All language subtitles for The.Promised.Land.1975.DirectorsCut.BDRip.x264-SPRiNTER-Farsipersian
Afrikaans
Akan
Albanian
Amharic
Arabic
Armenian
Azerbaijani
Basque
Belarusian
Bemba
Bengali
Bihari
Bosnian
Breton
Bulgarian
Cambodian
Catalan
Cebuano
Cherokee
Chichewa
Chinese (Simplified)
Chinese (Traditional)
Corsican
Croatian
Czech
Danish
Dutch
English
Esperanto
Estonian
Ewe
Faroese
Filipino
Finnish
French
Frisian
Ga
Galician
Georgian
German
Greek
Guarani
Gujarati
Haitian Creole
Hausa
Hawaiian
Hebrew
Hindi
Hmong
Hungarian
Icelandic
Igbo
Indonesian
Interlingua
Irish
Italian
Japanese
Javanese
Kannada
Kazakh
Kinyarwanda
Kirundi
Kongo
Korean
Krio (Sierra Leone)
Kurdish
Kurdish (Soranî)
Kyrgyz
Laothian
Latin
Latvian
Lingala
Lithuanian
Lozi
Luganda
Luo
Luxembourgish
Macedonian
Malagasy
Malay
Malayalam
Maltese
Maori
Marathi
Mauritian Creole
Moldavian
Mongolian
Myanmar (Burmese)
Montenegrin
Nepali
Nigerian Pidgin
Northern Sotho
Norwegian
Norwegian (Nynorsk)
Occitan
Oriya
Oromo
Pashto
Persian
Polish
Portuguese (Brazil)
Portuguese (Portugal)
Punjabi
Quechua
Romanian
Romansh
Runyakitara
Samoan
Scots Gaelic
Serbian
Serbo-Croatian
Sesotho
Setswana
Seychellois Creole
Shona
Sindhi
Sinhalese
Slovak
Slovenian
Somali
Spanish
Spanish (Latin American)
Sundanese
Swahili
Swedish
Tajik
Tamil
Tatar
Telugu
Thai
Tigrinya
Tonga
Tshiluba
Tumbuka
Turkish
Turkmen
Twi
Uighur
Ukrainian
Urdu
Uzbek
Vietnamese
Welsh
Wolof
Xhosa
Yiddish
Yoruba
Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated:
1
00:00:02,000 --> 00:00:32,000
«نکتهي ضروري اينکه در اکثر ديالوگهاي اين فيلم، از کتاب «سرزمين موعود
.اثر «ولاديسلاو رِيمونت» ترجمهي دکتر «روشن وزيري» بهره برده شده است
2
00:01:11,959 --> 00:01:17,459
«« سـرزمـيــنِ مـوعـــود »»
3
00:01:22,209 --> 00:01:25,167
: بر اساسِ رُماني از
«ولاديسلاو رِيمونت»
4
00:01:26,334 --> 00:01:28,459
!مراقب باش
5
00:01:29,376 --> 00:01:32,167
!نه، نه، نه، نه -
!«کارول» -
6
00:01:35,042 --> 00:01:38,542
!«کارول»! «کارول» -
!نه! بيخيال! مراقب باش -
7
00:01:38,542 --> 00:01:40,959
!منو بگير! منو بگير
8
00:01:56,834 --> 00:02:00,459
!احتياط کُن
!«موريتس»! «موريتس»
9
00:02:02,584 --> 00:02:06,542
.اوه «موريتس»، «موريتس»! سوار شو -
.صبر کُن -
10
00:02:06,542 --> 00:02:09,251
!يالا، سوار شو -
!يه لحظه صبر کُن -
11
00:02:09,792 --> 00:02:14,709
: فيلمي از
«آندري وايدا»
12
00:02:15,584 --> 00:02:19,792
!و حالا نوبتِ منه
13
00:02:19,792 --> 00:02:24,084
!و حالا از اونطرف
14
00:02:24,084 --> 00:02:27,292
!و حالا مستقيم تويِ کله
15
00:02:27,292 --> 00:02:34,584
!عاليجناب کشيش، ورق که گندمکوب نيست اينطوري ميکوبي رويِ ميز -
!گندمکوب يا غيرِ گندمکوب، من برندهام، حضرتِ اشرف -
16
00:02:34,584 --> 00:02:40,251
اين بيبي رو هم ميذارم کنار، تا بهموقعش
!حسابِ شاه «زايوچکوفسکي» رو برسم
17
00:02:40,251 --> 00:02:43,417
،اوه، يا حضرتِ عيسي! دربارهيِ چي صحبت ميکُنيد
عاليجناب روحاني؟
18
00:02:43,876 --> 00:02:49,751
دوستِ نيکويِ من! اين طرزِ بازيکردنتون
... «من رو به اين تصور ميندازه که شايد شما «زايوچکوفسکي
19
00:02:49,751 --> 00:02:54,876
!از تبارِ اشرافيِ قوچ يا گوسفند هستيد
!ياشيک»، آتش»
20
00:02:54,876 --> 00:02:58,959
عاليجناب پدرِ روحاني، بايد خدا رو شکرگذار باشيد
،که مقامِ روحانيتون شما رو محافظت ميکُنه
21
00:02:59,042 --> 00:03:03,251
وگرنه بهتون ميفهموندم که تبارِ من و
!علامتِ نجابتِ خانوادگيِ من چيه
22
00:03:03,251 --> 00:03:06,334
!بله، بهتون ميفهموندم
23
00:03:06,459 --> 00:03:09,667
!بدجوري داري گيجويج ميزني
!مراقب باش
24
00:03:17,459 --> 00:03:21,584
!اربابِ جوان تشريف آوردن -
!اوه، «کارولهک» اومده -
25
00:03:21,584 --> 00:03:23,709
!دور بشيد
!دور بشيد
26
00:03:29,292 --> 00:03:31,834
!اوه، آروم بگيريد، سگها
!آروم بگيريد
27
00:03:33,209 --> 00:03:35,542
!ايشون از اون دستفروشهايِ يهودي نيستنها -
!روز بخير -
28
00:03:35,542 --> 00:03:38,792
.بلکه آقايِ «موريتس» هستن، يکي از دوستانِ «کارولِ» ما -
.خدا به همراهت باشه، فرزند -
29
00:03:38,792 --> 00:03:42,667
.پسرِ عزيزم، خيلي محبت کردي که اومدي
.دلم برات تنگ شده بود
30
00:03:42,667 --> 00:03:45,626
.من هم همينطور -
.روز بخير آقا. از زيارتتون خوشوقتم -
31
00:03:45,626 --> 00:03:49,459
.دلمون برات تنگ شده بود -
.لطف داريد، پدرِ روحاني -
32
00:03:49,459 --> 00:03:52,417
.خوشآمديد، خوشآمديد -
حالت چطوره، «کارولهک»؟ -
33
00:03:52,417 --> 00:03:54,917
سفرتون چطور بود؟
34
00:03:55,334 --> 00:03:57,751
.بگيريد بشينيد -
.خيلي وقته که نديديمت -
35
00:03:57,834 --> 00:04:00,251
ديگه واست خودت
!مردي شدي
36
00:04:07,042 --> 00:04:09,167
!«آنکا»
37
00:04:16,792 --> 00:04:18,792
.زايوچکوفسکي» آمادهست»
38
00:04:18,792 --> 00:04:23,584
،خُب، بهزودي خواهيد ديد، پدرِ روحاني
!که قراره چه بازياي بشه
39
00:04:23,584 --> 00:04:24,834
... اگه گشنيز نداريد، پدرِ روحاني -
.معذرت ميخوام -
40
00:04:24,834 --> 00:04:27,417
!حسابي به زحمت خواهيد افتاد -
.«روز بخير، دوشيزه «آنکا -
41
00:04:27,417 --> 00:04:31,751
«خواه برنجيد يا نه، وقتي آقايِ «بائوم
... گشنيزهاش رو نشون ميده
42
00:04:31,751 --> 00:04:37,542
من تکخالمو رو ميکُنم و اونوقت حتي
!نخواهيد فهميد از کجا خوردينش
43
00:04:38,709 --> 00:04:44,001
!زندهباد کارخانهدارها
!زندهباد کارخانهدارها
44
00:04:44,001 --> 00:04:49,251
!اوه، عزيزم
!اوه، عزيزم
45
00:04:51,417 --> 00:04:55,584
«« سـرزمـيــنِ مـوعـــود »»
46
00:07:27,751 --> 00:07:29,376
.نظرِ من اينه -
.نميتونم باهات موافقت کُنم -
47
00:07:29,376 --> 00:07:31,209
!«موريتس»
48
00:07:31,834 --> 00:07:34,584
خُب چي شد؟ -
!کارول»، ما يه کارخونه تأسيس ميکُنيم» -
49
00:07:34,917 --> 00:07:37,251
،من هيچي ندارم، تو هيچي نداري
.و «موريتس» هم هيچي نداره
50
00:07:38,209 --> 00:07:41,709
... ولي همهمون با همديگه، درست اونقدري داريم -
... درست به اندازهاي که -
51
00:07:42,126 --> 00:07:44,084
!بتونيم يه کارخونه تأسيس کُنيم
52
00:07:44,084 --> 00:07:45,917
.بله -
!بله، پس تأسيسش ميکُنيم -
53
00:07:46,001 --> 00:07:49,417
.بايد تاريخِ امروز رو يادداشت کُنيم -
... ماکس»، در ضمن، تويِ پرانتز بنويس» -
54
00:07:49,417 --> 00:07:52,376
که چهکسي اول از همه
.به بقيه نارو خواهد زد
55
00:07:52,376 --> 00:07:56,709
!«تو، تو، تو، «بورويتسکي
.تو نجيبزادهاي. يک «فون» هستي
56
00:07:57,001 --> 00:08:00,417
ميدوني «ماکس»، اون رويِ کارتِ ويزيتش
... آرمِ نجابتِ خانوادگي داره
57
00:08:00,667 --> 00:08:04,001
.و با وجودِ اين، از همهيِ ما بيشتر بچهيِ «لودز»ـه و راهورسمِ اون شهر رو بلده -
مگه تو اينطور نيستي؟ -
58
00:08:04,001 --> 00:08:07,209
.من لزومي نميبينم دربارهيِ اين چيزها حرفبزنم
!فقط ميخوام پول دربيارم. همين
59
00:08:07,209 --> 00:08:09,584
«خدا به پنبههايِ «لودز
!رحم کُنه
60
00:08:09,584 --> 00:08:14,917
حرفزدن، هنرِ شما لهستانيها
.و اين آلمانيهاست
61
00:08:16,626 --> 00:08:20,167
.بياييد بريم
.رؤيايِ اون ميليونها پول رو ميبينم
62
00:08:20,792 --> 00:08:23,376
!بيا، جهودک! بيا
63
00:08:28,917 --> 00:08:32,626
نه، نه! ولي من واقعاً
.به ارواح باور دارم، پدرِ روحاني
64
00:08:33,292 --> 00:08:37,042
،يک بار، از خواب که بيدار شدم و در رو باز کردم
... ديدم که يک روح وسطِ راهرو ايستاده
65
00:08:37,084 --> 00:08:39,626
دستش رو به طرفم دراز کرد
!"و گفت : "بيا
66
00:08:39,626 --> 00:08:41,626
.لابد توهم بوده -
!نه، نه، نه -
67
00:08:42,001 --> 00:08:45,876
،من همينجا به دنيا اومدم
... همينجا گلهوغاز چروندم
68
00:08:45,876 --> 00:08:47,834
و اولين ترکهها رو هم
.همينجا خوردم
69
00:08:47,834 --> 00:08:49,667
.با توجه به ظاهرِ فعليتون، باورکردنش مشکله -
... کشيش «شيمون» در اين مورد -
70
00:08:49,667 --> 00:08:51,209
.کُلي قصه داره
71
00:08:51,209 --> 00:08:54,167
خيلي گرونه! «براومان» هفت کوپک و نيم
.ارزونتر حساب ميکُنه
72
00:08:54,167 --> 00:08:57,542
!دزدِ دغلباز
.عوضش از وزن کم ميگذاره
73
00:08:57,542 --> 00:09:00,959
چهکسي ميتونه تضمين کُنه که شما هم
همين کار رو نميکُنيد؟
74
00:09:02,292 --> 00:09:04,834
باشه، قبول ميکُنم. ولي به همون قيمتِ
.براومان» معامله ميکُنيم»
75
00:09:05,376 --> 00:09:07,334
خُب، فردا به دفترمون بيا
.تا در موردِ جزئيات صحبتکُنيم
76
00:09:07,459 --> 00:09:11,126
!عجب «ناپلئون»ـيه -
.خُب، من ديگه بايد برم -
77
00:09:11,126 --> 00:09:16,501
.«خداحافظ، خداحافظ، «زايوچکوفسکي -
.من هم ميام، پدرِ روحاني، من هم ميام -
78
00:09:16,501 --> 00:09:20,417
.خداحافظ، خداحافظ -
.دستِ خداوند بههمراهتون باشه -
79
00:09:20,417 --> 00:09:24,751
.ديگه داره دير ميشه -
!«يالا، «والوژ -
80
00:09:25,167 --> 00:09:31,251
!بجنب، بجنب! سريع باش -
.پدرِ روحاني، دفعهيِ بعد هم تشريف بياريد -
81
00:09:31,251 --> 00:09:33,334
!بخور «ويلچِک»، بخور
82
00:09:39,626 --> 00:09:44,376
،خودم به «لودز» خواهم اومد، کارخانهات رو تبرک ميکُنم
،بعد هم خودم عقدتون ميکُنم
83
00:09:44,542 --> 00:09:50,709
و ضمناً اجازه نميدم کسي غير از خودم
.بچههاتون رو غسلِتعميد بده
84
00:09:51,667 --> 00:09:58,542
!اوه، ببينيد «آنکا» چطور از خجالت سُرخ شده! داره فرار ميکُنه -
!خداحافظ! موفق باشيد -
85
00:10:07,001 --> 00:10:09,792
حالتون چطوره، قربان؟ -
.انگار همه خيليخوب شما رو ميشناسن -
86
00:10:09,834 --> 00:10:13,501
.تمامِ دهکده به آقايِ «ويلچِک» افتخار ميکُنه -
... تنها چيزي که از اين عشقومحبتشون عايدم شد -
87
00:10:13,792 --> 00:10:16,292
!کثيفشدنِ دستکشهامه -
!«ماکس» -
88
00:10:16,751 --> 00:10:18,376
.خداحافظ
89
00:10:19,167 --> 00:10:22,167
مطمئن باش بعداً برميگرده
!و دستکشها رو با خودش ميبره
90
00:10:22,417 --> 00:10:24,667
نميدونستم نامزدت اينجا
.منزلِ شما زندگي ميکُنه
91
00:10:24,667 --> 00:10:29,084
از وقتي والدينش فوتکردن و من برايِ تحصيل
.به «ريگا» رفتم، اون اينجاست
92
00:10:29,167 --> 00:10:34,042
.پدرت آدمِ فوقالعادهايه -
!بله، اشرافيتِ مومياييشدهيِ لهستاني -
93
00:10:34,167 --> 00:10:37,001
.اوه، من که اينطور فکر نميکُنم -
!لطف داري -
94
00:10:44,084 --> 00:10:48,209
اينجا پيشِ ما، حوصلهتون که زياد سر نرفته؟ -
.خانم، اختيار داريد -
95
00:10:48,626 --> 00:10:51,709
اين چه حرفيه؟
96
00:10:52,084 --> 00:10:58,792
،اتفاقاً زندگيتون بهنظرم خيلي جالب مياد. فکر نميکردم هنوز جايي
... زندگياي به اين آرامي و سادگي و به يک معنا پُرمحتوا
97
00:10:59,584 --> 00:11:01,542
.وجود داشته باشه
98
00:11:04,542 --> 00:11:10,001
،«ميدونيد، دوشيزه «آنکا
... معلوم شد تا پيش از اومدنم به اينجا
99
00:11:10,334 --> 00:11:14,542
،لهستانيها رو درست نميشناختم
.و همينطور «کارول» رو
100
00:11:14,876 --> 00:11:17,709
فکر ميکُنيد اتفاقِ بدي
برايِ «کارول» افتاده؟
101
00:11:17,917 --> 00:11:22,251
نه، مگه متوجه چيزي شديد؟ -
.بهنظرم ميرسه که ناراحته -
102
00:11:22,709 --> 00:11:25,917
.کارول»، من جلوت رو نميگيرم»
103
00:11:25,917 --> 00:11:31,376
ولي در هر حال، چهار قرن رسموسنتِ
.خانوادهمون رو همواره بخاطر داشته باش
104
00:11:33,126 --> 00:11:36,501
بايد هميشه مطابق با اين رسموسنت
.عمل کُني
105
00:11:36,626 --> 00:11:42,626
پدر، سنتهايِ اشرافي چه کمکي به من
در فروشِ چلوار ميکُنند؟
106
00:11:43,376 --> 00:11:47,251
اجدادِ والامقامِ من کجا هستند موقعيکه درگيرِ احداثِ
کارخونهام و در به در دنبالِ اعتبار ميدوم؟
107
00:11:48,292 --> 00:11:53,459
.وام و اعتبار رو يهوديها به من ميدن، نه شواليهها
... بشرِ امروزي اگه نخواد رعيت و اجيرِ کسي باشه
108
00:11:53,459 --> 00:11:56,626
،چارهاي نداره جز اينکه خودش رو از قيد و بندها آزاد کُنه
.از قيدِ گذشتهها و سنتها و هر نوع تعصب خلاص کُنه
109
00:11:56,792 --> 00:12:01,834
،اينها اراده رو سست ميکُنند، آدم رو در مقابله با حريف تضعيف ميکُنند
... اون هم حريفي که هيچ محظورِ اخلاقي نميشناسه
110
00:12:01,834 --> 00:12:05,251
چون هيچگونه رسموسنتي نداره؛
... حريفي که اتفاقاً به اين دليل وحشتناکه
111
00:12:05,251 --> 00:12:08,834
چون خودش، گذشته، حال و
.آيندهيِ خودشه
112
00:12:12,042 --> 00:12:16,626
.نه، بيا در موردش صحبتي نکُنيم
.شب بخير
113
00:12:59,876 --> 00:13:11,042
،هيچ بدي بر تو واقع نخواهد شد و بلايي نزدِ خيمهات نخواهد رسيد
... زيرا که فرشتگانِ خود را دربارهيِ تو امر خواهد فرمود
114
00:13:11,042 --> 00:13:21,584
تا در تماميِ راههايت تو را حفظ نمايند؛
... تو را بر دستانِ خويش برخواهند داشت
115
00:13:21,584 --> 00:13:27,667
مبادا که پايِ خود را
.به سنگ بزني
116
00:13:34,167 --> 00:13:37,917
،اي پدرِ ما که در آسماني
117
00:13:39,417 --> 00:13:42,167
،مقدس باد نامِ تو
118
00:13:43,667 --> 00:13:49,126
،ملکوتِ تو بيايد
... ارادهيِ تو چنانکه در آسمان است
119
00:13:50,459 --> 00:13:55,084
،بر زمين نيز کرده شود
120
00:13:56,542 --> 00:14:05,584
نانِ کفافِ امروزمان را به ما عطا فرما، و گناهانِ ما را ببخشاي
.چنانکه ما نيز آنانکه بر ما گناه کردند را ميبخشائيم
121
00:14:46,459 --> 00:14:51,709
.بيا «مندل»، اين هم يک روبل
.يک روبلِ کامل
122
00:14:51,709 --> 00:14:56,292
،«و اما تو، «آبراهام
.فقط 75 کوپک گيرت مياد
123
00:14:56,292 --> 00:14:58,959
!چون بهش دل ندادي
124
00:14:59,084 --> 00:15:05,292
!فقط وانمود ميکردي که داري دعا ميخوني
قصدِ فريبدادنِ من رو داشتي، اينطور نيست؟
125
00:15:05,376 --> 00:15:07,459
و خداوند رو هم همينطور؟
126
00:15:47,334 --> 00:15:56,626
،چهل و يک، چهل و دو، چهل و سه، چهل و چهار، چهل و پنج
.چهل و شش، چهل و هفت، چهل و هشت، چهل و نُه، پنجاه
127
00:15:58,667 --> 00:16:02,917
،پنجاه و پنج، پنجاه و شش
... پنجاه و هفت، پنجاه و هشت
128
00:16:03,626 --> 00:16:06,542
!لعنتي
... شصت، شصت و يک، شصت و دو
129
00:16:07,001 --> 00:16:13,251
،نود و يک، دو، سه، چهار، پنج، شش
!هفت، هشت، نُه، سيصد
130
00:16:13,251 --> 00:16:19,251
،پنجاه و يک، پنجاه و دو، پنجاه و سه
... پنجاه و چهار، پنجاه و پنج، پنجاه و شش
131
00:16:19,376 --> 00:16:22,917
،سيصد و بيست، بيست و يک
... بيست و دو، بيست و سه
132
00:16:22,917 --> 00:16:28,667
،سيصد و شصت، شصت و يک، شصت و دو
... شصت و سه، شصت و چهار
133
00:16:31,459 --> 00:16:34,084
چقدر شد؟ -
!پانصد -
134
00:16:37,417 --> 00:16:41,584
!ششصد و بيست و هشت -
!خيلي عاليه -
135
00:16:42,792 --> 00:16:44,834
!تمامش متعلق به ماست
136
00:17:06,084 --> 00:17:08,501
!من هيچي ندارم
!تو هم هيچي نداري
137
00:17:08,542 --> 00:17:09,626
!خدايِ مهربان
!مطلقاً هيچي
138
00:17:09,751 --> 00:17:12,292
،من هم هيچي ندارم، و معنيش اينه که همهمون با همديگه
... درست اونقدري داريم
139
00:17:12,292 --> 00:17:16,792
که بتونيم اينجا يه کارخونهيِ عظيم
!تأسيس کُنيم
140
00:17:16,792 --> 00:17:19,001
!يه لحظه صبر کُن
خُب، نتيجه چي شد؟
141
00:17:19,001 --> 00:17:22,042
،ما يه کارخونه تأسيس ميکُنيم
!درست همينجا
142
00:17:22,876 --> 00:17:26,376
!تأسيس ميکُنيم! تأسيس ميکُنيم -
!تأسيس ميکُنيم -
143
00:17:32,001 --> 00:17:36,292
!«ماکس»! «ماکس»
!گاوت بههمينزودي داره ماق ميکِشه
144
00:17:36,626 --> 00:17:41,292
!کارول»، بلبلِ تو هم داره برات چهچهه ميزنه» -
!الهي لال بشه -
145
00:17:49,209 --> 00:17:56,459
!آه، اي سرزمينِ لهستانيان
... اگر فرزندانت همان سان
146
00:17:56,876 --> 00:18:04,959
،که اينک ميميرند از برايت آنان
... بپردازند به کارکردن و تلاشي بيپايان
147
00:18:05,084 --> 00:18:16,209
اگر هر کدام، مُشتي خاک
... برگيرند از سرزمينِ پدريشان
148
00:18:16,626 --> 00:18:25,959
آنگاه خواهند ساخت لهستان را ايشان
.با دستانِ خودشان
149
00:18:36,209 --> 00:18:37,792
!ساکت
150
00:18:43,084 --> 00:18:45,042
!بياييد جلو
151
00:18:46,126 --> 00:18:51,292
آقايِ «ويلچِک»، ميشه 10 روبل به من قرض بدين؟
... شما که منو ميشناسين و ميدونين که من
152
00:18:51,292 --> 00:18:55,917
.راشل واسرمان» خوشحساب هستم»
.«به خدا فقيرم، آقايِ «ويلچِک
153
00:18:55,917 --> 00:18:59,876
،اگه امروز پول تويِ بساطم نباشه
چهجوري کاسبي کُنم؟
154
00:18:59,876 --> 00:19:01,709
،بدونِ گرويي
.قرض نميدم
155
00:19:01,709 --> 00:19:05,792
!آقايِ «ويلچِک»، پولتو پس ميدم. به مقدسات قسم
.ما نونِ شب نداريم
156
00:19:05,792 --> 00:19:09,417
،بچههايِ صغير دارم. شوهر و مادرم
... همه چشم بهراه منن
157
00:19:09,417 --> 00:19:10,876
که براشون
.يه لقمه نون ببرم
158
00:19:10,876 --> 00:19:13,251
.به من ربطي نداره
.بذار سقط بشن
159
00:19:13,251 --> 00:19:18,167
آقايِ «ويلچِک»، اين چه حرفيه؟
!حرفِ به اين زشتي
160
00:19:18,167 --> 00:19:21,376
،«آقايِ «ويلچِک
.لطفاً بهم قرض بدين
161
00:19:21,667 --> 00:19:23,084
آخه مگه متوجه نيستين؟
162
00:19:23,209 --> 00:19:26,167
.شما که مردِ خيرخواهي هستين -
.گيتلا»، اين سکهيِ 10 کوپکي بهدرد نميخوره. يکي ديگه بده» -
163
00:19:26,167 --> 00:19:30,001
.ميدونم که شما آدمِ نيکوکاري هستين -
.اين سکه بهدرد نميخوره -
164
00:19:30,001 --> 00:19:32,459
.ولي اين که 10 تاست -
.گيتلا»، بايد يکي ديگه بدي» -
165
00:19:33,167 --> 00:19:34,709
!بدونِ گرويي، هيچي نميدم -
.به خدا نونِ خوردن نداريم -
166
00:19:34,709 --> 00:19:36,959
... حتي مادرِ پيرم -
... خانمِ «واسرمان»، بهتره بري از دامادت -
167
00:19:36,959 --> 00:19:39,501
.پول قرض کُني -
!اسمِ اون بيهمهچيزو جلوم نيار -
168
00:19:39,501 --> 00:19:42,917
.شما که خودت خبر داري -
.اشتاينووا»، 15 کوپک کمآوردي» -
169
00:19:42,917 --> 00:19:45,917
بابتِ جهازِ دخترم 40 روبل پولِ نقد
... گذاشته بودم رويِ ميز
170
00:19:45,917 --> 00:19:48,167
.گفتم 15 کوپک کمآوردي -
!کمآوردم؟ غيرِممکنه -
171
00:19:48,167 --> 00:19:51,751
.اشتاينووا»، معطلش نکُن. اين حرفهات تازگي نداره»
.پولت هميشه کسري داره. تازه که با هم آشنا نشديم
172
00:19:51,792 --> 00:19:53,917
،اصلاً خودت بشمارشون
!«اشتاينووا»
173
00:19:54,126 --> 00:19:58,209
!اون مرتيکهيِ بيسروپا همهشو به باد داد
آخه همچين سرمايهاي رو کجا خرج کرد؟
174
00:19:58,751 --> 00:20:03,167
،«التماستون ميکُنم، آقايِ «ويلچِک
!ميدونم که بالاخره دلتون به رحم مياد
175
00:20:03,167 --> 00:20:06,001
.بگير -
.به خدا بچههام هيچي واسه خوردن ندارن -
176
00:20:06,751 --> 00:20:10,292
.خُب ديگه -
!«آقايِ «ويلچِک -
177
00:20:11,501 --> 00:20:14,917
،بدونِ گرويي
!هيچي نميدم
178
00:20:40,376 --> 00:20:42,876
چيه؟ -
.يه گرويي دارم -
179
00:20:45,626 --> 00:20:47,959
.برش ميدارم
