All language subtitles for The.Bondsman.S01E02.AMZN.WEB.ARZ_110_SUB.30nama.Fa

af Afrikaans
ak Akan
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bem Bemba
bn Bengali
bh Bihari
bs Bosnian
br Breton
bg Bulgarian
km Cambodian
ca Catalan
ceb Cebuano
chr Cherokee
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch
en English
eo Esperanto
et Estonian
ee Ewe
fo Faroese
tl Filipino
fi Finnish
fr French
fy Frisian
gaa Ga
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gn Guarani
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew Download
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ia Interlingua
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
rw Kinyarwanda
rn Kirundi
kg Kongo
ko Korean
kri Krio (Sierra Leone)
ku Kurdish
ckb Kurdish (Soranî)
ky Kyrgyz
lo Laothian
la Latin
lv Latvian Download
ln Lingala
lt Lithuanian
loz Lozi
lg Luganda
ach Luo
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mfe Mauritian Creole
mo Moldavian
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
sr-ME Montenegrin
ne Nepali
pcm Nigerian Pidgin
nso Northern Sotho
no Norwegian
nn Norwegian (Nynorsk)
oc Occitan
or Oriya
om Oromo
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt-BR Portuguese (Brazil)
pt Portuguese (Portugal)
pa Punjabi
qu Quechua
ro Romanian
rm Romansh
nyn Runyakitara
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
sh Serbo-Croatian
st Sesotho
tn Setswana
crs Seychellois Creole
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhalese
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
es-419 Spanish (Latin American)
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
tt Tatar
te Telugu
th Thai
ti Tigrinya
to Tonga
lua Tshiluba
tum Tumbuka
tr Turkish
tk Turkmen
tw Twi
ug Uighur
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
wo Wolof
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:00:00,001 --> 00:00:04,934 ‫سی‌نما تقدیم می‌کند ‫www.30nama.com 2 00:00:04,935 --> 00:00:09,117 ‫[ شب گذشته ] 3 00:00:09,118 --> 00:00:14,118 ‫♪ Vanity - Christina Aguilera ♪ 4 00:00:14,119 --> 00:00:18,119 ‫کانال رسمی تیم ترجمه‌ی ۳۰نما ‫CinamaSub@ 5 00:00:18,120 --> 00:00:22,120 ‫ترجمه از «امــیــررضــا» ‫ARZ_110_SUB@ 6 00:00:29,780 --> 00:00:31,905 ‫شکر خدا 7 00:00:39,457 --> 00:00:41,292 ‫بیخیال 8 00:01:29,058 --> 00:01:31,013 ‫[ به ما بپیوندید و رستگار شوید ] 9 00:01:38,974 --> 00:01:41,519 ‫خداوند شبان من است؛ ‫محتاج به هیچ چیز نخواهم بود 10 00:01:42,520 --> 00:01:44,446 ‫در مرتع‌های سبز مرا می‌خواباند 11 00:01:44,447 --> 00:01:46,524 ‫و نزد آب‌های راحت مرا رهبری می‌کند 12 00:01:52,905 --> 00:01:55,240 ‫چون در وادی سایه‌ی موت نیز راه روم، 13 00:01:55,241 --> 00:01:57,450 ‫از بدی نخواهم ترسید، زیرا تو... 14 00:02:37,152 --> 00:02:40,034 ‫خب، رسماً داری جواب منفی میدی؟ 