All language subtitles for tf244

af Afrikaans
ak Akan
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bem Bemba
bn Bengali
bh Bihari
bs Bosnian
br Breton
bg Bulgarian
km Cambodian
ca Catalan
ceb Cebuano
chr Cherokee
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch
en English Download
eo Esperanto
et Estonian
ee Ewe
fo Faroese
tl Filipino
fi Finnish
fr French
fy Frisian
gaa Ga
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gn Guarani
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ia Interlingua
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
rw Kinyarwanda
rn Kirundi
kg Kongo
ko Korean
kri Krio (Sierra Leone)
ku Kurdish
ckb Kurdish (Soranî)
ky Kyrgyz
lo Laothian
la Latin
lv Latvian
ln Lingala
lt Lithuanian
loz Lozi
lg Luganda
ach Luo
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mfe Mauritian Creole
mo Moldavian
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
sr-ME Montenegrin
ne Nepali
pcm Nigerian Pidgin
nso Northern Sotho
no Norwegian
nn Norwegian (Nynorsk)
oc Occitan
or Oriya
om Oromo
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt-BR Portuguese (Brazil)
pt Portuguese (Portugal)
pa Punjabi
qu Quechua
ro Romanian
rm Romansh
nyn Runyakitara
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
sh Serbo-Croatian
st Sesotho
tn Setswana
crs Seychellois Creole
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhalese
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
es-419 Spanish (Latin American)
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
tt Tatar
te Telugu
th Thai
ti Tigrinya
to Tonga
lua Tshiluba
tum Tumbuka
tr Turkish
tk Turkmen
tw Twi
ug Uighur
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
wo Wolof
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:00:48,000 --> 00:00:58,000 ارائه‌شده توسط سینما دریمینگ@CinemDreaming 2 00:00:58,000 --> 00:01:02,999 ‫[سه دوست] 3 00:01:06,792 --> 00:01:09,791 ‫لیون مکان اصلی این داستان است. 4 00:01:11,228 --> 00:01:13,791 ‫وقایع در اینجا رخ می‌دهند. 5 00:01:13,792 --> 00:01:15,791 ‫یه سری وقایع 6 00:01:16,792 --> 00:01:17,791 ‫و اینجا. 7 00:01:19,792 --> 00:01:20,791 ‫همچنین اینجا. 8 00:01:21,792 --> 00:01:23,791 ‫اینجا هم رخ می‌دهند. 9 00:01:23,792 --> 00:01:24,791 ‫همچنین اینجا. 10 00:01:24,792 --> 00:01:25,791 ‫همچنین اینجا. 11 00:01:25,792 --> 00:01:27,791 ‫همچنین اینجا. 12 00:01:32,150 --> 00:01:33,791 ‫این آقا رو می‌بینید؟ 13 00:01:33,792 --> 00:01:36,791 ‫اون من نیستم. 14 00:01:36,792 --> 00:01:38,791 ‫اصلا من نیستم. 15 00:01:39,792 --> 00:01:40,791 ‫اسمش توماسه. 