180
00:21:07,001 --> 00:21:10,751
!اوه، کارخونهيِ «گُلدبرگ» داره ميسوزه -
!پستفطرت بالاخره کارخونهيِ خودشو به آتش کِشيد -
181
00:21:10,751 --> 00:21:13,126
.من از يک ماه پيش ميدونستم
.با اين وضعي که داشت حتماً بايد ميسوخت
182
00:21:13,126 --> 00:21:16,834
.حتي تعجب ميکردم چرا اينقدر طولش ميده
.به پولِ بيمه که سود تعلق نميگيره
183
00:21:25,542 --> 00:21:28,292
!همهچيز رو بشماريد -
!سريعتر -
184
00:21:30,167 --> 00:21:33,084
ماکس»، اين دعوامرافعههايِ تو با مردم»
.عاقبتِ خوشي نداره
185
00:21:33,084 --> 00:21:35,126
به تو چه مربوطه؟ -
.با اين دعوامرافعههات کسبوکارمون رو خراب ميکُني -
186
00:21:35,126 --> 00:21:36,417
!کِي؟ کجا؟ چطوري؟
187
00:21:36,417 --> 00:21:39,084
همهجا در ملاءِ عام و بلندبلند ميگي که
.اکثرِ کارخونهدارهايِ ما دزد و کلاهبردارند
188
00:21:39,084 --> 00:21:40,959
!خوب کردم گفتم، و از اين به بعد هم ميگم -
!ولي «ماکس»، خوب گوشکُن -
189
00:21:40,959 --> 00:21:43,376
ما اومديم اينجا تا کسبوکار راهبندازيم
.و حسابي پول دربياريم
190
00:21:43,376 --> 00:21:45,376
!اصلاً تو آدمِ افراطياي هستي
191
00:21:45,376 --> 00:21:48,834
!«اوه، «موريتس»، «موريتس
!تو يه جهودکِ پستفطرتي
192
00:21:48,834 --> 00:21:52,667
و تو هم، يک آلمانيِ
!احمق و احساساتي
193
00:21:52,667 --> 00:21:54,792
داريد بيخودي سرِ يه مُشت حرف
.دعوا ميکُنيد
194
00:21:54,792 --> 00:21:57,751
.متأسفم که مجبورم برم کارخونه
!«ولي «موريتس» حق داره، «ماکس
195
00:22:00,001 --> 00:22:02,459
!بگيريد سمتِ سقف
196
00:22:02,584 --> 00:22:10,584
چه شهرِ زيبايي! ولي آيا من ميتونم
ازش پولي دربيارم؟
197
00:22:13,042 --> 00:22:15,751
تمامِ اقلام رو
!يادداشت کردم
198
00:22:18,292 --> 00:22:21,042
کي ميخواد کار کُنه؟ -
!من، ارباب! من، ارباب -
199
00:22:24,209 --> 00:22:26,876
!اينقدر هُل ندين، بچهها
200
00:22:27,417 --> 00:22:29,542
!بس کُنين ديگه، ياروها
201
00:22:30,417 --> 00:22:34,876
عاليجناب ارباب، من اومدم اينجا چون تقاضا دارم، تقاضايِ عدالت؛
،کَلهيِ شوهرمو که ماشين از تنش جدا کرد
202
00:22:34,876 --> 00:22:39,292
حالا من با اين بچههايِ يتيم و بدبخت
.چه خاکي به سر کُنم؟ ما فقيريم
203
00:22:39,292 --> 00:22:42,501
اومدم اينجا تا
.تقاضايِ عدالت کُنم
204
00:22:42,501 --> 00:22:46,167
.تقاضا دارم شما که اربابِ ما هستين، کمک کُنين
... حالا که کَلهيِ شوهرمو ماشين کَنده
205
00:22:46,209 --> 00:22:48,501
،اربابِ محترم
... شما رو به خدا
206
00:22:48,501 --> 00:22:50,834
آروم باشيد. خودم دربارهيِ اين موضوع
.با وکيل صحبت ميکُنم
207
00:22:50,834 --> 00:22:54,542
،چون مجبوريد به دادگاه مراجعه کُنيد
.وگرنه بهتون خسارتي نميپردازن
208
00:22:54,542 --> 00:22:59,542
اوه، حضرتِ مسيح و مريمِ عذرا
.به شما عوض بدن
209
00:22:59,542 --> 00:23:01,709
.سلامت و مکنت و آبرو بدن -
خيلي وقته به «لودز» اومديد؟ -
210
00:23:02,667 --> 00:23:07,792
بهگمونم دو سالي ميشه
... که به اين
211
00:23:07,792 --> 00:23:10,751
.جهنمدره اومديم -
ولي چرا اومديد اينجا؟ -
212
00:23:10,751 --> 00:23:13,876
.چهميدونم والا
.آخه همه ميرفتن شهر
213
00:23:14,001 --> 00:23:15,542
چرا برنميگرديد روستا
سرِ خونه و زندگيتون؟
214
00:23:15,542 --> 00:23:20,626
برميگردم، برميگردم. همچين که
.پولِ خونِ مردَمو بگيرم، برميگردم
215
00:23:21,751 --> 00:23:26,042
!لعنتِ خدا بر اين شهر
!الهي طاعون بگيره! الهي آتش بگيره
216
00:23:26,917 --> 00:23:31,042
!الهي خدا هر چي شر و بلا هست سرش بياره
!الهي آدمهاش تا نفرِ آخر همه سقط بشن
217
00:23:31,042 --> 00:23:33,959
.آروم باشيد
218
00:23:41,001 --> 00:23:43,584
چه خبرها، آقايِ «شوارتس»؟ -
.روزنبرگ» ورشکست شد» -
219
00:23:43,584 --> 00:23:45,876
بهکُلي؟ -
.بايد يهجوري مذاکرهکُنن و به توافقبرسن -
220
00:23:45,876 --> 00:23:47,876
،چون بههرحال
!ورشکستگيِ عادي که نشد کاسبي
221
00:23:47,876 --> 00:23:49,167
شرکت چقدر ضرر ميبينه؟
222
00:23:49,167 --> 00:23:52,084
بستگي به درصدي داره
.که به طلبکارها بپردازه
223
00:23:52,209 --> 00:23:53,709
بوخهولتس» خبر داره؟» -
.هنوز نه -
224
00:23:53,709 --> 00:23:56,209
.چون هنوز نيومده اينجا
225
00:24:01,792 --> 00:24:03,876
.آقايِ «لاخمان»، آخرين نرخِ کرايهها رو بررسي کُنيد
... حتماً اشتباهي شده
226
00:24:03,876 --> 00:24:06,084
،يا ممکنه خطآهن
.زيادي صورتحساب فرستاده
227
00:24:07,084 --> 00:24:09,501
شما هم فوراً با انبار تماس بگيريد
... و بهشون بگيد
228
00:24:09,501 --> 00:24:11,751
،برايِ «فرومکين» اصلاً جنس نفرستن
.حتي يک روبل
229
00:24:11,751 --> 00:24:16,501
همينطوريش کُلي بهمون بدهکاره. ضمناً خبردار شدم
.که نقشهکِشيده اعلامِ ورشکستگي کُنه
230
00:24:16,834 --> 00:24:19,876
،چه توصيهاي به اون زن ميکرديد
آقايِ «هورن»؟
231
00:24:21,584 --> 00:24:26,251
توصيه کردم به وکيل مراجعه کُنه
.و عليه کارخونه اقامهيِ دعوا کُنه
232
00:24:26,876 --> 00:24:30,292
اين موضوع
چه ربطي به شما داره؟
233
00:24:30,292 --> 00:24:34,126
به من چه ربطي داره؟
... هر نوع بيعدالتي و هر نوع فقري
234
00:24:34,126 --> 00:24:37,126
... به من هم مربوط ميشه. و هر نوع -
شما اينجا چهکارهايد؟ -
235
00:24:37,209 --> 00:24:40,334
.خُب، در امورِ اداري، دورهي کارآموزي ميبينم
.شما که بهتر از همه ميدونيد
236
00:24:40,334 --> 00:24:43,667
خُب، پس اينطور که ميبينم شما اين دوره رو
.تمام نخواهيد کرد
237
00:24:44,251 --> 00:24:47,667
.اگر هم اينطور بشه، برام عليالسويهست -
!ولي برايِ کارخونه عليالسويه نيست -
238
00:24:47,667 --> 00:24:50,542
در کارخونه، شما فقط يکي از
.ميليونها مُهره هستيد
239
00:24:50,834 --> 00:24:53,584
،ما شما رو برايِ کارکردن استخدام کرديم
... نه برايِ اينکه فعاليتهايِ بشردوستانهتون رو
240
00:24:53,584 --> 00:24:56,584
!دنبال کُنيد -
.من مُهره و ماشين نيستم، يک انسانم -
241
00:24:56,584 --> 00:25:00,459
در منزلِ خودتون، بله. ولي در کارخونه
.کسي انسانيت و بشردوستيِ شما رو محک نميزنه
242
00:25:00,459 --> 00:25:02,834
.ما بابتِ اين چيزها نيست که به شما حقوق ميديم
... آقا، شما هم در اينجا، يک ماشين هستيد
243
00:25:02,834 --> 00:25:05,292
،درست مثلِ همهيِ ما
... و فقط بايد کاري که ازتون انتظار ميره رو
244
00:25:05,292 --> 00:25:06,959
خوب و درست
!انجام بديد
245
00:25:07,042 --> 00:25:10,209
!«آقايِ «بورويتسکي -
!«آقايِ «فون هورن -
246
00:25:12,167 --> 00:25:15,584
اونچه که گفتم رو
.آويزهيِ گوشتون کُنيد
247
00:25:18,042 --> 00:25:21,292
.همون چيزيه که خودم حدس ميزدم
.در نرخِ کرايهها اشتباهي رُخ داده. تصحيحش کُن
248
00:25:34,751 --> 00:25:37,584
!آقايِ مهندس -
!چيه؟ سريعتر، سريعتر -
249
00:25:37,834 --> 00:25:39,042
خُب، بالاخره شمارهيِ 57 رو
چاپ ميزنن؟
250
00:25:39,042 --> 00:25:40,417
.بله، قربان -
چطور دراومد؟ -
251
00:25:40,417 --> 00:25:42,501
.فقط چند مترِ اول کمي عيب داشت -
!صحيح -
252
00:25:42,792 --> 00:25:45,001
در ضمن، از مرکز يک سفارشِ پونصد تايي
.برايِ لمهيِ جديدِ طرحِ شما رسيده
253
00:25:45,001 --> 00:25:47,501
.آهان، برايِ شمارهيِ 24 مغزپستهاي -
... از شرکتِ «بِخت» هم برايِ -
254
00:25:47,501 --> 00:25:49,959
همون جنس تلفنزدن. دست به کارش بشيم؟ -
... امروز که ديگه نميرسيم. سفارشهايِ واجبتر داريم -
255
00:25:49,959 --> 00:25:52,292
.برايِ پارچههايِ تابستاني
.بله، بسيار خُب
256
00:25:52,292 --> 00:25:54,459
آقايِ مهندس، در موردِ فلانلِ
.شمارهيِ 7 هم تلفنزدن
257
00:25:54,501 --> 00:25:56,292
.تويِ آهارزنيه. خودم همين الان بايد سري به اونجا بزنم -
.بله -
258
00:25:56,292 --> 00:25:58,751
چي ميخواي؟ -
... استادکارِ قسمتِ ما، آقايِ «پوفکه»، ميگه -
259
00:25:58,751 --> 00:26:05,084
از اولِ آوريل، به 15 نفر از کارگرها
.ديگه احتياجي نيست
260
00:26:09,834 --> 00:26:12,917
،اين حقيقت داره
آقايِ مهندس؟
261
00:26:16,834 --> 00:26:22,876
.درسته. قراره ماشينهايِ جديدي کار بذارن که کمتر به آدم احتياج دارن -
پس ما چه کار کُنيم؟ -
262
00:26:22,917 --> 00:26:27,251
جايِ ديگه دنبالِ کار بگرديد. اينجا فقط کساني
.سرِ کار ميمونند که سابقهيِ طولانيتري دارند
263
00:26:27,542 --> 00:26:31,334
ولي خُب، ما هم هر کدوم
.سه سال ميشه که کار ميکُنيم
264
00:26:31,334 --> 00:26:34,709
.ديگه چارهاي نيست
.ماشين شما رو لازم نداره
265
00:26:44,667 --> 00:26:48,376
پدرتون ازتون ميخواد
.اين رو امضاء کُنيد
266
00:26:49,209 --> 00:26:53,334
با اين سند چکار بايد بکُنم؟ -
.هر کاري خودش ميگه بکُن. من نميدونم -
267
00:27:22,792 --> 00:27:24,292
!عصر بخير
268
00:27:24,292 --> 00:27:27,626
... يه کاري هست که خواستم -
.امروز سرم شلوغه -
269
00:27:27,626 --> 00:27:31,209
!«آقايِ «وِلت»، آقايِ «موريتس -
.عصر بخير، آقايِ «بومبوم». برو پيِ کارت -
270
00:27:31,209 --> 00:27:32,376
،عصر بخير
.عصر بخير
271
00:27:32,376 --> 00:27:37,334
!اوه، خوشآمديد، دکتر
حالِ رئيس چطوره؟ «بوخهولتس» سلامته؟
272
00:27:37,584 --> 00:27:40,209
اينو مطالعه کرديد؟ -
!البته، البته -
273
00:27:40,209 --> 00:27:42,626
،«آقايِ «روبينروت
چه خبرها؟
274
00:27:43,542 --> 00:27:46,834
با تو هستم آقايِ «روبينروت». خبرِ خاصي نيست؟ -
.هيچي -
275
00:27:46,834 --> 00:27:49,501
هيچي؟ قرار بود هر روز صبح
.اخبار رو بهم برسوني
276
00:27:49,501 --> 00:27:51,792
چون خبرِ خاصي وجود نداشت
... فکر کردم که
277
00:27:51,792 --> 00:27:54,334
.بهتره گوشکُني، نه اينکه فکرکُني -
!ها -
278
00:27:54,792 --> 00:27:56,501
.فکرکردن کارِ تو نيست
279
00:27:56,501 --> 00:27:58,792
دستور داده بودم
... که هر روز صبح
280
00:27:58,792 --> 00:28:02,209
.همهيِ خبرها رو بهم برسوني
.اينکه خبر مهمه يا نه، ديگه به تو مربوط نميشه
281
00:28:03,542 --> 00:28:06,209
.وظيفهيِ تو اينه که به من گزارش بدي
.برايِ همينه که بهت حقوق ميدم
282
00:28:06,209 --> 00:28:08,209
!آروم باشيد. فرياد نکِشيد
.باشه، هر روز همهچيزو بهتون ميگم
283
00:28:08,209 --> 00:28:10,042
!کافي نيست
284
00:28:10,251 --> 00:28:14,542
،اگه اخبار رو بهم اطلاع ميدادي
.به شيرينيخوردن و روزنامهخوندنت هم ميرسيدي
285
00:28:16,334 --> 00:28:18,876
شنيدم که داريد يه کارخونه تأسيس ميکُنيد؟ -
!قبلاً که بهتون گفتم! اصلاً وقت ندارم -
286
00:28:18,876 --> 00:28:21,209
!وقت ندارم -
خُب چي هست؟ پشم؟ يا پنبه؟ -
287
00:28:21,209 --> 00:28:25,917
.اوه، اين روزها که هيچي معلوم نيست -
و پولش چي؟ حاضره؟ -
288
00:28:25,917 --> 00:28:31,251
!پولش حاضر ميشه. ولي از پول بهترش هم حاضره. اعتبار -
يه شرکت درستکردين؟ -
289
00:28:31,251 --> 00:28:34,251
.«بله، به همراه «بورويتسکي» و «بائوم
ماکس» رو که ميشناسي؟»
290
00:28:34,251 --> 00:28:37,084
!اوه، معذرت ميخوام -
!«آقايِ «وِلت»، آقايِ «موريتس -
291
00:28:37,084 --> 00:28:40,542
!شما به سيستمِ کنياک اعتقاد داريد؟ -
... بله، و ضمناً سيستمي دارم که ايجاب ميکُنه -
292
00:28:40,542 --> 00:28:42,292
!تو رو بندازن بيرون -
.سفارش کردم بيارن -
293
00:28:42,292 --> 00:28:45,334
،از دستِ تو
!مشنگِ خرفت
294
00:28:45,876 --> 00:28:47,542
!جهودکِ نکبت
295
00:28:47,542 --> 00:28:50,001
حالا اون لهستانيه رو
برايِ چي لازم داري؟
296
00:28:50,001 --> 00:28:53,167
و همينطور اون آلمانيه رو؟ -
.اوه، «ماکس» اصلاً احمق نيست -
297
00:28:53,167 --> 00:28:57,376
اول بايد گذاشت خوب بخوابه و بعد هم دلش رو خالي کُنه؛
.اونوقت ميشه تا رمقِ آخر، ازش کار کِشيد
298
00:28:57,751 --> 00:29:01,126
و «بورويتسکي»؟
299
00:29:01,126 --> 00:29:05,042
و «بورويتسکي» هم
.از همهيِ «لودز»يها زرنگتره
300
00:29:34,834 --> 00:29:36,501
!نه
301
00:29:36,501 --> 00:29:38,542
من نيومدم که بهعنوانِ يه عمله
.برات کار کُنم، پدر
302
00:29:39,459 --> 00:29:42,251
ديگه وقتش رسيده که
.کسبوکارِ خودم رو داشته باشم
303
00:29:45,959 --> 00:29:48,626
،پول رو بهم ميدي يا نه
پدر؟
304
00:29:51,584 --> 00:29:56,376
،اين کارخونه ديگه تقريباً در حالِ فروپاشيه
.و اونوقت شما همچنان داري پول قرض ميدي
305
00:29:57,626 --> 00:30:00,501
درعوضِ کمکردنِ ساعاتِ کاري
... و اخراجِ کارگرها
306
00:30:00,501 --> 00:30:04,626
غموغصهيِ اينو ميخوري
.که مردم نونِ شب ندارن
307
00:30:06,209 --> 00:30:10,209
اگه کسي اينقدر کلهشق باشه که بخواد با دستگاههايِ دستي
... در برابرِ ماشينهايِ بخار رقابت کُنه
308
00:30:10,209 --> 00:30:12,417
بايد ازش گواهيِ
!سلامتِ عقل خواست
309
00:30:13,084 --> 00:30:14,542
اون هم درست
... همين حالا
310
00:30:14,584 --> 00:30:18,417
،وقتيکه به تمامِ «لودز» لرزه افتاده
.«حتي به «بوخهولتس» و «مولر
311
00:30:19,042 --> 00:30:23,876
،«من ديگه «بوخهولتس»، «گرونشپان
.مولر» و بقيهيِ اون انگلها رو بجا نميارم»
312
00:30:25,459 --> 00:30:27,376
.زماني همديگه رو ميشناختيم
313
00:30:28,084 --> 00:30:33,751
،دورهاي که در «لودز» صداقت حاکم بود
.و ميليونر وجود نداشت
314
00:30:34,084 --> 00:30:38,751
شما جوانها اون زمان رو
.يادتون نمياد
315
00:30:39,334 --> 00:30:40,917
اونها شما رو
!زندهزنده ميخورن
316
00:30:42,001 --> 00:30:47,584
.ما بزرگترين شرکتِ اين شهر بوديم
... بخار و ماشين و
317
00:30:47,709 --> 00:30:51,751
الکتريسيته، سفته و بنجل و
... افلاس و آتشافروزي
318
00:30:51,751 --> 00:30:53,626
حتي اسمشون رو
.کسي نشنيدهبود
319
00:30:54,459 --> 00:30:56,042
هيچکس حتي به ذهنش
.خطور نميکرد
320
00:30:56,042 --> 00:30:58,209
بله، بله. ولي همهيِ اين چيزها
.بايستي مياومد
321
00:30:58,876 --> 00:31:01,626
بله، ميدونم. به هر حال
.اين حرفها بيفايدهست
322
00:31:03,834 --> 00:31:06,792
عجله داري؟ -
.در واقع، بله -
323
00:31:06,792 --> 00:31:13,584
حيف که 50 سال پيش
.کارخونهاي در «لودز» تأسيسنکردي
324
00:31:14,459 --> 00:31:17,626
کارخانهدارهايِ صديق
.ديگه تويِ اين شهر جايي ندارند
325
00:31:17,626 --> 00:31:20,459
،شما ما رو نابود خواهي کرد
!پدر
326
00:32:09,126 --> 00:32:14,751
.برگرديد سرِ دستگاهها
.يالا، برگرديد سرِ دستگاهها
327
00:32:22,417 --> 00:32:27,001
.اينهمه پارچه هدر رفت. برگردن سرِ دستگاهها -
.بله، قربان -
328
00:32:27,372 --> 00:32:29,372
پارچهها دارن ميريزن
!رويِ زمين
329
00:32:49,001 --> 00:32:51,876
!«کارول» -
اوه، تو هستي؟ چه اتفاقي افتاده؟ -
330
00:32:52,209 --> 00:32:55,167
.دوباره زمين خوردم -
چي گفتي؟ -
331
00:32:55,542 --> 00:32:58,167
!کارم تمومه
332
00:32:59,126 --> 00:33:04,834
موعدِ سفتههام شنبه سر ميرسه، و در عوض
.فقط سفتهيِ ورشکستهشدهها رويِ دستم مونده
333
00:33:04,834 --> 00:33:09,251
يعني در واقع دستم خاليه و اگه شنبه
.سفتههام رو نپردازم، خُب ديگه، کارم تمومه
334
00:33:09,251 --> 00:33:11,876
چقدر بدهکاري؟ -
.بيا بريم صحبت کُنيم -
335
00:33:11,876 --> 00:33:14,209
.نه، نميتونم. بايد برم به دستگاهها سر بزنم
چقدر بدهکاري؟
336
00:33:14,209 --> 00:33:16,209
.پانزده هزار روبل
337
00:33:16,334 --> 00:33:19,542
بابتِ مبلغِ به اين ناچيزي ورشکست ميشي؟ -
.آخه آه در بساط ندارم -
338
00:33:19,792 --> 00:33:24,834
رفتي پيشِ «بوخهولتس»؟ -
.اوه نه، ازش بيزارم. مثلِ اينه که به خودم اهانت کرده باشم -
339
00:33:24,959 --> 00:33:27,584
!منطقِ اشرافي -
.فقط همين يک منطق رو دارم -
340
00:33:27,584 --> 00:33:30,167
يادت نره که
.تويِ «لودز» هستي
341
00:33:30,542 --> 00:33:34,792
،گوشکُن، گوشکُن
.اومده بودم از تو قرض بگيرم
342
00:33:34,792 --> 00:33:38,084
!نميتونم، مطلقاً -
.يک ماهه بهم قرض بده -
343
00:33:38,084 --> 00:33:40,459
.کارخونه و تمامِ داراييم رو گرو ميذارم -
... اينها همه قبول -
344
00:33:40,959 --> 00:33:45,667
.ولي به تو قرض نميدم. تو آدمِ بدشانسي هستي
.اصولاً ميترسم با تو واردِ معامله بشم
345
00:33:45,792 --> 00:33:49,167
من مجبورم کارخونهام رو بسازم و زندگي کُنم. احتمال داره بتونم
.جونِ تو رو برايِ يک سال بخرم، ولي اونوقت باعثِ نابوديِ خودم شدم
346
00:33:50,001 --> 00:33:53,334
.لااقل صداقت و صراحتِ لهجه داري -
همينطوره. حالا ازم دلگير شدي؟ -
347
00:33:53,334 --> 00:33:57,001
.نه، نه -
فکرِ مذاکره و توافق رو نکردي؟ -
348
00:33:57,001 --> 00:33:58,709
چي؟ -
فکرِ مذاکره و توافق رو نکردي؟ -
349
00:33:58,709 --> 00:34:02,209
نه، هرگز. اعلامِ افلاس کارِ من نيست؛
.فقط ميتونم واقعاً ورشکست بشم
350
00:34:02,209 --> 00:34:03,751
بيمهيِ حسابي داري؟
351
00:34:03,751 --> 00:34:07,376
بله، نسبتاً. پائيزِ گذشته، بعد از اون آتشافروزيِ ناموفق
.بيمه رو محکمتر کردم
352
00:34:07,709 --> 00:34:09,959
حيف که کارخونهات
.همون موقع نسوخت
353
00:34:11,209 --> 00:34:13,167
جدي ميگي؟ -
.کاملاً جدي -
354
00:34:13,209 --> 00:34:16,709
،کالمان» در حالِ سوختنه»
... ديشب «گروسمان» سوخت
355
00:34:16,709 --> 00:34:19,917
.فردا حتماً نوبتِ «فيشبين»ـه، و بعد هم «ريشتر» و سايرين
خُب حالا حرفِ حسابِ تو چيه؟
356
00:34:19,917 --> 00:34:22,042
.نه
357
00:34:22,709 --> 00:34:25,584
.قصد ندارم ترغيبت کُنم -
!به جهنم -
358
00:34:25,959 --> 00:34:27,876
.يه گلوله تويِ مغزِ خودم خالي ميکُنم -
چي؟ -
359
00:34:27,876 --> 00:34:30,042
.خداحافظ
360
00:34:40,167 --> 00:34:44,501
،«آقايِ «بورويتسکي
دستگاههايِ جديدِ «واتسون» خوب کار ميکُنن؟
361
00:34:44,751 --> 00:34:47,667
روزانه تقريباً 10 هزار متر
.چاپ ميکُنن
362
00:34:50,417 --> 00:34:54,584
.کمه -
همون دردهايِ روماتيسميه؟ -
363
00:34:54,584 --> 00:34:56,501
.بله، بله
.بگير بخون
364
00:34:57,167 --> 00:34:58,501
.اوه، دستگاههايِ جديدِ رنگرزي
365
00:34:58,501 --> 00:35:00,584
،چرا برايِ معالجه به «نيس» نميريد
جنابِ رئيس؟
366
00:35:00,876 --> 00:35:03,084
چه فايدهاي داره
... «به غير از خوشحاليِ «تسوکر
367
00:35:03,084 --> 00:35:06,084
و بقيهيِ دشمنهام؟
.همهشون البته آرزو دارند هر چه زودتر بميرم
368
00:35:06,084 --> 00:35:08,834
تصور نميکُنم، جنابِ رئيس، که عدهيِ زيادي
در شهر منتظرِ مرگِ شما باشند؛
369
00:35:08,834 --> 00:35:10,834
.شايد اصلاً کسي نباشه -
اينطور فکر ميکُني؟ -
370
00:35:10,959 --> 00:35:13,417
ببينم، پس حتي تو هم
قصدِ تأسيسِ کارخونه داري؟
371
00:35:13,792 --> 00:35:18,251
.از سؤالتون سر در نميارم، جنابِ رئيس -
.چرا، سر در مياري. تو يک لهستاني هستي، يک نجيبزاده هستي -
372
00:35:18,251 --> 00:35:23,626
.خُب، شما هم خودتون کارخونهدار هستيد، جنابِ رئيس -
.«ولي من يک «بوخهولتس» هستم، آقايِ «فون بورويتسکي -
373
00:35:23,626 --> 00:35:25,626
پس ميتونم هر کاري
.که بخوام بکُنم
374
00:35:25,626 --> 00:35:28,751
،اوه بله، پس طبقِ معيارهايِ شما، جنابِ رئيس
.هرکسي نميتونه کارخونهدار بشه
375
00:35:29,126 --> 00:35:31,626
!بسه ديگه، حوصلهيِ چرندگوييهات رو ندارم -
.خداحافظ جنابِ رئيس، پس بنده معذورم -
