All language subtitles for 27. 3-Some Hope

af Afrikaans
ak Akan
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bem Bemba
bn Bengali
bh Bihari
bs Bosnian
br Breton
bg Bulgarian
km Cambodian
ca Catalan
ceb Cebuano
chr Cherokee
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch
en English
eo Esperanto
et Estonian
ee Ewe
fo Faroese
tl Filipino
fi Finnish
fr French
fy Frisian
gaa Ga
gl Galician
ka Georgian
de German Download
el Greek
gn Guarani
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ia Interlingua
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
rw Kinyarwanda
rn Kirundi
kg Kongo
ko Korean
kri Krio (Sierra Leone)
ku Kurdish
ckb Kurdish (Soranî)
ky Kyrgyz
lo Laothian
la Latin
lv Latvian
ln Lingala
lt Lithuanian
loz Lozi
lg Luganda
ach Luo
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mfe Mauritian Creole
mo Moldavian
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
sr-ME Montenegrin
ne Nepali
pcm Nigerian Pidgin
nso Northern Sotho
no Norwegian
nn Norwegian (Nynorsk)
oc Occitan
or Oriya
om Oromo
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt-BR Portuguese (Brazil)
pt Portuguese (Portugal)
pa Punjabi
qu Quechua
ro Romanian
rm Romansh
nyn Runyakitara
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
sh Serbo-Croatian
st Sesotho
tn Setswana
crs Seychellois Creole
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhalese
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
es-419 Spanish (Latin American)
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
tt Tatar
te Telugu
th Thai
ti Tigrinya
to Tonga
lua Tshiluba
tum Tumbuka
tr Turkish
tk Turkmen
tw Twi
ug Uighur
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
wo Wolof
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:00:00,001 --> 00:00:15,126 ارائه شده توسط وبسایت Deutschweb.ir 2 00:00:15,150 --> 00:00:17,194 ‫خواب‌ـت نمی‌بره؟ 3 00:00:19,945 --> 00:00:21,989 ‫نه . منم همینطور 4 00:00:22,785 --> 00:00:25,700 حتماً به‌خاطر هیجان‌ـه 5 00:00:26,381 --> 00:00:28,376 ‫به‌خاطر این آدما 6 00:00:31,973 --> 00:00:33,613 ‫بیا 7 00:00:39,166 --> 00:00:41,246 ‫بهتر شد؟ 8 00:00:44,605 --> 00:00:46,599 ‫حالا تنهات میذارم 9 00:00:47,281 --> 00:00:48,795 ‫اما یه چیزی رو بدون 10 00:00:50,360 --> 00:00:56,670 ‫اگه به مادرت ‫یا هر کس دیگه‌ای درمورد امروز بگی 11 00:00:57,390 --> 00:01:01,427 ‫از وسط نصفت می‌کنم 12 00:01:28,091 --> 00:01:33,175 " لندن " " نوامبر 1990 " 13 00:03:51,764 --> 00:03:54,326 ‫سلام خانم 14 00:04:05,836 --> 00:04:09,106 بریجیت» عزیزم» ‫این چیه که امروز توی «دمپسر» نوشته؟ 15 00:04:09,192 --> 00:04:12,310 ‫"200 مهمان ، 10000 جریب "مهمانی سال 16 00:04:12,387 --> 00:04:13,950 ‫انگار پول چاپ می‌کنیم 17 00:04:14,026 --> 00:04:16,943 بهت که گفتم با رسانه‌ها حرف نزن - من با رسانه‌ها حرف نزدم - 18 00:04:17,020 --> 00:04:18,544 ‫خانم «گِرِیوسِند» گفتند : ‫" من فقط چندتا از دوستام رو دعوت کردم 19 00:04:18,620 --> 00:04:21,862 ‫تا تولد شوهرم رو جشن بگیرم 20 00:04:21,939 --> 00:04:23,579 ‫مهمان‌هایی که شامل " شاهزاده «مارگارت» هم میشن 21 00:04:23,656 --> 00:04:25,094 اصلاً کاش اینقدر زحمت نکشیده بودم 22 00:04:25,170 --> 00:04:27,693 ‫هوا خیلی خاکستری‌ـه ‫حداقل اگه «مِی» یا «ژوئن» بود 23 00:04:27,770 --> 00:04:28,807 ‫می‌تونستیم توی چمنزار باشیم ...«اما «نوامبر 24 00:04:28,893 --> 00:04:33,651 آدم که نمی‌تونه تعیین کنه کِی به‌دنیا بیاد - نه . واسه همینه که رو اعصاب‌ـه - 25 00:04:34,446 --> 00:04:36,767 ‫به «تونی» گفتم زودتر بیاد تا یه‌کم به اینجا رنگ و لعاب بده 26 00:04:36,844 --> 00:04:39,079 خدایا ، اون مرتیکه‌ی نچسب اصلاً نباید دعوت می‌شد 27 00:04:39,166 --> 00:04:41,044 ‫نقاش و دکوراتور ازخودراضی 28 00:04:41,802 --> 00:04:45,112 ‫فقط نذار نزدیک شاهزاده «مارگارت» بشه ‫عوضی خودنما 29 00:04:45,121 --> 00:04:47,490 ‫خودنما یعنی چی اصلاً؟ 30 00:04:47,557 --> 00:04:49,437 ‫عزیزم ، یه چیزی رو یادت نرفته؟ 31 00:04:50,674 --> 00:04:52,506 ‫تولدت مبارک 32 00:05:01,339 --> 00:05:03,938 ‫بله؟ کیه؟ 33 00:05:05,023 --> 00:05:07,496 ‫چرا جواب «بریجیت» رو ندادی؟ 34 00:05:07,573 --> 00:05:09,617 ‫حتماً باید بیای . در رو باز کن 35 00:05:10,930 --> 00:05:15,170 ‫اصلاً میدونی چقدر سخت بود تا دعوت بشی؟ 36 00:05:15,246 --> 00:05:18,527 ‫خیلی ممنونم ‫اما فکر نکنم که هنوز ‫واسه دیدن بقیه‌ی آدما آمادگی داشته باشم 37 00:05:18,604 --> 00:05:20,885 ‫واسه چی پرده‌ها کشیدن؟ 38 00:05:20,962 --> 00:05:22,604 ‫بیا 39 00:05:22,680 --> 00:05:26,881 ‫فکر می‌کنم بهتر از تیمارستان باشه 40 00:05:26,957 --> 00:05:28,597 ‫گرچه نه چندان ‫من یه نوشیدنی می‌خوام 41 00:05:28,674 --> 00:05:30,150 ‫نوشیدنی داری؟ ‫یه نوشیدنی به‌دردبخور؟ 42 00:05:30,237 --> 00:05:33,067 ‫نه . اصلاً به‌خاطر همین توی ‫تیمارستان بودم 43 00:05:33,153 --> 00:05:35,991 ‫- گرچه می‌تونم بهت چای پیشنهاد بدم ‫- مسخره‌بازی درنیار 44 00:05:36,068 --> 00:05:38,707 ‫میدونی ، حداقل می‌تونی یه پنجره رو باز کنی 45 00:05:38,783 --> 00:05:41,344 بعضی‌وقت‌ها بری بیرون یه قدمی بزنی 46 00:05:41,421 --> 00:05:44,106 ‫مادرت هم مثل خودت منزوی شده 47 00:05:44,183 --> 00:05:45,343 ‫شگفت‌انگیزـه ، مگه نه؟ 48 00:05:45,419 --> 00:05:47,885 ‫فکر می‌کنه زندگی چیزی بیشتر از ‫مهمونی رفتن‌ـه 49 00:05:47,895 --> 00:05:50,724 ‫آره . همیشه میدونستم که یه‌کم عجیب‌غریب‌ـه 50 00:05:50,772 --> 00:05:52,566 ‫- الان کجاست؟ ‫- تا جایی که من خبر دارم 51 00:05:52,567 --> 00:05:55,349 ‫داره محموله‌ی 10000 سرنگ رو ‫به لهستان می‌بره 52 00:05:55,415 --> 00:05:57,044 ‫همه میگن واقعاً جای تحسین داره 53 00:05:57,130 --> 00:05:59,807 ‫اما به نظر من چراغی که به خونه رواست ‫به مسجد حروم‌ـه 54 00:05:59,883 --> 00:06:01,764 ‫کاش میاوردشون اینجا 55 00:06:01,840 --> 00:06:05,360 ‫فکر می‌کردم که تو ‫اونا رو پشت سر گذاشتی 56 00:06:05,446 --> 00:06:07,681 ‫پشت سرم ، جلوم 57 00:06:07,757 --> 00:06:10,002 ‫امروز خیلی احساساتی شدی 58 00:06:10,079 --> 00:06:11,758 ‫بله . راستش متوجه شدم که ‫قید همه چیزم رو زدم 59 00:06:11,835 --> 00:06:14,194 ‫- و هیچی بدست نیاوردم ‫- قانون رو بدست آوردی 60 00:06:14,271 --> 00:06:15,594 ‫می‌خوای واسه اولین‌بار ‫واسه امرار معاشت کار کنی 61 00:06:15,670 --> 00:06:16,831 ‫بله . قصدم همینه 62 00:06:16,908 --> 00:06:18,873 ‫در اصل در حال حاضر با هزینه‌های پزشکی ‫مجبورم کار کنم 63 00:06:18,950 --> 00:06:21,791 ‫- اما هنوزم حس می‌کنم که زندگی... ‫- دیگه کافیه . بشین 64 00:06:22,989 --> 00:06:24,965 ‫- ببخشید؟ ‫- گفتم بشین 65 00:06:27,622 --> 00:06:31,495 ‫با اینکه ایده‌ی سخنرانی انگیزشی ‫روی اعصاب منه 66 00:06:31,572 --> 00:06:32,580 ‫متأسفانه چاره‌ی دیگه‌ای ندارم 67 00:06:32,656 --> 00:06:35,332 ‫نباید توی این آلونک بپوسی 68 00:06:35,408 --> 00:06:39,812 ‫جدای از اینکه خیلی غم‌انگیزـه من به پدر عزیزت مدیونم تا تو رو 69 00:06:39,888 --> 00:06:41,364 ‫- برگردونم به سیل مراسم ‫- صحیح اما ترسم از اینه «نیکولاس» 70 00:06:41,450 --> 00:06:44,646 ‫- که توی این سیل غرق بشم ‫- مزخرف نگو 71 00:06:44,723 --> 00:06:47,005 ‫خودت رو جمع و جور کن ‫یه چیزی پیدا کن بپوش 72 00:06:47,082 --> 00:06:50,238 ‫و اگه می‌خوای درمورد زندگی حرف بزنی ‫توی مهمونی ازش حرف بزن 73 00:06:50,324 --> 00:06:51,435 ‫مطمئنم یه نفر پیدا میشه که گوش کنه 74 00:06:51,522 --> 00:06:56,855 ‫و یادت باشه این یه مهمونی‌ـه هیچ‌کس ازش لذت نمی‌بره 75 00:07:08,747 --> 00:07:11,462 خدایا 76 00:07:13,303 --> 00:07:15,375 ‫میدونم چه فکری می‌کنی ‫رنگ کافی نیست 77 00:07:15,462 --> 00:07:17,093 ‫واسه همین اینا رو واست آوردم 78 00:07:17,179 --> 00:07:19,970 ‫هر چادری تیر می‌خواد ‫روبان می‌خواد 79 00:07:20,056 --> 00:07:23,049 ‫- تیرک ماه «مِی» می‌خواد ...‫- اینا شبیه 80 00:07:23,136 --> 00:07:25,811 ‫کروات نظامی «سانی» هستن ‫دادم خصوصی واسه خودت بسازن 81 00:07:25,887 --> 00:07:29,119 ‫- عالیه . چقدر شد؟ ‫- 20تا با پول زور 82 00:07:29,206 --> 00:07:31,124 ‫درسته . اون‌وقت پول زور چیه؟ 83 00:07:31,201 --> 00:07:34,002 ‫- مالیات بر ارزش افزوده ‫- خدای من 84 00:07:34,078 --> 00:07:36,562 ‫تو دختر خیلی خیلی بدی هستی 85 00:07:36,639 --> 00:07:38,317 ‫- خدایا ‫- میدوئی میای اینجا بدون اینکه... 86 00:07:38,393 --> 00:07:41,271 ‫کاش پرستار اینقدر سر «بلیندا» داد نمیزد 87 00:07:41,357 --> 00:07:44,627 چرا ردش نمی‌کنی پی کارش؟ - ترسناک‌ـه - 88 00:07:44,704 --> 00:07:50,863 تونی» ، فقط بهترش کن . باشه؟» - عزیزم - 89 00:07:51,985 --> 00:07:53,941 ‫این رو از کجا آوردی؟ 90 00:07:54,660 --> 00:07:56,702 ‫گفتم از کجا؟ 91 00:07:57,423 --> 00:07:58,574 ‫- دزدیدیش؟ ‫- پرستار 92 00:07:58,660 --> 00:07:59,937 ‫مطمئنم که ندزدیده 93 00:08:00,014 --> 00:08:02,093 ‫یکی از نگهبانا حتماً گمش کرده 94 00:08:02,171 --> 00:08:04,050 ‫بذار خودم ببینم مال کیه 95 00:08:04,136 --> 00:08:05,452 ‫مامانی ، میای باهم بازی کنیم؟ 96 00:08:05,528 --> 00:08:07,445 ‫مادرت خیلی خیلی کار داره و نمی‌تونه با امثال تو بازی کنه 97 00:08:07,532 --> 00:08:10,362 ‫باشه واسه بعداً عزیزم 98 00:08:17,036 --> 00:08:19,558 هی؟ سلام ، صدام رو می‌شنوید؟ 99 00:08:21,795 --> 00:08:23,358 ‫سلام ، بی‌سیم شما پیش منه 100 00:08:26,311 --> 00:08:29,744 ‫ معلومه که بهش میگم ‫ اما بعد از این‌همه زحمتی 101 00:08:29,831 --> 00:08:31,030 ‫ که واسه جشن کشیده ‫ امشب نمی‌تونم بهش بگم 102 00:08:31,106 --> 00:08:34,148 ‫ اما من خسته شدم از دزدکی اینور اونور رفتن و دروغ گفتن 103 00:08:34,224 --> 00:08:37,581 ‫ - تازه توی جشن خودت ‫ - میدونم . میدونم . میدونم 104 00:08:37,657 --> 00:08:42,213 ‫ حالا نمی‌خواد به این چیزها فکر کنی عشقم ‫ مهم اینه که می‌تونم تو رو از نزدیک ببینم 105 00:08:42,452 --> 00:08:44,803 ‫ حتی شده واسه یه لحظه 106 00:08:54,683 --> 00:08:56,484 ‫به نظرت کیه؟ 107 00:09:02,642 --> 00:09:05,118 ‫- نمی‌خوای جوابش رو بدی؟ ‫- الان نه 108 00:09:05,194 --> 00:09:07,514 ‫ امشب مهمونی «بریجیت»ـه ‫ می‌خوام به‌عنوان مهمونم باهام بیای 109 00:09:07,591 --> 00:09:09,950 پاتریک»ـه . برو جواب بده» - دبی» هم میاد» - 110 00:09:10,027 --> 00:09:12,473 دبی»...همونی که باید ازش عذرخواهی کنم» 111 00:09:12,550 --> 00:09:13,509 ‫ اما بدون مواد نمی‌تونم 112 00:09:13,585 --> 00:09:15,350 ‫ که اصلاً به‌خاطر همون مواد ‫ باید ازش عذرخواهی کنم 113 00:09:15,426 --> 00:09:17,902 ‫ و «جولیا» هم با شوهر کوفتیش میاد 114 00:09:17,989 --> 00:09:20,943 ‫- الو ‫- الو ، هستی پس 115 00:09:21,020 --> 00:09:24,212 خب ، نظرت چیه؟ برم مهمونی؟ - اگه حالش رو داری - 116 00:09:24,298 --> 00:09:26,735 ‫نه . معلومه که حالش رو ندارم ‫اما «نیکولاس پِرَت» اومد اینجا 117 00:09:26,812 --> 00:09:29,851 ‫مثل نظامیا داشت در رو می‌شکست و می‌گفت که باید برگردم به روال عادیم 118 00:09:29,929 --> 00:09:32,969 میادش؟ بهش بگو حتماً بیاد - ببخشید . مهمون داری؟ - 119 00:09:33,046 --> 00:09:34,447 ‫متنفرم با «نیکولاس پِرَت» همنظر باشم ‫اما زیادم بد نمیگه 120 00:09:34,533 --> 00:09:37,804 ‫خب ، می‌تونی کمکم کنی؟ ‫می‌تونی بیای؟ ماشین بیاری؟ 121 00:09:37,881 --> 00:09:40,048 ‫آره . حتماً اما قبلش باید برم جلسه 122 00:09:40,124 --> 00:09:42,244 ‫کدوم جلسه؟ اون جلسه 123 00:09:42,321 --> 00:09:43,923 ‫نمیدونم چجوری با چنین چیزهایی کنار میای 124 00:09:44,000 --> 00:09:45,841 ‫مگه پر از آدمای ناخوشایند نیست؟ 125 00:09:45,918 --> 00:09:47,768 همه‌ی اتاقایی که آدم توش‌ـه همینجوره - ‫- دقیقاً 126 00:09:47,912 --> 00:09:51,193 ‫واسه همینه که من نباید برم ‫به اون مهمونی کوفتی 127 00:09:51,269 --> 00:09:54,070 ‫ساعت 3 اونجا می‌بینمت 128 00:09:54,147 --> 00:09:55,585 ‫درضمن ورود برای عموم آزاده 129 00:09:58,942 --> 00:10:01,581 پاتریک مِلروز» آدم باحالی‌ـه» 130 00:10:01,944 --> 00:10:03,728 درمورد خودمون بهش گفتی؟ 131 00:10:03,978 --> 00:10:06,760 ‫نه . خودت گفتی که نگم ‫تو گفتی؟ 132 00:10:06,779 --> 00:10:09,617 ‫من چند ساله «پاتریک» رو ندیدم 133 00:10:10,491 --> 00:10:12,370 ‫درمورد من چی می‌گفت؟ 134 00:10:12,457 --> 00:10:16,054 ...می‌گفت خیلی دوست داره 135 00:10:17,036 --> 00:10:18,953 ‫شوهرت رو ببینه 136 00:10:19,284 --> 00:10:23,525 ‫- منم همینطور ‫- خدایا ، از مهمونی متنفرم 137 00:10:50,936 --> 00:10:52,576 ‫خیلی‌خب 138 00:10:56,892 --> 00:10:58,935 ‫ 20 پوند 139 00:10:59,012 --> 00:11:01,082 ‫ انگار خیلی زیاده 140 00:11:01,168 --> 00:11:02,569 ‫ دخترم گفت که اون... 141 00:11:02,646 --> 00:11:05,927 ‫ببخشید . عذر می‌خوام ‫شما اینجا چی‌کار می‌کنید؟ 142 00:11:06,004 --> 00:11:07,040 ‫بله؟ 143 00:11:07,127 --> 00:11:08,804 ‫دنبال آشپزخونه می‌گردید؟ 144 00:11:08,881 --> 00:11:13,819 نه ، نه . من خانم «واتسون اسکات» هستم 145 00:11:14,875 --> 00:11:17,158 ‫مادر «بریجیت» ‫مادر خانم «بریجیت» 146 00:11:17,437 --> 00:11:19,508 ‫واقعاً؟ 147 00:11:19,594 --> 00:11:22,232 ‫خب ، بهتره بیاید دنبالم ‫زود باشید 148 00:11:22,309 --> 00:11:23,651 ‫ممنون 149 00:11:25,943 --> 00:11:26,960 ‫ممنون 150 00:11:44,406 --> 00:11:47,081 ‫- دختر موردعلاقه‌ی من چطوره؟ ‫- بابایی 151 00:11:47,168 --> 00:11:48,723 ‫چه دختر خوش‌شانسی 152 00:11:48,810 --> 00:11:50,402 ‫تازه توی روز شلوغی مثل امروز 153 00:11:50,488 --> 00:11:52,032 ‫- چی قراره بخونیم؟ ‫- این یکی 154 00:11:52,118 --> 00:11:54,200 ‫اما این رو که قبلاً خوندی 155 00:11:54,200 --> 00:11:55,860 ‫خواهش می‌کنم بابا ‫این کتاب موردعلاقه‌ام‌ـه 156 00:11:55,916 --> 00:11:57,076 ‫خیلی‌خب 157 00:11:57,556 --> 00:12:01,873 ‫" چندین نسل از خونواده‌ی موش‌ها ‫خانه‌های خود را 158 00:12:01,949 --> 00:12:04,826 ‫درون ریشه‌ها و تنه‌ی درختان «برمبری هج»... " 159 00:12:05,066 --> 00:12:07,224 ‫پدر و مادر توی یه روز ‫واقعاً مایه‌ی افتخاره 160 00:12:07,310 --> 00:12:09,477 ‫وقت واسه این‌کارها نداریم ‫می‌خوام با نگهبانا حرف بزنی 161 00:12:09,486 --> 00:12:12,211 ‫شاهزاده به‌زودی میرسن ‫اینا رو مدام جا میذارن 162 00:12:12,259 --> 00:12:14,263 ‫حق با توئه 163 00:12:14,341 --> 00:12:17,708 ‫- سلام «ویرجینیا» ‫- سلام «سانی» تولدت مبارک 164 00:12:17,709 --> 00:12:19,558 ‫مامان‌بزرگ ، نمیدونستم که تو هم میای 165 00:12:19,615 --> 00:12:21,534 ‫حالا که اومدم 166 00:12:21,812 --> 00:12:24,575 ‫سلام «بریجیت» عزیزم همه چیز مرتبه؟ 167 00:12:24,651 --> 00:12:26,530 ‫حرف نداره 168 00:12:57,223 --> 00:12:59,495 ‫خیلی‌خب ، همگی خوش اومدید 169 00:12:59,581 --> 00:13:02,258 ‫من «هری» هستم ‫اگه میشه لطفاً با چند لحظه سکوت 170 00:13:02,334 --> 00:13:04,530 ‫جلسه رو شروع کنیم 171 00:13:11,886 --> 00:13:14,724 ‫بهتره که من از بچگی شروع کنم 172 00:13:15,925 --> 00:13:18,437 ‫منظورم اینه که همه‌ـش از بچگی شروع میشه دیگه 173 00:13:19,396 --> 00:13:21,957 ‫اما نمی‌خوام وارد جزئیات بشم ‫بنابراین میرم جلوتر 174 00:13:22,034 --> 00:13:26,034 ‫16 سالم بود و رفته بودم سفر علمی 175 00:13:27,071 --> 00:13:29,910 ‫راستش درست یادم نمیاد کجا بود ‫بلژیک یا فرانسه 176 00:13:41,580 --> 00:13:44,218 ‫اما وقتی مصرف می‌کردم ‫برام راحت بود از خیابون رد بشم 177 00:13:44,295 --> 00:13:48,093 ‫چون اصلاً برام مهم نبود ‫کسی بهم بزنه یا نه 178 00:13:48,170 --> 00:13:51,085 ‫اما حالا که دارم ترک می‌کنم ‫خیلی وحشت کردم 179 00:13:51,766 --> 00:13:54,049 ‫چند کیلومتر رو پیاده میرم ‫تا برسم به خط عابر پیاده 180 00:13:56,686 --> 00:14:01,244 ‫همین امروز صبح ‫داشتم پودر خردل خط می‌کردم 181 00:14:01,924 --> 00:14:04,197 ‫خط‌های کوچیک و تمیز 182 00:14:04,274 --> 00:14:08,273 ‫وقتی چای درست می‌کنم می‌ترسم که ‫شکر زیادی با قاشق بردارم 183 00:14:09,118 --> 00:14:12,512 ‫وقتی تلویزیون می‌بینم ‫به این فکر می‌کنم که کنترلش دست منه 184 00:14:12,589 --> 00:14:14,430 ‫دیشب نتونستم تلویزیون ببینم ‫چون نگران این بودم 185 00:14:14,507 --> 00:14:18,267 ‫اینقدر که به هواشناس خیره میشم ‫یه وقت معذب بشه ‫بنابراین... 186 00:14:18,344 --> 00:14:21,067 : بعضی‌وقت‌ها به خودم میگم ‫"کون لقش . چه فایده؟ 187 00:14:21,145 --> 00:14:25,298 ‫دوباره مصرف روشروع کن 188 00:14:25,375 --> 00:14:27,790 ‫کی جلوت رو گرفته؟" 