله‌يِ خوبيه اينطور نيست؟ 417 00:39:05,334 --> 00:39:07,209 مي‌تونيم 15 درصد .ازش سود ببريم 418 00:39:07,209 --> 00:39:10,501 چه مبلغ لازم داري؟ - .مبلغِ 16 هزار مارک، حواله به برلين - 419 00:39:10,751 --> 00:39:11,834 .ده درصد 420 00:39:12,084 --> 00:39:13,709 .نه، 7.5 درصد 421 00:39:13,917 --> 00:39:16,459 شنيدم که مي‌خواي .کارخونه‌يِ خودت رو راه‌بندازي 422 00:39:16,834 --> 00:39:19,917 «بله، مي‌خوايم همراه با «بورويتسکي .کارخونه تأسيس کُنيم 423 00:39:22,626 --> 00:39:23,917 اين مومشکيه چطوره؟ 424 00:39:24,084 --> 00:39:28,084 خيلي جذابه. تازه يک ماه بيشتر نيست .پيش‌مون کار مي‌کُنه 425 00:39:28,959 --> 00:39:34,209 ،بورويتسکي» مردِ باهوشيه» .ولي خُب ... غيرِ قابلِ اعتماده 426 00:39:34,709 --> 00:39:38,167 چرا؟ - !آخه لهستانيه - 427 00:39:38,626 --> 00:39:41,542 اصلاً چه نيازي به شراکت با «بورويتسکي» داري؟ .خودت مستقلاً کارخونه رو تأسيس کُن 428 00:39:42,251 --> 00:39:46,167 !من پولم کجا بود - .اينکه نشد دليل - 429 00:39:46,376 --> 00:39:50,876 ،امشب بعد از تئاتر .يه سر بيا پيشم 430 00:40:57,917 --> 00:41:01,209 !پدر! پدر 431 00:41:05,584 --> 00:41:08,792 .کِسلر» اسمِ «زوشکا» رو تويِ دفترچه‌اش يادداشت کرد» - با چشم‌هايِ خودت ديدي؟ - 432 00:41:09,251 --> 00:41:14,334 بله، خودم ديدم. «کِسلر» اسمش رو نوشت .و سرکارگر فوراً اونو با خودش برد 433 00:41:15,334 --> 00:41:20,626 !ميرم سروقتش - .تو هيچ‌جا نميري! فايده‌اي نداره - 434 00:41:28,709 --> 00:41:34,251 .«برو سرِ کارِت، «آدام .به مادرت هم هيچي نگو 435 00:41:35,751 --> 00:41:38,084 خودم بعداً به حسابِ .کِسلر» مي‌رسم» 436 00:41:48,376 --> 00:41:50,001 !«کوندل» 437 00:41:50,001 --> 00:41:52,792 .«روز بخير، آقايِ «بورويتسکي 438 00:41:57,751 --> 00:42:00,001 !«کوندل» [دورگه، پست‌نژاد] 439 00:42:03,001 --> 00:42:05,417 .روز بخير، جنابِ رئيس 440 00:42:11,542 --> 00:42:15,501 ،کمکم کُنيد نامه‌ها رو دسته‌بندي و مرتب کُنيم .«آقايِ «فون بورويتسکي 441 00:42:15,709 --> 00:42:19,334 .به‌علاوه، خالي از تفريح نيست .بله، بله! نامه‌ها رو باز کُن 442 00:42:19,584 --> 00:42:23,501 خواهي ديد چه نوع نامه‌ها .و در چه مواردي دريافت مي‌کُنم 443 00:42:32,959 --> 00:42:34,292 !کوندل»، شروع کُن» 444 00:42:41,126 --> 00:42:46,292 !«دفتر! «کنول !کارخانه! مرکزي 445 00:42:46,292 --> 00:42:51,417 !چاپخانه! بيمارستان !مه‌يه‌نهوف»! خصوصي» 446 00:42:51,417 --> 00:42:55,751 !خصوصي! کارخانه !مرکزي! چاپخانه 447 00:42:55,751 --> 00:43:00,334 !«چاپخانه! «کنول»! «کنول !«عجله‌کُن، «کوندل 448 00:43:03,417 --> 00:43:07,292 حالا با هم .کمي تفريح مي‌کُنيم 449 00:43:08,501 --> 00:43:11,584 اينها رو بگير .و بخون 450 00:43:16,417 --> 00:43:20,251 !عاليجناب رياستِ محترم" "... آوازه‌يِ نامِ نيک و بزرگواريِ آن جناب 451 00:43:20,251 --> 00:43:23,584 نزدِ مستمندان و تيره‌روزان، به من جرأت مي‌دهد" "... که تقاضايِ ملتمسانه‌يِ خود را 452 00:43:23,584 --> 00:43:28,334 ،به گوشِ جنابعالي برسانم. مصيبت از هر نوع ما را نابود کرده" "... بطوريکه شوهرم اکنون فلج و زمينگير است 453 00:43:28,334 --> 00:43:32,251 !بذار سقط بشه! بنداز تويِ آتش - ".حال‌آنکه من و فرزندانم از گرسنگي در حالِ مرگ هستيم" - 454 00:43:32,459 --> 00:43:35,834 !بنداز تويِ آتش !بنداز تويِ آتش 455 00:43:37,292 --> 00:43:38,376 !ادامه بده !ادامه بده 456 00:43:38,542 --> 00:43:42,459 !مي‌بيني مردم چقدر بهم احترام مي‌گذارن !ببين چقدر عاشقِ روبل‌هايِ من هستن 457 00:43:42,959 --> 00:43:46,917 !"«رئيسِ دزدهايِ شهرِ «لودز" - .بخون! من بدم نمياد بهم فحش بدن - 458 00:43:47,459 --> 00:43:51,334 ،اينها حداقل صداقت دارن .و به‌علاوه اغلب جالب‌تر هستن 459 00:43:51,459 --> 00:43:53,792 !"اي خوکِ آلماني" 460 00:43:55,417 --> 00:43:58,584 آدمِ جالبيه! مگه نه؟ !واقعاً شوخ‌طبعه 461 00:43:58,584 --> 00:44:04,709 ،اي جنايتکارِ بي‌شرافت، پست‌فطرت" !"زالوصفت، سگِ کثيف 462 00:44:04,709 --> 00:44:06,626 !چقدر بذله‌گو 463 00:44:06,876 --> 00:44:09,417 .بدونِ امضاءست 464 00:44:12,251 --> 00:44:15,709 و اينم يه گزارشه که انباردار رو .به سرقتِ اجناس متهم مي‌کُنه 465 00:44:16,876 --> 00:44:19,042 اين رو بايد .درباره‌اش تحقيق کرد 466 00:44:19,751 --> 00:44:20,876 .به خوندن ادامه‌بده 467 00:44:21,626 --> 00:44:24,501 از اين طشتِ نکبت و فلاکتِ بشري !تا ته بنوش 468 00:44:25,042 --> 00:44:28,167 به بيرون‌اومدن از خماري !کمک مي‌کُنه 469 00:44:28,459 --> 00:44:32,751 ،«آقايِ «بورويتسکي .تو شنونده‌يِ خوبي هستي 470 00:44:33,667 --> 00:44:40,667 .و اين هنر، خاصِ اشخاصِ عاقله - .فرموده‌هايِ جالبي بود - 471 00:44:41,417 --> 00:44:42,751 !کوندل»، بيرون» 472 00:44:43,126 --> 00:44:48,626 ،دستِ دوستي بده. ما زبانِ همديگه رو خوب مي‌فهميم آقايِ «فون بورويتسکي»؛ 473 00:44:49,126 --> 00:44:52,667 و مي‌تونيم با هم .کنار بياييم 474 00:44:53,584 --> 00:44:58,209 توصيه‌يِ من اينه که شما .هميشه مي‌توني رويِ من حساب کُني 475 00:44:59,042 --> 00:45:02,209 !لعنت بر هر چي سانتيمانتاليسمِ آلمانيه !پدرم يه پيرمردِ خرفته 476 00:45:02,209 --> 00:45:04,542 .لباس‌هاتو عوض‌کُن 477 00:45:04,834 --> 00:45:08,876 ،خُب، اگه خودش مي‌خواد بذار نابود بشه ولي من چرا بايد بخاطرش عذاب بکِشم؟ 478 00:45:08,876 --> 00:45:12,876 ماتئوش»، خبرِ جديدي نيست؟» - .چند تا روستايي تويِ آشپزخونه منتظرِ شما هستن - 479 00:45:12,876 --> 00:45:15,709 روستايي؟ - .بله، از «کوروف» اومدن. يه نامه آوردن - 480 00:45:15,709 --> 00:45:19,376 بذار منتظر بمونن. برو نامه رو برام بيار .و کمي هم بهشون چاي تعارف کُن 481 00:45:19,376 --> 00:45:22,751 .نه، صبر کُن. بذار بيان اينجا .اصلاً خودم ميرم 482 00:45:37,834 --> 00:45:41,084 بله، بفرماييد؟ - .خدا به شما عوض بده - 483 00:45:41,209 --> 00:45:44,042 خُب، پس شما از «کوروف» اومديد و به‌گمونم از خانمِ «آنکا» نامه آورديد؟ 484 00:45:44,042 --> 00:45:46,751 .بله - سوخا» اسمِ شماست؟» - 485 00:45:46,751 --> 00:45:49,959 !بله، «سوخا» منم !تو حرف بزن، مادر 486 00:45:50,251 --> 00:45:54,084 همينطوره، اين آقايِ «سوخا»ست، و من هم ،خانمِ «سوخا» هستم، همسرش 487 00:45:54,084 --> 00:45:57,626 ،اومديم از حضرتِ اشرف تقاضا کُنيم محضِ رضايِ مسيح .تويِ کارخونه کاري بهمون بدن 488 00:45:57,626 --> 00:46:01,251 .بله، موضوع مربوط به شغل ميشه .مادر، از اول تعريف کُن 489 00:46:01,251 --> 00:46:06,334 .اون زنيکه «پيه‌تراکوفا» بدبخت‌مون کرد - .مختصر کُنيد. اينجا کسي وقت نداره - 490 00:46:06,542 --> 00:46:10,417 زنکِ پتياره !سگ‌هاشو انداخت دنبالِ من 491 00:46:10,417 --> 00:46:13,834 !ايشالا خدا به زمينِ گرم بزنش - ... بعدش موهايِ زنمو گرفت و - 492 00:46:14,376 --> 00:46:18,751 ... انداختش تويِ فاضلاب. زنم هم اونو گرفت و - !حسابي لگدمالش کردم، زنيکه‌يِ لکاته رو - 493 00:46:18,751 --> 00:46:22,084 کلبه‌تون رو کِي به آتش کِشيد؟ - ... وقتيکه تويِ حياط بوديم و داشتيم کار مي‌کرديم - 494 00:46:22,084 --> 00:46:26,626 : يهويي کدخدا اومد و گفت !آقايِ «سوخا»، کلبه‌تون داره تويِ آتش مي‌سوزه 495 00:46:26,626 --> 00:46:29,209 بسيار خُب، ملتفت شدم. حالا مي‌خوايد اينجا تويِ کارخونه کار کُنيد، درسته؟ 496 00:46:29,209 --> 00:46:31,417 !بله، بله - !بله، بله، حضرتِ اشرف - 497 00:46:31,417 --> 00:46:35,542 .سوخا»، شما سه‌شنبه بيا کارخونه» .فعلاً ديگه وقت ندارم 498 00:46:37,626 --> 00:46:40,042 آماده‌اي؟ - .بله - 499 00:46:47,042 --> 00:46:51,126 : ببين «آنکا» درباره‌يِ اون دسته‌گُل چي نوشته "!آه، چه رُزهايِ قشنگي" 500 00:46:51,209 --> 00:46:57,417 گُل‌هايِ پرورشيِ شهرِ «لودز» که نبودند؟" "آيا مثلِ هميشه از «نيس» سفارش داده بودي؟ 501 00:46:57,417 --> 00:47:03,501 باور مي‌کُني گُل‌ها هنوز پس از دو هفته به همان شادابي و طراوت" ".باقي مانده‌اند؟ البته به‌خوبي از آنها مراقبت مي‌کُنم 502 00:47:03,792 --> 00:47:07,459 تک‌تکِ گُلبرگ‌ها را با لبانم لمس کرده" ".و گفته‌ام : عاشقت هستم 503 00:47:07,584 --> 00:47:09,959 .عجله کُن 504 00:47:10,417 --> 00:47:18,209 در موردِ پول، ترتيبِ همه‌يِ کارها داده شد. آن مبلغ را نزدِ بانک" ".به نامِ تو، يعني نامِ خودمان و تحتِ اختيارت گذاشتم 505 00:47:18,209 --> 00:47:20,334 !چه دخترِ شگفت‌انگيزيه 506 00:47:20,334 --> 00:47:30,292 .بايد نامه را به پايان برسانم، زيرا پلک‌هايم از خستگي بر هم مي‌افتند" ".«شب بخير تا فردا که مفصل‌تر خواهم نوشت. شب بخير، سلطانِ قلبِ من. «آنکا 507 00:47:30,667 --> 00:47:34,709 : اوه، بعدالتحرير هم داره "... پدر حتي نوعي سوت شبيه سوتِ کارخانه درست کرده است" 508 00:47:34,917 --> 00:47:39,626 و صبح‌ها ما را با صدايِ آن بيدار مي‌کُند" ".يا به صبحانه و ناهار فرا مي‌خواند 509 00:47:57,709 --> 00:48:02,834 بهت توصيه مي‌کُنم برايِ پدرت حُکمِ عدمِ کفايت بگيري .تا بيشتر از اين خرابکاري نکُنه 510 00:48:02,834 --> 00:48:05,334 فقط از اين راه مي‌توني باقيمانده‌يِ اموالش رو ... نجات بدي و بنامِ خودت ضبط کُني 511 00:48:05,334 --> 00:48:08,292 .تا به آرزوهات برسي - خودت همچين کاري مي‌کردي؟ - 512 00:48:08,584 --> 00:48:15,126 .من نيازي ندارم حتي درباره‌اش فکر کُنم .چون حالا ديگه پولي برايِ پدرم باقي نمونده 513 00:48:17,959 --> 00:48:21,126 خُب ديگه، بريم؟ 514 00:48:35,334 --> 00:48:38,209 .«ديگه بهتره بري، آقايِ «بوم‌بوم - !بهم دست نزن، دلقک - 515 00:48:50,084 --> 00:48:52,251 !سه برابرِ 200 روبل 516 00:48:52,459 --> 00:48:53,792 !سه برابر 517 00:49:06,876 --> 00:49:12,959 .ولي پدرم هيچ پولي بهم نميده .فقط مي‌تونم رويِ خودم حساب کُنم 518 00:49:13,876 --> 00:49:15,126 !اوضاعِ داغونيه 519 00:49:15,251 --> 00:49:17,084 .ميرم «موريتس» رو بيارم 520 00:49:31,709 --> 00:49:32,834 !آتش‌سوزي - کجا؟ - 521 00:49:32,834 --> 00:49:35,501 .«کارخونه‌يِ «آلبرت گروسمان - .امروز اين سومين آتش‌سوزيه - 522 00:49:35,501 --> 00:49:40,792 چه انتظارِ ديگه‌اي ميشه داشت؟ بالاخره بايد جبرانِ ضررِ ورشکستگي‌هاشون رو بکُنن. جز اين چکار ميشه کرد؟ 523 00:49:40,792 --> 00:49:43,459 چه مبلغي بوده؟ - .حدودِ 200 هزار تا - 524 00:49:57,167 --> 00:50:00,126 .خيله‌خُب، تا همينجا کافيه. ديگه ادامه نميدم - !موريتس»! «موريتس»! بيا بريم» - 525 00:50:00,126 --> 00:50:04,417 .«دارم ميام، «ماکس .دارم ميام 526 00:50:08,751 --> 00:50:11,917 !«موريتس» !«موريتس» 527 00:50:12,126 --> 00:50:14,167 !بعداً رديفش مي‌کُنم !بعداً رديفش مي‌کُنم 528 00:50:15,042 --> 00:50:19,042 .نه، نمي‌تونم .فعلاً خداحافظ 529 00:50:20,709 --> 00:50:24,834 .نه، بعداً ترتيبش رو ميدم .البته! بعداً ترتيبش رو ميدم 530 00:50:30,251 --> 00:50:35,292 .شب بخير. خبرهايِ دست‌اول براتون دارم، قربان - .الان نه، بعداً، بعداً - 531 00:50:35,751 --> 00:50:38,917 به کارخونه تلفن‌زدم؛ گفتن امروز زودتر از معمول .دست از کار کِشيديد 532 00:50:38,917 --> 00:50:42,584 .اوه، خيلي از اين بابت متأسفم - .حتي براتون نامه هم نوشتم - 533 00:50:42,959 --> 00:50:46,459 .يعني شخصاً نوشتم - .ولي من هيچ نامه‌اي دريافت نکردم - 534 00:50:47,334 --> 00:50:50,501 تويِ تئاتر جا رزرو داريد؟ - .يه صندلي دارم - 535 00:50:50,501 --> 00:50:52,376 بليتش رو دو هفته قبل .برام فرستادن 536 00:50:53,209 --> 00:50:54,251 .خُب، پس بريم 537 00:51:03,042 --> 00:51:06,876 ،اگه بياييد برايِ من کار بکُنيد .حاضرم سالي هزار روبل بيشتر بهتون حقوق بدم 538 00:51:07,084 --> 00:51:10,709 خُب، «بوخ‌هولتس» بابتِ ادامه‌يِ کار در کارخونه‌اش .پيشنهادِ 2 هزار روبل اضافه‌حقوق داده 539 00:51:11,917 --> 00:51:13,792 !پس که اينطور 540 00:51:14,001 --> 00:51:17,251 .من بهتون 3 يا حتي 4 هزار روبل اضافه ميدم مي‌دونيد معناش چيه؟ 541 00:51:17,251 --> 00:51:20,792 .يعني ساليانه 14 هزار روبل پولِ کمي نيست، مگه نه؟ 542 00:51:21,376 --> 00:51:26,876 خيلي ازتون ممنونم، ولي متأسفانه نمي‌تونم .اين پيشنهادِ فوق‌العاده رو بپذيرم 543 00:51:26,876 --> 00:51:29,667 «پس مي‌خوايد پيشِ «بوخ‌هولتس کار کُنيد؟ 544 00:51:30,167 --> 00:51:33,751 ،راستش رو بخوايد، نه. نمي‌خوام اونجا کار کُنم .چون خودم در فکرِ تأسيسِ کارخونه‌ام 545 00:51:42,459 --> 00:51:43,459 پنبه؟ 546 00:51:43,959 --> 00:51:47,167 بله، پنبه. ولي مطمئن باشيد .باهاتون رقابت نخواهم کرد 547 00:51:47,167 --> 00:51:50,501 .رقابت برايِ من مسئله‌اي نيست .کسي نمي‌تونه با من رقابت کُنه، نه شما و نه ديگران 548 00:51:50,834 --> 00:51:52,042 با ميليون‌ها پول که .نميشه رقابت کرد 549 00:51:52,084 --> 00:51:57,959 ،اين رو بدونيد که اگه کار‌و‌کاسبيِ خودتون نگرفت .هميشه يک حقوقِ چند هزار روبلي پيشِ من داريد 550 00:51:58,042 --> 00:52:00,876 مگه همين الان پيشنهادِ حقوقِ بيشتر بهم نمي‌داديد؟ - .کاملاً طبيعيه - 551 00:52:00,876 --> 00:52:02,959 چون در حالِ حاضر .برايِ من بيشتر ارزش داريد 552 00:52:02,959 --> 00:52:06,959 .از صراحتِ کلام‌تون متشکرم - .من هميشه حرفِ دلم رو مي‌زنم - 553 00:52:07,334 --> 00:52:11,209 حرف‌تون رو باور مي‌کُنم. ولي من هم اگه شکست بخورم ... بايد حواسم رو خوب جمع‌کُنم 554 00:52:11,209 --> 00:52:12,917 تا دفعه‌يِ بعد .اشتباه‌نکُنم 555 00:52:12,917 --> 00:52:15,959 ،«آقايِ «فون بورويتسکي .راستي‌راستي از شما خوشم مياد 556 00:52:15,959 --> 00:52:19,959 .مي‌تونستيم با همديگه کار‌و‌کاسبيِ خوبي راه‌بندازيم - .فعلاً که ناچاريم جدا از هم کاسبي کُنيم - 557 00:52:20,917 --> 00:52:22,626 خواهش مي‌کُنم لطفاً .به لُژِ ما تشريف بياريد 558 00:52:23,042 --> 00:52:26,126 .ازتون خيلي متشکرم .