15 00:02:40,035 --> 00:02:41,953 ‫- هاب... ‫- مزخرفه، مامان 16 00:02:41,954 --> 00:02:45,373 ‫کم مونده کارت اعتباری و شماره‌ی ‫تامین اجتماعیت رو هم بگیره 17 00:02:45,374 --> 00:02:49,043 ‫اگه واقعاً اینطور فکر می‌کنی، 18 00:02:49,044 --> 00:02:53,009 ‫فقط لازمه یه تایید شفاهی ‫برای سازمان بگیرم، 19 00:02:53,010 --> 00:02:54,674 ‫تا بتونم کاغذبازی‌هات رو انجام بدم 20 00:02:54,675 --> 00:02:56,576 ‫می‌خوان بدون معطلی یه نفر رو بفرستن 21 00:02:56,577 --> 00:03:00,013 ‫و صد البته به مراحل ‫بازگشت تو رسیدگی کنن 22 00:03:05,102 --> 00:03:06,936 ‫وای، ادبم رو یادم رفته 23 00:03:06,937 --> 00:03:09,731 ‫ببخشید. می‌بینم که شب سختی داشتی 24 00:03:09,732 --> 00:03:12,275 ‫بذار یه چیزی برات بیارم ‫که توی مسیر بخوری 25 00:03:12,276 --> 00:03:14,193 ‫فقط چند دقیقه به ما فرصت بده تا... 26 00:03:14,194 --> 00:03:15,863 ‫آقای هالوران؟ 27 00:03:21,577 --> 00:03:23,828 ‫دوست داری قهوه‌ت چطور باشه؟ 28 00:03:26,893 --> 00:03:28,274 ‫داغ 29 00:03:29,752 --> 00:03:31,586 ‫فقط درک نمی‌کنم 30 00:03:31,587 --> 00:03:35,214 ‫چرا پسرم رو فرستادن به جهنم 31 00:03:35,215 --> 00:03:37,786 ‫اون بخش رو باید از پسرت بپرسی 32 00:03:38,080 --> 00:03:40,386 ‫ولی خب خیلی از آدم‌ها ‫حاضر نیستن اعتراف کنن، 33 00:03:40,387 --> 00:03:41,930 ‫البته طبق تجربیات من 34 00:03:41,931 --> 00:03:44,641 ‫من فقط می‌دونم توی ‫فرم پذیرش چی نوشته شده 35 00:03:44,642 --> 00:03:47,477 ‫فقط می‌تونم بهتون بگم ‫توی منطقه‌ی جنوب شرقی 36 00:03:47,478 --> 00:03:49,855 ‫آخرین باری که کسی ‫از زندان فرار کرده... 37 00:03:51,273 --> 00:03:53,107 ‫من هنوز توی سازمان ‫کارم رو شروع نکرده بودم، 38 00:03:53,108 --> 00:03:56,317 ‫که میشه... اونقدر ازش گذشته ‫که دوست ندارم بگم 39 00:03:56,594 --> 00:03:57,833 ‫فرار از زندان؟ 40 00:03:57,834 --> 00:04:00,156 ‫تصور کنید جهنم یه جور زندانه 41 00:04:00,157 --> 00:04:03,034 ‫درسته؟ و بعضی‌وقت‌ها ‫زندانی‌ها فرار می‌کنن 42 00:04:03,035 --> 00:04:05,954 ‫این بار، یکیشون فرار کرده ‫و اومده اینجا 43 00:04:05,955 --> 00:04:08,373 ‫- اومده به لندری؟ ‫- آخرین بار توی پَسکاگولا بود 44 00:04:08,374 --> 00:04:12,418 ‫نکته اینه که اگه یکی فرار کرده، ‫بقیه هم ممکنه فرار کنن 45 00:04:12,419 --> 00:04:13,962 ‫رئیس زندان دوست داره پیدا بشه ‫و برگردونده بشه به زندان 46 00:04:13,963 --> 00:04:15,505 ‫چطور پیداش کنم؟ 47 00:04:15,506 --> 00:04:18,096 ‫اوه. نزدیک بود یادم بره 48 00:04:18,884 --> 00:04:21,432 ‫اصول اولیه توی این دفترچه راهنما هستن، ‫[ پات او گُلد ] 49 00:04:21,433 --> 00:04:24,643 ‫ولی خب راستش رو بخوای، سازمان ‫از سال ۱۹۷۳ تا الان مطالب رو تغییر نداده 50 00:04:24,644 --> 00:04:26,292 ‫پس به نظرم توی اینترنت بگرد 51 00:04:26,293 --> 00:04:28,810 ‫اما حدس می‌زنم قبلاً ‫باهاشون روبه‌رو شدی 52 00:04:28,811 --> 00:04:30,478 ‫پس می‌دونی قضیه از چه قراره 53 00:04:30,479 --> 00:04:33,189 ‫شیاطین می‌تونن انسان‌ها رو تسخیر کنن ‫و به عنوان انسان توی دنیامون ظاهر بشن 54 00:04:33,190 --> 00:04:35,775 ‫چون تو از جهنم برگشتی، ‫این توانایی رو داری که اونا رو ببینی 55 00:04:35,776 --> 00:04:37,068 ‫و اونا هم می‌دونن که تو یه تهدیدی 56 00:04:37,069 --> 00:04:38,444 ‫مراقب خودت باش 57 00:04:38,445 --> 00:04:40,613 ‫منظورت از «برگردونده بشه» چیه؟ 58 00:04:40,614 --> 00:04:42,490 ‫اینکه اون رو بکشه. ‫وای، نه 59 00:04:42,491 --> 00:04:44,575 ‫در اصل از قبل مُرده 60 00:04:44,576 --> 00:04:47,537 ‫خب، حداقل اون شخصی ‫که قبلاً بوده، مُرده 61 00:04:47,538 --> 00:04:50,957 ‫این روزها شیاطین اول قربانی رو می‌کُشن، 62 00:04:50,958 --> 00:04:52,475 ‫بعدش جسمش رو تسخیر می‌کنن 63 00:04:52,476 --> 00:04:55,304 ‫اینطوری دیگه با ترفندهای جن‌گیری ‫مشکلی براشون پیش نمیاد 64 00:04:55,305 --> 00:04:58,715 ‫فقط یه گلوله توی ‫سرش خالی می‌کنی، و... 65 00:04:58,716 --> 00:05:01,884 ‫خودت می‌بینی، امیدوارم، ‫محض رضای همه‌مون 66 00:05:01,885 --> 00:05:05,847 ‫من حاضرم قبول کنم که هاب ‫به هیچ وجه آدم بی‌نقصی نیست 67 00:05:05,848 --> 00:05:08,643 ‫همه می‌دونن که یه نقص‌هایی داره 68 00:05:08,644 --> 00:05:10,268 ‫اما... جهنم؟ 