189 00:14:28,415 --> 00:14:32,088 مثلاً گفتنش با صدای بلند ‫قراره بهم کمک کنه؟ 190 00:14:32,175 --> 00:14:34,974 ‫یعنی حالا باید حس بهتری داشته باشم؟ 191 00:14:37,372 --> 00:14:40,844 ‫بگذریم 192 00:14:41,919 --> 00:14:45,122 ‫- ممنون «ممنون «پیتر - 193 00:14:45,199 --> 00:14:48,566 ‫خب ، کس دیگه نبود؟ ‫کسی هست که هنوز حرف نزده باشه؟ 194 00:14:51,797 --> 00:14:53,514 ‫سلام ، من «جانی» هستم ‫من یه معتادم 195 00:14:53,591 --> 00:14:55,509 ‫سلام «جانی» 196 00:14:55,597 --> 00:14:57,984 ‫امشب قراره با یکی از دوستای خوبم ‫برم مهمونی 197 00:14:58,071 --> 00:14:59,863 ‫داره ترک می‌کنه ‫اما توی جلسه نیست 198 00:15:00,506 --> 00:15:04,103 ‫و میدونم که امشب مواد ...و الکل زیادی دم‌دست‌ـه 199 00:15:04,179 --> 00:15:06,579 ‫منم میام 200 00:15:06,665 --> 00:15:08,698 ‫- سلام «جانی» ‫- سلام 201 00:15:09,264 --> 00:15:11,854 ‫بگذریم . یه مهمونی بزرگ‌ـه 202 00:15:11,940 --> 00:15:14,730 ‫و حس می‌کنم... 203 00:15:14,816 --> 00:15:17,809 ‫توی خطرم فکر کنم 204 00:15:18,768 --> 00:15:23,207 ‫و می‌خواستم امروز دوباره اعلام کنم ‫که می‌خوام پاک بمونم 205 00:15:23,285 --> 00:15:26,085 ‫و امیدوارم بتونم دوستم رو هم ‫پاک نگه دارم 206 00:15:28,762 --> 00:15:30,555 ‫خیلی‌خب ، ممنون 207 00:15:30,642 --> 00:15:32,597 ‫- ممنون «جانی» ‫- ممنون «جانی» 208 00:15:33,433 --> 00:15:36,070 ‫حالا قبل از اینکه جلسه رو تموم کنیم ‫وقت تازه‌واردهاست 209 00:15:36,156 --> 00:15:39,993 ‫فقط تازه‌وارد‌ها لطفاً ‫کسی نبود؟ 210 00:15:40,511 --> 00:15:42,429 ‫هیچ‌کس؟ 211 00:15:42,506 --> 00:15:45,422 ‫خیلی‌خب ، اگه میشه جمع بشید ‫تا دعای آرامش رو بخونیم 212 00:15:47,857 --> 00:15:53,574 ‫پروردگارا ، آرامشی دِه تا ‫چیزهایی را که نمی‌توانم تغییر دهم ‫بپذیرم 213 00:15:53,661 --> 00:15:57,448 ‫شهامتی دِه تا آنچه را که می‌توانم ‫تغییر دهم 214 00:16:21,667 --> 00:16:26,587 ‫میدونستم که درمورد «چیتلی» حرف میزنی اما حقیقت داره که «پاتریک مِلروز» هم میاد؟ 215 00:16:26,664 --> 00:16:28,667 ‫چون فکر نکنم واسه افرادی مثل ما خوب باشه 216 00:16:28,744 --> 00:16:30,585 ‫- که اطراف چنین آدم منفی‌گرایی... ‫- ایناهاش 217 00:16:30,662 --> 00:16:33,100 ‫- سلام «پاتریک» «آماندا» - 218 00:16:33,177 --> 00:16:35,294 ‫خوشحالم که برگشتی به روال عادی‌ـت 219 00:16:35,381 --> 00:16:37,932 ‫«آماندا» داشت می‌پرسید که ‫تو هم میای مهمونی یا نه 220 00:16:38,019 --> 00:16:40,810 ‫- میدونی ، دوست دارم بیام ‫- عالیه 221 00:16:40,896 --> 00:16:42,614 ‫اونجا می‌بینمت 222 00:16:42,690 --> 00:16:44,446 ‫شاید واسه یه جلسه‌ی اضطراری ‫بهت نیاز پیدا کنم 223 00:16:44,532 --> 00:16:46,008 ‫همین که میدونم اونجایی ‫احساس امنیت پیدا می‌کنم 224 00:16:46,086 --> 00:16:48,607 ‫خیلی‌خب ، خدافظ ‫«پاتریک» 225 00:16:50,488 --> 00:16:54,363 ‫اون که معتاد نیست فقط یه‌کم کوکائین دوست داره . تازه‌کار‌ـه 226 00:16:56,636 --> 00:16:58,438 ‫واقعاً نمیدونم چجوری تحمل می‌کنی 227 00:16:58,514 --> 00:17:00,798 ‫شعارهاشون ، اصطلاحای احمقانه‌شون 228 00:17:00,875 --> 00:17:02,668 ‫اینکه دلیل نشد واسه اینکه آرزو کنی ‫مصرف کنن 229 00:17:02,754 --> 00:17:03,828 ‫من که آرزو نمی‌کنم مصرف کنن 230 00:17:03,914 --> 00:17:05,949 ‫فقط نمیدونم چجوری میشه ‫این‌همه ریاکاری رو تحمل کرد 231 00:17:06,036 --> 00:17:08,509 ‫یه شعار هم واسه همین بحث داریم ‫"تظاهر کن تا بتونی" 232 00:17:08,585 --> 00:17:09,910 ‫خدایا ، بدتر از اونی‌ـه که فکرش رو می‌کردم 233 00:17:09,987 --> 00:17:11,501 ‫- اینجا فقط یه محل‌ـه واسه اعتراف کردن ‫- باشه 234 00:17:11,588 --> 00:17:13,707 ‫به شرط اینکه به چیزهایی اعتراف کنی که مهم‌ـن ‫اما هیچ‌کس نمی‌کنه 235 00:17:13,784 --> 00:17:15,742 ‫با این وجود اگه باعث بشه ...با بلند گفتنش بهتر بشی 236 00:17:15,818 --> 00:17:19,022 ‫- اما اصلاً لزومی نداره ‫- چرا؟ 237 00:17:19,099 --> 00:17:21,179 ‫به نظر تو مصرف نکردن مواد ‫کار آسونی‌ـه؟ 238 00:17:21,255 --> 00:17:24,007 ‫معلومه که پاک بودن خیلی وحشتناک‌ـه 239 00:17:24,094 --> 00:17:27,806 ‫زندگی شخصی من «جانی» ‫فیلمی بی‌پایان از سر بریدن‌ها 240 00:17:27,892 --> 00:17:29,246 ‫و جنگ سگ‌ها سر جگرـه 241 00:17:29,333 --> 00:17:31,488 ‫که خیلی دوست دارم دوباره داشته باشم‌شون 242 00:17:31,566 --> 00:17:33,963 ‫فراموشی خودش سعادتی‌ـه 243 00:17:34,040 --> 00:17:36,361 ‫البته اگه ترس از فراموش کردن نداشتم 244 00:17:36,438 --> 00:17:39,557 ‫- چی رو فراموش کنی؟ ‫- نمی‌خواد من رو گول بزنی تا حرف بزنم 245 00:17:39,643 --> 00:17:43,679 ‫نمی‌خواد من رو عضو این فرقه‌ی مسخرتون کنی 246 00:17:46,029 --> 00:17:48,188 ‫چیزهایی هست که هیچ‌وقت به کسی نگفتم ‫و هیچ‌وقت نمیگم 247 00:17:48,274 --> 00:17:50,864 ‫من‌جمله تو 248 00:17:50,950 --> 00:17:52,782 ‫خیلی‌خب پس دیگه نمی‌پرسم 249 00:17:53,626 --> 00:17:56,618 ‫فقط یه‌کم چایی «اِرل گِرِی» می‌خوام ‫خیلی ممنون 250 00:17:58,422 --> 00:18:00,656 ‫مامانی ، ببین مامان‌بزرگ چی برام آورده 251 00:18:00,743 --> 00:18:02,842 ‫- تو هم می‌خوای؟ ‫- نباید بهش شکلات بدی 252 00:18:02,919 --> 00:18:04,098 ‫واسه دندوناش ضرر دارن 253 00:18:04,175 --> 00:18:07,130 ‫پرستار به شدت مخالف‌ـه ‫مگه نه پرستار؟ 254 00:18:07,216 --> 00:18:09,172 ‫بله . دقیقاً ‫درمورد چی دارید حرف میزنید؟ 255 00:18:09,249 --> 00:18:12,329 ‫نه . اتاق بچه اصلاً جای شکلات نیست 256 00:18:14,209 --> 00:18:16,683 ‫الان که دیگه توی اتاق من نیست 257 00:18:16,760 --> 00:18:18,161 ‫حالا زیادی هیجان‌زده شده 258 00:18:20,596 --> 00:18:22,640 ‫شاید بتونه بعد از شام 2-1تاش رو بخوره 259 00:18:22,717 --> 00:18:24,001 آره . شام 260 00:18:24,078 --> 00:18:28,357 ‫می‌خواستم بهت بگم ‫قراره با همسایه‌هامون واسه شام بری بیرون 261 00:18:28,433 --> 00:18:30,110 «خونواده‌ی «باسینگتون لِینز 262 00:18:30,187 --> 00:18:33,596 ‫با حضور شاهزاده «مارگارت» ‫اینجا خیلی خفه و رسمی میشه 263 00:18:33,620 --> 00:18:35,255 ‫اشکالی که نداره ، نه؟ 264 00:18:35,309 --> 00:18:38,982 ‫فقط گفتیم که دور میز اونا ‫خیلی بهتر و آسوده‌تری 265 00:18:39,068 --> 00:18:41,696 ‫و بعد واسه مهمونی بزرگ ‫می‌تونی بیای پیش‌مون 266 00:18:41,782 --> 00:18:45,496 ‫- اون بخشی از شب که هیجان‌انگیزه ‫- نه ، نه . خیلی هم خوبه 267 00:18:45,582 --> 00:18:47,854 ‫یه لحظه من رو ببخشید ‫من باید... 268 00:18:49,695 --> 00:18:52,410 ‫باید اسکار بهت بدن 269 00:18:52,496 --> 00:18:54,492 ‫- من به فکر مادرم هم هستم ‫- البته 270 00:18:56,285 --> 00:18:57,609 ‫مامان‌بزرگ ناراحت شد؟ 271 00:18:57,849 --> 00:19:01,005 واسه چی همچین حرفی میزنی؟ - وقتی رفت صورتش ناراحت بود - 272 00:19:01,082 --> 00:19:04,763 ‫صورتش توی حالت عادی این شکلی‌ـه 273 00:19:04,839 --> 00:19:06,682 ‫خیلی‌خب ، باید بریم ‫هنوز کار زیادی داریم 274 00:19:35,493 --> 00:19:39,570 ‫"قبل از حضور رزرو کنید ‫تا ناامید نشوید" 275 00:19:50,197 --> 00:19:53,352 اما همچنان که در عمق شب فرو میرویم دمای هوا هم افت می‌کند 276 00:19:53,439 --> 00:19:55,231 برای این‌وقت سال غیرعادی نیست 277 00:19:55,309 --> 00:19:59,346 ...بارشی در کار نیست اما دمای هوای 278 00:20:01,946 --> 00:20:04,822 ...دمای هوای 279 00:20:07,346 --> 00:20:09,303 فردا ظاهراً 280 00:20:35,198 --> 00:20:37,912 ‫خدای من ، چه آشغالدونی وحشتناکی 281 00:20:39,956 --> 00:20:41,586 ‫می‌بینی کارم به کجا رسیده؟ 282 00:20:43,313 --> 00:20:45,527 ‫خب ، چپ یا راست؟ 283 00:20:47,867 --> 00:20:49,978 ‫فرق نداره 284 00:20:52,778 --> 00:20:55,935 ‫من مرد خیلی خسته‌ایم 285 00:20:58,457 --> 00:21:00,375 ‫بیا باهام حرف بزن «پاتریک» 286 00:21:04,451 --> 00:21:07,444 ‫«پاتریک» ، بیا و با پدرت حرف بزن 287 00:21:12,566 --> 00:21:15,116 ‫خواهش می‌کنم 288 00:21:34,184 --> 00:21:37,060 ‫من می‌خوام برم دستشویی 289 00:21:38,779 --> 00:21:41,617 ‫زیاد طولش نده 290 00:21:57,757 --> 00:21:59,840 ‫«پاتریک»؟ 291 00:22:04,875 --> 00:22:08,347 ‫«پاتریک» ، کجایی؟ «پاتریک»؟ 292 00:22:19,904 --> 00:22:22,580 ‫«جانی» ، میشه زودتر بیای دنبالم؟ 