حينِ آنتراکت بهتون ملحق ميشم 559 00:52:48,917 --> 00:52:53,667 کارول»، محتوياتِ امشبِ تئاتر رو» چند ميليون روبل تخمين مي‌زني؟ 560 00:52:58,417 --> 00:53:00,042 ... خُب 561 00:53:08,626 --> 00:53:13,667 !حدودِ 200 ميليون - !اينجا واقعاً بويِ ميليون‌ها پول مياد - 562 00:53:13,876 --> 00:53:16,751 ،و البته بيشتر از هر بويي !بويِ سير و پياز 563 00:53:21,001 --> 00:53:23,834 اين خانمِ «تسوکر» هم تيکه‌يِ خوشگليه، مگه نه؟ 564 00:53:23,834 --> 00:53:26,084 اينطور فکر مي‌کُني؟ 565 00:53:39,084 --> 00:53:42,667 اوه! و چه جواهراتِ نفيسي هم !آويزون کرده 566 00:53:44,251 --> 00:53:47,917 جواهرات رو! دوشيزه «شايا» هم امروز به‌اندازه‌يِ .يه جواهرفروشي، به خودش جواهر آويزون کرده 567 00:53:48,126 --> 00:53:51,084 ،خُب ديگه !دارندگي و برازندگي 568 00:54:02,709 --> 00:54:05,376 چرا نخندم؟ !پول دادم که تفريح کُنم 569 00:54:33,626 --> 00:54:36,667 کارول»! «مادا مولر» داره» !ما رو ديد مي‌زنه 570 00:54:36,667 --> 00:54:40,167 مثلِ يه غازِ جوانِ چاقالويِ !پَرکَنده‌ست 571 00:54:40,167 --> 00:54:42,334 و ضمناً يه درآمدِ ساليانه‌يِ 50 هزار .روبلي هم داره 572 00:54:42,334 --> 00:54:45,417 !اوه، چه دوشيزه‌يِ نفيسي .اگه ميشد، خودم دنبالِ اين معامله مي‌رفتم 573 00:54:45,626 --> 00:54:48,542 !کارول»، بذار من برش دارم» !دختره مثلِ شيطان آدم رو وسوسه مي‌کُنه 574 00:54:48,542 --> 00:54:51,126 .و به‌علاوه، يه جهيزيه‌يِ هنگفت هم داره - .خيله‌خُب، خيله‌خُب - 575 00:54:51,251 --> 00:54:53,667 ،«آقايِ «بورويتسکي ممکنه چند کلمه باهاتون صحبت کُنم؟ 576 00:54:53,667 --> 00:54:55,876 .متأسفانه مي‌بينيد که الان وقتش نيست .شايد آخرِ وقت، بعد از پايانِ نمايش 577 00:54:55,876 --> 00:54:59,126 کارول»، مثلِ اينکه پاک خُل شدي؟ اين چه حرفيه مي‌زني؟» .همه‌جا صحبت درباره‌يِ کار‌و‌کاسبيه 578 00:54:59,126 --> 00:55:00,501 !«موريتس» - !بگير بشين - 579 00:55:00,501 --> 00:55:03,917 آخه چرا؟ - .آدم بايد بدونه طرفِ صحبتش کيه - 580 00:55:16,042 --> 00:55:19,376 با وجودِ اينکه با من تُند حرف زديد، بهتون حق ميدم و مي‌فهمم که .مسئولينِ کارخونه‌اي به اون بزرگي مجبورن با قدرت عمل‌کُنن 581 00:55:19,376 --> 00:55:21,792 آقايِ «هورن»، شما بايد درک کُنيد ... که نمي‌تونيد برعليه 582 00:55:21,792 --> 00:55:24,334 .منافعِ عاليِ کارخونه اقدام کُنيد - .درک مي‌کُنم، ولي نمي‌تونم تحملش کُنم - 583 00:55:24,334 --> 00:55:27,417 .و ديگه هم قصدِ موندن در «لودز» رو ندارم - يعني مي‌خوايد چکار کُنيد؟ - 584 00:55:27,417 --> 00:55:30,376 .هنوز نمي‌دونم 585 00:55:37,084 --> 00:55:41,334 درموردِ تحويل‌گرفتنِ کارخونه‌يِ پدرتون در «ورشو» چطور؟ - .علاقه‌اي ندارم - 586 00:55:41,876 --> 00:55:48,001 !شما ابله خيره‌کُننده‌اي هستيد !نظير نداريد 587 00:55:52,876 --> 00:55:55,167 !«آقايِ «بورويتسکي 588 00:55:55,792 --> 00:55:59,042 !«آقايِ «بورويتسکي 589 00:55:59,417 --> 00:56:05,792 شب‌تون بخير. بهتون خوش مي‌گذره؟ - محشر، معرکه! و شما؟ - 590 00:56:05,792 --> 00:56:10,334 ،معرکه، محشر !يا محشر، معرکه 591 00:56:12,042 --> 00:56:16,501 آقايِ «کارول»، مي‌خواستم ازتون خواهش کُنم ... فهرستِ چند کتابِ لهستاني رو 592 00:56:16,501 --> 00:56:19,917 برام بنويسيد .تا بخونم 593 00:56:20,417 --> 00:56:26,667 البته وقتي اينو به پاپا گفتم، برگشت گفت دخترِ احمقي هستم .و بهتره که وقتم رو صرفِ خانه‌داري بکُنم 594 00:56:27,917 --> 00:56:30,292 ولي اين رو برايِ چي مي‌خوايد؟ کتاب‌هايِ لهستاني به چه دردتون مي‌خورن؟ 595 00:56:30,292 --> 00:56:32,542 !چون دلم مي‌خواد ياد بگيرم 596 00:56:32,542 --> 00:56:36,876 لابد برادرتون در قصرِ جديدتون .کتابخانه هم داره 597 00:56:37,084 --> 00:56:40,959 !ويلهلم» که اصلاً اهلِ کتاب نيست» .بدش مياد؛ قدر نمي‌دونه 598 00:56:40,959 --> 00:56:50,251 ،يک دفعه، وقتي با ماما رفته‌بوديم بازار .تمامِ کتاب‌هايِ منو آتش زد 599 00:56:51,501 --> 00:56:55,334 .ويلهلم» اصلاً اهلِ کتاب نيست» !اون پسرِ خيلي خوبيه 600 00:56:59,709 --> 00:57:01,876 بسيار خُب، فهرستِ کتاب‌ها رو .فردا براتون مي‌فرستم 601 00:57:02,584 --> 00:57:07,751 !به‌به، چه پسرِ خوبي .يه روز بياييد به ديدن‌مون 602 00:57:07,751 --> 00:57:11,292 !اين چه وضعشه؟ اجرامونو خراب مي‌کُني‌ها آخه چرا داري گريه مي‌کُني؟ 603 00:57:11,834 --> 00:57:14,834 !تبريک عرض مي‌کُنم، خانم‌ها !شگفت‌انگيز بود! جذاب بود 604 00:57:14,834 --> 00:57:19,167 !از صميمِ قلب بهتون تبريک عرض مي‌کُنم !چقدر جوان هستيد! و چقدر زيبا 605 00:57:19,542 --> 00:57:21,959 ،من «ماکس بائوم» هستم .«ساکنِ شماره‌يِ 90 «پيوترکوفسکا 606 00:57:21,959 --> 00:57:26,709 !تبريک عرض مي‌کُنم !بله، بله 607 00:57:28,292 --> 00:57:31,209 !تنهام بذارين 608 00:57:32,126 --> 00:57:35,042 قشنگ بازي مي‌کُنن، مگه نه؟ - .بله، البته در سطحِ غيرِحرفه‌اي - 609 00:57:35,042 --> 00:57:37,126 انتظار داشتم .شما هم بازي کُنيد 610 00:57:38,376 --> 00:57:42,292 ،دلم مي‌خواست .ولي کسي دعوتم نکرد 611 00:57:42,292 --> 00:57:45,084 .بنا بود دعوت‌تون کُنن .لابد جرأت نکردن، ترسيدن که رد کُنيد 612 00:57:45,084 --> 00:57:47,834 ،بخصوص که ورود به منزلِ شما .از ورود به دربارِ سلاطين هم مشکل‌تره 613 00:57:47,876 --> 00:57:49,417 اي «فلورچيا»، نگاه‌کُن مرا؛ 614 00:57:49,417 --> 00:57:53,167 نگاه‌کُن مرا؛ و چه مي‌بيني آيا؟ هستم من جذاب و زيبا، قبول نداري اين را؟ 615 00:57:53,167 --> 00:57:56,876 ،البته که قبول داري تو اين را پس ديگر بس است اين شوخي‌ها؛ 616 00:57:56,876 --> 00:58:01,709 ،هستم من خوشتيپ‌ترين مرد در اين دنيا پس مگو نه، چرا که عشق هست هدف تو را؛ 617 00:58:02,626 --> 00:58:09,751 ،اي «فلورچيا»، به حقيقت مبدل‌کُن رؤياهايم را اي «فلورچيا»، من تنها مي‌خواهم تو را؛ 618 00:58:09,917 --> 00:58:16,709 ،قلبم مي‌سوزد از اشتياقِ آن‌گاه که بشوي تو همسرِ من، همسري باوفا؛ 619 00:58:24,209 --> 00:58:27,834 چرا که قلبِ من ... مي‌بيند آن رؤيا را 620 00:58:28,251 --> 00:58:31,126 .ظاهراً حادثه‌اي رُخ داده .لُژها رو بررسي کُن 621 00:58:32,501 --> 00:58:37,376 ،خواهم بود من همواره عاشق تو را، و مي‌دهم قول به تو اين را پس بيا و بشو از آنِ من، و فقط از آنِ من، تو اي زيبا؛ 622 00:58:37,376 --> 00:58:40,959 ،بگذار به کنار ترديدها را، بگذار به کنار ترديدها را و بگذار ازدواج پيوند دهد تا ابد ما را؛ 623 00:58:41,167 --> 00:58:46,501 ،زمانِ وصلت و يگانگيِ قلب‌ها فرا رسيده است حالا همواره رؤيا مي‌بينم من اين را روزها و شب‌ها؛ 624 00:58:47,084 --> 00:58:53,959 ،اي «فلورچيا»، به حقيقت مبدل‌کُن رؤياهايم را اي «فلورچيا»، من تنها رؤيا مي‌بينم تو را؛ 625 00:58:53,959 --> 00:59:01,084 ،قلبم مي‌سوزد از اشتياقِ آن‌گاه که بشوي تو همسرِ من، همسري باوفا؛ 626 00:59:04,042 --> 00:59:07,792 مربوط به پنبه‌ست. تجارِ پشم و بقيه .فقط کنجکاوي نشون ميدن 627 00:59:08,084 --> 00:59:15,376 ،قلبم مي‌سوزد از اشتياقِ آن‌گاه که بشوي تو همسرِ من، همسري باوفا؛ 628 00:59:26,917 --> 00:59:28,751 و چه نيکو شوهري خواهم بود ... من آن‌گاه 629 00:59:28,876 --> 00:59:33,167 .آلپاسف» در «اودِسا» کاملاً ورشکسته شده» .به‌زودي جزئيات رو خواهم فهميد 630 00:59:34,084 --> 00:59:37,376 پس مگو نه، چرا که عشق هست هدف تو را؛ 631 00:59:40,417 --> 00:59:47,709 ،اي «فرژيو»، به حقيقت مبدل‌کُن رؤياهايم را اي «فرژيو»، من تنها مي‌خواهم تو را؛ 632 00:59:47,709 --> 00:59:54,167 ،قلبم مي‌سوزد از اشتياقِ آن‌گاه که بشوي تو شوهرِ من، شوهري باوفا؛ 633 00:59:57,084 --> 01:00:00,626 و من خواهم بود صادق و وفادار تو را؛ 634 01:00:00,751 --> 01:00:04,376 صادق و وفادار و نيکو شوهري تو را؛ 635 01:00:04,376 --> 01:00:07,917 ،پس اگر مي‌خواهي که داشته باشي مرا بايد باشي با من صادق و باوفا؛ 636 01:00:07,917 --> 01:00:11,167 ،پس مگو نه و بپذير مرا به‌عنوانِ مردِ خودت همين حالا؛ 637 01:00:12,167 --> 01:00:19,334 ،اي «فلورچيا»، به حقيقت مبدل‌کُن رؤياهايم را به حقيقت مبدل‌کُن رؤياهايم را، اي «فلورچيا»؛ 638 01:00:19,376 --> 01:00:26,626 ،قلبم مي‌گويد فرا رسيده است آن‌گاه .که بشوي تو همسرِ من، همسري باوفا 639 01:00:35,542 --> 01:00:37,042 خُب چه خبر؟ - !همه‌چيز رو فهميدم - 640 01:00:37,042 --> 01:00:38,834 .يالا بگو - .«فرومکين» از «بيليستوک» - 641 01:00:38,834 --> 01:00:40,167 خُب؟ - .«ليخاچف» در «رُستف» - 642 01:00:40,167 --> 01:00:43,126 خُب؟ - .«در «اودِسا» ... «آلپاسف - 643 01:00:43,542 --> 01:00:45,667 !ورشکستگيِ کامل !تمامِ اين شرکت‌هايِ معتبر 644 01:00:45,667 --> 01:00:47,959 آخه چرا؟ - !من چه‌مي‌دونم - 645 01:00:48,084 --> 01:00:52,251 مبلغِ ضرر برايِ «لودز» چقدره؟ - .لودز» 2 ميليون ضرر ميده» - 646 01:00:53,167 --> 01:00:55,876 پدرت همه‌چيزش رو از دست ميده؟ - ... پدرم چيزي برايِ از دست دادن نداره - 647 01:00:55,876 --> 01:00:58,167 جز شرافتش، و اين هم متاعيه که .در «لودز» خريدار نداره 648 01:00:58,167 --> 01:01:00,626 !لعنت برش ولي آخه چرا؟ 649 01:01:04,334 --> 01:01:11,542 ،قلبم مي‌سوزد از اشتياقِ آن‌گاه که بشوي تو همسرِ من، همسري باوفا؛ 650 01:01:18,959 --> 01:01:26,292 ،قلبم مي‌سوزد از اشتياقِ آن‌گاه که بشوي تو همسرِ من، همسري باوفا؛ 651 01:01:28,917 --> 01:01:31,334 گويا «مه‌ير» با 100 هزار روبل .تويِ اين معامله بوده 652 01:01:31,334 --> 01:01:34,501 !برايِ شکمِ گُنده‌اش خوبه 653 01:01:48,126 --> 01:01:55,709 ،قلبم مي‌سوزد از اشتياقِ آن‌گاه که بشوي تو همسرِ من، همسري باوفا؛ 654 01:02:10,376 --> 01:02:13,376 !«آقايِ «کارول»! آقايِ «کارول پس کِي به ملاقات‌مون مي‌آييد؟ 655 01:02:13,376 --> 01:02:16,084 .يکي از همين روزها .معذرت مي‌خوام 656 01:02:41,042 --> 01:02:43,751 !«کارل»! «کارل» 657 01:02:45,126 --> 01:02:49,292 .فکر کردم منو فراموش کردي - مگه ممکنه؟ - 658 01:02:49,751 --> 01:02:55,501 .از تو هر کاري برمياد - .ولي الان که اينجام. بايد مي‌اومدم - 659 01:02:57,459 --> 01:03:00,917 .محضِ خاطرِ تئاتر - .محضِ خاطرِ تو - 660 01:03:01,417 --> 01:03:05,126 عجب! تابحال هيچوقت اينطور .باهام حرف نزده بودي 661 01:03:05,126 --> 01:03:07,584 ولي هميشه .آرزوش رو داشتم 662 01:03:08,167 --> 01:03:11,376 متوجه شدم که داشتين اون پايين درباره‌يِ من .حرف مي‌زدين. مي‌تونستم حسش کُنم 663 01:03:11,751 --> 01:03:13,876 .حرفِ برليان‌هايِ تو بود 664 01:03:16,042 --> 01:03:18,584 «راسته که هيچکس تويِ «لودز برليان‌هايِ به اين قشنگي نداره؟ 665 01:03:18,709 --> 01:03:22,667 .و همينطور درباره‌يِ زيباييِ تو - مسخره‌ام مي‌کُني؟ - 666 01:03:24,667 --> 01:03:27,584 چطور ممکنه کسي رو که عاشقشم، مسخره کُنم؟ - !«کارل» - 667 01:03:28,459 --> 01:03:31,251 بيا، بيا. لطفاً تا دمِ کالسکه .همراهم بيا 668 01:03:31,251 --> 01:03:35,209 .بله، بله - .با همديگه ميريم. همين الان - 669 01:03:35,501 --> 01:03:39,751 ... تا آخرِ دنيا !فقط اگه اجازه بدي 670 01:04:11,584 --> 01:04:14,251 !«اوه، «کارل 671 01:04:28,042 --> 01:04:32,001 .متوجهش نميشم .به رمز نوشته شده 672 01:04:35,667 --> 01:04:38,126 .برام رمزگشاييش کُن 673 01:04:38,584 --> 01:04:42,376 ... مصوبه‌يِ امروزِ شورا - مصوبه‌اش چي بوده؟ - 674 01:04:42,376 --> 01:04:44,251 ... گمرکِ پنبه‌يِ آمريکا - چي؟ چي؟ - 675 01:04:44,251 --> 01:04:46,459 ... «از طريقِ «هامبورگ» و «تريست 676 01:04:46,459 --> 01:04:52,376 به قرارِ هر پود، 25 کوپکِ طلا ... افزايش مي‌يابد 677 01:04:52,376 --> 01:04:55,251 .موعدِ اجرايِ تصويب‌نامه دو هفته پس از تاريخِ امروز .اعلامِ مصوبه، پس از يک هفته 678 01:04:55,751 --> 01:05:00,334 موعدِ اجرايِ تصويب‌نامه چه‌وقتيه؟ - .دو هفته ... پس از تاريخِ امروز - 679 01:05:02,876 --> 01:05:10,126 و موعدِ اعلامِ مصوبه چه‌وقتيه؟ - .پس از يک هفته - 680 01:05:20,001 --> 01:05:22,001 !جانمي جان 681 01:05:25,501 --> 01:05:28,126 !داري چکار مي‌کُني؟ 682 01:05:52,792 --> 01:05:55,042 .خوش‌اومديد، جنابِ مهندس - آقايِ «موريتس وِلت» اينجا بودن؟ - 683 01:05:55,042 --> 01:05:57,876 .ايشون برايِ ديدنِ جنابِ «کِسلر» رفتن - .آقايِ مهندس به‌ندرت اينجا ميان - 684 01:05:57,876 --> 01:06:01,834 .چون جايِ دوري زندگي مي‌کُنم چيه؟ 685 01:06:02,292 --> 01:06:07,959 .نخ‌هايِ آبي رويِ شونه‌تونه. و رويِ پُشت‌تون !اينجا همه استادِ پيچوندن هستن 686 01:06:08,751 --> 01:06:11,709 !رويِ پُشت‌تون هم هست 687 01:06:59,001 --> 01:07:03,001 ،هي! با تو هستم !«آقايِ «وِلت 688 01:07:04,042 --> 01:07:05,251 درباره‌اش فکر کردي؟ 689 01:07:06,709 --> 01:07:09,917 .آره، پيشنهادِ هنگفتيـه 690 01:07:10,042 --> 01:07:14,334 مبلغِ 16 هزار مارک، حواله به برلين؛ .که مي‌تونيم 15 درصد ازش سود ببريم 691 01:07:14,334 --> 01:07:17,126 .نه، نه، نه .قبلاً هم توضيحش دادم 692 01:07:17,334 --> 01:07:20,417 .من يه نقشه‌يِ بهتر دارم .بورويتسکي» در مضيقه‌ست» 693 01:07:21,376 --> 01:07:25,001 اون هيچ پولي نداره. داره تمامِ داروندارش رو خرجِ .خريدِ زمين و ساخت‌و‌سازِ کارخونه مي‌کُنه 694 01:07:25,709 --> 01:07:28,751 من بهت پول ميدم .و تو شريکِ من خواهي شد 695 01:07:29,167 --> 01:07:30,792 .شراکتِ بي‌نقصي ميشه 696 01:07:31,001 --> 01:07:35,334 ،فقط کافيه کارها رو به‌نحوي ترتيب بدي که در شرکت .از «بورويتسکي» صرفاً اسم‌و‌رسمي باقي بمونه 697 01:07:35,834 --> 01:07:38,084 طوريکه فقط و فقط .سمتِ رياست داشته باشه 698 01:07:38,209 --> 01:07:44,084 بعد از يک يا دو سال، ميشه سهمِ 40 هزار روبليِ .بورويتسکي» رو ازش خريد تا بره پيِ کارش» 699 01:07:44,167 --> 01:07:50,417 آقايِ «کِسلر»، بابتِ چنين پيشنهادِ .سخاوتمندانه‌اي ازت متشکرم 700 01:07:50,417 --> 01:07:53,751 خُب، بگو ببينم چقدر نياز داري؟ - ... «ولي «بورويتسکي - 701 01:07:53,751 --> 01:07:57,417 بيشتر از تو، بچه‌يِ «لودز»ـه .