376
00:35:31,709 --> 00:35:34,584
.بورويتسکي»، گوشکُن چي ميگم»
... فراموش نکُن که تو هنوز
377
00:35:34,584 --> 00:35:36,376
.کارمندِ من هستي -
... جنابِ رئيس، شما بهاندازهيِ کافي -
378
00:35:36,376 --> 00:35:39,959
.اينو يادآوري ميکُنيد که فراموشم نشه -
فکر ميکُني تذکر لزومي نداره؟ -
379
00:35:39,959 --> 00:35:43,876
من بهت دو تا اسب ميدم تا ببينم چطور
.بدونِ شلاق و افسار راهشون ميبري
380
00:35:43,876 --> 00:35:46,459
مقايسهيِ خوبيه ولي نميشه
... اينو برايِ تمامِ زيردستهاتون
381
00:35:46,459 --> 00:35:47,917
.بکار ببريد -
.من برايِ تو بکار نميبرم -
382
00:35:47,917 --> 00:35:52,126
.بيشتر منظورم کارگرهايِ بيعرضهست
!درست انجامش بده، احمق
383
00:35:52,709 --> 00:35:56,209
اونها يک مُشت حيوون هستند. چرا اينطوري بهم نگاه ميکُني؟
.من حق دارم هرجور دلم ميخواد دربارهشون صحبت کُنم
384
00:35:56,209 --> 00:35:59,334
.چون دارم نونشون رو ميدم -
.در ازايِ اين نون، جون ميکَنن -
385
00:35:59,334 --> 00:36:02,334
.ولي اونها تويِ کارخونهيِ من پول درميارن
... بهشون حقوقِ مفت ميدم. اگه من بهشون کار ندم
386
00:36:02,334 --> 00:36:05,542
اونوقت چي ميشه، ها؟
چي ميشه؟
387
00:36:05,876 --> 00:36:09,959
اين چيه؟ -
.چيزِ خاصي نيست، قربان -
388
00:36:10,334 --> 00:36:13,917
.«تلفن شما رو ميخواد، آقايِ «بورويتسکي
جواب ميدين، قربان؟
389
00:36:15,376 --> 00:36:18,126
.بورويتسکي» هستم. بفرماييد»
جنابعالي؟
390
00:36:19,292 --> 00:36:23,959
!عاشقتم -
!ديوونه -
391
00:36:24,292 --> 00:36:29,042
امشب مياي تئاتر؟ -
.اوهوم، ميام -
392
00:36:33,792 --> 00:36:38,834
!«آقايِ «تراوينسکي
اومديد شهر گردش، آقايِ «تراوينسکي»؟
393
00:36:38,834 --> 00:36:42,126
.بله، خواستم هوايي بخورم -
!لودز» وقتِ غروب ديدنيه» -
394
00:36:42,459 --> 00:36:44,001
آقايِ «هالپرن»، شما که
.عاشقِ اين شهر هستيد
395
00:36:44,001 --> 00:36:47,584
معلومه! کسي که 56 سال
... جايي زندگي کُنه
396
00:36:47,667 --> 00:36:49,167
ديگه همهکس و همهجا رو
... ميشناسه
397
00:36:49,792 --> 00:36:53,501
و البته که
.دلبستگي پيدا ميکُنه
398
00:36:53,501 --> 00:36:56,709
خبرِ تازه چي هست؟ -
!خبرهايِ بد! بارانِ سفتههايِ واخواستي -
399
00:36:56,709 --> 00:37:00,584
.ميشه وزنشون کرد و خريدشون
ولي طوري نيست، آقايِ «تراوينسکي»؛
400
00:37:00,584 --> 00:37:03,084
.اشکالي نداره -
يعني چي؟ -
401
00:37:03,084 --> 00:37:04,917
!عصر بخير
402
00:37:05,376 --> 00:37:11,084
يعني که دغلبازها عاقبت به جهنم ميرن
.و «لودز» سرِ جاش ميمونه
403
00:37:12,334 --> 00:37:15,584
،برايِ آدمهايِ عاقل
.دورهوزمانه هميشه خوبه
404
00:37:16,709 --> 00:37:20,917
و برايِ آدمهايِ درستکار کِي خوب ميشه؟ -
!«اين حرف رو نزنيد، آقايِ «تراوينسکي -
405
00:37:20,917 --> 00:37:24,751
.درستکاران بهشت رو دارند
اين دنيا به چه دردشون ميخوره؟
406
00:37:25,709 --> 00:37:30,876
،آرزومه که شهرم «لودز» وسيع و بزرگ بشه
... قصرهايِ باشکوه داشته باشه
407
00:37:30,876 --> 00:37:37,042
.و همينطور پارکهايِ باصفا
... و شلوغ باشه، پول داشته باشه
408
00:37:37,167 --> 00:37:40,459
و بازارش
!رونق داشته باشه
409
00:38:29,876 --> 00:38:31,417
نظرت دربارهيِ
اون يکي چيه؟
410
00:38:38,917 --> 00:38:41,751
!به دردِ دهاتيها ميخوره
411
00:38:42,334 --> 00:38:46,001
!اندامش فوقالعادهست
!... حيف که ريختوقيافهاش
412
00:38:46,167 --> 00:38:50,001
... بهم يه پيشنهاد شده که
اون يکي ... اون يکي چطوره؟
413
00:38:50,001 --> 00:38:52,542
!ککمک داره
414
00:38:55,542 --> 00:38:57,751
پوستِ سفيدِ بدنش
!خيلي زيباست
415
00:38:58,084 --> 00:39:03,126
قضيه اينه که شرکتِ «آدلر و شرکا» برايِ تأمينِ
.پشمِ موردِ نيازش به من مراجعه کرده
416
00:39:03,626 --> 00:39:05,084
،لابد معاملهيِ خوبيه
اينطور نيست؟
417
00:39:05,334 --> 00:39:07,209
ميتونيم 15 درصد
.ازش سود ببريم
418
00:39:07,209 --> 00:39:10,501
چه مبلغ لازم داري؟ -
.مبلغِ 16 هزار مارک، حواله به برلين -
419
00:39:10,751 --> 00:39:11,834
.ده درصد
420
00:39:12,084 --> 00:39:13,709
.نه، 7.5 درصد
421
00:39:13,917 --> 00:39:16,459
شنيدم که ميخواي
.کارخونهيِ خودت رو راهبندازي
422
00:39:16,834 --> 00:39:19,917
«بله، ميخوايم همراه با «بورويتسکي
.کارخونه تأسيس کُنيم
423
00:39:22,626 --> 00:39:23,917
اين مومشکيه چطوره؟
424
00:39:24,084 --> 00:39:28,084
خيلي جذابه. تازه يک ماه بيشتر نيست
.پيشمون کار ميکُنه
425
00:39:28,959 --> 00:39:34,209
،بورويتسکي» مردِ باهوشيه»
.ولي خُب ... غيرِ قابلِ اعتماده
426
00:39:34,709 --> 00:39:38,167
چرا؟ -
!آخه لهستانيه -
427
00:39:38,626 --> 00:39:41,542
اصلاً چه نيازي به شراکت با «بورويتسکي» داري؟
.خودت مستقلاً کارخونه رو تأسيس کُن
428
00:39:42,251 --> 00:39:46,167
!من پولم کجا بود -
.اينکه نشد دليل -
429
00:39:46,376 --> 00:39:50,876
،امشب بعد از تئاتر
.يه سر بيا پيشم
430
00:40:57,917 --> 00:41:01,209
!پدر! پدر
431
00:41:05,584 --> 00:41:08,792
.کِسلر» اسمِ «زوشکا» رو تويِ دفترچهاش يادداشت کرد» -
با چشمهايِ خودت ديدي؟ -
432
00:41:09,251 --> 00:41:14,334
بله، خودم ديدم. «کِسلر» اسمش رو نوشت
.و سرکارگر فوراً اونو با خودش برد
433
00:41:15,334 --> 00:41:20,626
!ميرم سروقتش -
.تو هيچجا نميري! فايدهاي نداره -
434
00:41:28,709 --> 00:41:34,251
.«برو سرِ کارِت، «آدام
.به مادرت هم هيچي نگو
435
00:41:35,751 --> 00:41:38,084
خودم بعداً به حسابِ
.کِسلر» ميرسم»
436
00:41:48,376 --> 00:41:50,001
!«کوندل»
437
00:41:50,001 --> 00:41:52,792
.«روز بخير، آقايِ «بورويتسکي
438
00:41:57,751 --> 00:42:00,001
!«کوندل»
[دورگه، پستنژاد]
439
00:42:03,001 --> 00:42:05,417
.روز بخير، جنابِ رئيس
440
00:42:11,542 --> 00:42:15,501
،کمکم کُنيد نامهها رو دستهبندي و مرتب کُنيم
.«آقايِ «فون بورويتسکي
441
00:42:15,709 --> 00:42:19,334
.بهعلاوه، خالي از تفريح نيست
.بله، بله! نامهها رو باز کُن
442
00:42:19,584 --> 00:42:23,501
خواهي ديد چه نوع نامهها
.و در چه مواردي دريافت ميکُنم
443
00:42:32,959 --> 00:42:34,292
!کوندل»، شروع کُن»
444
00:42:41,126 --> 00:42:46,292
!«دفتر! «کنول
!کارخانه! مرکزي
445
00:42:46,292 --> 00:42:51,417
!چاپخانه! بيمارستان
!مهيهنهوف»! خصوصي»
446
00:42:51,417 --> 00:42:55,751
!خصوصي! کارخانه
!مرکزي! چاپخانه
447
00:42:55,751 --> 00:43:00,334
!«چاپخانه! «کنول»! «کنول
!«عجلهکُن، «کوندل
448
00:43:03,417 --> 00:43:07,292
حالا با هم
.کمي تفريح ميکُنيم
449
00:43:08,501 --> 00:43:11,584
اينها رو بگير
.و بخون
450
00:43:16,417 --> 00:43:20,251
!عاليجناب رياستِ محترم"
"... آوازهيِ نامِ نيک و بزرگواريِ آن جناب
451
00:43:20,251 --> 00:43:23,584
نزدِ مستمندان و تيرهروزان، به من جرأت ميدهد"
"... که تقاضايِ ملتمسانهيِ خود را
452
00:43:23,584 --> 00:43:28,334
،به گوشِ جنابعالي برسانم. مصيبت از هر نوع ما را نابود کرده"
"... بطوريکه شوهرم اکنون فلج و زمينگير است
453
00:43:28,334 --> 00:43:32,251
!بذار سقط بشه! بنداز تويِ آتش -
".حالآنکه من و فرزندانم از گرسنگي در حالِ مرگ هستيم" -
454
00:43:32,459 --> 00:43:35,834
!بنداز تويِ آتش
!بنداز تويِ آتش
455
00:43:37,292 --> 00:43:38,376
!ادامه بده
!ادامه بده
456
00:43:38,542 --> 00:43:42,459
!ميبيني مردم چقدر بهم احترام ميگذارن
!ببين چقدر عاشقِ روبلهايِ من هستن
457
00:43:42,959 --> 00:43:46,917
!"«رئيسِ دزدهايِ شهرِ «لودز" -
.بخون! من بدم نمياد بهم فحش بدن -
458
00:43:47,459 --> 00:43:51,334
،اينها حداقل صداقت دارن
.و بهعلاوه اغلب جالبتر هستن
459
00:43:51,459 --> 00:43:53,792
!"اي خوکِ آلماني"
460
00:43:55,417 --> 00:43:58,584
آدمِ جالبيه! مگه نه؟
!واقعاً شوخطبعه
461
00:43:58,584 --> 00:44:04,709
،اي جنايتکارِ بيشرافت، پستفطرت"
!"زالوصفت، سگِ کثيف
462
00:44:04,709 --> 00:44:06,626
!چقدر بذلهگو
463
00:44:06,876 --> 00:44:09,417
.بدونِ امضاءست
464
00:44:12,251 --> 00:44:15,709
و اينم يه گزارشه که انباردار رو
.به سرقتِ اجناس متهم ميکُنه
465
00:44:16,876 --> 00:44:19,042
اين رو بايد
.دربارهاش تحقيق کرد
466
00:44:19,751 --> 00:44:20,876
.به خوندن ادامهبده
467
00:44:21,626 --> 00:44:24,501
از اين طشتِ نکبت و فلاکتِ بشري
!تا ته بنوش
468
00:44:25,042 --> 00:44:28,167
به بيروناومدن از خماري
!کمک ميکُنه
469
00:44:28,459 --> 00:44:32,751
،«آقايِ «بورويتسکي
.تو شنوندهيِ خوبي هستي
470
00:44:33,667 --> 00:44:40,667
.و اين هنر، خاصِ اشخاصِ عاقله -
.فرمودههايِ جالبي بود -
471
00:44:41,417 --> 00:44:42,751
!کوندل»، بيرون»
472
00:44:43,126 --> 00:44:48,626
،دستِ دوستي بده. ما زبانِ همديگه رو خوب ميفهميم
آقايِ «فون بورويتسکي»؛
473
00:44:49,126 --> 00:44:52,667
و ميتونيم با هم
.کنار بياييم
474
00:44:53,584 --> 00:44:58,209
توصيهيِ من اينه که شما
.هميشه ميتوني رويِ من حساب کُني
475
00:44:59,042 --> 00:45:02,209
!لعنت بر هر چي سانتيمانتاليسمِ آلمانيه
!پدرم يه پيرمردِ خرفته
476
00:45:02,209 --> 00:45:04,542
.لباسهاتو عوضکُن
477
00:45:04,834 --> 00:45:08,876
،خُب، اگه خودش ميخواد بذار نابود بشه
ولي من چرا بايد بخاطرش عذاب بکِشم؟
478
00:45:08,876 --> 00:45:12,876
ماتئوش»، خبرِ جديدي نيست؟» -
.چند تا روستايي تويِ آشپزخونه منتظرِ شما هستن -
479
00:45:12,876 --> 00:45:15,709
روستايي؟ -
.بله، از «کوروف» اومدن. يه نامه آوردن -
480
00:45:15,709 --> 00:45:19,376
بذار منتظر بمونن. برو نامه رو برام بيار
.و کمي هم بهشون چاي تعارف کُن
481
00:45:19,376 --> 00:45:22,751
.نه، صبر کُن. بذار بيان اينجا
.اصلاً خودم ميرم
482
00:45:37,834 --> 00:45:41,084
بله، بفرماييد؟ -
.خدا به شما عوض بده -
483
00:45:41,209 --> 00:45:44,042
خُب، پس شما از «کوروف» اومديد
و بهگمونم از خانمِ «آنکا» نامه آورديد؟
484
00:45:44,042 --> 00:45:46,751
.بله -
سوخا» اسمِ شماست؟» -
485
00:45:46,751 --> 00:45:49,959
!بله، «سوخا» منم
!تو حرف بزن، مادر
486
00:45:50,251 --> 00:45:54,084
همينطوره، اين آقايِ «سوخا»ست، و من هم
،خانمِ «سوخا» هستم، همسرش
487
00:45:54,084 --> 00:45:57,626
،اومديم از حضرتِ اشرف تقاضا کُنيم محضِ رضايِ مسيح
.تويِ کارخونه کاري بهمون بدن
488
00:45:57,626 --> 00:46:01,251
.بله، موضوع مربوط به شغل ميشه
.مادر، از اول تعريف کُن
489
00:46:01,251 --> 00:46:06,334
.اون زنيکه «پيهتراکوفا» بدبختمون کرد -
.مختصر کُنيد. اينجا کسي وقت نداره -
490
00:46:06,542 --> 00:46:10,417
زنکِ پتياره
!سگهاشو انداخت دنبالِ من
491
00:46:10,417 --> 00:46:13,834
!ايشالا خدا به زمينِ گرم بزنش -
... بعدش موهايِ زنمو گرفت و -
492
00:46:14,376 --> 00:46:18,751
... انداختش تويِ فاضلاب. زنم هم اونو گرفت و -
!حسابي لگدمالش کردم، زنيکهيِ لکاته رو -
493
00:46:18,751 --> 00:46:22,084
کلبهتون رو کِي به آتش کِشيد؟ -
... وقتيکه تويِ حياط بوديم و داشتيم کار ميکرديم -
494
00:46:22,084 --> 00:46:26,626
: يهويي کدخدا اومد و گفت
!آقايِ «سوخا»، کلبهتون داره تويِ آتش ميسوزه
495
00:46:26,626 --> 00:46:29,209
بسيار خُب، ملتفت شدم. حالا ميخوايد اينجا
تويِ کارخونه کار کُنيد، درسته؟
496
00:46:29,209 --> 00:46:31,417
!بله، بله -
!بله، بله، حضرتِ اشرف -
497
00:46:31,417 --> 00:46:35,542
.سوخا»، شما سهشنبه بيا کارخونه»
.فعلاً ديگه وقت ندارم
498
00:46:37,626 --> 00:46:40,042
آمادهاي؟ -
.بله -
499
00:46:47,042 --> 00:46:51,126
: ببين «آنکا» دربارهيِ اون دستهگُل چي نوشته
"!آه، چه رُزهايِ قشنگي"
500
00:46:51,209 --> 00:46:57,417
گُلهايِ پرورشيِ شهرِ «لودز» که نبودند؟"
"آيا مثلِ هميشه از «نيس» سفارش داده بودي؟
501
00:46:57,417 --> 00:47:03,501
باور ميکُني گُلها هنوز پس از دو هفته به همان شادابي و طراوت"
".باقي ماندهاند؟ البته بهخوبي از آنها مراقبت ميکُنم
502
00:47:03,792 --> 00:47:07,459
تکتکِ گُلبرگها را با لبانم لمس کرده"
".و گفتهام : عاشقت هستم
503
00:47:07,584 --> 00:47:09,959
.عجله کُن
504
00:47:10,417 --> 00:47:18,209
در موردِ پول، ترتيبِ همهيِ کارها داده شد. آن مبلغ را نزدِ بانک"
".به نامِ تو، يعني نامِ خودمان و تحتِ اختيارت گذاشتم
505
00:47:18,209 --> 00:47:20,334
!چه دخترِ شگفتانگيزيه
506
00:47:20,334 --> 00:47:30,292
.بايد نامه را به پايان برسانم، زيرا پلکهايم از خستگي بر هم ميافتند"
".«شب بخير تا فردا که مفصلتر خواهم نوشت. شب بخير، سلطانِ قلبِ من. «آنکا
507
00:47:30,667 --> 00:47:34,709
: اوه، بعدالتحرير هم داره
"... پدر حتي نوعي سوت شبيه سوتِ کارخانه درست کرده است"
508
00:47:34,917 --> 00:47:39,626
و صبحها ما را با صدايِ آن بيدار ميکُند"
".يا به صبحانه و ناهار فرا ميخواند
509
00:47:57,709 --> 00:48:02,834
بهت توصيه ميکُنم برايِ پدرت حُکمِ عدمِ کفايت بگيري
.تا بيشتر از اين خرابکاري نکُنه
510
00:48:02,834 --> 00:48:05,334
فقط از اين راه ميتوني باقيماندهيِ اموالش رو
... نجات بدي و بنامِ خودت ضبط کُني
511
00:48:05,334 --> 00:48:08,292
.تا به آرزوهات برسي -
خودت همچين کاري ميکردي؟ -
512
00:48:08,584 --> 00:48:15,126
.من نيازي ندارم حتي دربارهاش فکر کُنم
.چون حالا ديگه پولي برايِ پدرم باقي نمونده
513
00:48:17,959 --> 00:48:21,126
خُب ديگه، بريم؟
514
00:48:35,334 --> 00:48:38,209
.«ديگه بهتره بري، آقايِ «بومبوم -
!بهم دست نزن، دلقک -
515
00:48:50,084 --> 00:48:52,251
!سه برابرِ 200 روبل
516
00:48:52,459 --> 00:48:53,792
!سه برابر
517
00:49:06,876 --> 00:49:12,959
.ولي پدرم هيچ پولي بهم نميده
.فقط ميتونم رويِ خودم حساب کُنم
518
00:49:13,876 --> 00:49:15,126
!اوضاعِ داغونيه
519
00:49:15,251 --> 00:49:17,084
.ميرم «موريتس» رو بيارم
520
00:49:31,709 --> 00:49:32,834
!آتشسوزي -
کجا؟ -
521
00:49:32,834 --> 00:49:35,501
.«کارخونهيِ «آلبرت گروسمان -
.امروز اين سومين آتشسوزيه -
522
00:49:35,501 --> 00:49:40,792
چه انتظارِ ديگهاي ميشه داشت؟ بالاخره بايد جبرانِ ضررِ
ورشکستگيهاشون رو بکُنن. جز اين چکار ميشه کرد؟
523
00:49:40,792 --> 00:49:43,459
چه مبلغي بوده؟ -
.حدودِ 200 هزار تا -
524
00:49:57,167 --> 00:50:00,126
.خيلهخُب، تا همينجا کافيه. ديگه ادامه نميدم -
!موريتس»! «موريتس»! بيا بريم» -
525
00:50:00,126 --> 00:50:04,417
.«دارم ميام، «ماکس
.دارم ميام
526
00:50:08,751 --> 00:50:11,917
!«موريتس»
!«موريتس»
527
00:50:12,126 --> 00:50:14,167
!بعداً رديفش ميکُنم
!بعداً رديفش ميکُنم
528
00:50:15,042 --> 00:50:19,042
.نه، نميتونم
.فعلاً خداحافظ
529
00:50:20,709 --> 00:50:24,834
.نه، بعداً ترتيبش رو ميدم
.البته! بعداً ترتيبش رو ميدم
530
00:50:30,251 --> 00:50:35,292
.شب بخير. خبرهايِ دستاول براتون دارم، قربان -
.الان نه، بعداً، بعداً -
531
00:50:35,751 --> 00:50:38,917
به کارخونه تلفنزدم؛ گفتن امروز زودتر از معمول
.دست از کار کِشيديد
532
00:50:38,917 --> 00:50:42,584
.اوه، خيلي از اين بابت متأسفم -
.حتي براتون نامه هم نوشتم -
533
00:50:42,959 --> 00:50:46,459
.يعني شخصاً نوشتم -
.ولي من هيچ نامهاي دريافت نکردم -
534
00:50:47,334 --> 00:50:50,501
تويِ تئاتر جا رزرو داريد؟ -
.يه صندلي دارم -
535
00:50:50,501 --> 00:50:52,376
بليتش رو دو هفته قبل
.برام فرستادن
536
00:50:53,209 --> 00:50:54,251
.خُب، پس بريم
537
00:51:03,042 --> 00:51:06,876
،اگه بياييد برايِ من کار بکُنيد
.حاضرم سالي هزار روبل بيشتر بهتون حقوق بدم
538
00:51:07,084 --> 00:51:10,709
خُب، «بوخهولتس» بابتِ ادامهيِ کار در کارخونهاش
.پيشنهادِ 2 هزار روبل اضافهحقوق داده
539
00:51:11,917 --> 00:51:13,792
!پس که اينطور
540
00:51:14,001 --> 00:51:17,251
.من بهتون 3 يا حتي 4 هزار روبل اضافه ميدم
ميدونيد معناش چيه؟
541
00:51:17,251 --> 00:51:20,792
.يعني ساليانه 14 هزار روبل
پولِ کمي نيست، مگه نه؟
542
00:51:21,376 --> 00:51:26,876
خيلي ازتون ممنونم، ولي متأسفانه نميتونم
.اين پيشنهادِ فوقالعاده رو بپذيرم
543
00:51:26,876 --> 00:51:29,667
«پس ميخوايد پيشِ «بوخهولتس
کار کُنيد؟
544
00:51:30,167 --> 00:51:33,751
،راستش رو بخوايد، نه. نميخوام اونجا کار کُنم
.چون خودم در فکرِ تأسيسِ کارخونهام
545
00:51:42,459 --> 00:51:43,459
پنبه؟
546
00:51:43,959 --> 00:51:47,167
بله، پنبه. ولي مطمئن باشيد
.باهاتون رقابت نخواهم کرد
547
00:51:47,167 --> 00:51:50,501
.رقابت برايِ من مسئلهاي نيست
.کسي نميتونه با من رقابت کُنه، نه شما و نه ديگران
548
00:51:50,834 --> 00:51:52,042
با ميليونها پول که
.نميشه رقابت کرد
549
00:51:52,084 --> 00:51:57,959
،اين رو بدونيد که اگه کاروکاسبيِ خودتون نگرفت
.هميشه يک حقوقِ چند هزار روبلي پيشِ من داريد
550
00:51:58,042 --> 00:52:00,876
مگه همين الان پيشنهادِ حقوقِ بيشتر بهم نميداديد؟ -
.کاملاً طبيعيه -
551
00:52:00,876 --> 00:52:02,959
چون در حالِ حاضر
.برايِ من بيشتر ارزش داريد
552
00:52:02,959 --> 00:52:06,959
.از صراحتِ کلامتون متشکرم -
.من هميشه حرفِ دلم رو ميزنم -
553
00:52:07,334 --> 00:52:11,209
حرفتون رو باور ميکُنم. ولي من هم اگه شکست بخورم
... بايد حواسم رو خوب جمعکُنم
554
00:52:11,209 --> 00:52:12,917
تا دفعهيِ بعد
.اشتباهنکُنم
555
00:52:12,917 --> 00:52:15,959
،«آقايِ «فون بورويتسکي
.راستيراستي از شما خوشم مياد
556
00:52:15,959 --> 00:52:19,959
.ميتونستيم با همديگه کاروکاسبيِ خوبي راهبندازيم -
.فعلاً که ناچاريم جدا از هم کاسبي کُنيم -
557
00:52:20,917 --> 00:52:22,626
خواهش ميکُنم لطفاً
.به لُژِ ما تشريف بياريد
558
00:52:23,042 --> 00:52:26,126
.ازتون خيلي متشکرم
.حينِ آنتراکت بهتون ملحق ميشم
559
00:52:48,917 --> 00:52:53,667
کارول»، محتوياتِ امشبِ تئاتر رو»
چند ميليون روبل تخمين ميزني؟
560
00:52:58,417 --> 00:53:00,042
... خُب
561
00:53:08,626 --> 00:53:13,667
!حدودِ 200 ميليون -
!اينجا واقعاً بويِ ميليونها پول مياد -
562
00:53:13,876 --> 00:53:16,751
،و البته بيشتر از هر بويي
!بويِ سير و پياز
563
00:53:21,001 --> 00:53:23,834
اين خانمِ «تسوکر» هم
تيکهيِ خوشگليه، مگه نه؟
564
00:53:23,834 --> 00:53:26,084
اينطور فکر ميکُني؟
565
00:53:39,084 --> 00:53:42,667
اوه! و چه جواهراتِ نفيسي هم
!آويزون کرده
566
00:53:44,251 --> 00:53:47,917
جواهرات رو! دوشيزه «شايا» هم امروز بهاندازهيِ
.يه جواهرفروشي، به خودش جواهر آويزون کرده
567
00:53:48,126 --> 00:53:51,084
،خُب ديگه
!دارندگي و برازندگي
568
00:54:02,709 --> 00:54:05,376
چرا نخندم؟
!پول دادم که تفريح کُنم
569
00:54:33,626 --> 00:54:36,667
کارول»! «مادا مولر» داره»
!ما رو ديد ميزنه
570
00:54:36,667 --> 00:54:40,167
مثلِ يه غازِ جوانِ چاقالويِ
!پَرکَندهست
571
00:54:40,167 --> 00:54:42,334
و ضمناً يه درآمدِ ساليانهيِ 50 هزار
.روبلي هم داره
572
00:54:42,334 --> 00:54:45,417
!اوه، چه دوشيزهيِ نفيسي
.اگه ميشد، خودم دنبالِ اين معامله ميرفتم
573
00:54:45,626 --> 00:54:48,542
!کارول»، بذار من برش دارم»
!دختره مثلِ شيطان آدم رو وسوسه ميکُنه
