All language subtitles for Miyazaki LEsprit de la Nature 2024.1080P.WEB.CINEPHILIA-Farsipersian

af Afrikaans
ak Akan
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bem Bemba
bn Bengali
bh Bihari
bs Bosnian
br Breton
bg Bulgarian
km Cambodian
ca Catalan
ceb Cebuano
chr Cherokee
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch
en English
eo Esperanto
et Estonian
ee Ewe
fo Faroese
tl Filipino
fi Finnish
fr French
fy Frisian
gaa Ga
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gn Guarani
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ia Interlingua
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
rw Kinyarwanda
rn Kirundi
kg Kongo
ko Korean
kri Krio (Sierra Leone)
ku Kurdish
ckb Kurdish (Soranî)
ky Kyrgyz
lo Laothian
la Latin
lv Latvian
ln Lingala
lt Lithuanian
loz Lozi
lg Luganda
ach Luo
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mfe Mauritian Creole
mo Moldavian
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
sr-ME Montenegrin
ne Nepali
pcm Nigerian Pidgin
nso Northern Sotho
no Norwegian
nn Norwegian (Nynorsk)
oc Occitan
or Oriya
om Oromo
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt-BR Portuguese (Brazil)
pt Portuguese (Portugal) Download
pa Punjabi
qu Quechua
ro Romanian
rm Romansh
nyn Runyakitara
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
sh Serbo-Croatian
st Sesotho
tn Setswana
crs Seychellois Creole
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhalese
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
es-419 Spanish (Latin American)
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
tt Tatar
te Telugu
th Thai
ti Tigrinya
to Tonga
lua Tshiluba
tum Tumbuka
tr Turkish
tk Turkmen
tw Twi
ug Uighur
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
wo Wolof
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:00:03,600 --> 00:00:08,354 کانالی برای عاشقان سینما :Cinephilia https://t.me/Video_Archives 2 00:00:08,600 --> 00:00:12,354 مترجم : دانیال افشار 3 00:00:12,600 --> 00:00:17,354 به لطف و حمایت @cinemakoochik کانال تلگرامی سینماکوچیک 4 00:00:18,080 --> 00:00:23,280 ‫هایائو میازاکی تأثیر عمیقی روی دنیای ‫انیمیشن گذاشته که تا همیشه موندگاره. 5 00:00:25,600 --> 00:00:29,883 ‫بیش از ۵۰ ساله که کارگردان ‫ژاپنی، هایائو میازاکی، 6 00:00:29,908 --> 00:00:32,271 ‫با فیلم‌هاش دنیا رو مسحور خودش کرده. 7 00:00:33,320 --> 00:00:35,848 ‫اون یازده تا فیلم بلند ساخته، 8 00:00:35,873 --> 00:00:38,360 ‫دوازده فیلم کوتاه و ‫کلی مانگا هم کار کرده. 9 00:00:40,720 --> 00:00:45,361 ‫آثارش میلیون‌ها کودک و بزرگسال ‫فیلم‌بین رو در سرتاسر دنیا جذب کرده. 10 00:00:52,207 --> 00:00:55,287 ‫میازاکی خالقِ «شاهزاده مونونوکه» 11 00:00:55,880 --> 00:00:57,765 ‫«شهر اشباح» 12 00:00:57,790 --> 00:00:59,680 ‫«قلعه متحرک هاول» 13 00:01:01,956 --> 00:01:03,582 ‫«باد برمی‌خیزد» 14 00:01:05,600 --> 00:01:07,720 ‫و «همسایه‌ام توتورو» ست. 15 00:01:13,753 --> 00:01:15,786 ‫کدوم انیماتور دیگه‌ای می‌تونه اینکارو بکنه؟ 16 00:01:17,459 --> 00:01:18,970 ‫هیچکس واقعاً! 17 00:01:18,995 --> 00:01:21,325 ‫فقط میازاکی توانایی‌ش رو داره. 18 00:01:22,024 --> 00:01:24,984 ‫تقریباً هر فریمی از فیلم‌های ‫میازاکی رو که به یاد میارم، 19 00:01:25,040 --> 00:01:28,340 ‫یه جور جنب و جوش پرشور 20 00:01:28,365 --> 00:01:30,400 ‫و سرزندگی توی خودش داره. 21 00:01:33,876 --> 00:01:36,070 ‫به‌نظرم واسه همینه که می‌تونه 22 00:01:36,095 --> 00:01:37,920 ‫چنین آثار خارق‌العاده‌ای رو خلق کنه. 23 00:01:38,086 --> 00:01:41,600 ‫این شاهکارها باعث شدند که ‫اون شهرت بین‌المللی کسب کنه. 24 00:01:41,640 --> 00:01:45,175 ‫خیلی‌ها براش احترام زیادی قائلن. 25 00:01:45,200 --> 00:01:48,360 ‫هم موفقه و هم مسحورکننده. 26 00:01:48,400 --> 00:01:51,720 ‫و به خاطر همین‌ها، ‫معتبرترین جوایز سینمایی رو دریافت کرده. 27 00:01:51,745 --> 00:01:55,080 ‫«شهر اشباح»، ساخته‌ی هایائو میازاکی. 28 00:01:56,137 --> 00:01:58,737 ‫شخصیت‌هایی که خلق کرده، ‫تبدیل به شخصیت‌هایی کالت شده‌اند. 29 00:01:59,488 --> 00:02:01,705 ‫فکر می‌کنم توتورو در جهان محبوبه. 30 00:02:01,738 --> 00:02:05,458 ‫اونم به‌واسطه‌ی قدرت طراحی‌های میازاکی. 31 00:02:06,892 --> 00:02:08,175 ‫زنده‌اند، تاثیرگذارند. 32 00:02:10,240 --> 00:02:15,000 ‫میازاکی یکی از مؤسسان استودیو ‫انیمیشن‌سازی «جیبلی» هم هست... 33 00:02:17,760 --> 00:02:20,280 ‫که تولیداتش اول دل ‫طرفداران ژاپنی‌ رو برد... 34 00:02:21,640 --> 00:02:23,960 ‫و بعد کم‌کم توی تمام دنیا پخش شد. 35 00:02:25,120 --> 00:02:29,440 ‫تو این فیلم‌ها احترام زیادی به ‫طبیعت و همه‌ی چیزها دیده می‌شه، 36 00:02:29,480 --> 00:02:31,920 ‫و خب، واقعاً فیلم‌های زیبایی‌اند. 37 00:02:32,000 --> 00:02:34,440 ‫این فیلم‌هایی که حالا دیگه جزو ‫کلاسیک‌های سینما محسوب میشن، 38 00:02:34,480 --> 00:02:36,680 ‫توسط هنرمندی ساخته ‫شدند که زندگی و کارش 39 00:02:36,720 --> 00:02:39,123 ‫از میانِ توفان‌های قرن بیستم رد شده. 40 00:02:41,234 --> 00:02:44,550 ‫همسرم میگه من مرد خیلی خوش‌شانسی هستم. 41 00:02:47,161 --> 00:02:51,137 ‫خوش‌شانسم چون تونستم ‫بخشی از آخرین دوره‌ای باشم 42 00:02:51,162 --> 00:02:53,921 ‫که هنوز میشد فیلم‌ها رو 43 00:02:53,946 --> 00:02:56,271 ‫با مداد و کاغذ ساخت. 44 00:02:58,286 --> 00:03:00,469 ‫و از این بابت هم خوش‌شانسم 45 00:03:00,494 --> 00:03:03,706 ‫که کشورم در طول این پنجاه ‫سالی که من کار فیلمسازی می‌کنم 46 00:03:03,731 --> 00:03:06,092 ‫درگیر هیچ جنگی نبوده. 47 00:03:07,539 --> 00:03:11,499 ‫آگاهی از جهان، عمیقاً ‫در میازاکی ریشه داره... 48 00:03:12,499 --> 00:03:14,659 ‫اونقدر که نمی‌تونه خودش رو ازش جدا کنه. 49 00:03:15,600 --> 00:03:18,240 ‫چون فیلم‌هاش در واقع ‫قصه‌ی بشریتی رو میگه... 50 00:03:19,079 --> 00:03:21,720 ‫که همیشه درگیر جنگ و میل به سلطه بوده، 51 00:03:22,560 --> 00:03:24,920 ‫و در کشاکش با مصرف‌گرایی ‫افسارگسیخته‌ست 52 00:03:26,120 --> 00:03:28,345 ‫و در معرض طبیعتی غیر قابل کنترله. 53 00:03:30,536 --> 00:03:32,936 ‫بشریتی که برای نسل‌های بعدی، 54 00:03:32,960 --> 00:03:36,000 ‫چشم‌اندازی ویران‌شده از ‫بحران اقلیمی به‌ جا می‌ذاره. 55 00:03:38,800 --> 00:03:43,040 ‫بشریتی که انگار نفرین‌شده‌ست و ‫از نظر میازاکی دیگه راه نجاتی نداره. 56 00:03:43,065 --> 00:03:47,440 ‫ما همه عضوی از یه شبکه‌ی ‫عظیم و پیچیده‌ی ارتباطات طبیعی‌ایم، 57 00:03:47,480 --> 00:03:50,080 ‫و اگه اینو جدی نگیریم ‫و بهش توجه نکنیم... 58 00:03:54,680 --> 00:03:56,600 ‫اونوقت دیگه تو بد دردسری می‌افتیم. 59 00:03:58,273 --> 00:04:00,389 ‫قرن 21م دورانی پر از بی‌ثباتیه، 60 00:04:00,414 --> 00:04:02,706 ‫آینده‌مون خیلی روشن نیست. 61 00:04:04,783 --> 00:04:09,199 ‫تاریخ همیشه خودش را با ‫یه سری تغییرات تکرار کرده. 62 00:04:13,450 --> 00:04:17,199 ‫انسان‌ها دائم یک سری ‫اشتباهات رو تکرار کردند 63 00:04:17,224 --> 00:04:19,966 ‫تا اینکه دیگه ابعادش جهانی شده. 64 00:04:24,200 --> 00:04:27,240 ‫میازاکی همیشه درگیر این ‫کشمکش عمیقِ درونی بوده 65 00:04:27,280 --> 00:04:29,440 ‫بین تاریکی و روشنایی. 66 00:04:30,223 --> 00:04:34,003 ‫نیرویی محرک برای یک میل ‫خلاقه‌ی همیشگی و تازه‌شونده. 67 00:04:36,520 --> 00:04:38,920 ‫از طریق هنر ‫شگفت‌انگیز انیمیشن... 68 00:04:40,080 --> 00:04:43,211 ‫رویاهاش، که از پیوند با ‫دنیای طبیعت ساخته شده بودند، 69 00:04:43,236 --> 00:04:45,265 ‫جان گرفتند. 70 00:04:45,305 --> 00:04:48,080 ‫تبدیل شدند به منبعی ‫بی‌پایان از شادی و امید. 71 00:04:55,178 --> 00:04:58,703 ‫این پادزهر جادویی باعث میشه ‫بتونه بر تاریکی‌هاش غلبه کنه 72 00:04:58,728 --> 00:05:01,400 ‫و باعث میشه بتونه با زندگی آشتی کنه. 73 00:05:03,263 --> 00:05:08,055 ‫آثاری که در عین حال، رابطه‌ی ما با ‫موجودات زنده رو به چالش می‌کشن. 74 00:05:08,080 --> 00:05:11,080 ‫باید بفهمیم چطور می‌خوایم ‫از این سیاره مراقبت کنیم، 75 00:05:11,120 --> 00:05:16,160 ‫و فکر می‌کنم تماشای یه فیلم از میازاکی ‫می‌تونه کمک‌مون کنه که اینو بفهمیم. 76 00:05:16,185 --> 00:05:18,580 ‫میازاکی یک چنین استعدادی رو داره. 77 00:05:20,215 --> 00:05:22,855 ‫اون داره می‌گه: نمی‌تونی جا بزنی. 78 00:05:22,880 --> 00:05:24,640 ‫نمی‌تونی کنار بکشی. 79 00:05:24,665 --> 00:05:27,465 ‫نباید فراموش کنیم 80 00:05:27,490 --> 00:05:30,940 ‫که توسط طبیعته که انسان‌ها دارن 81 00:05:30,965 --> 00:05:34,478 ‫به زنده‌بودن‌شون ادامه میدن. 82 00:05:43,105 --> 00:05:47,969 ‫میازاکی ‫روح طبیعت 83 00:05:53,230 --> 00:05:57,230 ‫در ساختمونی در حومه‌ی توکیو که ‫استودیوی جیبلی رو تو خودش جا داده، 84 00:05:57,255 --> 00:06:00,415 ‫میازاکی پشت میز کوچیکش ‫بدون خستگی طراحی می‌کنه، 85 00:06:00,440 --> 00:06:03,360 ‫با سرعتی معادل چند ثانیه انیمیشن در روز. 86 00:06:07,652 --> 00:06:09,640 ‫از خاطرات خودش الهام می‌گیره، 87 00:06:09,665 --> 00:06:11,983 ‫یعنی همون ماده‌ی خامی ‫که دستش رو هدایت می‌کنه. 88 00:06:13,479 --> 00:06:16,069 ‫می‌ره سراغ رویاها و فانتزی‌هاش، 89 00:06:16,094 --> 00:06:18,383 ‫کابوس‌ها و آسیب‌های روحی‌اش. 90 00:06:20,800 --> 00:06:25,262 ‫یک منبع شخصیِ عمیق که از ‫کودکی در وجودش ریشه داره. 91 00:06:29,200 --> 00:06:32,758 ‫هیائو میازاکی سال ‫۱۹۴۱ در ژاپن به دنیا اومد. 92 00:06:33,480 --> 00:06:37,400 ‫اولین خاطراتش تا همیشه مربوط ‫میشن به اون بمباران‌های بی‌امان. 93 00:07:14,400 --> 00:07:16,760 ‫۱۲ جولای ۱۹۴۵. 94 00:07:17,880 --> 00:07:19,920 ‫وقتی چهار سالم بود، 95 00:07:19,945 --> 00:07:22,625 ‫یه حمله‌ی هوایی شبانه به ‫اوتسونومیا رو تجربه کردم. 96 00:07:25,640 --> 00:07:27,920 ‫آسمون به روشنی آسمون روز بود. 97 00:07:31,223 --> 00:07:34,063 ‫واقعا خونه‌ی ما بود که ‫الان سوخت و نابود شد؟ 98 00:07:36,080 --> 00:07:38,360 ‫اساساً تا اواخر جنگ، 99 00:07:38,400 --> 00:07:41,640 ‫تقریباً همه‌ی شهرهای ‫بزرگ ژاپن، به جز کیوتو، 100 00:07:41,680 --> 00:07:43,960 ‫شدیداً بمب‌بارون شده بودن. 101 00:07:44,015 --> 00:07:45,975 ‫یعنی واقعاً ویرون شده بودن. 102 00:07:46,000 --> 00:07:51,975 ‫چهار سالش بود که بدترین ‫بمب‌بارون‌ها اتفاق افتادن، 103 00:07:52,000 --> 00:07:54,360 ‫و خونواده‌ش از توکیو به ‫حومه نقل مکان کرده بودن. 104 00:07:54,400 --> 00:07:58,320 ‫ولی بعد بمب‌بارون‌ها به همون ‫شهر کوچیک، اوتسونومیا، هم رسیدن. 