و راه‌و‌رسمِ اين شهر رو بلده 702 01:08:21,001 --> 01:08:24,292 !چقدر قبيح !به‌شکلِ وحشتناکي قبيحه 703 01:09:59,292 --> 01:10:02,084 .اوه، شب بخير آقايِ «موريتس وِلت» اينجاست؟ 704 01:10:02,084 --> 01:10:06,751 .اوه، آقايِ «بورويتسکي»! شنيدم داريد کارخونه مي‌سازيد .پس بذاريد مطلبي رو بهتون بگم 705 01:10:06,751 --> 01:10:11,751 ،نه يک کارخونه و نه ده کارخونه .اينها برايِ شما لهستاني‌ها صنعت نميشه 706 01:10:11,751 --> 01:10:15,959 اول بايد متمدن بشيد، بايد نوعي .فرهنگِ صنعتي در کشورتون ايجاد کُنيد 707 01:10:16,251 --> 01:10:19,792 فقط اون موقعه که تمامِ اين تلاش‌هاتون .مضحک و خنده‌آور جلوه نخواهند کرد 708 01:10:19,792 --> 01:10:23,709 ،بله، مي‌دونم .شما آدم‌هايِ بااستعدادي هستيد 709 01:10:24,376 --> 01:10:30,876 ،ولي اصالت، فعاليت ... ادبيات، هنر و زندگي‌تون 710 01:10:30,876 --> 01:10:35,959 !الفاظ و شعارهايِ صرفاً زيبا هستند ... شماها ورشکسته‌ايد قبل از اينکه اصلاً 711 01:10:36,042 --> 01:10:41,917 .صاحبِ چيزي شده باشيد !قهرمان‌هايِ لاسيدن با همه‌چيز 712 01:10:42,667 --> 01:10:45,792 اينها تعصب نيست. دارم بر اساسِ .مشاهداتِ چندين ساله‌ام حرف مي‌زنم 713 01:10:47,709 --> 01:10:50,167 ،شما، هم حق داري .و هم حق نداري 714 01:10:50,251 --> 01:10:55,292 ،اگه خوک مثلاً بخواد راجع‌به شاهين فکر کُنه .همين‌جور فکر مي‌کُنه 715 01:10:55,584 --> 01:10:59,667 .معذرت مي‌خوام 716 01:11:02,209 --> 01:11:05,126 !من رو کجا مي‌بري؟ 717 01:11:07,959 --> 01:11:14,751 ،من «موريتس وِلت» هستم !«ساکنِ شماره‌يِ 90 «پيوترکوفسکا 718 01:11:31,709 --> 01:11:43,167 ... من «موريتس وِلت» هستم !ساکنِ شماره‌يِ 90 «پيوترکوفسکا» ... برو به جهنم 719 01:11:47,001 --> 01:11:49,459 ،«موريتس» .معامله‌يِ بزرگي در پيشه 720 01:11:50,584 --> 01:11:53,876 معامله در پيشه؟ 721 01:12:02,792 --> 01:12:06,001 موضوعِ معامله‌ست .و منفعتِ زياد 722 01:12:25,251 --> 01:12:28,709 !من آماده‌ام - .بيا اينجا اينو بخون - 723 01:12:30,751 --> 01:12:33,501 !به آدرس نگاه‌نکُن !نگاه‌نکُن 724 01:12:35,084 --> 01:12:37,501 .متوجهش نميشم .به رمز نوشته شده 725 01:12:38,292 --> 01:12:40,001 ... مصوبه‌يِ امروزِ شورا 726 01:12:40,001 --> 01:12:43,501 گمرکِ پنبه‌يِ آمريکا ... «از طريقِ «هامبورگ» و «تريست 727 01:12:43,501 --> 01:12:46,709 به قرارِ هر پود، 25 کوپکِ طلا .افزايش مي‌يابد 728 01:12:46,709 --> 01:12:50,209 .موعدِ اجرايِ تصويب‌نامه دو هفته پس از تاريخِ امروز .اعلامِ مصوبه، پس از يک هفته 729 01:12:51,834 --> 01:12:54,084 !«کارول» 730 01:12:58,292 --> 01:13:03,751 !حالا ديگه ما آينده داريم !«کارول» 731 01:13:04,709 --> 01:13:09,376 آخه اينجا صحبت از !کُلي پوله 732 01:13:10,001 --> 01:13:14,376 ،«کارول» !ارزشِ اين تلگرام 100 هزار روبله 733 01:13:14,876 --> 01:13:19,334 !يا حداقل 50 هزار روبل !بيا به مبارکيِ اين معامله روبوسي کُنيم 734 01:13:21,542 --> 01:13:24,334 ما فعلاً بيشتر پول لازم داريم !تا ماچ‌و‌بوسه! يالا بريم 735 01:13:24,334 --> 01:13:27,542 !عجب معامله‌اي !عجب معامله‌اي 736 01:13:40,334 --> 01:13:44,084 چرا اين معامله رو خودمون دو نفري انجام نديم؟ 737 01:14:00,209 --> 01:14:05,542 ولش کُن! فقط خودمون دو نفري .اين معامله‌يِ هنگفت رو انجام ميديم 738 01:14:19,876 --> 01:14:22,667 !«اوه، «ماکس 739 01:14:26,876 --> 01:14:32,334 ،مي‌دوني، حالا با اين کاري که کردي .حتي کمتر از قبل مي‌شناسمت 740 01:14:44,459 --> 01:14:47,709 خُب ديگه! بايد «ماکس» رو !بيدار کُنيم 741 01:14:56,376 --> 01:14:58,751 چرا بيدارش مي‌کُني؟ - .بالاخره بايد سه نفري با هم مشورت کُنيم - 742 01:14:58,834 --> 01:15:01,917 چرا نمي‌تونيم اين معامله رو خودمون دو نفري انجام بديم؟ 743 01:15:06,084 --> 01:15:11,042 چون که حتماً بايد .سه نفري باشه 744 01:15:11,251 --> 01:15:14,209 مگه من چيزِ ديگه‌اي گفتم؟ 745 01:15:15,209 --> 01:15:19,251 .«من همين امروز راه‌ميفتم ميرم «هامبورگ ولي اگه معامله درست از آب درنيومد چي؟ 746 01:15:20,626 --> 01:15:22,334 .بايد درست از آب دربياد 747 01:15:22,459 --> 01:15:25,459 .ما بايد کارخونه رو بسازيم 748 01:15:26,084 --> 01:15:29,459 ،کاملاً موافقم. کارخونه رو بايد بسازيم .هر اتفاقي هم که مي‌خواد بيفته 749 01:15:30,001 --> 01:15:33,084 ،«هرچند که تو «کارول ،به‌هر‌حال طوريت نميشه 750 01:15:33,376 --> 01:15:36,959 .چون هم تخصص داري و هم اسم‌و‌رسم ... با «فونِ» پيش‌اسمت 751 01:15:37,042 --> 01:15:39,209 ،و با اين ريخت‌و‌قيافه‌ات .ميليون‌ها پول تويِ مُشت داري 752 01:15:39,209 --> 01:15:41,334 ،مثلاً کُلِ ثروتِ «مولر» رو .به اضافه‌يِ دخترخانمش 753 01:15:41,334 --> 01:15:44,667 !مي‌دوني که من نامزد دارم - خُب چه ربطي داره؟ - 754 01:15:44,667 --> 01:15:47,667 ،ميشه دو تا نامزد داشت، عاشق‌شون بود ... و با سومي که 755 01:15:47,667 --> 01:15:52,501 !ميليونره ازدواج کرد - !«ماکس» - 756 01:16:16,001 --> 01:16:17,667 از شهر خبرِ تازه‌اي نيست؟ 757 01:16:17,667 --> 01:16:22,167 اوه، هيچي. فقط ديروز .کارخونه‌يِ «وبر» سوخت 758 01:16:22,292 --> 01:16:24,584 بله. خبرِ ديگه‌اي نيست؟ - ... کارخونه‌يِ «کولبرگ» هم آتش گرفت - 759 01:16:24,584 --> 01:16:27,917 .تويِ خيابونِ «سِگيه‌لنيانا». فقط ديوارهاش باقي مونده .ولي پليس حسابي مشکوک شده 760 01:16:27,917 --> 01:16:29,542 .ادامه بده - ... اوه، هيچي. فقط اينکه - 761 01:16:29,542 --> 01:16:31,584 گويا شرکت‌هاي بيمه نمي‌خوان .خسارت رو بپردازن 762 01:16:31,626 --> 01:16:35,001 ديروز آقايِ «موريتس» به ملاقاتِ «گرونشپان» رفته‌بودن؛ ... و تويِ اتاقِ آقايِ «ماکس» هم 763 01:16:35,001 --> 01:16:37,876 .مي‌دونم، ديگه برو 764 01:16:39,501 --> 01:16:42,792 .من مي‌تونم 10 هزار روبل بدم. بيشتر هم نمي‌تونم !شبِ دوستان بخير 765 01:16:42,792 --> 01:16:47,001 !ماکس» صبر کُن! ما بايد به توافق برسيم» .برايِ خوابيدن هنوز وقت هست 766 01:16:47,001 --> 01:16:53,292 !لعنت بر شيطان! از دستِ شما لهستاني‌ها !تمامِ مدت مي‌خوايد به توافق برسيد 767 01:16:57,584 --> 01:17:00,042 ،ريگا» که بوديم» ،سه سال نگذاشتيد بخوابم 768 01:17:00,042 --> 01:17:02,917 چون هر شب تويِ اتاقِ من .جلسه‌يِ توافق داشتيد 769 01:17:03,542 --> 01:17:08,292 .و حالا اينجا تويِ «لودز» هم همون بساطه - .هر جور ميل‌ته. برو بگير بخواب - 770 01:17:12,334 --> 01:17:16,251 .نه، نه. مي‌مونم - موريتس»، تو چقدر ميدي؟» - 771 01:17:16,501 --> 01:17:20,751 .همون 10 هزار تا .فعلاً نمي‌تونم بيشتر جور کُنم 772 01:17:21,626 --> 01:17:24,667 .خيله‌خُب، پس من‌هم 10 هزار روبل - چه‌کسي ميره برايِ خريد؟ - 773 01:17:24,667 --> 01:17:27,126 ،موريتس» خبره‌ست» .خودش ميره 774 01:17:27,126 --> 01:17:29,251 موريتس»؟» - .باشه، من ميرم - 775 01:17:29,251 --> 01:17:31,917 همين الان چقدر پولِ نقد در بساطه؟ - .من 15 روبل بيشتر پيشم نيست - 776 01:17:31,917 --> 01:17:33,709 ولي مي‌تونم ... انگشترِ برليانم رو بدم 777 01:17:33,709 --> 01:17:34,917 تا گرو بذاري .پيشِ خاله‌خانمت 778 01:17:34,959 --> 01:17:36,459 لابد از تو .گرون‌تر برمي‌داره 779 01:17:36,459 --> 01:17:38,584 .البته يه راه ديگه هم هست 780 01:17:38,959 --> 01:17:42,251 .اگه سودِ بي‌خطر بخوايد 781 01:17:42,459 --> 01:17:45,209 چه راهي؟ - .از اين معامله به نفعِ من کنار بکشيد - 782 01:17:45,209 --> 01:17:49,834 ،به هر کدوم‌تون پنج، يا حتي جهنمِ ضرر .ده هزار روبل ميدم که صرفنظر کُنيد 783 01:17:49,834 --> 01:17:54,626 ،پولِ نقد ميدم، اسکناسِ درشت .تا چند ساعتِ ديگه 784 01:17:55,209 --> 01:17:57,667 !اي خوکِ کثيف - .«آروم باش، «ماکس - 785 01:17:57,667 --> 01:17:59,376 .اين يه پيشنهادِ دوستانه‌ست 786 01:17:59,376 --> 01:18:02,417 !بله، فقط محضِ دوستي - !بله، همينطوره. محضِ دوستي - 787 01:18:02,417 --> 01:18:04,542 ،اصلاً بر فرض که من ضرر کُنم اونوقت چي ميشه، ها؟ 788 01:18:04,542 --> 01:18:06,751 .الساعه يه قولنامه تنظيم مي‌کُنيم و بعداً محضريش مي‌کُنيم - .نه، نه، نه! يه لحظه صبر کُن - 789 01:18:06,751 --> 01:18:08,876 .اين حرف‌ها بي‌معنيه. وقت رو تلف نکُنيم ... هر سه شريکي پنبه مي‌خريم 790 01:18:08,876 --> 01:18:10,959 .و در نفع‌و‌ضررش هم شريک ميشيم .«موريتس» بايد همين امروز راه‌بيفته بره «هامبورگ» 791 01:18:10,959 --> 01:18:12,042 !کافيه ديگه - !نه، نه، نه، نه - 792 01:18:12,042 --> 01:18:14,459 بايد ضمانت بده. بله! وگرنه ميره ... با پولِ ما جنس مي‌خره 793 01:18:14,459 --> 01:18:17,834 .بعدش مي‌زنه زيرش و صاحبِ مال ميشه - ... چطور مي‌توني همچين حرفي بزني؟ پس دوستيِ بينِ ما - 794 01:18:17,834 --> 01:18:20,542 و قولِ من بادِ هواست؟ اصلاً مي‌فهمه چي ميگه؟ - ... قولِ تو طلايِ خالص - 795 01:18:20,542 --> 01:18:23,126 .دوستيت سفته‌يِ معتبر؛ ولي ضمانت بده .حساب حسابه 796 01:18:23,126 --> 01:18:24,584 پس قرار مي‌ذاريم که ... موريتس» جنس رو» 797 01:18:24,626 --> 01:18:27,251 بصورتِ پرداختِ‌نقد هنگامِ‌تحويل سفارش‌بده .و با قطارِ سريع‌السير بار کُنه 798 01:18:27,251 --> 01:18:29,251 !يه لحظه اجازه بدين - .يعني پول همينجا رد و بدل ميشه - 799 01:18:29,251 --> 01:18:32,626 من از کجا مطمئن باشم که شما منو از شرکت کنار نمي‌ذاريد؟ 800 01:18:32,626 --> 01:18:36,001 !خوکِ کثيف - !آروم باشيد - 801 01:18:36,626 --> 01:18:40,667 ،«ماکس» .موريتس» حق داره» 802 01:18:41,667 --> 01:18:45,001 .به همين دليله که اين قولنامه رو تنظيم کردم .بگيريد نگاه‌کُنيد 803 01:18:45,417 --> 01:18:46,709 !بذار ببينم 804 01:18:46,709 --> 01:18:50,917 خيله‌خُب، حالا همه‌مون .رويِ زمينِ سفت ايستاديم 805 01:18:51,917 --> 01:18:56,584 بابتِ انجامِ اين معامله چقدر برام در نظر گرفتيد؟ 806 01:18:56,584 --> 01:18:59,459 .فعلاً همون درصدِ معمول - .باشه، باشه - 807 01:18:59,459 --> 01:19:02,751 .بعداً يه‌جور کنار مي‌آييم - ... پس فعلاً هر چقدر که ميشه، بهم پيش‌پرداخت بديد - 808 01:19:02,751 --> 01:19:05,751 .در مقابلِ صورتحسابِ دقيقِ مخارج ... منتها ضررِ تعطيليِ دفترِ آژانسِ خودمو اضافه مي‌کُنم 809 01:19:05,751 --> 01:19:07,751 .«بخاطرِ رفتن به «هامبورگ - !خوکِ کثيف - 810 01:19:07,959 --> 01:19:09,917 کارول»! اين دفعه‌يِ سومه که» !بهم ميگه : خوکِ کثيف 811 01:19:10,001 --> 01:19:13,167 : ولي جوابِ من فقط يک دفعه‌ست !احمقِ بي‌شعور 812 01:19:14,501 --> 01:19:17,501 ،يادت باشه که ما قرارِ عشق‌بازي نداريم ... بنا هم نيست عقدِ ازدواج ببنديم 813 01:19:17,501 --> 01:19:22,917 ،فقط مي‌خوايم معامله کُنيم. تو خودت، اگه پاش بيفته !حاضري سرِ خدا هم کلاه بذاري 814 01:19:26,459 --> 01:19:29,292 .«من ديگه ميرم بخوابم، «کارول - .به سلامت - 815 01:19:29,626 --> 01:19:31,876 .مزاحمم نشيد 816 01:19:32,376 --> 01:19:35,584 !موريتس»، بذار ببوسمت» - !برو پيِ کارِت! برو پيِ کارِت - 817 01:19:35,584 --> 01:19:38,042 بيا پيش از سفر ماچت کُنم .و با هم خداحافظي کُنيم 818 01:19:38,167 --> 01:19:41,626 .«آخه مي‌خوام برم يکسره تا فردا بخوابم، «کارول .خُب جانم، برو به سلامت 819 01:19:41,626 --> 01:19:44,251 .پس خداحافظ - .فقط حواست باشه بهمون نارو نزني - 820 01:19:50,542 --> 01:19:54,626 !تو بچه‌يِ خوبي هستي، اما حيف که از يک فرسخيت بويِ گندِ تقلب مياد - !منظورت من هستم؟ - 821 01:19:54,626 --> 01:19:58,584 اين چي ميگه، «کارول»؟ !... آخه به چه حقي 822 01:21:00,167 --> 01:21:05,751 !بله! پيشِ «کِسلر» بودم !چون نمي‌خواستم پُشتِ ماشينِ نخ‌ريسي بميرم 823 01:21:06,084 --> 01:21:11,084 ،برو پيشِ همون «کِسلر» و ديگه اينجا پيدات نشه ... وگرنه مثلِ سگ بيرونت مي‌کُنم 824 01:21:11,084 --> 01:21:15,334 .و مي‌دمت تحويلِ پليس - ... مامان! من ديگه طاقتِ کارکردن - 825 01:21:15,334 --> 01:21:21,917 !تويِ کارخونه رو نداشتم. اون عاشقِ منه !قول داده باهام ازدواج کُنه 826 01:21:25,501 --> 01:21:29,667 !يا مريمِ مقدس! به من رحم کُن !من گناهي ندارم، فقط کور بودم 827 01:21:30,459 --> 01:21:34,667 !خداوندا، تو رحيم و بخشنده‌اي !گناه بچه‌هامو پايِ من نذار 828 01:21:34,667 --> 01:21:36,584 !چونکه من بي‌گناهم 829 01:21:38,167 --> 01:21:43,834 .من ديگه دختري ندارم - !مامان جونم! مامانِ عزيزم - 830 01:21:43,917 --> 01:21:48,667 !منو ببخش! بهم رحم کُن ... من نمي‌خوام تمامِ عمرم 831 01:21:48,667 --> 01:21:53,167 !تويِ کارخونه کارگري کُنم - !گُم‌شو - 832 01:21:54,834 --> 01:21:56,834 !«زوشکا» 833 01:21:59,542 --> 01:22:01,709 !زوشکا»، صبر کُن» 834 01:22:02,542 --> 01:22:04,792 !زوشکا»، گريه نکُن» 835 01:22:05,376 --> 01:22:10,584 ،سرکارگر مي‌گفت اگه همراه‌شون نرم .از کارخونه بيرونم مي‌کُنن 836 01:22:10,584 --> 01:22:15,417 .گريه نکُن. قهرِ مادر دائمي نيست .خودم پيشِ پدر وساطت مي‌کُنم 837 01:23:00,084 --> 01:23:03,917 زوشکا» برگشته؟» - .بله، همين امروز صبح - 838 01:23:03,917 --> 01:23:07,667 !«کِسلر» - .بله، ولي خودم به حسابش مي‌رسم - 839 01:23:07,917 --> 01:23:10,459 .شما کاري بهش نداشته باش - .حماقت نکُن - 840 01:23:10,542 --> 01:23:13,876 .من کُلي باهاش حرف دارم مبادا دست روش بلند کُني. مي‌شنوي؟ 841 01:23:13,876 --> 01:23:17,126 مي‌شنوم، ولي از حقِ خودم .نمي‌گذرم 842 01:23:17,126 --> 01:23:21,334 .حق نداري دخالت کُني دختره حالا کجاست؟ 843 01:23:21,334 --> 01:23:29,917 .مادر از خونه بيرونش کرد - .حواست بهش باشه. به‌هر‌حال از خونِ خودِ ماست - 844 01:23:40,751 --> 01:23:42,459 .بهم نامه نوشته .مي‌خوام جوابش رو شخصاً بدم 845 01:23:42,459 --> 01:23:47,126 .لااقل با خودتون تپانچه داشته باشيد .آخه عينهو سگِ هار شده 846 01:23:47,251 --> 01:23:50,376 .مرتيکه فقط مي‌خواد هر چه بيشتر بابتِ دخترش تلکه‌ام کُنه .