All language subtitles for 26. 2-Never Mind

af Afrikaans
ak Akan
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bem Bemba
bn Bengali
bh Bihari
bs Bosnian
br Breton
bg Bulgarian
km Cambodian
ca Catalan
ceb Cebuano
chr Cherokee
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch
en English
eo Esperanto
et Estonian
ee Ewe
fo Faroese
tl Filipino
fi Finnish
fr French
fy Frisian
gaa Ga
gl Galician
ka Georgian
de German Download
el Greek
gn Guarani
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ia Interlingua
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
rw Kinyarwanda
rn Kirundi
kg Kongo
ko Korean
kri Krio (Sierra Leone)
ku Kurdish
ckb Kurdish (Soranî)
ky Kyrgyz
lo Laothian
la Latin
lv Latvian
ln Lingala
lt Lithuanian
loz Lozi
lg Luganda
ach Luo
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mfe Mauritian Creole
mo Moldavian
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
sr-ME Montenegrin
ne Nepali
pcm Nigerian Pidgin
nso Northern Sotho
no Norwegian
nn Norwegian (Nynorsk)
oc Occitan
or Oriya
om Oromo
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt-BR Portuguese (Brazil)
pt Portuguese (Portugal)
pa Punjabi
qu Quechua
ro Romanian
rm Romansh
nyn Runyakitara
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
sh Serbo-Croatian
st Sesotho
tn Setswana
crs Seychellois Creole
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhalese
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
es-419 Spanish (Latin American)
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
tt Tatar
te Telugu
th Thai
ti Tigrinya
to Tonga
lua Tshiluba
tum Tumbuka
tr Turkish
tk Turkmen
tw Twi
ug Uighur
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
wo Wolof
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:00:00,078 --> 00:00:24,287 ارائه شده توسط وبسایت Deutschweb.ir 2 00:00:24,311 --> 00:00:26,277 ‫الو 3 00:00:27,773 --> 00:00:28,885 ‫الو؟ 4 00:00:31,206 --> 00:00:34,160 پاتریک»؟ الو «پاتریک» ، خودتی؟» 5 00:00:34,966 --> 00:00:36,127 نیکولاس»؟» 6 00:00:36,203 --> 00:00:39,762 پاتریک» ، متأسفانه خبر بدی برات دارم» 7 00:00:39,839 --> 00:00:41,997 ‫ من توی نیویورکم 8 00:00:42,074 --> 00:00:43,915 ‫ مربوط به پدرت میشه 9 00:02:28,126 --> 00:02:33,881 " لاکست ، فرانسه " " سپتامبر 1967 " 10 00:03:07,030 --> 00:03:08,948 ‫«پاتریک»؟ 11 00:03:15,297 --> 00:03:17,456 «ایوِت» 12 00:03:17,542 --> 00:03:19,057 ‫پس تویی . صبح‌بخیر 13 00:03:19,134 --> 00:03:21,532 ‫ارباب «مِلروز» ‫دارم میز رو واسه امشب 14 00:03:21,619 --> 00:03:24,256 ‫- حاضر می‌کنم ‫- درسته 15 00:03:26,414 --> 00:03:28,006 ‫روز قشنگی‌ـه 16 00:03:29,291 --> 00:03:31,286 ‫پاییز رو احساس می‌کنم 17 00:03:33,924 --> 00:03:35,488 ‫تو حس نمی‌کنی؟ ‫پاییز رو حس می‌کنم 18 00:03:35,564 --> 00:03:38,317 ‫- بله ارباب «مِلروز» ‫- خبری از همسر عزیزم نیست؟ 19 00:03:38,403 --> 00:03:42,556 ‫از خواب مثل خورشید بیدار شده ‫تا پرتوهای طلاییش به ما بتابه؟ 20 00:03:42,633 --> 00:03:45,434 ‫هنوز نه ارباب «مِلروز» 21 00:03:49,510 --> 00:03:51,946 ‫و پسرم چی؟ ‫امید داشتم روز رو باهاش سپری کنم 22 00:03:52,033 --> 00:03:53,951 ‫داره بازی می‌کنه ارباب 23 00:03:56,588 --> 00:04:00,339 ظاهراً امروز همه از دست من قایم شدند 24 00:04:22,840 --> 00:04:25,718 ...خب 25 00:04:25,794 --> 00:04:30,312 ‫مراقب چینی‌های همسرم باش خیلی باارزشن 26 00:05:13,992 --> 00:05:16,716 خدایا ، خیلی دردناک‌ـه 27 00:05:18,634 --> 00:05:20,994 ‫خدای من 28 00:06:08,308 --> 00:06:09,612 النور»؟» 29 00:06:11,023 --> 00:06:12,183 ‫«پاتریک»؟ 30 00:06:12,260 --> 00:06:13,622 ‫کجا قایم شدید؟ 31 00:06:57,619 --> 00:07:01,454 ان»؟ بلند نشدی؟» 32 00:07:07,258 --> 00:07:08,888 خب ، رسیدی به کی؟ 33 00:07:08,974 --> 00:07:12,255 کالیگولا»...مناسب‌ترین وقت ممکن» («لقب «ژولیوس سزار) 34 00:07:14,365 --> 00:07:15,688 ‫خب ، بلند شو ‫وقت صبحونه‌ست 35 00:07:15,765 --> 00:07:17,645 عزیزم ، چرا زحمت کشیدی 36 00:07:17,722 --> 00:07:20,561 ‫- زحمت چی؟ ‫- صبحونه درست کردی 37 00:07:20,637 --> 00:07:22,441 ‫نه . منظورم اینه که من...من... 38 00:07:22,517 --> 00:07:25,836 ‫منظورم اینه که من ‫آماده‌ی صبحونه خوردنم 39 00:07:40,588 --> 00:07:43,101 میدونی وقتی که اینجوری می‌خوای ببینی ساعت چنده ‫خیلی تحریک میشم 40 00:07:43,187 --> 00:07:46,180 ‫- تاکسی کِی میاد؟ ‫- بهتره یه‌کم کمک کنی 41 00:07:46,257 --> 00:07:48,453 ‫- یه تکونی بخوری ‫- اگه پروازمون رو از دست بدیم... 42 00:07:49,374 --> 00:07:52,578 خدایا ، اصلاً ولش کن 43 00:07:59,647 --> 00:08:02,005 ‫زیباییِ نابود شده 44 00:08:07,636 --> 00:08:12,240 ‫خیلی طول نمی‌کشه که بگن ‫"اون قبلاً خیلی خوشتیپ بود" 45 00:08:12,317 --> 00:08:14,475 ‫هنوزم هستی 46 00:08:14,551 --> 00:08:16,873 ‫ولم کن عشقم . ولم کن 47 00:08:16,950 --> 00:08:18,753 ‫اینجوری نگو 48 00:08:18,830 --> 00:08:20,873 خدایا ، تاکسی رسید 49 00:08:20,949 --> 00:08:23,472 این‌بار قراره کجا بریم؟ - گفتم که جنوب فرانسه - 50 00:08:25,908 --> 00:08:29,984 ‫فقط فکر می‌کنم که یه‌کم بی‌ادبی‌ـه ‫بالاخره مهمون‌هاش هستیم 51 00:08:30,061 --> 00:08:34,022 ‫ببخشید که نمیدونستم قراره ازمون امتحان بگیره 52 00:08:34,099 --> 00:08:36,334 ‫وقتی پای «دیوید مِلروز» وسط باشه ‫همیشه یه امتحان هم هست 53 00:08:37,936 --> 00:08:39,729 ‫فکر بدی نیست که 54 00:08:39,816 --> 00:08:43,527 ‫یه حرف هوشمندانه برای گفتن ‫توی آستین داشته باشی 55 00:08:43,613 --> 00:08:45,445 ‫میدونی «کالیگولا» زنش رو شکنجه کرد 56 00:08:45,532 --> 00:08:48,965 ‫تا بفهمه که چرا اینقدر ‫عاشق زنش بوده؟ 57 00:08:49,042 --> 00:08:51,047 ‫نمیدونم بهونه‌ی «دیوید» واسه این شکنجه‌ها چیه 58 00:08:51,124 --> 00:08:54,797 اون‌وقت چه سودی واسه شما داره سِر ویکتور»؟» 59 00:08:54,884 --> 00:08:57,531 ‫اگه اینقدر ازش می‌ترسی ‫اصلاً چرا اومدی اینجا؟ 60 00:08:57,532 --> 00:09:00,955 ‫من که ازش نمی‌ترسم ‫فقط مجذوبش شدم ‫. همین 61 00:09:01,031 --> 00:09:04,868 ‫اون توی دانشکده‌ی «ایتون» ‫یه جوون ‫بااستعدادِ شگرف بود ‫. به شدت متمایز 62 00:09:04,945 --> 00:09:06,508 ‫- مورد تحسین همه بود ‫- منم وقتی دانشگاه بودم 63 00:09:06,585 --> 00:09:09,147 ‫قهرمان‌های فوتبال با سردسته‌ی رقاص‌ها می‌خوابیدند 64 00:09:09,223 --> 00:09:12,302 ‫اما توی «ایتون» به‌خاطر سوزوندن نون ‫بچه‌ها رو میزدند 65 00:09:12,388 --> 00:09:15,621 ‫نمیشه گفت اون من رو زد 66 00:09:15,697 --> 00:09:18,699 مهم اینه که حالا دوستیم و مهمونش هستیم 67 00:09:18,776 --> 00:09:20,253 ‫مطمئنم که دارم آمریکایی‌بازی درمیارم 68 00:09:20,339 --> 00:09:23,936 ‫اما من متوجه نمیشم که ‫استعداد از دست رفته چه شکوهی داره 69 00:09:24,013 --> 00:09:25,730 ‫متمایزش چیه دیگه؟ 