105 00:07:58,345 --> 00:08:02,135 ‫اونا تونستن به معنای واقعی ‫کلمه از دل شعله‌ها فرار کنن. 106 00:08:02,160 --> 00:08:05,280 ‫می‌گه یادشه که خیابونشون ‫داشته تو آتیش می‌سوخته. 107 00:08:17,400 --> 00:08:21,440 ‫چند هفته بعد از بمباران خونه‌ی ‫خانواده‌ی میازاکی در اوتسونومیا، 108 00:08:21,480 --> 00:08:24,495 ‫ایالات متحده دو بمب اتمی روی ژاپن انداخت... 109 00:08:25,480 --> 00:08:28,480 ‫و باعث مرگ نزدیک به ۲۵۰ هزار نفر شد، 110 00:08:28,505 --> 00:08:31,825 ‫و توانایی جدید و وحشتناک بشر رو نشون داد 111 00:08:31,880 --> 00:08:34,472 ‫که می‌تونه منجر به نابودی کامل بشه. 112 00:08:57,440 --> 00:08:59,920 ‫میازاکی تو کشوری ویران‌شده بزرگ شد. 113 00:09:00,920 --> 00:09:04,655 ‫این باعث شد هم از ژاپنی‌ها و ارتش‌شون، 114 00:09:04,680 --> 00:09:07,200 ‫که مقصر این وضعیت بودن متنفر بشه، 115 00:09:07,240 --> 00:09:10,800 ‫ولی به‌شدت هم جذب ‫ماشین‌های جنگی بشه، 116 00:09:10,825 --> 00:09:13,000 ‫از جمله بمب‌افکن زیرو، 117 00:09:13,040 --> 00:09:16,440 ‫هواپیمای نظامی‌ای که ارتباط ‫نزدیکی با تاریخ خانوادگیش داشت. 118 00:09:17,480 --> 00:09:20,695 ‫پدر و عموی میازاکی صاحب یه کارخونه بودن 119 00:09:20,720 --> 00:09:24,520 ‫که قطعات هواپیمای ‫میتسوبیشی زیرو رو می‌ساخت. 120 00:09:24,560 --> 00:09:26,680 ‫این هواپیماها واقعاً فوق‌العاده بودن. 121 00:09:26,720 --> 00:09:29,071 ‫ماشین‌هایی بودن که با دقت ‫عجیبی ساخته شده بودن، 122 00:09:29,096 --> 00:09:32,640 ‫ولی همونطور که ژاپن داشت توی جنگ شکست ‫می‌خورد، اینا هم تبدیل شدن به نوعی تابوت، 123 00:09:32,680 --> 00:09:37,231 ‫چون با همین هواپیماها بود که ‫عملیات کامیکازه انجام می‌دادن. 124 00:09:41,577 --> 00:09:46,035 ‫برای همین میازاکی نسبت به خونواده‌ی ‫خودش یک حس عذاب وجدان عمیق داره، 125 00:09:46,060 --> 00:09:49,845 ‫چون از یک ماشین ‫جنگی پول در می‌آوردن، 126 00:09:49,870 --> 00:09:52,000 ‫اونم یک ماشین جنگی خیلی وحشتناک. 127 00:09:52,320 --> 00:09:56,295 ‫ولی درعین‌حال زیبایی و نبوغ طراحی 128 00:09:56,320 --> 00:09:59,200 ‫هواپیماهای زیروی ‫میتسوبیشی رو هم تحسین می‌کنه. 129 00:09:59,225 --> 00:10:03,600 ‫واقعاً هواپیماهای فوق‌العاده‌ای ‫بودن، واسه همین... 130 00:10:03,640 --> 00:10:08,000 ‫میازاکی همیشه خواهان اینه که از ‫زوایای مختلف به مسائل نگاه کنه. 131 00:10:08,025 --> 00:10:12,025 ‫براش هیچ‌چیز صرفاً سیاه یا ‫سفید نیست، اون پیچیده‌ست. 132 00:10:18,880 --> 00:10:22,880 ‫سال‌های نوجوانی میازاکی با یک ‫ضربه‌ی روحی دیگه هم همراه بود، 133 00:10:22,920 --> 00:10:25,055 ‫بیماری مادرش. 134 00:10:25,080 --> 00:10:29,200 ‫اون به عفونت نخاعی‌ای دچار ‫شد که عاملش باکتری سل بود. 135 00:10:30,778 --> 00:10:34,280 ‫میازاکی به‌مدت نه سال با ‫پدر و برادرش زندگی کرد، 136 00:10:34,320 --> 00:10:37,840 ‫و مدام این ترس باهاش بود که مادرش، ‫که معمولاً در بیمارستان بستری بود، 137 00:10:37,880 --> 00:10:40,405 ‫قربانی این بیماری وحشتناک بشه. 138 00:10:47,885 --> 00:10:50,735 ‫می، حال مامان خیلی خوب نیست. 139 00:10:51,118 --> 00:10:53,468 ‫شنبه نمی‌تونه بیاد. 140 00:10:54,068 --> 00:10:55,435 ‫نه! 141 00:10:56,501 --> 00:10:59,985 ‫کاری از دست ما بر نمیاد، ‫خودش باید خیلی مواظب باشه. 142 00:11:00,141 --> 00:11:01,308 ‫نه! 143 00:11:02,942 --> 00:11:05,292 ‫زود میاد خونه. 144 00:11:05,317 --> 00:11:06,726 ‫نه! 145 00:11:08,018 --> 00:11:10,218 ‫مامان اگه الان از خونه ‫بره بیرون ممکنه بمیره! 146 00:11:10,243 --> 00:11:12,160 ‫نه! 147 00:11:12,450 --> 00:11:13,636 ‫احمق! 148 00:11:13,678 --> 00:11:14,753 ‫خسته‌ام کردی! 149 00:11:23,805 --> 00:11:30,522 ‫کودکی‌تون چطور روی کارتون تاثیر گذاشت؟ 150 00:11:33,475 --> 00:11:38,609 ‫در کودکی خیلی در ابراز کردن خودم خوب نبودم. 151 00:11:38,634 --> 00:11:41,370 ‫نسبت به کودکی‌ام خیلی افسوس می‌خورم. 152 00:11:41,395 --> 00:11:44,345 ‫نمی‌دونستم چی باید بگم. 153 00:11:44,370 --> 00:11:46,855 ‫خیلی پیش‌قدم نمی‌شدم. 154 00:11:47,599 --> 00:11:50,133 ‫شاید شخصیتم این شکلیه. 155 00:11:50,158 --> 00:11:55,124 ‫شاید نمی‌تونستم از ‫کودکی‌ام نهایت لذت رو ببرم. 156 00:11:56,851 --> 00:11:59,501 ‫فکر می‌کنم اینجوری باشه. 157 00:12:12,920 --> 00:12:14,880 ‫"وقتی به سن نوجوانی رسیدم، 158 00:12:14,905 --> 00:12:18,520 ‫فهمیدم که نباید راضی به این ‫باشم که فقط یک پسر خوب باشم... 159 00:12:19,440 --> 00:12:22,480 ‫بلکه باید با چشم‌های ‫خودم به چیزها نگاه کنم. 160 00:12:22,520 --> 00:12:25,722 ‫این باعث شد پشت کنم به ‫اون معصومیت دوران کودکی‌ام، 161 00:12:26,600 --> 00:12:30,840 ‫و ترکیب شد با دوره‌ی تاریکی از ‫درس خواندن برای آزمون ورودی، 162 00:12:30,880 --> 00:12:34,230 ‫شروع کردم به کشیدن ‫مانگاهایی تاریخی و نیهیلیستی." 163 00:12:36,343 --> 00:12:38,303 ‫"همون موقع بود که یک انیمیشن دیدم، 164 00:12:38,360 --> 00:12:40,975 ‫افسونگر مار سفید. 165 00:12:41,000 --> 00:12:44,000 ‫انگار پرده از جلوی چشم‌هام کنار رفت." 166 00:12:59,890 --> 00:13:04,948 ‫میازاکی بعد از تماشای «افسونگر مار ‫سفید» تصمیم گرفت انیمیشن کار کنه. 167 00:13:04,973 --> 00:13:09,405 ‫اولین کارِ استودیوی «توئی انیمیشن» ‫بود در سال 1958. 168 00:13:09,430 --> 00:13:13,686 ‫اکتبر اکران شد، وقتی که ‫اون سال آخر دبیرستان بود. 169 00:13:13,711 --> 00:13:17,201 ‫رفت سینما تا از فشار امتحان‌ها فرار کنه. 170 00:13:17,226 --> 00:13:20,555 ‫و روی پرده با ماری مواجه شد 171 00:13:20,580 --> 00:13:23,022 ‫که تبدیل میشد به یک زنِ جوان جنگجو. 172 00:13:25,320 --> 00:13:31,535 ‫یک قصه‌ی کهن چینیه که روایت ‫دلدادگی یک مار به یک پسر جوونه. 173 00:13:31,560 --> 00:13:35,040 ‫و بعدتر تبدیل به انسان می‌شه ‫تا بتونه این عشق رو زندگی کنه. 174 00:13:40,815 --> 00:13:45,232 ‫و میازاکی عاشقِ این قهرمانِ زن شد. 175 00:13:49,000 --> 00:13:52,255 ‫میازاکی در هفده‌سالگی ‫به کشف و شهودی رسید. 176 00:13:52,280 --> 00:13:55,457 ‫علاقه‌ا‌ش به مانگا حالا با ‫علاقه‌ی دیگه هم همراه شده بود: 177 00:13:55,482 --> 00:13:57,120 ‫علاقه به فیلم‌های انیمیشنی. 178 00:13:57,160 --> 00:14:01,280 ‫یک هنر جادویی که می‌تونست ‫خشمِ نیروهای طبیعت رو نشون بده، 179 00:14:01,336 --> 00:14:04,056 ‫و همین‌طور لطافت احساسات انسانی رو. 180 00:14:04,880 --> 00:14:07,360 ‫هنری که می‌تونست باعث حیرت بشه، 181 00:14:07,400 --> 00:14:11,000 ‫و یاسی که هنوز در اعماق ‫دلش وجود داشت رو دور کنه. 182 00:14:14,920 --> 00:14:17,480 ‫"طی ۱۵ سال بعدش... 183 00:14:18,320 --> 00:14:21,360 ‫کل کارم حول یک هدف می‌چرخید... 184 00:14:22,503 --> 00:14:26,903 ‫تماشای انیمیشن‌های خوب ‫و پیشی گرفتن از اون‌ها." 185 00:14:43,896 --> 00:14:46,120 ‫توکیو، چهارده سال بعد. 186 00:14:46,160 --> 00:14:49,400 ‫دو پاندای غول‌پیکر، کنگ‌کنگ و لنگ‌لنگ، 187 00:14:49,440 --> 00:14:51,800 ‫تازه از چین رسیده بودن 188 00:14:51,840 --> 00:14:55,400 ‫به‌عنوان نشونه‌ای از آشتی ‫و دوستی بین دو کشور، 189 00:14:55,440 --> 00:14:59,200 ‫بعد از فجایع بزرگی که ژاپن ‫توی جنگ به بار آورده بود. 190 00:15:07,000 --> 00:15:10,080 ‫این تبِ پاندا، باعث ‫شد که دو جوون: 191 00:15:10,120 --> 00:15:12,473 ‫انیماتور هایائو میازاکی، 192 00:15:12,498 --> 00:15:14,760 ‫و کارگردان ایسائو تاکاهاتا، 193 00:15:14,800 --> 00:15:16,880 ‫تصمیم بگیرن با هم یه فیلم انیمیشن بسازن. 194 00:15:16,905 --> 00:15:20,284 ‫ببخشید مزاحم‌تون شدم، ‫چه خونه‌ی قشنگی دارین. 195 00:15:20,309 --> 00:15:21,789 ‫ها؟ 196 00:15:22,451 --> 00:15:27,351 ‫پسرم پانی پیش شماست؟ 197 00:15:28,340 --> 00:15:29,924 ‫ای‌وای، اینجاست که! 198 00:15:30,617 --> 00:15:33,683 ‫پس شما بابای پاندا کوچولوئین! ‫بفرمائین تو. 199 00:15:34,615 --> 00:15:36,482 ‫نوشیدنی میل دارین؟ 200 00:15:36,507 --> 00:15:39,177 ‫بخاطر من از کارتون عقب نمونین. 201 00:15:41,440 --> 00:15:44,255 ‫وقتی «پاندا! برو، پاندا!» اکران شد، 202 00:15:44,280 --> 00:15:46,280 ‫میازاکی پدر دو بچه بود. 203 00:15:47,680 --> 00:15:51,440 ‫گورو، پسر بزرگ‌ترش که حالا خودش ‫کارگردانه، اون موقع پنج سال داشت. 204 00:15:54,086 --> 00:15:59,319 ‫«پاندا! برو، پاندا!» فیلمیه که هرچی ‫یه بچه بخواد رو توی خودش داره. 205 00:15:59,344 --> 00:16:02,720 ‫پریدن روی میز شام، ‫رفتار بد داشتن سر میز، 206 00:16:02,745 --> 00:16:06,684 ‫آنچه در خونه تحمیل میشه، ‫در فیلم نادیده گرفته میشه. 207 00:16:06,709 --> 00:16:09,334 ‫همه‌چیز مجازه. 208 00:16:09,376 --> 00:16:12,687 ‫حتی با قایق میرن به شهر، ‫که واسه بچه‌ها خیلی باحاله. 209 00:16:13,640 --> 00:16:15,457 ‫از لحاظ مسئولیت خلاقه 210 00:16:15,482 --> 00:16:18,473 ‫«پاندا! برو، پاندا!» اولین فیلمیه ‫که میازاکی توش نقش مهمی داره. 211 00:16:21,840 --> 00:16:25,120 ‫این فیلمیه که از همون اول ‫بچه‌ها رو تشویق می‌کنه به آزادی، 212 00:16:25,145 --> 00:16:27,985 ‫استقلال و کشف دنیای اطرافشون. 213 00:16:28,252 --> 00:16:30,835 ‫همه‌جا پرِ آبه! 214 00:16:39,320 --> 00:16:44,583 ‫«پاندا! برو، پاندا!» یکی از اولین ‫همکاری‌های میازاکی و تاکاهاتا بود 215 00:16:44,608 --> 00:16:48,952 ‫که ده سال قبل‌تر در اتحادیه‌ی کارگری ‫استودیوی انیمیشن توئی همدیگه رو دیده بودن. 216 00:16:50,000 --> 00:16:52,960 ‫در اونجا تاکاهاتا که از میازاکی ‫بزرگ‌تر بود، نائب‌رئیس اتحادیه 217 00:16:53,000 --> 00:16:55,600 ‫و میازاکی دبیر بود. 218 00:16:57,937 --> 00:17:00,670 ‫«توئی انیمیشن» در اصل جایی بود 219 00:17:00,695 --> 00:17:04,962 ‫که بهترین انیماتورهای ژاپن توش جمع بودن، ‫میازاکی تنها نبود. 220 00:17:04,987 --> 00:17:09,718 ‫هایائو میازاکی در دپارتمان ‫انیمیشن کار می‌کرد، 221 00:17:09,743 --> 00:17:15,751 ‫ولی ایسائو تاکاهاتا در دپارتمان ‫کارگردانی حضور داشت. 222 00:17:15,776 --> 00:17:18,832 ‫اتحادیه عملاً یه جمع ‫برای بحث و تبادل نظر بود 223 00:17:18,857 --> 00:17:20,850 ‫برای بهبود شرایط کار. 224 00:17:20,875 --> 00:17:24,539 ‫البته که بحث و جدل‌هایی در ‫مورد افزایش حقوق هم بود، 225 00:17:24,564 --> 00:17:29,966 ‫جنبش‌هایی بود برای احقاق ‫مزایای دوران بارداری و زایمان 226 00:17:29,991 --> 00:17:34,773 ‫و اونا مخالف پهلوگیری ‫زیردریایی‌های هسته‌ای در بنادر بودن. 227 00:17:34,974 --> 00:17:39,480 ‫میازاکی و تاکاهاتا، از جوان‌های ‫مبارز دهه‌ی شصت بودن، 228 00:17:39,520 --> 00:17:43,320 ‫که تصمیمات نسل قبل، که باعث ‫جنگ شده بودن رو زیر سؤال می‌بردن، 229 00:17:43,345 --> 00:17:47,600 ‫و رویای دنیای دیگه‌ای رو در سر داشتن، ‫با ارزش‌های مارکسیستی و صلح‌طلبانه. 