بارِ اولم نيست که اينجور مسائل رو حل‌و‌فصل مي‌کُنم 847 01:23:50,709 --> 01:23:53,834 .ديگه ميرم - .لطفاً مراقب باشيد، جنابِ رئيس - 848 01:24:15,584 --> 01:24:17,709 !«مالينوفسکي» 849 01:24:23,792 --> 01:24:26,709 !«مالينوفسکي» 850 01:24:27,667 --> 01:24:32,376 حالا ديگه برايِ من نامه مي‌نويسي؟ 851 01:24:33,167 --> 01:24:37,584 چه بلايي سرِ «زوشکا» آوردي؟ - خُب حالا چي مي‌خواي؟ - 852 01:24:37,584 --> 01:24:43,626 هيچي، فقط مزدت رو کفِ دستت !مي‌ذارم پست‌فطرت! بي‌شرف 853 01:25:41,501 --> 01:25:44,042 اشتاين»، يکشنبه بعد از ظهر» تويِ مجلس ساز زديد؟ 854 01:25:44,042 --> 01:25:48,751 .صبر کُن، برات تعريف مي‌کُنم - چه قطعه‌اي رو زديد؟ - 855 01:25:49,084 --> 01:25:51,834 «قسمتي از سوناتِ «دو ديز مينورِ .بتهوون» رو زديم» 856 01:25:51,834 --> 01:25:54,251 .خيلي خوب و هماهنگ‌تر از دفعه‌يِ قبل اجرا کرديم - جداً؟ - 857 01:25:54,251 --> 01:25:57,751 ... و نمي‌توني تصورش رو بکُني که - !«اشتاين»! حسابِ «آيشنر» و «په‌ره‌تز» - 858 01:25:57,751 --> 01:26:01,626 ،چهار، هفده، پنج .ضبطِ اموال تا 6 هزار 859 01:26:01,626 --> 01:26:05,542 .تا 6 هزار؟ لازم نيست چک کُنيد !ايشون حافظه‌يِ معرکه‌اي داره 860 01:26:05,542 --> 01:26:08,209 و بعدش قطعه‌اي رو تمرين کرديم .که اخيراً ساختم 861 01:26:08,209 --> 01:26:10,792 چي ساختي؟ «پولکا» يا «والس»؟ - ... نه جانم، من که برايِ رقصيدن - 862 01:26:10,792 --> 01:26:14,917 .و خيمه‌شب‌بازي آهنگ نمي‌سازم - پس چي ساختي؟ اُپرا؟ - 863 01:26:14,917 --> 01:26:19,126 نه، قطعه‌اي که حاويِ ... بعضي از عناصرِ سوناتـه 864 01:26:20,251 --> 01:26:24,042 ولي سونات نيست. قسمتِ اولش شهري رو مجسم مي‌کُنه ... که رفته‌رفته آرام مي‌گيره 865 01:26:24,042 --> 01:26:29,792 و به خواب ميره. گوش‌ت با منه؟ ... سکوتي‌ست مملو از 866 01:26:29,917 --> 01:26:33,209 زمزمه‌اي ملايم .که ويلن‌ها مي‌نوازند 867 01:26:33,209 --> 01:26:36,959 ،رويِ اين متن، فلوت ملوديِ مؤثري رو شروع مي‌کُنه؛ 868 01:26:36,959 --> 01:26:39,876 ،نوايي همچون ناله‌يِ درختانِ سرمازده ... شِکوه‌يِ مردمانِ بي‌پناه 869 01:26:39,917 --> 01:26:42,167 !«ويلچِک» - ... ماشين‌هايِ خسته - 870 01:26:42,167 --> 01:26:46,251 !«ويلچِک» - .و التماسِ جانوراني که فردا ذبح ميشند - 871 01:26:48,709 --> 01:26:50,792 .اشتاين»، رئيس سراغت رو مي‌گيره» - خيلي وقته رويِ اين قطعه کار مي‌کُني؟ - 872 01:26:50,792 --> 01:26:54,667 .از حدودِ يک سال پيش. حتماً يکشنبه بيا .قراره هر سه قسمت رو بزنيم 873 01:26:57,292 --> 01:26:59,959 ،خبرِ تازه چي هست آقايِ «اشتاين»؟ 874 01:27:04,042 --> 01:27:07,751 .ديروز «ويکتور هوگو» فوت کرد - چقدر ارث گذاشته؟ - 875 01:27:07,876 --> 01:27:11,959 .شش ميليون فرانک - مبلغِ زيبايي‌ست. کجا و به چه نحو؟ - 876 01:27:12,501 --> 01:27:15,001 ،در صندوقِ بازنشستگيِ فرانسه با بهره‌يِ 3 درصد .به اضافه‌يِ سهامِ کانالِ سوئز 877 01:27:15,001 --> 01:27:17,376 .اوراقِ فوق‌العاده معتبري هستند کسب‌و‌کارش چي بوده؟ 878 01:27:17,376 --> 01:27:21,167 .ادبيات - چي گفتيد؟ ادبيات؟ - 879 01:27:21,167 --> 01:27:24,459 بله، او واقعاً شاعرِ بزرگي بود؛ .و همينطور نويسنده‌اي بزرگ 880 01:27:24,459 --> 01:27:26,292 آلماني بود؟ - .فرانسوي - 881 01:27:26,292 --> 01:27:32,001 !اوه، درسته! فراموش کرده بودم ... مري» برام بخش‌هايِ قشنگي از رُمانش» 882 01:27:32,001 --> 01:27:36,751 آتش دربرابرِ شمشير» رو» !خونده بود 883 01:27:37,792 --> 01:27:40,834 شنيدم پيانو مي‌زنيد؟ 884 01:27:41,626 --> 01:27:44,376 «از کنسرواتوارِ «لايپزيگ ... و کلاسِ پيانويِ 885 01:27:44,376 --> 01:27:45,751 «استادانِ «وين .مدرک گرفتم 886 01:27:45,917 --> 01:27:49,459 من رو مي‌بخشيد، جنابِ رئيس؛ .مجبورم زود مرخص بشم، آخه کُلي کار دارم 887 01:27:49,834 --> 01:27:54,084 .کار که فرار نمي‌کُنه .بذار مطلبي رو برات توضيح بدم 888 01:27:54,084 --> 01:27:59,167 خواستم بگم اين فش‌فشِ دائميِ گاز ... و جرنگ‌جرنگِ پُشتِ سرِ همِ 889 01:27:59,167 --> 01:28:02,209 ،استکان‌هايِ چاي .با اعصابم بازي مي‌کُنه 890 01:28:02,834 --> 01:28:09,084 جنابِ رئيس، ما صبح‌ها اونقدر زود مي‌آييم سرِ کار .که همگي تازه همينجا ناشتايي مي‌خوريم 891 01:28:09,084 --> 01:28:14,667 .رويِ گاز آب مي‌جوشونيد و چاي دم مي‌کُنيد !پولِ گاز رو کي ميده؟ من ميدم 892 01:28:14,751 --> 01:28:18,959 آيا اين اصلاً هيچ معني داره؟ .از امروز پولِ گاز پايِ خودتونه 893 01:28:18,959 --> 01:28:23,667 .بنده به همکاران اطلاع ميدم - .پيشنهادِ من به نفعِ شماست - 894 01:28:23,959 --> 01:28:28,334 چون در وضعِ فعلي، همه‌يِ آقايون خجالت مي‌کِشند ... از اينکه چاي بخورند؛ مدام وجدان‌شون معذبه 895 01:28:28,334 --> 01:28:32,126 چون پولِ گاز با منه. ولي وقتي ... پولِ گاز رو خودشون بپردازند 896 01:28:32,126 --> 01:28:36,084 .ديگه نه خجالت داره و نه ناراحتي .مي‌تونند با شهامت تويِ چشمِ من چشم بدوزند 897 01:28:36,209 --> 01:28:41,709 از لحاظِ اصولِ اخلاقي هم صحيح‌تره، آقايِ «اشتاين»؛ !خيلي صحيح‌تر 898 01:28:48,876 --> 01:28:51,209 .جنابِ رئيس، تلفني احضار فرموديد .البته خودم داشتم خدمت مي‌رسيدم 899 01:28:51,209 --> 01:28:55,584 ،پس اول زود برسيم به کارِ شما ... چونکه مطلبِ من 900 01:28:55,584 --> 01:28:59,876 .خيلي ظريف و خصوصي‌ست 901 01:28:59,876 --> 01:29:03,292 قضيه اينه که ... «شرکتِ «آدلر و شرکا 902 01:29:03,292 --> 01:29:07,001 .برايِ تأمينِ پشمِ موردِ نيازش به من مراجعه کرده ... خُب، پشم رو ميشه تهيه کرد 903 01:29:07,001 --> 01:29:10,042 .منتها نياز به پول داره - ... بسيار خُب، بهتون وام ميدم - 904 01:29:10,042 --> 01:29:14,084 و با هم شريک ميشيم. قبول؟ - .يعني مثلِ هميشه شريکِ 15 درصد سود ميشيم - 905 01:29:14,084 --> 01:29:17,709 چه مبلغ لازم داريد؟ - .«مبلغِ 30 هزار مارک حواله به «لايپزيگ - 906 01:29:49,792 --> 01:29:52,042 پيشرفتِ کارخونه‌تون چطوره؟ 907 01:29:52,917 --> 01:29:55,959 تا يک ماه ديگه ميره زيرِ سقف؛ ... حدودِ 3 ماه، مونتاژِ ماشين‌ها طول مي‌کِشه 908 01:29:55,959 --> 01:29:58,001 و ماه اکتبر .راه‌اندازي مي‌کُنيم 909 01:29:58,084 --> 01:30:02,584 !آفرين! عجب سرعتي! خوشم اومد !راه‌و‌رسمِ «لودز» همينه! زيباست 910 01:30:02,792 --> 01:30:09,167 البته من شخصاً از «بورويتسکي» خوشم مياد؛ .ولي ناچارم ناراحتش کُنم 911 01:30:09,167 --> 01:30:14,001 و از اين بابت واقعاً متأسفم؛ ... به‌قدري متأسفم 912 01:30:14,001 --> 01:30:18,001 که مي‌خوام از شما خواهش کُنم .از طرفِ من ازش عذرخواهي کُنيد 913 01:30:18,417 --> 01:30:22,084 موضوع از چه قراره؟ - .مجبور شدم اعتبارم رو ببندم - 914 01:30:22,584 --> 01:30:27,251 .از جايِ ديگه‌اي اعتبار مي‌گيريم - ... همينطوره، و برايِ همين متأسفم که - 915 01:30:27,292 --> 01:30:30,584 خودم نمي‌تونم .طرفِ معامله‌يِ شما باشم 916 01:30:30,751 --> 01:30:35,667 ،ولي بينِ خودمون بمونه ... «دوستانه مي‌پرسم، آقايِ «موريتس 917 01:30:35,667 --> 01:30:39,209 «شراکت با «بورويتسکي چه فايده‌اي برايِ شما داره؟ 918 01:30:39,209 --> 01:30:41,917 مگه شما خودتون مستقلاً نمي‌تونيد کارخونه تأسيس کُنيد؟ 919 01:30:42,001 --> 01:30:47,667 !من پولم کجا بود - .اينکه نه دليل ميشه و نه بهانه - 920 01:30:47,667 --> 01:30:53,501 چون پول رو خيلي‌ها دارند؛ ولي شما بجاش .هوشِ فوق‌العاده داريد و به‌علاوه موردِ اعتماد هستيد 921 01:30:53,501 --> 01:30:58,876 مثلاً چرا من الان حاضر شدم هنوز حرف از دهن‌تون درنيومده اون 30 هزار مارک اسکناسِ بي‌زبان رو در اختيارتون بذارم؟ 922 01:30:59,001 --> 01:31:03,584 چرا با شما مثلِ پسرم رفتار مي‌کُنم؟ اصلاً چي دارم ميگم؟ مثلِ پسرم؟ 923 01:31:03,584 --> 01:31:07,959 !مثلِ پسرم و دخترم، با همديگه ... چونکه شما رو خوب مي‌شناسم 924 01:31:07,959 --> 01:31:12,251 و مي‌دونم همين اعتمادکردن به شما .ده درصد سود عايدم مي‌کُنه 925 01:31:12,251 --> 01:31:16,167 !هفت و نيم درصد - آخه مقصودِ شريک‌تون از "ارتقاءِ سطحِ کيفيِ توليد" چيه؟ - 926 01:31:16,167 --> 01:31:19,292 "«يا "پايان‌دادن به توليدِ اجناسِ بنجل در «لودز يعني چي؟ 927 01:31:19,626 --> 01:31:23,334 !بله، اينها حرف‌هايِ خودشه !حرف‌هايي بسيار ابلهانه 928 01:31:24,501 --> 01:31:29,876 ظاهراً آقا دلش مي‌خواد رويِ دستِ ... «تسوکر»، «شايا»، «بوخ‌هولتس» 929 01:31:29,876 --> 01:31:33,084 .و بقيه‌يِ کارخونه‌دارهايِ «لودز» بلند بشه و مي‌دونيد چرا؟ 930 01:31:33,376 --> 01:31:38,001 : چون مقصودِ لهستاني‌ها اينه که بتونن بگن "... شما بنجل توليد مي‌کُنيد" 931 01:31:38,001 --> 01:31:42,876 ،حقه و نيرنگ مي‌زنيد، کارگرها رو استثمار مي‌کُنيد" "... اما «بورويتسکي» و ما لهستاني‌ها 932 01:31:42,876 --> 01:31:47,792 ".کارخونه‌اي داريم که خوب‌و‌منظم و با صداقت‌و‌درستي اداره‌اش مي‌کُنيم" .اوه، من مي‌تونم آينده‌يِ دور رو ببينم 933 01:31:48,042 --> 01:31:51,959 !خنده نداره !اين پيش‌بيني‌ها بادِ هوا نيست 934 01:31:52,292 --> 01:31:57,876 ،من اين جماعت رو خوب مي‌شناسم ... مي‌دونم که ما نمي‌تونيم با لهستاني‌ها رقابت کُنيم 935 01:31:57,876 --> 01:32:00,459 چون تمامِ مملکت .پُشتِ سرشون خواهد بود 936 01:32:00,542 --> 01:32:04,876 و به همين دليله که بايد .کلکِ «بورويتسکي» رو کَند 937 01:32:05,001 --> 01:32:08,626 بله، کاملاً. اما در صورتيکه سرمايه‌يِ من ... پيشِ «بورويتسکي» بيشتر سود بده 938 01:32:08,626 --> 01:32:12,959 .خُب ميرم دنبالش - !منطقِ کاملاً درستِ بازار - 939 01:32:12,959 --> 01:32:17,042 منتها از همين حالا بهتون قول ميدم ... سرمايه‌تون سود که نميده هيچ 940 01:32:17,042 --> 01:32:20,709 .احتمال داره همه‌اش رو از دست بديد .من خير و صلاحِ شما رو مي‌خوام 941 01:32:20,709 --> 01:32:24,209 فقط عقيده‌يِ خودم و نظرِ بقيه‌يِ همشهري‌هايِ .لودز» رو به گوش‌تون رسوندم» 942 01:32:24,251 --> 01:32:28,834 .ديگه با اجازه‌تون مرخص ميشم .از نصايح‌تون متشکرم 943 01:32:28,834 --> 01:32:34,042 «تا ببينم چه ميشه. پس «بورويتسکي پيشِ شما حتي يک شاهي اعتبار نداره؟ 944 01:32:34,042 --> 01:32:37,542 «آخه نمي‌تونستم بخاطرِ «بورويتسکي .کارخونه‌دارهايِ خودي رو از خودم برنجونم 945 01:32:37,542 --> 01:32:40,542 !تباني - چه تباني‌اي؟ اين حرف‌ها چيه؟ - 946 01:32:40,542 --> 01:32:43,209 ،اين تباني نيست !دفاع از خوده و منافعِ خودي 947 01:32:43,209 --> 01:32:47,042 اگه هرکسِ ديگه‌اي ... بجايِ «بورويتسکي» بود 948 01:32:47,042 --> 01:32:50,709 تا بحال بي‌سر‌و‌صدا .سرش رو زيرِ آب کرده بودند 949 01:32:50,709 --> 01:32:53,917 منتها خودتون مستحضريد که ايشون .در رشته‌يِ تخصصيش برجسته‌ست 950 01:32:53,917 --> 01:32:56,459 «و حتماً مي‌دونيد که در پيشرفتِ «بوخ‌هولتس چقدر مؤثر بوده؟ 951 01:32:57,959 --> 01:33:00,251 .کاملاً صحيحه 952 01:33:04,959 --> 01:33:08,167 و به همين دلايل .ممکنه موفق هم بشه 953 01:33:12,167 --> 01:33:15,501 هي! همچين پولي رو با اين سرعت از کجا جور کردي؟ 954 01:33:15,501 --> 01:33:19,667 ،خُب، اين رازِ منه .و جايزه‌ام 955 01:33:20,042 --> 01:33:24,959 ماکس»، از چهره‌ات مي‌خونم که» !مرتکبِ يه شرارتِ جديد شدي 956 01:33:24,959 --> 01:33:30,251 .«دست از سرم بردار، «موريتس .بالاخره تونستم پول رو از پدرم بگيرم 957 01:33:31,542 --> 01:33:35,167 ولي کارخونه يک سال هم دوام نمياره؛ ... و اگه کارخونه بخوابه 958 01:33:35,167 --> 01:33:40,126 .پيرمرد هم زنده‌موندني نيست ... مي‌دونم که پيرمرد و کارخونه 959 01:33:40,459 --> 01:33:42,667 .با هم سقوط مي‌کُنند .کاملاً واضحه 960 01:33:42,667 --> 01:33:46,584 .خُب از رويِ جنازه‌اش رد ميشي و به هدفت مي‌رسي .پول رو بده بياد 961 01:33:46,584 --> 01:33:50,001 .برو کنار 962 01:33:52,126 --> 01:33:56,001 لااقل مي‌توني خودت رو با اين تسکين بدي .که پدرت شرافتمندترين مردِ «لودز»ـه 963 01:33:56,001 --> 01:34:00,709 .بله، بله .و اين هم انگشترِ الماسم 964 01:34:15,959 --> 01:34:17,959 .«خيله‌خُب، «موريتس 965 01:34:19,917 --> 01:34:22,376 .حالا بايد دعا کُنيم که موفق بشي - .خداحافظ - 966 01:34:22,376 --> 01:34:25,917 .به سلامت 967 01:34:26,792 --> 01:34:31,834 !خداحافظ - !خداحافظ! موفق باشي - 968 01:34:32,542 --> 01:34:37,459 ،اين 200 روبل رو بديد به اون زنک .وگرنه ماجرا رو به دادگاه مي‌کِشونه 969 01:34:39,209 --> 01:34:41,209 «جنابِ رئيس، بارون «اسکار مه‌ير .اجازه‌يِ ملاقات مي‌خوان 970 01:34:41,209 --> 01:34:42,709 ميگن کارِ خصوصيِ مهمي .با شما دارن 971 01:34:42,834 --> 01:34:49,001 بارون «اسکار مه‌ير» مي‌تونه با سگم .کارِ مهمي داشته باشه نه با خودم 972 01:34:50,292 --> 01:34:51,917 .هورن»، هر چي ميگم بنويس» 973 01:34:53,459 --> 01:34:56,626 وقتي باهات حرف مي‌زنم !سريع بجنب 974 01:35:01,042 --> 01:35:02,251 !خوابت نبره 975 01:35:02,292 --> 01:35:04,209 بهت پول نميدم .که بگيري بخوابي 976 01:35:06,042 --> 01:35:07,334 !يالا ببينم، عجله‌کُن 977 01:35:08,251 --> 01:35:10,042 بلد نيستم .با هر دو دست بنويسم 978 01:35:10,251 --> 01:35:12,667 گاهي وقت‌ها .گُنده‌تر از دهنت حرف مي‌زني 979 01:35:13,126 --> 01:35:15,834 .جورِ ديگه‌اي بلد نيستم حرف‌بزنم - .مجبوري ياد بگيري - 980 01:35:15,834 --> 01:35:19,626 .چون من تحملش رو ندارم - .قضيه برام علي‌السويه‌ست - 981 01:35:19,667 --> 01:35:21,959 اين رو به چه‌کسي گفتي؟ - .به شما، جنابِ رئيس - 982 01:35:21,959 --> 01:35:26,584 .آقايِ «هورن»، مراقبِ حرف‌زدنت باش .صبرِ من زياد نيست. دارم هشدار ميدم 983 01:35:26,876 --> 01:35:29,001 لزومي نداره بدونم صبرِ شما چقدره؛ .ربطي به من نداره 984 01:35:29,001 --> 01:35:32,751 «حرفم رو قطع‌نکُن! وقتي «بوخ‌هولتس !