574
00:54:48,542 --> 00:54:51,126
.و بهعلاوه، يه جهيزيهيِ هنگفت هم داره -
.خيلهخُب، خيلهخُب -
575
00:54:51,251 --> 00:54:53,667
،«آقايِ «بورويتسکي
ممکنه چند کلمه باهاتون صحبت کُنم؟
576
00:54:53,667 --> 00:54:55,876
.متأسفانه ميبينيد که الان وقتش نيست
.شايد آخرِ وقت، بعد از پايانِ نمايش
577
00:54:55,876 --> 00:54:59,126
کارول»، مثلِ اينکه پاک خُل شدي؟ اين چه حرفيه ميزني؟»
.همهجا صحبت دربارهيِ کاروکاسبيه
578
00:54:59,126 --> 00:55:00,501
!«موريتس» -
!بگير بشين -
579
00:55:00,501 --> 00:55:03,917
آخه چرا؟ -
.آدم بايد بدونه طرفِ صحبتش کيه -
580
00:55:16,042 --> 00:55:19,376
با وجودِ اينکه با من تُند حرف زديد، بهتون حق ميدم و ميفهمم که
.مسئولينِ کارخونهاي به اون بزرگي مجبورن با قدرت عملکُنن
581
00:55:19,376 --> 00:55:21,792
آقايِ «هورن»، شما بايد درک کُنيد
... که نميتونيد برعليه
582
00:55:21,792 --> 00:55:24,334
.منافعِ عاليِ کارخونه اقدام کُنيد -
.درک ميکُنم، ولي نميتونم تحملش کُنم -
583
00:55:24,334 --> 00:55:27,417
.و ديگه هم قصدِ موندن در «لودز» رو ندارم -
يعني ميخوايد چکار کُنيد؟ -
584
00:55:27,417 --> 00:55:30,376
.هنوز نميدونم
585
00:55:37,084 --> 00:55:41,334
درموردِ تحويلگرفتنِ کارخونهيِ پدرتون در «ورشو» چطور؟ -
.علاقهاي ندارم -
586
00:55:41,876 --> 00:55:48,001
!شما ابله خيرهکُنندهاي هستيد
!نظير نداريد
587
00:55:52,876 --> 00:55:55,167
!«آقايِ «بورويتسکي
588
00:55:55,792 --> 00:55:59,042
!«آقايِ «بورويتسکي
589
00:55:59,417 --> 00:56:05,792
شبتون بخير. بهتون خوش ميگذره؟ -
محشر، معرکه! و شما؟ -
590
00:56:05,792 --> 00:56:10,334
،معرکه، محشر
!يا محشر، معرکه
591
00:56:12,042 --> 00:56:16,501
آقايِ «کارول»، ميخواستم ازتون خواهش کُنم
... فهرستِ چند کتابِ لهستاني رو
592
00:56:16,501 --> 00:56:19,917
برام بنويسيد
.تا بخونم
593
00:56:20,417 --> 00:56:26,667
البته وقتي اينو به پاپا گفتم، برگشت گفت دخترِ احمقي هستم
.و بهتره که وقتم رو صرفِ خانهداري بکُنم
594
00:56:27,917 --> 00:56:30,292
ولي اين رو برايِ چي ميخوايد؟
کتابهايِ لهستاني به چه دردتون ميخورن؟
595
00:56:30,292 --> 00:56:32,542
!چون دلم ميخواد ياد بگيرم
596
00:56:32,542 --> 00:56:36,876
لابد برادرتون در قصرِ جديدتون
.کتابخانه هم داره
597
00:56:37,084 --> 00:56:40,959
!ويلهلم» که اصلاً اهلِ کتاب نيست»
.بدش مياد؛ قدر نميدونه
598
00:56:40,959 --> 00:56:50,251
،يک دفعه، وقتي با ماما رفتهبوديم بازار
.تمامِ کتابهايِ منو آتش زد
599
00:56:51,501 --> 00:56:55,334
.ويلهلم» اصلاً اهلِ کتاب نيست»
!اون پسرِ خيلي خوبيه
600
00:56:59,709 --> 00:57:01,876
بسيار خُب، فهرستِ کتابها رو
.فردا براتون ميفرستم
601
00:57:02,584 --> 00:57:07,751
!بهبه، چه پسرِ خوبي
.يه روز بياييد به ديدنمون
602
00:57:07,751 --> 00:57:11,292
!اين چه وضعشه؟ اجرامونو خراب ميکُنيها
آخه چرا داري گريه ميکُني؟
603
00:57:11,834 --> 00:57:14,834
!تبريک عرض ميکُنم، خانمها
!شگفتانگيز بود! جذاب بود
604
00:57:14,834 --> 00:57:19,167
!از صميمِ قلب بهتون تبريک عرض ميکُنم
!چقدر جوان هستيد! و چقدر زيبا
605
00:57:19,542 --> 00:57:21,959
،من «ماکس بائوم» هستم
.«ساکنِ شمارهيِ 90 «پيوترکوفسکا
606
00:57:21,959 --> 00:57:26,709
!تبريک عرض ميکُنم
!بله، بله
607
00:57:28,292 --> 00:57:31,209
!تنهام بذارين
608
00:57:32,126 --> 00:57:35,042
قشنگ بازي ميکُنن، مگه نه؟ -
.بله، البته در سطحِ غيرِحرفهاي -
609
00:57:35,042 --> 00:57:37,126
انتظار داشتم
.شما هم بازي کُنيد
610
00:57:38,376 --> 00:57:42,292
،دلم ميخواست
.ولي کسي دعوتم نکرد
611
00:57:42,292 --> 00:57:45,084
.بنا بود دعوتتون کُنن
.لابد جرأت نکردن، ترسيدن که رد کُنيد
612
00:57:45,084 --> 00:57:47,834
،بخصوص که ورود به منزلِ شما
.از ورود به دربارِ سلاطين هم مشکلتره
613
00:57:47,876 --> 00:57:49,417
اي «فلورچيا»، نگاهکُن مرا؛
614
00:57:49,417 --> 00:57:53,167
نگاهکُن مرا؛ و چه ميبيني آيا؟
هستم من جذاب و زيبا، قبول نداري اين را؟
615
00:57:53,167 --> 00:57:56,876
،البته که قبول داري تو اين را
پس ديگر بس است اين شوخيها؛
616
00:57:56,876 --> 00:58:01,709
،هستم من خوشتيپترين مرد در اين دنيا
پس مگو نه، چرا که عشق هست هدف تو را؛
617
00:58:02,626 --> 00:58:09,751
،اي «فلورچيا»، به حقيقت مبدلکُن رؤياهايم را
اي «فلورچيا»، من تنها ميخواهم تو را؛
618
00:58:09,917 --> 00:58:16,709
،قلبم ميسوزد از اشتياقِ آنگاه
که بشوي تو همسرِ من، همسري باوفا؛
619
00:58:24,209 --> 00:58:27,834
چرا که قلبِ من
... ميبيند آن رؤيا را
620
00:58:28,251 --> 00:58:31,126
.ظاهراً حادثهاي رُخ داده
.لُژها رو بررسي کُن
621
00:58:32,501 --> 00:58:37,376
،خواهم بود من همواره عاشق تو را، و ميدهم قول به تو اين را
پس بيا و بشو از آنِ من، و فقط از آنِ من، تو اي زيبا؛
622
00:58:37,376 --> 00:58:40,959
،بگذار به کنار ترديدها را، بگذار به کنار ترديدها را
و بگذار ازدواج پيوند دهد تا ابد ما را؛
623
00:58:41,167 --> 00:58:46,501
،زمانِ وصلت و يگانگيِ قلبها فرا رسيده است حالا
همواره رؤيا ميبينم من اين را روزها و شبها؛
624
00:58:47,084 --> 00:58:53,959
،اي «فلورچيا»، به حقيقت مبدلکُن رؤياهايم را
اي «فلورچيا»، من تنها رؤيا ميبينم تو را؛
625
00:58:53,959 --> 00:59:01,084
،قلبم ميسوزد از اشتياقِ آنگاه
که بشوي تو همسرِ من، همسري باوفا؛
626
00:59:04,042 --> 00:59:07,792
مربوط به پنبهست. تجارِ پشم و بقيه
.فقط کنجکاوي نشون ميدن
627
00:59:08,084 --> 00:59:15,376
،قلبم ميسوزد از اشتياقِ آنگاه
که بشوي تو همسرِ من، همسري باوفا؛
628
00:59:26,917 --> 00:59:28,751
و چه نيکو شوهري خواهم بود
... من آنگاه
629
00:59:28,876 --> 00:59:33,167
.آلپاسف» در «اودِسا» کاملاً ورشکسته شده»
.بهزودي جزئيات رو خواهم فهميد
630
00:59:34,084 --> 00:59:37,376
پس مگو نه، چرا که عشق
هست هدف تو را؛
631
00:59:40,417 --> 00:59:47,709
،اي «فرژيو»، به حقيقت مبدلکُن رؤياهايم را
اي «فرژيو»، من تنها ميخواهم تو را؛
632
00:59:47,709 --> 00:59:54,167
،قلبم ميسوزد از اشتياقِ آنگاه
که بشوي تو شوهرِ من، شوهري باوفا؛
633
00:59:57,084 --> 01:00:00,626
و من خواهم بود
صادق و وفادار تو را؛
634
01:00:00,751 --> 01:00:04,376
صادق و وفادار
و نيکو شوهري تو را؛
635
01:00:04,376 --> 01:00:07,917
،پس اگر ميخواهي که داشته باشي مرا
بايد باشي با من صادق و باوفا؛
636
01:00:07,917 --> 01:00:11,167
،پس مگو نه و بپذير مرا
بهعنوانِ مردِ خودت همين حالا؛
637
01:00:12,167 --> 01:00:19,334
،اي «فلورچيا»، به حقيقت مبدلکُن رؤياهايم را
به حقيقت مبدلکُن رؤياهايم را، اي «فلورچيا»؛
638
01:00:19,376 --> 01:00:26,626
،قلبم ميگويد فرا رسيده است آنگاه
.که بشوي تو همسرِ من، همسري باوفا
639
01:00:35,542 --> 01:00:37,042
خُب چه خبر؟ -
!همهچيز رو فهميدم -
640
01:00:37,042 --> 01:00:38,834
.يالا بگو -
.«فرومکين» از «بيليستوک» -
641
01:00:38,834 --> 01:00:40,167
خُب؟ -
.«ليخاچف» در «رُستف» -
642
01:00:40,167 --> 01:00:43,126
خُب؟ -
.«در «اودِسا» ... «آلپاسف -
643
01:00:43,542 --> 01:00:45,667
!ورشکستگيِ کامل
!تمامِ اين شرکتهايِ معتبر
644
01:00:45,667 --> 01:00:47,959
آخه چرا؟ -
!من چهميدونم -
645
01:00:48,084 --> 01:00:52,251
مبلغِ ضرر برايِ «لودز» چقدره؟ -
.لودز» 2 ميليون ضرر ميده» -
646
01:00:53,167 --> 01:00:55,876
پدرت همهچيزش رو از دست ميده؟ -
... پدرم چيزي برايِ از دست دادن نداره -
647
01:00:55,876 --> 01:00:58,167
جز شرافتش، و اين هم متاعيه که
.در «لودز» خريدار نداره
648
01:00:58,167 --> 01:01:00,626
!لعنت برش
ولي آخه چرا؟
649
01:01:04,334 --> 01:01:11,542
،قلبم ميسوزد از اشتياقِ آنگاه
که بشوي تو همسرِ من، همسري باوفا؛
650
01:01:18,959 --> 01:01:26,292
،قلبم ميسوزد از اشتياقِ آنگاه
که بشوي تو همسرِ من، همسري باوفا؛
651
01:01:28,917 --> 01:01:31,334
گويا «مهير» با 100 هزار روبل
.تويِ اين معامله بوده
652
01:01:31,334 --> 01:01:34,501
!برايِ شکمِ گُندهاش خوبه
653
01:01:48,126 --> 01:01:55,709
،قلبم ميسوزد از اشتياقِ آنگاه
که بشوي تو همسرِ من، همسري باوفا؛
654
01:02:10,376 --> 01:02:13,376
!«آقايِ «کارول»! آقايِ «کارول
پس کِي به ملاقاتمون ميآييد؟
655
01:02:13,376 --> 01:02:16,084
.يکي از همين روزها
.معذرت ميخوام
656
01:02:41,042 --> 01:02:43,751
!«کارل»! «کارل»
657
01:02:45,126 --> 01:02:49,292
.فکر کردم منو فراموش کردي -
مگه ممکنه؟ -
658
01:02:49,751 --> 01:02:55,501
.از تو هر کاري برمياد -
.ولي الان که اينجام. بايد مياومدم -
659
01:02:57,459 --> 01:03:00,917
.محضِ خاطرِ تئاتر -
.محضِ خاطرِ تو -
660
01:03:01,417 --> 01:03:05,126
عجب! تابحال هيچوقت اينطور
.باهام حرف نزده بودي
661
01:03:05,126 --> 01:03:07,584
ولي هميشه
.آرزوش رو داشتم
662
01:03:08,167 --> 01:03:11,376
متوجه شدم که داشتين اون پايين دربارهيِ من
.حرف ميزدين. ميتونستم حسش کُنم
663
01:03:11,751 --> 01:03:13,876
.حرفِ برليانهايِ تو بود
664
01:03:16,042 --> 01:03:18,584
«راسته که هيچکس تويِ «لودز
برليانهايِ به اين قشنگي نداره؟
665
01:03:18,709 --> 01:03:22,667
.و همينطور دربارهيِ زيباييِ تو -
مسخرهام ميکُني؟ -
666
01:03:24,667 --> 01:03:27,584
چطور ممکنه کسي رو که عاشقشم، مسخره کُنم؟ -
!«کارل» -
667
01:03:28,459 --> 01:03:31,251
بيا، بيا. لطفاً تا دمِ کالسکه
.همراهم بيا
668
01:03:31,251 --> 01:03:35,209
.بله، بله -
.با همديگه ميريم. همين الان -
669
01:03:35,501 --> 01:03:39,751
... تا آخرِ دنيا
!فقط اگه اجازه بدي
670
01:04:11,584 --> 01:04:14,251
!«اوه، «کارل
671
01:04:28,042 --> 01:04:32,001
.متوجهش نميشم
.به رمز نوشته شده
672
01:04:35,667 --> 01:04:38,126
.برام رمزگشاييش کُن
673
01:04:38,584 --> 01:04:42,376
... مصوبهيِ امروزِ شورا -
مصوبهاش چي بوده؟ -
674
01:04:42,376 --> 01:04:44,251
... گمرکِ پنبهيِ آمريکا -
چي؟ چي؟ -
675
01:04:44,251 --> 01:04:46,459
... «از طريقِ «هامبورگ» و «تريست
676
01:04:46,459 --> 01:04:52,376
به قرارِ هر پود، 25 کوپکِ طلا
... افزايش مييابد
677
01:04:52,376 --> 01:04:55,251
.موعدِ اجرايِ تصويبنامه دو هفته پس از تاريخِ امروز
.اعلامِ مصوبه، پس از يک هفته
678
01:04:55,751 --> 01:05:00,334
موعدِ اجرايِ تصويبنامه چهوقتيه؟ -
.دو هفته ... پس از تاريخِ امروز -
679
01:05:02,876 --> 01:05:10,126
و موعدِ اعلامِ مصوبه چهوقتيه؟ -
.پس از يک هفته -
680
01:05:20,001 --> 01:05:22,001
!جانمي جان
681
01:05:25,501 --> 01:05:28,126
!داري چکار ميکُني؟
682
01:05:52,792 --> 01:05:55,042
.خوشاومديد، جنابِ مهندس -
آقايِ «موريتس وِلت» اينجا بودن؟ -
683
01:05:55,042 --> 01:05:57,876
.ايشون برايِ ديدنِ جنابِ «کِسلر» رفتن -
.آقايِ مهندس بهندرت اينجا ميان -
684
01:05:57,876 --> 01:06:01,834
.چون جايِ دوري زندگي ميکُنم
چيه؟
685
01:06:02,292 --> 01:06:07,959
.نخهايِ آبي رويِ شونهتونه. و رويِ پُشتتون
!اينجا همه استادِ پيچوندن هستن
686
01:06:08,751 --> 01:06:11,709
!رويِ پُشتتون هم هست
687
01:06:59,001 --> 01:07:03,001
،هي! با تو هستم
!«آقايِ «وِلت
688
01:07:04,042 --> 01:07:05,251
دربارهاش فکر کردي؟
689
01:07:06,709 --> 01:07:09,917
.آره، پيشنهادِ هنگفتيـه
690
01:07:10,042 --> 01:07:14,334
مبلغِ 16 هزار مارک، حواله به برلين؛
.که ميتونيم 15 درصد ازش سود ببريم
691
01:07:14,334 --> 01:07:17,126
.نه، نه، نه
.قبلاً هم توضيحش دادم
692
01:07:17,334 --> 01:07:20,417
.من يه نقشهيِ بهتر دارم
.بورويتسکي» در مضيقهست»
693
01:07:21,376 --> 01:07:25,001
اون هيچ پولي نداره. داره تمامِ داروندارش رو خرجِ
.خريدِ زمين و ساختوسازِ کارخونه ميکُنه
694
01:07:25,709 --> 01:07:28,751
من بهت پول ميدم
.و تو شريکِ من خواهي شد
695
01:07:29,167 --> 01:07:30,792
.شراکتِ بينقصي ميشه
696
01:07:31,001 --> 01:07:35,334
،فقط کافيه کارها رو بهنحوي ترتيب بدي که در شرکت
.از «بورويتسکي» صرفاً اسمورسمي باقي بمونه
697
01:07:35,834 --> 01:07:38,084
طوريکه فقط و فقط
.سمتِ رياست داشته باشه
698
01:07:38,209 --> 01:07:44,084
بعد از يک يا دو سال، ميشه سهمِ 40 هزار روبليِ
.بورويتسکي» رو ازش خريد تا بره پيِ کارش»
699
01:07:44,167 --> 01:07:50,417
آقايِ «کِسلر»، بابتِ چنين پيشنهادِ
.سخاوتمندانهاي ازت متشکرم
700
01:07:50,417 --> 01:07:53,751
خُب، بگو ببينم چقدر نياز داري؟ -
... «ولي «بورويتسکي -
701
01:07:53,751 --> 01:07:57,417
بيشتر از تو، بچهيِ «لودز»ـه
.و راهورسمِ اين شهر رو بلده
702
01:08:21,001 --> 01:08:24,292
!چقدر قبيح
!بهشکلِ وحشتناکي قبيحه
703
01:09:59,292 --> 01:10:02,084
.اوه، شب بخير
آقايِ «موريتس وِلت» اينجاست؟
704
01:10:02,084 --> 01:10:06,751
.اوه، آقايِ «بورويتسکي»! شنيدم داريد کارخونه ميسازيد
.پس بذاريد مطلبي رو بهتون بگم
705
01:10:06,751 --> 01:10:11,751
،نه يک کارخونه و نه ده کارخونه
.اينها برايِ شما لهستانيها صنعت نميشه
706
01:10:11,751 --> 01:10:15,959
اول بايد متمدن بشيد، بايد نوعي
.فرهنگِ صنعتي در کشورتون ايجاد کُنيد
707
01:10:16,251 --> 01:10:19,792
فقط اون موقعه که تمامِ اين تلاشهاتون
.مضحک و خندهآور جلوه نخواهند کرد
708
01:10:19,792 --> 01:10:23,709
،بله، ميدونم
.شما آدمهايِ بااستعدادي هستيد
709
01:10:24,376 --> 01:10:30,876
،ولي اصالت، فعاليت
... ادبيات، هنر و زندگيتون
710
01:10:30,876 --> 01:10:35,959
!الفاظ و شعارهايِ صرفاً زيبا هستند
... شماها ورشکستهايد قبل از اينکه اصلاً
711
01:10:36,042 --> 01:10:41,917
.صاحبِ چيزي شده باشيد
!قهرمانهايِ لاسيدن با همهچيز
712
01:10:42,667 --> 01:10:45,792
اينها تعصب نيست. دارم بر اساسِ
.مشاهداتِ چندين سالهام حرف ميزنم
713
01:10:47,709 --> 01:10:50,167
،شما، هم حق داري
.و هم حق نداري
714
01:10:50,251 --> 01:10:55,292
،اگه خوک مثلاً بخواد راجعبه شاهين فکر کُنه
.همينجور فکر ميکُنه
715
01:10:55,584 --> 01:10:59,667
.معذرت ميخوام
716
01:11:02,209 --> 01:11:05,126
!من رو کجا ميبري؟
717
01:11:07,959 --> 01:11:14,751
،من «موريتس وِلت» هستم
!«ساکنِ شمارهيِ 90 «پيوترکوفسکا
718
01:11:31,709 --> 01:11:43,167
... من «موريتس وِلت» هستم
!ساکنِ شمارهيِ 90 «پيوترکوفسکا» ... برو به جهنم
719
01:11:47,001 --> 01:11:49,459
،«موريتس»
.معاملهيِ بزرگي در پيشه
720
01:11:50,584 --> 01:11:53,876
معامله در پيشه؟
721
01:12:02,792 --> 01:12:06,001
موضوعِ معاملهست
.و منفعتِ زياد
722
01:12:25,251 --> 01:12:28,709
!من آمادهام -
.بيا اينجا اينو بخون -
723
01:12:30,751 --> 01:12:33,501
!به آدرس نگاهنکُن
!نگاهنکُن
724
01:12:35,084 --> 01:12:37,501
.متوجهش نميشم
.به رمز نوشته شده
725
01:12:38,292 --> 01:12:40,001
... مصوبهيِ امروزِ شورا
726
01:12:40,001 --> 01:12:43,501
گمرکِ پنبهيِ آمريکا
... «از طريقِ «هامبورگ» و «تريست
727
01:12:43,501 --> 01:12:46,709
به قرارِ هر پود، 25 کوپکِ طلا
.افزايش مييابد
728
01:12:46,709 --> 01:12:50,209
.موعدِ اجرايِ تصويبنامه دو هفته پس از تاريخِ امروز
.اعلامِ مصوبه، پس از يک هفته
729
01:12:51,834 --> 01:12:54,084
!«کارول»
730
01:12:58,292 --> 01:13:03,751
!حالا ديگه ما آينده داريم
!«کارول»
731
01:13:04,709 --> 01:13:09,376
آخه اينجا صحبت از
!کُلي پوله
732
01:13:10,001 --> 01:13:14,376
،«کارول»
!ارزشِ اين تلگرام 100 هزار روبله
733
01:13:14,876 --> 01:13:19,334
!يا حداقل 50 هزار روبل
!بيا به مبارکيِ اين معامله روبوسي کُنيم
734
01:13:21,542 --> 01:13:24,334
ما فعلاً بيشتر پول لازم داريم
!تا ماچوبوسه! يالا بريم
735
01:13:24,334 --> 01:13:27,542
!عجب معاملهاي
!عجب معاملهاي
736
01:13:40,334 --> 01:13:44,084
چرا اين معامله رو خودمون
دو نفري انجام نديم؟
737
01:14:00,209 --> 01:14:05,542
ولش کُن! فقط خودمون دو نفري
.اين معاملهيِ هنگفت رو انجام ميديم
738
01:14:19,876 --> 01:14:22,667
!«اوه، «ماکس
739
01:14:26,876 --> 01:14:32,334
،ميدوني، حالا با اين کاري که کردي
.حتي کمتر از قبل ميشناسمت
740
01:14:44,459 --> 01:14:47,709
خُب ديگه! بايد «ماکس» رو
!بيدار کُنيم
741
01:14:56,376 --> 01:14:58,751
چرا بيدارش ميکُني؟ -
.بالاخره بايد سه نفري با هم مشورت کُنيم -
742
01:14:58,834 --> 01:15:01,917
چرا نميتونيم اين معامله رو
خودمون دو نفري انجام بديم؟
743
01:15:06,084 --> 01:15:11,042
چون که حتماً بايد
.سه نفري باشه
744
01:15:11,251 --> 01:15:14,209
مگه من چيزِ ديگهاي گفتم؟
745
01:15:15,209 --> 01:15:19,251
.«من همين امروز راهميفتم ميرم «هامبورگ
ولي اگه معامله درست از آب درنيومد چي؟
746
01:15:20,626 --> 01:15:22,334
.بايد درست از آب دربياد
747
01:15:22,459 --> 01:15:25,459
.ما بايد کارخونه رو بسازيم
748
01:15:26,084 --> 01:15:29,459
،کاملاً موافقم. کارخونه رو بايد بسازيم
.هر اتفاقي هم که ميخواد بيفته
749
01:15:30,001 --> 01:15:33,084
،«هرچند که تو «کارول
،بههرحال طوريت نميشه
750
01:15:33,376 --> 01:15:36,959
.چون هم تخصص داري و هم اسمورسم
... با «فونِ» پيشاسمت
751
01:15:37,042 --> 01:15:39,209
،و با اين ريختوقيافهات
.ميليونها پول تويِ مُشت داري
752
01:15:39,209 --> 01:15:41,334
،مثلاً کُلِ ثروتِ «مولر» رو
.به اضافهيِ دخترخانمش
753
01:15:41,334 --> 01:15:44,667
!ميدوني که من نامزد دارم -
خُب چه ربطي داره؟ -
754
01:15:44,667 --> 01:15:47,667
،ميشه دو تا نامزد داشت، عاشقشون بود
... و با سومي که
755
01:15:47,667 --> 01:15:52,501
!ميليونره ازدواج کرد -
!«ماکس» -
756
01:16:16,001 --> 01:16:17,667
از شهر خبرِ تازهاي نيست؟
757
01:16:17,667 --> 01:16:22,167
اوه، هيچي. فقط ديروز
.کارخونهيِ «وبر» سوخت
758
01:16:22,292 --> 01:16:24,584
بله. خبرِ ديگهاي نيست؟ -
... کارخونهيِ «کولبرگ» هم آتش گرفت -
759
01:16:24,584 --> 01:16:27,917
.تويِ خيابونِ «سِگيهلنيانا». فقط ديوارهاش باقي مونده
.ولي پليس حسابي مشکوک شده
760
01:16:27,917 --> 01:16:29,542
.ادامه بده -
... اوه، هيچي. فقط اينکه -
761
01:16:29,542 --> 01:16:31,584
گويا شرکتهاي بيمه نميخوان
.خسارت رو بپردازن
762
01:16:31,626 --> 01:16:35,001
ديروز آقايِ «موريتس» به ملاقاتِ «گرونشپان» رفتهبودن؛
... و تويِ اتاقِ آقايِ «ماکس» هم
763
01:16:35,001 --> 01:16:37,876
.ميدونم، ديگه برو
764
01:16:39,501 --> 01:16:42,792
.من ميتونم 10 هزار روبل بدم. بيشتر هم نميتونم
!شبِ دوستان بخير
765
01:16:42,792 --> 01:16:47,001
!ماکس» صبر کُن! ما بايد به توافق برسيم»
.برايِ خوابيدن هنوز وقت هست
766
01:16:47,001 --> 01:16:53,292
!لعنت بر شيطان! از دستِ شما لهستانيها
!تمامِ مدت ميخوايد به توافق برسيد
767
01:16:57,584 --> 01:17:00,042
،ريگا» که بوديم»
،سه سال نگذاشتيد بخوابم
768
01:17:00,042 --> 01:17:02,917
چون هر شب تويِ اتاقِ من
.جلسهيِ توافق داشتيد
769
01:17:03,542 --> 01:17:08,292
.و حالا اينجا تويِ «لودز» هم همون بساطه -
.هر جور ميلته. برو بگير بخواب -
770
01:17:12,334 --> 01:17:16,251
.نه، نه. ميمونم -
موريتس»، تو چقدر ميدي؟» -
771
01:17:16,501 --> 01:17:20,751
.همون 10 هزار تا