70 00:09:25,816 --> 00:09:27,965 ‫واسه اینکه این‌همه وقت یه جا مونده ‫و هیچ غلطی نمی‌کنه؟ 71 00:09:28,051 --> 00:09:29,807 خدایا ، این حرف رو نزن 72 00:09:29,883 --> 00:09:31,648 ‫من فقط از بچه‌ـه خوشم میاد 73 00:09:31,725 --> 00:09:33,959 ‫حداقل هنوز یه‌کم زندگی ‫توی وجود اون باقی مونده 74 00:10:03,856 --> 00:10:04,939 ‫کجا داری میری؟ 75 00:10:06,771 --> 00:10:09,131 ‫"نیکولاس" رو از فرودگاه بیارم 76 00:10:12,047 --> 00:10:13,410 ‫هنوز چند ساعت مونده تا برسه 77 00:10:14,330 --> 00:10:16,967 «می‌خواستم برم ماشین‌سواری با «ان 78 00:10:17,044 --> 00:10:20,526 بهش قول دادم - صحیح - 79 00:10:21,965 --> 00:10:23,644 ‫«پاتریک» رو میذاری همینجا بمونه 80 00:10:24,478 --> 00:10:26,837 حتماً 81 00:10:26,914 --> 00:10:29,638 ‫- بحث‌مون رو یادته؟ ‫- البته 82 00:10:30,358 --> 00:10:33,427 ‫خیلی‌خب ، پروازش ساعت 2 میرسه 83 00:10:38,472 --> 00:10:39,622 ‫می‌تونی بری 84 00:10:41,148 --> 00:10:44,179 ‫«پاتریک» ، کجا رفته بودی؟ ‫پدرت داره دنبالت می‌گرده 85 00:10:44,265 --> 00:10:46,145 ‫- میشه حالا بازی کنیم؟ ‫- حالا نه 86 00:10:46,222 --> 00:10:49,541 ‫- اما خودت گفتی بعداً ‫- عزیزم ، متأسفم 87 00:10:49,617 --> 00:10:52,331 ‫باید برم "نیکولاس" رو از فرودگاه بیارم هیچ‌کاریش نمی‌تونم بکنم 88 00:10:52,418 --> 00:10:54,490 ‫تو قول دادی 89 00:10:54,576 --> 00:10:56,370 ‫خدافظ . زود برمیگردم 90 00:10:59,045 --> 00:11:00,445 ‫- پس میشه منم باهات بیام؟ ‫- نه 91 00:11:00,532 --> 00:11:02,968 ‫پدرت می‌خواد که بمونی 92 00:11:03,045 --> 00:11:05,759 ‫توی ماشین می‌مونم ‫هیچی نمیگم 93 00:11:13,634 --> 00:11:16,473 ‫میدونم که عجیب‌ـه 94 00:11:17,193 --> 00:11:19,465 ‫اما پدرت حسودیش میشه 95 00:11:19,552 --> 00:11:25,144 ‫فکر می‌کنه خیلی مهم‌ـه که زیاد به من وابسته نشی 96 00:11:25,221 --> 00:11:27,944 ‫نباید همنشینی با من رو ‫به اون ترجیح بدی 97 00:11:28,021 --> 00:11:29,699 ‫اما میدم 98 00:11:30,304 --> 00:11:32,856 ‫خب ، نباید نشون بدی 99 00:11:36,021 --> 00:11:37,978 ‫با بابایی خوب باش . باشه؟ 100 00:11:38,054 --> 00:11:41,210 ‫بعد قبل از شام می‌تونی بیای پیدام کنی 101 00:11:41,287 --> 00:11:44,096 ‫درمورد روزت برام بگی ‫منم درمورد روزم برات میگم 102 00:11:46,245 --> 00:11:48,087 ‫و بهت قول میدم... 103 00:11:49,285 --> 00:11:52,039 ‫قسم می‌خورم که همه‌ی حواسم رو ‫بذارم واسه تو 104 00:11:54,878 --> 00:11:57,879 ‫سلام ، بالاخره اومدی 105 00:11:57,956 --> 00:11:59,913 ‫خیلی هم به‌موقع 106 00:11:59,999 --> 00:12:01,668 ‫امیدوارم توی کلبه راحت باشید 107 00:12:01,755 --> 00:12:04,114 ‫دوست داشتم دعوت‌تون کنم به خونه‌ی خودمون 108 00:12:04,191 --> 00:12:08,305 ‫اما میدونید که «دیوید» متنفره ‫از اینکه چیزی رو با کسی سهیم باشه 109 00:12:08,382 --> 00:12:10,550 ‫حتی هوا رو 110 00:12:10,627 --> 00:12:12,862 ‫البته موقع شام دیگه دست از سرتون برنمیداره 111 00:12:12,938 --> 00:12:14,185 ‫«پاتریک» ، تو هم باهامون میای؟ 112 00:12:14,262 --> 00:12:16,305 ‫- امیدوارم بیای ‫- نه . نه 113 00:12:16,381 --> 00:12:18,299 ‫فقط دخترهای آمریکایی رو سوار می‌کنیم 114 00:12:18,376 --> 00:12:19,940 ‫مطمئنم میشه این‌بار رو ‫استثنا قائل شد 115 00:12:20,016 --> 00:12:22,654 ویکتور» ، با این لباسا گرمت نیست؟» 116 00:12:22,731 --> 00:12:24,813 ‫کتاب‌ـت در چه حال‌ـه؟ 117 00:12:24,890 --> 00:12:27,287 ‫میدونی که... 118 00:12:27,373 --> 00:12:29,733 ‫هویت موضوع خیلی مهمی‌ـه 119 00:12:29,810 --> 00:12:32,006 ‫«فروید» رو هم واردش کردی؟ 120 00:12:32,082 --> 00:12:35,287 ‫نه ، نه . ‫نمی‌خوام هویت رو ‫از نظر روانشناسی بررسی کنم 121 00:12:35,364 --> 00:12:37,838 ‫- شاید بهتر باشه من رانندگی کنم ‫- نه 122 00:12:39,123 --> 00:12:41,243 هیچ‌کس نباید بشینه پشت این ماشین 123 00:12:41,319 --> 00:12:45,789 ‫این تنها چیزیه که هنوز ‫متعلق به منه 124 00:12:45,875 --> 00:12:48,955 ‫- اما خب ، راه خیلی درازی‌ـه ‫- نه اینجوری که من رانندگی می‌کنم 125 00:12:53,952 --> 00:12:55,784 ‫خدافظ 126 00:12:55,870 --> 00:12:58,066 ‫خب پسرجون 127 00:12:58,699 --> 00:13:01,299 چی‌کارها می‌کنی؟ 128 00:13:35,867 --> 00:13:37,947 ‫میدونم که اونجایی 129 00:13:39,626 --> 00:13:42,580 ‫سلام مرد بزرگ 130 00:13:43,338 --> 00:13:44,384 همه‌شون رفتند؟ 131 00:13:45,976 --> 00:13:49,218 ‫خوبه . امروز روز خاصی برای ماست 132 00:13:55,375 --> 00:13:58,445 ‫این آهنگ رو می‌شناسی؟ 133 00:13:58,530 --> 00:14:00,324 ‫واسه من نوشتیش 134 00:14:00,325 --> 00:14:02,583 ‫وقتی از «ایتون» اومدم بیرون ‫پدرم ازم پرسید که 135 00:14:02,607 --> 00:14:06,079 ‫"می‌خوای توی زندگی‌ـت چی‌کار کنی؟" 136 00:14:06,166 --> 00:14:08,439 ‫جرأت نداشتم بهش بگم که می‌خوام ‫آهنگ‌ساز بشم 137 00:14:08,525 --> 00:14:10,683 ‫بهش گفتم ‫"نمیدونم آقا" 138 00:14:10,760 --> 00:14:14,750 ‫- اون چی بهم گفت؟ ‫- "بهتره بری توی ارتش" 139 00:14:21,905 --> 00:14:25,397 ‫نمیدونم تو توی زندگی‌ـت می‌خوای چی‌کار کنی؟ 140 00:14:25,473 --> 00:14:27,909 ‫نمیدونم آقا 141 00:14:29,579 --> 00:14:31,343 ...خب 142 00:14:33,136 --> 00:14:35,295 ‫می‌خوای با گوش‌هات بیارمت بالا؟ 143 00:14:35,381 --> 00:14:38,134 ‫- نه ‫- بیا اینجا 144 00:14:42,373 --> 00:14:44,090 ‫آماده؟ 145 00:14:49,567 --> 00:14:51,322 ‫- حالا ولم کن ‫- نه 146 00:14:51,399 --> 00:14:53,279 ‫- ولم کن تا بندازمت ‫- نه 147 00:14:53,356 --> 00:14:55,476 ‫بهم اعتماد کن ‫تا شماره 3 . آماده؟ 148 00:14:55,561 --> 00:14:57,241 1 ، 2 ، 3 149 00:15:00,319 --> 00:15:02,151 ‫امروز درس مهمی یاد گرفتی 150 00:15:02,238 --> 00:15:03,312 ‫خودت فکر کن 151 00:15:03,388 --> 00:15:05,671 هیچ‌وقت نذار کسی تصمیم مهمی ‫به جات بگیره 152 00:15:05,748 --> 00:15:06,707 ‫- فهمیدی؟ ‫- بذارم زمین 153 00:15:06,784 --> 00:15:09,546 ‫- گفتم فهمیدی؟ ‫- آره . بله . بله 154 00:15:09,622 --> 00:15:13,344 تو بهم دروغ گفتی . دردم اومد - مثل زنا جیغ نزن . خیلی زشت‌ـه - 155 00:16:06,653 --> 00:16:08,610 ‫«پاتریک» 156 00:16:20,044 --> 00:16:22,604 ‫خیلی‌خب 157 00:16:22,681 --> 00:16:24,839 ‫از پله‌ها بیا بالا «پاتریک» 158 00:16:31,870 --> 00:16:34,507 ‫این «مِلروز»ها کیا هستند؟ 