16 00:01:40,792 --> 00:01:42,791 ‫خبر نداره که... 17 00:01:42,792 --> 00:01:45,791 ‫در این داستان شخص مهمیه. ‫البته شخصیت اصلی نیست. 18 00:01:45,792 --> 00:01:48,791 ‫درواقع شخصیت اصلی همین نزدیکیه. 19 00:01:48,792 --> 00:01:49,791 ‫یه لحظه صبر کنید. 20 00:01:50,792 --> 00:01:51,791 ‫ایناهاش. 21 00:01:51,792 --> 00:01:52,791 ‫یعنی... 22 00:01:52,792 --> 00:01:54,791 ‫ایشونه. 23 00:01:54,792 --> 00:01:56,791 ‫ببینید چطور خودشون رو معرفی می‌کنن. 24 00:01:56,792 --> 00:01:57,791 ‫اسمش رو بهش می‌گه. 25 00:01:57,792 --> 00:01:59,791 ‫جوآن بلیر. 26 00:01:59,792 --> 00:02:01,791 ‫اون هم می‌گه توماس دوال. 27 00:02:02,792 --> 00:02:04,791 ‫می‌گه که انگلیسی درس می‌ده. 28 00:02:05,792 --> 00:02:06,791 ‫می‌تونم همین‌جا... 29 00:02:07,792 --> 00:02:10,791 ‫وایستم و به صورتش خیره بمونم. 30 00:02:10,792 --> 00:02:14,791 ‫ولی به زودی کلاس‌ها شروع می‌شن. ‫باز هم ایشون رو می‌بینیم. 31 00:02:15,792 --> 00:02:16,791 ‫این هم... 32 00:02:16,792 --> 00:02:18,791 ‫یکی از دوستان صمیمی جوآنه. 33 00:02:18,792 --> 00:02:21,791 ‫تاریخ و جغرافیا درس می‌ده. 34 00:02:21,792 --> 00:02:23,791 ‫اسمش آلیسه. 35 00:02:24,792 --> 00:02:27,791 ‫امروز توماس با خیلی‌ها آشنا ‫می‌شه چون که جدیده. 36 00:02:27,792 --> 00:02:29,791 ‫اومده که جایگزین من بشه. 37 00:02:29,792 --> 00:02:32,791 ‫ممکنه متوجه شده باشید که یه سری ‫ از ملاقات باهاش خیلی خوشحالن... 38 00:02:32,792 --> 00:02:37,791 ‫مثلا این معلم فرانسوی که کتاب ‫ تحسین‌برانگیزی نوشته. 39 00:02:38,792 --> 00:02:39,791 ‫داره وارد کلاس من می‌شه. 40 00:02:41,792 --> 00:02:43,791 ‫یعنی کلاس سابقم. 41 00:02:44,792 --> 00:02:46,791 ‫پشت میز سابقم می‌شینه. 42 00:02:49,792 --> 00:02:51,791 ‫چه خاطراتی زنده شد! 43 00:02:51,792 --> 00:02:53,791 ‫باید اعتراف کنم که دلم واسه ‫شاگردهام تنگ شده. 44 00:02:54,792 --> 00:02:57,791 ‫واقعا عاشق شغلم بودم و بچه‌ها ‫هم من رو دوست داشتن. 45 00:02:58,792 --> 00:03:01,791 ‫البته اون داستانش جداست. ‫یعنی واسه شما جداست. 46 00:03:02,792 --> 00:03:05,791 ‫از نظر من این داستان قبل‌تر شروع شد. 47 00:03:05,792 --> 00:03:07,791 ‫حدود یه سال قبل. 48 00:03:07,792 --> 00:03:09,791 ‫کمی بیشتر از یه سال. 49 00:03:09,792 --> 00:03:14,791 ‫گاهی‌اوقات تشخیص شروع یه داستان سخته. 50 00:03:15,792 --> 00:03:17,791 ‫اصلا شروع وقایع کجاست؟ 51 00:03:18,792 --> 00:03:20,791 ‫فکر نمی‌کنم بهترین انتخاب این باشه. 52 00:03:20,792 --> 00:03:22,791 ‫ولی همین لحظه رو انتخاب می‌کنم. 53 00:03:22,792 --> 00:03:23,791 ‫سلام! 54 00:03:24,792 --> 00:03:25,791 ‫شرمنده، من عجله دارم. 55 00:03:25,792 --> 00:03:27,791 ‫وقتی میام می‌ری؟ 56 00:03:27,792 --> 00:03:29,791 ‫ملاقات مهمی دارم. 57 00:03:29,792 --> 00:03:30,791 ‫کاریه؟ 58 00:03:30,792 --> 00:03:32,791 ‫- نه. ‫- با آقای ایکس. 59 00:03:32,792 --> 00:03:35,791 ‫- آقای ایکس؟ ‫- لقبش شده. 60 00:03:35,792 --> 00:03:36,791 ‫اسمش آدرینه. 61 00:03:36,792 --> 00:03:40,791 ‫- فردا قراره شام بخوریم دیگه؟ ‫- فردا نمی‌تونم! 62 00:03:40,792 --> 00:03:42,791 ‫- اصلا دیگه وقتت خالی نیست. ‫- ببخشید، من... 63 00:03:42,792 --> 00:03:43,791 ‫دوباره آقای ایکسه؟ 64 00:03:43,792 --> 00:03:46,791 ‫دوباره؟ انقدر زیاد که نمی‌بینمش. 65 00:03:46,792 --> 00:03:49,791 ‫تازه اصلا تصمیمش با من نیست. 66 00:03:49,792 --> 00:03:51,791 ‫ممکنه یه مدتی نبینمش، واسه همین... 67 00:03:52,792 --> 00:03:53,791 ‫من می‌رم دیگه. می‌بینمتون! 68 00:03:54,792 --> 00:03:55,791 ‫- می‌بوسمتون. ‫- خوش بگذره! 69 00:03:55,792 --> 00:03:56,791 ‫ممنون. 70 00:04:01,792 --> 00:04:04,791 ‫در مورد اون یارو متاهله خیلی ‫ بااحتیاط رفتار می‌کنه، نه؟ 71 00:04:04,792 --> 00:04:07,791 ‫سعی می‌کنم قضاوت نکنم. 72 00:04:09,792 --> 00:04:11,791 ‫تو هم این روزها عجیبی. 73 00:04:11,792 --> 00:04:12,791 ‫واقعا؟ 74 00:04:13,792 --> 00:04:14,791 ‫به نظر خسته میای. 75 00:04:14,792 --> 00:04:16,791 ‫انگار حواست پرته. 76 00:04:16,792 --> 00:04:18,791 ‫ویکتور گفت خصوصی تدریس می‌کنی. ‫درسته؟ 77 00:04:19,792 --> 00:04:21,791 ‫راجع به این‌جور چیزها حرف می‌زنین؟ 78 00:04:21,792 --> 00:04:24,791 ‫پیدا کردن داوطلب سخت شده. 79 00:04:25,792 --> 00:04:26,791 ‫چطور از پسش برمیای؟ 80 00:04:26,792 --> 00:04:30,791 ‫همین که کل روز دانش‌آموزها ‫ رو می‌بینی خسته نمی‌شی؟ 81 00:04:30,792 --> 00:04:34,791 ‫مسئله تدریس نیست. اخیرا نخوابیدم. 82 00:04:34,792 --> 00:04:36,791 ‫یه مدتی می‌شه بی‌خوابی دارم. 83 00:04:37,792 --> 00:04:39,791 ‫سرت زیادی شلوغ نیست؟ 84 00:04:42,792 --> 00:04:43,791 ‫جوآن... 85 00:04:44,792 --> 00:04:45,791 ‫چی شده؟ 86 00:04:45,792 --> 00:04:47,791 ‫می‌تونی به من بگی. 87 00:04:48,792 --> 00:04:49,791 ‫قضیه جدیه؟ 88 00:04:50,792 --> 00:04:53,791 ‫می‌ترسم در موردم فکر بد کنی. 89 00:04:54,792 --> 00:04:57,791 ‫و حس می‌کنم اگه بگمش دیگه جدی می‌شه. 90 00:04:58,792 --> 00:04:59,791 ‫تصمیمش با خودته. 91 00:05:01,792 --> 00:05:04,791 ‫شاید اگه حرف بزنی حالت بهتر بشه. 92 00:05:07,792 --> 00:05:09,791 ‫دیگه عاشق نیستم. 93 00:05:09,792 --> 00:05:11,791 ‫عاشق ویکتور؟ 94 00:05:12,792 --> 00:05:14,791 ‫چی شده؟ کاری کرده؟ 95 00:05:14,792 --> 00:05:17,791 ‫نه، اصلا. خیلی خوبه. 96 00:05:17,792 --> 00:05:19,791 ‫با کسی آشنا شدی؟ 97 00:05:19,792 --> 00:05:21,791 ‫نه. اگه اینطوری بود آسون بود. 98 00:05:21,792 --> 00:05:24,791 ‫دلیل خوبی واسه کارم داشتم. 99 00:05:25,792 --> 00:05:27,791 ‫شاید واسه همین خیلی سخته. 100 00:05:27,792 --> 00:05:29,791 ‫نمی‌دونم چی شده. 101 00:05:30,792 --> 00:05:32,791 ‫تغییرات رو درک نمی‌کنم. 102 00:05:32,792 --> 00:05:35,791 ‫انگار که یهویی یه چیزی... 103 00:05:36,792 --> 00:05:37,791 ‫درونم ناپدید شده. 104 00:05:38,792 --> 00:05:40,791 ‫احساس شرم دارم. 105 00:05:40,792 --> 00:05:42,791 ‫ما با هم بچه داریم. ‫نباید چنین حسی داشته باشم. 106 00:05:43,792 --> 00:05:44,791 ‫باید راضی باشم. 107 00:05:45,768 --> 00:05:46,767 ‫ولی نیستم. 