230 00:17:48,400 --> 00:17:52,535 ‫اوایل، میازاکی واقعاً ‫تاکاهاتا رو می‌پرستید. 231 00:17:52,560 --> 00:17:55,840 ‫تاکاهاتا سنش بیشتر بود، ‫براش حکم یه استاد رو داشت. 232 00:17:55,880 --> 00:18:00,408 ‫میازاکی مدت‌ها تنها مخاطبش ‫رو تاکاهاتا می‌دونست... 233 00:18:00,433 --> 00:18:02,541 ‫توی ذهنِ خودش. 234 00:18:02,566 --> 00:18:05,400 ‫همیشه به این فکر می‌کرد که ‫نظر تاکاهاتا در مورد کارهاش چیه. 235 00:18:05,440 --> 00:18:08,520 ‫این باعث یه جور رقابت ‫سالم بینشون شده بود، 236 00:18:08,560 --> 00:18:10,480 ‫یه رقابت سازنده. 237 00:18:10,520 --> 00:18:13,480 ‫واقعیت اینه که بدون تاکاهاتا، ‫میازاکی‌ای هم در کار نبود. 238 00:18:15,400 --> 00:18:17,640 ‫رابطه‌شون بر پایه‌ی ‫الگوبرداری و تأثیر متقابل، 239 00:18:17,680 --> 00:18:20,040 ‫رقابت و یک دوستی محکم بود، 240 00:18:20,080 --> 00:18:24,144 ‫که در نهایت باعث شد هر دو تبدیل ‫بشن به بزرگ‌ترین استادهای انیمیشن ژاپن. 241 00:18:28,200 --> 00:18:32,537 ‫میازاکی نزدیک ده سال به‌عنوان انیماتور ‫توی سریال‌های تلویزیونی کار می‌کرد. 242 00:18:35,200 --> 00:18:38,040 ‫بعد کم‌کم تونست از زیر ‫سایه‌ی تاکاهاتا بیرون بیاد. 243 00:18:39,400 --> 00:18:42,200 ‫اولین پروژه‌ی کارگردانی فیلم بلندش رو گرفت 244 00:18:42,240 --> 00:18:45,600 ‫تا یک مانگای موفق رو به ‫به یک فیلم سینمایی تبدیل کنه. 245 00:18:46,880 --> 00:18:49,160 ‫«قلعه‌ی کاگلیوسترو» 246 00:19:01,869 --> 00:19:04,819 ‫میازاکی امروز دیگه کاملاً شناخته شده‌ست 247 00:19:04,844 --> 00:19:09,558 ‫و همه احتمالاً با فیلم «قلعه‌ی ‫کاگلیوسترو» آشنا هستن، 248 00:19:09,600 --> 00:19:13,152 ‫فیلمیه که امروزه طرفدرها رو سرِ کیف میاره. 249 00:19:13,392 --> 00:19:19,414 ‫همه میگن این فیلم جزو ‫شاهکارهای میازاکی محسوب میشه. 250 00:19:21,040 --> 00:19:23,920 ‫این فیلم نشون داد که میازاکی ‫یک اعجوبه واقعی توی انیمیشنه، 251 00:19:23,960 --> 00:19:27,320 ‫توانمند در خلق صحنه‌های ‫اکشن‌ نفس‌گیر و هم‌زمان هزل‌آمیز 252 00:19:27,360 --> 00:19:29,720 ‫چیزی که تا اون موقع هیچ‌کس ‫به اون شکل نساخته بود. 253 00:19:33,123 --> 00:19:35,290 ‫سفت بچسب! 254 00:19:37,290 --> 00:19:41,256 ‫حقیقت اینه که وقتی فیلم اکران شد... 255 00:19:41,281 --> 00:19:43,689 ‫هیچکس ندیدش. 256 00:19:44,365 --> 00:19:49,248 ‫فیلمه چند میلیون ین ضرر داده بود. 257 00:19:49,560 --> 00:19:56,941 ‫این باعث شد برچست ‫فیلمسازی بهش بخوره که... 258 00:19:57,879 --> 00:20:00,554 ‫نمی‌تونه فیلمِ موفق بسازه. 259 00:20:01,925 --> 00:20:04,258 ‫تو این کار شانس دومی داده نمیشه. 260 00:20:19,000 --> 00:20:21,400 ‫بعد از شکست‌اش در عرصه‌ی سینما، 261 00:20:21,440 --> 00:20:23,560 ‫میازاکی دوباره به تلویزیون برگشت. 262 00:20:23,600 --> 00:20:25,920 ‫و حتی قبول کرد که بره لس‌آنجلس 263 00:20:25,960 --> 00:20:28,345 ‫تا یه بار دیگه به‌عنوان ‫کارگردان انیمیشن کار کنه. 264 00:20:29,880 --> 00:20:33,080 ‫این پروژه یه همکاری ‫مشترک ژاپنی-آمریکایی بود، 265 00:20:33,120 --> 00:20:36,800 ‫با حضور بهترین انیماتورهای ‫دیزنی و یه تیم کامل از ژاپن، 266 00:20:36,840 --> 00:20:40,640 ‫از جمله ایسائو تاکاهاتا ‫و هایائو میازاکی. 267 00:20:40,680 --> 00:20:44,240 ‫پروژه اقتباسی بود از کمیک ‫معروف یعنی «نیمو کوچولو». 268 00:20:45,680 --> 00:20:49,480 ‫مشکل این بود که از همون روز ‫اول، همکاری به مشکل خورد. 269 00:20:49,520 --> 00:20:51,800 ‫پیشنهادهای میازاکی رد می‌شد 270 00:20:51,840 --> 00:20:54,760 ‫و اون نمی‌تونست ‫ایده‌هاش رو مطرح کنه. 271 00:21:01,720 --> 00:21:05,080 ‫هر شب، تنها و دور از خونه، 272 00:21:05,120 --> 00:21:08,000 ‫میازاکی به کار روی پروژه‌های ‫شخصی‌اش ادامه می‌داد. 273 00:21:09,160 --> 00:21:12,000 ‫تو همین دوره بود که شروع ‫کرد به کشیدن طرح‌هایی که 274 00:21:12,040 --> 00:21:14,720 ‫نشون‌دهنده‌ی عمیق‌ترین ‫آرزوها و رؤیاهاش بودن، 275 00:21:14,760 --> 00:21:16,760 ‫رؤیاهایی که از دوران ‫کودکی همراهش بودن. 276 00:21:21,640 --> 00:21:25,360 ‫داستان‌هایی درباره‌ی پیوند ‫جهان طبیعت و انسانیت. 277 00:21:25,400 --> 00:21:27,622 ‫که هیچ سرمایه‌گذاری حاضر ‫نبود روی اون‌ها پول بذاره. 278 00:21:36,849 --> 00:21:40,520 ‫میازاکی چهل ساله‌ست و به نظر ‫میاد حیات کاری‌اش بعنوان یک کارگردان، 279 00:21:40,560 --> 00:21:44,000 ‫که تازه شروع شده بود، ‫برای همیشه به پایان رسیده. 280 00:21:48,800 --> 00:21:51,880 ‫هیچ‌کس علاقه‌ای به ‫رؤیاهاش از جنگل‌ها نداشت. 281 00:22:01,480 --> 00:22:03,880 ‫«یه جنگل باستانی رو توی خواب دیدم. 282 00:22:05,040 --> 00:22:08,000 ‫جایی که نه بتن هست، نه آسفالت، 283 00:22:08,000 --> 00:22:10,560 ‫نه مغازه‌ی ‫سوغاتی‌فروشی، نه مشروب‌. 284 00:22:11,360 --> 00:22:13,880 ‫اگه یه درخت با پیچک خفه می‌شد، 285 00:22:13,920 --> 00:22:18,040 ‫اگه یه حشره پیدا می‌شد یا ‫اگه حیوانی زخمی شده بود، 286 00:22:18,080 --> 00:22:20,720 ‫آدم‌ها حق نداشتن دخالت کنن. 287 00:22:22,762 --> 00:22:25,215 ‫اگه انسان‌ها هزاران سال دوام بیارن، 288 00:22:25,240 --> 00:22:28,080 ‫این جنگل تبدیل میشه به گنجینه‌ی دنیا. 289 00:22:29,120 --> 00:22:32,240 ‫باید در حاشیه‌ی این جنگل، ‫یه ستون سنگی طبیعی بنا کنیم. 290 00:22:34,040 --> 00:22:38,120 ‫روش حک کنیم که این جنگل ‫نمایانگر خاستگاه‌های بشریته. 291 00:22:39,880 --> 00:22:42,120 ‫ما همه از دل جنگل زاده شدیم.» 292 00:22:53,080 --> 00:22:57,200 ‫میازاکی وقتی به ژاپن برگشت، ‫دوباره با توشیو سوزوکی ملاقات کرد، 293 00:22:57,240 --> 00:22:59,960 ‫یه ویراستار توی مجله‌ی Animage 294 00:23:00,000 --> 00:23:02,649 ‫که از همون اول، به ‫کارهای میازاکی علاقه‌مند بود. 295 00:23:03,200 --> 00:23:07,483 ‫کم‌کم من تبدیل شدم به محرم اسرار میازاکی. 296 00:23:07,881 --> 00:23:11,577 ‫و یه روز، ازم خواست توصیه‌هایی ‫بهش بکنم در رابطه با موضوعات مختلف. 297 00:23:11,602 --> 00:23:14,589 ‫"خب، آقای سوزوکی، ‫حالا دیگه باید چیکار کنم؟" 298 00:23:14,615 --> 00:23:16,800 ‫پرسیدم: "می‌خوای چیکار بکنی؟" 299 00:23:16,825 --> 00:23:19,777 ‫جواب داد: "یه کاری هست که ‫با تمام وجود می‌خوام انجامش بدم." 300 00:23:19,802 --> 00:23:22,306 ‫گفتن: "چیه اون کار؟" 301 00:23:23,565 --> 00:23:25,265 ‫"انیمیشن رو بذارم کنار." 302 00:23:25,290 --> 00:23:27,006 ‫واقعاً اینو گفت. 303 00:23:27,031 --> 00:23:30,371 ‫منم بلافاصله جواب دادم: ‫"چرا مانگا کار نمی‌کنی؟" 304 00:23:30,396 --> 00:23:33,598 ‫گفت: "مانگا؟" ‫گفتم: "آره، مانگا." 305 00:23:35,800 --> 00:23:40,200 ‫مانگا؛ کمیک‌استریپی که ‫به‌صورت سریالی منتشر می‌شد، 306 00:23:40,240 --> 00:23:42,200 ‫بالاخره به میازاکی ‫این فرصت رو می‌داد که 307 00:23:42,225 --> 00:23:45,225 ‫از طریق طراحی، آزادی ‫خلاقانه‌ی کامل داشته باشه. 308 00:23:46,881 --> 00:23:48,631 ‫بهش گفتم، 309 00:23:48,656 --> 00:23:53,408 ‫"بیا یه کار عظیم حماسی رو امتحان کنیم که ‫خیلی با دنیای روزمره‌مون فاصله داشته باشه." 310 00:23:54,364 --> 00:23:56,564 ‫"یه داستان خارق‌العاده می‌خوام." 311 00:23:56,606 --> 00:24:00,729 ‫گفت: "متوجهم...متوجهم." ‫و یهو گفت: 312 00:24:01,629 --> 00:24:03,762 ‫"چرا اون داستان نائوشیکا نباشه؟" 313 00:24:14,582 --> 00:24:16,132 ‫نائوشیکا... 314 00:24:16,157 --> 00:24:19,495 ‫مانگایی حول محور یک قهرمان ‫زن، با الهام از اسطوره‌های یونانی، 315 00:24:19,520 --> 00:24:22,320 ‫که انتشارش ۱۲ سال طول کشید. 316 00:24:22,848 --> 00:24:24,400 ‫در طول این سال‌ها، 317 00:24:24,440 --> 00:24:28,080 ‫نائوشیکا تبدیل شد به تجسمی ‫از اضطراب‌های میازاکی، 318 00:24:28,120 --> 00:24:32,320 ‫تاریکی درونی‌اش، و درعین‌حال ‫اشتیاقش برای زندگی و نور. 319 00:24:34,463 --> 00:24:38,943 ‫داستان نائوشیکا توی دنیایی ‫می‌گذره که غرق در آلودگیه، 320 00:24:39,000 --> 00:24:41,800 ‫دنیایی پوشیده از بیابان‌ها ‫و دریاهای اسیدی... 321 00:24:42,960 --> 00:24:47,600 ‫که با این وجود، جنگل‌هایی با طبیعتی ‫انبوه و سمی رو در خودش جای داده. 322 00:24:51,080 --> 00:24:55,360 ‫دنیایی درگیر جنگ، جایی ‫که شاهزاده‌ای به نام نائوشیکا، 323 00:24:55,385 --> 00:24:58,665 ‫که حشرات و گیاهان رو ‫هم‌اندازه‌ی انسان‌ها دوست داره، 324 00:24:58,720 --> 00:25:01,920 ‫هرکاری از دستش بربیاد می‌کنه ‫تا جلوی نابودی کامل رو بگیره. 325 00:25:06,022 --> 00:25:11,855 ‫دنیایی آلوده که میازاکی اون رو یکی از اولین ‫فجایع بزرگ زیست‌محیطی الهام گرفته بود، 326 00:25:11,880 --> 00:25:13,960 ‫فاجعه‌ای که صنعت پتروشیمی رقم زده بود. 327 00:25:17,280 --> 00:25:20,520 ‫"یک اتفاق مهم باعث شد نائوشیکا رو خلق کنم. 328 00:25:21,320 --> 00:25:24,560 ‫آلودگی جیوه‌ای که آب‌های ‫ساحلی میناماتا رو مسموم کرد. 329 00:25:25,760 --> 00:25:28,680 ‫خلیج تبدیل شد به دریای مرگِ انسان‌ها، 330 00:25:28,720 --> 00:25:31,240 ‫که بعدش دیگه اجازه‌ی ‫ماهیگیری نداشتن. 331 00:25:32,153 --> 00:25:33,360 ‫ ولی بعد از چند سال، 332 00:25:33,400 --> 00:25:36,370 ‫دسته‌های ماهی‌هایی که تو ‫هیچ جای دیگه‌ی ژاپن نبودن، 333 00:25:36,395 --> 00:25:38,172 ‫دوباره توی اون آب‌ها ظاهر شدن... 334 00:25:38,973 --> 00:25:41,573 ‫و صخره‌ها پر از صدف شدن. 335 00:25:42,760 --> 00:25:44,920 ‫وقتی این خبر رو شنیدم، تنم مورمور شد." 336 00:25:52,760 --> 00:25:56,720 ‫نائوشیکا، یه مانگای صلح‌طلبانه‌ی ‫طرفدار حفظ محیط زیست، 337 00:25:56,760 --> 00:25:58,720 ‫که انتشار موفقش، 338 00:25:58,760 --> 00:26:00,840 ‫ بالاخره سرمایه‌گذارها رو قانع کرد 339 00:26:00,880 --> 00:26:03,120 ‫که روی یه فیلم بلند سینمایی 340 00:26:03,160 --> 00:26:05,160 ‫به نویسندگی و کارگردانی ‫میازاکی سرمایه‌گذاری کنن. 341 00:26:06,368 --> 00:26:09,835 ‫من همیشه این ایده رو داشتم ‫که بر اساس این مانگا فیلم بسازیم. 