159 00:16:34,594 --> 00:16:38,344 ‫«دیوید» یه قرون هم پول نداره ‫پدر وحشتناکش از ارث محرومش کرد 160 00:16:38,430 --> 00:16:41,739 فقط یه جفت زیرشلواری براش موند - واسه چی؟ - 161 00:16:41,826 --> 00:16:43,821 ‫واسه اینکه از حرفش سرپیچی کرد ‫و دکتر شد 162 00:16:43,907 --> 00:16:45,739 ‫قبل از اون می‌خواست آهنگ‌ساز بشه 163 00:16:45,826 --> 00:16:46,976 ‫تواناییش رو هم داشت 164 00:16:52,290 --> 00:16:56,376 ‫در مقابل خونواده‌ی «النور» ‫یکی از ثروتمندترین خونواده‌های آمریکایی هستند 165 00:16:56,453 --> 00:17:00,490 ‫البته آخرین نسل‌شون ثروتمند شده ‫به‌خاطر حق اختراع یه مایع لکه‌گیری 166 00:17:00,567 --> 00:17:02,764 ‫اما خیلی ثروتمندند 167 00:17:05,249 --> 00:17:08,644 ‫اون خونه اولین چیزی بود که «دیوید» ‫«النور» رو قانع کرد بخره 168 00:17:08,721 --> 00:17:11,473 ‫اولین تابستونی که اونجا بودیم ‫همه‌مون توی تراس نشسته بودیم 169 00:17:11,559 --> 00:17:14,350 ‫و «النور» شکایت کرد از اینکه ‫این‌همه انجیری که 170 00:17:14,437 --> 00:17:17,391 ‫از درخت میریزه روی زمین و همونجا می‌گنده 171 00:17:17,477 --> 00:17:20,192 ‫درحالی‌که مردم زیادی توی دنیا گرسنه‌اند 172 00:17:20,269 --> 00:17:22,187 ‫و «دیوید» کار خیلی شگفت‌انگیزی کرد 173 00:17:22,273 --> 00:17:25,342 ‫به «النور» گفت که چهار دست و پا ‫بشینه روی زمین 174 00:17:25,429 --> 00:17:28,219 ‫و تک‌تک انجیرهای روی زمین رو بخوره 175 00:17:28,862 --> 00:17:31,222 ‫- جلوی شماها؟ ‫- آره 176 00:17:31,298 --> 00:17:34,656 ‫البته «النور» هم شکایتی نکرد ‫همه‌ی انجیرها رو خورد 177 00:17:34,981 --> 00:17:36,737 ‫چه شیطون 178 00:17:47,163 --> 00:17:49,407 ‫این رو میگن یه زندگی معنادار 179 00:17:49,484 --> 00:17:52,400 ‫مثل سرخپوست‌های آمریکایی‌ـن فکر کنم 180 00:17:53,838 --> 00:17:55,593 ‫با طلوع خورشید بیدار میشن 181 00:17:56,956 --> 00:17:59,161 ‫با مزرعه امرار معاش می‌کنن ‫به زمین متصل‌ـن 182 00:17:59,440 --> 00:18:02,912 ‫و اگه مرغ بخوان ‫خودشون میرن بیرون و سرش رو می‌برُن 183 00:18:02,989 --> 00:18:04,389 ‫به‌نظر عالیه 184 00:18:05,185 --> 00:18:07,229 ‫دارن حوصله‌ام رو سر می‌برن 185 00:18:11,343 --> 00:18:13,904 ‫می‌خواستم برسم واسه ناهار 186 00:18:16,417 --> 00:18:19,179 ‫خب ، «پاتریک» مشتاقِ که برگرده به مدرسه؟ 187 00:18:19,256 --> 00:18:22,613 ‫چرا همه فکر می‌کنن اگه درمورد پاتریک» ازم بپرسن من خوشحال میشم؟» 188 00:18:23,016 --> 00:18:26,536 ‫من نمیدونم چه حسی داره ‫فقط خودش میدونه 189 00:18:26,613 --> 00:18:28,406 ‫- ببخشید . فکر کردم... ‫- گوش کن . امشب خودت می‌بینیش 190 00:18:28,492 --> 00:18:30,727 ‫یواشکی سرک می‌کشه 191 00:18:30,804 --> 00:18:32,444 خدایا ، ‫امشب رو بگو 192 00:18:32,531 --> 00:18:35,484 ‫من مشروب می‌خوام 193 00:18:36,962 --> 00:18:38,718 ‫نه 194 00:18:44,597 --> 00:18:47,675 ‫بالاخره رسیدیم . جای قشنگی‌ـه 195 00:18:47,752 --> 00:18:48,673 ‫اون «مارسل»ـه 196 00:18:48,750 --> 00:18:52,472 ‫«مارسل» ، «مارسل» 197 00:18:52,548 --> 00:18:55,147 ‫نازی‌ها بعد از جنگ ‫تموم مرد‌های این دهکده رو کشتند 198 00:18:55,224 --> 00:18:56,269 ‫به جز «مارسل» 199 00:18:56,346 --> 00:19:00,902 ‫که خیلی شانس‌مون گرفته ‫چون غذاش فوق‌العاده‌ست 200 00:19:04,221 --> 00:19:06,935 ‫باحال نیست؟ 201 00:19:07,012 --> 00:19:10,657 ‫دخترهای آمریکایی 202 00:19:12,815 --> 00:19:15,567 ‫هی...هی ، بیدار شو 203 00:19:16,690 --> 00:19:19,327 ‫من بیدارم 204 00:19:19,404 --> 00:19:22,243 ‫میدونی به چی نیاز دارم؟ ‫یه «کُنیاک» 205 00:19:22,320 --> 00:19:24,641 ‫- اصلاً فکر خوبی نیست ‫- معلومه که فکر خوبیه 206 00:19:24,718 --> 00:19:27,921 ‫بعد از این غذای سنگین ‫فقط یه «کُنیاک» می‌چسبه 207 00:19:29,197 --> 00:19:30,875 ‫واسه سردردم‌ـه 208 00:19:30,952 --> 00:19:33,715 ‫«مارسل» ، 2تا «کُنیاک» 209 00:19:34,789 --> 00:19:36,026 ‫میشه باهات روراست باشم؟ 210 00:19:36,112 --> 00:19:38,866 ‫خیلی بدم میاد ‫وقتی مردم روراست میشن 211 00:19:38,942 --> 00:19:41,983 ‫به نظرت یه‌کم زیاد مشروب نمی‌خوری؟ 212 00:19:43,344 --> 00:19:44,620 ‫زیاد یعنی چی؟ 213 00:19:44,706 --> 00:19:48,140 ‫یعنی موقع ناهار ‫یعنی واسه سلامتی خودت 214 00:19:48,140 --> 00:19:51,296 ‫واسه سلامتی «پاتریک» 215 00:19:51,373 --> 00:19:53,329 ‫مسلماً هیچ‌وقت کسی نمی‌تونه بفهمه که 216 00:19:53,415 --> 00:19:56,772 ‫- توی یه خونه چه خبره ‫- نه . نمی‌تونه 217 00:19:56,849 --> 00:20:00,964 ‫خصوصاً کسی که نه ازدواج کرده و نه بچه داره 218 00:20:03,046 --> 00:20:05,606 ‫مرسی «مارسل» 219 00:20:07,601 --> 00:20:09,203 ‫اظهارنظر غیرعادی‌ـه 220 00:20:18,632 --> 00:20:24,386 ‫حالا که اینقدر نگران سلامتی منی ‫خودت رانندگی کن 221 00:20:43,205 --> 00:20:48,883 ‫الو؟ ‫الو؟ 222 00:20:49,842 --> 00:20:52,201 ‫کبابش خیلی زیاد بود 223 00:20:53,564 --> 00:20:56,480 ‫- حالا حالم بهتره ‫- خوبه 224 00:20:56,556 --> 00:20:59,232 ‫رسیدیم . ‫"او.کِی کورال" 225 00:20:59,318 --> 00:21:01,275 ‫باید بریم اونجا 226 00:21:01,352 --> 00:21:03,913 ‫- حس آمریکا رو داره ‫- اما وقت داریم؟ 227 00:21:03,990 --> 00:21:05,669 ‫البته . خواهش می‌کنم؟ 228 00:21:05,755 --> 00:21:07,510 ‫خواهش؟ خواهش؟ خواهش؟ 229 00:21:07,586 --> 00:21:09,389 ‫باشه 230 00:21:11,941 --> 00:21:14,426 ‫عالیه 231 00:21:14,502 --> 00:21:17,140 ‫ببین 232 00:21:17,216 --> 00:21:18,463 ‫چرخ‌وفلک 233 00:21:25,052 --> 00:21:26,894 ‫کادیلاک‌ـت از اینجا پیداست 234 00:21:28,170 --> 00:21:30,606 ‫میدونی ، خیلی خوشحالم که ‫اومدیم بیرون 235 00:21:31,767 --> 00:21:33,569 ‫خوشگذرونی دخترونه 236 00:21:37,243 --> 00:21:42,116 ‫من...من می‌خوام یه چیزی رو بدونی 237 00:21:44,398 --> 00:21:47,037 ‫اون همیشه مثل الانش نبود 238 00:21:47,113 --> 00:21:48,667 ‫«دیوید»؟ 239 00:21:51,391 --> 00:21:54,546 ‫دفعه‌ی اولی که دیدمش ‫خیلی قشنگ ساز میزد 240 00:21:55,429 --> 00:21:59,898 ‫خیلی باهوش و زیبا بود 241 00:22:01,778 --> 00:22:04,541 ‫با بقیه‌ی انگلیسی‌های افاده‌ای فرق می‌کرد 242 00:22:05,855 --> 00:22:08,377 ‫قرار بود باهم کارهای شگفت‌انگیزی انجام بدیم 243 00:22:09,730 --> 00:22:12,127 ‫کارهای مفید 244 00:22:14,132 --> 00:22:20,366 ‫گرچه حتی همون‌موقع هم ‫آدم سختی بود 245 00:22:21,201 --> 00:22:24,318 ‫اما فکر می‌کردم می‌تونم جذبش بشم 246 00:22:28,318 --> 00:22:32,432 ‫فکر اینکه الان ...