69 00:05:10,269 --> 00:05:12,354 ‫دقیقاً. ممنون 70 00:05:13,522 --> 00:05:15,606 ‫همه نقص دارن. خدایا 71 00:05:15,607 --> 00:05:17,775 ‫- هاب ‫- ببینید، اون مُرده بود، 72 00:05:17,776 --> 00:05:20,778 ‫رئیس بهش اجازه داد که برگرده، ‫و فقط به همون دلیل 73 00:05:20,779 --> 00:05:22,238 ‫الان اینجا نشسته 74 00:05:22,239 --> 00:05:25,324 ‫و کنار دریاچه‌ی آتیش ‫در حال درد و عذاب کشیدن نیست 75 00:05:25,325 --> 00:05:26,409 ‫دیگه نمی‌دونم چی بهتون بگم 76 00:05:26,410 --> 00:05:29,746 ‫خب، راه خروجی نداره؟ ‫حتماً باید داشته باشه 77 00:05:29,747 --> 00:05:32,123 ‫وقتی ماموریتش تموم میشه چی؟ 78 00:05:32,124 --> 00:05:34,167 ‫مثل یه «کارت رهایی از زندان»؟ 79 00:05:34,168 --> 00:05:37,712 ‫- اوهوم ‫- خب این همون کارتشه 80 00:05:37,713 --> 00:05:42,009 ‫اما تا ابد اثر نداره، باشه؟ ‫وقتی تموم بشه، تو... 81 00:05:43,510 --> 00:05:45,094 ‫چقدر فرصت دارم؟ 82 00:05:45,095 --> 00:05:47,096 ‫خب، بستگی داره ‫چند تا شیطان فرار کنن 83 00:05:47,097 --> 00:05:49,441 ‫اما بهتره برنامه‌ت پر باشه 84 00:05:49,442 --> 00:05:53,102 ‫موضوع اصلی اینه که توی ‫برگردوندنشون چقدر مهارت داری 85 00:05:53,103 --> 00:05:54,562 ‫چطور؟ 86 00:05:54,563 --> 00:05:57,732 ‫چون اگه نتونی شیاطینی ‫که بهت گفته میشه رو برگردونی، 87 00:05:57,733 --> 00:05:59,525 ‫حذف میشی 88 00:05:59,526 --> 00:06:00,777 ‫بلافاصله 89 00:06:00,778 --> 00:06:02,236 ‫می‌دونم 90 00:06:02,237 --> 00:06:06,532 ‫پس توصیه می‌کنم از زمانت ‫بیش‌ترین استفاده رو ببری 91 00:06:06,533 --> 00:06:07,992 ‫می‌دونی، متوجه شدم 92 00:06:07,993 --> 00:06:10,244 ‫کارکنانی که نیمه‌ی پر لیوان رو می‌بینن 93 00:06:10,245 --> 00:06:12,038 ‫بهترین تجربه رو دارن 94 00:06:12,039 --> 00:06:13,539 ‫کدوم نیمه‌ی پر؟ 95 00:06:13,540 --> 00:06:16,168 ‫خب، به خودت بستگی داره 96 00:06:17,669 --> 00:06:19,754 ‫به هر حال، ممنون بابت قهوه 97 00:06:19,755 --> 00:06:22,674 ‫خیلی خوش‌مزه بود 98 00:06:24,093 --> 00:06:26,053 ‫از مامانت خوشم میاد 99 00:06:30,363 --> 00:06:32,407 ‫چطور باهات ارتباط برقرار کنیم؟ 100 00:06:32,810 --> 00:06:34,895 ‫برقرار نمی‌کنید 101 00:06:37,981 --> 00:06:39,982 ‫- چه مزخرفاتی ‫- مگه نه؟ 102 00:06:39,983 --> 00:06:42,778 ‫اولش مطمئن بودم که می‌خواد ‫چند تا محصول رو تبلیغ بکنه 103 00:06:43,821 --> 00:06:45,405 ‫من میرم توی حیاط‌پشتی 104 00:06:50,410 --> 00:06:53,246 ‫در زیر سایه‌ی داوود، 105 00:06:53,247 --> 00:06:55,998 ‫وقتی مصیب گریبان‌گیر خویشان ما شود... 106 00:07:01,618 --> 00:07:03,631 ‫ما سفیران عشق خدا هستیم، 107 00:07:03,632 --> 00:07:06,509 ‫- با این حال، در حکمت او... ‫- سلام 108 00:07:06,510 --> 00:07:09,137 ‫- ...او می‌داند که تاروپود وجود ما ‫- سلام 109 00:07:09,138 --> 00:07:11,139 ‫- از گوشت و خون است ‫- سلام 110 00:07:11,140 --> 00:07:14,809 ‫زدید زیر قول و قرارمون، رفقا؟ ‫توی زادگاه من مجازاتش چیه؟ 