حرف مي‌زنه، تو ساکت باش 985 01:35:32,876 --> 01:35:36,376 «دليلي نداره وقتي «هورن ... حرف مي‌زنه 986 01:35:36,376 --> 01:35:42,876 .بوخ‌هولتس» ساکت نباشه» - !تو ديگه اينجا کاري نداري. اخراجت مي‌کُنم - 987 01:35:57,542 --> 01:36:02,042 شاشيدم به هيکلِ شما !و اين کارِتون 988 01:36:02,167 --> 01:36:04,501 ميدم از اينجا !بندازنت بيرون 989 01:36:05,542 --> 01:36:11,042 !امتحان کُن، مرتيکه‌يِ رذل - !کوندِل»! بندازش بيرون» - 990 01:36:11,584 --> 01:36:14,209 ،آگوست»، جلو نيا» ... وگرنه 991 01:36:14,209 --> 01:36:17,584 دنده‌هايِ تو و آقات رو !با هم خُرد مي‌کُنم 992 01:36:18,167 --> 01:36:21,876 !لعنت بر شيطان !پرتش‌کُن بيرون 993 01:36:22,209 --> 01:36:24,417 !خفه‌شو، دزدِ بي‌همه‌چيز 994 01:36:25,709 --> 01:36:28,584 !راهزنِ سرِ گردن‌ـه !نخير، حرفم رو قطع‌نکُن 995 01:36:29,626 --> 01:36:32,876 من هيچ علاقه‌اي ندارم به اينکه !تو صبور هستي يا نه 996 01:36:33,084 --> 01:36:35,709 نيازي ندارم به دونستنِ اينکه !صبرِت چقدره 997 01:36:35,709 --> 01:36:39,667 ،خفه‌شو! پوزه‌يِ آلمانيت رو ببند !شغالِ کثيف 998 01:36:39,792 --> 01:36:44,001 !حالا اين من هستم که حرف مي‌زنم! اين «هورن»ـه که حرف مي‌زنه ... و تو به حرف‌هام گوش خواهي داد 999 01:36:44,001 --> 01:36:47,126 مادامي که اينجا ايستادم !و صحبت مي‌کُنم 1000 01:36:47,126 --> 01:36:50,042 خفه‌شو! حالا اين من هستم !که حرف مي‌زنم 1001 01:36:50,709 --> 01:36:52,917 !تويِ صحبتم نپر 1002 01:36:52,917 --> 01:36:56,709 بهت هشدار ميدم! من هيچ نيازي ندارم به !دونستنِ اينکه صبرِت چقدره 1003 01:36:56,709 --> 01:37:00,417 !برام کاملاً علي‌السويه‌ست !حرفم رو قطع‌نکُن 1004 01:37:00,417 --> 01:37:03,792 هيچ دليلي نمي‌بينم وقتي تو داري حرف مي‌زني !من ساکت باشم 1005 01:37:03,792 --> 01:37:07,084 و هيچ علاقه‌اي ندارم به اينکه !تو صبور هستي يا نه 1006 01:37:07,084 --> 01:37:09,626 !وقت بخير 1007 01:37:17,834 --> 01:37:22,376 !«آگوست» - .بله، قربان - 1008 01:37:30,959 --> 01:37:36,376 هورن» کجا رفت؟» - .عاليجناب، شما بيرونش کرديد و ايشون هم رفتن - 1009 01:37:36,792 --> 01:37:43,292 مگه دستور ندادم اون سگ رو بندازي بيرون؟ چرا اطاعت نکردي؟ 1010 01:37:43,292 --> 01:37:46,584 .عاليجناب، آخه خودش که رفت بيرون - !خفه‌شو - 1011 01:38:26,167 --> 01:38:28,292 اينجا تازه چه خبر؟ 1012 01:38:29,167 --> 01:38:31,292 ،کار و توليد، قربان .مثلِ معمول 1013 01:38:32,042 --> 01:38:34,334 .خوبه خبرِ ديگه‌اي نيست؟ 1014 01:38:35,501 --> 01:38:40,584 .ماشين‌ها امروز خيلي بي‌سر‌و‌صدا کار مي‌کُنند - !مثلِ هميشه کار مي‌کُنند - 1015 01:39:00,417 --> 01:39:03,001 !«آگوست» 1016 01:40:52,917 --> 01:40:55,084 اگه تويِ اين کسب‌و‌کار شکست بخوريم چي؟ .آخه ورشکستگي‌ها روزمره شده 1017 01:40:55,084 --> 01:40:57,251 البته اوضاع بحرانيه، ولي علائمي از .بهبود هم وجود داره 1018 01:40:57,251 --> 01:41:00,042 ،با توجه به کِشتِ پائيزه در روسيه ... فراوانيِ غله در پيش داريم 1019 01:41:00,042 --> 01:41:01,959 ،ولي قيمتِ گندم تنزل پيدا نمي‌کُنه .چون ذخايرِ داخلي تحليل‌رفته 1020 01:41:02,001 --> 01:41:05,084 ضمناً قراره دولت واردِ ميدان بشه ... و يک بودجه‌يِ صدها ميليوني رو 1021 01:41:05,084 --> 01:41:07,126 بکار بندازه و ده‌ها هزار کارگرِ بيکار رو .به کار بکِشه 1022 01:41:07,126 --> 01:41:08,501 .حالا خواهي ديد - .حق با توئه - 1023 01:41:08,501 --> 01:41:11,917 ،به‌علاوه، از اوايلِ پائيز، بازار بطورِ کُلي رونق مي‌گيره .و وضعِ صنعتِ نساجي هم بهتر ميشه 1024 01:41:11,917 --> 01:41:13,959 پس حتي در بدترين حالت، تقاضا برايِ .محصولاتِ کارخونه‌مون وجود داره 1025 01:41:13,959 --> 01:41:16,292 !«هي! «موريتس - !«موريتس» - 1026 01:41:21,834 --> 01:41:23,667 پنبه چطور شد؟ - ... «تويِ «هامبورگ - 1027 01:41:23,667 --> 01:41:27,834 .فقط «تسوکر» و «مندلسون» داشتن خريد مي‌کردن .و قيمت‌ها فوراً تا 15 درصد بالا رفتن 1028 01:41:28,167 --> 01:41:30,001 !بياييد 1029 01:41:30,542 --> 01:41:33,792 .ولي سهامِ پنبه‌ها افت کرده .محموله‌يِ بعدي‌مون هم تا چند روزِ ديگه مي‌رسه 1030 01:41:33,792 --> 01:41:37,209 !«ببين، «کارول !تمامش متعلق به ماست 1031 01:41:37,626 --> 01:41:40,626 !يالا، سريع‌تر - !نگاه‌کُن، مادر! جنابِ مهندس - 1032 01:41:42,459 --> 01:41:45,042 !اوه، «سوخا»! روز بخير - !خدا خيرتون بده، حضرتِ اشرف - 1033 01:41:47,709 --> 01:41:53,542 .اوه راستي، فردا دارم به «کوروف» ميرم .شما رو هم همراهم مي‌برم 1034 01:41:54,751 --> 01:41:58,834 !ماکس»! «ماکس»، بيا ديگه» - !دارم ميام! دارم ميام - 1035 01:42:39,917 --> 01:42:42,126 آنکا» خانم، خودتون تنهايي هر روز» برايِ مُرغ‌و‌خروس‌ها دانه مي‌پاشين؟ 1036 01:42:42,126 --> 01:42:44,751 .البته، هر روز و تنهايي - !عجب کارِ مشکلي - 1037 01:42:44,751 --> 01:42:47,542 شما شبيه هستيد به «زوسيا» در رُمانِ .«پان تادئوش» اثرِ «ميتسکيه‌ويچ» 1038 01:42:47,542 --> 01:42:50,459 بله، ولي «زوسيا» محضِ تفريحش .برايِ مُرغ‌و‌خروس‌ها دانه مي‌پاشيد 1039 01:42:50,459 --> 01:42:51,917 .صبح بخير، پدر - .صبح بخير - 1040 01:42:51,917 --> 01:42:53,501 و شما؟ - من؟ - 1041 01:42:53,501 --> 01:42:57,001 .صبح بخير، آقا - !«محضِ فروش در «لودز - 1042 01:43:02,209 --> 01:43:04,792 .صبح بخير - .صبح بخير - 1043 01:43:04,792 --> 01:43:06,292 .صبح بخير - .بفرماييد - 1044 01:43:06,292 --> 01:43:11,126 ،بايد بگم اين پدر «شيمونِ» شما .چکيده‌يِ مهربانيه در لباسِ روحاني 1045 01:43:11,126 --> 01:43:14,001 در «کوروف»، مهرباني و شرافت .بهترين تجارت هستن 1046 01:43:14,001 --> 01:43:17,792 جداً؟ - .بله، اينجا گذرانِ زندگي، صادقانه‌ست و به‌دور از تقلب - 1047 01:43:18,084 --> 01:43:23,626 آقايِ «بورويتسکي»، ماجرا از اين قراره که ... من در «لودز» و در روستا 1048 01:43:23,626 --> 01:43:25,751 هرکدام .دو اسمِ متفاوت دارم 1049 01:43:26,084 --> 01:43:30,626 بله، اوايل وقتي به «لودز» رفتم ،فقط «کارچمارِک» ناميده مي‌شدم 1050 01:43:30,626 --> 01:43:35,209 : آلماني‌ها يا يهودي‌ها صِدام مي‌زدند !هي «کارچمارِک»، بيا اينجا، دهاتي 1051 01:43:35,834 --> 01:43:38,959 ،بله، اما از موقعيکه اسم‌و‌رسم به‌هم زدم : ديگه اينطور صِدام مي‌کُنن 1052 01:43:38,959 --> 01:43:41,584 ،«جنابِ «کارچمارِک ميشه لطفاً تشريف بياريد؟ 1053 01:43:41,584 --> 01:43:44,709 البته من تحويل‌شون نمي‌گيرم. اصلاً اونها ... به چه حقي باهام مثلِ آشغال رفتار مي‌کردند 1054 01:43:44,709 --> 01:43:46,917 اون عمله‌هايِ آلماني؛ ... در حاليکه من 1055 01:43:46,917 --> 01:43:49,792 پسر و نوه‌يِ پسريِ ... يک مزرعه‌دار هستم 1056 01:43:49,834 --> 01:43:53,292 .نه هر کس و ناکسي 1057 01:43:53,501 --> 01:43:57,917 ،بله ... خُب، پس اون تابلوها و اثاثيه همه‌شون رو مي‌بريد به «لودز»؟ 1058 01:43:57,917 --> 01:43:59,626 .بله، بله 1059 01:43:59,626 --> 01:44:02,084 وقتي نياکانِ من سابقاً مالکِ ... مزرعه‌يِ خودشون بودند 1060 01:44:02,084 --> 01:44:03,792 اون آلماني‌ها ... رويِ چهار دست و پا 1061 01:44:03,834 --> 01:44:07,292 تويِ جنگل مي‌خزيدند و مثلِ خوک !سيب‌زمينيِ خام مي‌خوردند 1062 01:44:07,542 --> 01:44:10,126 .«آفرين به شما، آقايِ «کارچمارِک - !دارم حقيقت رو عرض مي‌کُنم - 1063 01:44:10,126 --> 01:44:14,834 «تمامِ اون «مولر»ها و «بوخ‌هولتس»هايِ «لودز ... و تمامِ اون اشراف‌زاده‌ها 1064 01:44:14,834 --> 01:44:17,334 «اگه «کارچمارِک ... شاه‌شون بشه 1065 01:44:17,376 --> 01:44:18,834 بايد براشون !مايه‌يِ افتخار باشه 1066 01:44:19,334 --> 01:44:22,501 .صبح بخير - .صبح بخير - 1067 01:44:23,459 --> 01:44:28,001 .نمي‌دونستم که خريدار، شماييد ... کارول» گفت يک نفر مي‌خواد ملکِ «کوروف» رو بخره» 1068 01:44:28,126 --> 01:44:31,084 ولي به اسمِ ديگه‌اي .اشاره کرد 1069 01:44:31,376 --> 01:44:34,959 کمي قهوه ميل دارين؟ - اوه متشکرم، خانم. داغه؟ - 1070 01:44:34,959 --> 01:44:36,751 .خيلي داغه. تقريباً جوشه !«کاتارژينا» 1071 01:44:36,751 --> 01:44:39,376 ،قهوه‌يِ سرد به درد نمي‌خوره !مفتش گرونه 1072 01:44:39,376 --> 01:44:44,209 .مي‌بينم که اطلاعاتِ زيادي درباره‌يِ قهوه دارين - .اوه، آدم احتياج‌داره که اين آب‌زيپو رو تمامِ مدت بخوره - 1073 01:44:45,084 --> 01:44:50,751 ،موقعي که مشغولِ کسب‌و‌کار هستيد يا داريد گپ مي‌زنيد .قهوه‌يِ تلخ بهترينه 1074 01:44:51,834 --> 01:44:57,417 .خودم قصدِ برگشت به روستا رو ندارم .پسرم داره ازدواج مي‌کُنه، برايِ اونه که مي‌خرم 1075 01:45:01,376 --> 01:45:03,917 .راستش، اون مغزِ تجارت نداره 1076 01:45:10,751 --> 01:45:15,917 .براش تويِ «لودز» هيچ موردِ استفاده‌اي ندارم .پس براش ملک مي‌خرم تا ارباب بشه 1077 01:45:28,792 --> 01:45:31,667 ،اگه همچين تشييع‌جنازه‌اي مي‌خواي .مجبوري تغييرِ مذهب بدي 1078 01:45:31,667 --> 01:45:34,001 .ولي تو که از مذهبِ پروتستانيسم خوشت نمياد - !واقعاً هم همينطوره - 1079 01:45:34,001 --> 01:45:35,542 و هرگز هم بهش .تغييرِ مذهب نميدم 1080 01:45:35,542 --> 01:45:37,709 چرا؟ - ... من آدمي‌ام که - 1081 01:45:38,042 --> 01:45:39,626 عاشقِ چيزهايِ زيبا هستم .و بهشون احتياج دارم 1082 01:45:39,626 --> 01:45:41,834 مي‌خوام تشييع‌جنازه‌اي حتي بهتر از .بوخ‌هولتس» داشته باشم» 1083 01:45:42,126 --> 01:45:45,626 ،بله، وقتي تمامِ هفته رو به‌سختي کار مي‌کُنم .نياز دارم که شنبه و يکشنبه حسابي استراحت کُنم 1084 01:45:45,626 --> 01:45:50,792 دلم مي‌خواد برايِ نماز و دعاخوندن، برم به يک مکانِ قشنگ ... همراه با تابلوهايِ زيبا، مجسمه‌هايِ زيبا 1085 01:45:51,834 --> 01:45:54,376 ،معماريِ زيبا ... مراسمِ زيبا 1086 01:45:54,376 --> 01:45:56,959 .و سرود و موسيقيِ قشنگ 1087 01:45:56,959 --> 01:46:01,167 ،معلومه که از مراسماتِ ما خوشش مياد ... از رنگ‌ها، عطرها 1088 01:46:01,167 --> 01:46:03,542 .ناقوس‌ها و آوازخواني‌ها - !البته - 1089 01:46:03,542 --> 01:46:05,959 ،و موقعيکه پايِ موعظه مي‌شينه .بهتره لااقل کسل‌کُننده نباشه 1090 01:46:05,959 --> 01:46:07,376 .درسته - ... تو دوست‌داري - 1091 01:46:07,376 --> 01:46:10,959 ،به نطقي باظرافت گوش بدي درباره‌يِ معنويات .و با زبانِ فصيح 1092 01:46:10,959 --> 01:46:13,292 ،طوريکه روحِ آدم رو شاد کُنه .و ميل به زندگي بوجود بياره 1093 01:46:13,292 --> 01:46:16,042 آخه از کليسايِ پروتستان چي عايدم ميشه؟ ... چهار تا ديوارِ لُخت و يه اندرونيِ خالي 1094 01:46:16,042 --> 01:46:18,834 درست عينِ دکاني که قراره .درش رو تخته کُنند 1095 01:46:18,834 --> 01:46:23,334 و واعظ بالايِ منبر به‌شکلِ نامطبوعي مدام درباره‌يِ .جهنم و روزِ قيامت دادِ سخن ميده 1096 01:46:23,334 --> 01:46:27,334 اصلاً مگه من ميرم کليسا که زجر بکِشم؟ !آخه آدم اعصاب داره! دهاتي که نيستيم 1097 01:46:27,334 --> 01:46:31,876 به‌هر‌حال اصلاً خوشم نمياد خودم رو .با سخنانِ کسالت‌آور عذاب بدم 1098 01:46:31,959 --> 01:46:34,376 ضمناً من اصولاً بايد بدونم .با چه‌کسي طرف هستم 1099 01:46:34,542 --> 01:46:40,417 آخه پروتستانيسم که نشد نهادِ مذهبي؟ ها؟ !ولي پاپ، چرا! کاملاً معتبره 1100 01:46:40,792 --> 01:46:42,001 .الان برمي‌گردم 1101 01:46:42,001 --> 01:46:44,126 فکر کُنم آخرش يه بچه‌مسيحيِ !معمولي ازت درمياد 1102 01:46:51,917 --> 01:46:54,667 امروز به کارگرهايِ زيادي .مرخصيِ با حقوق دادند 1103 01:46:54,667 --> 01:46:57,834 اشتباه مي‌کُنيد. فقط دستمزدِ .نصفِ روز رو مي‌گيرند 1104 01:46:57,834 --> 01:46:59,709 صرفاً همين‌قدر ... حقِ استراحت و دعا 1105 01:47:00,251 --> 01:47:03,667 .برايِ اون مرحوم رو دارند 1106 01:47:03,667 --> 01:47:07,292 .«نزديک‌تر بيا، «کارل - اينجور خوبه؟ - 1107 01:47:08,584 --> 01:47:11,792 .کارل»، من بايد ببينمت» - .بسيار خُب - 1108 01:47:11,792 --> 01:47:14,209 !حتماً بيا 1109 01:47:15,876 --> 01:47:20,709 اينطوري خرجِ کفن‌و‌دفن رو هم تا حدودي .از جيبِ کارگرها تأمين مي‌کُنند 1110 01:47:20,709 --> 01:47:24,709 من هم ديگه بايد به فکرِ .تنظيمِ وصيتنامه باشم 1111 01:47:24,709 --> 01:47:30,001 اوه، چي داريد ميگيد؟ .بوخ‌هولتس» از شما خيلي مسن‌تر بود» 1112 01:47:30,001 --> 01:47:36,667 ،بوخ‌هولتس» مُرده! فکرش رو بکُنيد» ... مال‌و‌مکنت، اسم‌و‌رسم، ميليون‌ها پول 1113 01:47:36,667 --> 01:47:39,959 .و حتي لقبِ «کُنت» داشت !ولي مُرده 1114 01:47:41,084 --> 01:47:43,251 اونوقت من که آس‌و‌پاس هستم ... و فردا 1115 01:47:43,292 --> 01:47:46,084 ،سفته‌هام برگشت مي‌خورن !هنوز زنده‌ام 1116 01:47:46,792 --> 01:47:48,209 !خداوند بخشنده و مهربانه 1117 01:47:49,334 --> 01:47:51,751 !خيلي مهربان 1118 01:47:58,459 --> 01:48:03,292 مي‌دونيد، «بوخ‌هولتس» مبالغِ هنگفتي برايِ .خيريه و کمک به مردم وقف کرده بود 1119 01:48:04,209 --> 01:48:08,917 .اين شايد خنده‌دار به‌نظر برسه .ولي «بوخ‌هولتس» آدمِ احمقي نبود 1120 01:48:16,709 --> 01:48:21,667 !جنابِ رئيس! يه تلگراف !پنبه 1121 01:48:21,834 --> 01:48:26,292 !آخ، آخ! دور بزن! برگرد خونه !بي‌سر‌و‌صدا برگرد خونه 1122 01:48:26,292 --> 01:48:29,042 !صداش رو درنيار - !بله، بله! چَشم - 1123 01:48:31,792 --> 01:48:33,959 !جنابِ رئيس! پنبه !حقِ گمرکيش افزايش پيدا کرده 1124 01:48:34,001 --> 01:48:37,584 چي داري ميگي؟ کِي؟ !دور بزن! دور بزن! زود باش 1125 01:48:37,584 --> 01:48:40,084 !بريم دفتر !سريع باش 1126 01:48:47,792 --> 01:48:52,292 تسوکر»! خبردار شدي که پنبه» چه وضعي پيدا کرده؟ 1127 01:48:52,376 --> 01:48:55,126 خُب، چه دخلي به من داره؟ 1128 01:48:55,542 --> 01:48:58,334 مگه خبرِ مربوط به تعرفه‌هايِ جديدِ پنبه رو نخوندي؟ 1129 01:48:58,334 --> 01:49:04,542 .حالم امروز خوش نيست. کمي غصه دارم .اونوقت تو اومدي باهام از پنبه حرف مي‌زني 1130 01:49:06,376 --> 01:49:12,334 موريتس»، حالت چطوره؟» - !