بخوام جذبش بشم 247 00:22:34,831 --> 00:22:38,149 ‫فکر اینکه بخوام باهاش توی ...یه اتاق تنها باشم 248 00:22:40,144 --> 00:22:41,669 ‫چرا وایسادیم؟ 249 00:22:43,626 --> 00:22:45,141 ‫مطمئنم موقتی‌ـه 250 00:22:45,218 --> 00:22:46,983 ‫حالا دیر میرسیم به "نیکولاس" 251 00:22:47,060 --> 00:22:49,659 ‫- فقط چند دقیقه ‫- اونم به «دیوید» میگه 252 00:22:49,735 --> 00:22:51,894 ‫مطمئنم براش مهم نیست ‫چند دقیقه‌ست فقط 253 00:22:51,970 --> 00:22:53,294 ‫- خیلی بلنده ‫- اصلاً نگرانی نداره 254 00:22:53,371 --> 00:22:57,207 ‫واسه چی وایسادیم؟ ‫نباید به «دیوید» چیزی از این ماجرا بگی 255 00:22:57,294 --> 00:22:58,329 ‫- «النور» ‫- التماست می‌کنم 256 00:22:58,406 --> 00:23:00,084 ‫«النور» ، ازش می‌ترسی؟ 257 00:23:00,171 --> 00:23:02,963 به‌نظر ترسیدی - بیا از این کوفتی بریم پایین - 258 00:23:03,049 --> 00:23:05,283 ‫- «النور» ، باید سرجات بشینی ‫- هی 259 00:23:06,243 --> 00:23:07,278 هی ، با تو هستم 260 00:23:07,365 --> 00:23:10,482 ‫- ما می‌خوایم بیایم پایین ‫- «النور» 261 00:23:11,681 --> 00:23:13,915 ‫- بذار بیایم پایین ‫- «النور» 262 00:23:13,992 --> 00:23:15,153 هی 263 00:23:45,884 --> 00:23:48,925 «بریج» 264 00:23:49,001 --> 00:23:50,363 ‫«بریج» ، خودتی؟ 265 00:23:50,440 --> 00:23:52,646 بری» ، خداروشکر» 266 00:23:52,723 --> 00:23:55,917 ‫همین امروز صبح توی فکرت بودم 267 00:23:55,994 --> 00:23:58,919 «چه همزمانی شده «بریجیت - این پارچه شگفت‌انگیزه - 268 00:23:58,995 --> 00:24:00,875 خدایا ، بدجوری نئشه‌ام 269 00:24:01,710 --> 00:24:05,920 تو اینجا چی‌کار می‌کنی؟ - توی «آرلز» فستیوال جازـه - 270 00:24:06,007 --> 00:24:07,666 ‫- همه‌مون داریم میریم ‫- سلام 271 00:24:07,743 --> 00:24:09,623 ‫حسابی عالی میشه ‫تو هم باید بیای 272 00:24:09,709 --> 00:24:10,909 ‫باید بیای ‫بیا . بیا . بیا . بیا 273 00:24:10,986 --> 00:24:14,103 ‫نمی‌تونم . قراره پیش یه مشت «مِلروز» بمونم 274 00:24:14,179 --> 00:24:15,541 خدایا 275 00:24:18,140 --> 00:24:20,462 ‫بذار شماره‌اش رو بهت بدم 276 00:24:27,732 --> 00:24:29,046 ‫"نیکولاس" 277 00:24:29,132 --> 00:24:30,926 ‫خیلی متأسفم 278 00:24:31,012 --> 00:24:34,523 ‫توی چرخ‌و‌فلک گیر افتادیم و نمیذاشتن بیایم پایین 279 00:24:34,600 --> 00:24:37,323 ‫مثل همیشه «النور» ‫بیشتر از مقداری که می‌خوای بهت خوش می‌گذره 280 00:24:37,400 --> 00:24:39,741 ‫یه لحظه من رو می‌بخشید؟ 281 00:24:40,555 --> 00:24:42,397 ‫داری چه غلطی می‌کنی؟ 282 00:24:42,474 --> 00:24:44,239 ‫من این چمدون‌ها رو دستم گرفتم 283 00:24:44,315 --> 00:24:46,570 ‫- و دارم دربه‌در دنبالت می‌گردم ‫- یه چرخ بردار رفیق 284 00:24:47,787 --> 00:24:50,147 ‫- من «بری» هستم ‫- دیگه هیچ‌وقت همچین کاری نکن زنیکه‌ی... 285 00:24:50,234 --> 00:24:53,869 ‫- "نیکولاس"؟ ‫- ایشون هم «بریجیت واتسون اسکات» هستن 286 00:24:53,946 --> 00:24:56,660 ‫- «النور مِلروز» ‫- و ایشون کیه؟ 287 00:24:56,746 --> 00:24:58,741 ‫کس خاصی نیست . بریم؟ 288 00:25:23,679 --> 00:25:26,797 ‫«پاتریک» ، دیر کردی . ناهار 289 00:25:26,883 --> 00:25:27,717 ‫عزیزم 290 00:25:27,794 --> 00:25:31,189 ‫- من ناهار نمی‌خوام ‫- گرسنه نیستی؟ 291 00:25:34,114 --> 00:25:36,148 ‫نمی‌خوام پیش پدرم باشم 292 00:25:36,234 --> 00:25:38,671 ‫چی شده؟ 293 00:25:38,747 --> 00:25:40,944 ‫مادرم رو می‌خوام 294 00:25:41,625 --> 00:25:43,744 ‫مادرم رو می‌خوام 295 00:25:43,821 --> 00:25:46,458 ‫متأسفم اما امکانش نیست 296 00:26:24,029 --> 00:26:25,947 ‫جرأت داری؟ 297 00:26:26,705 --> 00:26:28,623 ‫جرأت داری دوباره همچین کاری بکنی؟ 298 00:26:32,977 --> 00:26:36,258 ‫- مگه چی‌کار کردم؟ ‫- بیا توی اتاق من . یالا 299 00:27:05,032 --> 00:27:08,783 ‫عطارد ، زهره ، زمین ، مریخ 300 00:27:08,869 --> 00:27:13,060 ‫مشتری ، زحل ، اورانوس ، پلوتون 301 00:27:13,146 --> 00:27:16,743 ‫عطارد ، زهره ، زمین ، مریخ 302 00:27:16,820 --> 00:27:20,455 ‫مشتری ، زحل ، اورانوس 303 00:27:25,452 --> 00:27:28,254 ‫مگه من چی‌کار کردم؟ 304 00:27:29,807 --> 00:27:31,850 ‫بیا اینجا 305 00:27:37,163 --> 00:27:40,799 ‫- اما من که کاری نکردم ‫- خودت میدونی چی‌کار کردی 306 00:27:45,632 --> 00:27:46,986 ‫جلوتر 307 00:27:54,026 --> 00:27:56,356 ‫میدونی «پادشاه شاکا» کی بود؟ 308 00:27:59,061 --> 00:28:00,183 ‫نه 309 00:28:00,260 --> 00:28:05,017 پادشاه شاکا» یکی از بزرگترین» و نیرومندترین جنگجویان «زولو» بود 310 00:28:05,094 --> 00:28:08,489 ‫که سربازانش رو مجبور کرد روی زمین خار بکارند 311 00:28:08,576 --> 00:28:12,374 ‫و چندین روز روی سنگ‌های داغ و ناهموار راه برند 312 00:28:12,451 --> 00:28:16,326 ‫کف پاهاشون سوخت و تیکه‌پاره شد 313 00:28:16,412 --> 00:28:19,002 ‫و با اینکه اون‌موقع منجر به ‫درد و رنج بود 314 00:28:19,088 --> 00:28:20,402 ‫پینه‌هایی که این‌کار ایجاد کرد 315 00:28:20,488 --> 00:28:23,405 ‫باعث شد تا دیگه هیچ چیزی ‫نتونه بهشون صدمه بزنه 316 00:28:23,481 --> 00:28:25,562 ‫دیگه دردی حس نمی‌کردن 317 00:28:26,800 --> 00:28:30,991 ‫و چیزی که اون‌موقع شبیه ظلم بود ‫در اصل یک هدیه بود 318 00:28:32,832 --> 00:28:34,588 ‫در اصل عشق بود 319 00:28:42,980 --> 00:28:47,383 ‫انتظار ندارم الان ازم تشکر کنی اما امیدوارم که شاید 320 00:28:47,460 --> 00:28:49,215 ‫وقتی بزرگتر شدی ‫به‌خاطر مهارت کناره‌گیری‌ـت 321 00:28:49,301 --> 00:28:52,495 ‫که ذره‌ذره درون وجودت چکوندم سپاسگزار باشی 322 00:28:54,730 --> 00:28:55,929 ‫برو در رو ببند 323 00:28:57,655 --> 00:29:00,571 ‫باید خودم برم ببندم؟ 324 00:29:08,600 --> 00:29:10,077 ‫خیلی‌خب 325 00:29:11,515 --> 00:29:13,280 ‫شلوارت رو دربیار 326 00:31:01,903 --> 00:31:05,740 پاتریک» نمیاد ناهار بخوره؟» - نه . گرسنه نیست - 327 00:31:13,566 --> 00:31:15,485 ‫مرسی 328 00:32:11,519 --> 00:32:13,360 لطفاً واسه ساعت 8 دیر نکنید 329 00:32:13,437 --> 00:32:18,271 و حرفای امروز عصر رو هم کلاً فراموش کن . باشه؟ - حتماً - 330 00:32:18,357 --> 00:32:20,870 ‫کم‌کم یادم رفته بود که ‫اینجا چقدر شگفت‌انگیزه 331 00:32:20,946 --> 00:32:23,748 ‫من کاملاً فراموش کرده بودم ‫تازه خودم اینجا زندگی می‌کنم 332 00:32:23,825 --> 00:32:26,030 ‫«النور» ، حرفت خیلی ناراحت‌کننده بود 333 00:32:26,107 --> 00:32:30,500 ‫- بگو که حقیقت نداره ‫- باشه . حقیقت نداره 334 00:32:30,586 --> 00:32:32,620 ‫خیلی قشنگ‌ـه 335 00:32:34,260 --> 00:32:38,297 ‫- منم یکیش رو می‌خوام ‫- «دیوید» هم همین رو گفت 336 00:32:38,374 --> 00:32:40,571 ‫منم یکیش رو واسه‌ـش خریدم 337 00:32:40,648 --> 00:32:43,208 ‫می‌خواستیم کارهای حیرت‌آوری انجام بدیم 338 00:32:43,294 --> 00:32:47,688 ‫می‌خواستیم تبدیلش کنیم به یه خونه ‫واسه معتادان به الکل 339 00:32:49,443 --> 00:32:51,006 ‫که به نوعی هم کردیم 340 00:32:51,083 --> 00:32:53,203 ‫نگران چمدون‌هاتون نباشید 341 00:32:53,204 --> 00:32:56,081 ‫- «ایوِت» میارت‌شون ‫- «دیوید» کجاست؟ 