342 00:26:10,493 --> 00:26:15,186 ‫فکر کردم میره واسه چاپ ‫مجدد ولی اصلاً فروش نکرد، 343 00:26:15,211 --> 00:26:19,880 ‫فهمیدم به اون آسونی ‫که امید داشتم باشه نیست. 344 00:26:19,905 --> 00:26:23,287 ‫من معمولاً آدم دروغگویی نیستم، 345 00:26:23,312 --> 00:26:27,714 ‫ولی وقتی فهمیدم چی شده، ‫یه وقفه پیش اومد... 346 00:26:27,739 --> 00:26:32,730 ‫و گفتم که پونصد هزار ‫نسخه ازش فروش رفته. 347 00:26:33,218 --> 00:26:36,301 ‫بزرگترین دروغ زندگیم رو گفتم. 348 00:26:36,764 --> 00:26:40,553 ‫ولی همه خوشحال بودن ‫و موفقیت تضمین شده بود. 349 00:26:42,758 --> 00:26:44,391 ‫داستان از این قرار بود. 350 00:26:58,160 --> 00:27:00,200 ‫«نائوشیکا از دره باد» 351 00:27:00,240 --> 00:27:03,400 ‫یک سکانس افتتاحیه‌ی فوق‌العاده داره، 352 00:27:03,425 --> 00:27:06,560 ‫جایی که قهرمان ‫جوان یعنی نائوشیکا، 353 00:27:06,600 --> 00:27:12,575 ‫فرود میاد و وارد یه جنگل ‫پرخطر و عجیب‌غریب می‌شه، 354 00:27:12,600 --> 00:27:17,880 ‫جایی که حشرات غول‌پیکر ‫و پوشش گیاهی عجیبی داره. 355 00:27:19,272 --> 00:27:21,627 ‫ردپای اوه‌مو! 356 00:27:28,155 --> 00:27:29,555 ‫هنوز تازه‌اند. 357 00:27:40,320 --> 00:27:43,600 ‫و این همون پیامیه که ‫میازاکی سعی داره منتقل کنه، 358 00:27:43,640 --> 00:27:47,840 ‫در مورد نیازی که برای تعامل ‫انسان با طبیعت وجود داره. 359 00:27:47,880 --> 00:27:50,588 ‫مسئله فقط سلطه‌ی ‫انسان بر طبیعت نیست، 360 00:27:50,613 --> 00:27:53,120 ‫بلکه اینه که انسان با طبیعت همکاری کنه، 361 00:27:53,160 --> 00:27:56,040 ‫با طبیعت تعاملی توام با احترام داشته باشه 362 00:27:56,080 --> 00:27:59,770 ‫و با یه جور عشق هوشمندانه، 363 00:27:59,795 --> 00:28:02,540 ‫یه جور آگاهی نسبت به اینکه همه‌ی ما 364 00:28:02,565 --> 00:28:05,766 ‫بخشی از این جهان عظیم ‫ارتباطات طبیعی هستیم. 365 00:28:23,198 --> 00:28:26,681 ‫فیلیپ دسکولا ‫مردم‌شناس 366 00:28:28,050 --> 00:28:31,033 ‫توی فرهنگ ژاپن، چیزی به اسم مفهوم ‫جداگانه‌ی طبیعت اصلاً تعریف نشده. 367 00:28:31,058 --> 00:28:33,870 ‫این به این معنیه که طبیعت بعنوان ‫یک کلِ بیرونی و جدای از انسان‌ها 368 00:28:33,895 --> 00:28:35,976 ‫وجود خارجی نداره. 369 00:28:36,001 --> 00:28:40,317 ‫اون‌چه واقعاً وجود داره، مجموعه‌ی ‫خیلی بزرگی از عناصر دنیاست 370 00:28:40,342 --> 00:28:44,316 ‫چه جاندار، چه بی‌جان، ‫چه آلی، چه معدنی 371 00:28:44,341 --> 00:28:48,782 ‫که ما خودمون بخشی ‫از اون‌ها هستیم، 372 00:28:48,807 --> 00:28:53,064 ‫زندگیمون تا حد زیادی ‫به اون‌ها وابسته‌ست، 373 00:28:53,089 --> 00:28:57,370 ‫اگه میکروبیوم بدن رو در نظر بگیریم، ‫بدن خودمون هم از همون‌ها ساخته شده. 374 00:28:57,395 --> 00:29:01,579 ‫ولی با این حال، این مجموعه ‫تبدیل به یه کل بیرونی و جدا نمی‌شه. 375 00:29:31,012 --> 00:29:35,061 ‫موفقیت «نائوشیکا» همه رو هیجان‌زده کرد. 376 00:29:35,086 --> 00:29:38,828 ‫خیلی‌ها نسبت به این ‫پروژه شوق و اشتیاق داشتن. 377 00:29:41,240 --> 00:29:47,216 ‫«نائوشیکا» در بهار ۱۹۸۴، تونست نزدیک ‫به ۹۰۰ هزار تماشاگر ژاپنی رو جذب کنه. 378 00:29:49,850 --> 00:29:52,811 ‫همه‌چی از اینجا شروع شد. 379 00:29:53,526 --> 00:29:56,173 ‫تصمیم گرفتیم یه استودیو راه‌اندازی کنیم. 380 00:29:58,160 --> 00:30:00,720 ‫بعد از اون، میازاکی، ‫تاکاهاتا و سوزوکی 381 00:30:00,760 --> 00:30:03,680 ‫تصمیم گرفتن یه استودیوی ‫انیمیشن تأسیس کنند: 382 00:30:03,720 --> 00:30:05,760 ‫استودیو جیبلی. 383 00:30:16,710 --> 00:30:20,651 ‫اسم جیبلی همینجوری به ذهنم رسید. ‫اسم یه هواپیماست. 384 00:30:21,600 --> 00:30:25,160 ‫میازاکی که از بچگی عاشق هواپیماها بوده، 385 00:30:25,200 --> 00:30:28,680 ‫پیشنهاد داد اسم یه هواپیمای نظامی ‫دهه‌ی ۱۹۳۰ رو روی استودیو بذارن: 386 00:30:28,720 --> 00:30:31,160 ‫کاپرونی ۳۰۹ جیبلی. 387 00:30:36,400 --> 00:30:41,132 ‫هدف استودیو این بود که میازاکی و ‫تاکاهاتا بالاخره بتونن فیلم‌هایی بسازن 388 00:30:41,157 --> 00:30:43,545 ‫که در حد بلندپروازی‌هاشون باشه. 389 00:30:53,360 --> 00:30:56,077 ‫یه استودیوی منحصر‌به‌فرد ‫که از سال ۲۰۰۱، 390 00:30:56,102 --> 00:30:58,782 ‫بخشی ازش توی موزه‌ای‌ در ‫توکیو هم در دسترس مردمه. 391 00:31:03,840 --> 00:31:06,840 ‫این موزه پروژه‌ای بود ‫طراحی شده توسط خود میازاکی، 392 00:31:06,865 --> 00:31:09,665 ‫که معماری‌شو پسرش، ‫گورو، طراحی و اجرا کرد. 393 00:31:11,680 --> 00:31:14,000 ‫:این اون موزه‌ایه که من دوست دارم بسازم. 394 00:31:15,922 --> 00:31:19,562 ‫نوزه‌ای که توش اگه کسی دنبال ‫خوش گذروندنه، می‌تونه خوش بگذرونه. 395 00:31:21,425 --> 00:31:23,944 ‫اگه کسی دنبال فکر کردنه، ‫می‌تونه به فکر فرو بره، 396 00:31:25,216 --> 00:31:28,107 ‫و اگه کسی دنبال احساس ‫کردنه، می‌تونه احساس کنه. 397 00:31:29,215 --> 00:31:32,627 ‫یه موزه که وقتی ازش بیرون میای، نسبت به ‫وقتی که واردش شدی، احساس ارزشمندتر شدن کنی. 398 00:31:44,268 --> 00:31:45,887 ‫راستش جیبلی، 399 00:31:47,057 --> 00:31:49,548 ‫کمپانی‌ای نیست که برای خودش یه ‫چشم‌انداز مشخص تعیین کرده باشه 400 00:31:49,573 --> 00:31:53,990 ‫و بعد سخت کار کنه تا به اون هدف برسه. 401 00:31:54,015 --> 00:31:56,921 ‫چیزها خودبه‌خود پیش میان. 402 00:31:56,946 --> 00:31:59,517 ‫اصلاً شاید این شیوه‌ی ‫ژاپنی انجام دادن کارها باشه. 403 00:32:05,880 --> 00:32:07,960 ‫از اوایل دهه‌ی ۲۰۰۰، 404 00:32:08,000 --> 00:32:10,320 ‫جیبلی همچنان تجربه‌هایی ارائه می‌کنه 405 00:32:10,360 --> 00:32:12,600 ‫که دنیای فیلم‌هاش رو گسترش می‌دن، 406 00:32:12,640 --> 00:32:16,520 ‫تا جایی که یه پارک جیبلی نزدیک ‫شهر ناگویا هم راه‌اندازی شد. 407 00:32:29,080 --> 00:32:32,560 ‫تمام اون فضاهای داخلی، تا حد زیادی ‫توی فضای باز هم ادامه پیدا می‌کنن... 408 00:32:33,600 --> 00:32:36,520 ‫توی یه پارکی که توسط ‫گورو میازاکی طراحی شده. 409 00:32:39,747 --> 00:32:43,603 ‫به‌مدت تقریباً ده سال ‫بعد از تموم کردن دانشگاه، 410 00:32:43,628 --> 00:32:47,301 ‫روی نقشه‌کشی و طراحی پارک‌ها کار کردم. 411 00:32:48,066 --> 00:32:51,371 ‫خودِ پارک تقریباً سه برابر 412 00:32:51,396 --> 00:32:54,413 ‫پارکِ دیزنی‌لندِ توکیوست. 413 00:32:54,438 --> 00:32:58,226 ‫ولی بیشترش جنگله، 414 00:32:58,251 --> 00:33:01,402 ‫بیشتر از نصف‌اش جنگله. 415 00:33:11,997 --> 00:33:16,825 ‫یه جایی هم هست که خونه‌ی ساتسوکی ‫و می از فیلم «توتورو» توش ساخته شده. 416 00:33:18,148 --> 00:33:21,454 ‫توی یه دره‌ست در کوهستان، 417 00:33:21,479 --> 00:33:25,551 ‫و یه برکه‌ی کوچیک هم اونجاست. 418 00:33:25,576 --> 00:33:30,060 ‫جای شگفت‌انگیزیه، هیچ‌چیز ‫دیگه‌ای رو دور و برش نمی‌بینین. 419 00:33:36,174 --> 00:33:39,240 ‫اگه پارک رو در نظر بگیرین، 420 00:33:39,265 --> 00:33:42,306 ‫می‌بینین یک روز در سال هم ‫نیست که شکل‌اش ثابت باشه. 421 00:33:42,766 --> 00:33:45,233 ‫بنابراین، تجربه‌اش متفاوته. 422 00:33:45,258 --> 00:33:47,829 ‫حتی اگه برین به یک جنگل ثابت، 423 00:33:47,854 --> 00:33:52,975 ‫اون جنگل توی تابستون یه چیزه و ‫توی زمستون کلاً یه چیز دیگه‌ست. 424 00:33:53,283 --> 00:33:55,702 ‫و یه روز آفتابی‌اش با یه روز ‫بارونی‌اش کاملاً تفاوت داره. 425 00:33:55,727 --> 00:33:59,260 ‫یه چیز طبیعی توی بدنت می‌کنی ‫و این دست خودت نیست. 426 00:33:59,285 --> 00:34:06,326 ‫فکر می‌کنم این حس یادآور ‫اون احساسیه که وقتی طبیعت رو 427 00:34:06,351 --> 00:34:10,001 ‫در فیلمی از جیبلی می‌بینی دچارش می‌شی. 428 00:34:26,440 --> 00:34:29,799 ‫ماجرای جیبلی از سال ۱۹۸۵ شروع میشه، 429 00:34:29,824 --> 00:34:32,881 ‫وقتی میازاکی، تاکاهاتا و سوزوکی 430 00:34:32,906 --> 00:34:36,226 ‫با هم ساخت اولین فیلم ‫استودیو رو شروع کردن. 431 00:34:36,962 --> 00:34:41,857 ‫این اولین باری بود که تونستم ‫یه داستان ارژینال بنویسم. 432 00:34:41,882 --> 00:34:47,268 ‫داستانیه که بیست سال تصورش کردم، از زمانی ‫که بعنوان انیماتور کار خودمو شروع کردم. 433 00:34:52,282 --> 00:34:56,428 ‫آثارم از ایده‌هایی میان 434 00:34:56,453 --> 00:34:59,082 ‫که وقتی بچه بودم روی هم تلنبار کردم. 435 00:35:00,080 --> 00:35:03,000 ‫«قلعه‌ای در آسمان» یه ماجراجوییه 436 00:35:03,040 --> 00:35:07,240 ‫که توش دو بچه دنبال یه ‫شهر پرنده‌ی مرموز می‌گردن. 437 00:35:09,042 --> 00:35:12,212 ‫یه قلعه که توی دلش یه گنج مخفی شده؛ 438 00:35:12,237 --> 00:35:16,400 ‫درختی عظیم و خیره‌کننده که ‫به‌نظر می‌رسه یه درخت کافوره. 439 00:35:37,440 --> 00:35:39,600 ‫تو این دوره، میازاکی مجذوب دنیای گیاه‌ها 440 00:35:39,640 --> 00:35:42,320 ‫و درخت‌های کافور شده بود. 441 00:35:43,840 --> 00:35:47,480 ‫درخت‌هایی که بومی آسیا هستن ‫و گاهی حتی جنبه‌ی مقدس دارن، 442 00:35:47,520 --> 00:35:50,160 ‫مثل اون درختی که توی ‫معبد شینتوی ناگویا هست، 443 00:35:50,200 --> 00:35:52,880 ‫که نزدیک به ۱۳۰۰ سال عمر داره. 444 00:35:56,895 --> 00:35:59,175 ‫این درخت که نمونه‌ی ‫اصیل درختِ ژاپنیه، 445 00:35:59,200 --> 00:36:02,040 ‫الهام‌بخش فیلم بعدی میازاکی می‌شه... 446 00:36:03,039 --> 00:36:06,759 ‫یه پروژه‌ی شخصی و درونی که ‫سال‌ها رویاش رو در ذهن می‌پرورونده. 447 00:36:07,680 --> 00:36:12,000 ‫فیلمی که ریشه در واقعیت دوران ‫کودکی‌اش در حومه‌ی شهر داره، 448 00:36:12,040 --> 00:36:14,440 ‫بدون ربات یا هیولا، 449 00:36:14,480 --> 00:36:16,880 ‫بدون کشتی پرنده یا دزد دریایی، 450 00:36:16,920 --> 00:36:19,640 ‫بدون انفجار یا شخصیت منفی. 451 00:36:20,255 --> 00:36:23,055 ‫فیلمی با محوریت یک روحِ ساکن در جنگل. 452 00:36:23,080 --> 00:36:25,840 ‫که توی یه درخت کافور ‫غول‌پیکر زندگی می‌کنه. 453 00:36:58,616 --> 00:37:03,656 ‫توی اون صحنه‌ای که واسه اولین بار ‫برای یه لحظه توتورو کوچولو رو می‌بینیم، 454 00:37:03,681 --> 00:37:07,490 ‫وقتی می‌فهمه مِی متوجه‌اش شده، ‫فرار می‌کنه. 455 00:37:07,515 --> 00:37:11,543 ‫بعد مِی توتورویی که حالا ‫بزرگتر شده رو می‌بینه. 456 00:37:20,994 --> 00:37:22,167 ‫توتورو! 457 00:37:22,193 --> 00:37:23,728 ‫تو توتورویی؟ 458 00:37:29,041 --> 00:37:30,668 ‫توتورویی، درسته؟ 459 00:37:33,475 --> 00:37:34,608 ‫توتورو. 460 00:37:35,154 --> 00:37:37,847 ‫مِی هنوز جوونه. 461 00:37:40,062 --> 00:37:42,289 ‫هنوز به طبیعت نزدیکه. 462 00:37:43,223 --> 00:37:46,709 ‫و هنوز توسط بزرگسال‌ها شکل نگرفته. 463 00:37:47,164 --> 00:37:50,804 ‫به همین خاطر مِی به‌طور ‫مستقیم به طبیعت وصله. 464 00:37:51,192 --> 00:37:56,325 ‫از این لحاظ به نظرم میشه گفت مِی، ‫نماد همون ژاپنِ بدوی و دست‌نخورده‌ست، 465 00:37:56,910 --> 00:37:58,497 ‫با سادگی و صداقتش. 466 00:38:07,640 --> 00:38:10,640 ‫با این فیلم، که برای اولین بار ‫داستانش توی کشور خودش می‌گذره، 467 00:38:10,680 --> 00:38:14,085 ‫میازاکی کاری می‌کنه که ما دوباره ‫یک فرهنگ ژاپنی رو کشف کنیم 468 00:38:14,110 --> 00:38:16,560 ‫فرهنگی که فراموش نکردنش در امروز، ‫به‌نظر میازاکی حیاتیه. 