مثلِ قيمتِ امروزِ پنبه - 1131 01:49:14,209 --> 01:49:18,209 يعني که خيلي خوب؟ - !يعني عالي - 1132 01:49:18,501 --> 01:49:20,209 اطلاعيه‌يِ نرخِ جديدِ باربري رو ديدي؟ 1133 01:49:20,209 --> 01:49:23,209 اوه، تمامِ متنش رو از 3 هفته پيش !فوتِ آب هستم 1134 01:49:23,417 --> 01:49:25,501 !مهمل نباف .تازه همين الان منتشر شده 1135 01:49:25,501 --> 01:49:27,209 ،با اين حال .رويِ حرفم مي‌ايستم 1136 01:49:27,209 --> 01:49:29,542 يعني چي؟ تو خبر داشتي و ازش استفاده نکردي؟ 1137 01:49:29,542 --> 01:49:31,042 کي گفته استفاده نکردم؟ من رو چي فرض کردي؟ 1138 01:49:31,042 --> 01:49:32,876 بپرس تا بگم که ... «من و «بورويتسکي 1139 01:49:34,959 --> 01:49:38,751 ،چقدر پنبه تويِ انبار، چقدر تويِ ايستگاه .و چقدر از «هامبورگ» تويِ راه داريم 1140 01:49:38,751 --> 01:49:42,584 !«تو زيادي مردِ رندي، «موريتس !دنيا بهت وفا نمي‌کُنه 1141 01:49:42,584 --> 01:49:45,542 !نترس، مي‌کُنه ... چون بايد 1142 01:49:46,042 --> 01:49:50,084 خرجِ تشييع‌جنازه‌اي بهتر از .بوخ‌هولتس» رو دربيارم» 1143 01:51:39,292 --> 01:51:42,459 .پدر، اينجا «لودز»ـه 1144 01:52:13,459 --> 01:52:15,917 !بگيريدش - !بگيريدش - 1145 01:52:30,417 --> 01:52:32,084 .عصر بخير - .عصر بخير - 1146 01:52:32,084 --> 01:52:34,084 .خوش‌آمديد 1147 01:52:34,084 --> 01:52:38,209 .رسيديم، پدر 1148 01:52:40,709 --> 01:52:42,001 .عصر بخير 1149 01:52:42,042 --> 01:52:45,292 حالت چطوره، پسرم؟ - .عصر بخير. بفرماييد داخل، پدر - 1150 01:52:45,417 --> 01:52:47,209 .عصر بخير 1151 01:52:49,667 --> 01:52:53,792 سفر چطور بود؟ - .خوب بود، متشکرم - 1152 01:52:55,667 --> 01:53:00,792 ... اوه، اينها ديوارهايِ کارخونه‌يِ منه .کارخونه‌يِ ما 1153 01:53:02,876 --> 01:53:05,334 چرا اينقدر سخت کار مي‌کُني؟ 1154 01:53:05,459 --> 01:53:09,876 .اين واقعاً درست نيست - .متأسفانه چاره‌اي ندارم. لطفاً بيا داخل - 1155 01:53:15,709 --> 01:53:19,792 اين چيه؟ - .پول، مبلغِ 2 هزار روبل - 1156 01:53:20,834 --> 01:53:24,626 از کجا آورديش؟ - .از قبل داشتمش. ولي چيزي بروز نمي‌دادم - 1157 01:53:26,251 --> 01:53:30,251 .نمي‌دونم چطوري ازت تشکر کُنم .خيلي به‌موقع به دادم رسيدي 1158 01:53:30,626 --> 01:53:36,042 .دست بردار! ممکنه کسي بياد داخل - !تو هنوز بچه‌اي - 1159 01:53:36,042 --> 01:53:38,417 ،آه که چقدر خوشبختم !و چقدر عاشق 1160 01:53:38,417 --> 01:53:42,501 ساکت، بچه‌جون! آخه کي اينجور بلند‌بلند به عشق‌و‌عاشقي اعتراف مي‌کُنه؟ 1161 01:53:42,501 --> 01:53:45,667 !عشق که خجالت نداره 1162 01:54:27,334 --> 01:54:29,501 !«کارل» 1163 01:54:29,626 --> 01:54:31,501 با خودت تپانچه داري؟ 1164 01:54:32,042 --> 01:54:33,709 بله، دارم. چرا؟ - .خيلي خوب شد - 1165 01:54:33,709 --> 01:54:38,126 .اينطوري خيالم راحت‌تره - آروم باش. از چي مي‌ترسي؟ - 1166 01:54:38,126 --> 01:54:42,334 ،نمي‌دونم از چي .ولي مي‌ترسم 1167 01:54:43,292 --> 01:54:44,792 ... قول ميدم که اين اطراف 1168 01:54:44,792 --> 01:54:46,792 !هيس - .خبري از دسته‌هايِ راهزن نيست - 1169 01:54:46,792 --> 01:54:52,542 !«هيس! «کارل !من خيلي خوشبخت هستم 1170 01:54:53,292 --> 01:54:56,959 ،قراره که بچه‌دار بشيم !بچه‌يِ خودمونه 1171 01:54:57,251 --> 01:55:00,167 !چه سعادتي 1172 01:55:00,792 --> 01:55:02,376 بچه؟ 1173 01:55:02,459 --> 01:55:07,209 کارل»! حالا ديگه بايد» !برايِ هميشه کنارت بمونم! تا ابد 1174 01:55:07,709 --> 01:55:10,001 .اين فکرها جنون‌آميزه - !«کارل» - 1175 01:55:10,001 --> 01:55:15,667 مگه عشق خودش نوعي جنون نيست؟ - .بله، هست - 1176 01:55:19,626 --> 01:55:24,084 !کارل»! من خيلي عاشقتم» !از دستم عصباني نباش 1177 01:55:24,084 --> 01:55:28,834 کارل»! اونقدر مي‌ترسم تو رو از دست بدم» .که بي‌تاب ميشم 1178 01:55:28,834 --> 01:55:31,292 نه، لزومي نداره .نگران باشي 1179 01:55:38,626 --> 01:55:50,959 ،چشمانت روز و شب در آن راستا ... دوخته گشته‌اند پروردگارا 1180 01:55:50,959 --> 01:56:03,417 ،که دهي ضعف‌هايِ بشري را علاج و شفا .به ياري و مساعدتِ خود اي قادرِ توانا 1181 01:56:03,417 --> 01:56:16,042 ،که دهي ضعف‌هايِ بشري را علاج و شفا .به ياري و مساعدتِ خود اي قادرِ توانا 1182 01:56:19,126 --> 01:56:21,209 .«عصر بخير، «کارول - .عصر بخير - 1183 01:56:21,334 --> 01:56:24,209 از شهر مياي؟ 1184 01:56:24,501 --> 01:56:26,709 .طبقِ معمول 1185 01:56:36,084 --> 01:56:38,209 .مراقب باشين، خانم 1186 01:56:38,334 --> 01:56:42,042 .فعلاً مياريمش اينجا .آخه آقايِ «کارول» خيلي خسته‌ان 1187 01:56:42,542 --> 01:56:44,542 گرسنه نيستي؟ 1188 01:56:44,751 --> 01:56:50,626 .تا چند لحظه‌يِ ديگه چاي حاضره خيلي غليظ باشه، درسته؟ 1189 01:56:51,959 --> 01:56:54,292 شکر چي؟ 1190 01:56:54,959 --> 01:56:56,751 .بفرما، بنوش 1191 01:56:56,751 --> 01:57:02,042 کمي مربا هم ميل داري؟ .از «کوروف» آوردم، مي‌دوني 1192 01:57:02,042 --> 01:57:04,542 ،امتحانش کُن .مطمئنم خوشت مياد 1193 01:57:04,542 --> 01:57:09,792 اينطور که شنيدم ... اينطور که شنيدم ... هوس‌هايِ عجيب‌غريبت گُل‌کرده 1194 01:57:09,792 --> 01:57:12,459 و منزل‌مون رو تبديل به .بيمارستان کردي 1195 01:57:12,459 --> 01:57:15,126 ،آخه پسرک خونه‌و‌خونواده‌اي نداره به‌نظرت بايد چکار مي‌کردم؟ 1196 01:57:15,126 --> 01:57:18,459 به‌هر‌صورت نمي‌بايست منزل‌مون رو تبديل به .بيمارستان برايِ ولگردها بکُني 1197 01:57:18,792 --> 01:57:22,042 ولي آخه رويِ ساختمانِ کارخونه‌يِ تو .اين بلا سرش اومده 1198 01:57:22,042 --> 01:57:26,126 .مفت که کار نمي‌کرد - اينها رو جدي ميگي؟ - 1199 01:57:26,126 --> 01:57:29,459 واقعاً فکر مي‌کُني بايد مي‌ذاشتم تويِ کوچه بمونه؟ 1200 01:57:31,251 --> 01:57:36,334 تو با همه‌يِ امورِ ساده و روزمره ... احساساتي برخورد مي‌کُني. البته قشنگه 1201 01:57:36,334 --> 01:57:38,917 .اما اصلاً ضرورت نداره 1202 01:57:39,834 --> 01:57:44,584 ولي ... اين بستگي داره به حساسيتِ آدم‌ها .در قبالِ رنج‌هايِ انساني 1203 01:57:44,584 --> 01:57:47,417 نمي‌توني ازم توقع داشته باشي ... که به حالِ هر آدمِ بي‌عرضه 1204 01:57:47,417 --> 01:57:50,084 ،هر سگِ چلاق ... هر گُلِ پژمرده 1205 01:57:50,084 --> 01:57:52,959 يا پروانه‌يِ لگد‌مال‌شده‌اي .اشکِ دلسوزي بريزم 1206 01:57:53,001 --> 01:57:58,667 ،بله، ولي ... ولي پسرک سه دنده‌يِ شکسته .سرِ زخمي و خونريزيِ ريوي داره 1207 01:57:59,209 --> 01:58:03,376 !اي به جهنم !بذار بميره 1208 01:58:03,667 --> 01:58:06,876 ،ظاهراً هر کاري من مي‌کُنم ... به‌نظرت مضحک و دهاتي‌وار و 1209 01:58:06,876 --> 01:58:09,334 ،احمقانه‌ست .همه‌چيز قابلِ‌تمسخر و قابلِ‌طعنه‌ست 1210 01:58:09,667 --> 01:58:15,584 .و هر قدر برايِ من ناگوارتر باشه، خوشحال‌تر ميشي غير از اينه؟ 1211 01:58:24,834 --> 01:58:28,542 بايد من رو ببخشي؛ .من امروز خيلي خسته‌ام 1212 01:58:47,876 --> 01:58:50,709 !نمي‌تونم، نمي‌تونم 1213 01:58:59,917 --> 01:59:03,959 .من فقط يک جسدم. ديگه زندگي نمي‌کُنم ... ولي بايد صريحاً بهت بگم 1214 01:59:03,959 --> 01:59:08,209 .که نسبت به «آنکا» بي‌انصافي مي‌کُني !مبادا روزي از اين کارِت پشيمون بشي 1215 01:59:08,292 --> 01:59:12,417 مگه قصدِ ازدواج باهاش رو نداري؟ ... من نمي‌تونم اين رو تحمل کُنم 1216 01:59:12,417 --> 01:59:16,042 که دخترِ فلان نزول‌خوار ... بانويِ اين خونه بشه 1217 01:59:16,042 --> 01:59:21,167 و حاکم بشه بر ... يادبودهايِ چهار قرنِ باشکوه 1218 01:59:21,167 --> 01:59:25,626 .و پُرافتخارِ خانواده‌مون اونوقت مردم چي ميگن؟ 1219 01:59:25,626 --> 01:59:28,876 شما همه‌تون ،به گذشته مي‌خنديد 1220 01:59:29,209 --> 01:59:33,751 ،به سنت‌ها مي‌گيد جنازه ... به اصالت مي‌گيد خرافه 1221 01:59:33,751 --> 01:59:36,042 !و به فضيلت مي‌گيد حماقت 1222 01:59:36,042 --> 01:59:42,376 !شما بخاطرِ ثروتِ دنيوي، روحِ خودتون رو به شيطان فروختيد !از جلويِ چشمم دور شو 1223 01:59:57,667 --> 01:59:59,751 !سريع‌تر، سريع‌تر 1224 02:00:00,084 --> 02:00:01,626 !کار کُن 1225 02:00:01,626 --> 02:00:03,084 !«موريتس» 1226 02:00:03,084 --> 02:00:06,917 .ماشين‌هايِ رنگرزي رو نفرستادن - !بدش اينطرف - 1227 02:00:11,459 --> 02:00:14,251 !يه‌کم ديگه - !مراقب باشيد! يواش - 1228 02:00:15,292 --> 02:00:16,626 .به انگلستان سفارش دادم 1229 02:00:16,709 --> 02:00:20,126 .کمي ديرتر مي‌رسن و گرون‌تر درمياد .ولي بالاخره مي‌رسن 1230 02:00:20,251 --> 02:00:23,709 لابد نسيه نمي‌فروشن. حالا تکليف چيه؟ - !اين بد آلماني‌ها - 1231 02:00:25,876 --> 02:00:32,042 .کارول»! اين همه تجمل برامون گرون درمياد» !اين قصر ميشه، نه کارخونه 1232 02:00:32,042 --> 02:00:34,542 !اينکه شد خميرِ شيريني، نه ملاطِ ساختماني ... من حساب کردم 1233 02:00:34,626 --> 02:00:37,626 اين طاق‌ها برامون چند هزار روبل گرون‌تر از .طاق‌هايِ معمولي تمام ميشه 1234 02:00:37,751 --> 02:00:42,667 نمي‌خوام مثلِ ديگران رويِ شن ساختمان بسازم .که بعد همه‌اش بريزه رويِ سرم 1235 02:00:42,667 --> 02:00:46,584 ،اگه حريقي اتفاق بيفته .فقط يک طبقه مي‌سوزه، نه کُلِ ساختمان 1236 02:00:46,584 --> 02:00:49,292 ولي حريق که هميشه .حادثه‌يِ چندان وحشتناکي هم نيست 1237 02:00:49,292 --> 02:00:53,542 ،موريتس»، بجايِ اينکه ادايِ آدم‌هايِ زرنگ رو دربياري» .برو بقيه‌يِ پنبه‌ها رو بفروش 1238 02:00:54,042 --> 02:00:56,834 جيب‌مون تقريباً خاليه .و کارها اصلاً جلو نميره 1239 02:00:56,834 --> 02:01:01,001 نکُنه عليه ما تباني کردند؟ .هر جا تقاضايِ اعتبار مي‌کُنم، رد مي‌کُنند 1240 02:01:01,126 --> 02:01:03,459 .يه کاسه‌اي زيرِ نيم‌کاسه‌ست آخه مگه ميشه؟ 1241 02:01:03,459 --> 02:01:08,251 با 40 هزار روبل پولِ نقد آدم نتونه کارخونه‌اش رو تمام کُنه؟ 1242 02:01:08,251 --> 02:01:12,834 نتونه اعتبار بگيره؟ اون هم تويِ «لودز»ي که ... بعضي از ورشکسته‌هايِ حرفه‌اي 1243 02:01:12,834 --> 02:01:15,001 بدونِ يک شاهي نقد .چه کارخونه‌هايي مي‌سازند 1244 02:01:15,001 --> 02:01:18,584 آخه چه‌کسي تا حالا به خرجِ خودش کارخونه ساخته؟ 1245 02:01:18,584 --> 02:01:20,542 چقدر پول لازم داري؟ 1246 02:01:20,917 --> 02:01:23,876 تا شنبه بايد 10 هزار روبل .تهيه کُنم 1247 02:01:23,876 --> 02:01:28,542 .کارول»! انگار «مولر» رو فراموش کردي» مگه خودش بهت پيشنهادِ وام نداد؟ 1248 02:01:28,542 --> 02:01:31,251 فراموش نکردم، و حتم دارم که ... فقط با يک کلمه 1249 02:01:31,334 --> 02:01:33,251 گاوصندوقش رو .چهارتاق برام باز مي‌کُنه 1250 02:01:33,251 --> 02:01:35,001 ولي نمي‌تونم همون .يک کلمه رو بگم 1251 02:01:35,001 --> 02:01:37,709 کارول»، يعني تأسيسِ کارخونه و زندگيِ آينده‌ات» در گرويِ همين يک کلمه‌ست؟ 1252 02:01:37,709 --> 02:01:41,959 ،خُب من اگه بجات بودم .معطل نمي‌کردم 1253 02:01:41,959 --> 02:01:46,334 .فعلاً که هنوز چنان اجباري در کار نيست .«ديگه حرفش رو نزنيم، «ماکس 1254 02:01:46,334 --> 02:01:49,751 .موريتس»، تمامِ باقيمونده‌يِ پنبه‌ها رو بفروش» .وگرنه بيشتر از اين نمي‌تونيم دوام بياريم 1255 02:01:49,751 --> 02:01:52,792 از نزول‌خورها هم .قرض نمي‌کُنم 1256 02:01:55,126 --> 02:01:57,459 بهتون ميگم که .اين کارخونه راه‌ميفته 1257 02:01:57,584 --> 02:02:00,667 ،و قول ميدم تا من زنده‌ام .دوام داشته باشه 1258 02:02:00,667 --> 02:02:04,709 ،اين حرفِ يک شاعره !نه يک کارخونه‌دار 1259 02:02:14,751 --> 02:02:20,959 عصر بخير. حال‌تون چطوره؟ - .متشکرم. خيلي ممنونم - 1260 02:02:22,084 --> 02:02:24,126 حالِ نامزدتون چطوره؟ 1261 02:02:26,334 --> 02:02:27,542 !اوه، خدايِ من 1262 02:02:35,917 --> 02:02:38,209 مي‌بينيد که گاهي .به قولم وفا مي‌کُنم 1263 02:02:38,209 --> 02:02:41,459 فهرستِ کتاب‌هاست؟ کارِ سختي بود؟ 1264 02:02:41,459 --> 02:02:43,334 ،چون برايِ شما بود .آسون بود 1265 02:02:43,334 --> 02:02:44,667 .من رو مي‌بخشيد - .خواهش مي‌کُنم - 1266 02:02:44,667 --> 02:02:47,084 دروغ که نمي‌گيد؟ - ... شما فکر مي‌کُنيد که - 1267 02:02:47,084 --> 02:02:51,167 مردها هميشه دروغ ميگن، اينطور نيست؟ - .نمي‌دونم - 1268 02:02:51,876 --> 02:02:54,667 چه گُل‌هايِ قشنگي .عمل مي‌آريد 1269 02:02:55,334 --> 02:02:57,709 .همه‌جا رو پُر از گُل کرديد - ... به «گوتليب» ميگم - 1270 02:02:57,709 --> 02:03:01,834 .حتماً خيلي خوشحال ميشه - البته بهش بگيد، ولي ايشون کيه؟ - 1271 02:03:01,834 --> 02:03:04,251 .باغبون‌مونه ... «ولي آقايِ «اشترن 1272 02:03:04,751 --> 02:03:08,126 .همسايه‌مون، از گُل خوشش نمياد ... هميشه ميگه اگه تويِ گُلدون‌هايِ خونه 1273 02:03:08,126 --> 02:03:12,792 ،بجايِ گُل، سيب‌زميني بکاريم .فايده‌اش خيلي بيشتره 1274 02:03:13,459 --> 02:03:17,751 ولي اين حرف احمقانه‌ست، مگه نه؟ - .ببخشيد؟ اوه بله - 1275 02:03:17,751 --> 02:03:21,334 مادا»! چرا زودتر خبر ندادي که» آقايِ «بورويتسکي» اينجاست؟ 1276 02:03:21,334 --> 02:03:23,042 !پاپا! بيا 1277 02:03:23,834 --> 02:03:25,584 !«آقايِ «بورويتسکي 1278 02:03:25,584 --> 02:03:28,167 مامان اجازه نداد .مزاحمِ کارِت بشم، پدر 1279 02:03:30,209 --> 02:03:31,542 .لطفاً تنهامون بذار - .عصر بخير - 1280 02:03:31,584 --> 02:03:33,417 خُب، لابد مي‌دونيد که من هم .گرفتاري‌هايِ جدي‌اي دارم 1281 02:03:33,417 --> 02:03:35,542 شما هم توليد رو پايين مياريد؟ - .مجبورم توليد رو کمتر کُنم - 1282 02:03:35,667 --> 02:03:38,584 ،مازادِ جنس تويِ بازار زياد‌شده .و فروش کم‌شده 1283 02:03:38,626 --> 02:03:42,167 آقايِ «مولر»، شما که ديگه .نبايد نگرانِ اوضاع باشيد 1284 02:03:43,001 --> 02:03:46,167 بفرماييد تا کلبه‌ام رو .نشون‌تون بدم 1285 02:03:46,501 --> 02:03:51,334 «اوه! همون قصري که درباره‌اش تويِ «لودز !