342 00:32:56,397 --> 00:32:58,306 احتمالاً توی وان غرق شده 343 00:32:59,437 --> 00:33:01,394 ‫برم «ایوِت» رو خبر کنم 344 00:33:03,351 --> 00:33:05,471 ‫بدجوری چت کرده 345 00:33:05,548 --> 00:33:10,190 به‌نظر می‌تونی یه‌کم مسئولیت‌پذیر باشی و یه گپ‌وگفت عادی داشته باشی؟ 346 00:33:10,266 --> 00:33:11,945 یه چیزی به جز اینکه بگی چقد رنگ‌ها روشن‌ـن 347 00:33:12,022 --> 00:33:14,141 ‫همینه؟ 348 00:33:14,218 --> 00:33:17,498 ‫درخت انجیر همونی که گفتی‌ـه؟ 349 00:33:18,735 --> 00:33:21,258 ‫«بریجیت»...‫«بریجیت» ، نه 350 00:33:21,334 --> 00:33:23,214 ‫بلند شو 351 00:33:23,291 --> 00:33:25,363 ‫گفتم بلند شو ‫اگه «دیوید» ببینت‌ـت چی؟ 352 00:33:25,497 --> 00:33:28,413 ‫گفتم بلند شو 353 00:33:28,490 --> 00:33:30,207 خدای من 354 00:33:30,293 --> 00:33:32,442 ‫«بریجیت» 355 00:33:34,005 --> 00:33:35,607 ‫واسه چی شماها اینقدر ازش می‌ترسید؟ 356 00:33:35,683 --> 00:33:37,650 ‫آخه می‌خواد چه بلایی سرت بیاره "نیکولاس"؟ 357 00:33:37,727 --> 00:33:39,165 ‫فکر می‌کردم که صدای یکی رو شنیدم 358 00:33:39,175 --> 00:33:43,127 ‫«دیوید» ‫، خیلی از دیدنت خوشحالم 359 00:33:43,376 --> 00:33:45,591 ‫ایشون «بریجیت واتسون اسکات» هستند 360 00:33:45,678 --> 00:33:49,476 سلام عزیزم - جای خیلی قشنگی دارید - 361 00:33:49,553 --> 00:33:56,027 ‫آره . اگه یه مسلسل بذاری اینجا ‫می‌تونی کل دهکده رو کنترل کنی 362 00:33:59,499 --> 00:34:01,340 ‫همونجا بمونید . من میام پایین 363 00:34:01,417 --> 00:34:03,624 ‫زیر درخت انجیر باهم چای می‌خوریم 364 00:34:07,854 --> 00:34:10,174 ‫یه چیزی رو بهم بگو ‫بیشتر به عروسی میری 365 00:34:10,251 --> 00:34:11,814 ‫یا مراسم ختم؟ 366 00:34:11,891 --> 00:34:14,011 ...من هنوزم میرم عروسی اما 367 00:34:14,088 --> 00:34:19,123 مراسم ختم لذت بخش‌ترـه - چون لازم نیست هدیه ببری - 368 00:34:19,210 --> 00:34:22,087 ‫آدم فقط باید به مراسم ختم دشمنش بره 369 00:34:22,164 --> 00:34:27,477 ‫اینکه بدونی از دشمنت بیشتر عمر کردی ‫لذت‌بخش‌ـه اما فرصتی هم هست برای صلح 370 00:34:27,554 --> 00:34:30,010 ‫بخشندگی خیلی مهم‌ـه ‫اینطور نیست «بریجیت»؟ 371 00:34:30,288 --> 00:34:32,034 خدایا ، آره 372 00:34:32,111 --> 00:34:34,949 ‫خصوصاً وقتی که بتونی کاری کنی ‫بقیه ببخشن‌ـت 373 00:34:35,026 --> 00:34:38,095 ‫اما من به بخشندگی بقیه چه نیازی دارم؟ 374 00:34:39,065 --> 00:34:42,699 ‫شماها چجوری این بیرون نشستید؟ ‫آفتابش چشم آدم رو میزنه 375 00:34:44,339 --> 00:34:47,140 ‫مراقب باش انجیرها له نشن 376 00:34:58,410 --> 00:35:00,530 ‫عجیب‌ـه ، مگه نه؟ 377 00:35:00,606 --> 00:35:03,206 ‫اینکه پوست‌شون همزمان ‫هم سفیده و هم بنفش؟ 378 00:35:03,283 --> 00:35:06,765 ‫مثل یه مست که نفخ داره 379 00:35:08,721 --> 00:35:10,639 ‫این یکی... 380 00:35:10,716 --> 00:35:12,836 ‫این یکی رسیده‌ست 381 00:35:32,824 --> 00:35:35,616 خدایا ، اونجا رو ‫یه بچه کوچولوی عجیب‌غریب‌ـه 382 00:35:35,702 --> 00:35:37,371 ‫اون پسرمون «پاتریک»ـه 383 00:35:37,457 --> 00:35:39,376 ‫بچه دارید؟ 384 00:35:39,452 --> 00:35:43,327 ‫«پاتریک» عزیزم ‫بیا اینجا . داریم چای می‌خوریم 385 00:35:43,413 --> 00:35:46,368 ‫«پاتریک» ، بیا پیش‌مون 386 00:35:46,445 --> 00:35:49,207 ‫- شاید نمی‌تونه بشنوه ‫- معلومه که می‌تونه 387 00:35:49,283 --> 00:35:50,923 ‫فقط می‌خواد اذیت کنه 388 00:35:52,324 --> 00:35:55,921 ‫میشه اتاقم رو بهم نشون بدید ‫که بتونم دوش بگیرم و چمدونم رو باز کنم؟ 389 00:35:55,997 --> 00:35:58,961 ‫حتماً . بیا دنبال من 390 00:35:59,038 --> 00:36:01,474 ‫"یا به بهترین نحو انجام بده یا انجام نده" 391 00:36:01,551 --> 00:36:06,107 ‫همیشه . البته به شرط اینکه ‫لازم نباشه انجام ندیم 392 00:36:06,193 --> 00:36:09,425 ‫دختره خیلی با نشاطه 393 00:36:09,511 --> 00:36:12,063 ‫«بریجیت»؟ فعلاً بد نیست 394 00:36:12,150 --> 00:36:14,700 ‫نمی‌خواد عذرخواهی کنی ‫دختر خوبیه 395 00:36:14,777 --> 00:36:16,696 بعضی‌وقت‌ها به خودم میگم که ‫این‌کارها رو تموم کنم 396 00:36:16,782 --> 00:36:19,142 ‫برم یه زن باتربیت و درس‌خونده 397 00:36:19,219 --> 00:36:21,693 ‫و باهوش بگیرم ‫که تحمل حرفاش رو داشته باشم 398 00:36:21,779 --> 00:36:26,009 ‫اما بعد یادم میاد که ‫2تا از همونا رو هم طلاق دادم 399 00:36:26,096 --> 00:36:27,851 ‫«پاتریک» 400 00:36:27,928 --> 00:36:29,808 ‫کجا داری میری؟ 401 00:36:37,845 --> 00:36:40,119 ‫مامان کارم داشت 402 00:36:40,243 --> 00:36:42,122 ‫مامانیت بعد از رانندگیش خسته شده 403 00:36:42,199 --> 00:36:45,518 بیا به پدرخونده‌ات سلام کن - «سلام «پاتریک - 404 00:36:45,594 --> 00:36:48,597 ‫- می‌خوای شیطونی کنی ، آره؟ ‫- شک ندارم 405 00:36:48,674 --> 00:36:50,947 ‫منم از همین خوشم میاد 406 00:36:51,033 --> 00:36:52,951 ‫بیا جلوتر 407 00:36:55,705 --> 00:36:59,225 همه چیز مرتبه؟ 408 00:37:01,305 --> 00:37:03,137 ‫بله پدر 409 00:37:03,224 --> 00:37:07,617 ‫میدونیم که ناهار نخوردی چای خوردی؟ 410 00:37:07,694 --> 00:37:10,811 نه - واسه همینه که اینقدر رنگت پریده - 411 00:37:10,897 --> 00:37:13,247 ‫اگه می‌خوای بزرگ و قوی بشی ‫باید یه چیزی بخوری 412 00:37:13,333 --> 00:37:15,645 ‫برو سراغ «ایوِت» ‫اون یه چیزی بهت میده 413 00:37:15,731 --> 00:37:19,165 ‫و مامانی رو هم امروز ولش کن . باشه؟ 414 00:37:24,037 --> 00:37:25,754 ‫شام ساعت 8 415 00:37:29,313 --> 00:37:31,270 ‫دیر نکنی 416 00:38:15,438 --> 00:38:18,153 داشتی چه غلطی می‌کردی؟ - نمیدونم منظورت چیه - 417 00:38:18,230 --> 00:38:20,828 ‫- اون‌کارـت با انجیرها ‫- فکر می‌کردم تحریکت کنه 418 00:38:20,915 --> 00:38:22,948 ‫دفعه‌ی اول کرد ‫آب از دهنت راه افتاده بود 419 00:38:23,025 --> 00:38:24,665 ‫و اون حرفایی که زدی ‫"چه زندگی خوبی اینجا دارید" 420 00:38:24,752 --> 00:38:25,864 ‫برو گم‌شو 421 00:38:25,941 --> 00:38:27,303 ‫- "چه منظره‌ی شگفت‌انگیزی" ‫- خفه‌شو "نیکولاس" 422 00:38:27,390 --> 00:38:28,425 «وگرنه من میرم پیش «بری 423 00:38:28,502 --> 00:38:30,027 ‫آره . واسه چی به اون بی‌سروپا ‫شماره تلفن اینجا رو دادی؟ 