469 00:38:17,763 --> 00:38:22,630 ‫در زبانِ ژاپنی، وقتی داریم در ‫مورد موجودات زنده حرف می‌زنیم، 470 00:38:22,654 --> 00:38:25,209 ‫مهمترین فعل، شدنه. 471 00:38:26,916 --> 00:38:29,276 ‫سیب‌ها میشن درختِ سیب. 472 00:38:29,712 --> 00:38:31,472 ‫بچه‌ها میشن بالغ. 473 00:38:32,202 --> 00:38:36,402 ‫ژاپنی‌ها بر این باورند که هرچیز طبیعی 474 00:38:36,427 --> 00:38:38,779 ‫با یک روح در جهان پدیدار میشه. 475 00:38:38,804 --> 00:38:41,375 ‫انیمیسم (باور به جاندار بودن همه‌چیز ‫در طبیعت) بر همین اساس بوجود اومده. 476 00:39:15,680 --> 00:39:17,560 ‫به لطف جادوی انیمیشن، 477 00:39:17,600 --> 00:39:21,267 ‫میازاکی یه دنیای طبیعی، باشکوه ‫و شگفت‌انگیز رو نشونمون می‌ده. 478 00:39:23,160 --> 00:39:26,480 ‫یه دنیای خیالی که با این حال ‫ریشه در واقعیت فرهنگی داره، 479 00:39:26,520 --> 00:39:28,960 ‫فرهنگی که توش انیمیسم، 480 00:39:28,986 --> 00:39:31,884 ‫تا همین چند وقت پیش هم ‫خیلی زنده و پررنگ بوده. 481 00:39:33,057 --> 00:39:35,244 ‫انیمیسم در ژاپن 482 00:39:35,269 --> 00:39:38,083 ‫همون شینتوئیسمه که تو ‫مناطق روستایی پیدا می‌شه. 483 00:39:38,108 --> 00:39:41,533 ‫یعنی باور به وجود ‫روح‌ها، «کامی»ها، 484 00:39:41,558 --> 00:39:43,950 ‫و همه‌ی موجوداتی که 485 00:39:43,975 --> 00:39:48,884 ‫روستایی‌های ژاپن هر روز ‫باهاشون سر و کار دارن 486 00:39:49,547 --> 00:39:53,481 ‫دنیایی که فیلم‌های میازاکی ‫هم خیلی خوب نشونش میدن. 487 00:39:53,506 --> 00:39:55,745 ‫این یه جهان متعادله، 488 00:39:55,770 --> 00:39:58,622 ‫اما توش موجودات غیرانسانی ‫انگار مابه‌ازای خودمون هستن. 489 00:39:58,647 --> 00:40:00,206 ‫ نه چیزهایی بی‌جان. 490 00:40:00,231 --> 00:40:02,152 ‫اون‌ها خودِ دیگر ما هستن. 491 00:40:02,179 --> 00:40:05,127 ‫شریک‌هایی هستن که ‫باهاشون مذاکره می‌کنیم، 492 00:40:05,152 --> 00:40:10,129 ‫گاهی باهاشون ‫اختلاف پیدا می‌کنیم، 493 00:40:11,203 --> 00:40:15,209 ‫اما باید به شکلی جدی گرفته ‫بشن و بهشون احترام گذاشته بشه. 494 00:40:15,993 --> 00:40:17,473 ‫خبردار! 495 00:40:17,498 --> 00:40:22,047 ‫ممنون که مراقب مِی هستی و از ‫این به بعد از ما محافظت می‌کنی. 496 00:40:22,072 --> 00:40:24,032 ‫ممنون که مراقب ما هستی! 497 00:40:25,126 --> 00:40:28,126 ‫- هرکی آخر بشه تخم‌مرغِ گندیده‌ست! ‫- ای نامرد! 498 00:40:28,430 --> 00:40:31,040 ‫نباید فراموش کنیم 499 00:40:31,065 --> 00:40:37,313 ‫که انسان‌ها هم دارن به واسطه‌ی ‫طبیعت به حیات‌شون ادامه میدن. 500 00:40:37,338 --> 00:40:41,227 ‫ولی وقتی به این فکر می‌کنیم که طبیعت چیه، 501 00:40:41,252 --> 00:40:43,984 ‫می‌تونه یه جنگل باشه یا یه سنگ. 502 00:40:44,009 --> 00:40:46,754 ‫به‌نظرم خیلی مهمه که اینو بفهمیم 503 00:40:46,779 --> 00:40:51,244 ‫که هرکدوم از این چیزها گرانقدر ‫و همزمان وحشتناک هم هستن. 504 00:40:52,649 --> 00:40:54,075 ‫هرچند که من خیلی تردید دارم 505 00:40:54,100 --> 00:40:57,964 ‫که ژاپنی‌های این دوران ‫هم چنین حسی داشته باشن. 506 00:40:59,752 --> 00:41:03,539 ‫چون حساسیت آدم‌ها نسبت به چیزها ‫خیلی بر می‌گرده به محل زندگی‌شون. 507 00:41:03,564 --> 00:41:09,052 ‫اینکه آدم توی شهر زندگی می‌کنه ‫فرق داره با زندگی در مناطق روستایی 508 00:41:09,077 --> 00:41:11,856 ‫که چیزی جز طبیعت دور و بر خودت نمی‌بینی. 509 00:41:11,881 --> 00:41:16,861 ‫گاهی اوقات برام جداً سوال ‫میشه که چی از این انیمیسم مونده، 510 00:41:16,886 --> 00:41:20,088 ‫انیمیسمی که عمیقاً در ‫روح ژاپنی‌ها ریشه داشت، 511 00:41:20,113 --> 00:41:21,756 ‫جداً برام سواله. 512 00:41:28,200 --> 00:41:31,000 ‫با «توتورو»، میازاکی ‫موجودی خیالی خلق کرد 513 00:41:31,040 --> 00:41:33,600 ‫که کم‌کم به یک شخصیت کالت تبدیل شد. 514 00:41:37,120 --> 00:41:39,840 ‫یک منبع شادکامی برای بشریتی که 515 00:41:39,880 --> 00:41:42,520 ‫که روزبه‌روز از انیمیسم 516 00:41:42,560 --> 00:41:44,560 ‫و دنیای زنده فاصله می‌گیرن. 517 00:41:46,479 --> 00:41:50,839 ‫این همون چیزیه که فیلیپ دسکولای مردم‌شناس ‫بهش میگه طبیعت‌گرایی یا ناتورالیسم. 518 00:41:51,361 --> 00:41:53,272 ‫یکی از پیامدهای ناتورالیسم 519 00:41:53,297 --> 00:41:58,271 ‫اینه که موجودات غیرانسانی ‫رو بیرون از ما در نظر می‌گیره. 520 00:41:58,296 --> 00:42:00,728 ‫یعنی ما، با استفاده ‫از تعبیر دکارت، 521 00:42:00,753 --> 00:42:03,129 ‫«صاحبان و فرمانروایان ‫طبیعت» هستیم. 522 00:42:03,154 --> 00:42:06,362 ‫یعنی انگار قدرتی خداگونه ‫داریم که بتونیم در هر چیزی 523 00:42:06,387 --> 00:42:11,167 ‫در دنیای موسوم به دنیای طبیعت ‫طبیعت، تغییر شکل ایجاد کنیم 524 00:42:11,192 --> 00:42:15,700 ‫و به نفع خودمون ازش ‫استفاده کنیم و سود ببریم. 525 00:42:15,725 --> 00:42:19,283 ‫این نگاه، موجودات غیرانسانی ‫رو تبدیل می‌کنه به منابع. 526 00:42:19,308 --> 00:42:23,933 ‫به‌نظرم یه ارتباط مستقیم ‫وجود داره بین ناتورالیسم 527 00:42:23,958 --> 00:42:26,815 ‫و شکل‌گیری و توسعه‌ی سرمایه‌داری 528 00:42:26,840 --> 00:42:29,580 ‫و فاجعه‌ی زیست‌محیطی‌ای 529 00:42:29,605 --> 00:42:32,903 ‫که هر روز داره با صدای ‫بلندتری خودش رو نشون می‌ده. 530 00:42:47,760 --> 00:42:49,600 ‫توکیو، سال ۱۹۹۰. 531 00:42:50,440 --> 00:42:53,320 ‫معجزه‌ی اقتصادی ژاپن ‫به اوج خودش رسیده. 532 00:42:58,680 --> 00:43:01,440 ‫میازاکی و استودیو ‫جیبلی تونستن خودشون رو 533 00:43:01,480 --> 00:43:04,000 ‫توی بازار ژاپن حسابی جا بندازن. 534 00:43:04,000 --> 00:43:08,080 ‫اونم به‌ویژه به خاطر پخش ‫دوباره‌ی فیلم‌هاشون از تلویزیون. 535 00:43:10,240 --> 00:43:13,298 ‫تو این دوره، انگار همه ‫دارن خوش می‌گذروندن، 536 00:43:13,323 --> 00:43:14,950 ‫جز میازاکی. 537 00:43:19,903 --> 00:43:22,656 ‫میازاکی داشت پشت به پشت فیلم می‌ساخت، 538 00:43:22,941 --> 00:43:27,598 ‫سالی یه فیلم بلند. 539 00:43:27,623 --> 00:43:29,561 ‫یه روز میازاکی گفت: 540 00:43:29,586 --> 00:43:32,828 ‫"دیگه از فیلم بلند خسته شدم، 541 00:43:32,853 --> 00:43:36,062 ‫بذار یکبار هم که شده کاری ‫که میخوام رو انجام بدم." 542 00:43:36,087 --> 00:43:38,953 ‫گفت می‌خواد یه فیلم کوتاه بسازه. 543 00:43:39,558 --> 00:43:41,254 ‫چیزی که شد «پورکو روسو». 544 00:43:49,679 --> 00:43:53,498 ‫میازاکی ازم خواست یه نگاهی بندازم. 545 00:43:53,659 --> 00:43:56,828 ‫من صادقانه گفتم نظرم چیه. 546 00:43:58,142 --> 00:44:00,612 ‫"اصلاً نمی‌فهمم 547 00:44:00,660 --> 00:44:03,031 ‫چرا این کاراکتر خوکه؟" 548 00:44:07,800 --> 00:44:09,560 ‫«پورکو روسو» در ‫اصل یه فیلم کوتاه بود 549 00:44:09,600 --> 00:44:12,015 ‫که ماجراجویی‌های یه خلبان ‫سابق جنگ رو روایت می‌کرد، 550 00:44:12,640 --> 00:44:15,840 ‫که حالا تو دهه‌ی ۱۹۲۰ تو ‫ساحل آدریاتیک، جایزه‌بگیره. 551 00:44:21,033 --> 00:44:22,052 ‫دیر شد! 552 00:44:22,747 --> 00:44:25,043 ‫دخترها و طلاها رو بردن! 553 00:44:25,068 --> 00:44:27,071 ‫بدو پورکو، بگیرشون! 554 00:44:27,535 --> 00:44:29,545 ‫اینوری رفتن! 555 00:44:30,285 --> 00:44:32,982 ‫فیلم، یه خوک خلبان رو نشون می‌ده، 556 00:44:33,007 --> 00:44:37,007 ‫که یادآور طراحی‌هایی که توشون میازاکی ‫خودش رو به شکل یه خوک نشون می‌ده. 557 00:44:38,040 --> 00:44:40,000 ‫پرچمِ خوک‌دار، 558 00:44:41,180 --> 00:44:42,880 ‫خوک آموزگار، 559 00:44:43,767 --> 00:44:45,360 ‫خوکِ مستبد، 560 00:44:45,872 --> 00:44:47,281 ‫یا یه خوک غمگین. 561 00:44:48,566 --> 00:44:50,800 ‫خوکِ بی‌قرار، 562 00:44:51,593 --> 00:44:52,983 ‫خوکِ خوارکننده، 563 00:44:54,222 --> 00:44:55,044 ‫متفکر، 564 00:44:56,273 --> 00:44:57,906 ‫یا رئیس‌مآب. 565 00:44:59,091 --> 00:45:00,516 ‫خوک پیرِ متفکر، 566 00:45:02,245 --> 00:45:04,560 ‫یا حتی تو واقعیت، خونه‌ی خوکی. 567 00:45:05,735 --> 00:45:10,398 ‫کارگاه میازاکی اسمش بوتایاست، 568 00:45:10,423 --> 00:45:12,417 ‫یعنی «خونه‌ی خوک». 569 00:45:12,442 --> 00:45:15,199 ‫این اسم هم‌زمان به‌معنای کارگاهه و ‫جایی که یه خوک توش زندگی می‌کنه. 570 00:45:15,224 --> 00:45:18,312 ‫واسه همینه که یه خوک هم ‫جلوی ورودی‌اش گذاشتن. 571 00:45:22,247 --> 00:45:26,287 ‫میازاکی با پورکو روسو نوعی ‫خودِ دیگر برای خودش خلق می‌کند. 572 00:45:30,699 --> 00:45:35,139 ‫قهرمانی آزاد و تنها، سوار بر یک ‫هواپیمای دریایی سرخِ پرزرق‌وبرق. 573 00:45:36,415 --> 00:45:39,215 ‫مشکل این بود که ‫درست وسط ساخت فیلم، 574 00:45:39,240 --> 00:45:41,400 ‫حباب اقتصادی آسیا ترکید... 575 00:45:43,680 --> 00:45:45,680 ‫اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید... 576 00:45:47,285 --> 00:45:50,645 ‫و در اروپا، جنگ یوگسلاوی شروع شد... 577 00:45:52,106 --> 00:45:55,713 ‫با بمب‌بارون شهر دوبرُوْنیک، ‫کنار سواحل آدریاتیک... 578 00:45:58,971 --> 00:46:03,691 ‫دقیقاً همون‌جایی که داستان ‫«پورکو روسو» اتفاق می‌افته. 579 00:46:05,760 --> 00:46:07,800 ‫واقعیت، یه‌دفعه وارد فیلم می‌شه، 580 00:46:07,825 --> 00:46:10,705 ‫و میازاکی رو برمی‌گردونه به زمان حال. 581 00:46:13,007 --> 00:46:16,432 ‫دیگه نمی‌شد «پورکو روسو» ‫فقط یه فیلم کوتاه باحال و سبک باشه. 582 00:46:17,917 --> 00:46:20,175 ‫داستان پیچیده‌تر می‌شه، 583 00:46:20,200 --> 00:46:24,560 ‫و فیلم کم‌کم تبدیل می‌شه به فیلم ‫بلندی که اندوهگین و سرخورده‌ست. 584 00:46:24,600 --> 00:46:27,640 ‫که حال‌وهوای ذهن اون ‫روزهای میازاکی رو بازتاب می‌ده. 585 00:46:30,929 --> 00:46:34,310 ‫تاثیر گرفتن از وضعیت سیاسی 586 00:46:34,335 --> 00:46:37,786 ‫و وضعیت اقتصادی طبیعیه. 587 00:46:37,811 --> 00:46:41,662 ‫وقتی من «پورکو روسو» رو شروع کردم 588 00:46:41,687 --> 00:46:44,196 ‫که داستانش در دریای آدریاتیک اتفاق می‌افته، 589 00:46:44,221 --> 00:46:47,702 ‫جنگ بین یوگسلاوی و کرواسی آغاز شد. 590 00:46:47,727 --> 00:46:50,162 ‫تاثیر خیلی زیادی روی فیلم گذاشت. 591 00:46:51,920 --> 00:46:55,880 ‫به‌طور کلی دهه‌ی نود دوران ‫شدیداً سختی برای میازاکی بود 592 00:46:55,920 --> 00:46:59,760 ‫از لحاظ دیدگاهش به دنیا. 593 00:46:59,790 --> 00:47:02,150 ‫کم‌کم دیدگاهش شروع کرد به عوض شدن. 594 00:47:02,200 --> 00:47:05,720 ‫با اینکه «پورکو روسو» ‫فیلم خیلی سرگرم‌کننده‌ای بود... 595 00:47:05,750 --> 00:47:08,830 ‫اما در بطن‌اش یک پیچیدگی نهفته‌ست 596 00:47:08,880 --> 00:47:13,160 ‫پیچیدگیِ از جنس این احساس ‫که باید چجور آدمی بود؟ 597 00:47:13,200 --> 00:47:16,120 ‫اینکه با گذشته‌ات باید چجوری کنار بیای؟ 598 00:47:16,160 --> 00:47:18,080 ‫با خودت باید چطور کنار بیای؟ 599 00:47:22,110 --> 00:47:25,550 ‫"موقع ساخت «پورکو روسو» یه ‫جورهایی به یه درک یا دریافت رسیدم." 