108 00:05:46,792 --> 00:05:48,791 ‫آره خب، عشق بالا و پایین داره. 109 00:05:48,792 --> 00:05:52,791 ‫به مرور زمان اشتیاق زوج‌ها کم می‌شه. ‫طبیعیه. 110 00:05:52,792 --> 00:05:55,791 ‫بعد تبدیل به یه چیز دیگه می‌شه. 111 00:05:55,792 --> 00:05:58,791 ‫اون دائما بهم می‌گه که عاشقمه. ‫مشخصه که راست می‌گه. 112 00:05:59,792 --> 00:06:02,791 ‫شاید چون زیاد می‌گه تو به شک می‌افتی. 113 00:06:03,792 --> 00:06:04,791 ‫اصلا حسی نسبت بهش داری؟ 114 00:06:05,792 --> 00:06:07,791 ‫معلومه که دارم. ‫خیلی بهش علاقه دارم. 115 00:06:07,792 --> 00:06:08,791 ‫آره، خیلی. 116 00:06:09,792 --> 00:06:10,791 ‫واسه همین خوابم نمی‌بره. 117 00:06:11,792 --> 00:06:15,791 ‫احساس حیله‌گر بودن دارم. ‫انگار باید دائما تظاهر کنم. 118 00:06:15,792 --> 00:06:16,791 ‫حالا مگه این مشکله؟ 119 00:06:17,792 --> 00:06:19,791 ‫معلومه هست. نمی‌تونم دائما دروغ بگم. 120 00:06:19,792 --> 00:06:23,791 ‫ولی اگه دروغ نگم اون اذیت می‌شه... 121 00:06:24,792 --> 00:06:25,791 ‫و باید ترکش کنم. 122 00:06:25,792 --> 00:06:27,791 ‫نینا خیلی سنش واسه این چیزها کمه. 123 00:06:28,792 --> 00:06:30,791 ‫و واسه ویکتور هم منصفانه نیست. 124 00:06:30,792 --> 00:06:31,791 ‫جوآن... 125 00:06:31,792 --> 00:06:34,791 ‫نمی‌تونی بخاطر کمبود علاقه ‫کسی رو ترک کنی که. 126 00:06:35,792 --> 00:06:36,791 ‫خب چرا! 127 00:06:37,792 --> 00:06:40,791 ‫راستش من هم اصلا عاشق اریک نبودم. 128 00:06:40,792 --> 00:06:42,791 ‫منظورت چیه؟ 129 00:06:42,792 --> 00:06:43,791 ‫واضحه دیگه. 130 00:06:43,792 --> 00:06:47,791 ‫واسم عزیز هست، ولی نمی‌شه ‫ اسمش رو عشق گذاشت. 131 00:06:47,792 --> 00:06:50,791 ‫قبل اریک دو بار عمیقا عاشق بودم. 132 00:06:51,792 --> 00:06:52,791 ‫ولی عاشق اریک نیستم. 133 00:06:53,792 --> 00:06:55,791 ‫و عاشق بودن زیبا بود. 134 00:06:55,792 --> 00:06:56,791 ‫ولی اکثرا وحشتناک بود. 135 00:06:56,792 --> 00:06:59,791 ‫وای، خیلی وحشتناک بود! 136 00:06:59,792 --> 00:07:01,791 ‫دائما می‌ترسیدم که بهم عشق ورزیده نشه. 137 00:07:01,792 --> 00:07:03,791 ‫خیلی برام شدید بود. 138 00:07:04,792 --> 00:07:06,791 ‫مستقل بودم. 139 00:07:07,792 --> 00:07:10,791 ‫دائما حسادت می‌کردم، ‫ گوشیم رو می‌گرفتم دستم. 140 00:07:10,792 --> 00:07:12,791 ‫دائما جدا می‌شدیم و ‫دوباره برمی‌گشتیم به هم. 141 00:07:13,792 --> 00:07:14,791 ‫مثل شکنجه بود! 142 00:07:17,792 --> 00:07:18,791 ‫دیگه خسته شدم. 143 00:07:18,792 --> 00:07:21,791 ‫حس می‌کردم سرنوشتم اینه ‫که این الگو رو تا ابد تکرار کنم... 144 00:07:21,792 --> 00:07:23,791 ‫تا این‌که با اریک آشنا شدم. 145 00:07:24,792 --> 00:07:26,791 ‫و یه گونه جدید از رابطه رو کشف کردم. 146 00:07:26,792 --> 00:07:28,791 ‫خیلی خیالم راحت شد. 147 00:07:28,792 --> 00:07:31,791 ‫اریک هم چنین احساسی داره؟ 