293 00:22:24,460 --> 00:22:26,734 ‫مرتب ، دستکش 294 00:22:26,811 --> 00:22:29,448 ‫وقتی که موقعش رسید ‫خبرت می‌کنیم تا برگردی 295 00:22:29,534 --> 00:22:30,291 ‫- باشه ‫- اما نه زیاد زود 296 00:22:30,367 --> 00:22:32,891 ‫- باشود ‫- و لطفاً نگو باشود 297 00:22:32,968 --> 00:22:34,887 ‫ببخشید . حتماً از پدرت یاد گرفتم 298 00:22:34,963 --> 00:22:37,044 ‫- پول همراهت هست؟ ‫- آره ، آره . فکر می‌کنم باشه 299 00:22:37,121 --> 00:22:39,605 ‫تاکسی از ایستگاه قطار ‫خیلی بیشتر از چیزی که فکر می‌کردم پول گرفت 300 00:22:39,682 --> 00:22:41,081 ‫شاهزاده اومد . رسید 301 00:22:41,158 --> 00:22:43,758 ‫توروخدا برو . بعداً پولت رو میدم ‫فقط برو 302 00:22:43,835 --> 00:22:45,676 ‫راه بیفت . برو 303 00:22:49,196 --> 00:22:51,467 ‫- یادت باشه چاپلوسی نکنی ‫- باشود 304 00:22:51,554 --> 00:22:54,385 ‫تو دیگه شروع نکن 305 00:22:55,785 --> 00:22:59,421 ‫- خدای من «بریجیت» ‫- هر کاری واسه «سانی» می‌کنه 306 00:23:02,537 --> 00:23:05,020 ‫نزدیک من بمون ‫زیاد دور نشو . باشه؟ 307 00:23:05,098 --> 00:23:07,093 ‫نمیشم 308 00:23:07,698 --> 00:23:10,134 ‫خودت رو کنترل کن ‫چیزی نمیشه 309 00:23:10,210 --> 00:23:13,011 ‫خب ، این معشوقه‌ی عزیزت ‫«بریجیت گِرِیوسِند» 310 00:23:13,184 --> 00:23:15,705 ‫- خونواده داره؟ ‫- خدایا ، نه 311 00:23:15,707 --> 00:23:18,048 ‫پدرش ماشین‌های دست‌چندم می‌فروخت 312 00:23:18,050 --> 00:23:20,185 ‫مادرش هم اهل «سوری پاینز»ـه («محلی در «فلوریدا) 313 00:23:20,187 --> 00:23:22,862 ‫به قول خودت ‫"سر گل میوه نیست" 314 00:23:22,865 --> 00:23:25,066 ‫همه‌شون پیر و پاتال‌ـن 315 00:23:25,068 --> 00:23:26,868 ‫اگه پدر لعنتیم از پشت یکی از این 316 00:23:26,870 --> 00:23:29,014 ‫ستون‌ها ظاهر می‌شد ‫اصلاً تعجب نمی‌کردم 317 00:23:29,017 --> 00:23:31,036 شامپاین آقایون؟ 318 00:23:31,039 --> 00:23:33,287 ‫- نه ‫- نه . ممنون 319 00:23:33,290 --> 00:23:36,067 ‫خیلی سال می‌گذره که با غریبه‌ها ‫بدون مواد حرف نزدم 320 00:23:36,070 --> 00:23:37,468 ‫حتی وقتی که مواد هم مصرف می‌کردیم 321 00:23:37,471 --> 00:23:39,070 ‫تنها چیزی که میدیدیم ‫داخل توالت‌هاشون بود 322 00:23:39,073 --> 00:23:41,430 ‫آره . این روزها وقتی میرم دستشویی ‫به خودم میگم 323 00:23:41,433 --> 00:23:43,353 ‫"اینجا چی‌کار می‌کنی؟ ‫دیگه که مواد مصرف نمی‌کنی" 324 00:23:43,355 --> 00:23:46,699 ‫بعد از اینکه از دستشویی میام بیرون ‫یادم میفته که شاشم میاد 325 00:23:46,702 --> 00:23:49,868 ‫فکر می‌کنم که "جوون‌ها" ‫امشب اکستازی مصرف می‌کنن 326 00:23:49,871 --> 00:23:52,189 ‫اکستازی همون مواد بدون‌اعتیاد 327 00:23:52,191 --> 00:23:55,149 ‫فکر کن اُمُل هستم ‫اما اصلاً نمی‌فهمم جذابیت 328 00:23:55,151 --> 00:23:56,668 ‫مواد بدون اعتیاد چیه 329 00:23:56,670 --> 00:23:59,547 ‫اگه به‌گات نمیده . دیگه چرا مصرف می‌کنی؟ 330 00:23:59,549 --> 00:24:02,466 ‫خدایا ، مشروب می‌خوام 331 00:24:02,469 --> 00:24:04,540 ‫- نه . ممنون ‫- نه . ممنون 332 00:24:04,543 --> 00:24:06,576 ‫گوش کن . حتی گفتنش هم باعث میشه حس حماقت بهم دست بده 333 00:24:06,579 --> 00:24:08,989 ‫اما اگه می‌خواستی با یکی حرف... 334 00:24:08,991 --> 00:24:11,191 ‫تو رو خدا اینقدر سعی نکن من رو عضو کنی 335 00:24:11,192 --> 00:24:14,871 ‫- فقط به‌عنوان یه دوست ‫- ببخشید 336 00:24:14,873 --> 00:24:17,734 ‫«پاتریک مِلروز» ‫مدام شنیدم که مُردی 337 00:24:17,737 --> 00:24:19,589 ‫فقط 2-1بار 338 00:24:19,591 --> 00:24:22,087 ‫- «بریجیت» ، خیلی خوشگل شدی ‫- راست میگه واقعاً 339 00:24:22,090 --> 00:24:23,736 ‫ممنونم از جفت‌تون 340 00:24:23,739 --> 00:24:27,094 ‫من گذاشتمت کنار یکی که ‫حواس‌ـش بهت باشه 341 00:24:27,097 --> 00:24:28,377 ‫دختر خالم «مری» 342 00:24:28,380 --> 00:24:30,397 ‫اعلیحضرت شاهزاده «مارگارت» 343 00:24:30,400 --> 00:24:32,230 اومدش . یادت باشه 344 00:24:32,232 --> 00:24:34,194 ‫تا وقتی شاهزاده ننشسته ‫کسی نباید بشینه 345 00:24:34,874 --> 00:24:37,514 ‫بانو 346 00:24:38,441 --> 00:24:42,417 ‫البته من عاشق حومه‌ی شهرم اما آرزوم‌ـه که همه چیز ثابت می‌موند 347 00:24:42,420 --> 00:24:44,926 ‫زیبایی‌شناسی برای من خیلی مهم‌ـه ‫دوست دارم گاو‌ها رو منظم کنم 348 00:24:44,929 --> 00:24:46,832 ‫و سرجاشون بچسبونم‌شون 349 00:24:46,834 --> 00:24:48,695 ‫«تونی» ، تو خیلی بامزه‌ای 350 00:24:48,698 --> 00:24:51,592 ‫اصلاً اینجا چه غلطی می‌کنه؟ ‫«راسپیوتین» عوضی 351 00:24:51,594 --> 00:24:54,130 ‫تو یه آدم خیلی خیلی خنده‌داری 352 00:24:54,133 --> 00:24:56,752 ‫- بانو ، اگه اجازه هست... ‫- واسه چی؟ 353 00:24:56,755 --> 00:24:59,995 ‫- من کجا قراره بشینم؟ ‫- کنار سفیر فرانسه 354 00:25:02,676 --> 00:25:05,723 ‫فکر می‌کنم «مارسل پروست» بود که گفت 355 00:25:05,725 --> 00:25:07,435 ‫تعداد مهمانان میز شام 356 00:25:07,438 --> 00:25:10,954 ‫باید بیشتر از الهه‌های رحمت ‫و کمتر از الهه‌های موسیقی باشند (یعنی 3 و 9) 357 00:25:10,956 --> 00:25:15,354 اما این شام خیلی فوق‌العاده‌ست - روحمم خبر نداره چی داری میگی - 358 00:25:15,356 --> 00:25:17,317 ‫شروع کنیم؟ 359 00:25:26,317 --> 00:25:28,518 ‫لعنتی 360 00:25:37,958 --> 00:25:41,156 ‫ندیمه‌ی ملکه به سمت راننده تاکسی چرخید و گفت 361 00:25:41,158 --> 00:25:43,091 ‫" ما رو به هتل سلطنتی «گاردِن» ببر " 362 00:25:43,094 --> 00:25:45,396 ‫که همونطوری که میدونید ‫آخر مسیرـه 363 00:25:45,398 --> 00:25:48,293 ‫و راننده تاکسی واسه من سر تکون داد و گفت 364 00:25:48,296 --> 00:25:50,357 ‫"خودم بلدم که خونه‌ـش کجاست" 365 00:25:50,359 --> 00:25:53,713 ‫چه داستان فوق‌العاده‌ای 366 00:25:53,716 --> 00:25:56,395 ‫چه آدمای فوق‌العاده‌ای ‫چه افراد متشخصی 367 00:25:59,480 --> 00:26:01,634 ‫قبلاً دیدمت 368 00:26:01,637 --> 00:26:04,279 ‫کنار میز پذیرش ‫توی یه هتل هستیم 369 00:26:04,280 --> 00:26:07,159 ‫منزلگاه «کاتسولد کاروِری» مشهور 370 00:26:07,161 --> 00:26:10,548 ‫"قبل از حضور رزرو کنید ‫تا ناامید نشوید" 371 00:26:10,551 --> 00:26:12,959 ‫آره . کاش ناامید نشدن به همین راحتی بود 372 00:26:15,000 --> 00:26:19,959 ترجیح میدی اونجا باشی؟ - ترجیح میدم هر جایی جز اینجا باشم - 373 00:26:19,961 --> 00:26:23,381 ‫فقط مشکل اینجاست که اگه اینجا نبودم ‫دوست داشتم اینجا باشم 374 00:26:23,383 --> 00:26:26,588 خب ، چجوری از پس‌ـش برمیای؟ 375 00:26:27,768 --> 00:26:30,808 که ناامید نشی؟ 376 00:26:32,321 --> 00:26:34,481 ‫غیرممکنه 377 00:26:34,484 --> 00:26:37,153 ‫رستگاری به محض لمس شدن ‫نابود میشه 378 00:26:37,814 --> 00:26:39,880 ‫آخه این آدما رو ببین 379 00:26:39,883 --> 00:26:44,243 ‫یه مشت جاه‌طلب و افاده‌ای ‫و عتیقه 380 00:26:45,923 --> 00:26:48,482 ‫راستش منم نمیدونم که چرا اومدم اینجا 381 00:26:48,484 --> 00:26:52,123 ‫فکر می‌کنم «بریجیت» دوست داره خونواده‌ـش بدونن که به کجا رسیده 382 00:26:52,125 --> 00:26:54,979 ‫مطمئناً ، اما به کجا رسیده؟ 383 00:26:57,561 --> 00:27:00,241 ‫این چیه؟ گوشت گوزن‌ـه؟ 384 00:27:00,243 --> 00:27:02,792 ‫از زیر این سس تیره ‫چیزی پیدا نیست 385 00:27:02,795 --> 00:27:05,383 ‫بله . گوشت گوزن‌ـه ‫واقعاً متأسفم بابت سس 386 00:27:05,386 --> 00:27:07,163 ‫حال آدم رو به‌هم میزنه 387 00:27:07,165 --> 00:27:11,043 ‫تو خوشت میاد؟ گوشت گوزن‌ـه 388 00:27:11,045 --> 00:27:16,604 ‫واقعاً چیزخارق‌العاده‌ای‌ـه ‫و سس هم خیلی دل‌انگیزـه 389 00:27:16,606 --> 00:27:19,883 ‫نمیدونستم که میشه توی این کشور هم ‫چنین غذایی پیدا کرد 390 00:27:19,885 --> 00:27:23,164 ‫بانو ، بانو 391 00:27:23,165 --> 00:27:25,445 ‫- متأسفم . مال سس‌ـش هست ‫- پاکش کن 392 00:27:27,046 --> 00:27:30,457 ‫- ببخشید؟ ‫- گفتم پاکش کن 393 00:27:35,007 --> 00:27:36,764 ‫بله . حتماً 394 00:27:36,766 --> 00:27:38,484 ‫ببخشید 395 00:27:42,808 --> 00:27:45,011 ‫فکر می‌کردم امکان نداره ‫وقتی که سس توی بشقابم‌ـه 396 00:27:45,014 --> 00:27:46,685 ‫بیشتر از این ازش بدم بیاد 397 00:27:46,687 --> 00:27:49,730 ‫سس‌ـش واقعاً افتضاح شده ‫واقعاً متأسفم بانو 398 00:27:49,733 --> 00:27:51,892 ‫نیازی نیست که عذرخواهی کنی 399 00:27:51,895 --> 00:27:54,013 ‫- ببین . یکی دیگه ‫- «ژاک» 400 00:27:54,016 --> 00:27:56,806 ژاکلین» ، من کار غیرقابل‌بخششی انجام دادم» 401 00:27:56,808 --> 00:27:58,885 ‫بانو ، اجازه بدید من کمک‌تون کنم 402 00:27:58,887 --> 00:28:01,349 ‫نه . خودش ریخت ‫خودش باید تمیزش کنه 403 00:28:01,352 --> 00:28:02,618 ‫- بله ‫- راستش کم‌کم دارم فکر می‌کنم 404 00:28:02,620 --> 00:28:03,847 ‫می‌تونست کاسبی خوبی به‌عنوان 405 00:28:03,848 --> 00:28:06,367 ‫یه رخت‌شور داشته باشه ‫اگه از مسیر کاریش دور نمی‌شد 406 00:28:06,369 --> 00:28:08,527 ‫بیا بریم «ژاک» . دیگه بسه 407 00:28:08,530 --> 00:28:10,723 ‫یه نقطه‌ی دیگه هم اینجا هست ‫پاکش کن 408 00:28:10,726 --> 00:28:13,567 ‫قابل تحمل نیست 409 00:28:13,569 --> 00:28:17,639 ‫چیزی که قابل تحمل نیست اینه که با این سس ‫دوش بگیری 410 00:28:17,642 --> 00:28:22,295 ‫لازم نیست یادآوری کنم که شوهرت ‫سفیر دربار «سِینت جیمز»ـه 411 00:28:47,012 --> 00:28:50,025 ‫سکوت ‫من از سکوت خوشم نمیاد 412 00:28:51,548 --> 00:28:55,410 ‫از «ریچموند پارک» برام گوزن زرد می‌فرستند 413 00:28:55,412 --> 00:28:57,225 ‫باید توی لیست باشی که برات بفرستند 414 00:28:57,228 --> 00:29:00,411 ‫ملکه بهم گفتند که ‫"خودت رو توی لیست اضافه کن" و منم کردم 415 00:29:00,413 --> 00:29:02,150 کاملاً منطقی‌ـه بانو 416 00:29:02,153 --> 00:29:04,530 ‫من از این ویژگی شاهزاده مارگارت» خوشم میاد» 417 00:29:04,533 --> 00:29:07,135 ‫که همه باهاشون راحتند 418 00:29:08,330 --> 00:29:10,329 ‫حال‌ـت خوبه؟ 419 00:29:14,413 --> 00:29:15,812 ‫زنیکه‌ی عوضی 420 00:29:24,373 --> 00:29:25,895 ‫سلام دختر کوچولو 421 00:29:27,416 --> 00:29:30,054 ‫تو کی هستی؟ 422 00:29:30,056 --> 00:29:34,055 ‫اسمم «بلیندا»ست شاهزاده «مارگارت» اونجان؟ 423 00:29:35,096 --> 00:29:37,453 ‫یادم بیار «سانی» ‫تو بچه داری؟ 424 00:29:37,455 --> 00:29:40,336 ‫بله . دارم بانو ‫یه دختر 7 ساله 425 00:29:40,339 --> 00:29:42,996 ‫پس وارث مذکری نداری؟ 426 00:29:42,998 --> 00:29:45,597 ‫با اینحال من خیلی دوستش دارم 427 00:29:45,600 --> 00:29:47,970 ‫البته من خودم احساس مسئولیت می‌کنم 428 00:29:47,973 --> 00:29:50,239 ‫چون بالاخره من بودم که 429 00:29:50,242 --> 00:29:53,274 ‫خانم «واتسون اسکات» رو ‫که اون‌موقع دوشیزه بود 430 00:29:53,276 --> 00:29:56,072 ‫در خانه‌ی پدر عزیزت به جامعه‌ی شیک‌پوشان معرفی کردم 431 00:29:56,074 --> 00:30:00,828 ‫اون‌موقع کی میدونست که ایشون روزی بر قله‌های مرتفع این جامعه تکیه میزنه؟ 432 00:30:00,831 --> 00:30:03,775 ‫میدونی ، تو خیلی خوش‌شانسی ‫که به‌عنوان یه فرد فاسد 433 00:30:03,778 --> 00:30:06,063 ‫به چنین مراسم باشکوهی دعوت شدی 434 00:30:06,066 --> 00:30:08,336 ‫واقعاً سپاسگزارم 435 00:30:08,339 --> 00:30:10,659 ‫- در چه حالی؟ ‫- می‌میرم واسه مشروب 436 00:30:11,979 --> 00:30:16,016 ‫خب ، این واقعاً خوشمزه‌ست ‫دلم برات می‌سوزه 437 00:30:16,018 --> 00:30:18,045 ‫من هیچ‌وقت معتاد هروئین نبودم 438 00:30:18,048 --> 00:30:19,733 ‫اما سیگار رو ترک کردم 439 00:30:19,736 --> 00:30:22,016 ‫- که واقعاً سخت بود ‫- خدایا 440 00:30:22,018 --> 00:30:24,458 ‫- فکر می‌کنی کسی... ‫- یه لحظه من رو ببخشید 441 00:30:28,701 --> 00:30:30,457 ‫دنبال کسی می‌گردی؟ 442 00:30:30,459 --> 00:30:33,617 ‫می‌خواستم شاهزاده «مارگارت» رو ببینم 443 00:30:33,619 --> 00:30:35,339 ‫صحیح 444 00:30:35,341 --> 00:30:38,833 ‫فکر کنم اگه نبینی خیلی بهتره ‫باور کن 445 00:30:38,836 --> 00:30:40,794 ‫بذار به مامانت بگیم بیاد 446 00:30:40,797 --> 00:30:43,057 ‫اونجا رو ‫یه فسقلی که خوابش نمی‌بره 447 00:30:44,782 --> 00:30:46,330 ‫اون کیه؟ 448 00:30:46,333 --> 00:30:48,894 ‫ببخشید . دختر منه بانو 449 00:30:48,897 --> 00:30:52,006 ‫- باید خوابیده باشه ‫- ممنون «پاتریک» 450 00:30:52,009 --> 00:30:54,980 ‫عزیزم ، چرا هنوز بیداری؟ ‫این شام واسه بزرگترهاست 451 00:30:54,982 --> 00:30:57,616 ‫- شاهزاده «مارگارت» کدوم‌ـه؟ ‫- بله 452 00:30:57,619 --> 00:31:00,077 ‫چرا به مادرت نمیگی که ‫بهش معرفیت کنه؟ 453 00:31:00,080 --> 00:31:01,940 ‫میشه مامان؟ لطفاً؟ 454 00:31:01,943 --> 00:31:03,831 ‫شما هم توی سیاست هستید؟ ‫از نظر من 455 00:31:03,834 --> 00:31:06,524 ‫فرقی نداره کی صاحب دولت‌ـه ‫به شرطی که بتونه کشورداری کنه 456 00:31:06,527 --> 00:31:10,264 ‫چیزی که باید به هر نحوی ازش : دوری کنیم این برف‌پاک‌کن‌ها هستن 457 00:31:10,267 --> 00:31:12,349 ‫چپ ، راست ، چپ ، راست 458 00:31:12,352 --> 00:31:14,700 ‫- بانو ، دوست دارم با... ‫- الان نه 459 00:31:14,703 --> 00:31:17,422 ‫این باید الان خوابیده باشه ‫اینجوری فقط ذوق‌زده میشه 460 00:31:17,424 --> 00:31:20,643 ‫کاملاً درسته ‫عزیزم ، اصلاً چجوری اومده بیرون؟ 461 00:31:20,645 --> 00:31:22,423 ‫یالا 462 00:31:23,358 --> 00:31:26,764 ‫حالا فکر می‌کنم وقتش رسیده که ‫بریم پیش بقیه 463 00:31:26,767 --> 00:31:33,424 ‫لازم‌ـه؟ ‫اینجا که خیلی دنج و راحت‌ـه ‫من از مهمونیای بزرگ متنفرم 464 00:31:33,425 --> 00:31:37,382 ‫منم همینطور ‫اما همه‌ـش فکر زنم بوده 465 00:32:10,307 --> 00:32:11,985 ‫من و «سانی» خیلی ازت ممنونیم 466 00:32:11,987 --> 00:32:14,865 ‫هر کاری واسه «سانی» می‌کنم ‫گرچه سعی کن نزدیک «بریجیت» نشی 467 00:32:14,867 --> 00:32:16,786 ‫- بعضی‌وقت‌ها خیلی بددهن میشه ‫- حتماً 468 00:32:16,788 --> 00:32:19,667 ‫اگه نگهبان‌ها چیزی پرسیدند ‫باید تظاهر کنی همسر منی 469 00:32:20,586 --> 00:32:22,508 ‫تا کجا باید تظاهر کنم؟ 470 00:32:29,669 --> 00:32:32,636 ‫«پاتریک» هم اینجاست 471 00:32:33,823 --> 00:32:35,763 ‫خدایا 472 00:32:40,491 --> 00:32:42,068 ‫قربان 473 00:32:54,069 --> 00:32:58,909 عزیزم ، چه سوپرایز خوبی - «جورج» - 474 00:32:58,912 --> 00:33:01,713 ‫اینجا نشستم چون چیزی توی این سروصدا نمی‌تونم بشنوم 475 00:33:02,383 --> 00:33:04,300 فکر می‌کردم مردم معمولاً («سخنی از دیوید «هنری تورو) 476 00:33:04,303 --> 00:33:07,270 ‫- سکوت می‌کنن و از زندگی‌شون لذت نمی‌برن ‫- به اندازه‌ی کافی سکوت نمی‌کنن 477 00:33:07,273 --> 00:33:15,510 تو چیزی پیدا کردی که از انجامش لذت ببری؟ - آره اما متأسفانه مجبور شدم ترکش کنم - 478 00:33:15,512 --> 00:33:17,430 ‫پس گناه بزرگی مرتکب شدی 479 00:33:17,432 --> 00:33:19,836 ‫- واقعاً؟ ‫- داری وقت‌ـت رو تلف می‌کنی 480 00:33:19,839 --> 00:33:21,670 ‫باید کمک و شراکت کنی 481 00:33:21,673 --> 00:33:22,990 ‫هیچ آدمی منزوی نیست (منزوی : جزیره) 482 00:33:22,992 --> 00:33:25,363 ‫گرچه آدمای زیادی اینجا هستند که ‫جزیره دارند 483 00:33:25,366 --> 00:33:27,393 ‫تازه نه فقط توی اسکاتلند 484 00:33:27,993 --> 00:33:29,914 ‫البته که حق با شماست 485 00:33:30,654 --> 00:33:32,933 ‫زمانی پدرم بهم گفت : 486 00:33:32,936 --> 00:33:36,461 ‫"اگه استعدادی داری ‫ازش استفاده کن 487 00:33:36,464 --> 00:33:39,275 ‫وگرنه تموم زندگی‌ـت بدبخت میشی" 488 00:33:40,017 --> 00:33:42,868 ‫میشه گفت این تنها حرفی بود که ‫خشونتی درش نبود 489 00:33:42,871 --> 00:33:47,581 ‫اون مرد بااستعدادی بود ‫اما فکر می‌کنم هیچ‌وقت شاد و خوشبخت نبود 490 00:33:47,584 --> 00:33:51,352 ‫من که این روزها دیگه زیاد بهش فکر نمی‌کنم 491 00:33:51,354 --> 00:33:55,819 ‫اگه بود متنفر می‌شد که تو هم ‫اشتباهات اون رو تکرار کنی «پاتریک» 492 00:33:57,803 --> 00:34:00,220 ‫دیگه وقت‌ـت رو تلف نکن 493 00:34:04,316 --> 00:34:06,633 ‫من...من باید برم و دوستم رو... 494 00:34:06,635 --> 00:34:09,913 ‫بله . بله . بله ‫برو . برو 495 00:34:18,764 --> 00:34:20,482 ‫- «پاتریک» ‫- «دبی» 496 00:34:20,485 --> 00:34:22,117 ‫خیلی خوشگل شدی 497 00:34:22,120 --> 00:34:23,641 ‫گرچه همیشه توی مهمونی‌ها خوشگل بودی 498 00:34:23,644 --> 00:34:25,114 ‫تعجب کردم که یادت میاد 499 00:34:25,116 --> 00:34:26,915 ‫همه‌ـش یا توی اتاق بالایی ‫با یکی دیگه توی تخت بودی 500 00:34:26,917 --> 00:34:28,384 ‫یا توی دستشویی بیهوش می‌شدی 501 00:34:28,387 --> 00:34:30,732 ‫آره اما راستش می‌خواستم در همین مورد ‫باهات حرف بزنم 502 00:34:30,735 --> 00:34:32,836 ‫فکر نمی‌کنم که باهات خوش‌رفتار ‫بوده باشم و من... 503 00:34:32,838 --> 00:34:36,233 ‫این رو قبلاً هم شنیدم ‫12 مرحله‌ی ترک‌ـه ، مگه نه؟ 504 00:34:36,236 --> 00:34:38,476 ‫من شدم بخشی از لیست دارایی‌های زندگی‌ـت 505 00:34:38,478 --> 00:34:40,471 ...