111 00:07:14,810 --> 00:07:18,688 ‫- مأمور به حفظ موهبت‌های او... ‫- اما خدا رو شکر 112 00:07:18,689 --> 00:07:20,356 ‫الان دیگه عوض شدم 113 00:07:20,357 --> 00:07:22,483 ‫خدا رو... خدا... 114 00:07:22,484 --> 00:07:24,594 ‫خدا رو شکر، الان دیگه عوض شدم 115 00:07:24,595 --> 00:07:26,612 ‫باید در آن مقطع هولناک... 116 00:07:26,613 --> 00:07:29,782 ‫خدا رو شکر، الان دیگه عوض شدم 117 00:07:29,783 --> 00:07:30,908 ‫طبق قلبی عمل کنید 118 00:07:30,909 --> 00:07:33,077 ‫- که خواهان درستکاری است ‫- خدا رو شکر 119 00:07:33,078 --> 00:07:34,996 ‫الان دیگه عوض شدم 120 00:07:34,997 --> 00:07:37,248 ‫پروردگار، با لطف بی‌کرانش... 121 00:07:37,249 --> 00:07:40,376 ‫دیوث‌های دهاتیِ زنازاده 122 00:07:41,558 --> 00:07:42,962 ‫به او تکیه کنید، 123 00:07:42,963 --> 00:07:46,382 ‫- چرا که رحمتش جاری است ‫- یک، دو، 124 00:07:46,383 --> 00:07:49,302 ‫- حتی در بحرانی‌ترین شرایط زندگی‌مان ‫- سه، چهار، 125 00:07:49,303 --> 00:07:51,262 ‫پنج 126 00:08:10,949 --> 00:08:12,826 ‫اوه، لعنتی 127 00:08:17,289 --> 00:08:20,500 ‫اوه... پشمام 128 00:08:27,341 --> 00:08:30,302 ‫یا خود خدا 129 00:09:25,315 --> 00:09:26,608 ‫نه 130 00:09:29,444 --> 00:09:31,405 ‫کار هاب هالوران بود 131 00:09:35,166 --> 00:09:36,432 ‫هاب! 132 00:09:38,268 --> 00:09:39,420 ‫هاب 133 00:09:42,679 --> 00:09:43,941 ‫هاب! 134 00:09:45,377 --> 00:09:47,378 ‫- هاب! ‫- چیه؟ 135 00:09:47,379 --> 00:09:48,838 ‫باید حرف بزنیم 136 00:09:48,839 --> 00:09:50,381 ‫درمورد چی؟ 137 00:09:51,527 --> 00:09:52,558 ‫هی 138 00:09:52,559 --> 00:09:53,509 ‫داشتم ازش استفاده می‌کردم 139 00:09:53,510 --> 00:09:57,138 ‫این تنه‌ی درخت یه دهه‌ست که اینجاست. ‫می‌تونه یه ساعت دیگه هم بمونه 140 00:09:57,139 --> 00:10:00,641 ‫حقیقت رو بهم بگو و دروغ هم نگو، ‫می‌دونی که می‌فهمم 141 00:10:01,665 --> 00:10:04,313 ‫مُردی؟ 142 00:10:05,939 --> 00:10:08,065 ‫آره، فکر کنم مُردم 143 00:10:08,066 --> 00:10:10,568 ‫- چطور؟ ‫- لاکی کلاهان 144 00:10:10,569 --> 00:10:13,571 ‫خب، پس چرا اون رو نفرستادن جهنم؟ 145 00:10:13,572 --> 00:10:15,406 ‫فکر کنم برای اینه که ‫هنوز کسی نفرستادش اونجا، 146 00:10:15,407 --> 00:10:16,866 ‫اما خودم قصد دارم اون کار رو بکنم 147 00:10:16,867 --> 00:10:19,452 ‫وای، خدا، می‌ترسیدم ‫قضیه اینطور باشه 148 00:10:19,453 --> 00:10:21,412 ‫خب، بعداً می‌ریم سراغ اون یارو 149 00:10:21,413 --> 00:10:23,331 ‫هی. هی 150 00:10:23,332 --> 00:10:27,636 ‫هاب، یه شیطان دیدی یا نه؟ 151 00:10:27,637 --> 00:10:29,546 ‫خب، شیطان رو نمی‌دونم، اما... 152 00:10:32,007 --> 00:10:33,549 ‫آره، دیدم 153 00:10:33,550 --> 00:10:37,011 ‫خب پس چرا مثل یه بی‌عرضه ‫موندی اینجا؟ 154 00:10:37,012 --> 00:10:41,724 ‫مامان، اگه خیلی زور بزنم، ‫می‌تونم بخش اول حرف‌هاش رو قبول کنم 155 00:10:41,725 --> 00:10:43,517 ‫مُردن و برگشتن به زندگی... باشه 156 00:10:43,518 --> 00:10:47,407 ‫اما از اون قضیه‌ی «شکارچی ‫جایزه‌بگیر شیطان» خوشم نمیاد 157 00:10:47,647 --> 00:10:49,732 ‫خب، هیچکس نگفته خوشت میاد یا نه 158 00:10:49,733 --> 00:10:53,402 ‫سوال اینه که می‌خوای چیکارش کنی؟ 