424 00:38:30,036 --> 00:38:31,561 ‫خودش خواست 425 00:38:59,597 --> 00:39:05,995 ‫«پاتریک» ، سرک نکش ‫یا وارد اتاق شو یا برو 426 00:39:07,510 --> 00:39:10,963 ‫متأسفم عزیزم ‫جا خوردم . فقط همین 427 00:39:22,771 --> 00:39:25,370 ‫خیلی‌خب ، من باید ‫متنم رو کامل کنم 428 00:39:25,456 --> 00:39:26,895 ‫چی داری می‌نویسی؟ 429 00:39:26,971 --> 00:39:30,645 ‫یه چک واسه خیریه ‫واسه نجات بچه‌ها 430 00:39:30,731 --> 00:39:34,040 ‫چون خیلی مهم‌ـه ‫وقتی کسی این‌همه پول داره 431 00:39:34,127 --> 00:39:37,081 ‫به بقیه هم کمک کنه 432 00:39:37,157 --> 00:39:39,364 ‫یادت بمونه . باشه؟ 433 00:39:39,441 --> 00:39:41,953 ‫وقتی من و بابایی دیگه پیشت نیستیم 434 00:39:43,239 --> 00:39:45,234 ‫یه چیزی هم واسه تو دارم 435 00:39:49,435 --> 00:39:51,593 «او.کِی کورال» 436 00:39:52,188 --> 00:39:55,822 ‫اینجوری نگام نکن باید مطمئن می‌شدم که اندازه‌ست 437 00:39:57,185 --> 00:39:59,219 ‫پسر خوشگلم 438 00:40:00,177 --> 00:40:01,981 ‫حالا درمورد روزت برام بگو 439 00:40:02,057 --> 00:40:07,419 ‫با بابایی خوش گذشت؟ باهم رفتید پیاده‌روی؟ 440 00:40:11,447 --> 00:40:15,245 ‫«پاتریک» ، چی شده عزیزم؟ 441 00:40:16,291 --> 00:40:18,285 ‫چی شده؟ 442 00:40:21,643 --> 00:40:24,789 ‫می‌خوای لیوانت رو ببرم پایین؟ ‫یکی دیگه برات بیارم؟ 443 00:40:25,039 --> 00:40:27,839 ‫چه پسر باملاحظه‌ای 444 00:40:29,316 --> 00:40:31,551 ‫خیلی خوشحالم که ‫اینقدر باادب شدی 445 00:40:32,673 --> 00:40:36,471 ‫فکر کنم رازت اینه که ‫مزاحم کسی نشی 446 00:40:44,222 --> 00:40:46,936 ‫سر شام باهاش حرف میزنیم ‫مطمئنم موافقت می‌کنه 447 00:40:47,022 --> 00:40:50,178 ‫حتماً . «ویکتور» همیشه ‫مشکلش اینه که چی بپوشه 448 00:40:50,254 --> 00:40:53,256 ‫ژاکت ماهیگیری ‫یا شاید یه چیز مخملی؟ 449 00:40:53,333 --> 00:40:55,568 ‫و لکه‌ی میوه روی... 450 00:40:59,405 --> 00:41:01,985 ‫انتظار...دیگه تحمل ندارم 451 00:41:06,167 --> 00:41:08,085 ‫پایین منتظرتم 452 00:41:56,839 --> 00:41:58,153 ‫مرسی «ایوِت» 453 00:41:59,639 --> 00:42:01,558 ‫حالا بذارش با خودم 454 00:42:03,754 --> 00:42:05,787 ‫سلام عزیزم 455 00:42:08,348 --> 00:42:10,343 ‫عشقم 456 00:42:12,223 --> 00:42:14,104 ‫مامانی نشست روی شیشه 457 00:42:14,180 --> 00:42:17,182 ‫مامانی نادون ‫البته بدون شک حقم‌ـه 458 00:42:18,179 --> 00:42:19,973 ‫چی شد؟ بهم بگو 459 00:42:20,059 --> 00:42:23,339 یه اتفاق بود . به بابا نگو - اصلاً بهش نمیگم - 460 00:42:23,416 --> 00:42:26,850 ‫میدونی می‌خوام به جاش چی‌کار کنم؟ 461 00:42:26,927 --> 00:42:29,852 «فردا صبح می‌خوام ببرمت به «او.کِی کورال 462 00:42:29,929 --> 00:42:32,528 ‫این‌دفعه حتماً میریم ‫اول صبح 463 00:42:32,605 --> 00:42:34,687 ‫فقط من و تو 464 00:42:35,242 --> 00:42:37,238 ‫دوست داری بریم؟ 465 00:42:40,239 --> 00:42:42,321 ‫من می‌خوام از اینجا برم 466 00:42:43,434 --> 00:42:47,031 ‫- منظورت چیه؟ ‫- اینجا نباشم 467 00:42:52,115 --> 00:42:53,428 ‫درسته 468 00:42:58,665 --> 00:43:01,139 ‫باید جواب بدم عزیزم 469 00:43:01,216 --> 00:43:03,202 ‫زود برمیگردم و می‌خوابونمت ‫قول میدم 470 00:43:05,974 --> 00:43:09,733 ‫انگار که رفتی از یه غرفه ‫توی بازار «کنسینگتون» خریدیش 471 00:43:09,810 --> 00:43:12,775 ‫اتفاقاً از غرفه توی بازار کنسینگتون» خریدمش» 472 00:43:12,851 --> 00:43:16,064 ‫دوباره سلام ‫پسر کوچولوی عجیب‌غریب 473 00:43:18,327 --> 00:43:20,025 ‫شدی شبیه ساحره‌های قرون وسطی 474 00:43:20,034 --> 00:43:24,418 ‫تو هم شدی شبیه پیرمردها ‫یه پیرمرد اخمو و امل 475 00:43:24,965 --> 00:43:28,955 یکی براتون زنگ زد 476 00:43:31,190 --> 00:43:32,110 ‫- «بری»؟ ‫- سلام عزیزم 477 00:43:32,197 --> 00:43:32,945 ‫خداروشکر 478 00:43:32,969 --> 00:43:37,147 ‫فکر نمی‌کردم توی کل عمرم ‫اینقدر بخوام با یکی حرف بزنم 479 00:43:37,233 --> 00:43:39,505 ‫از کسی نپرس که شغلش چیه 480 00:43:39,582 --> 00:43:42,699 ‫و از خدمتکارها هم نپرس که حال‌شون چطوره 481 00:43:42,786 --> 00:43:44,426 ‫و «دیوید» رو هم عصبانی نکن 482 00:43:44,502 --> 00:43:45,702 ‫باشه اما میشه تو هم امشب ‫یه کاری واسه من بکنی؟ 483 00:43:45,779 --> 00:43:48,656 ‫- البته ‫- خایه‌مالی‌شون رو نکن 484 00:43:48,742 --> 00:43:51,418 ‫نذار واست قلدری کنن ‫سعی نکن همرنگ‌شون بشی 485 00:43:51,495 --> 00:43:54,737 خب ، اینکه شد 3تا - همه‌ـش به هم مربوطه - 486 00:43:54,813 --> 00:43:57,212 ‫تو هم به خوبی اونا هستی ‫حتی از اونا بهتری 487 00:43:57,288 --> 00:43:59,964 ‫تو خونگرمی 488 00:44:00,050 --> 00:44:03,044 ‫چه صندلی خارق‌العاده‌ای 489 00:44:03,130 --> 00:44:04,808 ‫متعلق به یه دوک بوده 490 00:44:04,885 --> 00:44:07,359 ‫در اصل باید توی موزه باشه 491 00:44:07,446 --> 00:44:09,556 ‫البته صندلی مورد علاقه‌ی «دیوید»ـه 492 00:44:09,642 --> 00:44:12,155 ‫دوست داره سیگارش رو بذاره روی دسته‌اش 493 00:44:12,241 --> 00:44:15,675 ‫فکر نکنم وقتی که شما نشسته باشید ‫اونم بخواد بشینه 494 00:44:15,752 --> 00:44:18,869 ‫من که مطمئن نیستم ‫اون همیشه دوست داره حرف حرف خودش باشه 495 00:44:18,955 --> 00:44:20,912 ‫- سلام ‫- سلام 496 00:44:20,989 --> 00:44:23,185 ...خدایا «ویکتور» ، این کت‌شلوار 497 00:44:23,272 --> 00:44:25,670 ‫نمی‌تونستی به «ان» بگی ‫برات اتوش کنه؟ 498 00:44:25,746 --> 00:44:27,348 ‫- راستش من... ‫- هنوز هیچی نشده شروع کردی؟ 499 00:44:27,425 --> 00:44:28,691 ‫هنوز از در نیومدیم تو 500 00:44:28,701 --> 00:44:31,127 ‫اجازه بدید شب خوشی داشته باشیم . باشه؟ 501 00:44:33,822 --> 00:44:35,798 ‫- ممنون ‫- ممنون 502 00:44:36,815 --> 00:44:38,858 ‫بیاید بخوریم به سلامتی‌ـه... 503 00:44:45,850 --> 00:44:48,124 ‫بیاین بخوریم 504 00:44:48,210 --> 00:44:51,682 ‫یک دانشجو هیچ چیزی رو ‫بیشتر از سرکوب کردن رشته‌ی یک نفر دیگه ‫دوست نداره 505 00:44:51,758 --> 00:44:53,523 ‫البته نمیشه به روانکاوی ‫رشته‌‌ی علمی گفت 506 00:44:53,599 --> 00:44:57,561 ‫- اما به سود مردم‌ـه ‫- بله ، بله . فواید درمانی داره 507 00:44:57,638 --> 00:45:00,238 ‫اینم اومد . ‫یه دکتر واقعی 508 00:45:00,314 --> 00:45:02,510 ‫«ویکتور» و «ان» ‫از دیدن‌تون خوشحالم 509 00:45:02,913 --> 00:45:04,947 ‫«النور» 510 00:45:05,953 --> 00:45:07,709 ‫صورتی خیلی بهت میاد 511 00:45:07,785 --> 00:45:09,627 ‫به چشمات میاد 512 00:45:10,787 --> 00:45:12,782 ‫اون «وُدکا»ست؟ 