148 00:07:31,792 --> 00:07:33,791 ‫شما خیلی بی‌نقص به نظر می‌رسید. 149 00:07:33,792 --> 00:07:36,791 ‫نه، اریک خیلی عاشق منه. 150 00:07:36,792 --> 00:07:38,791 ‫دائما بهم می‌گه. 151 00:07:38,792 --> 00:07:41,791 ‫فکر می‌کنه من هم به همون اندازه عاشقشم. 152 00:07:41,792 --> 00:07:43,791 ‫آبجو می‌خوری؟ 153 00:07:43,792 --> 00:07:44,791 ‫آره. 154 00:07:44,792 --> 00:07:48,791 ‫نمی‌ترسید که اختلاف نظر داشته باشید؟ ‫با ویکتور خیلی رابطه سالم به نظر نمی‌رسه. 155 00:07:49,792 --> 00:07:50,791 ‫سالم به نظر نمی‌رسه؟ 156 00:07:52,792 --> 00:07:53,791 ‫احیانا زیاده‌روی نمی‌کنی؟ 157 00:07:54,792 --> 00:07:58,791 ‫عشق هماهنگ کم پیش میاد. ‫البته به جز اوایل رابطه. 158 00:07:58,792 --> 00:08:02,791 ‫من دوست دارم ملایم باشه و تظاهر کنم. 159 00:08:02,792 --> 00:08:03,791 ‫ناسالم نیست! 160 00:08:04,792 --> 00:08:06,791 ‫دائما واسه شخص مقابل تلاش می‌کنی. 161 00:08:06,792 --> 00:08:09,791 ‫شلوار کوچولوی من، دوستت دارم 162 00:08:09,792 --> 00:08:11,791 ‫تو بامزه‌ترین شلوارم هستی 163 00:08:11,792 --> 00:08:13,791 ‫وقتی بسته‌بندیت کردم که بریم... 164 00:08:13,792 --> 00:08:15,791 ‫تبدیل به سوغاتی شدی... 165 00:08:16,792 --> 00:08:19,791 ‫وقتی پیر بشم و موهام مثل برف سفید بشه. 166 00:08:19,792 --> 00:08:23,791 ‫آقایی که می‌بینید که به ‫ جوآن نگاه می‌کنه، ویکتوره. 167 00:08:24,792 --> 00:08:26,791 ‫و ویکتور من هستم. 168 00:08:29,792 --> 00:08:32,791 ‫یعنی چند وقت پیش من بودم. 169 00:08:33,792 --> 00:08:37,791 ‫البته خیلی به من توجه نکنید. ‫شخصی که اهمیت داره... 170 00:08:38,792 --> 00:08:39,791 ‫یعنی واقعا خیلی مهمه... 171 00:08:40,792 --> 00:08:41,791 ‫اونه. 172 00:08:42,792 --> 00:08:45,791 ‫اونه که باید تماشا بشه. 173 00:08:47,792 --> 00:08:49,791 ‫کاش از اولش بلد بودم. 174 00:08:49,792 --> 00:08:51,791 ‫می‌دیدم که چقدر سخت تلاش می‌کنه. 175 00:08:52,792 --> 00:08:54,791 ‫کاش کمتر حماقت می‌کردم. 176 00:08:55,792 --> 00:08:56,791 ‫ولی دیگه وقت سکوته. 177 00:08:57,792 --> 00:08:58,791 ‫ساکت می‌شم. 178 00:09:00,792 --> 00:09:01,791 ‫بیا... 179 00:09:01,792 --> 00:09:03,791 ‫این مال توئه. 180 00:09:03,792 --> 00:09:04,791 ‫چطوری؟ 181 00:09:04,792 --> 00:09:05,791 ‫مادرجون! 182 00:09:13,792 --> 00:09:15,791 ‫- خوبی؟ ‫- آره، ببخشید دیر کردم. 183 00:09:15,792 --> 00:09:16,791 ‫ببخشید. 184 00:09:17,792 --> 00:09:18,791 ‫چه بوی خوبی می‌دی! 185 00:09:18,792 --> 00:09:19,791 ‫عطریه که واسم خریدی. 186 00:09:20,792 --> 00:09:21,791 ‫- خوشم اومد. ‫- من هم. 187 00:09:22,792 --> 00:09:24,791 ‫- سفارش ندادید که ما بیاییم؟ ‫- معلومه. 188 00:09:24,792 --> 00:09:25,791 ‫چه قشنگ. 189 00:09:26,792 --> 00:09:27,791 ‫ربکا نمیاد؟ 190 00:09:27,792 --> 00:09:29,791 ‫نه، رفته پیش آقای ایکس. 191 00:09:29,792 --> 00:09:30,791 ‫آقای ایکس؟ 192 00:09:30,792 --> 00:09:32,791 ‫آره، طرف زن داره. 193 00:09:32,792 --> 00:09:35,791 ‫می‌خواد رابطه مخفی بمونه. 194 00:09:35,792 --> 00:09:37,791 ‫ما هم کنجکاو و مخفی هستیم! 195 00:09:37,792 --> 00:09:40,791 ‫ظاهرا طرف سرش شلوغه. 196 00:09:40,792 --> 00:09:44,791 ‫و حس می‌کنم دختره هم راحت نیست. ‫یا حتی خجالت می‌کشه. 197 00:09:44,792 --> 00:09:45,791 ‫- از چی؟ ‫- نمی‌دونم. 198 00:09:45,792 --> 00:09:48,791 ‫اصلا دیگه حرفی نمی‌زنه. ‫یه خبرهایی هست. 199 00:09:48,792 --> 00:09:51,791 ‫شاید طرف خیلی زشته. 200 00:09:51,792 --> 00:09:52,791 ‫یا خیلی خنگه. 201 00:09:52,792 --> 00:09:54,791 ‫یا هر دوش. خیلی زشت و خنگ. 202 00:09:55,792 --> 00:09:58,791 ‫مثل یه گوجه فرنگی زشت که پا داره. 203 00:10:00,792 --> 00:10:02,791 ‫چی می‌خوری؟ 204 00:10:02,792 --> 00:10:04,791 ‫ژامبون ژاپنی و پنیر خوبه. 205 00:10:06,150 --> 00:10:14,150 «مترجم: «تارخ علی‌خانی ‫ تلگرام: aManOfWar@ 206 00:10:33,792 --> 00:10:35,791 ‫آلیس؟ 207 00:10:36,252 --> 00:10:38,334 ‫من... 208 00:10:39,792 --> 00:10:41,791 ‫چیه؟ چیزی می‌خوای بگی؟ 209 00:10:43,792 --> 00:10:45,791 ‫یه لیوان آب می‌خوای بذارم کنار تختت؟ 210 00:10:45,792 --> 00:10:48,791 ‫آره، حتما. ممنون عزیزم. 211 00:11:04,792 --> 00:11:06,791 ‫وای، چقدر خوشگلی! 212 00:11:07,792 --> 00:11:09,791 ‫کل شب داشتم نگاهت می‌کردم. 213 00:11:10,792 --> 00:11:11,791 ‫به نظر حواست پرت بود. 214 00:11:12,792 --> 00:11:14,791 ‫بوی خوبی می‌دی. 215 00:11:25,792 --> 00:11:27,791 ‫ببخشید. خسته‌ام. 216 00:11:30,792 --> 00:11:32,791 ‫باشه... 217 00:11:32,792 --> 00:11:35,791 ‫هر بار که لمست می‌کنم همین رو می‌گی. 218 00:11:36,792 --> 00:11:38,791 ‫نمی‌دونم چه فکری باید بکنم، ولی... 219 00:11:39,792 --> 00:11:42,791 ‫می‌دونم، شرمنده. ‫ولی واقعا خسته‌ام. 220 00:11:44,792 --> 00:11:46,791 ‫بهت می‌گم دیگه جوآن... 221 00:11:47,792 --> 00:11:48,791 ‫خیلی از خودت کار می‌کشی. 222 00:11:50,792 --> 00:11:55,791 ‫تازه عشق‌بازی مزایایی داره که اثبات شدن. 223 00:11:55,792 --> 00:11:57,791 ‫آرومت می‌کنه، خوابت رو بهتر می‌کنه. 224 00:11:57,792 --> 00:12:00,791 ‫بهت لذت می‌ده، لذت هم انرژیت ‫ رو بیشتر می‌کنه. 225 00:12:00,792 --> 00:12:02,791 ‫من هم دارم کم‌کم نگران می‌شم. 226 00:12:08,792 --> 00:12:10,791 ‫باید نگران بشم؟ 227 00:12:10,792 --> 00:12:12,791 ‫دیگه... 228 00:12:12,792 --> 00:12:14,791 ‫- نه. ‫- دیگه من رو نمی‌خوای؟ 229 00:12:14,792 --> 00:12:18,791 ‫خسته‌ام. اخیرا خوب نخوابیدم. 230 00:12:18,792 --> 00:12:20,791 ‫واقعا باید بخوابم. 