159 00:10:53,403 --> 00:10:56,947 ‫چون گفت «بلافاصله حذف میشی» 160 00:10:56,948 --> 00:11:00,242 ‫پس وقت‌کشی کردن عواقب بدی داره 161 00:11:00,243 --> 00:11:02,620 ‫و قطعاً توی حیاط‌پشتی خونه‌ی من 162 00:11:02,621 --> 00:11:04,622 ‫هیچ جوابی پیدا نمی‌کنی 163 00:11:04,623 --> 00:11:08,084 ‫شیطانی هم اینجا پیدا نمی‌کنی، ‫اگه اصلاً کار به اونجا بکشه 164 00:11:21,870 --> 00:11:23,706 ‫[ ولاکور ] 165 00:11:23,707 --> 00:11:24,740 ‫[ مخاطب: هالوران ] 166 00:11:24,741 --> 00:11:26,201 ‫[ پات او گُلد ] 167 00:11:29,022 --> 00:11:32,942 ‫«ولاکور». خب، ‫به نظر میاد اسم شومیه 168 00:11:32,943 --> 00:11:37,178 ‫نوع شیطان. به اضافه‌ی یه موقعیت مکانی. ‫با طول و عرض جغرافیایی 169 00:11:37,179 --> 00:11:39,908 ‫فکر کنم اونجا از زندان فرار کرده 170 00:11:44,989 --> 00:11:46,528 ‫[ کلیسای لندری ] 171 00:11:47,388 --> 00:11:48,457 ‫وای، نه 172 00:11:48,458 --> 00:11:51,085 ‫هاب، اون کلیسای منه 173 00:11:51,086 --> 00:11:53,963 ‫مامان، فعلاً ناراحت نشو، 174 00:11:53,964 --> 00:11:56,716 ‫اما درمورد عواقبش درست گفتی، ‫پس برم یه بررسی بکنم 175 00:11:57,926 --> 00:12:01,303 ‫هنوز نمی‌خوام کامل خودم رو ‫درگیر این ماجرا بکنم، 176 00:12:01,304 --> 00:12:04,014 ‫اما میرم ببینم چه خبره، 177 00:12:04,015 --> 00:12:05,891 ‫و مطمئن میشم که کسی صدمه نبینه 178 00:12:05,892 --> 00:12:08,103 ‫خب، حالا بهتر شد. بریم 179 00:12:10,313 --> 00:12:12,648 ‫واقعاً به نظرم باید بمونی همین‌جا 180 00:12:12,649 --> 00:12:14,691 ‫امکان نداره 181 00:12:14,692 --> 00:12:16,819 ‫اگه این شیطان ولاکور 182 00:12:16,820 --> 00:12:19,780 ‫جون شبان ران رو ‫توی خطر انداخته باشه 183 00:12:19,781 --> 00:12:21,949 ‫یا جون عبادت‌کننده‌ها رو... 184 00:12:21,950 --> 00:12:23,409 ‫این شهر ماست، هاب 185 00:12:23,410 --> 00:12:26,328 ‫باید به همه اطلاع بدیم، همین‌الان 186 00:12:26,329 --> 00:12:29,415 ‫باشه. اول از همه، 187 00:12:29,416 --> 00:12:33,294 ‫اگه قراره بیایی، ‫باید توی ماشین منتظر بمونی 188 00:12:33,295 --> 00:12:35,171 ‫بگو. یالا 189 00:12:35,172 --> 00:12:37,673 ‫- قول میدم ‫- و بعدش، 190 00:12:37,674 --> 00:12:39,508 ‫قبل از اینکه کاری بکنیم، 191 00:12:39,509 --> 00:12:42,345 ‫باید راجع به شبان ‫یه چیزی بهت بگم 192 00:12:53,023 --> 00:12:54,857 ‫- مطمئنی؟ ‫- آره 193 00:12:54,858 --> 00:12:58,068 ‫- یعنی هزار درصد مطمئنی؟ ‫- آره، مطمئنم 194 00:12:58,069 --> 00:13:01,113 ‫چون درمورد مشکل مشروب‌خوری ‫یه شایعاتی شنیدم 195 00:13:01,114 --> 00:13:02,490 ‫اون مست نبود، مامان 196 00:13:02,491 --> 00:13:04,575 ‫دقیقاً جلوی چشم‌هام ‫باعث شد یه مردی روی هوا بمونه 197 00:13:05,681 --> 00:13:06,911 ‫خب... 198 00:13:06,912 --> 00:13:09,206 ‫امیدوارم امروز صبح ‫حالش بهتر شده باشه 199 00:13:10,832 --> 00:13:12,042 ‫توی ماشین منتظر بمون 200 00:13:53,833 --> 00:13:55,793 ‫مامان! 201 00:13:55,794 --> 00:13:57,753 ‫تو... قول دادی 202 00:13:57,754 --> 00:14:02,466 ‫می‌دونم، اما بعدش با خودم گفتم: ‫«این یه مکان مقدسه» 203 00:14:02,467 --> 00:14:04,052 ‫خطری تهدیدمون نمی‌کنه 204 00:14:05,345 --> 00:14:06,888 ‫ران؟ 205 00:14:07,889 --> 00:14:10,308 ‫ران، منم کیتی هالوران 206 00:14:13,270 --> 00:14:16,272 ‫وای، خدا، این دیگه چه بوییه؟ 207 00:14:21,850 --> 00:14:23,863 ‫اون صورتشه؟ 208 00:14:24,081 --> 00:14:25,197 ‫خب... 209 00:14:25,198 --> 00:14:27,366 ‫پیتزا که نیست 210 00:14:27,367 --> 00:14:28,868 ‫اوه... 211 00:14:29,995 --> 00:14:33,039 ‫می‌دونی این ثابت می‌کنه ‫که کامل حقیقت داره، درسته؟ 