600 00:47:29,680 --> 00:47:33,240 ‫"خیلی ساده بخوام بگم این میشه ‫که فرقی نداره اوضاع چقدر خرابه، 601 00:47:34,080 --> 00:47:36,000 ‫هیچ راهی نیست جز ‫اینکه به زندگی ادامه بدیم." 602 00:47:44,680 --> 00:47:47,280 ‫۲۰ مارس ۱۹۹۵. 603 00:47:47,305 --> 00:47:50,785 ‫فرقه‌ی آخرالزمانی «اوم» ‫حمله‌ای در مترو رو صورت میده، 604 00:47:50,840 --> 00:47:54,440 ‫و در پنج تا واگن، توی ساعت ‫شلوغی، گاز سارین پخش می‌کنن. 605 00:47:56,400 --> 00:48:00,800 ‫چند ماه قبل‌تر، زلزله‌ای ‫شهر کوبه رو ویران کرده بود، 606 00:48:00,825 --> 00:48:04,044 ‫بالای شش هزار نفر کشته ‫شدن و چهل هزار نفر زخمی، 607 00:48:04,069 --> 00:48:06,869 ‫به خاطر ساخت‌وسازهایی ‫که مناسب زلزله نبودن. 608 00:48:09,880 --> 00:48:14,880 ‫یه رشته فاجعه‌ که ژاپن رو برده ‫بود تو حال‌وهوای آخرالزمانی. 609 00:48:21,280 --> 00:48:23,852 ‫"بعدش این سوال مطرح میشه: 610 00:48:23,877 --> 00:48:24,997 ‫امید یعنی چی؟" 611 00:48:26,335 --> 00:48:30,802 ‫"و نتیجه‌ای که من باید بگیرم ‫اینه که امید شامل کار کردن میشه، 612 00:48:30,827 --> 00:48:34,000 ‫و جنگیدن کنار آدم‌هایی که برات مهم‌ان." 613 00:48:36,880 --> 00:48:38,600 ‫"در واقع، الان دیگه به جایی رسیدم 614 00:48:38,640 --> 00:48:41,600 ‫که فکر می‌کنم زنده بودن یعنی همین." 615 00:48:47,160 --> 00:48:50,840 ‫تو همین شرایط وحشتناک بود که «شاهزاده ‫مونونوکه» پا به عرصه‌ی وجود گذاشت. 616 00:49:05,596 --> 00:49:07,309 ‫من شاهزاده آستیکا هستم. 617 00:49:07,334 --> 00:49:09,196 ‫از شرق دور به اینجا اومدم. 618 00:49:09,938 --> 00:49:13,626 ‫شما خدایان باستانی هستین که ‫در جنگل مقدس زندگی می‌کنین؟ 619 00:49:29,154 --> 00:49:29,994 ‫بریم! 620 00:49:32,960 --> 00:49:35,026 ‫«شاهزاده مونونوکه» 621 00:49:35,051 --> 00:49:38,095 ‫از آخرین انیمیشن‌هایی که با ‫تکنیک دستی و روی سل‌ ساخته شدن. 622 00:49:38,331 --> 00:49:41,080 ‫کاملاً دستی طراحی و رنگ‌آمیزی شده بود، 623 00:49:41,120 --> 00:49:42,926 ‫و فریم‌به‌فریم فیلم‌برداری شده بود. 624 00:49:49,839 --> 00:49:52,456 ‫میازاکی، با اون کمال‌گرایی ‫و وسواس همیشگی‌ا‌ش، 625 00:49:52,481 --> 00:49:54,080 ‫از بین ۱۴۴ هزار نقاشی 626 00:49:54,105 --> 00:49:57,145 ‫بیشتر از هشتاد هزارش ‫رو خودش دوباره کشید. 627 00:50:16,840 --> 00:50:19,800 ‫این یکی از محیط‌زیستی‌ترین ‫فیلم‌های میازاکیه، 628 00:50:19,825 --> 00:50:23,015 ‫یکی از صریح‌ترین فیلم‌هاش در این زمینه. 629 00:50:23,040 --> 00:50:25,670 ‫این ایده که... 630 00:50:25,695 --> 00:50:30,895 ‫اتفاق‌ها نه صرفاً روی ‫یک صحنه‌ی نمایشی، 631 00:50:30,920 --> 00:50:33,308 ‫بلکه در نوعی جهان ‫زنده اتفاق می‌افته. 632 00:50:33,333 --> 00:50:36,600 ‫«شاهزاده مونونوکه» یه مثال ‫خیلی خوب از چنین چیزیه، 633 00:50:36,630 --> 00:50:40,455 ‫اونجایی که خودِ جنگل هم یه روح داره. 634 00:51:07,520 --> 00:51:10,240 ‫صحنه‌ی مورد علاقه‌ی ‫من تو کل کارهای میازاکی، 635 00:51:10,280 --> 00:51:12,360 ‫اونجاست که در «شاهزاده مونونوکه» 636 00:51:12,400 --> 00:51:16,040 ‫یه خدای گوزن‌مانند ‫هست، به اسم شیشی‌گامی، 637 00:51:16,080 --> 00:51:20,158 ‫که یه جورایی از یه نور فسفری ساخته شده، 638 00:51:20,183 --> 00:51:22,720 ‫می‌درخشه، نور میده، 639 00:51:22,760 --> 00:51:24,600 ‫و میازاکی با انیمیشن، 640 00:51:24,640 --> 00:51:29,775 ‫یه لحظه‌ی مقدس و غیرانسانی رو ثبت کرده، 641 00:51:29,800 --> 00:51:32,480 ‫که واقعاً یه هدیه‌ست ‫برای همه‌ی ما، 642 00:51:32,520 --> 00:51:35,000 ‫که می‌تونیم زیبایی عجیب و ‫باورنکردنی چیزی رو ببینیم 643 00:51:35,040 --> 00:51:37,440 ‫که هیچ ربطی به انسان‌ها نداره. 644 00:52:08,115 --> 00:52:14,087 ‫انیمه‌های میازاکی بر پایه‌ی 645 00:52:14,112 --> 00:52:17,704 ‫دو سوال خیلی مهم بنا شدن. 646 00:52:18,271 --> 00:52:23,201 ‫یک سوال اینه که زندگی چیه. 647 00:52:23,226 --> 00:52:25,207 ‫زندگی چیه؟ 648 00:52:26,825 --> 00:52:29,585 ‫که یه سوالِ بنیادینه. 649 00:52:29,610 --> 00:52:34,542 ‫سوال دیگه اینه که انسان چیه؟ 650 00:52:35,752 --> 00:52:39,870 ‫برای جواب دادن بهش ما اول باید بدونیم 651 00:52:39,895 --> 00:52:43,592 ‫که انسان‌ها بخشی از طبیعت‌اند. 652 00:52:43,617 --> 00:52:47,562 ‫انسان‌ها تفاوتی با سایر ‫ارگانیسم‌های طبیعت ندارن، 653 00:52:47,587 --> 00:52:51,319 ‫اگه مکانیزم‌های سلولی و ‫دی‌ان‌ای‌شون رو بخوایم مدنظر قرار بدیم. 654 00:52:51,344 --> 00:52:56,671 ‫و این دقیقاً همون چیزیه که میازاکی ‫توی این فیلم داره از ما می‌پرسه. 655 00:52:56,696 --> 00:53:02,470 ‫تفاوت بین انسان‌ها و ‫سایر ارگانیسم‌ها در چیه؟ 656 00:53:18,400 --> 00:53:23,600 ‫«شاهزاده مونونوکه» یه نقطه‌ی عطف ‫شخصی هم بود توی زندگی میازاکی. 657 00:53:28,440 --> 00:53:31,613 ‫تا الان، همیشه سعی‌ام بر این بوده که 658 00:53:31,638 --> 00:53:33,981 ‫مناقشاتِ توی فیلم‌هام رو حل کنم. 659 00:53:34,622 --> 00:53:37,985 ‫فکر می‌کردم چیزی که به ‫فیلم شکل می‌داد همین کار بود. 660 00:53:38,010 --> 00:53:41,500 ‫ولی الان آگاهم که این ‫کار کمکی بهمون نمی‌کنه، 661 00:53:41,525 --> 00:53:44,666 ‫اینکه بخوایم مشکلات اجتماعی رو حل کنیم. 662 00:53:44,691 --> 00:53:48,414 ‫این فیلم هیچ راه‌حلی نداره: ‫فقط مشکلات حل‌نشدنی رو مطرح می‌کنه. 663 00:53:51,917 --> 00:53:54,175 ‫و این واسه سوزش معده‌ام هم خوب نیست! 664 00:53:54,200 --> 00:53:57,360 ‫یه فیلم بلند که از دلِ ناامیدی ‫و هرج‌ومرج شکل گرفت. 665 00:53:57,400 --> 00:53:59,711 ‫فیلمی که میازاکی، پس از چندین ماه بن‌بست، 666 00:53:59,736 --> 00:54:01,760 ‫در نهایت درباره‌ش ‫تصمیم خودش رو گرفت. 667 00:54:02,221 --> 00:54:05,200 ‫برای اولین بار، دیگه دنبال ‫صلح و آشتی نمی‌گرده، 668 00:54:05,240 --> 00:54:07,440 ‫بلکه دنیایی زنده‌ و بشریتی ‫رو به تصویر می‌کشه 669 00:54:07,480 --> 00:54:10,320 ‫که به اتفاق هم نابود شدن، ‫در طوفانی از خشم و ویرانی. 670 00:54:29,429 --> 00:54:33,850 ‫قبیله‌ی مورو طرف شما می‌جنگن، ‫لرد اوکوتو کجاست؟ 671 00:54:36,245 --> 00:54:38,889 ‫ممنونم! 672 00:54:50,840 --> 00:54:54,720 ‫توی «شاهزاده مونونوکه» ‫یه قلمروی وسیع می‌سازه، 673 00:54:54,760 --> 00:54:59,560 ‫که توش حیوانات، هیولاها، 674 00:54:59,600 --> 00:55:05,280 ‫خدایان و ارواح و انسان‌ها، ‫همه در هم تلفیق شدن، 675 00:55:05,320 --> 00:55:08,040 ‫و خب باید چیکارشون کرد؟ 676 00:55:08,080 --> 00:55:10,800 ‫خب، می‌ذاره با هم بجنگن، ‫چون منطقیه، 677 00:55:10,840 --> 00:55:12,920 ‫این کاریه که انسان‌ها ‫همیشه مشغولش بودن، 678 00:55:12,960 --> 00:55:16,720 ‫از همون وقتی که شروع کردن به ‫تسلط پیدا کردن و اهلی کردن طبیعت، 679 00:55:16,745 --> 00:55:21,068 ‫و میازاکی هم به نوعی داره ‫از این تاریکی استقبال می‌کنه، 680 00:55:21,093 --> 00:55:23,333 ‫و همون‌طور که گفتم، ‫این یه نقطه‌ عطفه براش. 681 00:55:23,358 --> 00:55:25,678 ‫از اینجاست که کم‌کم به این فکر می‌کنه 682 00:55:25,703 --> 00:55:29,496 ‫که شاید بشریت نمی‌تونه ‫خودش رو نجات بده. 683 00:55:55,125 --> 00:55:58,703 ‫کم‌کم شنیدم که می‌گن استودیو جیبلی ‫فیلم‌هایی آرامش‌بخش و لطیف می‌سازه. 684 00:55:59,725 --> 00:56:03,267 ‫یه میل مهارنشدنی دارم نسبت ‫به اینکه این طرز فکر رو نابود کنم. 685 00:56:03,292 --> 00:56:07,978 ‫اگر به مشکلات جدی‌ای که در حال ‫حاضر درگیری داریم باهاشون اشاره نکنم 686 00:56:08,593 --> 00:56:10,971 ‫دیگه فیلم ساختن به چه دردی می‌خوره. 687 00:56:10,996 --> 00:56:14,261 ‫برام عجیبه که چطور می‌تونیم 688 00:56:14,286 --> 00:56:19,154 ‫وجهِ آشوبناک واقعیت‌مونو نادیده بگیریم 689 00:56:19,179 --> 00:56:21,431 ‫و تظاهر به این کنیم که 690 00:56:21,456 --> 00:56:24,640 ‫همه‌چیز قراره درست بشه. 691 00:56:26,160 --> 00:56:29,240 ‫«شاهزاده مونونوکه» تبدیل ‫میشه به یک فیلمِ اگزیستانسیال 692 00:56:29,280 --> 00:56:32,920 ‫که برای ساختش، میازاکی ‫از همه انتظار تعهد کامل داره. 693 00:56:34,512 --> 00:56:36,776 ‫این موقعیت بی‌سابقه‌ست. 694 00:56:36,801 --> 00:56:38,512 ‫بلوف نمی‌زنم. 695 00:56:38,537 --> 00:56:42,312 ‫در حال حاضر بیست هزار تا ‫سِل مونده که باید روشون کار کرد 696 00:56:42,337 --> 00:56:45,740 ‫و این تازه بدون در نظر گرفتن رنگ‌آمیزیه. 697 00:56:47,013 --> 00:56:51,102 ‫این آخرین انیمیشنیه که با این مقیاس ‫وسیع، داره روی فیلم سلولویدی تولید میشه. 698 00:56:53,735 --> 00:56:56,459 ‫با این فیلم، میازاکی ‫همه‌ی دغدغه‌هایی که 699 00:56:56,484 --> 00:56:59,320 ‫توی این ۳۰ سال داشته ‫رو وارد کار می‌کنه. 700 00:56:59,360 --> 00:57:03,975 ‫روح‌ها، جنگل‌ها، حیوانات غول‌پیکر، 701 00:57:04,000 --> 00:57:06,920 ‫جنگ‌ها، بیماری‌ها، 702 00:57:06,960 --> 00:57:09,800 ‫توی دل یک فرهنگ کهن انیمیستی. 703 00:57:09,840 --> 00:57:13,200 ‫همه‌ی این عناصرها به ‫اضافه‌ی استعداد حیرت‌انگیزش 704 00:57:13,240 --> 00:57:15,240 ‫در ریتم و طراحی. 705 00:57:16,418 --> 00:57:21,367 ‫من در دومین سال پروسه‌ی ‫تولید «شاهزاده مونونوکه» 706 00:57:21,392 --> 00:57:24,764 ‫به استودیو جیبلی پیوستم. 707 00:57:24,789 --> 00:57:30,652 ‫استودیو پر از جنب‌وجوش بود. 708 00:57:31,224 --> 00:57:35,371 ‫فریادهای میازاکی توی ‫کل استودیو می‌پیچید. 709 00:57:35,396 --> 00:57:41,718 ‫من به خودم می‌گفتم: این چه ‫اوضاعیه که خودتو گرفتارش کردی؟ 710 00:57:44,812 --> 00:57:47,634 ‫اصلاً مرخصی نداشتیم. 711 00:57:47,659 --> 00:57:51,558 ‫بی‌وقفه تا نیمه‌شب کار می‌کردیم. 712 00:57:53,031 --> 00:57:56,564 ‫وقتی میازاکی داره فیلم می‌سازه ‫همینطور که ساخت فیلم داره پیش میره 713 00:57:56,589 --> 00:57:58,253 ‫استوری‌بورد طراحی می‌کنه. 714 00:57:58,278 --> 00:58:01,925 ‫وقتی تولید رو شروع کردیم ‫نمی‌دونستیم پایان فیلم چیه. 715 00:58:03,672 --> 00:58:06,662 ‫وقتی یه استوری‌بورد می‌رسید، 716 00:58:06,687 --> 00:58:11,386 ‫می‌فهمیدم که چه اتفاقی قراره بی‌افته، ‫مثل یه مانگای دنباله‌دار بود. 717 00:58:11,411 --> 00:58:16,616 ‫فکر نکنم هیچ‌جای دیگه‌ای ‫چنین رویکردی داشته باشن. 718 00:58:33,671 --> 00:58:36,077 ‫واسه یاکول جا نداره. 719 00:58:36,766 --> 00:58:38,470 ‫دیروقته، باید بخوابین. 