513 00:45:12,859 --> 00:45:14,384 ‫لطفاً اشتباه برداشت نکن 514 00:45:14,461 --> 00:45:17,617 ‫اما برام سخته که به چشم یه دکتر ‫بهت نگاه کنم 515 00:45:17,703 --> 00:45:19,181 ‫خودمم همینطور بودم عزیزم 516 00:45:19,257 --> 00:45:22,413 ‫و باید اعتراف کنم که ‫موقع خوردن سوگند پزشکی ‫زبونم می‌گرفت 517 00:45:23,372 --> 00:45:29,290 ‫خوشبختانه ثروت همسرم ‫لزوم یک عمر مفید رو ازم گرفت 518 00:45:29,367 --> 00:45:31,371 ‫موهبت بزرگش 519 00:45:35,447 --> 00:45:38,047 ‫لطف کردی که همسرم رو تا فرودگاه ‫همراهی کردی 520 00:45:38,133 --> 00:45:40,963 ‫باعث افتخارم بود ‫این هم همینطور 521 00:45:41,039 --> 00:45:45,318 واسه یه روز افتخار زیادی‌ـه - فنجون افتخارم سرریز شده - 522 00:45:45,393 --> 00:45:48,435 ‫من هم روز خاصی داشتم ‫حتماً هوا جادویی شده 523 00:45:48,511 --> 00:45:50,909 «سلام «دِیو 524 00:45:50,985 --> 00:45:52,626 ‫عاشق این کفشای زرد و شیطونتم 525 00:45:52,712 --> 00:45:56,827 واقعاً خوشت اومد؟ باعث افتخاره 526 00:45:56,904 --> 00:45:59,666 ‫- «وُدکا» عزیزم؟ ‫- نوشابه ندارید؟ 527 00:45:59,743 --> 00:46:01,661 ‫الکل مستی بدی داره 528 00:46:04,615 --> 00:46:06,620 ‫بریم شام بخوریم 529 00:46:07,176 --> 00:46:10,053 ‫«ویکتور» ، تو اونجا بشین 530 00:46:10,610 --> 00:46:12,375 ‫نه . نه 531 00:46:12,452 --> 00:46:15,405 ...ان» ، تو بشین کنار» 532 00:46:15,492 --> 00:46:16,212 ‫نه . اشتباه شد 533 00:46:16,288 --> 00:46:19,204 ‫خداروشکر که فقط 6 نفریم 534 00:46:19,290 --> 00:46:21,764 ‫وقتی منتظر وایسادیم که «النور» ‫جواب مسئله رو پیدا کنه 535 00:46:21,841 --> 00:46:25,198 ‫«ان» ، نظرت درمورد امپراتور «گالبا» چی بود؟ 536 00:46:25,284 --> 00:46:28,881 ‫فوق‌العاده بود ‫یه شخصیت فوق‌العاده 537 00:46:28,958 --> 00:46:31,836 ان» به ویژه شیفته‌ی «کالیگولا» شده بود» 538 00:46:31,913 --> 00:46:34,675 ‫«ویکتور» می‌خواست کاری کنه که ‫دلم براش بسوزه 539 00:46:34,752 --> 00:46:36,593 ‫«بریجیت» ، تو اینجا پیش من بشین 540 00:46:36,670 --> 00:46:39,470 ‫اما «تایبیریوس» کل خونوادش رو کشت 541 00:46:39,547 --> 00:46:42,827 ‫طبیعی‌ـه کسانی که ترسونده شدند ‫درصورتی‌که فرصتی بدست بیارند 542 00:46:42,904 --> 00:46:44,659 ‫خودشون عامل ترس بقیه میشن 543 00:46:44,746 --> 00:46:46,741 ‫توی «ایتون» هم همینطور بود؟ 544 00:46:46,818 --> 00:46:50,223 ‫به نظر «ان» سیستم مدرسه‌های ‫دولتی انگلیس مسخره‌ست 545 00:46:50,299 --> 00:46:53,330 ‫- واقعاً؟ ‫- و درمورد تمایلش به کردن خواهرهاش 546 00:46:53,416 --> 00:46:55,930 ‫خب ، یه مثلی هست که میگه گناه خوبه ‫اما زنای با محارم بهتره 547 00:46:56,016 --> 00:46:57,771 ‫مطمئنم اگه طرف رو میدیدم ‫ازش خوشم میومد 548 00:46:57,848 --> 00:47:02,049 ‫دقیقاً کاری رو کرده که می‌خواسته بدون مزخرفات اخلاقی 549 00:47:02,126 --> 00:47:04,169 ‫فکر می‌کنی وابسته نبودن به اخلاق بهتره؟ 550 00:47:04,170 --> 00:47:05,497 اصلاً بحث بهتر بودن نیست 551 00:47:05,521 --> 00:47:07,247 ‫بحث اینه که آدم کسل‌کننده و منفور نباشه 552 00:47:07,324 --> 00:47:10,835 ‫هدف هر کسی کسل‌کننده‌ست 553 00:47:32,138 --> 00:47:35,418 ‫«النور» ، چه حافظه‌ی خوبی داری 554 00:47:35,495 --> 00:47:38,180 ‫که تونستی شامی که قبلاً خوردیم رو ‫دوباره به همون شکل راه بندازی 555 00:47:38,257 --> 00:47:43,369 ‫صورتش مثل وقتی شده که ‫به مادر پولدار مُرده‌اش فکر می‌کنه 556 00:47:45,047 --> 00:47:48,404 ‫درست میگم ، مگه نه عزیزم؟ 557 00:47:48,491 --> 00:47:50,447 ‫بله «دیوید» 558 00:47:50,524 --> 00:47:54,601 ‫زمانی که پدر «النور» ‫به‌خاطر اینکه زیاد مست بود ‫عزل شد 559 00:47:54,678 --> 00:47:57,958 ‫مادر «النور» تصمیم گرفت ‫یه آدم عتیقه بخره 560 00:47:58,553 --> 00:48:01,152 ‫یک اشراف‌زاده‌ی پیر 561 00:48:01,276 --> 00:48:02,993 ‫با این فکر که ‫اگه قرار باشه یه شوهر بخری 562 00:48:03,070 --> 00:48:05,995 ‫حداقل بهتره که یه دوک باشه 563 00:48:06,072 --> 00:48:08,633 «بنابراین دوک «دی‌ولانسه 564 00:48:08,710 --> 00:48:11,981 ‫با لایه‌هایی از دلار ‫دوباره تر و تمیز شد 565 00:48:12,067 --> 00:48:16,901 ‫اما نمیشه که با آدم ‫مثل شیء برخورد کرد 566 00:48:16,978 --> 00:48:19,021 دقیقاً - ‫- با من موافقی؟ 567 00:48:19,098 --> 00:48:20,220 ‫دقیقاً 568 00:48:20,296 --> 00:48:22,100 ‫شاید اون عتیقه خودش می‌خواسته بخرنش 569 00:48:22,176 --> 00:48:23,653 ‫توی این مورد که شکی نیست 570 00:48:23,730 --> 00:48:25,696 ‫مطمئنم از خوشی داشته شیشه‌ی ماشین رو لیس میزده 571 00:48:25,773 --> 00:48:28,852 ‫چیزی که مادر «النور» رو شوکه کرد ‫این بود که جرأت کرده بود 572 00:48:28,929 --> 00:48:31,652 ‫روی پاهای «لوئی پانزدهم»ـش وایسه ‫و شروع کنه به دستور دادن 573 00:48:31,729 --> 00:48:33,926 ‫میدونی ، منم دقیقاً همین حس رو دارم که مشکل این دنیا 574 00:48:34,002 --> 00:48:37,283 ‫اینه که مردم با آدما ‫شبیه شیء برخورد می‌کنن 575 00:48:37,359 --> 00:48:40,563 کاملاً موافقم ‫اینم یه وجه مشترک دیگه 576 00:48:40,640 --> 00:48:43,997 ‫با اشیا باید به دقت رفتار کرد 577 00:48:44,918 --> 00:48:46,875 ‫ببخشید 578 00:48:51,152 --> 00:48:53,790 ‫"‫‫هدف هر کسی کسل‌کننده‌ست" 579 00:49:06,575 --> 00:49:09,769 ‫- سلام «پاتریک» ‫- من یه لیوان رو شکستم 580 00:49:09,855 --> 00:49:12,052 ‫به پدرم نگو 581 00:49:12,129 --> 00:49:14,565 ‫قیافه‌ـت خیلی به‌هم ریخته 582 00:49:14,652 --> 00:49:16,646 ‫چی شده؟ 583 00:49:18,843 --> 00:49:21,681 ‫خواب‌ـت نمی‌بره؟ 584 00:49:24,646 --> 00:49:26,756 ‫درد داره؟ بذار ببینم اگه... 585 00:49:26,841 --> 00:49:28,952 ‫- نه . من فقط می‌خوام... ‫- من خوبم 586 00:49:30,438 --> 00:49:32,078 ‫داری می‌لرزی 587 00:49:34,189 --> 00:49:36,673 ‫می‌خوای به من بگی؟ چی شده؟ 588 00:49:37,786 --> 00:49:39,944 ‫«پاتریک»؟ 589 00:49:40,030 --> 00:49:42,189 ‫من مطلع شدم که «جرالد فراگمور» 590 00:49:42,265 --> 00:49:45,861 ‫طی سال اخیر بیشتر از هر کسی ‫توی انگلیس پرنده شکار کرده 591 00:49:45,938 --> 00:49:49,497 ‫واسه یه مرد ویلچیرنشین بد نیست 592 00:49:49,583 --> 00:49:52,298 ‫شاید از آزادی حرکت‌شون متنفره 593 00:49:53,813 --> 00:49:57,727 ‫مادرت چی؟ ‫می‌خوای به مادرت بگی؟ 594 00:49:57,813 --> 00:50:01,247 ‫خیلی‌خب ، من زود برمیگردم ‫قول میدم 595 00:50:04,881 --> 00:50:06,924 ‫باورم نمیشه 596 00:50:08,401 --> 00:50:10,281 ‫میگی برمیگردی اما برنمیگردی 597 00:50:10,358 --> 00:50:12,363 ‫«پاتریک» ، من برمیگردم 598 00:50:14,358 --> 00:50:18,435 ‫همه لذت می‌بردند ‫حتی مردی که اعدام شد 599 00:50:18,512 --> 00:50:20,075 ‫- همه‌ی خونواده خوش می‌گذروندند ‫- «پاتریک» توی پله‌ها نشسته 600 00:50:20,152 --> 00:50:23,029 ‫می‌خواد باهات حرف بزنه 601 00:50:23,106 --> 00:50:24,506 ‫- عزیزم؟ «النور»؟ ‫- بله؟ 602 00:50:24,583 --> 00:50:30,424 ‫فکر کردم توافق کردیم ‫هر بار که پاتریک» گریه و زاری کنه نری سراغش» 603 00:50:30,501 --> 00:50:33,464 ‫از پله‌ها افتاد بنابراین ‫شاید آسیب دیده باشه 604 00:50:33,541 --> 00:50:34,500 ‫پس الان به دکترش نیاز داره 605 00:50:34,577 --> 00:50:37,253 ‫صدمه ندیده . فقط می‌خواد با مادرش حرف بزنه 606 00:50:37,340 --> 00:50:38,577 ‫دیدی عزیزم؟ آسیب ندیده 607 00:50:38,653 --> 00:50:42,932 ‫بنابراین فقط موضوع عاطفی‌ـه 608 00:50:43,007 --> 00:50:45,933 ‫آیا آدم باید اجازه بده ‫ازش اخاذی بشه یا نه؟ 609 00:50:54,998 --> 00:50:57,117 ‫اگه بشینی می‌تونیم درموردش حرف بزنیم 610 00:51:13,989 --> 00:51:20,693 ‫پیشنهادی که دارم اینه که تعلیم باید چیزی باشه ‫که بچه بعد از آموختنش بتونه بگه 611 00:51:20,779 --> 00:51:23,455 ‫"اگه من از این آموزش جون سالم به‌در بردم ‫از هر چیزی می‌تونم جون سالم به‌در ببرم" 612 00:51:23,532 --> 00:51:25,537 ‫این دیوونگی‌ـه و اشتباهه ‫خودتم میدونی 613 00:51:25,613 --> 00:51:28,212 ‫به نظر من بچه باید توی چالش قرار بگیره 614 00:51:28,289 --> 00:51:29,489 ‫خدایا «ویکتور» 615 00:51:29,565 --> 00:51:32,289 ‫ما نمی‌خوایم کسی رو بدبخت کنیم ‫فقط حرف‌مون اینه که... 616 00:51:32,366 --> 00:51:34,926 ‫ما؟ خدایی نکرده یه وقت حرف روی حرف این نیاری 617 00:51:35,003 --> 00:51:36,442 ‫برای بچه سودی نداره که ‫توی پر قو بزرگ بشه 618 00:51:36,519 --> 00:51:38,437 ‫میدونم نقطه‌نظر غیرمتعارفی‌ـه 619 00:51:38,523 --> 00:51:43,396 ‫اما به نظر من ‫اتفاقایی که در کودکی میفته ‫هیچ اهمیتی نداره 620 00:51:43,483 --> 00:51:46,676 ‫حالا که حرف چیزهای بی‌اهمیت شد تو بالای لیست منی 621 00:51:46,753 --> 00:51:48,317 ‫چیزهای احمقانه‌ای میگی که ‫کمتر افاده‌ای باشی 622 00:51:48,393 --> 00:51:51,347 ‫- و چیزهای افاده‌ای میگی که کمتر احمقانه باشی ‫- یه سیلی محکم 623 00:51:51,434 --> 00:51:53,314 ‫- از جانب آمریکایی چپ دست ‫- مایه‌ی شرم‌ـه 624 00:51:53,390 --> 00:51:56,229 ‫چیزهایی که توی بچگی تو اتفاق افتاده ‫معلومه که مهم نبوده "نیکولاس" 625 00:51:56,306 --> 00:51:58,426 ‫تو کاری رو کردی که بقیه انتظار داشتن 626 00:51:58,503 --> 00:52:03,954 ‫من به‌خاطر بچگی کسل‌کننده‌ام و ترجیح لذت بر خوشبختی عذرخواهی نمی‌کنم 627 00:52:04,737 --> 00:52:07,375 ‫- چمنزارهای بزرگ سطل و بیل ‫- چه مرگته؟ 628 00:52:07,461 --> 00:52:09,810 «پرتاب کردن سکه توی استخر طلایی «ریتز 629 00:52:09,897 --> 00:52:14,213 ‫انجیر می‌خوری؟ ‫توی این‌وقت سال خوب رسیدند 630 00:52:14,290 --> 00:52:15,806 ‫یالا . میدونم که خیلی دوست داری 631 00:52:17,570 --> 00:52:19,364 ‫یه چاقو می‌خوام 632 00:52:19,441 --> 00:52:23,603 ‫ببخشید . ‫من نهایت تلاشم رو کردم ‫اما دیگه نمی‌تونم تظاهر کنم 633 00:52:23,680 --> 00:52:26,443 ‫تو یه خودنمایِ چاپلوسِ احمقی 634 00:52:26,519 --> 00:52:30,040 ‫و تنها چیزی که تو از این بیشتر داری ‫اینه که ازت می‌ترسه 635 00:52:30,116 --> 00:52:32,235 ‫به جز این ، تو فقط مایه‌ی شرمی 636 00:52:32,312 --> 00:52:36,667 ‫و من دلم فقط واسه پسرت می‌سوزه ‫و اگه می‌تونستم... 637 00:52:36,753 --> 00:52:39,304 ‫«ویکتور» ، اگه می‌خوای پیش دوستات بشین 638 00:52:39,391 --> 00:52:41,664 ‫- اما اگه همچین کاری بکنی دیگه نمی‌خوام ببینمت ‫- نه ، نه . من باهات میام 639 00:52:41,741 --> 00:52:42,546 ‫به این زودی باید برید؟ 640 00:52:42,623 --> 00:52:46,181 ‫بله «النور» ‫من باید صبح زود بیدار بشم 641 00:52:46,258 --> 00:52:49,778 ‫تا یه‌کم کتابم رو بنویسم 642 00:52:49,855 --> 00:52:52,972 ‫«النور» ، «پاتریک» توی راهروئه 643 00:52:53,058 --> 00:52:55,533 ‫ناراحت‌ـه و تنهاست و ترسیده 644 00:52:55,610 --> 00:52:57,529 ‫و بهش قول دادم که ‫تو رو ببرم پیش‌ـش 645 00:52:57,615 --> 00:52:59,505 ‫میای بیرون ببینی چی شده؟ 646 00:53:03,648 --> 00:53:04,722 ‫«النور»؟ ‫خواهش می‌کنم؟ 647 00:53:09,000 --> 00:53:10,765 ‫«النور» 648 00:53:34,302 --> 00:53:39,577 به‌عنوان یه آدم امل ‫«ویکتور» یه دوست‌دختر آزاد از قید و بند رو دوست داره 649 00:53:39,654 --> 00:53:41,132 ‫هیچ چیزی به دل‌انگیزی 650 00:53:41,208 --> 00:53:44,891 ‫خارج شدن یه یهودی باهوش و متکبر ‫از قید و بند خودش نیست 651 00:53:44,968 --> 00:53:47,807 ‫روشن‌فکری‌ـت رو نشون میده که اصلاً گذاشتی یکیش بیاد توی خونه‌ات 652 00:53:47,884 --> 00:53:50,310 ‫جفت‌تون برید گم‌شید 653 00:53:52,641 --> 00:53:55,480 ‫- ممنون ‫- نه . حق با تو بود 654 00:53:55,557 --> 00:54:00,113 ‫سرانجام آدم باید با ظلم مخالفت کنه ‫حتی اگه شده با موافقت نکردن با ظالم 655 00:54:01,034 --> 00:54:04,880 ‫- چرا داریم آروم حرف میزنیم؟ ‫- نمیدونم 656 00:54:09,627 --> 00:54:11,661 ‫یه لحظه 657 00:54:14,864 --> 00:54:16,178 ‫«پاتریک»؟ 658 00:54:17,742 --> 00:54:20,456 ‫«پاتریک»؟ منم 659 00:54:28,926 --> 00:54:31,726 ‫حتماً رفته خوابیده 660 00:54:32,407 --> 00:54:34,403 ‫خب ، دیگه 661 00:54:38,124 --> 00:54:41,203 ‫- «بری» ، داری جونم رو نجات میدی ‫- مثل همیشه؟ 662 00:54:46,114 --> 00:54:49,115 ‫می‌خوان اون رو هم وارد زندگی روستایی کنن 663 00:54:49,192 --> 00:54:52,549 ‫مامانی عاشق گل سرخ‌ـه ‫بابایی عاشق اسب‌ـه 664 00:54:52,626 --> 00:54:55,628 «بردم‌شون به باغ «کاونت ‫تا "ازدواج فیگارو" رو ببینن 665 00:54:55,705 --> 00:54:58,304 ‫و وقتی رهبر ارکستر ‫توی جایگاه قرار گرفت 666 00:54:58,381 --> 00:54:59,225 رادنی واتسون اسکات» گفت» 667 00:54:59,301 --> 00:55:02,180 ‫"ببین . می‌خواد فرمان شروع بهشون بده" (شبیه مسابقه‌ی دو) 668 00:55:41,869 --> 00:55:44,823 «بری» 669 00:55:50,453 --> 00:55:53,100 ‫دیدی؟ 670 00:55:53,177 --> 00:55:55,853 ‫اونقدرها که فکر می‌کنی هم راحت نیست 671 00:56:15,832 --> 00:56:16,840 ‫خواب‌ـت نمی‌بره؟ 672 00:56:23,227 --> 00:56:25,184 ‫منم همینطور 673 00:56:26,066 --> 00:56:28,906 ‫حتماً به‌خاطر هیجان‌ـه 674 00:56:29,385 --> 00:56:31,581 ‫این آدما 675 00:56:40,415 --> 00:56:42,574 ‫بیا 676 00:56:49,048 --> 00:56:51,004 ‫بهتر شد؟ 677 00:56:59,042 --> 00:57:01,200 ‫حالا تنهات میذارم 678 00:57:02,389 --> 00:57:04,509 ‫اما یه چیزی رو بدون 679 00:57:06,111 --> 00:57:13,180 ‫اگه به مادرت ‫یا هر کس دیگه ...درمورد امروز بگی 680 00:57:15,184 --> 00:57:18,148 ‫از وسط نصفت می‌کنم 681 00:58:01,943 --> 00:58:04,974 جانی»؟» 682 00:58:05,060 --> 00:58:06,220 ‫دیگه می‌تونی بری 683 00:58:06,244 --> 00:59:26,482 کانال تلگرام Deutschwebvip 68154

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.