212 00:14:34,082 --> 00:14:35,583 ‫کم‌کم داره اونطور به نظر می‌رسه 213 00:14:35,584 --> 00:14:37,293 ‫کل ماجرا رو میگم 214 00:14:37,294 --> 00:14:41,338 ‫تو، لاکی، جهنم... همه چیز 215 00:14:41,339 --> 00:14:43,800 ‫- آره ‫- و خدا 216 00:14:45,427 --> 00:14:47,261 ‫شاید 217 00:14:47,262 --> 00:14:48,387 ‫اوه، هاب... 218 00:14:48,388 --> 00:14:51,348 ‫خیلی هم بیراه نبود حرفت، ‫این رو اعتراف کنم 219 00:14:51,349 --> 00:14:52,891 ‫اوه، بیخیال 220 00:14:52,892 --> 00:14:55,019 ‫الان دیگه مطمئنی 221 00:14:55,020 --> 00:14:56,770 ‫چیزی که می‌دونم 222 00:14:56,771 --> 00:14:59,740 ‫اینه که اگه قراره برم ‫یه شبان شیطانی رو شکار کنم، 223 00:14:59,741 --> 00:15:00,983 ‫شبانی که مامانم رو ‫از کلیسا بیرون انداخته، 224 00:15:00,984 --> 00:15:03,612 ‫می‌خوام مرین و کِید اینجا نباشن 225 00:15:08,366 --> 00:15:10,659 ‫سلام، می‌تونم یه لحظه ‫باهات حرف بزنم؟ 226 00:15:10,660 --> 00:15:13,621 ‫اوهوم. اما سرم شلوغه 227 00:15:13,622 --> 00:15:16,248 ‫از وقتی شریل ناپدید شده ‫اینجا خیلی کار روی سرم ریخته 228 00:15:16,249 --> 00:15:18,709 ‫به نظرت اون پلیس‌های کون گشاد ‫واقعاً دنبالش می‌گردن؟ 229 00:15:18,710 --> 00:15:20,127 ‫آره، گفتن دنبالش می‌گردن 230 00:15:20,128 --> 00:15:22,130 ‫میشه اون آچار آلن رو بدی بهم؟ 231 00:15:24,466 --> 00:15:26,008 ‫نظرم عوض شد 232 00:15:26,009 --> 00:15:29,845 ‫دوست دارم با کِید بری به نشویل. ‫حتی می‌تونی زودتر بری، 233 00:15:29,846 --> 00:15:31,263 ‫اونجا رو نشونش بدی 234 00:15:31,264 --> 00:15:33,224 ‫عجب 235 00:15:34,809 --> 00:15:39,137 ‫- چیه؟ ‫- هیچی، فقط... اولین باره که چنین چیزی می‌بینم 236 00:15:39,138 --> 00:15:41,065 ‫خب، بیخیال، می‌دونم نقص‌هایی دارم، 237 00:15:41,066 --> 00:15:43,275 ‫اما بدترین آدم که نیستم، درسته؟ 238 00:15:43,276 --> 00:15:46,487 ‫فقط تعجب کردم، اما ممنون 239 00:15:46,488 --> 00:15:48,530 ‫خیلی این کارِت باارزشه 240 00:15:48,531 --> 00:15:50,783 ‫شاید بهتر باشه ببریش خونه‌ی رُزی 241 00:15:50,784 --> 00:15:53,702 ‫و یه‌کم لیموی کی بخورید 242 00:15:53,703 --> 00:15:55,372 ‫مثل قدیم‌ها 243 00:15:57,332 --> 00:15:59,083 ‫سرطان داری، نه؟ 244 00:15:59,084 --> 00:16:00,459 ‫چی؟ نه 245 00:16:00,460 --> 00:16:01,815 ‫پروستات؟ 246 00:16:01,816 --> 00:16:04,171 ‫فقط می‌خوام یه کار خوب ‫انجام بدم. گندش بزنن 247 00:16:04,172 --> 00:16:06,735 ‫- درسته ‫- کارت با اون میز بیلیارد تموم نشد، عزیزم؟ 248 00:16:06,736 --> 00:16:08,128 ‫من... 249 00:16:14,474 --> 00:16:17,017 ‫هاب امضا کرد. ‫می‌تونیم بریم نشویل 250 00:16:17,018 --> 00:16:19,771 ‫آره، سفر خوبی داشته باشید 251 00:16:22,857 --> 00:16:24,776 ‫و بعداً تو یکی رو می‌بینم 252 00:16:29,810 --> 00:16:32,333 ‫[ دو تا بخر، پول یه دونه رو بده ] 253 00:16:35,407 --> 00:16:36,746 ‫[ کتاب مقدس ] 254 00:16:37,205 --> 00:16:38,831 ‫هی، مامان؟ 255 00:16:39,267 --> 00:16:42,380 ‫برتا مک‌کی هنوز توی ‫شرکت برق جورجیا کار می‌کنه؟ 256 00:16:42,381 --> 00:16:43,545 ‫[ هاب هالوران و مرین دایس ] ‫[ ‏۱۵ اکتبر سال ۱۹۹۸ ] 257 00:16:44,326 --> 00:16:45,835 ‫مامان. برتا مک‌کی 258 00:16:45,836 --> 00:16:47,464 ‫آخرین باری که باهاش حرف زدم، آره 259 00:16:47,465 --> 00:16:50,175 ‫دیشب خونه‌ی اِرل، ‫وقتی شیطان سروکله‌ش پیدا شد، 260 00:16:50,176 --> 00:16:52,803 ‫لامپ‌ها چشمک می‌زدن 261 00:16:52,804 --> 00:16:55,472 ‫و اون جعبه فیوز توی کلیسا... 262 00:16:55,473 --> 00:16:59,102 ‫پسرم، چرا فرستادنت جهنم؟ 