افسانه‌ها ميگن 1286 02:04:03,001 --> 02:04:06,792 تا امروز 160 هزار روبل .برام خرج برداشته 1287 02:04:06,792 --> 02:04:08,959 ولي در عوض .همه‌چيزش نوئه 1288 02:04:11,042 --> 02:04:14,001 «من که مثلِ «گرونشپان .خرت‌و‌پرتِ کهنه نمي‌خرم 1289 02:04:14,042 --> 02:04:17,792 پول دارم که .چيزِ نو بخرم 1290 02:04:23,001 --> 02:04:26,834 .بفرماييد بشينيد رويِ کاناپه سيگار برگِ مرغوب مي‌کِشيد؟ 1291 02:04:28,501 --> 02:04:31,751 .بفرماييد از اين نوعِ خيلي تُندش امتحان کُنيد .نخي 75 کوپک 1292 02:04:33,251 --> 02:04:36,376 .اينها قدري ضعيف‌ترند .نخي يک روبل 1293 02:04:36,376 --> 02:04:39,751 .تُندترها رو امتحان مي‌کُنم 1294 02:04:40,751 --> 02:04:43,417 .اوه، مي‌بخشيد 1295 02:05:00,209 --> 02:05:03,876 اگه دوست داشته‌باشيد مي‌تونيد .کُلِ ساختمان رو تماشا کُنيد 1296 02:05:03,876 --> 02:05:06,376 .با کمالِ ميل 1297 02:05:17,334 --> 02:05:20,334 !«اوه، آقايِ «مولر 1298 02:05:20,959 --> 02:05:24,751 لابد همه‌شون رو از خارج وارد کرديد؟ 1299 02:05:24,751 --> 02:05:26,417 .تمامش رو، همينطوره 1300 02:05:26,667 --> 02:05:35,834 اينجا رو «هوبرمان» دکور کرده، خودش عقيده داره .که تويِ «لودز» چيزِ حسابي پيدا نميشه 1301 02:05:36,084 --> 02:05:41,126 !شگفت‌انگيزه !فوق‌العاده‌ست 1302 02:05:41,126 --> 02:05:47,251 .اين اتاقِ سبکِ اسپانيوليِ ماست 1303 02:05:48,959 --> 02:05:52,584 .اين اتاقِ سبکِ اسپانيولي نيست 1304 02:05:54,042 --> 02:05:58,501 .پاپا اشتباه مي‌کُنه .اين اتاقِ سبکِ مراکشي‌مونه 1305 02:05:58,501 --> 02:06:01,917 ،طراحيِ همه‌يِ اينها از شما بوده آقايِ «مولر»؟ 1306 02:06:02,459 --> 02:06:04,876 !«آقايِ «فون بورويتسکي !پولش از من بوده 1307 02:06:04,876 --> 02:06:09,042 از اينجا خوش‌تون اومده؟ - .خيلي! هم قشنگه و هم بديع - 1308 02:06:09,042 --> 02:06:11,542 !و خيلي هم گران 1309 02:06:11,792 --> 02:06:14,042 ،بالاخره تويِ هر قصرِ درست‌حسابي ... بايد يک اتاق به سبکِ شرقي 1310 02:06:14,042 --> 02:06:16,167 مثلاً چيني .يا ژاپني باشه 1311 02:06:16,167 --> 02:06:18,292 پس شما خودتون اينجا زندگي نمي‌کُنيد؟ 1312 02:06:18,292 --> 02:06:24,626 چه فايده داره؟ ما تويِ همون .کلبه‌يِ کهنه‌مون راحت‌تريم 1313 02:06:24,626 --> 02:06:27,751 حيفه که اينجور .خالي بيفته 1314 02:06:28,459 --> 02:06:30,667 .بذار بيفته 1315 02:06:31,834 --> 02:06:34,792 ،همه قصر مي‌سازند .من هم ساختم 1316 02:06:35,084 --> 02:06:39,709 ،همه سالن و کالسکه و دم‌و‌دستگاه دارن .من‌هم همه‌اش رو دارم 1317 02:06:40,417 --> 02:06:45,334 ،خرج برمي‌داره .بذار برداره 1318 02:06:47,167 --> 02:06:53,167 بذار مردم بدونند وُسعِ «مولر» مي‌رسه که قصر داشته‌باشه .ولي خوش‌داره تويِ خونه‌يِ کهنه‌اش زندگي‌کُنه 1319 02:07:03,917 --> 02:07:07,042 ،و اينجا هم بعد از عروسي .اتاق‌خوابِ «مادا» ميشه 1320 02:07:10,417 --> 02:07:17,084 اوه، واقعاً !اتاق‌خوابِ باشکوهيه 1321 02:07:18,459 --> 02:07:22,251 اتاق‌تون شبيه اتاقِ .گرِتشنِ» «گوته»ست» 1322 02:07:30,917 --> 02:07:34,292 .مادا» دخترِ ساده‌ايه» .قصد دارم به يک لهستاني شوهرش بدم 1323 02:07:34,417 --> 02:07:38,834 من از سبکِ مهماني‌هايِ شما .خوشم مياد 1324 02:07:38,834 --> 02:07:41,959 سبکِ مهمان‌نوازي‌تون رو هم .خيلي دوست‌دارم 1325 02:07:42,209 --> 02:07:45,709 «آقايِ «مولر»، پيداکردنِ يک جوانِ لهستاني در «لودز ... که به‌اندازه‌يِ شما ثروتمند باشه 1326 02:07:45,709 --> 02:07:48,126 .اصلاً کارِ آساني نيست 1327 02:07:48,751 --> 02:07:52,376 اينطور که شنيدم .شما شديداً در تنگنا هستيد 1328 02:07:54,751 --> 02:07:59,584 .درست حدس زديد .به همين دليله که اومدم 1329 02:08:03,084 --> 02:08:07,501 .مي‌دونيد، من مشکلاتِ زيادي دارم .برايِ همين مي‌خواستم ازتون درخواستِ مساعدت کُنم 1330 02:08:07,501 --> 02:08:11,542 ،بسيار خُب، من پول رو بهتون ميدم .و بعد بي‌سر‌و‌صدا با هم شريک ميشيم 1331 02:08:11,542 --> 02:08:13,709 اينطوري از شرِ بدهکاري‌هاتون .خلاص ميشيد 1332 02:08:14,459 --> 02:08:16,417 نمي‌دونم چطور .ازتون تشکر کُنم 1333 02:08:16,417 --> 02:08:18,959 ولي هر چي دارم رو به‌عنوانِ اعتبار .بهتون تقديم مي‌کُنم 1334 02:08:18,959 --> 02:08:23,376 خوبه، داريد کم‌کم مثلِ يک .تاجرِ واقعي فکر مي‌کُنيد 1335 02:08:23,584 --> 02:08:28,042 .اين طرزِ تفکرِ صحيحِ تاجرانه‌ست. ولي پيشنهادي دارم - .سراپا گوش هستم - 1336 02:08:29,542 --> 02:08:34,292 «شما به اين وصلت با دوشيزه «آنکا چه نيازي داريد؟ 1337 02:08:34,376 --> 02:08:38,542 ،«مي‌بخشيد آقايِ «مولر .ولي اين يک مسئله‌يِ شخصيه 1338 02:08:38,626 --> 02:08:43,792 .پس من و شما با همديگه حرفي نداريم که بزنيم - .روز بخير، آقا - 1339 02:09:34,334 --> 02:09:36,959 جنابِ رئيس تشريف دارن؟ - .بله - 1340 02:09:36,959 --> 02:09:40,042 الان چند روزه که مرتباً .سراغِ شما رو مي‌گيره 1341 02:09:46,042 --> 02:09:49,042 حال‌تون چطوره؟ 1342 02:09:49,042 --> 02:09:53,584 !احوال‌تون چطوره، آقايِ عزيزم؟ 1343 02:09:55,167 --> 02:09:59,542 .چقدر نگرانِ سلامتي‌تون بودم 1344 02:09:59,584 --> 02:10:03,084 اصلاً کارِ خوبي نکرديد ... که اين همه مدت 1345 02:10:03,084 --> 02:10:08,167 .دوستان رو بي‌خبر گذاشتيد .راستي‌راستي دلم براتون تنگ شده بود 1346 02:10:08,167 --> 02:10:10,959 .متشکرم، لطف داريد .اصولاً آدمِ واقعاً مهرباني هستيد 1347 02:10:10,959 --> 02:10:13,292 !بر منکرش لعنت 1348 02:10:13,292 --> 02:10:17,209 فقط همين ديروز 25 روبل برايِ .اردويِ تابستانيِ بچه‌ها اعانه دادم 1349 02:10:17,626 --> 02:10:22,167 !ملاحظه بفرماييد، مطلب رو در روزنامه چاپ کردن کارِ پشم‌مون به کجا رسيده؟ 1350 02:10:22,459 --> 02:10:25,792 پشم رو خريدم .و درجا نقدش کردم 1351 02:10:25,792 --> 02:10:30,501 خوب کرديد، چون از قضا .اين روزها پولِ نقد لازم دارم 1352 02:10:30,501 --> 02:10:32,917 !کي پولِ نقد لازم نداره 1353 02:10:32,917 --> 02:10:37,167 ،شما خيلي زود پولدار ميشيد .چون مغزتون خوب کار مي‌کُنه 1354 02:10:37,417 --> 02:10:42,167 مي‌دونيد که مادرتون از اقوامِ نزديکِ من بود؟ 1355 02:10:42,417 --> 02:10:44,542 «اينقدر مي‌دونم که مادرم کنارِ خيابانِ «پيوترکوفسکا .ته طاقه مي‌فروخت 1356 02:10:44,542 --> 02:10:49,959 .شما شباهتِ زيادي به ايشون داريد .زنِ خوشگلي بود، بلند و هيکل‌دار 1357 02:10:49,959 --> 02:10:52,792 خُب، پول‌ها پيشِ خودتونه؟ 1358 02:10:52,792 --> 02:10:55,542 .پيشم نيست - ... پس پول رو حتماً - 1359 02:10:55,542 --> 02:10:59,667 .تا قبل از ساعت 4 بهم برسونيد .امروز چند فقره پرداخت دارم 1360 02:10:59,667 --> 02:11:02,292 زياد منفعت کرديم؟ - ... من نسبتاً زياد منفعت کردم - 1361 02:11:02,292 --> 02:11:06,376 !... ولي شما - يعني چه؟ مگه شريک نبوديم؟ - 1362 02:11:06,376 --> 02:11:10,584 با سرمايه‌يِ من؟ - .نخير، سرمايه مالِ منه، چون در اختيارِ منه - 1363 02:11:10,584 --> 02:11:14,917 ولي ما رويِ 10 درصد .بعد از کسرِ هزينه‌ها توافق کرديم 1364 02:11:14,917 --> 02:11:18,417 ،من 10 درصد سود رو به جنابعالي مي‌پردازم .ولي اصلِ سرمايه رو پس نميدم 1365 02:11:18,417 --> 02:11:24,459 چي؟ اين حرف‌ها يعني چه؟ !عقل از سرتون پريده 1366 02:11:24,501 --> 02:11:28,251 دارم با صراحت عرض مي‌کُنم، بنده تمامِ پول‌ها رو .به نفعِ خودم به کار انداختم 1367 02:11:28,251 --> 02:11:30,751 !پول‌هايِ من رو - !پول‌هايِ شما رو - 1368 02:11:30,751 --> 02:11:32,751 .به‌عنوانِ وامِ طويل‌المدت 1369 02:11:32,751 --> 02:11:36,709 !«آقايِ ... «موريتس وِلت 1370 02:11:36,959 --> 02:11:41,292 فوراً 30 هزار مارکِ من رو !پس بديد 1371 02:11:41,501 --> 02:11:44,167 ،«آقايِ «گرونشپان .من پول رو پس نميدم 1372 02:11:44,167 --> 02:11:47,084 .برايِ خودم برش داشتم .بخاطرِ کاسبيِ بزرگي لازمش دارم 1373 02:11:47,084 --> 02:11:49,542 سالي 10 درصد به شما .سود ميدم 1374 02:11:50,126 --> 02:11:55,001 .اصلِ پول‌تون رو موقعي ميدم که به‌اندازه‌يِ کافي منفعت کرده باشم - !آقا، شما ديوانه شديد! حتماً حال‌تون خوب نيست - 1375 02:11:55,001 --> 02:11:58,959 .لابد از سفر، از کار خسته شديد .نياز به استراحت داريد 1376 02:11:58,959 --> 02:12:03,209 !«آقايِ «اشتاين !تلفن رو به پليس وصل کُنيد 1377 02:12:03,209 --> 02:12:09,417 !با شما بايد جورِ ديگه‌اي حرف زد !دزدِ بي‌همه‌چيز! مي‌ندازمت تويِ زندان تا بپوسي 1378 02:12:09,417 --> 02:12:12,667 !غل و زنجيرت مي‌کُنم - !ساکت شو - 1379 02:12:13,209 --> 02:12:19,251 !وگرنه به اتهامِ هتکِ‌حرمت ازت شکايت مي‌کُنم !مي‌ندازمت تويِ سياه‌چال! من رو از پليس نترسون 1380 02:12:20,209 --> 02:12:25,667 چه‌جوري مي‌خواي ثابت‌کُني اون 30 هزار مارک رو ... که با چکِ بانکِ «لايپزيگ» به من دادي 1381 02:12:25,667 --> 02:12:29,667 پولِ تو بوده، نه من؟ !ها؟ 1382 02:13:20,292 --> 02:13:26,126 ،«کارول» .پدرم پاک زده به سرش 1383 02:13:26,959 --> 02:13:31,751 شب‌ها راه‌ميفته تويِ کارخونه‌يِ خالي .و دستگاه‌ها رو راه‌ميندازه 1384 02:13:42,209 --> 02:13:45,251 !«کارول» 1385 02:13:45,251 --> 02:13:47,459 !«ماکس» 1386 02:13:51,251 --> 02:13:55,042 !کارول»، من پول رو جور کردم» - !کارول»، عکسِ تو پيشِ اين چکار مي‌کُنه» - 1387 02:13:57,042 --> 02:14:01,084 ،با اين پول !کارخونه رو افتتاح مي‌کُنيم 1388 02:14:03,501 --> 02:14:05,542 !افتتاحش مي‌کُنيم 1389 02:14:47,292 --> 02:14:49,542 برايِ پذيرايي .تشريف بياريد 1390 02:14:55,959 --> 02:15:00,084 اين کارخونه‌يِ منه. حالا که بدستش آوردم .ديگه نمي‌زارم از چنگم در بره 1391 02:15:00,084 --> 02:15:03,126 .شاديِ تو، شاديِ من‌هم هست .من‌هم واقعاً خوشحالم 1392 02:15:04,876 --> 02:15:08,667 ،ولي نه به‌اندازه‌يِ من .نه درست به‌اندازه‌يِ من 1393 02:15:09,001 --> 02:15:11,709 ،«خوشحاليد، دوشيزه «آنکا اينطور نيست؟ 1394 02:15:12,376 --> 02:15:14,542 ،يه همچين روزي تويِ طبيعت بودن .هزار برابر قشنگ‌تره 1395 02:15:14,542 --> 02:15:17,834 ،شکي نيست. و در اينصورت امروز شما رو زياد شاد نکرده؟ 1396 02:15:17,834 --> 02:15:22,209 کاملاً برعکس. خيلي هم شادم کرده؛ ... همونقدر که برآورده‌شدنِ 1397 02:15:22,251 --> 02:15:24,001 آرزويِ هر انساني .شادم مي‌کُنه 1398 02:15:24,334 --> 02:15:27,417 از لحنِ صحبت‌تون اينطور به‌نظر مياد .که تلويحاً منظوري داريد 1399 02:15:29,126 --> 02:15:31,667 .«بياييد بريم، دوشيزه «آنکا 1400 02:15:41,376 --> 02:15:45,167 بدين وسيله به اطلاع مي‌رساند که" "... «شرکتِ «کارول بورويتسکي و شرکا 1401 02:15:45,167 --> 02:15:48,876 از روزِ اولِ اکتبر، کارخانه‌يِ منسوجاتِ پنبه‌ايِ" ".خود را راه‌اندازي نموده است 1402 02:15:48,876 --> 02:15:53,417 «تعهداتِ مالي با امضايِ «کارول بورويتسکي" ".و «موريتس وِلت» معتبر خواهند بود 1403 02:15:53,501 --> 02:15:59,959 !بياييد بنوشيم به افتخارِ آقايِ مدير - !به سلامتي! زنده باد - 1404 02:16:04,126 --> 02:16:06,501 ،خيلي خوشحالم، خيلي خوشحالم ... چون مي‌دونيد 1405 02:16:06,501 --> 02:16:10,459 آخرش تونستيم صاحبِ کارخونه‌يِ .خودمون بشيم 1406 02:16:11,917 --> 02:16:15,959 "نبايد قبل از گفتنِ "خداي را تا به ابد جلال و عزت باد !آمين" بگي" 1407 02:16:15,959 --> 02:16:18,501 منظورتون چيه؟ 1408 02:16:18,501 --> 02:16:21,292 ،البته اين آقايِ آلماني که مي‌بينيد !مقصرِ همه‌چيزه 1409 02:16:21,292 --> 02:16:24,167 ،بله، پس به‌نظرم بايد اين کار رو بکُنم ... بايد از «کارول» بخوام بهم بگه چکار کُنم 1410 02:16:24,167 --> 02:16:26,792 .و من فقط انجامش بدم و انجامش بدم !و به هيچ حرفِ ديگه‌اي گوش نکُنم 1411 02:16:28,667 --> 02:16:31,001 بله، ساختمانِ بسيار .عظيم و بزرگيه 1412 02:16:31,209 --> 02:16:33,417 البته ايشون فقط مي‌تونه با ماشين‌ها و ماشين‌ها و !ماشين‌ها سر و کار داشته باشه 1413 02:16:33,417 --> 02:16:36,167 ،البته شما هم شايسته‌يِ اعتبار هستيد .«آقايِ «موريتس 1414 02:16:36,167 --> 02:16:38,834 ... در واقع بايد 1415 02:16:39,209 --> 02:16:42,876 .بسيار خُب، بسيار خُب 1416 02:16:43,917 --> 02:16:46,959 !به سلامتي، همسايه - !به سلامتي - 1417 02:16:47,834 --> 02:16:51,084 محضِ شانس و به اميدِ اينکه .رُشد کُنه و هرگز نسوزه 1418 02:16:51,084 --> 02:16:53,667 ،کارول»، داريم ريسکِ بزرگي مي‌کُنيم» .مي‌بايست بيمه‌اش مي‌کرديم 1419 02:16:53,667 --> 02:16:55,501 !پس پول‌شو رد کُن - .وراجي کافيه - 1420 02:16:55,501 --> 02:16:58,459 ،همونطور که قول داده بوديم، کارخونه رو تأسيس کرديم .و فعلاً هم که سرِ پاست 1421 02:16:58,459 --> 02:17:01,667 اصلاً چرا بايد بسوزه؟ 1422 02:17:26,167 --> 02:17:28,417 !قربان 1423 02:17:28,417 --> 02:17:31,084 .تسوکر» تويِ دفتر منتظرِ شماست» - تسوکر»؟» - 1424 02:17:31,084 --> 02:17:32,709 .بله - چي مي‌خواد؟ - 1425 02:17:33,167 --> 02:17:36,126 .بهش بگو دارم ميام .همين الان برمي‌گردم 1426 02:17:40,376 --> 02:17:43,251 خيلي خوشوقتم که سرافراز فرموديد .«و به دفترم تشريف آورديد، آقايِ «تسوکر 1427 02:17:43,251 --> 02:17:46,126 فقط حيف که فرصتِ زيادي ندارم .به دلخواه ازتون پذيرايي کُنم 1428 02:17:46,126 --> 02:17:48,917 چون ملاحظه مي‌فرماييد که امروز .جشنِ افتتاحِ کارخانه‌ام رو برگزار مي‌کُنم 1429 02:17:48,917 --> 02:17:51,959 .روز بخير، آقا 1430 02:17:52,251 --> 02:17:54,459 .اين نامه رو بخونيد 1431 02:18:04,959 --> 02:18:09,167 ،تکليفِ من با اين نامه چيه آقايِ «بورويتسکي»؟ 1432 02:18:09,626 --> 02:18:13,792 .اين به خودتون مربوطه 1433 02:18:14,209 --> 02:18:17,584 .من که زيرِ بارش نمي‌رم 1434 02:18:18,251 --> 02:18:20,917 اين رو بايد به‌عنوانِ جواب‌تون تلقي کُنم؟ 1435 02:18:21,209 --> 02:18:24,751 پس مي‌خواستيد در قبالِ اين تهمتِ کثيف چه جوابي بدم؟ 