720 00:58:40,160 --> 00:58:42,604 ‫می‌دونم، اما برای اتفاقایی که ‫بعدش می‌افته تعیین‌کننده‌ست. 721 00:58:45,280 --> 00:58:47,680 ‫میازاکی قرار نیست یه ‫پایان خوش تحویلت بده. 722 00:58:47,720 --> 00:58:49,920 ‫و این نکته بی‌نهایت مهمه. 723 00:58:49,960 --> 00:58:52,520 ‫پس خبری از این نیست که، مثلا، 724 00:58:52,560 --> 00:58:55,480 ‫آدم‌ها خوش و خرم با ‫حیوون‌ها توی جنگل زندگی کنن، 725 00:58:55,520 --> 00:58:57,840 ‫و همه یهو، به‌طور جادویی ‫یاد بگیرن با هم حرف بزنن. 726 00:58:57,880 --> 00:59:01,280 ‫در عوض، یه پایان‌بندی ‫خیلی مبهم بهمون میده. 727 00:59:01,320 --> 00:59:04,000 ‫و این پایان‌بندی مبهم، 728 00:59:04,000 --> 00:59:06,160 ‫بخش مهمی از میازاکی محسوب میشه 729 00:59:06,200 --> 00:59:08,920 ‫و همین‌طور، به دیدگاهش ‫به انیمیسم هم مربوطه، 730 00:59:08,960 --> 00:59:13,400 ‫به اینکه توی طبیعت هیچوقت ‫پایانِ قطعی وجود نداره. 731 00:59:39,839 --> 00:59:42,151 ‫سریع جیگو! اون ‫جعبه‌ات رو بیار برام. 732 00:59:44,680 --> 00:59:48,000 ‫فیلمی که به‌عنوان تاریک‌ترین ‫اثر میازاکی باقی خواهد موند، 733 00:59:48,040 --> 00:59:51,240 ‫و با این حال، موفقیتی ‫خارق‌العاده داشت. 734 00:59:52,033 --> 00:59:56,655 ‫اگه بلیت می‌خواین ساعت یک برگردین. 735 00:59:56,680 --> 01:00:00,588 ‫اکران 12:20 «شاهزاده مونونوکه» ‫بلیتش تموم شده. 736 01:00:02,400 --> 01:00:05,000 ‫با بیش از ۱۴ میلیون بلیت فروخته‌شده، 737 01:00:05,040 --> 01:00:07,360 ‫سالن‌های سینما برای ‫چندین ماه پر بودن. 738 01:00:10,920 --> 01:00:13,520 ‫فیلم به یک پدیده تبدیل میشه... 739 01:00:14,320 --> 01:00:16,720 ‫که حتی از مرزهای کشور هم عبور می‌کنه، 740 01:00:16,760 --> 01:00:19,680 ‫و نقطه‌ عطفی تاریخی رو ‫برای استودیو جیبلی رقم می‌زنه. 741 01:00:22,192 --> 01:00:27,926 ‫کمپانی دیزنی اومد سراغ جیبلی. 742 01:00:27,951 --> 01:00:33,361 ‫دعوت‌مون کردن که باهاشون همکاری کنیم، 743 01:00:33,386 --> 01:00:37,418 ‫بنابراین وارد بازار بین‌المللی شدیم. 744 01:00:42,520 --> 01:00:45,680 ‫به‌لطف دیزنی، میازاکی برای اولین بار 745 01:00:45,720 --> 01:00:47,986 ‫از پخش رسمی در ‫آمریکا بهره‌مند شد. 746 01:00:49,040 --> 01:00:52,680 ‫تماشاگران غربی هایائو ‫میازاکی رو کشف می‌کنن، 747 01:00:52,720 --> 01:00:56,000 ‫کارگردان 57 ساله‌ی ‫انیمیشن‌های ژاپنی. 748 01:00:56,000 --> 01:00:58,920 ‫ هایائو میازاکی... 749 01:00:58,960 --> 01:01:02,360 ‫که تا اون موقع، بیش از ‫هفت فیلم بلند ساخته بود. 750 01:01:05,562 --> 01:01:09,295 ‫من با اضطراب زیادی از ژاپن اومدم. 751 01:01:09,320 --> 01:01:14,251 ‫برام سوال بود که آیا از این فیلم، که ‫براساس فرهنگ منحصربه‌فرد ما ساخته شده، 752 01:01:14,276 --> 01:01:18,869 ‫توسط مردم سایر کشورها ‫هم استقبال میشه یا نه. 753 01:01:18,894 --> 01:01:23,181 ‫هرچند که، بعد از رفتن به ‫تورنتو، لس‌آنجلس و نیویورک، 754 01:01:23,206 --> 01:01:26,159 ‫و وقتی فهمیدم ‫تعداد زیادی از آدم‌ها 755 01:01:26,184 --> 01:01:28,307 ‫تونستن درک عمیقی از فیلم داشته باشن، 756 01:01:28,332 --> 01:01:31,317 ‫اضطرابم تبدیل شد به لذت. 757 01:01:32,283 --> 01:01:35,883 ‫امیدوارم امشب از فیلم لذت ببرین. 758 01:01:42,960 --> 01:01:46,240 ‫«شاهزاده مونونوکه» با ‫ترکیب بوم‌گرایی، انیمیسم، 759 01:01:46,280 --> 01:01:49,000 ‫و شخصیت‌هایی که بین ‫خیر و شر در نوسان‌ هستن، 760 01:01:49,040 --> 01:01:51,120 ‫انگار که یک کشفِ تمام و کماله. 761 01:01:59,583 --> 01:02:01,539 ‫غرب ارزش‌های محکمی داره، درسته؟ 762 01:02:01,564 --> 01:02:02,851 ‫برای غربی‌ها، 763 01:02:02,876 --> 01:02:07,051 ‫این فیلم یکجور کشف ‫فرهنگی و مردم‌شناسانه بود. 764 01:02:07,616 --> 01:02:12,128 ‫کشف این نکته که ارزش‌هایی جدای ‫از ارزش‌های خودشون هم وجود داره. 765 01:02:12,177 --> 01:02:14,898 ‫برای غربی‌ها به نوعی مایه‌ی شگفتی بود. 766 01:02:15,853 --> 01:02:19,587 ‫شاید براشون مثل یه رمز و راز شرقی ‫از سرزمین خورشید تابان جلوه می‌کرد. 767 01:02:21,280 --> 01:02:24,160 ‫با وجود این موفقیت، میازاکی، 768 01:02:24,200 --> 01:02:26,040 ‫که سه سال تولید این فیلم 769 01:02:26,080 --> 01:02:28,640 ‫و بعدش هم ماه‌ها تور تبلیغاتی ‫رو پشت سر گذاشته بود، 770 01:02:28,665 --> 01:02:30,665 ‫اعلام بازنشستگی کرد. 771 01:02:32,716 --> 01:02:36,583 ‫مثل یه غزال می‌مونه که ‫یک شیر داره دنبالش می‌کنه. 772 01:02:36,608 --> 01:02:39,471 ‫ناچاره برای نجات جونش بجهه. 773 01:02:39,496 --> 01:02:43,193 ‫اونجاست که میشه یک غزال. 774 01:02:43,941 --> 01:02:48,163 ‫این روزها میگن که باید استرس‌مونو کم کنیم. 775 01:02:49,079 --> 01:02:54,657 ‫میگن باید در آرامش زندگی ‫کنیم و از زندگی لذت ببریم. 776 01:02:54,682 --> 01:02:58,338 ‫ولی همیشه که نمی‌تونی ‫اینجوری زندگی کنی. 777 01:02:58,664 --> 01:03:03,708 ‫گاهی اوقات مجبوری 120درصد ‫توانایی‌هات رو به کار بگیری. 778 01:03:04,325 --> 01:03:05,880 ‫بدون گذروندن چنین لحظاتی، 779 01:03:07,962 --> 01:03:10,473 ‫نمی‌تونه به هیچی دست پیدا کنی. 780 01:03:39,280 --> 01:03:43,120 ‫دو سال بعد، به نظر می‌رسه ‫که میازاکی تغییر کرده. 781 01:03:43,204 --> 01:03:48,036 ‫یه سیتروئن دالی می‌رونه که رنگ خاکستری ‫ویژه و تاریخی مخصوص به خودشو داره. 782 01:03:49,880 --> 01:03:52,480 ‫یه استودیوی دیگه ساخته ‫تا بتونه در آرامش کار کنه، 783 01:03:52,520 --> 01:03:54,520 ‫نه چندان دور از استودیو جیبلی. 784 01:04:00,680 --> 01:04:03,120 ‫به‌تازگی، علاقه‌ی زیادی ‫به یه پروژه برای پاک‌سازی 785 01:04:03,160 --> 01:04:05,560 ‫رودخونه‌ی محل زندگیش پیدا کرده. 786 01:04:10,066 --> 01:04:12,506 ‫"رود یاناسه درست از ‫کنار خونه‌ی من رد می‌شه. 787 01:04:13,280 --> 01:04:17,200 ‫بیست و پنج سال پیش، ‫بیشتر شبیه یه جوی آلوده بود، 788 01:04:17,240 --> 01:04:19,480 ‫پُر از زالو و لارو ‫پشه‌های خاکی." 789 01:04:21,617 --> 01:04:23,937 ‫وقتی توی پاک‌سازی ‫رودخونه شرکت کردم، 790 01:04:24,000 --> 01:04:26,600 ‫دیدن یه خرچنگ واقعی بیشتر خوشحالم کرد 791 01:04:26,640 --> 01:04:29,840 ‫تا اون احساس ‫پرطمطراقِ حفظِ طبیعت. 792 01:04:31,600 --> 01:04:33,240 ‫چیزی که می‌خوام بگم اینه که 793 01:04:33,280 --> 01:04:36,520 ‫اگه فقط از دید کلان ‫به مشکلات نگاه کنی، 794 01:04:36,560 --> 01:04:41,255 ‫مثلاً از بالای یه کوه ‫یا از توی هواپیما، 795 01:04:41,280 --> 01:04:43,560 ‫همه‌چیز واقعاً غیرقابل حل به نظر میاد. 796 01:04:45,735 --> 01:04:47,975 ‫ولی اگه بیای پایین و از نزدیک ببینی، 797 01:04:48,000 --> 01:04:50,760 ‫مثلاً یه مسیر قشنگ ‫پنجاه‌متری رو ببینی، 798 01:04:50,800 --> 01:04:53,000 ‫با خودت می‌گی "چه مسیر زیبایی". 799 01:04:53,960 --> 01:04:56,686 ‫و اگه هوا خوب ‫باشه و خورشید بتابه، 800 01:04:56,711 --> 01:04:59,231 ‫ممکنه پر از انرژی بشی. 801 01:05:06,786 --> 01:05:08,807 ‫یه دوچرخه! 802 01:05:08,986 --> 01:05:11,941 ‫می‌دونستم! ‫یه کم بیشتر زور بزنین! 803 01:05:12,598 --> 01:05:14,443 ‫بکشین! 804 01:05:30,360 --> 01:05:35,560 ‫بعد از چهار سال دوری، «شهر ‫اشباح» بازگشت میازاکی رو رقم می‌زنه. 805 01:05:37,320 --> 01:05:41,019 ‫داستان دختری کم سن و سالی ‫که باید توی حمام جادوگری کار کنه 806 01:05:41,044 --> 01:05:44,244 ‫تا پدر و مادرش رو نجات ‫بده و به دنیای انسان‌ها برگرده. 807 01:05:44,269 --> 01:05:46,987 ‫سن، سالمی؟ 808 01:05:50,600 --> 01:05:54,680 ‫یه صحنه‌ای توی حمام هست 809 01:05:54,720 --> 01:05:59,480 ‫که چیهیرو داره یه دیو ‫گِلی غول‌پیکر رو می‌شوره، 810 01:05:59,520 --> 01:06:02,480 ‫و یهو از توی اون، کلی چیز بیرون میاد. 811 01:06:02,520 --> 01:06:05,560 ‫کلی چیزهای انسانی ‫که جذب خودش کرده. 812 01:06:05,600 --> 01:06:07,560 ‫این به معنای واقعی کلمه گذشته‌ست. 813 01:06:07,600 --> 01:06:10,600 ‫این موجود پر شده از گذشته، 814 01:06:10,640 --> 01:06:13,000 ‫یه دوچرخه بیرون میاد، 815 01:06:13,040 --> 01:06:15,280 ‫کوهی از زباله‌ها بیرون میاد، 816 01:06:15,320 --> 01:06:17,280 ‫و در نهایت، اون موجود آزاد می‌شه. 817 01:06:24,720 --> 01:06:27,240 ‫با این داستان آیینی که ‫برای کودکان ساخته شده، 818 01:06:27,280 --> 01:06:30,040 ‫میازاکی بُعدی اخلاقی و ‫معنوی را برجسته می‌کنه 819 01:06:30,080 --> 01:06:32,643 ‫که همیشه در ‫شخصیت‌هایش جریان داشته: 820 01:06:33,176 --> 01:06:34,800 ‫مسئولیت. 821 01:06:34,825 --> 01:06:39,105 ‫چی‌هیرو می‌افته توی موقعیتی ‫که خودش انتخابش نکرده، 822 01:06:39,175 --> 01:06:42,415 ‫پدر و مادرش تازه تبدیل به خوک شدن، 823 01:06:42,440 --> 01:06:45,000 ‫چون مثل خود خوک‌ها، با ‫حرص و ولع افتادن به جون غذاها. 824 01:06:45,025 --> 01:06:46,768 ‫بریم! 825 01:06:58,440 --> 01:07:00,520 ‫بعد باید بشه بخشی از این دنیا، 826 01:07:00,560 --> 01:07:02,560 ‫و نمی‌دونه باید چیکار کنه، 827 01:07:02,585 --> 01:07:05,328 ‫ولی باید مسئولیت‌اش رو بپذیره، درسته؟ 828 01:07:08,335 --> 01:07:10,175 ‫مسئولیت. 829 01:07:10,200 --> 01:07:14,240 ‫ارزشی که در جامعه‌ای معنی پیدا می‌کنه ‫که توش بزرگترها مشغول شکم‌چرانی‌اند 830 01:07:14,280 --> 01:07:17,240 ‫و بعد طعمه‌ی یک موجود ‫هیولاگونه و بی‌چهره می‌شن 831 01:07:17,265 --> 01:07:19,985 ‫و این وسط، آرامش و قاطعیت چی‌هیرو 832 01:07:20,025 --> 01:07:22,065 ‫حکم یک پادزهر رو داره. 833 01:07:24,590 --> 01:07:27,679 ‫دوست داری بچشی؟ ‫خوشمزه‌ست. 834 01:07:29,411 --> 01:07:30,855 ‫یه کم طلا می‌خوای؟ 835 01:07:30,880 --> 01:07:33,495 ‫تو تنها کسی هستی که ‫حاضرم بهش طلا بدم. 836 01:07:33,520 --> 01:07:35,678 ‫اون الگوی تاب آوریه 837 01:07:35,703 --> 01:07:39,153 ‫در برابر وسوسه‌های یه ‫موجود سیری‌ناپذیر و ترسناک. 838 01:07:39,178 --> 01:07:41,420 ‫چی می‌خوای؟ 839 01:07:41,445 --> 01:07:42,909 ‫بگو ببینم. 840 01:07:42,934 --> 01:07:44,753 ‫اهل کجایی؟ 841 01:07:44,778 --> 01:07:47,386 ‫سریع بگو چون خیلی کار دارم. 842 01:07:48,800 --> 01:07:52,920 ‫به‌طریقی فیلم‌های میازاکی ‫هم همچین چیزی‌اند، درسته؟ 843 01:07:52,960 --> 01:07:56,560 ‫انگار یه زره‌ی قشنگ بهت می‌دن 844 01:07:56,585 --> 01:08:01,440 ‫که باهاش بتونی با چیزهای وحشتناک ‫این دنیا روبه‌رو بشی، درسته؟ 845 01:08:01,480 --> 01:08:04,160 ‫به جای اینکه بگن "همه‌چی درست می‌شه"، 846 01:08:04,200 --> 01:08:07,280 ‫در واقع دارن می‌گن ‫"گاهی چیزها درست‌بشو نیستن، 847 01:08:07,320 --> 01:08:11,151 ‫ولی تو می‌تونی با یه لباس ‫شگفت‌انگیز، وارد میدون بشی." 848 01:08:13,210 --> 01:08:15,032 ‫بیا اینجا. 849 01:08:15,276 --> 01:08:16,942 ‫ولی حواست به رفتارت باشه، خب؟ 