‫- نه . من فقط ‫- میشه اجازه بدی؟ 506 00:34:40,474 --> 00:34:43,195 «دیوید» ، «سیندی» 507 00:34:43,198 --> 00:34:45,598 ‫«سیندی» ، بالاخره اومدی 508 00:34:45,600 --> 00:34:47,158 ‫تولدت مبارک عزیزم 509 00:34:47,160 --> 00:34:50,515 ‫«سانی» ، مطمئنی که مخفی‌کاری در کار نیست؟ 510 00:34:50,518 --> 00:34:53,157 ‫چون «بریجیت» یه‌جور وحشتناکی بهم نگاه کرد 511 00:34:53,159 --> 00:34:54,718 ‫فقط بچسب به داستان 512 00:34:54,720 --> 00:34:56,416 ‫تو «سیندی» رو دیدی ‫زنت هم نتونست بیاد 513 00:34:56,419 --> 00:34:59,199 ‫به جاش از اون خواستی که بیاد و به ما اطلاع ندادی ‫اصلاً ربطی به من نداره 514 00:34:59,201 --> 00:35:00,721 ‫صحیح پس... 515 00:35:00,723 --> 00:35:04,609 ‫من «سیندی» رو دیدم . زنم نتونست بیاد ‫به جاش از «سیندی» خواستم که بیاد 516 00:35:08,879 --> 00:35:11,716 ‫- سلام‌علیکم ‫- تولدت مبارک عزیزم 517 00:35:13,082 --> 00:35:16,319 ‫خیلی خوشحالم که اینجایی ‫بهترین کادوی تولدم‌ـه 518 00:35:16,321 --> 00:35:17,759 ‫چیزی که از زن‌های زیبا فهمیدم 519 00:35:17,761 --> 00:35:20,438 ‫اینه که بعد از اینکه آدم چند ساعت معطل میشه 520 00:35:20,440 --> 00:35:24,478 ‫همه‌شون یه‌دفعه باهم میرسن ‫مثل اتوبوس‌ها 521 00:35:24,481 --> 00:35:27,560 ‫نه اینکه تا حالا من منتظر اتوبوس مونده باشم 522 00:35:27,563 --> 00:35:29,360 ‫شاهزاده «مارگارت» رو ببین 523 00:35:29,362 --> 00:35:31,559 ‫آدم باید مراقب باشه که ‫باهاش شاخ به شاخ نشه 524 00:35:31,561 --> 00:35:32,697 ‫عجب معرکه‌ای درست کرد 525 00:35:32,700 --> 00:35:36,119 ‫بله . من شاهزاده رو تحسین می‌کنم 526 00:35:36,122 --> 00:35:39,242 ‫شور زندگانی پدرت رو درونش داره 527 00:35:39,244 --> 00:35:41,265 ‫- تصور کن اگه باهم آشنا می‌شدند ‫- واقعاً تصور کن 528 00:35:41,268 --> 00:35:46,898 ‫اینجوری که با یه حادثه‌ی کوچیک به ...اون شدت تونست سفیر رو ‫تحقیر کنه 529 00:35:47,523 --> 00:35:50,348 ‫گرچه من خودم جانسپار خانمش هستم 530 00:35:50,351 --> 00:35:54,961 ‫که پشت اون ظاهر ساختگی ‫فرد شروری‌ـه 531 00:35:54,963 --> 00:35:57,482 ‫- و خودشون اومدند ‫- میشه من رو ببخشید؟ 532 00:35:57,483 --> 00:35:59,684 ‫باید برم با خانم میزبان حرف بزنم 533 00:36:00,485 --> 00:36:02,803 ‫امیدوارم دوست جوان‌تون رو ‫فراری نداده باشیم 534 00:36:02,805 --> 00:36:05,403 ‫- به‌نظر مضطرب بود ‫- می‌تونیم بدون اون ادامه بدیم 535 00:36:05,405 --> 00:36:08,522 ‫«ژاک» عزیزم ‫به نظرم تو فوق‌العاده باهوش بودی 536 00:36:08,524 --> 00:36:10,790 ‫اونجوری که با اون زنیکه‌ی طاقت‌فرسا ‫رفتار کردی 537 00:36:10,793 --> 00:36:13,752 ‫ممنون اما فکر می‌کنم که عالیجناب ‫داره بهمون نزدیک میشه 538 00:36:13,755 --> 00:36:16,823 ‫بهتره بریم دوردست‌ترین قسمت جشن رو پیدا کنیم 539 00:36:16,826 --> 00:36:19,562 ‫دوست عزیزم ، تو خودت عمق وجود جشنی 540 00:36:19,564 --> 00:36:21,123 ‫بدرود 541 00:36:21,125 --> 00:36:22,337 ‫بعداً می‌بینمت 542 00:36:22,340 --> 00:36:24,564 ‫با دشمن همنشین شدی؟ 543 00:36:24,566 --> 00:36:28,553 ‫برای همدردی نزد من اومدند بانو ‫بهشون گفتم که جای اشتباهی اومدند 544 00:36:28,556 --> 00:36:32,255 ‫مرده یه احمق دست و پا چلفتی‌ـه ‫و زن مضحکش هم... 545 00:36:32,258 --> 00:36:35,405 ‫سلام عرض شد ‫مهمونیِ قشنگی‌ـه ، نه؟ 546 00:36:35,408 --> 00:36:37,483 ‫بانو 547 00:36:37,485 --> 00:36:40,204 ‫بعداً خودم میام دنبالت . باشه؟ 548 00:36:40,207 --> 00:36:41,887 ‫بله . حتماً 549 00:36:44,648 --> 00:36:47,872 ‫- اون کی بود؟ ‫- دخترم 550 00:36:47,875 --> 00:36:52,725 ‫خب ، چی داشتم می‌گفتم؟ ‫بند کلام از دستم در رفت 551 00:36:52,727 --> 00:36:54,127 ‫مهم‌ترین چیزی که یادم‌ـه 552 00:36:54,129 --> 00:36:58,846 ‫البته به جز پدر شرور تو ‫اون خونه‌ی خوشگل بود 553 00:36:58,848 --> 00:37:00,234 ‫در مقابل این که چیزی نبود 554 00:37:01,449 --> 00:37:03,289 ‫آره . جالبه که چرخ چجوری می‌چرخه 555 00:37:04,034 --> 00:37:07,433 ‫دوست داشتنی‌ـه ‫اما کاش پر از این گوه‌های عوضی نبود 556 00:37:07,435 --> 00:37:10,609 ‫البته منظورم تو نبودی ‫یا مامانی 557 00:37:10,612 --> 00:37:13,273 ‫به‌نظر... 558 00:37:13,276 --> 00:37:17,125 ‫علیرغم مهمان‌های همیشگی پدر و مادرم ‫تو با من خیلی راحت بودی 559 00:37:17,128 --> 00:37:19,368 و مهربون‌تر - مهربون؟ - 560 00:37:19,370 --> 00:37:22,088 ‫مطمئنی من رو با کس دیگه‌ای اشتباه نگرفتی؟ 561 00:37:22,090 --> 00:37:24,558 ‫اشکالی نداره چند لحظه لطف کنی ‫باهاش حرف بزنی؟ 562 00:37:24,561 --> 00:37:27,009 ‫مامان؟ مامان؟ 563 00:37:27,011 --> 00:37:29,010 ‫این دوست قدیمیم «پاتریک مِلروز»ـه 564 00:37:29,012 --> 00:37:33,410 ‫- بله . یادم‌ـه ‫- عجب مهمونی خوبیه 565 00:37:38,775 --> 00:37:40,809 ‫«بریجیت» ، مهمونی زیبایی‌ـه 566 00:37:40,812 --> 00:37:42,693 ‫فقط می‌خواستم بهت بگم 567 00:37:42,696 --> 00:37:46,216 ‫من «سیندی» رو دیدم ‫زنم نمی‌تونست بیاد واسه همین... 568 00:37:48,452 --> 00:37:51,371 ‫میشه بهش دست بزنم؟ 569 00:37:51,373 --> 00:37:54,645 ‫«سانی» ، چیزی واسه دست زدن نیست 570 00:37:54,648 --> 00:37:56,647 ‫هنوز چند هفته‌ی دیگه مونده 571 00:38:10,951 --> 00:38:12,911 چی شده عزیزم؟ 572 00:38:14,254 --> 00:38:16,010 ‫«سیندی اسمیت» رو با «سانی» دیدم 573 00:38:16,013 --> 00:38:18,170 ‫من گفتم نباید دعوتش کنیم ‫چون نمی‌شناسیمش 574 00:38:18,173 --> 00:38:20,292 ‫اما بازم اینجاست 575 00:38:20,294 --> 00:38:22,856 ‫- الکی دارم فکر بد می‌کنم ‫- آره . احتمالاً همینطوره 576 00:38:22,859 --> 00:38:24,700 ‫یعنی احتمالاً دارم فکر بد می‌کنم؟ 577 00:38:26,375 --> 00:38:28,295 ‫جایی هست که بتونیم بریم؟ 578 00:38:38,037 --> 00:38:40,039 جو وَگنِر» نوازنده‌ی ساکسیفون» 579 00:38:42,391 --> 00:38:45,013 ‫«پاتریک مِلروز» ، چرا مشروب نمی‌خوری؟ 580 00:38:45,015 --> 00:38:48,519 ‫- تولدت مبارک «سانی» ‫- «دان ویلز» نوازنده‌ی ترومبون 581 00:38:48,522 --> 00:38:51,000 ‫میدونی ، من واقعاً از این بخش‌ـش خوشم نمیاد 582 00:38:51,003 --> 00:38:54,243 ‫آخه اسم نوازنده‌ها رو می‌خوایم چی‌کار؟ 583 00:38:54,245 --> 00:38:58,018 ‫- دیدم که داشتی با «بریجیت» حرف میزدی ‫- «چیلی ویلی واتسون» نوازنده‌ی شیپور 584 00:38:58,020 --> 00:39:00,338 ‫انگار خیلی توپش پر بود 585 00:39:02,838 --> 00:39:05,117 ‫«سانی» ، میشه یه لحظه پاتریک» رو ازت بدزدم؟» 586 00:39:06,794 --> 00:39:09,981 ‫- «چیلی ویلی واتسون» ‫- خوبی؟ 587 00:39:11,152 --> 00:39:13,365 ‫آره . ببخشید . فقط... ‫فقط فکر کردم که... 588 00:39:13,368 --> 00:39:14,678 ‫بیا بریم اینجا 589 00:39:16,620 --> 00:39:18,371 ‫گفتم بهتره از دست میزبان نجات‌ـت بدم 590 00:39:18,373 --> 00:39:24,147 ‫یه بخار حماقتی از اون مرد ‫بلند میشه مثل باز کردن در سونا 591 00:39:24,149 --> 00:39:26,169 ‫- منطقی‌ـه ‫- نه 592 00:39:26,171 --> 00:39:29,633 ‫- نه . نمی‌تونم امشب بهش بگم ‫- می‌تونی بهش بگی که من... 593 00:39:29,636 --> 00:39:32,498 ‫خدایا ، نگاشون کن 594 00:39:32,500 --> 00:39:34,578 ‫این آدما رو از بچگیم خاطرم‌ـه 595 00:39:34,581 --> 00:39:35,937 ‫خشک و کودن 596 00:39:35,939 --> 00:39:37,940 ‫اینا آخرین مارکس‌گراها هستن 597 00:39:39,388 --> 00:39:42,948 ‫آخرین نسلی از مردم که فکر می‌کنن ‫طبقه‌بندی همه چیزه 598 00:39:43,954 --> 00:39:46,395 ‫بیا از اینجا بریم . زودباش 599 00:39:49,981 --> 00:39:52,180 ‫شما 2تا دارید چی پچ‌پچ می‌کنید؟ 600 00:39:52,182 --> 00:39:54,340 ‫سلام غریبه 601 00:39:54,342 --> 00:39:55,620 ‫خدایا 602 00:39:55,621 --> 00:39:58,097 ‫«جانی» و «پاتریک» ‫ایشون همسر منه 603 00:39:58,099 --> 00:40:01,006 ‫- این «انگوس»ـه ‫- چه مهمونی خوبی 604 00:40:01,009 --> 00:40:02,948 ‫حتماً خرج خیلی زیادی داشته ، نه؟ 605 00:40:04,253 --> 00:40:08,240 ‫شوهر من روی اینکه هر چیزی ‫چقدر هزینه برده خیلی وسواسی‌ـه 606 00:40:08,242 --> 00:40:10,360 ‫برو یه نوشیدنی واسه من بیار ‫اونا مفتی هستن 607 00:40:10,363 --> 00:40:12,062 ‫- «جانی» هم میاد کمکت ‫- راستش 608 00:40:12,064 --> 00:40:14,463 ‫- من و «جانی» می‌خواستیم که... ‫- زودباش 609 00:40:14,466 --> 00:40:16,981 ‫یالا دیگه 610 00:40:16,984 --> 00:40:19,062 ‫از نظر تئوری مرد خوبیه 611 00:40:19,064 --> 00:40:21,621 ‫اما بدجوری فکر اینه که ‫اگه یه بلیط دوطرفه‌ی قطار تخفیف‌خورده رو 612 00:40:21,623 --> 00:40:24,022 ‫کامل مصرف نکنه ‫می‌تونه کل پولش رو پس بگیره یا نه 613 00:40:26,343 --> 00:40:30,185 ‫می‌خوای بریم بچرخیم؟ ‫خیلی از دیدن دوبارت خوشحال شدم 614 00:40:30,894 --> 00:40:32,813 ‫فکر می‌کردم داری از من ‫به‌عنوان یه تأثیر بد 615 00:40:32,816 --> 00:40:35,777 ‫- دوری می‌کنی ‫- از تو نه . از همه 616 00:40:36,704 --> 00:40:38,825 ‫خب ، حالا که اینجایی 617 00:40:40,225 --> 00:40:43,102 ‫شاید بتونیم این مهمونی مأیوس‌کننده رو ‫یه‌کم سرزنده کنیم 618 00:40:43,104 --> 00:40:46,274 ‫باید خیلیا رو لگد کنی ‫تا یه آدم زنده بین این‌همه جسد پیدا بشه 619 00:40:46,277 --> 00:40:50,161 ‫«تونی» یه‌کم کوکائین داره ‫ظاهراً حالا دیگه خلاف قوانین‌ـه 620 00:40:50,164 --> 00:40:52,903 ‫- آره؟ ‫- اصولاً بله 621 00:40:52,905 --> 00:40:56,697 ‫خدایا ، چرا همه‌تون اینقدر کسل‌کننده شدید؟ 622 00:40:56,700 --> 00:40:59,879 ‫قبلاً مردها بهم می‌گفتن که چجوری ‫از کره واسه سکس استفاده می‌کنن 623 00:40:59,882 --> 00:41:03,107 ‫حالا بهم میگن که چرا کره رو ‫از رژیم غذایی‌شون حذف کردند 624 00:41:04,505 --> 00:41:08,345 ‫اونجا رو ببین . «دبی»ـه ‫خوشگل شده ، مگه نه؟ 625 00:41:08,347 --> 00:41:10,228 ‫خیلی 626 00:41:10,986 --> 00:41:12,984 ‫بهتره برم «جانی» رو پیدا کنم 627 00:41:12,987 --> 00:41:16,423 ‫- میدونی که می‌تونیم بریم بالا ‫- بالا؟ واسه چی؟ 628 00:41:16,426 --> 00:41:19,116 ‫واسه سکس...بدون وابستگی 629 00:41:21,467 --> 00:41:23,866 ‫خب ، زیادم فکر بدی نیست 630 00:41:23,869 --> 00:41:26,389 ‫- ممنون ‫- نه ، نه . خیلی مشتاقم 631 00:41:27,614 --> 00:41:29,973 ‫خب پس بیا بریم 632 00:41:36,468 --> 00:41:38,990 ‫- عذر می‌خوام خانم . این خونه... ‫- ما اینجا اقامت داریم 633 00:41:40,111 --> 00:41:43,029 ‫ممنون 634 00:41:49,345 --> 00:41:51,504 ‫نمی‌تونم به این فکر نکنم که ‫خیلی کار بدی‌ـه 635 00:41:51,506 --> 00:41:55,324 ‫گوش کن 636 00:41:55,327 --> 00:41:56,799 ‫خیلی تحقیرکننده‌ست 637 00:41:56,802 --> 00:42:00,012 لطفاً بذار صبح درمورد‌ش حرف بزنیم - نه . همین حالا درموردش حرف میزنیم - 638 00:42:00,015 --> 00:42:02,023 ‫مهمون‌هامون دیگه شک می‌کنن ...که ما کجا 639 00:42:02,025 --> 00:42:03,966 ‫مهمونای عوضی‌ـت برام مهم نیستن 640 00:42:03,968 --> 00:42:06,951 ‫این بار اول‌ـه که... 641 00:42:07,630 --> 00:42:09,189 ‫نگو که نشنیدی 642 00:42:09,191 --> 00:42:11,432 ‫- درباره‌ی رابطه‌ی پنهانیش؟ ‫- تازه بهترم میشه 643 00:42:11,435 --> 00:42:14,316 ‫«سیندی» با یه پسربچه‌ی گرون‌بها حامله‌ست 644 00:42:14,319 --> 00:42:16,951 ‫«سانی» اونقدر دنبال وارث مذکر می‌گرده ‫که می‌خواد «سیندی» رو 645 00:42:16,954 --> 00:42:19,623 ‫- به بانو «گِرِیوسِند» بعدی تبدیل کنه ‫- «بریجیت» بیچاره 646 00:42:19,626 --> 00:42:21,367 ‫مثل یه «هِنری هشتم» دوزاری 647 00:42:21,370 --> 00:42:24,750 ‫- واقعاً خنده‌دارـه ‫- نه . نیست 648 00:42:24,752 --> 00:42:27,907 ‫اینقدر نمی‌خواد ادای زاهدها رو دربیاری ‫«بریجیت» حقش‌ـه 649 00:42:27,910 --> 00:42:29,847 ‫- واسه چی؟ ‫- خودت میدونی واسه چی 650 00:42:29,850 --> 00:42:33,868 ‫اینکه خودش رو اینقدر کشید بالا ‫تعجبی نداره که قیافه‌ـش خیلی خسته‌ست 651 00:42:33,870 --> 00:42:36,508 ‫میدونی ، کم‌کم دارم به شناختی که ازت دارم ‫شک می‌کنم 652 00:42:36,511 --> 00:42:38,592 ‫- منم همینطور . زود بیا بریم ‫ - اینجا هم کردیش؟ 653 00:42:38,594 --> 00:42:42,394 ‫ نه . خیلی‌خب ، آره ‫ اما نه توی اتاق خواب 654 00:42:55,475 --> 00:42:57,435 ‫بگو من با کی رابطه‌ی پنهونی دارم؟ 655 00:42:58,276 --> 00:43:00,835 ‫حالا می‌خوای درموردش حرف بزنی؟ 656 00:43:00,837 --> 00:43:02,796 ‫دوست‌ـت «جانی» 657 00:43:06,147 --> 00:43:08,381 ‫کلاً تمایلم رو از دست دادم 658 00:43:08,384 --> 00:43:10,983 ‫فکر می‌کردم بخوای من رو ازش پس بگیری 659 00:43:12,103 --> 00:43:14,703 ‫«جانی» خیلی پسر خوبیه ‫اما مشکل همینه 660 00:43:16,316 --> 00:43:20,293 ‫وقتی فهمیدم امشب تو هم میای ‫خیلی خوشحال شدم 661 00:43:20,946 --> 00:43:22,594 ‫«پاتریک مِلروز» 662 00:43:22,596 --> 00:43:25,634 ‫غافلگیرم کردی 663 00:43:25,636 --> 00:43:28,657 ‫- حقیقتش دلم برات تنگ شده بد ‫- منم...منم همینطور 664 00:43:28,660 --> 00:43:30,779 ‫اما فکر می‌کنم... 665 00:43:32,328 --> 00:43:35,118 ‫فکر می‌کنم ترجیح بدم با «جانی» ‫رفیق بمونم 666 00:43:37,078 --> 00:43:38,916 ‫واقعاً؟ 667 00:43:38,918 --> 00:43:43,582 دیگه دنبال طعنه و تنش نیستم - اما تو که عاشق طعنه و تنشی - 668 00:43:43,585 --> 00:43:46,196 ‫فکر می‌کنم تصور می‌کنی ‫همه شبیه تو هستن 669 00:43:46,198 --> 00:43:47,515 ‫برو گم‌شو «پاتریک» 670 00:43:47,518 --> 00:43:51,088 ‫خیلی‌خب ، فکر می‌کنم بهتره که ‫بریم پایین ، نه؟ 671 00:43:51,091 --> 00:43:52,836 ‫قبل از اینکه سرزنش بشیم 672 00:43:52,838 --> 00:43:55,159 ‫- تو اول برو ‫- خدایا ، فقط مایه‌ی عذابی 673 00:44:10,806 --> 00:44:12,285 ‫خدای من 674 00:44:32,136 --> 00:44:34,938 ‫یه لیوان رو شکستم ‫به پدرم نگو 675 00:44:34,941 --> 00:44:37,521 ‫مادرت چی؟ ‫می‌خوای به مادرت بگم؟ 676 00:44:37,523 --> 00:44:39,900 ‫«پاتریک» ، چی شده عزیزم؟ 677 00:44:41,215 --> 00:44:43,175 ‫دوست داشتی چی بهش بگی؟ 678 00:44:58,661 --> 00:45:00,406 ‫داشتم دنبالت می‌گشتم . کجا رفتی؟ 679 00:45:00,409 --> 00:45:03,694 ‫هیچ‌جا . میشه بریم یه جایی حرف بزنیم؟ 680 00:45:03,697 --> 00:45:05,405 ‫- آره ‫- ببخشید 681 00:45:07,485 --> 00:45:08,683 ‫بهت گفتم یه چیزی هست 682 00:45:08,685 --> 00:45:11,127 ‫که هیچ‌وقت به زبون نیاوردم ‫و هیچ‌وقت هم نمیارم 683 00:45:11,130 --> 00:45:13,404 ‫اما حالا می‌خوام بگم 684 00:45:13,406 --> 00:45:15,524 ‫ببخش که سربسته حرف میزنم ‫اینجوری نیست که خجالت بکشم 685 00:45:15,526 --> 00:45:18,882 ‫فقط نمی‌خوام که ‫باری روی دوش تو باشه 686 00:45:18,885 --> 00:45:20,325 ‫حرفت رو بزن 687 00:45:21,365 --> 00:45:22,604 ‫خب... 688 00:45:22,605 --> 00:45:25,678 ‫درمورد دائم‌الخمر بودن پدر و مادرم و خشونت‌شون برات گفتم 689 00:45:25,681 --> 00:45:27,124 ‫اما چیزی که بهت نگفتم... 690 00:45:27,126 --> 00:45:29,244 ‫- الان نه ‫- نه . ممنون 691 00:45:29,246 --> 00:45:30,804 ‫فقط خواستم اطلاع بدم که تا چند دقیقه‌ی دیگه 692 00:45:30,806 --> 00:45:33,127 ‫- آتش‌بازی شروع میشه ‫- تشکر 693 00:45:39,928 --> 00:45:43,725 ‫وقتی 8 سالم بود ‫و البته طی چند سال بعدش 694 00:45:43,727 --> 00:45:46,485 ‫پدرم ازم سوءاستفاده می‌کرد 695 00:45:46,487 --> 00:45:50,405 ‫کلمه‌ای که این روزها ‫گفتنش تغییر کرده 696 00:45:50,408 --> 00:45:52,318 ‫منظورت از سوءاستفاده چیه؟ 697 00:45:52,321 --> 00:45:55,093 ...من 698 00:46:01,129 --> 00:46:03,128 ‫خیلی... 699 00:46:04,650 --> 00:46:06,257 ‫خدای من 700 00:46:10,088 --> 00:46:12,553 ‫هیچ‌کس نباید چنین بلایی رو ‫سر کس دیگه‌ای بیاره 701 00:46:15,984 --> 00:46:17,888 ‫- اولین‌بار... ‫- آتش‌بازی در حال... 702 00:46:17,890 --> 00:46:20,416 ‫به نظرت می‌تونی واسه یه دقیقه ‫گورت رو گم کنی 703 00:46:20,419 --> 00:46:22,409 ‫- که بتونیم حرف‌مون رو بزنیم؟ ‫- ببخشید قربان 704 00:46:22,411 --> 00:46:23,569 ‫مگه ما شبیه بچه‌هاییم؟ 705 00:46:23,571 --> 00:46:26,840 ‫فکر کردی از آتیش‌بازی خوش‌مون میاد؟ 706 00:46:32,090 --> 00:46:34,012 ‫منظورم از سوءاستفاده چیه؟ 707 00:46:35,217 --> 00:46:36,976 ‫منظورم سوءاستفاده‌ی جنسی‌ـه 708 00:46:36,979 --> 00:46:39,252 ‫خدای من ، متأسفم 709 00:46:40,853 --> 00:46:42,476 ‫تعجبی نداره که اینقدر ازش متنفر بودی 710 00:46:42,479 --> 00:46:44,466 ‫حالا میدونی واسه چی 711 00:46:49,571 --> 00:46:54,131 ‫اولین‌بار به‌عنوان یه مجازات شکل گرفت درحالی‌که نفهمیدم جرمم چیه 712 00:46:54,133 --> 00:46:58,011 ‫که باعث شد ‫یه قدرت وحشتناکی داشته باشه 713 00:46:58,013 --> 00:46:59,532 ‫حرومزاده 714 00:47:01,233 --> 00:47:02,893 ‫حتماً دنیات رو از وسط نصف کرده 715 00:47:07,655 --> 00:47:09,613 ‫آره . فکر می‌کنم همینطور شد 716 00:47:14,412 --> 00:47:15,770 ‫چطور همچین فکری کردی؟ 