263 00:17:00,687 --> 00:17:03,898 ‫می‌ترسیدم بپرسم، ‫اما الان دیگه باید بدونم 264 00:17:05,650 --> 00:17:08,026 ‫- روحمم خبر نداره ‫- هاب 265 00:17:08,027 --> 00:17:10,821 ‫اشتباه کردن، مامان، 266 00:17:10,822 --> 00:17:12,990 ‫اما فکر می‌کنم ممکنه یه راهی ‫برای درست کردن شرایط باشه 267 00:17:12,991 --> 00:17:15,701 ‫شاید یه راه در رو باشه. ‫همیشه یه راه در رو هست 268 00:17:15,702 --> 00:17:17,287 ‫من مادر بدی بودم؟ 269 00:17:18,288 --> 00:17:19,580 ‫چی؟ نه 270 00:17:19,581 --> 00:17:24,418 ‫چون... چون من باید ‫تو رو توی راه راست نگه می‌داشتم 271 00:17:24,419 --> 00:17:26,296 ‫وظیفه‌ی من اون بوده 272 00:17:28,423 --> 00:17:30,091 ‫و شکست خوردم 273 00:17:42,103 --> 00:17:45,334 ‫هی، مامان، برتا میگه ‫اخیراً زیاد بهشون زنگ زدن 274 00:17:45,335 --> 00:17:48,525 ‫و درمورد افزایش قدرت برق ‫مرکز بازیافت «جساپ پاینز» خبر دادن 275 00:17:48,526 --> 00:17:50,402 ‫باشه 276 00:17:50,403 --> 00:17:52,696 ‫آره، پس حدس می‌زنم... 277 00:17:52,697 --> 00:17:55,657 ‫شاید این شیطان هر جایی که میره، ‫باعث افزایش قدرت برق میشه 278 00:17:56,387 --> 00:17:57,702 ‫مامان؟ 279 00:18:02,332 --> 00:18:04,958 ‫نمی‌تونیم بکشیمش، هاب 280 00:18:05,774 --> 00:18:07,503 ‫ران هنوزم یه مرد با ایمانه، 281 00:18:07,504 --> 00:18:09,213 ‫صرف نظر از هر اتفاقی که براش افتاده 282 00:18:09,214 --> 00:18:10,714 ‫من اون کار رو نمی‌کنم 283 00:18:10,715 --> 00:18:12,592 ‫بهم قول بده 284 00:18:15,825 --> 00:18:20,825 ‫Ain't No Grave - Garrison Starr ♪ ‫♪ and The Gospel Truth 285 00:18:37,492 --> 00:18:39,701 ‫هی، چطوره این یه بار رو تنها برم؟ 286 00:18:39,702 --> 00:18:42,246 ‫نباید بازنشسته بشی؟ 287 00:18:42,247 --> 00:18:44,456 ‫نمی‌شینم توی خونه ‫و مدام به این فکر کنم 288 00:18:44,457 --> 00:18:46,977 ‫که پسرم رفته خودش رو دوباره ‫به کشتن داده یا نه 289 00:18:46,978 --> 00:18:47,960 ‫قبول نمی‌کنم 290 00:18:47,961 --> 00:18:50,379 ‫آره، قرار نیست یه آدم ‫مست رو تعقیب کنیم 291 00:18:50,380 --> 00:18:51,964 ‫خیلی خطرناکه. نه 292 00:18:51,965 --> 00:18:53,632 ‫اون شبان من بود 293 00:18:53,633 --> 00:18:56,760 ‫و الان یه شیطان ‫جسمش رو تسخیر کرده 294 00:18:56,761 --> 00:18:59,721 ‫نمی‌خوام مثل تو در حقش کوتاهی کنم 295 00:18:59,722 --> 00:19:01,515 ‫و اگه حق با تو باشه، 296 00:19:01,516 --> 00:19:04,685 ‫و بتونم روح تو رو نجات بدم 297 00:19:04,686 --> 00:19:07,020 ‫و در کنارش شهرم رو از... 298 00:19:07,021 --> 00:19:09,325 ‫خب، از شر هر موجودی که هست ‫خلاص کنم... 299 00:19:09,326 --> 00:19:12,234 ‫خب، راه‌های بدتری هم ‫برای دیدار با خالق وجود داره 300 00:19:13,456 --> 00:19:15,683 ‫[ مادر شیردل ] 301 00:19:32,561 --> 00:19:35,342 ‫اون میگه من تنها کسی هستم ‫که می‌تونم شیاطین رو ببینم 302 00:19:35,676 --> 00:19:38,510 ‫پس... این مشکل منه، مامان 303 00:19:38,511 --> 00:19:39,678 ‫تو بمون توی ماشین 304 00:19:39,679 --> 00:19:41,013 ‫کار احمقانه‌ای نکن 305 00:19:41,014 --> 00:19:43,098 ‫غرورت بودن 306 00:19:43,586 --> 00:19:44,763 ‫مامان... 