850 01:08:37,680 --> 01:08:41,400 ‫با «شهر اشباح»، میازاکی ‫به یه تعادلی می‌رسه. 851 01:08:42,560 --> 01:08:46,760 ‫یه آشتی بین نگاه تلخش به انسانیت 852 01:08:46,800 --> 01:08:50,600 ‫و وظیفه‌ی همیشگی‌اش در قبال ‫سرگرم کردن و تشویق کردن بچه‌ها. 853 01:08:56,480 --> 01:09:00,200 ‫«شهر اشباح» به موفقیتی عظیم ‫در سرتاسر دنیا دست پیدا می‌کنه. 854 01:09:00,240 --> 01:09:04,317 ‫به‌مدت بیست سال توی گیشه‌ی ‫ژاپن شکست‌ناپذیر باقی می‌مونه، 855 01:09:04,342 --> 01:09:08,120 ‫و ۳۶ جایزه و ۱۹ نامزدی به دست میاره. 856 01:09:08,182 --> 01:09:11,822 ‫هم بعنوان یک فیلم هنری شناخته میشه، ‫اونم با دریافت خرس طلایی برلین... 857 01:09:14,024 --> 01:09:16,424 ‫و هم یه اثر به‌شدت ‫سرگرم‌کننده‌ی عامه‌پسند، 858 01:09:16,449 --> 01:09:19,095 ‫با دریافت جایزه‌ی ‫اسکار بهترین انیمیشن. 859 01:09:19,120 --> 01:09:22,120 ‫«شهر اشباح» هایائو میازاکی. 860 01:09:23,280 --> 01:09:26,120 ‫مراسمی که میازاکی توش شرکت نمی‌کنه، 861 01:09:26,160 --> 01:09:30,920 ‫چون دقیقاً هم‌زمانه با ‫حمله‌ی ارتش آمریکا به عراق. 862 01:09:32,577 --> 01:09:36,708 ‫"دنیا الان در شرایط ‫بسیار ناراحت‌کننده‌ای‌ست، 863 01:09:36,756 --> 01:09:39,120 ‫و به همین خاطر، متأسفم که نمی‌توانم 864 01:09:39,145 --> 01:09:41,626 ‫لذت کامل دریافت این ‫جایزه را تجربه کنم." 865 01:09:56,656 --> 01:10:00,477 ‫به نظرم فیلم ساختن کار ‫خاص و ویژه‌ای نیست. 866 01:10:01,367 --> 01:10:05,233 ‫احتمالاً مثل همون خونه ساختن می‌مونه، 867 01:10:05,258 --> 01:10:08,056 ‫یا باز کردن یه مغازه. 868 01:10:10,012 --> 01:10:12,234 ‫تلاش یک سرآشپز، 869 01:10:12,259 --> 01:10:16,153 ‫برای اینکه طعم نودل‌اش ‫هرروز ثابت بمونه، 870 01:10:16,178 --> 01:10:20,122 ‫به طریقی مشابه تلاشی که ‫برای ساخت یک فیلم لازمه. 871 01:10:29,764 --> 01:10:31,604 ‫میازاکی داره روی یه ‫پروژه‌ی جدید کار می‌کنه، 872 01:10:31,629 --> 01:10:35,469 ‫که انگار قطعه‌ی نهایی دیدگاهش به دنیاست. 873 01:10:35,494 --> 01:10:38,899 ‫یه فیلم که مستقیماً ‫خطاب به بچه‌هاست، 874 01:10:38,924 --> 01:10:41,244 ‫همون‌هایی که همیشه ‫بهشون امید داشته. 875 01:10:46,249 --> 01:10:49,223 ‫پونیو داره سوسوکه دنبال می‌کنه، ‫مثل روحی که ول‌کن نیست. 876 01:10:53,440 --> 01:10:56,400 ‫یه پروژه که یادآور «افسونگر مار سفید»ـه، 877 01:10:56,440 --> 01:10:58,920 ‫فیلمی که وقتی نوجوون بود ‫عمیقاً تحت تأثیرش قرار گرفت، 878 01:10:58,960 --> 01:11:01,480 ‫داستانی درباره‌ی عشقی ‫بین انسان و غیرانسان. 879 01:11:03,970 --> 01:11:06,503 ‫خیلی تصویر کشیدم، ‫ولی همه‌شون پراکنده‌اند. 880 01:11:07,345 --> 01:11:10,726 ‫این نقاشی، "پونیو اینجاست" ‫این جوهر فیلم رو در خودش داره. 881 01:11:10,751 --> 01:11:13,749 ‫بالاخره ایده‌ی اساسی فیلم رو پیدا کردم. 882 01:11:16,247 --> 01:11:18,735 ‫می‌خوام تخیل‌ام رو ده برابر وسیع‌تر بکنم. 883 01:11:19,847 --> 01:11:22,202 ‫این اولین تصویر فیلم‌مونه. 884 01:11:51,000 --> 01:11:55,080 ‫«پونیو» داستان یه ماهی کوچیکه ‫که عاشق یه پسر بچه می‌شه 885 01:11:55,120 --> 01:11:58,460 ‫و برای تجربه‌ی این دوستی، ‫به یه دختر کوچیک تبدیل می‌شه. 886 01:11:58,485 --> 01:11:59,975 ‫موج‌های لعنتی، ولمون کنین دیگه! 887 01:12:00,000 --> 01:12:04,160 ‫این اتفاق تعادل بین دنیای ‫آدم‌ها و اقیانوس رو به هم می‌زنه. 888 01:12:09,920 --> 01:12:12,320 ‫سه سال بعد، 889 01:12:12,360 --> 01:12:16,000 ‫این فیلم با یکی از ویرانگرترین ‫سونامی‌های چند قرن اخیر همزمان می‌شه، 890 01:12:16,360 --> 01:12:19,802 ‫سونامی‌ای به ناپدید شدن و از ‫بین رفتن جان 16هزارنفر منجر می‌شه، 891 01:12:19,827 --> 01:12:21,827 ‫و باعث ذوب شدن رآکتور هسته‌ای 892 01:12:21,852 --> 01:12:24,012 ‫نیروگاه فوکوشیما شد. 893 01:12:32,200 --> 01:12:35,160 ‫"این ایده که طبیعت همیشه مهربونه 894 01:12:35,200 --> 01:12:38,440 ‫و می‌تونه یه محیط آلوده‌شده ‫توسط انسان‌ها رو احیا کنه، 895 01:12:38,480 --> 01:12:40,480 ‫دروغ محضه." 896 01:12:42,160 --> 01:12:45,613 ‫"و اینکه باید به همچین نگاه ‫شیرین و قشنگی به دنیا دل ببندیم، 897 01:12:45,638 --> 01:12:47,103 ‫خودش یه مشکل بزرگه." 898 01:12:48,120 --> 01:12:50,640 ‫"طبیعتی که سخاوتمنده، ‫همون طبیعته که می‌تونه همزمان 899 01:12:50,680 --> 01:12:52,680 ‫وحشی و بی‌رحم باشه." 900 01:12:55,974 --> 01:13:01,306 ‫انسان‌ها همیشه تلاش داشتن ‫تا طبیعت رو کنترل کنن، 901 01:13:01,331 --> 01:13:06,129 ‫ولی همیشه رنج انتقامش رو هم کشیدن. 902 01:13:06,154 --> 01:13:08,376 ‫چیزهایی مثل فجایع طبیعی، 903 01:13:08,401 --> 01:13:12,247 ‫بیماری‌های واگیردار، تغییرات اقلیمی. 904 01:13:12,272 --> 01:13:17,636 ‫چون انسان‌ها به خاطر قدرت زبان 905 01:13:17,661 --> 01:13:20,636 ‫به موجوداتی ویژه تبدیل شدن، 906 01:13:20,661 --> 01:13:25,061 ‫طبیعت رو بعنوان چیزی در نظر گرفتن که ‫باید خیلی خوشحال باشیم که بخشی از اونیم، 907 01:13:25,086 --> 01:13:29,617 ‫ولی در عین حال چیزی هم ‫هست که باید مقابل‌اش بجنگیم. 908 01:13:29,642 --> 01:13:31,603 ‫این یه تناقض بزرگه. 909 01:13:31,628 --> 01:13:36,962 ‫به نظرم کار میازاکی سوال‌هایی رو 910 01:13:36,987 --> 01:13:42,040 ‫در رابطه با این منحصربه‌فردی ‫وضعیت بشر مطرح می‌کنن. 911 01:13:49,227 --> 01:13:52,838 ‫با به تصویر کشیدن شگفت‌انگیزِ ‫طبیعتی وحشتناک و ویرانگر، 912 01:13:52,877 --> 01:13:55,615 ‫میازاکی ما رو آماده‌ی ‫دنیایی آشوبناک می‌کنه، 913 01:13:55,640 --> 01:13:58,160 ‫آشوب و هرج و مرج ‫ناشی از بحران آب و هوایی. 914 01:14:08,040 --> 01:14:10,240 ‫یه جایی وسط‌های پونیو 915 01:14:10,280 --> 01:14:14,480 ‫که پونیو و اون پسر بچه‌ای ‫که انگار برادرخونده‌شه، 916 01:14:14,520 --> 01:14:16,575 ‫تو آشپزخونه نشستن، 917 01:14:16,600 --> 01:14:20,400 ‫و دارن یه نوشیدنی داغ ‫می‌خورن تا آروم بشن، 918 01:14:20,440 --> 01:14:23,560 ‫فکر کنم مادره می‌گه: ‫"بیاین با یه نوشیدنی گرم آروم شیم." 919 01:14:23,600 --> 01:14:28,920 ‫و همزمان، بیرون، طوفان بیداد می‌کنه. 920 01:14:28,945 --> 01:14:31,985 ‫موج‌های خروشان، بادهای سهمگین، 921 01:14:32,010 --> 01:14:35,935 ‫انگار کل زیست‌کره ‫داره نابود می‌شه، نه؟ 922 01:14:35,960 --> 01:14:39,000 ‫اما توی اون آشپزخونه‌ی ‫کوچیک، همه چی خوب و آرومه. 923 01:14:39,040 --> 01:14:41,520 ‫این تضاد خیلی جالبه، 924 01:14:41,560 --> 01:14:45,535 ‫به‌خصوص چون چیزی که بیرون داره ‫اتفاق می‌افته، در سکوت داره اتفاق می‌افته. 925 01:14:46,790 --> 01:14:48,701 ‫پونیو، بیا اینجا! 926 01:14:54,235 --> 01:14:55,990 ‫ما اینجوری می‌شینیم. 927 01:14:58,600 --> 01:15:02,720 ‫دیدن این صحنه تو فیلم میازاکی، ‫آدم رو آماده‌ی همچین شرایطی می‌کنه 928 01:15:02,745 --> 01:15:06,360 ‫و همین‌طور یادآوری می‌کنه که فقط ‫به این خاطر که دنیا داره فرو می‌پاشه، 929 01:15:06,400 --> 01:15:09,720 ‫دلیل نمی‌شه برای پسرت و دخترت 930 01:15:09,760 --> 01:15:14,735 ‫یا دوستت یه نوشیدنی ‫گرم و شیرین درست نکنی. 931 01:15:14,760 --> 01:15:19,160 ‫مگه ما کی در معرض انقراض نبودیم؟ 932 01:15:19,200 --> 01:15:21,360 ‫این موضوع همیشه وجود داشته، درسته؟ 933 01:15:32,560 --> 01:15:37,535 ‫این سکوت، یه جور کیفیت ‫شنیداری ایجاد می‌کنه. 934 01:15:37,560 --> 01:15:39,640 ‫وقتی به دنیا گوش می‌دی، 935 01:15:39,665 --> 01:15:42,705 ‫فرق داره با وقتی که می‌خوای ‫اراده‌تو بهش تحمیل کنی. 936 01:15:42,730 --> 01:15:46,000 ‫و فکر می‌کنم این چیز خیلی عمیقیه. 937 01:15:46,040 --> 01:15:50,000 ‫انگار فیلم‌ها یه جور ‫ماشین زیبایی‌اند 938 01:15:50,025 --> 01:15:54,472 ‫که بهت اجازه میدن و باعث ‫میشن و یه‌جورایی تشویقت می‌کنن، 939 01:15:54,497 --> 01:15:57,160 ‫که یه جور خاص به دنیا توجه کنی، 940 01:15:57,200 --> 01:15:58,977 ‫که گوش بدی. 941 01:16:08,320 --> 01:16:13,360 ‫بعد، صبح روز بعد، ‫شهر رفته زیر دریا. 942 01:16:14,200 --> 01:16:17,548 ‫با این که دنیا داره به ‫سمت یک فاجعه پیش می‌ره... 943 01:16:17,692 --> 01:16:18,935 ‫دریا تا دم خونه‌مون اومده. 944 01:16:18,960 --> 01:16:22,160 ‫میازاکی بار دیگه بچه‌ها ‫رو تشویق می‌کنه که کنجکاو، 945 01:16:22,185 --> 01:16:24,704 ‫ ماجراجو و مقاوم باشن. 946 01:16:25,560 --> 01:16:28,440 ‫و بعد، موجوداتی رو می‌بینن، 947 01:16:28,480 --> 01:16:31,520 ‫به‌خصوص ماهی‌هایی ‫از دوران ماقبل تاریخ. 948 01:16:31,545 --> 01:16:35,941 ‫و هم به شکل عجیبی زیباست و ‫هم به شکل عجیبی آرامش‌بخشه 949 01:16:35,966 --> 01:16:42,815 ‫و این لحظه‌ی آخرالزمانی یه جورایی ‫می‌شه بخشی از جهانی خیلی وسیع‌تر. 950 01:16:42,840 --> 01:16:46,825 ‫و من میگم این خیلی ‫هم غیرواقعی نیست. 951 01:16:46,850 --> 01:16:50,120 ‫شاید لزوماً دیگه آدم‌ها وجود نداشته باشن، 952 01:16:50,160 --> 01:16:52,240 ‫ولی همیشه یه چیزی هست. 953 01:16:52,280 --> 01:16:55,920 ‫و با میازاکی، این فرصت ‫رو داریم که اون چیز رو ببینیم. 954 01:17:42,958 --> 01:17:44,959 ‫من تکامل پیدا کردم. 955 01:17:46,159 --> 01:17:48,803 ‫فکر کردیم با فیلم‌هامون ‫داریم دنیا رو عوض می‌کنیم. 956 01:17:49,827 --> 01:17:51,371 ‫ولی هیچی عوض نمیشه. 957 01:17:51,396 --> 01:17:52,994 ‫هیچی عوض نمیشه. 958 01:17:53,019 --> 01:17:54,818 ‫نه، هیچی عوض نمیشه. 959 01:17:55,507 --> 01:17:58,329 ‫فیلمساز بودن یعنی همین. 960 01:18:02,400 --> 01:18:06,400 ‫بعد از «پونیو روی صخره کنار دریا» ‫میازاکی به کارش ادامه می‌ده. 961 01:18:06,440 --> 01:18:10,015 ‫دو فیلم بلند می‌سازه که به ‫تاریخ خانوادگی‌ش ربط دارن: 962 01:18:10,040 --> 01:18:14,440 ‫«باد برمی‌خیزد» و در نهایت ‫«پسر و مرغ ماهی‌خوار» 963 01:18:25,612 --> 01:18:27,390 ‫همین دنیاست... 964 01:18:27,415 --> 01:18:32,323 ‫کل قدرت من از همین سنگ ‫عظیمی که اینجاست میاد. 965 01:18:33,101 --> 01:18:36,167 ‫این سنگ بانیِ بوجود اومدن این دنیاست؟ 966 01:18:37,012 --> 01:18:38,945 ‫از این خیلی نتیجه‌ها میشه گرفت. 967 01:18:39,491 --> 01:18:43,846 ‫جهان‌ها موجودات زنده‌اند، ‫پر از کپک و حشرات. 968 01:18:43,871 --> 01:18:46,199 ‫زمان مسیر خودش رو پیدا می‌کنه. 969 01:18:46,224 --> 01:18:48,955 ‫من دنبال وارث خودم می‌گردم. 970 01:18:51,393 --> 01:18:55,126 ‫ماهیتو، می‌تونم بهت اعتماد ‫کنم که ماموریت‌ام رو ادامه بدی؟ 971 01:18:59,222 --> 01:19:03,422 ‫فیلمی که به نظر می‌رسه پیامی ‫پایانی باشه برای نسل‌های آینده... 972 01:19:05,575 --> 01:19:09,335 ‫فیلمی که توش، میازاکی باز ‫هم ما رو به چالش می‌کشه، 973 01:19:09,360 --> 01:19:12,495 ‫و می‌شه اون رو در ‫عنوان ژاپنی‌ش خلاصه کرد: 974 01:19:12,520 --> 01:19:14,680 ‫«چطور زندگی می‌کنی؟» 975 01:19:14,720 --> 01:19:16,800 ‫خب، تو چطور می‌خوای زندگی کنی؟ 113728

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.