.فعلاً نميتونم بيشتر جور کُنم
772
01:17:21,626 --> 01:17:24,667
.خيلهخُب، پس منهم 10 هزار روبل -
چهکسي ميره برايِ خريد؟ -
773
01:17:24,667 --> 01:17:27,126
،موريتس» خبرهست»
.خودش ميره
774
01:17:27,126 --> 01:17:29,251
موريتس»؟» -
.باشه، من ميرم -
775
01:17:29,251 --> 01:17:31,917
همين الان چقدر پولِ نقد در بساطه؟ -
.من 15 روبل بيشتر پيشم نيست -
776
01:17:31,917 --> 01:17:33,709
ولي ميتونم
... انگشترِ برليانم رو بدم
777
01:17:33,709 --> 01:17:34,917
تا گرو بذاري
.پيشِ خالهخانمت
778
01:17:34,959 --> 01:17:36,459
لابد از تو
.گرونتر برميداره
779
01:17:36,459 --> 01:17:38,584
.البته يه راه ديگه هم هست
780
01:17:38,959 --> 01:17:42,251
.اگه سودِ بيخطر بخوايد
781
01:17:42,459 --> 01:17:45,209
چه راهي؟ -
.از اين معامله به نفعِ من کنار بکشيد -
782
01:17:45,209 --> 01:17:49,834
،به هر کدومتون پنج، يا حتي جهنمِ ضرر
.ده هزار روبل ميدم که صرفنظر کُنيد
783
01:17:49,834 --> 01:17:54,626
،پولِ نقد ميدم، اسکناسِ درشت
.تا چند ساعتِ ديگه
784
01:17:55,209 --> 01:17:57,667
!اي خوکِ کثيف -
.«آروم باش، «ماکس -
785
01:17:57,667 --> 01:17:59,376
.اين يه پيشنهادِ دوستانهست
786
01:17:59,376 --> 01:18:02,417
!بله، فقط محضِ دوستي -
!بله، همينطوره. محضِ دوستي -
787
01:18:02,417 --> 01:18:04,542
،اصلاً بر فرض که من ضرر کُنم
اونوقت چي ميشه، ها؟
788
01:18:04,542 --> 01:18:06,751
.الساعه يه قولنامه تنظيم ميکُنيم و بعداً محضريش ميکُنيم -
.نه، نه، نه! يه لحظه صبر کُن -
789
01:18:06,751 --> 01:18:08,876
.اين حرفها بيمعنيه. وقت رو تلف نکُنيم
... هر سه شريکي پنبه ميخريم
790
01:18:08,876 --> 01:18:10,959
.و در نفعوضررش هم شريک ميشيم
.«موريتس» بايد همين امروز راهبيفته بره «هامبورگ»
791
01:18:10,959 --> 01:18:12,042
!کافيه ديگه -
!نه، نه، نه، نه -
792
01:18:12,042 --> 01:18:14,459
بايد ضمانت بده. بله! وگرنه ميره
... با پولِ ما جنس ميخره
793
01:18:14,459 --> 01:18:17,834
.بعدش ميزنه زيرش و صاحبِ مال ميشه -
... چطور ميتوني همچين حرفي بزني؟ پس دوستيِ بينِ ما -
794
01:18:17,834 --> 01:18:20,542
و قولِ من بادِ هواست؟ اصلاً ميفهمه چي ميگه؟ -
... قولِ تو طلايِ خالص -
795
01:18:20,542 --> 01:18:23,126
.دوستيت سفتهيِ معتبر؛ ولي ضمانت بده
.حساب حسابه
796
01:18:23,126 --> 01:18:24,584
پس قرار ميذاريم که
... موريتس» جنس رو»
797
01:18:24,626 --> 01:18:27,251
بصورتِ پرداختِنقد هنگامِتحويل سفارشبده
.و با قطارِ سريعالسير بار کُنه
798
01:18:27,251 --> 01:18:29,251
!يه لحظه اجازه بدين -
.يعني پول همينجا رد و بدل ميشه -
799
01:18:29,251 --> 01:18:32,626
من از کجا مطمئن باشم که شما
منو از شرکت کنار نميذاريد؟
800
01:18:32,626 --> 01:18:36,001
!خوکِ کثيف -
!آروم باشيد -
801
01:18:36,626 --> 01:18:40,667
،«ماکس»
.موريتس» حق داره»
802
01:18:41,667 --> 01:18:45,001
.به همين دليله که اين قولنامه رو تنظيم کردم
.بگيريد نگاهکُنيد
803
01:18:45,417 --> 01:18:46,709
!بذار ببينم
804
01:18:46,709 --> 01:18:50,917
خيلهخُب، حالا همهمون
.رويِ زمينِ سفت ايستاديم
805
01:18:51,917 --> 01:18:56,584
بابتِ انجامِ اين معامله
چقدر برام در نظر گرفتيد؟
806
01:18:56,584 --> 01:18:59,459
.فعلاً همون درصدِ معمول -
.باشه، باشه -
807
01:18:59,459 --> 01:19:02,751
.بعداً يهجور کنار ميآييم -
... پس فعلاً هر چقدر که ميشه، بهم پيشپرداخت بديد -
808
01:19:02,751 --> 01:19:05,751
.در مقابلِ صورتحسابِ دقيقِ مخارج
... منتها ضررِ تعطيليِ دفترِ آژانسِ خودمو اضافه ميکُنم
809
01:19:05,751 --> 01:19:07,751
.«بخاطرِ رفتن به «هامبورگ -
!خوکِ کثيف -
810
01:19:07,959 --> 01:19:09,917
کارول»! اين دفعهيِ سومه که»
!بهم ميگه : خوکِ کثيف
811
01:19:10,001 --> 01:19:13,167
: ولي جوابِ من فقط يک دفعهست
!احمقِ بيشعور
812
01:19:14,501 --> 01:19:17,501
،يادت باشه که ما قرارِ عشقبازي نداريم
... بنا هم نيست عقدِ ازدواج ببنديم
813
01:19:17,501 --> 01:19:22,917
،فقط ميخوايم معامله کُنيم. تو خودت، اگه پاش بيفته
!حاضري سرِ خدا هم کلاه بذاري
814
01:19:26,459 --> 01:19:29,292
.«من ديگه ميرم بخوابم، «کارول -
.به سلامت -
815
01:19:29,626 --> 01:19:31,876
.مزاحمم نشيد
816
01:19:32,376 --> 01:19:35,584
!موريتس»، بذار ببوسمت» -
!برو پيِ کارِت! برو پيِ کارِت -
817
01:19:35,584 --> 01:19:38,042
بيا پيش از سفر ماچت کُنم
.و با هم خداحافظي کُنيم
818
01:19:38,167 --> 01:19:41,626
.«آخه ميخوام برم يکسره تا فردا بخوابم، «کارول
.خُب جانم، برو به سلامت
819
01:19:41,626 --> 01:19:44,251
.پس خداحافظ -
.فقط حواست باشه بهمون نارو نزني -
820
01:19:50,542 --> 01:19:54,626
!تو بچهيِ خوبي هستي، اما حيف که از يک فرسخيت بويِ گندِ تقلب مياد -
!منظورت من هستم؟ -
821
01:19:54,626 --> 01:19:58,584
اين چي ميگه، «کارول»؟
!... آخه به چه حقي
822
01:21:00,167 --> 01:21:05,751
!بله! پيشِ «کِسلر» بودم
!چون نميخواستم پُشتِ ماشينِ نخريسي بميرم
823
01:21:06,084 --> 01:21:11,084
،برو پيشِ همون «کِسلر» و ديگه اينجا پيدات نشه
... وگرنه مثلِ سگ بيرونت ميکُنم
824
01:21:11,084 --> 01:21:15,334
.و ميدمت تحويلِ پليس -
... مامان! من ديگه طاقتِ کارکردن -
825
01:21:15,334 --> 01:21:21,917
!تويِ کارخونه رو نداشتم. اون عاشقِ منه
!قول داده باهام ازدواج کُنه
826
01:21:25,501 --> 01:21:29,667
!يا مريمِ مقدس! به من رحم کُن
!من گناهي ندارم، فقط کور بودم
827
01:21:30,459 --> 01:21:34,667
!خداوندا، تو رحيم و بخشندهاي
!گناه بچههامو پايِ من نذار
828
01:21:34,667 --> 01:21:36,584
!چونکه من بيگناهم
829
01:21:38,167 --> 01:21:43,834
.من ديگه دختري ندارم -
!مامان جونم! مامانِ عزيزم -
830
01:21:43,917 --> 01:21:48,667
!منو ببخش! بهم رحم کُن
... من نميخوام تمامِ عمرم
831
01:21:48,667 --> 01:21:53,167
!تويِ کارخونه کارگري کُنم -
!گُمشو -
832
01:21:54,834 --> 01:21:56,834
!«زوشکا»
833
01:21:59,542 --> 01:22:01,709
!زوشکا»، صبر کُن»
834
01:22:02,542 --> 01:22:04,792
!زوشکا»، گريه نکُن»
835
01:22:05,376 --> 01:22:10,584
،سرکارگر ميگفت اگه همراهشون نرم
.از کارخونه بيرونم ميکُنن
836
01:22:10,584 --> 01:22:15,417
.گريه نکُن. قهرِ مادر دائمي نيست
.خودم پيشِ پدر وساطت ميکُنم
837
01:23:00,084 --> 01:23:03,917
زوشکا» برگشته؟» -
.بله، همين امروز صبح -
838
01:23:03,917 --> 01:23:07,667
!«کِسلر» -
.بله، ولي خودم به حسابش ميرسم -
839
01:23:07,917 --> 01:23:10,459
.شما کاري بهش نداشته باش -
.حماقت نکُن -
840
01:23:10,542 --> 01:23:13,876
.من کُلي باهاش حرف دارم
مبادا دست روش بلند کُني. ميشنوي؟
841
01:23:13,876 --> 01:23:17,126
ميشنوم، ولي از حقِ خودم
.نميگذرم
842
01:23:17,126 --> 01:23:21,334
.حق نداري دخالت کُني
دختره حالا کجاست؟
843
01:23:21,334 --> 01:23:29,917
.مادر از خونه بيرونش کرد -
.حواست بهش باشه. بههرحال از خونِ خودِ ماست -
844
01:23:40,751 --> 01:23:42,459
.بهم نامه نوشته
.ميخوام جوابش رو شخصاً بدم
845
01:23:42,459 --> 01:23:47,126
.لااقل با خودتون تپانچه داشته باشيد
.آخه عينهو سگِ هار شده
846
01:23:47,251 --> 01:23:50,376
.مرتيکه فقط ميخواد هر چه بيشتر بابتِ دخترش تلکهام کُنه
.بارِ اولم نيست که اينجور مسائل رو حلوفصل ميکُنم
847
01:23:50,709 --> 01:23:53,834
.ديگه ميرم -
.لطفاً مراقب باشيد، جنابِ رئيس -
848
01:24:15,584 --> 01:24:17,709
!«مالينوفسکي»
849
01:24:23,792 --> 01:24:26,709
!«مالينوفسکي»
850
01:24:27,667 --> 01:24:32,376
حالا ديگه برايِ من
نامه مينويسي؟
851
01:24:33,167 --> 01:24:37,584
چه بلايي سرِ «زوشکا» آوردي؟ -
خُب حالا چي ميخواي؟ -
852
01:24:37,584 --> 01:24:43,626
هيچي، فقط مزدت رو کفِ دستت
!ميذارم پستفطرت! بيشرف
853
01:25:41,501 --> 01:25:44,042
اشتاين»، يکشنبه بعد از ظهر»
تويِ مجلس ساز زديد؟
854
01:25:44,042 --> 01:25:48,751
.صبر کُن، برات تعريف ميکُنم -
چه قطعهاي رو زديد؟ -
855
01:25:49,084 --> 01:25:51,834
«قسمتي از سوناتِ «دو ديز مينورِ
.بتهوون» رو زديم»
856
01:25:51,834 --> 01:25:54,251
.خيلي خوب و هماهنگتر از دفعهيِ قبل اجرا کرديم -
جداً؟ -
857
01:25:54,251 --> 01:25:57,751
... و نميتوني تصورش رو بکُني که -
!«اشتاين»! حسابِ «آيشنر» و «پهرهتز» -
858
01:25:57,751 --> 01:26:01,626
،چهار، هفده، پنج
.ضبطِ اموال تا 6 هزار
859
01:26:01,626 --> 01:26:05,542
.تا 6 هزار؟ لازم نيست چک کُنيد
!ايشون حافظهيِ معرکهاي داره
860
01:26:05,542 --> 01:26:08,209
و بعدش قطعهاي رو تمرين کرديم
.که اخيراً ساختم
861
01:26:08,209 --> 01:26:10,792
چي ساختي؟ «پولکا» يا «والس»؟ -
... نه جانم، من که برايِ رقصيدن -
862
01:26:10,792 --> 01:26:14,917
.و خيمهشببازي آهنگ نميسازم -
پس چي ساختي؟ اُپرا؟ -
863
01:26:14,917 --> 01:26:19,126
نه، قطعهاي که حاويِ
... بعضي از عناصرِ سوناتـه
864
01:26:20,251 --> 01:26:24,042
ولي سونات نيست. قسمتِ اولش شهري رو مجسم ميکُنه
... که رفتهرفته آرام ميگيره
865
01:26:24,042 --> 01:26:29,792
و به خواب ميره. گوشت با منه؟
... سکوتيست مملو از
866
01:26:29,917 --> 01:26:33,209
زمزمهاي ملايم
.که ويلنها مينوازند
867
01:26:33,209 --> 01:26:36,959
،رويِ اين متن، فلوت
ملوديِ مؤثري رو شروع ميکُنه؛
868
01:26:36,959 --> 01:26:39,876
،نوايي همچون نالهيِ درختانِ سرمازده
... شِکوهيِ مردمانِ بيپناه
869
01:26:39,917 --> 01:26:42,167
!«ويلچِک» -
... ماشينهايِ خسته -
870
01:26:42,167 --> 01:26:46,251
!«ويلچِک» -
.و التماسِ جانوراني که فردا ذبح ميشند -
871
01:26:48,709 --> 01:26:50,792
.اشتاين»، رئيس سراغت رو ميگيره» -
خيلي وقته رويِ اين قطعه کار ميکُني؟ -
872
01:26:50,792 --> 01:26:54,667
.از حدودِ يک سال پيش. حتماً يکشنبه بيا
.قراره هر سه قسمت رو بزنيم
873
01:26:57,292 --> 01:26:59,959
،خبرِ تازه چي هست
آقايِ «اشتاين»؟
874
01:27:04,042 --> 01:27:07,751
.ديروز «ويکتور هوگو» فوت کرد -
چقدر ارث گذاشته؟ -
875
01:27:07,876 --> 01:27:11,959
.شش ميليون فرانک -
مبلغِ زيباييست. کجا و به چه نحو؟ -
876
01:27:12,501 --> 01:27:15,001
،در صندوقِ بازنشستگيِ فرانسه با بهرهيِ 3 درصد
.به اضافهيِ سهامِ کانالِ سوئز
877
01:27:15,001 --> 01:27:17,376
.اوراقِ فوقالعاده معتبري هستند
کسبوکارش چي بوده؟
878
01:27:17,376 --> 01:27:21,167
.ادبيات -
چي گفتيد؟ ادبيات؟ -
879
01:27:21,167 --> 01:27:24,459
بله، او واقعاً شاعرِ بزرگي بود؛
.و همينطور نويسندهاي بزرگ
880
01:27:24,459 --> 01:27:26,292
آلماني بود؟ -
.فرانسوي -
881
01:27:26,292 --> 01:27:32,001
!اوه، درسته! فراموش کرده بودم
... مري» برام بخشهايِ قشنگي از رُمانش»
882
01:27:32,001 --> 01:27:36,751
آتش دربرابرِ شمشير» رو»
!خونده بود
883
01:27:37,792 --> 01:27:40,834
شنيدم پيانو ميزنيد؟
884
01:27:41,626 --> 01:27:44,376
«از کنسرواتوارِ «لايپزيگ
... و کلاسِ پيانويِ
885
01:27:44,376 --> 01:27:45,751
«استادانِ «وين
.مدرک گرفتم
886
01:27:45,917 --> 01:27:49,459
من رو ميبخشيد، جنابِ رئيس؛
.مجبورم زود مرخص بشم، آخه کُلي کار دارم
887
01:27:49,834 --> 01:27:54,084
.کار که فرار نميکُنه
.بذار مطلبي رو برات توضيح بدم
888
01:27:54,084 --> 01:27:59,167
خواستم بگم اين فشفشِ دائميِ گاز
... و جرنگجرنگِ پُشتِ سرِ همِ
889
01:27:59,167 --> 01:28:02,209
،استکانهايِ چاي
.با اعصابم بازي ميکُنه
890
01:28:02,834 --> 01:28:09,084
جنابِ رئيس، ما صبحها اونقدر زود ميآييم سرِ کار
.که همگي تازه همينجا ناشتايي ميخوريم
891
01:28:09,084 --> 01:28:14,667
.رويِ گاز آب ميجوشونيد و چاي دم ميکُنيد
!پولِ گاز رو کي ميده؟ من ميدم
892
01:28:14,751 --> 01:28:18,959
آيا اين اصلاً هيچ معني داره؟
.از امروز پولِ گاز پايِ خودتونه
893
01:28:18,959 --> 01:28:23,667
.بنده به همکاران اطلاع ميدم -
.پيشنهادِ من به نفعِ شماست -
894
01:28:23,959 --> 01:28:28,334
چون در وضعِ فعلي، همهيِ آقايون خجالت ميکِشند
... از اينکه چاي بخورند؛ مدام وجدانشون معذبه
895
01:28:28,334 --> 01:28:32,126
چون پولِ گاز با منه. ولي وقتي
... پولِ گاز رو خودشون بپردازند
896
01:28:32,126 --> 01:28:36,084
.ديگه نه خجالت داره و نه ناراحتي
.ميتونند با شهامت تويِ چشمِ من چشم بدوزند
897
01:28:36,209 --> 01:28:41,709
از لحاظِ اصولِ اخلاقي هم صحيحتره، آقايِ «اشتاين»؛
!خيلي صحيحتر
898
01:28:48,876 --> 01:28:51,209
.جنابِ رئيس، تلفني احضار فرموديد
.البته خودم داشتم خدمت ميرسيدم
899
01:28:51,209 --> 01:28:55,584
،پس اول زود برسيم به کارِ شما
... چونکه مطلبِ من
900
01:28:55,584 --> 01:28:59,876
.خيلي ظريف و خصوصيست
901
01:28:59,876 --> 01:29:03,292
قضيه اينه که
... «شرکتِ «آدلر و شرکا
902
01:29:03,292 --> 01:29:07,001
.برايِ تأمينِ پشمِ موردِ نيازش به من مراجعه کرده
... خُب، پشم رو ميشه تهيه کرد
903
01:29:07,001 --> 01:29:10,042
.منتها نياز به پول داره -
... بسيار خُب، بهتون وام ميدم -
904
01:29:10,042 --> 01:29:14,084
و با هم شريک ميشيم. قبول؟ -
.يعني مثلِ هميشه شريکِ 15 درصد سود ميشيم -
905
01:29:14,084 --> 01:29:17,709
چه مبلغ لازم داريد؟ -
.«مبلغِ 30 هزار مارک حواله به «لايپزيگ -
906
01:29:49,792 --> 01:29:52,042
پيشرفتِ کارخونهتون چطوره؟
907
01:29:52,917 --> 01:29:55,959
تا يک ماه ديگه ميره زيرِ سقف؛
... حدودِ 3 ماه، مونتاژِ ماشينها طول ميکِشه
908
01:29:55,959 --> 01:29:58,001
و ماه اکتبر
.راهاندازي ميکُنيم
909
01:29:58,084 --> 01:30:02,584
!آفرين! عجب سرعتي! خوشم اومد
!راهورسمِ «لودز» همينه! زيباست
910
01:30:02,792 --> 01:30:09,167
البته من شخصاً از «بورويتسکي» خوشم مياد؛
.ولي ناچارم ناراحتش کُنم
911
01:30:09,167 --> 01:30:14,001
و از اين بابت واقعاً متأسفم؛
... بهقدري متأسفم
912
01:30:14,001 --> 01:30:18,001
که ميخوام از شما خواهش کُنم
.از طرفِ من ازش عذرخواهي کُنيد
913
01:30:18,417 --> 01:30:22,084
موضوع از چه قراره؟ -
.مجبور شدم اعتبارم رو ببندم -
914
01:30:22,584 --> 01:30:27,251
.از جايِ ديگهاي اعتبار ميگيريم -
... همينطوره، و برايِ همين متأسفم که -
915
01:30:27,292 --> 01:30:30,584
خودم نميتونم
.طرفِ معاملهيِ شما باشم
916
01:30:30,751 --> 01:30:35,667
،ولي بينِ خودمون بمونه
... «دوستانه ميپرسم، آقايِ «موريتس
917
01:30:35,667 --> 01:30:39,209
«شراکت با «بورويتسکي
چه فايدهاي برايِ شما داره؟
918
01:30:39,209 --> 01:30:41,917
مگه شما خودتون مستقلاً نميتونيد
کارخونه تأسيس کُنيد؟
919
01:30:42,001 --> 01:30:47,667
!من پولم کجا بود -
.اينکه نه دليل ميشه و نه بهانه -
920
01:30:47,667 --> 01:30:53,501
چون پول رو خيليها دارند؛ ولي شما بجاش
.هوشِ فوقالعاده داريد و بهعلاوه موردِ اعتماد هستيد
921
01:30:53,501 --> 01:30:58,876
مثلاً چرا من الان حاضر شدم هنوز حرف از دهنتون درنيومده
اون 30 هزار مارک اسکناسِ بيزبان رو در اختيارتون بذارم؟
922
01:30:59,001 --> 01:31:03,584
چرا با شما مثلِ پسرم رفتار ميکُنم؟
اصلاً چي دارم ميگم؟ مثلِ پسرم؟
923
01:31:03,584 --> 01:31:07,959
!مثلِ پسرم و دخترم، با همديگه
... چونکه شما رو خوب ميشناسم
924
01:31:07,959 --> 01:31:12,251
و ميدونم همين اعتمادکردن به شما
.ده درصد سود عايدم ميکُنه
925
01:31:12,251 --> 01:31:16,167
!هفت و نيم درصد -
آخه مقصودِ شريکتون از "ارتقاءِ سطحِ کيفيِ توليد" چيه؟ -
926
01:31:16,167 --> 01:31:19,292
"«يا "پاياندادن به توليدِ اجناسِ بنجل در «لودز
يعني چي؟
927
01:31:19,626 --> 01:31:23,334
!بله، اينها حرفهايِ خودشه
!حرفهايي بسيار ابلهانه
928
01:31:24,501 --> 01:31:29,876
ظاهراً آقا دلش ميخواد رويِ دستِ
... «تسوکر»، «شايا»، «بوخهولتس»
929
01:31:29,876 --> 01:31:33,084
.و بقيهيِ کارخونهدارهايِ «لودز» بلند بشه
و ميدونيد چرا؟
930
01:31:33,376 --> 01:31:38,001
: چون مقصودِ لهستانيها اينه که بتونن بگن
"... شما بنجل توليد ميکُنيد"
931
01:31:38,001 --> 01:31:42,876
،حقه و نيرنگ ميزنيد، کارگرها رو استثمار ميکُنيد"
"... اما «بورويتسکي» و ما لهستانيها
932
01:31:42,876 --> 01:31:47,792
".کارخونهاي داريم که خوبومنظم و با صداقتودرستي ادارهاش ميکُنيم"
.اوه، من ميتونم آيندهيِ دور رو ببينم
933
01:31:48,042 --> 01:31:51,959
!خنده نداره
!اين پيشبينيها بادِ هوا نيست
934
01:31:52,292 --> 01:31:57,876
،من اين جماعت رو خوب ميشناسم
... ميدونم که ما نميتونيم با لهستانيها رقابت کُنيم
935
01:31:57,876 --> 01:32:00,459
چون تمامِ مملکت
.پُشتِ سرشون خواهد بود
936
01:32:00,542 --> 01:32:04,876
و به همين دليله که بايد
.کلکِ «بورويتسکي» رو کَند
937
01:32:05,001 --> 01:32:08,626
بله، کاملاً. اما در صورتيکه سرمايهيِ من
... پيشِ «بورويتسکي» بيشتر سود بده
938
01:32:08,626 --> 01:32:12,959
.خُب ميرم دنبالش -
!منطقِ کاملاً درستِ بازار -
939
01:32:12,959 --> 01:32:17,042
منتها از همين حالا بهتون قول ميدم
... سرمايهتون سود که نميده هيچ
940
01:32:17,042 --> 01:32:20,709
.احتمال داره همهاش رو از دست بديد
.من خير و صلاحِ شما رو ميخوام
941
01:32:20,709 --> 01:32:24,209
فقط عقيدهيِ خودم و نظرِ بقيهيِ همشهريهايِ
.لودز» رو به گوشتون رسوندم»
942
01:32:24,251 --> 01:32:28,834
.ديگه با اجازهتون مرخص ميشم
.از نصايحتون متشکرم
943
01:32:28,834 --> 01:32:34,042
«تا ببينم چه ميشه. پس «بورويتسکي
پيشِ شما حتي يک شاهي اعتبار نداره؟
944
01:32:34,042 --> 01:32:37,542
«آخه نميتونستم بخاطرِ «بورويتسکي
.کارخونهدارهايِ خودي رو از خودم برنجونم
945
01:32:37,542 --> 01:32:40,542
!تباني -
چه تبانياي؟ اين حرفها چيه؟ -
946
01:32:40,542 --> 01:32:43,209
،اين تباني نيست
!دفاع از خوده و منافعِ خودي
947
01:32:43,209 --> 01:32:47,042
اگه هرکسِ ديگهاي
... بجايِ «بورويتسکي» بود
948
01:32:47,042 --> 01:32:50,709
تا بحال بيسروصدا
.سرش رو زيرِ آب کرده بودند
949
01:32:50,709 --> 01:32:53,917
منتها خودتون مستحضريد که ايشون
.در رشتهيِ تخصصيش برجستهست
950
01:32:53,917 --> 01:32:56,459
«و حتماً ميدونيد که در پيشرفتِ «بوخهولتس
چقدر مؤثر بوده؟
951
01:32:57,959 --> 01:33:00,251
.کاملاً صحيحه
952
01:33:04,959 --> 01:33:08,167
و به همين دلايل
.ممکنه موفق هم بشه
953
01:33:12,167 --> 01:33:15,501
هي! همچين پولي رو با اين سرعت
از کجا جور کردي؟
954
01:33:15,501 --> 01:33:19,667
،خُب، اين رازِ منه
.و جايزهام
955
01:33:20,042 --> 01:33:24,959
ماکس»، از چهرهات ميخونم که»
!مرتکبِ يه شرارتِ جديد شدي
956
01:33:24,959 --> 01:33:30,251
.«دست از سرم بردار، «موريتس
.بالاخره تونستم پول رو از پدرم بگيرم
957
01:33:31,542 --> 01:33:35,167
ولي کارخونه يک سال هم دوام نمياره؛
... و اگه کارخونه بخوابه
958
01:33:35,167 --> 01:33:40,126
.پيرمرد هم زندهموندني نيست
... ميدونم که پيرمرد و کارخونه
959
01:33:40,459 --> 01:33:42,667
.با هم سقوط ميکُنند
.کاملاً واضحه
960
01:33:42,667 --> 01:33:46,584
.خُب از رويِ جنازهاش رد ميشي و به هدفت ميرسي
.پول رو بده بياد
961
01:33:46,584 --> 01:33:50,001
.برو کنار
962
01:33:52,126 --> 01:33:56,001
لااقل ميتوني خودت رو با اين تسکين بدي