307 00:19:44,764 --> 00:19:47,394 ‫همون باعث شد به جهنم فرستاده بشی. ‫گناه کبیره‌ی تو همونه 308 00:19:47,395 --> 00:19:49,229 ‫گفتم که اشتباه کردن 309 00:19:49,230 --> 00:19:51,064 ‫و یه راه در رو پیدا می‌کنیم 310 00:19:51,065 --> 00:19:52,983 ‫بهش میگن غرور 311 00:19:52,984 --> 00:19:54,902 ‫اینکه فکر کنی از خدایی باهوش‌تری 312 00:19:54,903 --> 00:19:58,530 ‫که اصلاً مرتکب اشتباهی نمیشه، ‫خودِ غروره 313 00:19:58,531 --> 00:20:01,879 ‫غرور باعث خراب شدن ‫رابطه‌ی تو و مرین شد 314 00:20:01,880 --> 00:20:04,828 ‫وقتی قبول نمی‌کردی ‫توی جریان موسیقیت کوتاه بیایی 315 00:20:04,829 --> 00:20:08,715 ‫و غرور باعث شد اون کار عالی ‫توی استودیو رو رد کنی 316 00:20:08,716 --> 00:20:10,292 ‫تا بیایی برای من کار کنی 317 00:20:10,293 --> 00:20:12,711 ‫و لامصب هنوز هم مشکلت همون غروره 318 00:20:12,712 --> 00:20:14,713 ‫می‌خواستن مثل یه کارآموز ‫بهم حقوق بدن، مامان 319 00:20:14,714 --> 00:20:17,758 ‫اوه، و الان اینجا نشستی ‫و هیچ شغلی نداری 320 00:20:17,759 --> 00:20:20,219 ‫‏۱۰ ساله به یه گیتار دست نزدی 321 00:20:20,220 --> 00:20:22,638 ‫و توی پارکینگ خونه‌ی من زندگی می‌کنی 322 00:20:22,639 --> 00:20:24,806 ‫فکر کنم نشونشون دادی کی هستی! 323 00:20:24,807 --> 00:20:26,058 ‫برای خودم اصولی دارم 324 00:20:26,638 --> 00:20:27,842 ‫بیخیال 325 00:20:27,843 --> 00:20:31,562 ‫زنت با یه مرد بوستونی فرار کرد 326 00:20:31,563 --> 00:20:33,941 ‫محض رضای خدا، پسر 327 00:20:33,942 --> 00:20:39,263 ‫اگه اینا نشون نمیدن که تو راهت رو ‫گم کردی، خب، دیگه نمی‌دونم چی بگم 328 00:20:39,919 --> 00:20:41,303 ‫حرف‌هات تموم شدن؟ 329 00:20:41,304 --> 00:20:42,532 ‫نه 330 00:20:42,533 --> 00:20:46,884 ‫وقتی تو یه بچه‌ی فسقلی بودی ‫من توی این کار بودم 331 00:20:46,885 --> 00:20:50,795 ‫پس اگه نذاری کمکت بدم ‫خودت داری کار احمقانه می‌کنی 332 00:20:58,397 --> 00:20:59,342 ‫باشه 333 00:21:03,179 --> 00:21:05,180 ‫نقشه‌ت چیه؟ 334 00:21:05,181 --> 00:21:08,559 ‫اون فراری که توی کوه «اسپرینگر» ‫گیرش انداختیم رو یادته؟ 335 00:21:20,822 --> 00:21:23,031 ‫خوشحالم که پول برقشون رو من نمیدم 336 00:21:23,032 --> 00:21:25,618 ‫مامان، فقط تله‌ی لامصب ‫رو کار بذار، باشه؟ 337 00:22:16,419 --> 00:22:18,212 ‫چه غلطا؟ 338 00:22:22,341 --> 00:22:25,178 ‫نه. هی، هی، هی. ‫نه، نه، نه، نه، گندش بزنن 339 00:22:40,401 --> 00:22:41,651 ‫قضیه چیه؟ 340 00:22:45,817 --> 00:22:47,648 ‫توی تله‌ی خرس گیر نکنی 341 00:22:50,912 --> 00:22:52,913 ‫مامان، بشین توی ماشین 342 00:22:58,698 --> 00:23:00,295 ‫الان بهش آرامش‌بخش بزن 343 00:23:05,843 --> 00:23:08,970 ‫به نام خدا ‫و پروردگارمون عیسی مسیحِ 344 00:23:19,148 --> 00:23:20,566 ‫نه! 345 00:23:27,756 --> 00:23:29,032 ‫آخ! 346 00:24:09,706 --> 00:24:11,454 ‫یه تله‌ی خرس جدید می‌خوایم 347 00:24:11,455 --> 00:24:13,744 ‫منم باید یه کلیسای جدید پیدا کنم 348 00:24:15,454 --> 00:24:17,247 ‫حالت خوبه؟ 349 00:24:17,248 --> 00:24:19,166 ‫نه، تو خوبی؟ 350 00:24:19,167 --> 00:24:20,459 ‫نه 351 00:24:21,752 --> 00:24:23,253 ‫باشه. بریم 352 00:24:34,660 --> 00:24:36,892 ‫الان دیگه نمی‌تونی انکار کنی 353 00:24:36,893 --> 00:24:39,562 ‫خب، کاری که اون دختر فروشنده ‫گفت رو قبول می‌کنی؟ 354 00:24:40,938 --> 00:24:43,315 ‫حس می‌کنم الان قبولش کردم 355 00:24:46,809 --> 00:24:50,809 ‫ترجمه از «امــیــررضــا» ‫ARZ_110_SUB@ 356 00:24:50,810 --> 00:24:54,810 ‫ما را در تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید ‫officialcinama@ 357 00:24:54,811 --> 00:25:09,811 ‫بزرگترین مرجع دانلود فیلم و سریال ‫www.30nama.com 33965

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.