231 00:12:21,792 --> 00:12:23,791 ‫به نظر حواست پرته. 232 00:12:23,792 --> 00:12:24,791 ‫حتی انگار یکم ازم دوری می‌کنی. 233 00:12:25,792 --> 00:12:26,791 ‫چند ماهی شده. 234 00:12:27,792 --> 00:12:28,791 ‫- واقعا؟ ‫- آره. 235 00:12:28,792 --> 00:12:30,791 ‫چند ماه شده و الان داری بهم می‌گی؟ 236 00:12:30,792 --> 00:12:33,791 ‫سعی می‌کنم باهات حرف بزنم. 237 00:12:33,792 --> 00:12:34,791 ‫ولی دائما سرت شلوغه. 238 00:12:34,792 --> 00:12:36,791 ‫در دسترس نیستی. 239 00:12:36,792 --> 00:12:40,791 ‫به نظرم خوبه که حرف بزنیم. 240 00:12:40,792 --> 00:12:42,791 ‫مطمئن نیستم. 241 00:12:42,792 --> 00:12:45,791 ‫چرا که نه؟ ما که همیشه در کنار هم بودیم. 242 00:12:45,792 --> 00:12:47,791 ‫حتی وقتی شرایط خوب نبوده. 243 00:12:47,792 --> 00:12:50,791 ‫باید حرف‌هات رو بزنی. 244 00:12:50,792 --> 00:12:53,791 ‫گمون نمی‌کنم خوشت بیاد بشنوی. 245 00:12:53,792 --> 00:12:54,791 ‫اشتباه می‌کنی. 246 00:12:54,792 --> 00:12:57,791 ‫خوشم نمیاد که حرف‌هات رو نزنی. 247 00:12:58,792 --> 00:13:01,791 ‫جوآن، چی می‌خوای دقیقا؟ 248 00:13:02,792 --> 00:13:05,791 ‫تا کی می‌تونی تظاهر کنی؟ 249 00:13:06,792 --> 00:13:08,791 ‫باید بشنوم! 250 00:13:08,792 --> 00:13:11,791 ‫نمی‌شه همین‌طوری ولم کنی که. 251 00:13:12,792 --> 00:13:13,791 ‫لطفا. 252 00:13:13,792 --> 00:13:14,791 ‫گوش کن جوآن... 253 00:13:19,792 --> 00:13:21,791 ‫من دیگه عاشق نیستم. 254 00:13:32,792 --> 00:13:34,791 ‫از کِی؟ 255 00:13:35,792 --> 00:13:37,791 ‫نمی‌دونم. یادآوریش سخته. 256 00:13:38,792 --> 00:13:40,791 ‫قبلا اطمینان نداشتم. 257 00:13:42,792 --> 00:13:44,791 ‫و الان داری؟ 258 00:13:46,792 --> 00:13:48,791 ‫با کسی آشنا شدی؟ بخاطر اینه؟ 259 00:13:48,792 --> 00:13:51,791 ‫این‌جور اتفاقات پیش میان. ‫درک می‌‌کنم. 260 00:13:52,792 --> 00:13:53,791 ‫نه، با کسی آشنا نشدم. 261 00:13:54,792 --> 00:13:55,791 ‫من ناامیدت کردم؟ 262 00:13:55,792 --> 00:13:57,791 ‫نه. 263 00:13:58,792 --> 00:13:59,791 ‫از نظرم تو بی‌نقصی. 264 00:14:00,792 --> 00:14:03,791 ‫امکان نداره. حتما یه کاری کردم دیگه. 265 00:14:03,792 --> 00:14:05,791 ‫نمی‌شه یهویی عشقت تموم بشه که. 266 00:14:05,792 --> 00:14:07,791 ‫تو کاری نکردی. 267 00:14:09,792 --> 00:14:10,791 ‫شرمنده، من... 268 00:14:10,792 --> 00:14:12,791 ‫انقدر عذرخواهی نکن. 269 00:14:17,792 --> 00:14:18,791 ‫بیا اینجا. 270 00:14:19,792 --> 00:14:20,791 ‫چه کاری از دستم برمیاد؟ 271 00:14:20,792 --> 00:14:22,791 ‫نمی‌دونم! 272 00:14:24,792 --> 00:14:25,791 ‫می‌دونی جوآن... 273 00:14:26,792 --> 00:14:30,791 ‫عشق و اشتیاق چیزیه که ‫ زوج‌ها باید روش کار کنن. 274 00:14:32,792 --> 00:14:33,791 ‫جدی می‌گم. 275 00:14:34,792 --> 00:14:36,791 ‫باید یه راهی پیدا کنیم... 276 00:14:36,792 --> 00:14:37,791 ‫که تازگی رو دوباره به وجود بیاریم. 