.که پدرت شرافتمندترين مردِ «لودز»ـه
963
01:33:56,001 --> 01:34:00,709
.بله، بله
.و اين هم انگشترِ الماسم
964
01:34:15,959 --> 01:34:17,959
.«خيلهخُب، «موريتس
965
01:34:19,917 --> 01:34:22,376
.حالا بايد دعا کُنيم که موفق بشي -
.خداحافظ -
966
01:34:22,376 --> 01:34:25,917
.به سلامت
967
01:34:26,792 --> 01:34:31,834
!خداحافظ -
!خداحافظ! موفق باشي -
968
01:34:32,542 --> 01:34:37,459
،اين 200 روبل رو بديد به اون زنک
.وگرنه ماجرا رو به دادگاه ميکِشونه
969
01:34:39,209 --> 01:34:41,209
«جنابِ رئيس، بارون «اسکار مهير
.اجازهيِ ملاقات ميخوان
970
01:34:41,209 --> 01:34:42,709
ميگن کارِ خصوصيِ مهمي
.با شما دارن
971
01:34:42,834 --> 01:34:49,001
بارون «اسکار مهير» ميتونه با سگم
.کارِ مهمي داشته باشه نه با خودم
972
01:34:50,292 --> 01:34:51,917
.هورن»، هر چي ميگم بنويس»
973
01:34:53,459 --> 01:34:56,626
وقتي باهات حرف ميزنم
!سريع بجنب
974
01:35:01,042 --> 01:35:02,251
!خوابت نبره
975
01:35:02,292 --> 01:35:04,209
بهت پول نميدم
.که بگيري بخوابي
976
01:35:06,042 --> 01:35:07,334
!يالا ببينم، عجلهکُن
977
01:35:08,251 --> 01:35:10,042
بلد نيستم
.با هر دو دست بنويسم
978
01:35:10,251 --> 01:35:12,667
گاهي وقتها
.گُندهتر از دهنت حرف ميزني
979
01:35:13,126 --> 01:35:15,834
.جورِ ديگهاي بلد نيستم حرفبزنم -
.مجبوري ياد بگيري -
980
01:35:15,834 --> 01:35:19,626
.چون من تحملش رو ندارم -
.قضيه برام عليالسويهست -
981
01:35:19,667 --> 01:35:21,959
اين رو به چهکسي گفتي؟ -
.به شما، جنابِ رئيس -
982
01:35:21,959 --> 01:35:26,584
.آقايِ «هورن»، مراقبِ حرفزدنت باش
.صبرِ من زياد نيست. دارم هشدار ميدم
983
01:35:26,876 --> 01:35:29,001
لزومي نداره بدونم صبرِ شما چقدره؛
.ربطي به من نداره
984
01:35:29,001 --> 01:35:32,751
«حرفم رو قطعنکُن! وقتي «بوخهولتس
!حرف ميزنه، تو ساکت باش
985
01:35:32,876 --> 01:35:36,376
«دليلي نداره وقتي «هورن
... حرف ميزنه
986
01:35:36,376 --> 01:35:42,876
.بوخهولتس» ساکت نباشه» -
!تو ديگه اينجا کاري نداري. اخراجت ميکُنم -
987
01:35:57,542 --> 01:36:02,042
شاشيدم به هيکلِ شما
!و اين کارِتون
988
01:36:02,167 --> 01:36:04,501
ميدم از اينجا
!بندازنت بيرون
989
01:36:05,542 --> 01:36:11,042
!امتحان کُن، مرتيکهيِ رذل -
!کوندِل»! بندازش بيرون» -
990
01:36:11,584 --> 01:36:14,209
،آگوست»، جلو نيا»
... وگرنه
991
01:36:14,209 --> 01:36:17,584
دندههايِ تو و آقات رو
!با هم خُرد ميکُنم
992
01:36:18,167 --> 01:36:21,876
!لعنت بر شيطان
!پرتشکُن بيرون
993
01:36:22,209 --> 01:36:24,417
!خفهشو، دزدِ بيهمهچيز
994
01:36:25,709 --> 01:36:28,584
!راهزنِ سرِ گردنـه
!نخير، حرفم رو قطعنکُن
995
01:36:29,626 --> 01:36:32,876
من هيچ علاقهاي ندارم به اينکه
!تو صبور هستي يا نه
996
01:36:33,084 --> 01:36:35,709
نيازي ندارم به دونستنِ اينکه
!صبرِت چقدره
997
01:36:35,709 --> 01:36:39,667
،خفهشو! پوزهيِ آلمانيت رو ببند
!شغالِ کثيف
998
01:36:39,792 --> 01:36:44,001
!حالا اين من هستم که حرف ميزنم! اين «هورن»ـه که حرف ميزنه
... و تو به حرفهام گوش خواهي داد
999
01:36:44,001 --> 01:36:47,126
مادامي که اينجا ايستادم
!و صحبت ميکُنم
1000
01:36:47,126 --> 01:36:50,042
خفهشو! حالا اين من هستم
!که حرف ميزنم
1001
01:36:50,709 --> 01:36:52,917
!تويِ صحبتم نپر
1002
01:36:52,917 --> 01:36:56,709
بهت هشدار ميدم! من هيچ نيازي ندارم به
!دونستنِ اينکه صبرِت چقدره
1003
01:36:56,709 --> 01:37:00,417
!برام کاملاً عليالسويهست
!حرفم رو قطعنکُن
1004
01:37:00,417 --> 01:37:03,792
هيچ دليلي نميبينم وقتي تو داري حرف ميزني
!من ساکت باشم
1005
01:37:03,792 --> 01:37:07,084
و هيچ علاقهاي ندارم به اينکه
!تو صبور هستي يا نه
1006
01:37:07,084 --> 01:37:09,626
!وقت بخير
1007
01:37:17,834 --> 01:37:22,376
!«آگوست» -
.بله، قربان -
1008
01:37:30,959 --> 01:37:36,376
هورن» کجا رفت؟» -
.عاليجناب، شما بيرونش کرديد و ايشون هم رفتن -
1009
01:37:36,792 --> 01:37:43,292
مگه دستور ندادم اون سگ رو بندازي بيرون؟
چرا اطاعت نکردي؟
1010
01:37:43,292 --> 01:37:46,584
.عاليجناب، آخه خودش که رفت بيرون -
!خفهشو -
1011
01:38:26,167 --> 01:38:28,292
اينجا تازه چه خبر؟
1012
01:38:29,167 --> 01:38:31,292
،کار و توليد، قربان
.مثلِ معمول
1013
01:38:32,042 --> 01:38:34,334
.خوبه
خبرِ ديگهاي نيست؟
1014
01:38:35,501 --> 01:38:40,584
.ماشينها امروز خيلي بيسروصدا کار ميکُنند -
!مثلِ هميشه کار ميکُنند -
1015
01:39:00,417 --> 01:39:03,001
!«آگوست»
1016
01:40:52,917 --> 01:40:55,084
اگه تويِ اين کسبوکار شکست بخوريم چي؟
.آخه ورشکستگيها روزمره شده
1017
01:40:55,084 --> 01:40:57,251
البته اوضاع بحرانيه، ولي علائمي از
.بهبود هم وجود داره
1018
01:40:57,251 --> 01:41:00,042
،با توجه به کِشتِ پائيزه در روسيه
... فراوانيِ غله در پيش داريم
1019
01:41:00,042 --> 01:41:01,959
،ولي قيمتِ گندم تنزل پيدا نميکُنه
.چون ذخايرِ داخلي تحليلرفته
1020
01:41:02,001 --> 01:41:05,084
ضمناً قراره دولت واردِ ميدان بشه
... و يک بودجهيِ صدها ميليوني رو
1021
01:41:05,084 --> 01:41:07,126
بکار بندازه و دهها هزار کارگرِ بيکار رو
.به کار بکِشه
1022
01:41:07,126 --> 01:41:08,501
.حالا خواهي ديد -
.حق با توئه -
1023
01:41:08,501 --> 01:41:11,917
،بهعلاوه، از اوايلِ پائيز، بازار بطورِ کُلي رونق ميگيره
.و وضعِ صنعتِ نساجي هم بهتر ميشه
1024
01:41:11,917 --> 01:41:13,959
پس حتي در بدترين حالت، تقاضا برايِ
.محصولاتِ کارخونهمون وجود داره
1025
01:41:13,959 --> 01:41:16,292
!«هي! «موريتس -
!«موريتس» -
1026
01:41:21,834 --> 01:41:23,667
پنبه چطور شد؟ -
... «تويِ «هامبورگ -
1027
01:41:23,667 --> 01:41:27,834
.فقط «تسوکر» و «مندلسون» داشتن خريد ميکردن
.و قيمتها فوراً تا 15 درصد بالا رفتن
1028
01:41:28,167 --> 01:41:30,001
!بياييد
1029
01:41:30,542 --> 01:41:33,792
.ولي سهامِ پنبهها افت کرده
.محمولهيِ بعديمون هم تا چند روزِ ديگه ميرسه
1030
01:41:33,792 --> 01:41:37,209
!«ببين، «کارول
!تمامش متعلق به ماست
1031
01:41:37,626 --> 01:41:40,626
!يالا، سريعتر -
!نگاهکُن، مادر! جنابِ مهندس -
1032
01:41:42,459 --> 01:41:45,042
!اوه، «سوخا»! روز بخير -
!خدا خيرتون بده، حضرتِ اشرف -
1033
01:41:47,709 --> 01:41:53,542
.اوه راستي، فردا دارم به «کوروف» ميرم
.شما رو هم همراهم ميبرم
1034
01:41:54,751 --> 01:41:58,834
!ماکس»! «ماکس»، بيا ديگه» -
!دارم ميام! دارم ميام -
1035
01:42:39,917 --> 01:42:42,126
آنکا» خانم، خودتون تنهايي هر روز»
برايِ مُرغوخروسها دانه ميپاشين؟
1036
01:42:42,126 --> 01:42:44,751
.البته، هر روز و تنهايي -
!عجب کارِ مشکلي -
1037
01:42:44,751 --> 01:42:47,542
شما شبيه هستيد به «زوسيا» در رُمانِ
.«پان تادئوش» اثرِ «ميتسکيهويچ»
1038
01:42:47,542 --> 01:42:50,459
بله، ولي «زوسيا» محضِ تفريحش
.برايِ مُرغوخروسها دانه ميپاشيد
1039
01:42:50,459 --> 01:42:51,917
.صبح بخير، پدر -
.صبح بخير -
1040
01:42:51,917 --> 01:42:53,501
و شما؟ -
من؟ -
1041
01:42:53,501 --> 01:42:57,001
.صبح بخير، آقا -
!«محضِ فروش در «لودز -
1042
01:43:02,209 --> 01:43:04,792
.صبح بخير -
.صبح بخير -
1043
01:43:04,792 --> 01:43:06,292
.صبح بخير -
.بفرماييد -
1044
01:43:06,292 --> 01:43:11,126
،بايد بگم اين پدر «شيمونِ» شما
.چکيدهيِ مهربانيه در لباسِ روحاني
1045
01:43:11,126 --> 01:43:14,001
در «کوروف»، مهرباني و شرافت
.بهترين تجارت هستن
1046
01:43:14,001 --> 01:43:17,792
جداً؟ -
.بله، اينجا گذرانِ زندگي، صادقانهست و بهدور از تقلب -
1047
01:43:18,084 --> 01:43:23,626
آقايِ «بورويتسکي»، ماجرا از اين قراره که
... من در «لودز» و در روستا
1048
01:43:23,626 --> 01:43:25,751
هرکدام
.دو اسمِ متفاوت دارم
1049
01:43:26,084 --> 01:43:30,626
بله، اوايل وقتي به «لودز» رفتم
،فقط «کارچمارِک» ناميده ميشدم
1050
01:43:30,626 --> 01:43:35,209
: آلمانيها يا يهوديها صِدام ميزدند
!هي «کارچمارِک»، بيا اينجا، دهاتي
1051
01:43:35,834 --> 01:43:38,959
،بله، اما از موقعيکه اسمورسم بههم زدم
: ديگه اينطور صِدام ميکُنن
1052
01:43:38,959 --> 01:43:41,584
،«جنابِ «کارچمارِک
ميشه لطفاً تشريف بياريد؟
1053
01:43:41,584 --> 01:43:44,709
البته من تحويلشون نميگيرم. اصلاً اونها
... به چه حقي باهام مثلِ آشغال رفتار ميکردند
1054
01:43:44,709 --> 01:43:46,917
اون عملههايِ آلماني؛
... در حاليکه من
1055
01:43:46,917 --> 01:43:49,792
پسر و نوهيِ پسريِ
... يک مزرعهدار هستم
1056
01:43:49,834 --> 01:43:53,292
.نه هر کس و ناکسي
1057
01:43:53,501 --> 01:43:57,917
،بله ... خُب، پس اون تابلوها و اثاثيه
همهشون رو ميبريد به «لودز»؟
1058
01:43:57,917 --> 01:43:59,626
.بله، بله
1059
01:43:59,626 --> 01:44:02,084
وقتي نياکانِ من سابقاً مالکِ
... مزرعهيِ خودشون بودند
1060
01:44:02,084 --> 01:44:03,792
اون آلمانيها
... رويِ چهار دست و پا
1061
01:44:03,834 --> 01:44:07,292
تويِ جنگل ميخزيدند و مثلِ خوک
!سيبزمينيِ خام ميخوردند
1062
01:44:07,542 --> 01:44:10,126
.«آفرين به شما، آقايِ «کارچمارِک -
!دارم حقيقت رو عرض ميکُنم -
1063
01:44:10,126 --> 01:44:14,834
«تمامِ اون «مولر»ها و «بوخهولتس»هايِ «لودز
... و تمامِ اون اشرافزادهها
1064
01:44:14,834 --> 01:44:17,334
«اگه «کارچمارِک
... شاهشون بشه
1065
01:44:17,376 --> 01:44:18,834
بايد براشون
!مايهيِ افتخار باشه
1066
01:44:19,334 --> 01:44:22,501
.صبح بخير -
.صبح بخير -
1067
01:44:23,459 --> 01:44:28,001
.نميدونستم که خريدار، شماييد
... کارول» گفت يک نفر ميخواد ملکِ «کوروف» رو بخره»
1068
01:44:28,126 --> 01:44:31,084
ولي به اسمِ ديگهاي
.اشاره کرد
1069
01:44:31,376 --> 01:44:34,959
کمي قهوه ميل دارين؟ -
اوه متشکرم، خانم. داغه؟ -
1070
01:44:34,959 --> 01:44:36,751
.خيلي داغه. تقريباً جوشه
!«کاتارژينا»
1071
01:44:36,751 --> 01:44:39,376
،قهوهيِ سرد به درد نميخوره
!مفتش گرونه
1072
01:44:39,376 --> 01:44:44,209
.ميبينم که اطلاعاتِ زيادي دربارهيِ قهوه دارين -
.اوه، آدم احتياجداره که اين آبزيپو رو تمامِ مدت بخوره -
1073
01:44:45,084 --> 01:44:50,751
،موقعي که مشغولِ کسبوکار هستيد يا داريد گپ ميزنيد
.قهوهيِ تلخ بهترينه
1074
01:44:51,834 --> 01:44:57,417
.خودم قصدِ برگشت به روستا رو ندارم
.پسرم داره ازدواج ميکُنه، برايِ اونه که ميخرم
1075
01:45:01,376 --> 01:45:03,917
.راستش، اون مغزِ تجارت نداره
1076
01:45:10,751 --> 01:45:15,917
.براش تويِ «لودز» هيچ موردِ استفادهاي ندارم
.پس براش ملک ميخرم تا ارباب بشه
1077
01:45:28,792 --> 01:45:31,667
،اگه همچين تشييعجنازهاي ميخواي
.مجبوري تغييرِ مذهب بدي
1078
01:45:31,667 --> 01:45:34,001
.ولي تو که از مذهبِ پروتستانيسم خوشت نمياد -
!واقعاً هم همينطوره -
1079
01:45:34,001 --> 01:45:35,542
و هرگز هم بهش
.تغييرِ مذهب نميدم
1080
01:45:35,542 --> 01:45:37,709
چرا؟ -
... من آدميام که -
1081
01:45:38,042 --> 01:45:39,626
عاشقِ چيزهايِ زيبا هستم
.و بهشون احتياج دارم
1082
01:45:39,626 --> 01:45:41,834
ميخوام تشييعجنازهاي حتي بهتر از
.بوخهولتس» داشته باشم»
1083
01:45:42,126 --> 01:45:45,626
،بله، وقتي تمامِ هفته رو بهسختي کار ميکُنم
.نياز دارم که شنبه و يکشنبه حسابي استراحت کُنم
1084
01:45:45,626 --> 01:45:50,792
دلم ميخواد برايِ نماز و دعاخوندن، برم به يک مکانِ قشنگ
... همراه با تابلوهايِ زيبا، مجسمههايِ زيبا
1085
01:45:51,834 --> 01:45:54,376
،معماريِ زيبا
... مراسمِ زيبا
1086
01:45:54,376 --> 01:45:56,959
.و سرود و موسيقيِ قشنگ
1087
01:45:56,959 --> 01:46:01,167
،معلومه که از مراسماتِ ما خوشش مياد
... از رنگها، عطرها
1088
01:46:01,167 --> 01:46:03,542
.ناقوسها و آوازخوانيها -
!البته -
1089
01:46:03,542 --> 01:46:05,959
،و موقعيکه پايِ موعظه ميشينه
.بهتره لااقل کسلکُننده نباشه
1090
01:46:05,959 --> 01:46:07,376
.درسته -
... تو دوستداري -
1091
01:46:07,376 --> 01:46:10,959
،به نطقي باظرافت گوش بدي دربارهيِ معنويات
.و با زبانِ فصيح
1092
01:46:10,959 --> 01:46:13,292
،طوريکه روحِ آدم رو شاد کُنه
.و ميل به زندگي بوجود بياره
1093
01:46:13,292 --> 01:46:16,042
آخه از کليسايِ پروتستان چي عايدم ميشه؟
... چهار تا ديوارِ لُخت و يه اندرونيِ خالي
1094
01:46:16,042 --> 01:46:18,834
درست عينِ دکاني که قراره
.درش رو تخته کُنند
1095
01:46:18,834 --> 01:46:23,334
و واعظ بالايِ منبر بهشکلِ نامطبوعي مدام دربارهيِ
.جهنم و روزِ قيامت دادِ سخن ميده
1096
01:46:23,334 --> 01:46:27,334
اصلاً مگه من ميرم کليسا که زجر بکِشم؟
!آخه آدم اعصاب داره! دهاتي که نيستيم
1097
01:46:27,334 --> 01:46:31,876
بههرحال اصلاً خوشم نمياد خودم رو
.با سخنانِ کسالتآور عذاب بدم
1098
01:46:31,959 --> 01:46:34,376
ضمناً من اصولاً بايد بدونم
.با چهکسي طرف هستم
1099
01:46:34,542 --> 01:46:40,417
آخه پروتستانيسم که نشد نهادِ مذهبي؟ ها؟
!ولي پاپ، چرا! کاملاً معتبره
1100
01:46:40,792 --> 01:46:42,001
.الان برميگردم
1101
01:46:42,001 --> 01:46:44,126
فکر کُنم آخرش يه بچهمسيحيِ
!معمولي ازت درمياد
1102
01:46:51,917 --> 01:46:54,667
امروز به کارگرهايِ زيادي
.مرخصيِ با حقوق دادند
1103
01:46:54,667 --> 01:46:57,834
اشتباه ميکُنيد. فقط دستمزدِ
.نصفِ روز رو ميگيرند
1104
01:46:57,834 --> 01:46:59,709
صرفاً همينقدر
... حقِ استراحت و دعا
1105
01:47:00,251 --> 01:47:03,667
.برايِ اون مرحوم رو دارند
1106
01:47:03,667 --> 01:47:07,292
.«نزديکتر بيا، «کارل -
اينجور خوبه؟ -
1107
01:47:08,584 --> 01:47:11,792
.کارل»، من بايد ببينمت» -
.بسيار خُب -
1108
01:47:11,792 --> 01:47:14,209
!حتماً بيا
1109
01:47:15,876 --> 01:47:20,709
اينطوري خرجِ کفنودفن رو هم تا حدودي
.از جيبِ کارگرها تأمين ميکُنند
1110
01:47:20,709 --> 01:47:24,709
من هم ديگه بايد به فکرِ
.تنظيمِ وصيتنامه باشم
1111
01:47:24,709 --> 01:47:30,001
اوه، چي داريد ميگيد؟
.بوخهولتس» از شما خيلي مسنتر بود»
1112
01:47:30,001 --> 01:47:36,667
،بوخهولتس» مُرده! فکرش رو بکُنيد»
... مالومکنت، اسمورسم، ميليونها پول
1113
01:47:36,667 --> 01:47:39,959
.و حتي لقبِ «کُنت» داشت
!ولي مُرده
1114
01:47:41,084 --> 01:47:43,251
اونوقت من که آسوپاس هستم
... و فردا
1115
01:47:43,292 --> 01:47:46,084
،سفتههام برگشت ميخورن
!هنوز زندهام
1116
01:47:46,792 --> 01:47:48,209
!خداوند بخشنده و مهربانه
1117
01:47:49,334 --> 01:47:51,751
!خيلي مهربان
1118
01:47:58,459 --> 01:48:03,292
ميدونيد، «بوخهولتس» مبالغِ هنگفتي برايِ
.خيريه و کمک به مردم وقف کرده بود
1119
01:48:04,209 --> 01:48:08,917
.اين شايد خندهدار بهنظر برسه
.ولي «بوخهولتس» آدمِ احمقي نبود
1120
01:48:16,709 --> 01:48:21,667
!جنابِ رئيس! يه تلگراف
!پنبه
1121
01:48:21,834 --> 01:48:26,292
!آخ، آخ! دور بزن! برگرد خونه
!بيسروصدا برگرد خونه
1122
01:48:26,292 --> 01:48:29,042
!صداش رو درنيار -
!بله، بله! چَشم -
1123
01:48:31,792 --> 01:48:33,959
!جنابِ رئيس! پنبه
!حقِ گمرکيش افزايش پيدا کرده
1124
01:48:34,001 --> 01:48:37,584
چي داري ميگي؟ کِي؟
!دور بزن! دور بزن! زود باش
1125
01:48:37,584 --> 01:48:40,084
!بريم دفتر
!سريع باش
1126
01:48:47,792 --> 01:48:52,292
تسوکر»! خبردار شدي که پنبه»
چه وضعي پيدا کرده؟
1127
01:48:52,376 --> 01:48:55,126
خُب، چه دخلي به من داره؟
1128
01:48:55,542 --> 01:48:58,334
مگه خبرِ مربوط به
تعرفههايِ جديدِ پنبه رو نخوندي؟
1129
01:48:58,334 --> 01:49:04,542
.حالم امروز خوش نيست. کمي غصه دارم
.اونوقت تو اومدي باهام از پنبه حرف ميزني
1130
01:49:06,376 --> 01:49:12,334
موريتس»، حالت چطوره؟» -
!مثلِ قيمتِ امروزِ پنبه -
1131
01:49:14,209 --> 01:49:18,209
يعني که خيلي خوب؟ -
!يعني عالي -
1132
01:49:18,501 --> 01:49:20,209
اطلاعيهيِ نرخِ جديدِ
باربري رو ديدي؟
1133
01:49:20,209 --> 01:49:23,209
اوه، تمامِ متنش رو از 3 هفته پيش
!فوتِ آب هستم
1134
01:49:23,417 --> 01:49:25,501
!مهمل نباف
.تازه همين الان منتشر شده
1135
01:49:25,501 --> 01:49:27,209
،با اين حال
.رويِ حرفم ميايستم
1136
01:49:27,209 --> 01:49:29,542
يعني چي؟ تو خبر داشتي
و ازش استفاده نکردي؟
1137
01:49:29,542 --> 01:49:31,042
کي گفته استفاده نکردم؟
من رو چي فرض کردي؟
1138
01:49:31,042 --> 01:49:32,876
بپرس تا بگم که
... «من و «بورويتسکي
1139
01:49:34,959 --> 01:49:38,751
،چقدر پنبه تويِ انبار، چقدر تويِ ايستگاه
.و چقدر از «هامبورگ» تويِ راه داريم
1140
01:49:38,751 --> 01:49:42,584
!«تو زيادي مردِ رندي، «موريتس
!دنيا بهت وفا نميکُنه
1141
01:49:42,584 --> 01:49:45,542
!نترس، ميکُنه
... چون بايد
1142
01:49:46,042 --> 01:49:50,084
خرجِ تشييعجنازهاي بهتر از
.بوخهولتس» رو دربيارم»
1143
01:51:39,292 --> 01:51:42,459
.پدر، اينجا «لودز»ـه
1144
01:52:13,459 --> 01:52:15,917
!بگيريدش -
!بگيريدش -
1145
01:52:30,417 --> 01:52:32,084
.عصر بخير -
.عصر بخير -
1146
01:52:32,084 --> 01:52:34,084
.خوشآمديد
1147
01:52:34,084 --> 01:52:38,209
.رسيديم، پدر
1148
01:52:40,709 --> 01:52:42,001
.عصر بخير
1149
01:52:42,042 --> 01:52:45,292
حالت چطوره، پسرم؟ -
.عصر بخير. بفرماييد داخل، پدر -
1150
01:52:45,417 --> 01:52:47,209
.عصر بخير
1151
01:52:49,667 --> 01:52:53,792
سفر چطور بود؟ -
.خوب بود، متشکرم -
1152
01:52:55,667 --> 01:53:00,792
... اوه، اينها ديوارهايِ کارخونهيِ منه
.کارخونهيِ ما
1153
01:53:02,876 --> 01:53:05,334
چرا اينقدر
سخت کار ميکُني؟
1154
01:53:05,459 --> 01:53:09,876
.اين واقعاً درست نيست -
.متأسفانه چارهاي ندارم. لطفاً بيا داخل -
1155
01:53:15,709 --> 01:53:19,792
اين چيه؟ -
.پول، مبلغِ 2 هزار روبل -
1156
01:53:20,834 --> 01:53:24,626
از کجا آورديش؟ -
.از قبل داشتمش. ولي چيزي بروز نميدادم -
1157
01:53:26,251 --> 01:53:30,251
.نميدونم چطوري ازت تشکر کُنم
.خيلي بهموقع به دادم رسيدي
1158
01:53:30,626 --> 01:53:36,042
.دست بردار! ممکنه کسي بياد داخل -
!تو هنوز بچهاي -
1159
01:53:36,042 --> 01:53:38,417
،آه که چقدر خوشبختم
!و چقدر عاشق
1160
01:53:38,417 --> 01:53:42,501
ساکت، بچهجون! آخه کي اينجور بلندبلند
به عشقوعاشقي اعتراف ميکُنه؟
1161
01:53:42,501 --> 01:53:45,667
!عشق که خجالت نداره
1162
01:54:27,334 --> 01:54:29,501
!«کارل»
1163
01:54:29,626 --> 01:54:31,501
با خودت تپانچه داري؟
1164
01:54:32,042 --> 01:54:33,709
بله، دارم. چرا؟ -
.خيلي خوب شد -
1165
01:54:33,709 --> 01:54:38,126
.اينطوري خيالم راحتتره -
آروم باش. از چي ميترسي؟ -
1166
01:54:38,126 --> 01:54:42,334
،نميدونم از چي
.ولي ميترسم
1167
01:54:43,292 --> 01:54:44,792
... قول ميدم که اين اطراف
1168
01:54:44,792 --> 01:54:46,792
!هيس -
.خبري از دستههايِ راهزن نيست -
1169
01:54:46,792 --> 01:54:52,542
!«هيس! «کارل
!من خيلي خوشبخت هستم
1170
01:54:53,292 --> 01:54:56,959