717 00:47:15,773 --> 00:47:18,289 ‫یه‌جورایی واضح بود 718 00:47:24,935 --> 00:47:26,773 ‫توی اون لحظه ‫وقتی داشت این اتفاق میفتاد... 719 00:47:26,775 --> 00:47:28,845 ‫خیلی عجیب‌ـه اما... 720 00:47:31,730 --> 00:47:34,733 ‫یه مارمولک روی دیوار بود 721 00:47:34,735 --> 00:47:36,614 ‫یه مارمولک خانگیِ سبزِ روشن 722 00:47:38,873 --> 00:47:41,592 ‫با خودم فکر می‌کردم ‫"اگه بتونم خودم رو بذارم جای اون... 723 00:47:44,544 --> 00:47:47,024 ‫شاید بتونم با این‌کار کنار بیام" 724 00:47:49,577 --> 00:47:52,137 ‫میدونم نقشه‌ی فرار خوبی نبود 725 00:47:57,258 --> 00:47:58,657 ‫مهم اینه که... 726 00:48:00,324 --> 00:48:02,847 ‫حالا دیگه از متنفر بودن ازش خسته شدم 727 00:48:02,850 --> 00:48:04,416 ‫کافی نیست 728 00:48:04,418 --> 00:48:06,686 ‫و اگه قرار باشه برگردم به دنیا 729 00:48:06,689 --> 00:48:09,654 ‫نه اینجا . منظورم دنیای واقعی‌ـه 730 00:48:09,657 --> 00:48:12,168 ‫تا یه چیزی یاد بگیرم ‫به بقیه کمک کنم 731 00:48:12,171 --> 00:48:13,937 ‫جای اینکه زنده بمونم زندگی کنم 732 00:48:13,947 --> 00:48:17,663 ‫باید بتونم این چیزها رو به زبون بیارم 733 00:48:24,535 --> 00:48:28,848 ‫آتیش‌بازی رو هم از دست دادیم ‫اگه می‌خوای که... 734 00:48:28,851 --> 00:48:30,778 ‫اشکالی نداره 735 00:48:30,780 --> 00:48:33,412 ‫نمیدونم . اتاق قدیمیت رو دوست داری؟ 736 00:48:33,415 --> 00:48:37,017 ‫مامان ، نمیدونم . میشه وقتی که برگشتیم درموردش حرف بزنیم؟ 737 00:48:37,019 --> 00:48:39,781 ‫هر جور راحتی 738 00:48:42,514 --> 00:48:44,736 ‫من بعضی‌وقت‌ها باهات بدرفتاری کردم 739 00:48:48,101 --> 00:48:50,261 ‫- گستاخانه ‫- نه 740 00:48:53,217 --> 00:48:55,057 ‫بعضی‌وقت‌ها 741 00:48:57,548 --> 00:49:00,588 ‫پدرت همیشه اون «نیکولاس پِرَت» رو سرزنش می‌کرد 742 00:49:02,223 --> 00:49:04,220 ‫تو دختر خیلی خوبی بودی ‫تا اینکه با اون آشنا شدی 743 00:49:04,222 --> 00:49:08,701 ‫بعد همه چیز رو توی خونه ‫نکوهش می‌کردی 744 00:49:08,703 --> 00:49:13,014 ‫آدمایی رو که کل عمرت می‌شناختی ‫آدمای خیلی خوب رو 745 00:49:14,941 --> 00:49:16,861 ‫پدرت همیشه دوست‌ـت داشت اما... 746 00:49:16,863 --> 00:49:19,222 ‫نمی‌تونم تظاهر کنم که بعضی‌وقت‌ها ‫دلش به رنج نمیومد 747 00:49:24,654 --> 00:49:26,611 ‫- زیاده‌روی کردم؟ ‫- نه 748 00:49:26,614 --> 00:49:28,001 ‫اصلاً 749 00:49:30,091 --> 00:49:32,768 ‫بذار فردا باهم حسابی حرف میزنیم 750 00:49:33,826 --> 00:49:36,535 ‫احتمالاً بهتره راه بیفتیم ‫راه زیادی داریم 751 00:49:36,538 --> 00:49:38,168 ‫بله 752 00:49:40,117 --> 00:49:43,142 ‫- نمی‌خوام عضوت کنم . قسم می‌خورم ‫- بگو 753 00:49:43,144 --> 00:49:50,150 ‫شاید تنها راه اینکه بتونی ادامه بدی ‫اینه که ‫از خودت بیشتر جدا بشی 754 00:49:51,381 --> 00:49:53,140 ‫و بیشتر به چیز دیگه‌ای وصل بشی 755 00:49:54,625 --> 00:49:57,544 ‫منظورت یه سرگرمی‌ـه؟ 756 00:49:57,547 --> 00:49:59,425 ‫یه کس دیگه 757 00:50:00,467 --> 00:50:02,668 ‫عاشق بشم . بچه‌دار بشم 758 00:50:03,587 --> 00:50:04,912 ‫آره . چرا که نه؟ 759 00:50:04,915 --> 00:50:07,929 ‫خودت میدونی که خیلی سعی کردم ‫عاشق بشم 760 00:50:07,932 --> 00:50:09,425 ‫فکر نکنم اون عشق بوده باشه 761 00:50:09,427 --> 00:50:11,427 ‫با اینحال تجربه‌ی من از عشق اینه که 762 00:50:11,429 --> 00:50:14,180 ‫با فکر کردن درمورد کسی که می‌تونه ‫قلب شکسته‌ات رو شفا بده هیجان‌زده میشی 763 00:50:14,183 --> 00:50:16,065 ‫وقتی می‌بینی که نمی‌تونن شفا بدن ‫ناامید میشی 764 00:50:16,066 --> 00:50:18,785 ‫اما دفعه‌ی بعدی 765 00:50:18,788 --> 00:50:22,506 ‫البته خطر دیگه هم اینه که ‫بدون تلخی ، کینه 766 00:50:22,508 --> 00:50:24,868 ‫طعنه ، گستاخی و نفرت از خود 767 00:50:24,869 --> 00:50:27,469 ‫- شاید دیگه چیزی نمونه ‫- شاید 768 00:50:28,468 --> 00:50:32,891 ‫یا به این فکر کن که جای این صفات ‫چی می‌تونی جایگزین کنی 769 00:50:43,186 --> 00:50:45,869 ‫اینم از خانم میزبان 770 00:50:45,871 --> 00:50:49,406 داشتم دنبال «سانی» می‌گشتم - واقعاً برام مهم نیست بانو - 771 00:50:53,630 --> 00:50:56,008 ‫من خیلی احمق بودم 772 00:50:57,272 --> 00:50:59,589 ‫نمی‌تونم بگم باهات مخالفم 773 00:50:59,591 --> 00:51:01,910 ‫به سمتش سوق پیدا کردم ‫پسردار نشدن «بریجیت» 774 00:51:01,912 --> 00:51:03,914 ‫واقعاً برام سخت بوده 775 00:51:03,917 --> 00:51:07,030 ‫فکر نکنم بتونم بدون اون زندگی کنم 776 00:51:07,032 --> 00:51:10,950 ‫و «سیندی» ایده‌های خیلی عجیب‌غریبی داره 777 00:51:10,952 --> 00:51:13,222 ‫همین حالاش هم پیشنهاد داده که ‫یکی از دیوارها رو خراب کنم 778 00:51:13,225 --> 00:51:16,733 ‫به مبلمان هم شبیه دلال‌ها نگاه می‌کنه 779 00:51:16,736 --> 00:51:18,457 ‫اون «بریجیت» نیست؟ 780 00:51:21,791 --> 00:51:24,390 ‫«بریجیت» ، «بریجیت» 781 00:51:24,392 --> 00:51:26,153 ‫«بریجیت» ، کجا داری میری؟ 782 00:51:27,312 --> 00:51:29,992 ‫«بریجیت» ، ماشین رو نگه‌دار . وایسا 783 00:51:49,513 --> 00:51:52,113 ‫مطمئنم پدرم قویاً بدبخت بود 784 00:51:52,115 --> 00:51:53,312 ‫اما برای بخشیدن کسی 785 00:51:53,314 --> 00:51:55,490 ‫نباید حداقل تلاشی برای تغییر هم ‫وجود داشته باشه؟ 786 00:51:55,493 --> 00:51:58,353 ‫اما اگه تغییر می‌کرد ‫دیگه نیازی به بخشیدن نداشت 787 00:51:58,354 --> 00:52:00,874 ‫ببخشید؟ هی؟ 788 00:52:00,876 --> 00:52:06,812 ‫ببخشید که قبلاً پریدم بهت ‫فقط اینکه وسط بحث حساسی بودیم 789 00:52:06,814 --> 00:52:08,394 ‫من فقط داشتم کارم رو انجام میدادم 790 00:52:08,397 --> 00:52:10,633 ‫میدونم و عذر می‌خوام 791 00:52:10,635 --> 00:52:13,114 ‫فکر می‌کنی راه داره که ببخشیش؟ 792 00:52:13,116 --> 00:52:15,275 ‫البته . اونقدرها هم چیز خاصی نبود 793 00:52:15,277 --> 00:52:17,381 ‫نه . تو رو نمیگم 794 00:52:23,095 --> 00:52:25,069 ...خب ، اگه پیشخدمت می‌تونه من رو ببخشه 795 00:52:26,334 --> 00:52:29,196 ‫تو برو . من فعلاً خوابم نمیاد 796 00:52:29,199 --> 00:52:31,478 ...‫و وقتی به اون اتاق توی هتل فکر می‌کنم 797 00:52:32,416 --> 00:52:34,096 ‫ممنون که بهم گفتی 798 00:52:34,099 --> 00:52:37,597 نمی‌خواد کالیفرنیابازی دربیاری - تو هم لازم نیست اینقدر انگلیسی بشی - 799 00:52:40,318 --> 00:52:43,356 ‫- مهمونی دیگه تموم شد ‫- خیلی چیزها تموم شد 800 00:52:43,357 --> 00:52:46,637 ‫پایان یک دوران‌ـه 801 00:52:46,639 --> 00:52:48,359 ‫امیدوارم همینطور باشه 802 00:53:06,728 --> 00:53:08,046 ‫امری داشتید؟ 803 00:53:08,049 --> 00:53:10,639 ‫من یه «چیلی ویلی» توی نیویورک می‌شناختم 804 00:53:10,642 --> 00:53:12,842 ...تو اون - ‫- کجا زندگی می‌کرد؟ 805 00:53:15,361 --> 00:53:17,855 ‫- خیابون 10ـم ‫- چی‌کار می‌کرد؟ 806 00:53:17,858 --> 00:53:20,929 ‫می‌فروخت . توی خیابون زندگی می‌کرد 807 00:53:22,243 --> 00:53:24,080 ...‫غیرممکنه . میدونم . من 808 00:53:24,083 --> 00:53:25,371 ‫کُت 809 00:53:30,122 --> 00:53:32,842 ‫انگلیسی که کُتش رو درنمیاورد . درسته؟ 810 00:53:33,630 --> 00:53:35,796 ‫«پاتریک مِلروز» 811 00:53:37,841 --> 00:53:41,878 ‫خدای من ، سرحال شدی 812 00:53:43,204 --> 00:53:45,161 ‫من...من نمیدونستم... 813 00:53:45,163 --> 00:53:48,040 ‫من همیشه نوازنده بودم رفیق 814 00:53:48,042 --> 00:53:52,044 ‫فقط...میدونی؟ 815 00:53:53,723 --> 00:53:56,852 ‫یه باز زنت یه سرنگ گاوی رو ‫بهم فروخت 20 دلار 816 00:53:56,855 --> 00:53:58,992 ‫- .اینقدر بود ‫- آره . اُوِردوز کرد 817 00:54:00,455 --> 00:54:01,696 ‫متأسفم 818 00:54:04,563 --> 00:54:07,084 ‫با اینحال معجزه‌ست که تو زنده‌ای 819 00:54:08,405 --> 00:54:10,083 ‫تو هم همینطور 820 00:54:10,085 --> 00:54:13,326 ‫گرچه همه چیز معجزه‌ست رفیق 821 00:54:14,657 --> 00:54:18,175 ‫معجزه‌ست که توی وان حموم ‫مثل صابون آب نمیشیم 822 00:54:34,473 --> 00:54:36,434 ‫- از دیدنت خوشحال شدم ‫- منم همینطور 823 00:54:39,111 --> 00:54:41,767 واسه صبحونه می‌بینمت احتمالاً؟ 824 00:54:43,127 --> 00:54:45,406 ‫آره . چرا که نه؟ 825 00:54:45,408 --> 00:54:47,765 کاتسولد کاروِری»؟» 826 00:54:47,767 --> 00:54:49,756 ‫حدود 9؟ 827 00:54:49,759 --> 00:54:52,166 ‫ناامیدم نکن 828 00:54:52,190 --> 00:56:54,438 کانال تلگرام Deutschwebvip 87005

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.