1436 02:18:26,917 --> 02:18:32,334 من بايد با اين نامه چکار کُنم؟ در اين مورد چه فکري بکُنم؟ 1437 02:18:33,251 --> 02:18:37,709 بايد نويسنده‌يِ نامه رو پيدا کُنيد و !«به جرمِ افترا بفرستيدش «سيبري 1438 02:18:38,959 --> 02:18:42,459 .و يک کلمه هم در اين مورد به هيچکس نگيد ،حاضرم برايِ پيدا کردنِ طرف کمک‌تون کُنم 1439 02:18:42,459 --> 02:18:45,584 ،چون بالاخره در اين قضيه .پايِ من هم به ميان اومده 1440 02:18:45,584 --> 02:18:50,292 ،«آقايِ «بورويتسکي ،من هم مثلِ شما يک انسانم 1441 02:18:50,292 --> 02:18:53,584 ،مثلِ شما احساس دارم .و مثلِ شما ذره‌اي شرف‌و‌آبرو دارم 1442 02:18:53,834 --> 02:18:57,584 ،الان اومدم پيش‌تون، و شما رو به تمامِ مقدسات ... به وحدانيتِ خدايِ بزرگ 1443 02:18:57,584 --> 02:19:01,084 : قسم ميدم و مي‌پرسم آيا مطلبِ اين نامه حقيقت داره؟ 1444 02:19:01,084 --> 02:19:04,001 آيا اين حرف‌ها راسته؟ 1445 02:19:05,251 --> 02:19:11,626 !آقايِ «تسوکر»، حقيقت نداره - .مي‌دونيد که من يهودي هستم، يک يهوديِ ساده - 1446 02:19:11,876 --> 02:19:15,792 واضحه که نه شما رو مي‌کُشم .و نه به دوئل دعوت مي‌کُنم 1447 02:19:15,792 --> 02:19:20,834 چه آزاري مي‌تونم به شما برسونم؟ .هيچ کاري از دستم برنمياد 1448 02:19:21,376 --> 02:19:25,876 مي‌دونيد، زنم تا چند ماه ديگه .بچه‌دار ميشه 1449 02:19:27,334 --> 02:19:34,042 آقا، مي‌دونيد بچه يعني چي؟ .من چهارده سالِ آزگار منتظرِ اين بودم 1450 02:19:34,042 --> 02:19:39,751 .چهارده سال! و حالا اين نامه به دستم رسيده حالا من چه مي‌دونم؟ از کجا بدونم اين بچه مالِ کيه؟ 1451 02:19:40,584 --> 02:19:44,751 !شما بايد راستش رو بگيد !بايد حقيقت رو بهم بگيد 1452 02:19:44,751 --> 02:19:51,917 آقايِ «تسوکر»، قبلاً بهتون گفتم که مفادِ نامه .صرفاً يک افترايِ پَستـه 1453 02:19:51,917 --> 02:19:54,376 مردهايي امثالِ شما، دوست‌دارند !با زن‌هايِ مردم تفريح کُنند 1454 02:19:54,376 --> 02:20:00,126 .برو يک شيشه شراب و آب‌معدني بيار .اين رو شخصاً و فوراً به دستِ گيرنده برسون 1455 02:20:01,709 --> 02:20:04,167 به «ماتئوش» دستور دادم .کمي شراب بياره 1456 02:20:04,167 --> 02:20:07,459 چون مي‌بينم که خيلي .خسته و ناراحت هستيد 1457 02:20:09,334 --> 02:20:12,542 باور کُنيد باهاتون .بسيار احساسِ همدردي مي‌کُنم 1458 02:20:14,417 --> 02:20:19,834 ،ولي خُب، حالا که معلوم شد خبر درست نيست .ديگه دليلي نداره اينقدر ناراحت باشيد 1459 02:20:20,334 --> 02:20:26,292 .بفرماييد، ميل کُنيد 1460 02:20:29,417 --> 02:20:34,501 ،«آقايِ «بورويتسکي .قسم‌خوردن شوخي نيست 1461 02:20:35,001 --> 02:20:38,084 به اين شمايلِ مادرِ مقدس .قسم بخوريد 1462 02:20:38,084 --> 02:20:41,167 مي‌دونم چقدر برايِ .شما لهستاني‌ها مقدسـه 1463 02:20:41,167 --> 02:20:46,084 به اين شمايل قسم‌بخوريد که .مضمونِ نامه کذبِ محضـه 1464 02:20:46,084 --> 02:20:47,917 .بسيار خُب 1465 02:20:48,501 --> 02:20:52,459 به همين شمايلِ مقدس قسم مي‌خورم که ... با همسرِ شما رابطه‌اي ندارم و نداشته‌ام 1466 02:20:52,459 --> 02:20:56,584 .و محتوايِ نامه از اول تا آخر دروغ و بهتانه کافيه؟ 1467 02:20:56,584 --> 02:21:00,334 .قسم‌تون رو باور مي‌کُنم، قسم‌تون رو باور مي‌کُنم .شما زندگيِ من رو نجات داديد 1468 02:21:00,376 --> 02:21:04,084 ،حالا ديگه به شما اعتماد دارم .«مثلِ اعتماد به خودم، اعتماد به «لوسي 1469 02:21:04,084 --> 02:21:07,417 ،خوبي‌تون رو فراموش نمي‌کُنم !آقايِ «بورويتسکيِ» عزيز 1470 02:21:20,084 --> 02:21:23,209 !«کـــارول» 1471 02:21:28,959 --> 02:21:33,542 .«بذاريد درباره‌يِ «کوروف» صحبت کُنيم، دوشيزه «آنکا .اونجا معرکه بود 1472 02:21:33,542 --> 02:21:36,376 هرگز در عمرم همچين چيزي رو .تجربه نکرده بودم 1473 02:21:36,376 --> 02:21:40,709 .اونجا حتي از منزلِ خودم هم حسِ بهتري داشتم ... هرگز باورم نميشد که 1474 02:21:40,709 --> 02:21:43,042 طبيعيه، ولي بذاريد .يه چيزي رو بهتون بگم 1475 02:21:43,042 --> 02:21:45,084 همچين وضعيتي ... موقعي پيش مياد که 1476 02:21:45,251 --> 02:21:47,292 هميشه در رؤيايِ .اينچنين مکاني بودم 1477 02:21:47,292 --> 02:21:48,834 ... طبيعيه، ولي 1478 02:21:48,834 --> 02:21:52,709 ... من ... نمي 1479 02:21:55,917 --> 02:21:58,626 .«خيلي خوش‌آمديد، آقايِ «مولر - .روز بخير - 1480 02:21:58,667 --> 02:22:00,876 .متشکرم که تشريف آورديد .لطفاً بفرماييد پيش‌مون سرِ ميز 1481 02:22:02,501 --> 02:22:05,751 ،«تويِ اون کليسايِ کوچيک، نزديکِ «کوروف ... من آخرش يه روز 1482 02:22:06,126 --> 02:22:09,751 .معذرت مي‌خوام 1483 02:22:17,501 --> 02:22:20,042 .روز بخير، خانم 1484 02:22:23,459 --> 02:22:26,459 ،به‌هر‌حال .باز هم تبريک ميگيم 1485 02:22:42,917 --> 02:22:45,251 موضوع چي بود، «کارل»؟ 1486 02:22:50,834 --> 02:22:53,792 .شوهرت به ديدنم اومد - .يادداشتت رو دريافت کردم - 1487 02:22:53,792 --> 02:22:56,751 .وقتي برگشت خونه، عجيب خوشحال بود ... حتي يه سينه‌ريزِ ياقوت 1488 02:22:56,751 --> 02:22:59,626 برام آورد و مجبورم کرد .فوراً بندازم گردنم 1489 02:22:59,876 --> 02:23:03,667 مي‌بيني که ناچاريم .مدتي همديگه رو نبينيم 1490 02:23:03,667 --> 02:23:06,542 تا وقتيکه .سوءِظن‌ها برطرف بشه 1491 02:23:06,542 --> 02:23:10,209 «گفت من رو مي‌بره «برلين .پيشِ فک‌و‌فاميل‌هاش 1492 02:23:10,209 --> 02:23:12,292 .تا موقعِ فارغ‌شدنم 1493 02:23:12,292 --> 02:23:15,209 چه بهتر! چون ديگه .لزومي به ظاهرسازي نيست 1494 02:23:15,209 --> 02:23:18,251 اوه «کارل»! ميشه تو هم همراهم بياي، آره؟ 1495 02:23:18,626 --> 02:23:22,751 ،خُب طبيعتاً خيلي دوست‌داشتم بيام .ولي نمي‌تونم 1496 02:23:23,209 --> 02:23:26,001 آخه مشکلاتِ کارخونه .لعنتي يکي‌دو تا نيست 1497 02:23:26,001 --> 02:23:28,001 «حس مي‌کُنم تويِ «لودز .عليه‌مون توطئه‌اي ترتيب‌دادن 1498 02:23:28,001 --> 02:23:30,667 نمي‌دونم. ولي شديداً .به پول نياز دارم 1499 02:23:30,959 --> 02:23:32,626 !«کارل» - .همه تقاضايِ اعتبارم رو رد مي‌کُنند - 1500 02:23:32,626 --> 02:23:35,292 .ضمناً لازمه کنارِ دستگاه‌ها باشم - ... اگه همراهم نياي - 1501 02:23:35,292 --> 02:23:38,792 !خودم رو مي‌کُشم 1502 02:23:47,792 --> 02:23:49,459 ولي شوهرت هم داره .همراهت مياد 1503 02:23:49,459 --> 02:23:52,917 .فقط برايِ بدرقه‌ام مياد 1504 02:23:54,084 --> 02:24:00,209 به‌هر‌حال، حتماً بايد بعداً بياي اونجا؛ .بايد بچه‌مون رو ببيني 1505 02:24:02,876 --> 02:24:08,834 کِي حرکت مي‌کُني؟ - .پس‌فردا - 1506 02:24:09,167 --> 02:24:11,959 .من رو ببوس 1507 02:24:13,209 --> 02:24:21,501 .نه، اينطوري نه .درست مثلِ قبلاًها بوسم کُن 1508 02:24:48,292 --> 02:24:52,251 .لوسي» عزيزم، عجله‌کُن» - .دارم ميام - 1509 02:25:00,709 --> 02:25:02,167 ،عزيزم ... به محضِ اينکه 1510 02:25:02,167 --> 02:25:05,292 رسيدي «برلين»، برو به ديدنِ .«عمه «روژيا» و عمو «هاينتز 1511 02:25:05,292 --> 02:25:08,626 مراقبِ خودت .و بچه‌مون باش 1512 02:25:08,626 --> 02:25:10,584 .لوسي»، به سلامت بري» .«لوسي» 1513 02:25:11,251 --> 02:25:15,334 !خداحافظ !«خداحافظ، «لوسي 1514 02:25:16,626 --> 02:25:19,834 !توجه توجه !قطار آماده‌يِ عزيمتـه 1515 02:25:23,209 --> 02:25:25,417 !مراقب باش 1516 02:25:25,417 --> 02:25:30,834 .«به سلامت بري، «لوسي .مراقبِ خودت و بچه‌مون باش 1517 02:25:37,501 --> 02:25:40,376 !لوسي»، خداحافظ» 1518 02:25:59,209 --> 02:26:01,292 !جنابِ رئيس 1519 02:26:06,126 --> 02:26:08,459 مطمئني؟ - ... بله، خودم ديدمش که داشت - 1520 02:26:08,459 --> 02:26:11,417 .سوارِ همون واگن ميشد - .امشب کارخونه‌اش رو به آتش بکِش - 1521 02:26:11,417 --> 02:26:13,584 فقط احتياط کُن. من از اين ماجرا هيچي نمي‌دونم، متوجهي؟ 1522 02:26:13,584 --> 02:26:16,459 ،قبلاً دو بار اين کار رو انجام دادم .باز هم انجامش ميدم 1523 02:26:16,584 --> 02:26:22,501 !«که اينطور، آقايِ «بورويتسکي .مي‌بايست کارخونه‌ات رو بيمه مي‌کردي 1524 02:26:59,376 --> 02:27:02,334 !«اوه، «کارل 1525 02:27:04,209 --> 02:27:09,709 کارل»! هميشه مي‌دونستم» !که تو عاشقم هستي 1526 02:27:10,751 --> 02:27:13,459 !بيا 1527 02:27:17,167 --> 02:27:21,501 بجنب ببينم! به چي زُل زدي؟ !برو ديگه 1528 02:28:05,251 --> 02:28:07,459 !پدر 1529 02:28:17,126 --> 02:28:21,459 !سگ‌ها! سگ‌ها! سگ‌ها 1530 02:28:24,834 --> 02:28:27,292 !«ماکس» - .دنبالِ «کارول» مي‌گردم - 1531 02:28:27,542 --> 02:28:29,876 .اينجا نيست 1532 02:28:30,167 --> 02:28:33,042 مگه اتفاقي افتاده؟ - ... نه، هيچي نيست، ولي - 1533 02:28:33,626 --> 02:28:36,376 مي‌خوام بدونم .چه اتفاقي افتاده 1534 02:28:40,917 --> 02:28:46,334 .لطفاً بفرماييد موضوع چيه؟ 1535 02:28:46,876 --> 02:28:50,334 .ازدواج کرده 1536 02:28:52,834 --> 02:28:56,667 ،از دستم عصباني نباشيد .«دوشيزه «آنکا 1537 02:28:57,417 --> 02:29:00,001 .احتمال داره شايعه باشه 1538 02:29:00,001 --> 02:29:03,751 ولي مي‌دونيد که چنين شايعاتي مي‌تونن .حتي عظيم‌ترين عشق رو هم نابود کُنن 1539 02:29:04,376 --> 02:29:07,667 .خيلي ازتون سپاسگزارم 1540 02:29:09,501 --> 02:29:13,876 چه شايعاتي هستن؟ .لطفاً بهم بگيد 1541 02:29:16,584 --> 02:29:19,917 ... تويِ «لودز» ميگن که 1542 02:29:19,917 --> 02:29:22,959 کارول» حاضر بود مشتاقانه با» ... مادا مولر» عروسي کُنه اگه» 1543 02:29:22,959 --> 02:29:24,709 !من سرِ راه‌شون نبودم 1544 02:29:24,709 --> 02:29:27,917 پس شما مي‌دونستيد؟ - !نه - 1545 02:29:27,917 --> 02:29:33,542 خودتون همين الان .بهم گفتيد 1546 02:29:37,417 --> 02:29:40,209 .متأسفم 1547 02:29:40,209 --> 02:29:48,626 ... مي‌دونيد ... حقيقت اينه که .ديگه برام اصلاً اهميتي نداره 1548 02:31:27,834 --> 02:31:31,001 آنکا»، اونجا چه خبره؟» 1549 02:31:31,001 --> 02:31:33,001 .چيزي نيست، پدر .هيچي نيست 1550 02:31:33,126 --> 02:31:37,792 خانم! کارخونه‌مون داره !مي‌سوزه 1551 02:31:39,959 --> 02:31:44,792 !يا مسيح، رحم کُن - آنکا»، اين چه صداييه؟» - 1552 02:31:52,501 --> 02:31:56,917 !کـمـــــــک 1553 02:31:59,334 --> 02:32:02,542 !آهاي مردم، کمک - !«کارول» - 1554 02:32:07,834 --> 02:32:10,334 !آب !باز هم آب بياريد 1555 02:32:13,126 --> 02:32:16,584 !«موريتس» - !سريع‌تر بياييد - 1556 02:32:16,626 --> 02:32:18,834 !«موريتس» 1557 02:32:20,667 --> 02:32:22,417 !خداوندا 1558 02:32:24,001 --> 02:32:26,001 !«کارول» 1559 02:32:31,751 --> 02:32:34,042 !«کارول» 1560 02:32:57,209 --> 02:32:58,792 !دارن آب ميارن 1561 02:32:58,792 --> 02:33:01,501 !«موريتس»! «موريتس» کارول» کجاست؟» 1562 02:33:01,501 --> 02:33:03,292 چي؟ چي؟ - !«موريتس» - 1563 02:33:03,792 --> 02:33:06,626 چي؟ - !«کارول» کجاست؟ بهم بگو، «موريتس» - 1564 02:33:06,626 --> 02:33:10,459 داره ميره «برلين»! همين تازه .ازش تلگرام دريافت‌کردم 1565 02:33:10,459 --> 02:33:12,626 !آب !باز هم آب بياريد 1566 02:33:24,542 --> 02:33:28,959 !آهاي مردم، کمک 1567 02:33:52,584 --> 02:33:54,501 !سريع‌تر 1568 02:34:37,834 --> 02:34:40,084 ،«آقايِ «بورويتسکي .يه تلگرام داريد 1569 02:34:56,709 --> 02:35:00,209 کارل»، چه اتفاقي افتاده؟» - .کارخونه دچارِ حريق شده - 1570 02:35:08,001 --> 02:35:13,667 کدوم کارخونه؟ - !کارخونه‌يِ مــن - 1571 02:35:14,917 --> 02:35:17,042 !«کارل» 1572 02:35:17,334 --> 02:35:21,084 !بگيريد سمتِ راست - !تُندتر - 1573 02:35:25,709 --> 02:35:28,792 !سريع‌تر! سريع‌تر 1574 02:35:32,584 --> 02:35:36,709 !داره بهتر ميشه! همينطور ادامه بديد !همينطور ادامه بديد! باز هم 1575 02:35:37,417 --> 02:35:39,709 !خيلي خوبه !همينطوري 1576 02:36:29,417 --> 02:36:34,751 !اي پست‌فطرت! مرتيکه‌يِ رذل !سگِ کثيف 1577 02:36:35,334 --> 02:36:37,751 بگو ببينم، چه‌کسي بهت گفت کارخونه رو آتش بزني؟ 1578 02:36:40,209 --> 02:36:44,334 آخه چرا؟ چرا کارخونه رو آتش زدي؟ 1579 02:36:44,709 --> 02:36:46,626 چه‌کسي وادارت کرد؟ 1580 02:37:28,542 --> 02:37:31,501 ... «آقايِ «کارول 1581 02:37:39,042 --> 02:37:42,751 .اينطوري بهتره 1582 02:38:55,167 --> 02:38:59,459 !«همه‌اش بخاطرِ توئه، «کارول !بخاطرِ خانم‌بازي‌هات 1583 02:38:59,459 --> 02:39:04,292 !ماکس»! نــه» !«کارول»! «ماکس» 1584 02:39:04,292 --> 02:39:05,792 داري از چي صحبت مي‌کُني؟ 1585 02:39:05,792 --> 02:39:07,251 ،تو دلخور و عصباني هستي .نمي‌فهمي چي ميگي 1586 02:39:07,251 --> 02:39:08,959 حاضرم قسم بخورم که .تقصيرِ «کارول» نبوده 1587 02:39:08,959 --> 02:39:13,542 !«کارول»! «کارول» !بگو که اين حقيقت نداره 1588 02:39:13,626 --> 02:39:15,792 !«کارول» 1589 02:40:08,834 --> 02:40:13,251 !من هيچي ندارم !شما هم هيچي نداريد 1590 02:40:13,251 --> 02:40:15,042 !مطلقاً هيچي 1591 02:40:16,251 --> 02:40:20,876 !«کارول»! «کارول» ... اين معنيش اينه که ما 1592 02:40:20,876 --> 02:40:23,251 !درست به اندازه‌يِ کافي داريم - !«کارول» - 1593 02:40:23,584 --> 02:40:28,376 !درست به اندازه‌يِ کافي !«موريتس»! «موريتس» 1594 02:40:28,376 --> 02:40:31,709 !«کارول» 1595 02:40:37,292 --> 02:40:43,834 بسيار خُب، پس ديگه .حساب‌مون پاک مشخصه 1596 02:43:24,167 --> 02:43:26,209 کارول»، خودت خوب مي‌دوني» ... هيچ رذلي وجود نداره 1597 02:43:26,209 --> 02:43:30,376 که دوست نداشته باشه .فرشته جلوه کُنه 1598 02:43:32,459 --> 02:43:35,251 !«وجود نداره، «کارول !وجود نداره 1599 02:44:34,959 --> 02:44:41,167 .بله. موافقم .راه ديگه‌اي وجود نداره 1600 02:44:41,834 --> 02:44:44,834 .شليک کُنيد 1601 02:45:52,766 --> 02:46:02,766 : ترجمه زيرنويس hamlethamletian 203484

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.