،قراره که بچهدار بشيم
!بچهيِ خودمونه
1171
01:54:57,251 --> 01:55:00,167
!چه سعادتي
1172
01:55:00,792 --> 01:55:02,376
بچه؟
1173
01:55:02,459 --> 01:55:07,209
کارل»! حالا ديگه بايد»
!برايِ هميشه کنارت بمونم! تا ابد
1174
01:55:07,709 --> 01:55:10,001
.اين فکرها جنونآميزه -
!«کارل» -
1175
01:55:10,001 --> 01:55:15,667
مگه عشق خودش نوعي جنون نيست؟ -
.بله، هست -
1176
01:55:19,626 --> 01:55:24,084
!کارل»! من خيلي عاشقتم»
!از دستم عصباني نباش
1177
01:55:24,084 --> 01:55:28,834
کارل»! اونقدر ميترسم تو رو از دست بدم»
.که بيتاب ميشم
1178
01:55:28,834 --> 01:55:31,292
نه، لزومي نداره
.نگران باشي
1179
01:55:38,626 --> 01:55:50,959
،چشمانت روز و شب در آن راستا
... دوخته گشتهاند پروردگارا
1180
01:55:50,959 --> 01:56:03,417
،که دهي ضعفهايِ بشري را علاج و شفا
.به ياري و مساعدتِ خود اي قادرِ توانا
1181
01:56:03,417 --> 01:56:16,042
،که دهي ضعفهايِ بشري را علاج و شفا
.به ياري و مساعدتِ خود اي قادرِ توانا
1182
01:56:19,126 --> 01:56:21,209
.«عصر بخير، «کارول -
.عصر بخير -
1183
01:56:21,334 --> 01:56:24,209
از شهر مياي؟
1184
01:56:24,501 --> 01:56:26,709
.طبقِ معمول
1185
01:56:36,084 --> 01:56:38,209
.مراقب باشين، خانم
1186
01:56:38,334 --> 01:56:42,042
.فعلاً مياريمش اينجا
.آخه آقايِ «کارول» خيلي خستهان
1187
01:56:42,542 --> 01:56:44,542
گرسنه نيستي؟
1188
01:56:44,751 --> 01:56:50,626
.تا چند لحظهيِ ديگه چاي حاضره
خيلي غليظ باشه، درسته؟
1189
01:56:51,959 --> 01:56:54,292
شکر چي؟
1190
01:56:54,959 --> 01:56:56,751
.بفرما، بنوش
1191
01:56:56,751 --> 01:57:02,042
کمي مربا هم ميل داري؟
.از «کوروف» آوردم، ميدوني
1192
01:57:02,042 --> 01:57:04,542
،امتحانش کُن
.مطمئنم خوشت مياد
1193
01:57:04,542 --> 01:57:09,792
اينطور که شنيدم ... اينطور که شنيدم
... هوسهايِ عجيبغريبت گُلکرده
1194
01:57:09,792 --> 01:57:12,459
و منزلمون رو تبديل به
.بيمارستان کردي
1195
01:57:12,459 --> 01:57:15,126
،آخه پسرک خونهوخونوادهاي نداره
بهنظرت بايد چکار ميکردم؟
1196
01:57:15,126 --> 01:57:18,459
بههرصورت نميبايست منزلمون رو تبديل به
.بيمارستان برايِ ولگردها بکُني
1197
01:57:18,792 --> 01:57:22,042
ولي آخه رويِ ساختمانِ کارخونهيِ تو
.اين بلا سرش اومده
1198
01:57:22,042 --> 01:57:26,126
.مفت که کار نميکرد -
اينها رو جدي ميگي؟ -
1199
01:57:26,126 --> 01:57:29,459
واقعاً فکر ميکُني بايد ميذاشتم
تويِ کوچه بمونه؟
1200
01:57:31,251 --> 01:57:36,334
تو با همهيِ امورِ ساده و روزمره
... احساساتي برخورد ميکُني. البته قشنگه
1201
01:57:36,334 --> 01:57:38,917
.اما اصلاً ضرورت نداره
1202
01:57:39,834 --> 01:57:44,584
ولي ... اين بستگي داره به حساسيتِ آدمها
.در قبالِ رنجهايِ انساني
1203
01:57:44,584 --> 01:57:47,417
نميتوني ازم توقع داشته باشي
... که به حالِ هر آدمِ بيعرضه
1204
01:57:47,417 --> 01:57:50,084
،هر سگِ چلاق
... هر گُلِ پژمرده
1205
01:57:50,084 --> 01:57:52,959
يا پروانهيِ لگدمالشدهاي
.اشکِ دلسوزي بريزم
1206
01:57:53,001 --> 01:57:58,667
،بله، ولي ... ولي پسرک سه دندهيِ شکسته
.سرِ زخمي و خونريزيِ ريوي داره
1207
01:57:59,209 --> 01:58:03,376
!اي به جهنم
!بذار بميره
1208
01:58:03,667 --> 01:58:06,876
،ظاهراً هر کاري من ميکُنم
... بهنظرت مضحک و دهاتيوار و
1209
01:58:06,876 --> 01:58:09,334
،احمقانهست
.همهچيز قابلِتمسخر و قابلِطعنهست
1210
01:58:09,667 --> 01:58:15,584
.و هر قدر برايِ من ناگوارتر باشه، خوشحالتر ميشي
غير از اينه؟
1211
01:58:24,834 --> 01:58:28,542
بايد من رو ببخشي؛
.من امروز خيلي خستهام
1212
01:58:47,876 --> 01:58:50,709
!نميتونم، نميتونم
1213
01:58:59,917 --> 01:59:03,959
.من فقط يک جسدم. ديگه زندگي نميکُنم
... ولي بايد صريحاً بهت بگم
1214
01:59:03,959 --> 01:59:08,209
.که نسبت به «آنکا» بيانصافي ميکُني
!مبادا روزي از اين کارِت پشيمون بشي
1215
01:59:08,292 --> 01:59:12,417
مگه قصدِ ازدواج باهاش رو نداري؟
... من نميتونم اين رو تحمل کُنم
1216
01:59:12,417 --> 01:59:16,042
که دخترِ فلان نزولخوار
... بانويِ اين خونه بشه
1217
01:59:16,042 --> 01:59:21,167
و حاکم بشه بر
... يادبودهايِ چهار قرنِ باشکوه
1218
01:59:21,167 --> 01:59:25,626
.و پُرافتخارِ خانوادهمون
اونوقت مردم چي ميگن؟
1219
01:59:25,626 --> 01:59:28,876
شما همهتون
،به گذشته ميخنديد
1220
01:59:29,209 --> 01:59:33,751
،به سنتها ميگيد جنازه
... به اصالت ميگيد خرافه
1221
01:59:33,751 --> 01:59:36,042
!و به فضيلت ميگيد حماقت
1222
01:59:36,042 --> 01:59:42,376
!شما بخاطرِ ثروتِ دنيوي، روحِ خودتون رو به شيطان فروختيد
!از جلويِ چشمم دور شو
1223
01:59:57,667 --> 01:59:59,751
!سريعتر، سريعتر
1224
02:00:00,084 --> 02:00:01,626
!کار کُن
1225
02:00:01,626 --> 02:00:03,084
!«موريتس»
1226
02:00:03,084 --> 02:00:06,917
.ماشينهايِ رنگرزي رو نفرستادن -
!بدش اينطرف -
1227
02:00:11,459 --> 02:00:14,251
!يهکم ديگه -
!مراقب باشيد! يواش -
1228
02:00:15,292 --> 02:00:16,626
.به انگلستان سفارش دادم
1229
02:00:16,709 --> 02:00:20,126
.کمي ديرتر ميرسن و گرونتر درمياد
.ولي بالاخره ميرسن
1230
02:00:20,251 --> 02:00:23,709
لابد نسيه نميفروشن. حالا تکليف چيه؟ -
!اين بد آلمانيها -
1231
02:00:25,876 --> 02:00:32,042
.کارول»! اين همه تجمل برامون گرون درمياد»
!اين قصر ميشه، نه کارخونه
1232
02:00:32,042 --> 02:00:34,542
!اينکه شد خميرِ شيريني، نه ملاطِ ساختماني
... من حساب کردم
1233
02:00:34,626 --> 02:00:37,626
اين طاقها برامون چند هزار روبل گرونتر از
.طاقهايِ معمولي تمام ميشه
1234
02:00:37,751 --> 02:00:42,667
نميخوام مثلِ ديگران رويِ شن ساختمان بسازم
.که بعد همهاش بريزه رويِ سرم
1235
02:00:42,667 --> 02:00:46,584
،اگه حريقي اتفاق بيفته
.فقط يک طبقه ميسوزه، نه کُلِ ساختمان
1236
02:00:46,584 --> 02:00:49,292
ولي حريق که هميشه
.حادثهيِ چندان وحشتناکي هم نيست
1237
02:00:49,292 --> 02:00:53,542
،موريتس»، بجايِ اينکه ادايِ آدمهايِ زرنگ رو دربياري»
.برو بقيهيِ پنبهها رو بفروش
1238
02:00:54,042 --> 02:00:56,834
جيبمون تقريباً خاليه
.و کارها اصلاً جلو نميره
1239
02:00:56,834 --> 02:01:01,001
نکُنه عليه ما تباني کردند؟
.هر جا تقاضايِ اعتبار ميکُنم، رد ميکُنند
1240
02:01:01,126 --> 02:01:03,459
.يه کاسهاي زيرِ نيمکاسهست
آخه مگه ميشه؟
1241
02:01:03,459 --> 02:01:08,251
با 40 هزار روبل پولِ نقد
آدم نتونه کارخونهاش رو تمام کُنه؟
1242
02:01:08,251 --> 02:01:12,834
نتونه اعتبار بگيره؟ اون هم تويِ «لودز»ي که
... بعضي از ورشکستههايِ حرفهاي
1243
02:01:12,834 --> 02:01:15,001
بدونِ يک شاهي نقد
.چه کارخونههايي ميسازند
1244
02:01:15,001 --> 02:01:18,584
آخه چهکسي تا حالا به خرجِ خودش
کارخونه ساخته؟
1245
02:01:18,584 --> 02:01:20,542
چقدر پول لازم داري؟
1246
02:01:20,917 --> 02:01:23,876
تا شنبه بايد 10 هزار روبل
.تهيه کُنم
1247
02:01:23,876 --> 02:01:28,542
.کارول»! انگار «مولر» رو فراموش کردي»
مگه خودش بهت پيشنهادِ وام نداد؟
1248
02:01:28,542 --> 02:01:31,251
فراموش نکردم، و حتم دارم که
... فقط با يک کلمه
1249
02:01:31,334 --> 02:01:33,251
گاوصندوقش رو
.چهارتاق برام باز ميکُنه
1250
02:01:33,251 --> 02:01:35,001
ولي نميتونم همون
.يک کلمه رو بگم
1251
02:01:35,001 --> 02:01:37,709
کارول»، يعني تأسيسِ کارخونه و زندگيِ آيندهات»
در گرويِ همين يک کلمهست؟
1252
02:01:37,709 --> 02:01:41,959
،خُب من اگه بجات بودم
.معطل نميکردم
1253
02:01:41,959 --> 02:01:46,334
.فعلاً که هنوز چنان اجباري در کار نيست
.«ديگه حرفش رو نزنيم، «ماکس
1254
02:01:46,334 --> 02:01:49,751
.موريتس»، تمامِ باقيموندهيِ پنبهها رو بفروش»
.وگرنه بيشتر از اين نميتونيم دوام بياريم
1255
02:01:49,751 --> 02:01:52,792
از نزولخورها هم
.قرض نميکُنم
1256
02:01:55,126 --> 02:01:57,459
بهتون ميگم که
.اين کارخونه راهميفته
1257
02:01:57,584 --> 02:02:00,667
،و قول ميدم تا من زندهام
.دوام داشته باشه
1258
02:02:00,667 --> 02:02:04,709
،اين حرفِ يک شاعره
!نه يک کارخونهدار
1259
02:02:14,751 --> 02:02:20,959
عصر بخير. حالتون چطوره؟ -
.متشکرم. خيلي ممنونم -
1260
02:02:22,084 --> 02:02:24,126
حالِ نامزدتون چطوره؟
1261
02:02:26,334 --> 02:02:27,542
!اوه، خدايِ من
1262
02:02:35,917 --> 02:02:38,209
ميبينيد که گاهي
.به قولم وفا ميکُنم
1263
02:02:38,209 --> 02:02:41,459
فهرستِ کتابهاست؟
کارِ سختي بود؟
1264
02:02:41,459 --> 02:02:43,334
،چون برايِ شما بود
.آسون بود
1265
02:02:43,334 --> 02:02:44,667
.من رو ميبخشيد -
.خواهش ميکُنم -
1266
02:02:44,667 --> 02:02:47,084
دروغ که نميگيد؟ -
... شما فکر ميکُنيد که -
1267
02:02:47,084 --> 02:02:51,167
مردها هميشه دروغ ميگن، اينطور نيست؟ -
.نميدونم -
1268
02:02:51,876 --> 02:02:54,667
چه گُلهايِ قشنگي
.عمل ميآريد
1269
02:02:55,334 --> 02:02:57,709
.همهجا رو پُر از گُل کرديد -
... به «گوتليب» ميگم -
1270
02:02:57,709 --> 02:03:01,834
.حتماً خيلي خوشحال ميشه -
البته بهش بگيد، ولي ايشون کيه؟ -
1271
02:03:01,834 --> 02:03:04,251
.باغبونمونه
... «ولي آقايِ «اشترن
1272
02:03:04,751 --> 02:03:08,126
.همسايهمون، از گُل خوشش نمياد
... هميشه ميگه اگه تويِ گُلدونهايِ خونه
1273
02:03:08,126 --> 02:03:12,792
،بجايِ گُل، سيبزميني بکاريم
.فايدهاش خيلي بيشتره
1274
02:03:13,459 --> 02:03:17,751
ولي اين حرف احمقانهست، مگه نه؟ -
.ببخشيد؟ اوه بله -
1275
02:03:17,751 --> 02:03:21,334
مادا»! چرا زودتر خبر ندادي که»
آقايِ «بورويتسکي» اينجاست؟
1276
02:03:21,334 --> 02:03:23,042
!پاپا! بيا
1277
02:03:23,834 --> 02:03:25,584
!«آقايِ «بورويتسکي
1278
02:03:25,584 --> 02:03:28,167
مامان اجازه نداد
.مزاحمِ کارِت بشم، پدر
1279
02:03:30,209 --> 02:03:31,542
.لطفاً تنهامون بذار -
.عصر بخير -
1280
02:03:31,584 --> 02:03:33,417
خُب، لابد ميدونيد که من هم
.گرفتاريهايِ جدياي دارم
1281
02:03:33,417 --> 02:03:35,542
شما هم توليد رو پايين مياريد؟ -
.مجبورم توليد رو کمتر کُنم -
1282
02:03:35,667 --> 02:03:38,584
،مازادِ جنس تويِ بازار زيادشده
.و فروش کمشده
1283
02:03:38,626 --> 02:03:42,167
آقايِ «مولر»، شما که ديگه
.نبايد نگرانِ اوضاع باشيد
1284
02:03:43,001 --> 02:03:46,167
بفرماييد تا کلبهام رو
.نشونتون بدم
1285
02:03:46,501 --> 02:03:51,334
«اوه! همون قصري که دربارهاش تويِ «لودز
!افسانهها ميگن
1286
02:04:03,001 --> 02:04:06,792
تا امروز 160 هزار روبل
.برام خرج برداشته
1287
02:04:06,792 --> 02:04:08,959
ولي در عوض
.همهچيزش نوئه
1288
02:04:11,042 --> 02:04:14,001
«من که مثلِ «گرونشپان
.خرتوپرتِ کهنه نميخرم
1289
02:04:14,042 --> 02:04:17,792
پول دارم که
.چيزِ نو بخرم
1290
02:04:23,001 --> 02:04:26,834
.بفرماييد بشينيد رويِ کاناپه
سيگار برگِ مرغوب ميکِشيد؟
1291
02:04:28,501 --> 02:04:31,751
.بفرماييد از اين نوعِ خيلي تُندش امتحان کُنيد
.نخي 75 کوپک
1292
02:04:33,251 --> 02:04:36,376
.اينها قدري ضعيفترند
.نخي يک روبل
1293
02:04:36,376 --> 02:04:39,751
.تُندترها رو امتحان ميکُنم
1294
02:04:40,751 --> 02:04:43,417
.اوه، ميبخشيد
1295
02:05:00,209 --> 02:05:03,876
اگه دوست داشتهباشيد ميتونيد
.کُلِ ساختمان رو تماشا کُنيد
1296
02:05:03,876 --> 02:05:06,376
.با کمالِ ميل
1297
02:05:17,334 --> 02:05:20,334
!«اوه، آقايِ «مولر
1298
02:05:20,959 --> 02:05:24,751
لابد همهشون رو
از خارج وارد کرديد؟
1299
02:05:24,751 --> 02:05:26,417
.تمامش رو، همينطوره
1300
02:05:26,667 --> 02:05:35,834
اينجا رو «هوبرمان» دکور کرده، خودش عقيده داره
.که تويِ «لودز» چيزِ حسابي پيدا نميشه
1301
02:05:36,084 --> 02:05:41,126
!شگفتانگيزه
!فوقالعادهست
1302
02:05:41,126 --> 02:05:47,251
.اين اتاقِ سبکِ اسپانيوليِ ماست
1303
02:05:48,959 --> 02:05:52,584
.اين اتاقِ سبکِ اسپانيولي نيست
1304
02:05:54,042 --> 02:05:58,501
.پاپا اشتباه ميکُنه
.اين اتاقِ سبکِ مراکشيمونه
1305
02:05:58,501 --> 02:06:01,917
،طراحيِ همهيِ اينها از شما بوده
آقايِ «مولر»؟
1306
02:06:02,459 --> 02:06:04,876
!«آقايِ «فون بورويتسکي
!پولش از من بوده
1307
02:06:04,876 --> 02:06:09,042
از اينجا خوشتون اومده؟ -
.خيلي! هم قشنگه و هم بديع -
1308
02:06:09,042 --> 02:06:11,542
!و خيلي هم گران
1309
02:06:11,792 --> 02:06:14,042
،بالاخره تويِ هر قصرِ درستحسابي
... بايد يک اتاق به سبکِ شرقي
1310
02:06:14,042 --> 02:06:16,167
مثلاً چيني
.يا ژاپني باشه
1311
02:06:16,167 --> 02:06:18,292
پس شما خودتون اينجا
زندگي نميکُنيد؟
1312
02:06:18,292 --> 02:06:24,626
چه فايده داره؟ ما تويِ همون
.کلبهيِ کهنهمون راحتتريم
1313
02:06:24,626 --> 02:06:27,751
حيفه که اينجور
.خالي بيفته
1314
02:06:28,459 --> 02:06:30,667
.بذار بيفته
1315
02:06:31,834 --> 02:06:34,792
،همه قصر ميسازند
.من هم ساختم
1316
02:06:35,084 --> 02:06:39,709
،همه سالن و کالسکه و دمودستگاه دارن
.منهم همهاش رو دارم
1317
02:06:40,417 --> 02:06:45,334
،خرج برميداره
.بذار برداره
1318
02:06:47,167 --> 02:06:53,167
بذار مردم بدونند وُسعِ «مولر» ميرسه که قصر داشتهباشه
.ولي خوشداره تويِ خونهيِ کهنهاش زندگيکُنه
1319
02:07:03,917 --> 02:07:07,042
،و اينجا هم بعد از عروسي
.اتاقخوابِ «مادا» ميشه
1320
02:07:10,417 --> 02:07:17,084
اوه، واقعاً
!اتاقخوابِ باشکوهيه
1321
02:07:18,459 --> 02:07:22,251
اتاقتون شبيه اتاقِ
.گرِتشنِ» «گوته»ست»
1322
02:07:30,917 --> 02:07:34,292
.مادا» دخترِ سادهايه»
.قصد دارم به يک لهستاني شوهرش بدم
1323
02:07:34,417 --> 02:07:38,834
من از سبکِ مهمانيهايِ شما
.خوشم مياد
1324
02:07:38,834 --> 02:07:41,959
سبکِ مهماننوازيتون رو هم
.خيلي دوستدارم
1325
02:07:42,209 --> 02:07:45,709
«آقايِ «مولر»، پيداکردنِ يک جوانِ لهستاني در «لودز
... که بهاندازهيِ شما ثروتمند باشه
1326
02:07:45,709 --> 02:07:48,126
.اصلاً کارِ آساني نيست
1327
02:07:48,751 --> 02:07:52,376
اينطور که شنيدم
.شما شديداً در تنگنا هستيد
1328
02:07:54,751 --> 02:07:59,584
.درست حدس زديد
.به همين دليله که اومدم
1329
02:08:03,084 --> 02:08:07,501
.ميدونيد، من مشکلاتِ زيادي دارم
.برايِ همين ميخواستم ازتون درخواستِ مساعدت کُنم
1330
02:08:07,501 --> 02:08:11,542
،بسيار خُب، من پول رو بهتون ميدم
.و بعد بيسروصدا با هم شريک ميشيم
1331
02:08:11,542 --> 02:08:13,709
اينطوري از شرِ بدهکاريهاتون
.خلاص ميشيد
1332
02:08:14,459 --> 02:08:16,417
نميدونم چطور
.ازتون تشکر کُنم
1333
02:08:16,417 --> 02:08:18,959
ولي هر چي دارم رو بهعنوانِ اعتبار
.بهتون تقديم ميکُنم
1334
02:08:18,959 --> 02:08:23,376
خوبه، داريد کمکم مثلِ يک
.تاجرِ واقعي فکر ميکُنيد
1335
02:08:23,584 --> 02:08:28,042
.اين طرزِ تفکرِ صحيحِ تاجرانهست. ولي پيشنهادي دارم -
.سراپا گوش هستم -
1336
02:08:29,542 --> 02:08:34,292
«شما به اين وصلت با دوشيزه «آنکا
چه نيازي داريد؟
1337
02:08:34,376 --> 02:08:38,542
،«ميبخشيد آقايِ «مولر
.ولي اين يک مسئلهيِ شخصيه
1338
02:08:38,626 --> 02:08:43,792
.پس من و شما با همديگه حرفي نداريم که بزنيم -
.روز بخير، آقا -
1339
02:09:34,334 --> 02:09:36,959
جنابِ رئيس تشريف دارن؟ -
.بله -
1340
02:09:36,959 --> 02:09:40,042
الان چند روزه که مرتباً
.سراغِ شما رو ميگيره
1341
02:09:46,042 --> 02:09:49,042
حالتون چطوره؟
1342
02:09:49,042 --> 02:09:53,584
!احوالتون چطوره، آقايِ عزيزم؟
1343
02:09:55,167 --> 02:09:59,542
.چقدر نگرانِ سلامتيتون بودم
1344
02:09:59,584 --> 02:10:03,084
اصلاً کارِ خوبي نکرديد
... که اين همه مدت
1345
02:10:03,084 --> 02:10:08,167
.دوستان رو بيخبر گذاشتيد
.راستيراستي دلم براتون تنگ شده بود
1346
02:10:08,167 --> 02:10:10,959
.متشکرم، لطف داريد
.اصولاً آدمِ واقعاً مهرباني هستيد
1347
02:10:10,959 --> 02:10:13,292
!بر منکرش لعنت
1348
02:10:13,292 --> 02:10:17,209
فقط همين ديروز 25 روبل برايِ
.اردويِ تابستانيِ بچهها اعانه دادم
1349
02:10:17,626 --> 02:10:22,167
!ملاحظه بفرماييد، مطلب رو در روزنامه چاپ کردن
کارِ پشممون به کجا رسيده؟
1350
02:10:22,459 --> 02:10:25,792
پشم رو خريدم
.و درجا نقدش کردم
1351
02:10:25,792 --> 02:10:30,501
خوب کرديد، چون از قضا
.اين روزها پولِ نقد لازم دارم
1352
02:10:30,501 --> 02:10:32,917
!کي پولِ نقد لازم نداره
1353
02:10:32,917 --> 02:10:37,167
،شما خيلي زود پولدار ميشيد
.چون مغزتون خوب کار ميکُنه
1354
02:10:37,417 --> 02:10:42,167
ميدونيد که مادرتون
از اقوامِ نزديکِ من بود؟
1355
02:10:42,417 --> 02:10:44,542
«اينقدر ميدونم که مادرم کنارِ خيابانِ «پيوترکوفسکا
.ته طاقه ميفروخت
1356
02:10:44,542 --> 02:10:49,959
.شما شباهتِ زيادي به ايشون داريد
.زنِ خوشگلي بود، بلند و هيکلدار
1357
02:10:49,959 --> 02:10:52,792
خُب، پولها پيشِ خودتونه؟
1358
02:10:52,792 --> 02:10:55,542
.پيشم نيست -
... پس پول رو حتماً -
1359
02:10:55,542 --> 02:10:59,667
.تا قبل از ساعت 4 بهم برسونيد
.امروز چند فقره پرداخت دارم
1360
02:10:59,667 --> 02:11:02,292
زياد منفعت کرديم؟ -
... من نسبتاً زياد منفعت کردم -
1361
02:11:02,292 --> 02:11:06,376
!... ولي شما -
يعني چه؟ مگه شريک نبوديم؟ -
1362
02:11:06,376 --> 02:11:10,584
با سرمايهيِ من؟ -
.نخير، سرمايه مالِ منه، چون در اختيارِ منه -
1363
02:11:10,584 --> 02:11:14,917
ولي ما رويِ 10 درصد
.بعد از کسرِ هزينهها توافق کرديم
1364
02:11:14,917 --> 02:11:18,417
،من 10 درصد سود رو به جنابعالي ميپردازم
.ولي اصلِ سرمايه رو پس نميدم
1365
02:11:18,417 --> 02:11:24,459
چي؟ اين حرفها يعني چه؟
!عقل از سرتون پريده
1366
02:11:24,501 --> 02:11:28,251
دارم با صراحت عرض ميکُنم، بنده تمامِ پولها رو
.به نفعِ خودم به کار انداختم
1367
02:11:28,251 --> 02:11:30,751
!پولهايِ من رو -
!پولهايِ شما رو -
1368
02:11:30,751 --> 02:11:32,751
.بهعنوانِ وامِ طويلالمدت
1369
02:11:32,751 --> 02:11:36,709
!«آقايِ ... «موريتس وِلت
1370
02:11:36,959 --> 02:11:41,292
فوراً 30 هزار مارکِ من رو
!پس بديد
1371
02:11:41,501 --> 02:11:44,167
،«آقايِ «گرونشپان
.من پول رو پس نميدم
1372
02:11:44,167 --> 02:11:47,084
.برايِ خودم برش داشتم
.بخاطرِ کاسبيِ بزرگي لازمش دارم
1373
02:11:47,084 --> 02:11:49,542
سالي 10 درصد به شما
.سود ميدم
1374
02:11:50,126 --> 02:11:55,001
.اصلِ پولتون رو موقعي ميدم که بهاندازهيِ کافي منفعت کرده باشم -
!آقا، شما ديوانه شديد! حتماً حالتون خوب نيست -
1375
02:11:55,001 --> 02:11:58,959
.لابد از سفر، از کار خسته شديد
.نياز به استراحت داريد
1376
02:11:58,959 --> 02:12:03,209
!«آقايِ «اشتاين
!تلفن رو به پليس وصل کُنيد
1377
02:12:03,209 --> 02:12:09,417
!با شما بايد جورِ ديگهاي حرف زد
!دزدِ بيهمهچيز! ميندازمت تويِ زندان تا بپوسي
1378
02:12:09,417 --> 02:12:12,667
!غل و زنجيرت ميکُنم -
!ساکت شو -
1379
02:12:13,209 --> 02:12:19,251
!وگرنه به اتهامِ هتکِحرمت ازت شکايت ميکُنم
!ميندازمت تويِ سياهچال! من رو از پليس نترسون
1380
02:12:20,209 --> 02:12:25,667
چهجوري ميخواي ثابتکُني اون 30 هزار مارک رو
... که با چکِ بانکِ «لايپزيگ» به من دادي
1381
02:12:25,667 --> 02:12:29,667
پولِ تو بوده، نه من؟
!ها؟
1382
02:13:20,292 --> 02:13:26,126
،«کارول»
.پدرم پاک زده به سرش
1383
02:13:26,959 --> 02:13:31,751
شبها راهميفته تويِ کارخونهيِ خالي
.و دستگاهها رو راهميندازه
1384
02:13:42,209 --> 02:13:45,251
!«کارول»
1385
02:13:45,251 --> 02:13:47,459
!«ماکس»
1386
02:13:51,251 --> 02:13:55,042
!کارول»، من پول رو جور کردم» -
!کارول»، عکسِ تو پيشِ اين چکار ميکُنه» -
1387
02:13:57,042 --> 02:14:01,084
،با اين پول
!کارخونه رو افتتاح ميکُنيم
1388
02:14:03,501 --> 02:14:05,542
!افتتاحش ميکُنيم
1389
02:14:47,292 --> 02:14:49,542
برايِ پذيرايي
.تشريف بياريد
1390
02:14:55,959 --> 02:15:00,084
اين کارخونهيِ منه. حالا که بدستش آوردم
.ديگه نميزارم از چنگم در بره
1391
02:15:00,084 --> 02:15:03,126
.شاديِ تو، شاديِ منهم هست
.منهم واقعاً خوشحالم
1392
02:15:04,876 --> 02:15:08,667
،ولي نه بهاندازهيِ من
.نه درست بهاندازهيِ من
1393
02:15:09,001 --> 02:15:11,709
،«خوشحاليد، دوشيزه «آنکا
اينطور نيست؟
1394
02:15:12,376 --> 02:15:14,542
،يه همچين روزي تويِ طبيعت بودن
.هزار برابر قشنگتره
1395
02:15:14,542 --> 02:15:17,834
،شکي نيست. و در اينصورت
امروز شما رو زياد شاد نکرده؟
1396
02:15:17,834 --> 02:15:22,209
کاملاً برعکس. خيلي هم شادم کرده؛
... همونقدر که برآوردهشدنِ
1397
02:15:22,251 --> 02:15:24,001
آرزويِ هر انساني
.شادم ميکُنه
1398
02:15:24,334 --> 02:15:27,417
از لحنِ صحبتتون اينطور بهنظر مياد
.که تلويحاً منظوري داريد
1399
02:15:29,126 --> 02:15:31,667
.«بياييد بريم، دوشيزه «آنکا
1400
02:15:41,376 --> 02:15:45,167
بدين وسيله به اطلاع ميرساند که"
"... «شرکتِ «کارول بورويتسکي و شرکا
1401
02:15:45,167 --> 02:15:48,876
از روزِ اولِ اکتبر، کارخانهيِ منسوجاتِ پنبهايِ"
".خود را راهاندازي نموده است
1402
02:15:48,876 --> 02:15:53,417
«تعهداتِ مالي با امضايِ «کارول بورويتسکي"
".و «موريتس وِلت» معتبر خواهند بود
1403
02:15:53,501 --> 02:15:59,959
!بياييد بنوشيم به افتخارِ آقايِ مدير -
!به سلامتي! زنده باد -
1404
02:16:04,126 --> 02:16:06,501
،خيلي خوشحالم، خيلي خوشحالم
... چون ميدونيد
1405
02:16:06,501 --> 02:16:10,459
آخرش تونستيم صاحبِ کارخونهيِ
.خودمون بشيم
1406
02:16:11,917 --> 02:16:15,959
"نبايد قبل از گفتنِ "خداي را تا به ابد جلال و عزت باد
!آمين" بگي"
1407
02:16:15,959 --> 02:16:18,501
منظورتون چيه؟
1408
02:16:18,501 --> 02:16:21,292
،البته اين آقايِ آلماني که ميبينيد
!مقصرِ همهچيزه
1409
02:16:21,292 --> 02:16:24,167
،بله، پس بهنظرم بايد اين کار رو بکُنم
... بايد از «کارول» بخوام بهم بگه چکار کُنم
1410
02:16:24,167 --> 02:16:26,792
.و من فقط انجامش بدم و انجامش بدم
!و به هيچ حرفِ ديگهاي گوش نکُنم
1411
02:16:28,667 --> 02:16:31,001
بله، ساختمانِ بسيار
.عظيم و بزرگيه
1412
02:16:31,209 --> 02:16:33,417
البته ايشون فقط ميتونه با ماشينها و ماشينها و
!ماشينها سر و کار داشته باشه
1413
02:16:33,417 --> 02:16:36,167
،البته شما هم شايستهيِ اعتبار هستيد
.«آقايِ «موريتس
1414
02:16:36,167 --> 02:16:38,834
... در واقع بايد
1415
02:16:39,209 --> 02:16:42,876
.بسيار خُب، بسيار خُب
1416
02:16:43,917 --> 02:16:46,959
!به سلامتي، همسايه -
!به سلامتي -
1417
02:16:47,834 --> 02:16:51,084
محضِ شانس و به اميدِ اينکه
.رُشد کُنه و هرگز نسوزه
1418
02:16:51,084 --> 02:16:53,667
،کارول»، داريم ريسکِ بزرگي ميکُنيم»
.ميبايست بيمهاش ميکرديم
1419
02:16:53,667 --> 02:16:55,501
!پس پولشو رد کُن -
.وراجي کافيه -
1420
02:16:55,501 --> 02:16:58,459
،همونطور که قول داده بوديم، کارخونه رو تأسيس کرديم
.و فعلاً هم که سرِ پاست
1421
02:16:58,459 --> 02:17:01,667
اصلاً چرا بايد بسوزه؟
1422
02:17:26,167 --> 02:17:28,417
!قربان
1423
02:17:28,417 --> 02:17:31,084
.تسوکر» تويِ دفتر منتظرِ شماست» -
تسوکر»؟» -
1424
02:17:31,084 --> 02:17:32,709
.بله -
چي ميخواد؟ -
1425
02:17:33,167 --> 02:17:36,126
.بهش بگو دارم ميام
.همين الان برميگردم
1426
02:17:40,376 --> 02:17:43,251
خيلي خوشوقتم که سرافراز فرموديد
.«و به دفترم تشريف آورديد، آقايِ «تسوکر
1427
02:17:43,251 --> 02:17:46,126
فقط حيف که فرصتِ زيادي ندارم
.به دلخواه ازتون پذيرايي کُنم
1428
02:17:46,126 --> 02:17:48,917
چون ملاحظه ميفرماييد که امروز
.جشنِ افتتاحِ کارخانهام رو برگزار ميکُنم
1429
02:17:48,917 --> 02:17:51,959
.روز بخير، آقا
1430
02:17:52,251 --> 02:17:54,459
.اين نامه رو بخونيد
1431
02:18:04,959 --> 02:18:09,167
،تکليفِ من با اين نامه چيه
آقايِ «بورويتسکي»؟
1432
02:18:09,626 --> 02:18:13,792
.اين به خودتون مربوطه
1433
02:18:14,209 --> 02:18:17,584
.من که زيرِ بارش نميرم
1434
02:18:18,251 --> 02:18:20,917
اين رو بايد بهعنوانِ
جوابتون تلقي کُنم؟
1435
02:18:21,209 --> 02:18:24,751
پس ميخواستيد در قبالِ اين تهمتِ کثيف
چه جوابي بدم؟
1436
02:18:26,917 --> 02:18:32,334
من بايد با اين نامه چکار کُنم؟
در اين مورد چه فکري بکُنم؟
1437
02:18:33,251 --> 02:18:37,709
بايد نويسندهيِ نامه رو پيدا کُنيد و
!«به جرمِ افترا بفرستيدش «سيبري
1438
02:18:38,959 --> 02:18:42,459
.و يک کلمه هم در اين مورد به هيچکس نگيد
،حاضرم برايِ پيدا کردنِ طرف کمکتون کُنم
1439
02:18:42,459 --> 02:18:45,584
،چون بالاخره در اين قضيه
.پايِ من هم به ميان اومده
1440
02:18:45,584 --> 02:18:50,292
،«آقايِ «بورويتسکي
،من هم مثلِ شما يک انسانم
1441
02:18:50,292 --> 02:18:53,584
،مثلِ شما احساس دارم
.و مثلِ شما ذرهاي شرفوآبرو دارم
1442
02:18:53,834 --> 02:18:57,584
،الان اومدم پيشتون، و شما رو به تمامِ مقدسات
... به وحدانيتِ خدايِ بزرگ
1443
02:18:57,584 --> 02:19:01,084
: قسم ميدم و ميپرسم
آيا مطلبِ اين نامه حقيقت داره؟
1444
02:19:01,084 --> 02:19:04,001
آيا اين حرفها راسته؟
1445
02:19:05,251 --> 02:19:11,626
!آقايِ «تسوکر»، حقيقت نداره -
.ميدونيد که من يهودي هستم، يک يهوديِ ساده -
1446
02:19:11,876 --> 02:19:15,792
واضحه که نه شما رو ميکُشم
.و نه به دوئل دعوت ميکُنم
1447
02:19:15,792 --> 02:19:20,834
چه آزاري ميتونم به شما برسونم؟
.هيچ کاري از دستم برنمياد
1448
02:19:21,376 --> 02:19:25,876
ميدونيد، زنم تا چند ماه ديگه
.بچهدار ميشه
1449
02:19:27,334 --> 02:19:34,042
آقا، ميدونيد بچه يعني چي؟
.من چهارده سالِ آزگار منتظرِ اين بودم
1450
02:19:34,042 --> 02:19:39,751
.چهارده سال! و حالا اين نامه به دستم رسيده
حالا من چه ميدونم؟ از کجا بدونم اين بچه مالِ کيه؟
1451
02:19:40,584 --> 02:19:44,751
!شما بايد راستش رو بگيد
!بايد حقيقت رو بهم بگيد
1452
02:19:44,751 --> 02:19:51,917
آقايِ «تسوکر»، قبلاً بهتون گفتم که مفادِ نامه
.صرفاً يک افترايِ پَستـه
1453
02:19:51,917 --> 02:19:54,376
مردهايي امثالِ شما، دوستدارند
!با زنهايِ مردم تفريح کُنند
1454
02:19:54,376 --> 02:20:00,126
.برو يک شيشه شراب و آبمعدني بيار
.اين رو شخصاً و فوراً به دستِ گيرنده برسون
1455
02:20:01,709 --> 02:20:04,167
به «ماتئوش» دستور دادم
.کمي شراب بياره
1456
02:20:04,167 --> 02:20:07,459
چون ميبينم که خيلي
.خسته و ناراحت هستيد
1457
02:20:09,334 --> 02:20:12,542
باور کُنيد باهاتون
.بسيار احساسِ همدردي ميکُنم
1458
02:20:14,417 --> 02:20:19,834
،ولي خُب، حالا که معلوم شد خبر درست نيست
.ديگه دليلي نداره اينقدر ناراحت باشيد
1459
02:20:20,334 --> 02:20:26,292
.بفرماييد، ميل کُنيد
1460
02:20:29,417 --> 02:20:34,501
،«آقايِ «بورويتسکي
.قسمخوردن شوخي نيست
1461
02:20:35,001 --> 02:20:38,084
به اين شمايلِ مادرِ مقدس
.قسم بخوريد
1462
02:20:38,084 --> 02:20:41,167
ميدونم چقدر برايِ
.شما لهستانيها مقدسـه
1463
02:20:41,167 --> 02:20:46,084
به اين شمايل قسمبخوريد که
.مضمونِ نامه کذبِ محضـه
1464
02:20:46,084 --> 02:20:47,917
.بسيار خُب
1465
02:20:48,501 --> 02:20:52,459
به همين شمايلِ مقدس قسم ميخورم که
... با همسرِ شما رابطهاي ندارم و نداشتهام
1466
02:20:52,459 --> 02:20:56,584
.و محتوايِ نامه از اول تا آخر دروغ و بهتانه
کافيه؟
1467
02:20:56,584 --> 02:21:00,334
.قسمتون رو باور ميکُنم، قسمتون رو باور ميکُنم
.شما زندگيِ من رو نجات داديد
1468
02:21:00,376 --> 02:21:04,084
،حالا ديگه به شما اعتماد دارم
.«مثلِ اعتماد به خودم، اعتماد به «لوسي
1469
02:21:04,084 --> 02:21:07,417
،خوبيتون رو فراموش نميکُنم
!آقايِ «بورويتسکيِ» عزيز
1470
02:21:20,084 --> 02:21:23,209
!«کـــارول»
1471
02:21:28,959 --> 02:21:33,542
.«بذاريد دربارهيِ «کوروف» صحبت کُنيم، دوشيزه «آنکا
.اونجا معرکه بود
1472
02:21:33,542 --> 02:21:36,376
هرگز در عمرم همچين چيزي رو
.تجربه نکرده بودم
1473
02:21:36,376 --> 02:21:40,709
.اونجا حتي از منزلِ خودم هم حسِ بهتري داشتم
... هرگز باورم نميشد که
1474
02:21:40,709 --> 02:21:43,042
طبيعيه، ولي بذاريد
.يه چيزي رو بهتون بگم
1475
02:21:43,042 --> 02:21:45,084
همچين وضعيتي
... موقعي پيش مياد که
1476
02:21:45,251 --> 02:21:47,292
هميشه در رؤيايِ
.اينچنين مکاني بودم
1477
02:21:47,292 --> 02:21:48,834
... طبيعيه، ولي
1478
02:21:48,834 --> 02:21:52,709
... من ... نمي
1479
02:21:55,917 --> 02:21:58,626
.«خيلي خوشآمديد، آقايِ «مولر -
.روز بخير -
1480
02:21:58,667 --> 02:22:00,876
.متشکرم که تشريف آورديد
.لطفاً بفرماييد پيشمون سرِ ميز
1481
02:22:02,501 --> 02:22:05,751
،«تويِ اون کليسايِ کوچيک، نزديکِ «کوروف
... من آخرش يه روز
1482
02:22:06,126 --> 02:22:09,751
.معذرت ميخوام
1483
02:22:17,501 --> 02:22:20,042
.روز بخير، خانم
1484
02:22:23,459 --> 02:22:26,459
،بههرحال
.باز هم تبريک ميگيم
1485
02:22:42,917 --> 02:22:45,251
موضوع چي بود، «کارل»؟
1486
02:22:50,834 --> 02:22:53,792
.شوهرت به ديدنم اومد -
.يادداشتت رو دريافت کردم -
1487
02:22:53,792 --> 02:22:56,751
.وقتي برگشت خونه، عجيب خوشحال بود
... حتي يه سينهريزِ ياقوت
1488
02:22:56,751 --> 02:22:59,626
برام آورد و مجبورم کرد
.فوراً بندازم گردنم
1489
02:22:59,876 --> 02:23:03,667
ميبيني که ناچاريم
.مدتي همديگه رو نبينيم
1490
02:23:03,667 --> 02:23:06,542
تا وقتيکه
.سوءِظنها برطرف بشه
1491
02:23:06,542 --> 02:23:10,209
«گفت من رو ميبره «برلين
.پيشِ فکوفاميلهاش
1492
02:23:10,209 --> 02:23:12,292
.تا موقعِ فارغشدنم
1493
02:23:12,292 --> 02:23:15,209
چه بهتر! چون ديگه
.لزومي به ظاهرسازي نيست
1494
02:23:15,209 --> 02:23:18,251
اوه «کارل»! ميشه تو هم
همراهم بياي، آره؟
1495
02:23:18,626 --> 02:23:22,751
،خُب طبيعتاً خيلي دوستداشتم بيام
.ولي نميتونم
1496
02:23:23,209 --> 02:23:26,001
آخه مشکلاتِ کارخونه
.لعنتي يکيدو تا نيست
1497
02:23:26,001 --> 02:23:28,001
«حس ميکُنم تويِ «لودز
.عليهمون توطئهاي ترتيبدادن
1498
02:23:28,001 --> 02:23:30,667
نميدونم. ولي شديداً
.به پول نياز دارم
1499
02:23:30,959 --> 02:23:32,626
!«کارل» -
.همه تقاضايِ اعتبارم رو رد ميکُنند -
1500
02:23:32,626 --> 02:23:35,292
.ضمناً لازمه کنارِ دستگاهها باشم -
... اگه همراهم نياي -
1501
02:23:35,292 --> 02:23:38,792
!خودم رو ميکُشم
1502
02:23:47,792 --> 02:23:49,459
ولي شوهرت هم داره
.همراهت مياد
1503
02:23:49,459 --> 02:23:52,917
.فقط برايِ بدرقهام مياد
1504
02:23:54,084 --> 02:24:00,209
بههرحال، حتماً بايد بعداً بياي اونجا؛
.بايد بچهمون رو ببيني
1505
02:24:02,876 --> 02:24:08,834
کِي حرکت ميکُني؟ -
.پسفردا -
1506
02:24:09,167 --> 02:24:11,959
.من رو ببوس
1507
02:24:13,209 --> 02:24:21,501
.نه، اينطوري نه
.درست مثلِ قبلاًها بوسم کُن
1508
02:24:48,292 --> 02:24:52,251
.لوسي» عزيزم، عجلهکُن» -
.دارم ميام -
1509
02:25:00,709 --> 02:25:02,167
،عزيزم
... به محضِ اينکه
1510
02:25:02,167 --> 02:25:05,292
رسيدي «برلين»، برو به ديدنِ
.«عمه «روژيا» و عمو «هاينتز
1511
02:25:05,292 --> 02:25:08,626
مراقبِ خودت
.و بچهمون باش
1512
02:25:08,626 --> 02:25:10,584
.لوسي»، به سلامت بري»
.«لوسي»
1513
02:25:11,251 --> 02:25:15,334
!خداحافظ
!«خداحافظ، «لوسي
1514
02:25:16,626 --> 02:25:19,834
!توجه توجه
!قطار آمادهيِ عزيمتـه
1515
02:25:23,209 --> 02:25:25,417
!مراقب باش
1516
02:25:25,417 --> 02:25:30,834
.«به سلامت بري، «لوسي
.مراقبِ خودت و بچهمون باش
1517
02:25:37,501 --> 02:25:40,376
!لوسي»، خداحافظ»
1518
02:25:59,209 --> 02:26:01,292
!جنابِ رئيس
1519
02:26:06,126 --> 02:26:08,459
مطمئني؟ -
... بله، خودم ديدمش که داشت -
1520
02:26:08,459 --> 02:26:11,417
.سوارِ همون واگن ميشد -
.امشب کارخونهاش رو به آتش بکِش -
1521
02:26:11,417 --> 02:26:13,584
فقط احتياط کُن. من از اين ماجرا
هيچي نميدونم، متوجهي؟
1522
02:26:13,584 --> 02:26:16,459
،قبلاً دو بار اين کار رو انجام دادم
.باز هم انجامش ميدم
1523
02:26:16,584 --> 02:26:22,501
!«که اينطور، آقايِ «بورويتسکي
.ميبايست کارخونهات رو بيمه ميکردي
1524
02:26:59,376 --> 02:27:02,334
!«اوه، «کارل
1525
02:27:04,209 --> 02:27:09,709
کارل»! هميشه ميدونستم»
!که تو عاشقم هستي
1526
02:27:10,751 --> 02:27:13,459
!بيا
1527
02:27:17,167 --> 02:27:21,501
بجنب ببينم! به چي زُل زدي؟
!برو ديگه
1528
02:28:05,251 --> 02:28:07,459
!پدر
1529
02:28:17,126 --> 02:28:21,459
!سگها! سگها! سگها
1530
02:28:24,834 --> 02:28:27,292
!«ماکس» -
.دنبالِ «کارول» ميگردم -
1531
02:28:27,542 --> 02:28:29,876
.اينجا نيست
1532
02:28:30,167 --> 02:28:33,042
مگه اتفاقي افتاده؟ -
... نه، هيچي نيست، ولي -
1533
02:28:33,626 --> 02:28:36,376
ميخوام بدونم
.چه اتفاقي افتاده
1534
02:28:40,917 --> 02:28:46,334
.لطفاً بفرماييد
موضوع چيه؟
1535
02:28:46,876 --> 02:28:50,334
.ازدواج کرده
1536
02:28:52,834 --> 02:28:56,667
،از دستم عصباني نباشيد
.«دوشيزه «آنکا
1537
02:28:57,417 --> 02:29:00,001
.احتمال داره شايعه باشه
1538
02:29:00,001 --> 02:29:03,751
ولي ميدونيد که چنين شايعاتي ميتونن
.حتي عظيمترين عشق رو هم نابود کُنن
1539
02:29:04,376 --> 02:29:07,667
.خيلي ازتون سپاسگزارم
1540
02:29:09,501 --> 02:29:13,876
چه شايعاتي هستن؟
.لطفاً بهم بگيد
1541
02:29:16,584 --> 02:29:19,917
... تويِ «لودز» ميگن که
1542
02:29:19,917 --> 02:29:22,959
کارول» حاضر بود مشتاقانه با»
... مادا مولر» عروسي کُنه اگه»
1543
02:29:22,959 --> 02:29:24,709
!من سرِ راهشون نبودم
1544
02:29:24,709 --> 02:29:27,917
پس شما ميدونستيد؟ -
!نه -
1545
02:29:27,917 --> 02:29:33,542
خودتون همين الان
.بهم گفتيد
1546
02:29:37,417 --> 02:29:40,209
.متأسفم
1547
02:29:40,209 --> 02:29:48,626
... ميدونيد ... حقيقت اينه که
.ديگه برام اصلاً اهميتي نداره
1548
02:31:27,834 --> 02:31:31,001
آنکا»، اونجا چه خبره؟»
1549
02:31:31,001 --> 02:31:33,001
.چيزي نيست، پدر
.هيچي نيست
1550
02:31:33,126 --> 02:31:37,792
خانم! کارخونهمون داره
!ميسوزه
1551
02:31:39,959 --> 02:31:44,792
!يا مسيح، رحم کُن -
آنکا»، اين چه صداييه؟» -
1552
02:31:52,501 --> 02:31:56,917
!کـمـــــــک
1553
02:31:59,334 --> 02:32:02,542
!آهاي مردم، کمک -
!«کارول» -
1554
02:32:07,834 --> 02:32:10,334
!آب
!باز هم آب بياريد
1555
02:32:13,126 --> 02:32:16,584
!«موريتس» -
!سريعتر بياييد -
1556
02:32:16,626 --> 02:32:18,834
!«موريتس»
1557
02:32:20,667 --> 02:32:22,417
!خداوندا
1558
02:32:24,001 --> 02:32:26,001
!«کارول»
1559
02:32:31,751 --> 02:32:34,042
!«کارول»
1560
02:32:57,209 --> 02:32:58,792
!دارن آب ميارن
1561
02:32:58,792 --> 02:33:01,501
!«موريتس»! «موريتس»
کارول» کجاست؟»
1562
02:33:01,501 --> 02:33:03,292
چي؟ چي؟ -
!«موريتس» -
1563
02:33:03,792 --> 02:33:06,626
چي؟ -
!«کارول» کجاست؟ بهم بگو، «موريتس» -
1564
02:33:06,626 --> 02:33:10,459
داره ميره «برلين»! همين تازه
.ازش تلگرام دريافتکردم
1565
02:33:10,459 --> 02:33:12,626
!آب
!باز هم آب بياريد
1566
02:33:24,542 --> 02:33:28,959
!آهاي مردم، کمک
1567
02:33:52,584 --> 02:33:54,501
!سريعتر
1568
02:34:37,834 --> 02:34:40,084
،«آقايِ «بورويتسکي
.يه تلگرام داريد
1569
02:34:56,709 --> 02:35:00,209
کارل»، چه اتفاقي افتاده؟» -
.کارخونه دچارِ حريق شده -
1570
02:35:08,001 --> 02:35:13,667
کدوم کارخونه؟ -
!کارخونهيِ مــن -
1571
02:35:14,917 --> 02:35:17,042
!«کارل»
1572
02:35:17,334 --> 02:35:21,084
!بگيريد سمتِ راست -
!تُندتر -
1573
02:35:25,709 --> 02:35:28,792
!سريعتر! سريعتر
1574
02:35:32,584 --> 02:35:36,709
!داره بهتر ميشه! همينطور ادامه بديد
!همينطور ادامه بديد! باز هم
1575
02:35:37,417 --> 02:35:39,709
!خيلي خوبه
!همينطوري
1576
02:36:29,417 --> 02:36:34,751
!اي پستفطرت! مرتيکهيِ رذل
!سگِ کثيف
1577
02:36:35,334 --> 02:36:37,751
بگو ببينم، چهکسي بهت گفت
کارخونه رو آتش بزني؟
1578
02:36:40,209 --> 02:36:44,334
آخه چرا؟ چرا کارخونه رو
آتش زدي؟
1579
02:36:44,709 --> 02:36:46,626
چهکسي وادارت کرد؟
1580
02:37:28,542 --> 02:37:31,501
... «آقايِ «کارول
1581
02:37:39,042 --> 02:37:42,751
.اينطوري بهتره
1582
02:38:55,167 --> 02:38:59,459
!«همهاش بخاطرِ توئه، «کارول
!بخاطرِ خانمبازيهات
1583
02:38:59,459 --> 02:39:04,292
!ماکس»! نــه»
!«کارول»! «ماکس»
1584
02:39:04,292 --> 02:39:05,792
داري از چي صحبت ميکُني؟
1585
02:39:05,792 --> 02:39:07,251
،تو دلخور و عصباني هستي
.نميفهمي چي ميگي
1586
02:39:07,251 --> 02:39:08,959
حاضرم قسم بخورم که
.تقصيرِ «کارول» نبوده
1587
02:39:08,959 --> 02:39:13,542
!«کارول»! «کارول»
!بگو که اين حقيقت نداره
1588
02:39:13,626 --> 02:39:15,792
!«کارول»
1589
02:40:08,834 --> 02:40:13,251
!من هيچي ندارم
!شما هم هيچي نداريد
1590
02:40:13,251 --> 02:40:15,042
!مطلقاً هيچي
1591
02:40:16,251 --> 02:40:20,876
!«کارول»! «کارول»
... اين معنيش اينه که ما
1592
02:40:20,876 --> 02:40:23,251
!درست به اندازهيِ کافي داريم -
!«کارول» -
1593
02:40:23,584 --> 02:40:28,376
!درست به اندازهيِ کافي
!«موريتس»! «موريتس»
1594
02:40:28,376 --> 02:40:31,709
!«کارول»
1595
02:40:37,292 --> 02:40:43,834
بسيار خُب، پس ديگه
.حسابمون پاک مشخصه
1596
02:43:24,167 --> 02:43:26,209
کارول»، خودت خوب ميدوني»
... هيچ رذلي وجود نداره
1597
02:43:26,209 --> 02:43:30,376
که دوست نداشته باشه
.فرشته جلوه کُنه
1598
02:43:32,459 --> 02:43:35,251
!«وجود نداره، «کارول
!وجود نداره
1599
02:44:34,959 --> 02:44:41,167
.بله. موافقم
.راه ديگهاي وجود نداره
1600
02:44:41,834 --> 02:44:44,834
.شليک کُنيد
1601
02:45:52,766 --> 02:46:02,766
: ترجمه زيرنويس
hamlethamletian
203484