277 00:14:39,792 --> 00:14:41,791 ‫داری دوره سختی رو می‌گذرونی جوآن. 278 00:14:42,792 --> 00:14:45,791 ‫نینا هنوز کم‌سنه، ‫همین رابطه ما رو عوض کرده. 279 00:14:45,792 --> 00:14:46,791 ‫مهمه دیگه! 280 00:14:46,792 --> 00:14:48,791 ‫و تدریس هم طاقت‌فرساست. 281 00:14:48,792 --> 00:14:51,791 ‫من هم انتظارم ازت بالاست. ‫مشخصه. 282 00:14:51,792 --> 00:14:52,791 ‫مطمئن نیستم ویکتور. 283 00:14:52,792 --> 00:14:54,791 ‫هست دیگه. 284 00:14:54,792 --> 00:14:58,791 ‫دائما بهت می‌گم دوستت دارم، ‫چون حقیقته، واقعا دارم! 285 00:14:58,792 --> 00:15:00,791 ‫حتما همین... 286 00:15:03,792 --> 00:15:05,791 ‫تو رو به شک می‌اندازه. 287 00:15:07,792 --> 00:15:08,791 ‫می‌اندازه دیگه؟ 288 00:15:08,792 --> 00:15:11,791 ‫آره، درسته. شاید. 289 00:15:11,792 --> 00:15:14,791 ‫احساس گناه دارم که به ‫ اندازه تو احساسات ندارم. 290 00:15:15,792 --> 00:15:16,791 ‫طبیعیه دیگه. 291 00:15:17,792 --> 00:15:21,791 ‫سعی می‌کنم یکم فاصله بگیرم. 292 00:15:21,792 --> 00:15:24,791 ‫کمتر آویزونت باشم. 293 00:15:26,792 --> 00:15:29,791 ‫سعیم رو می‌کنم. ولی مطمئن نیستم که بتونم. 294 00:15:29,792 --> 00:15:31,791 ‫ولی قول می‌دم سعی کنم. ‫واقعا می‌گم. 295 00:15:32,792 --> 00:15:34,791 ‫درسته. شاید من اغراق می‌کنم. 296 00:15:34,792 --> 00:15:38,791 ‫من الان حالت طبیعی ندارم. ‫خیلی کم‌خوابی دارم. 297 00:15:38,792 --> 00:15:41,791 ‫می‌رم یه مدت توی هال بخوابم. 298 00:15:43,792 --> 00:15:44,791 ‫توی هال؟ 299 00:15:48,792 --> 00:15:50,791 ‫به نینا چی بگیم؟ 300 00:15:51,792 --> 00:15:54,791 ‫که باید تنها بخوابم چون که... 301 00:15:55,792 --> 00:15:56,791 ‫چون... 302 00:15:57,792 --> 00:15:59,791 ‫می‌گیم که بابایی خروپف می‌کنه. 303 00:16:55,792 --> 00:16:56,791 ‫ممنون! 304 00:16:56,792 --> 00:16:57,791 ‫مصاحبه چطور پیش رفت؟ 305 00:16:58,792 --> 00:16:59,791 ‫بد. ولی گمونم عیبی نداره. 306 00:17:00,792 --> 00:17:02,791 ‫راستش خوشحالم. شغل جالبی نبود. 307 00:17:03,792 --> 00:17:06,791 ‫هفته دیگه یه مصاحبه بهتر دارم. 308 00:17:07,792 --> 00:17:11,791 ‫توی راه داشتم فکر می‌کردم که توی ‫جامعه دائما چقدر مصاحبه می‌شیم. 309 00:17:11,792 --> 00:17:14,791 ‫دائما ارزیابی می‌شیم. درجه بندی می‌کنیم ‫ و یا درجه‌ بندی می‌شیم. 310 00:17:14,792 --> 00:17:15,791 ‫حتی وقتی با کسی آشنا می‌شیم. 311 00:17:16,792 --> 00:17:19,791 ‫از سر کنجکاوی توی یه ‫برنامه دوست‌یابی ثبت نام کردم. 312 00:17:19,792 --> 00:17:21,791 ‫و انگار داشتم دنبال کار می‌گشتم. 313 00:17:22,792 --> 00:17:24,791 ‫سوال‌هاشون یکی بود! 314 00:17:24,792 --> 00:17:28,791 ‫- برنامه دوست‌یابی ثبت‌نام کردی؟ ‫- آره، که ببینم چطوریه. 315 00:17:28,792 --> 00:17:31,791 ‫خسته شدم انقدر منتظر تو موندم. ‫واسه همین امتحانش کردم. 316 00:17:33,792 --> 00:17:35,791 ‫و با یه آقای خوبی آشنا شدم. 317 00:17:35,792 --> 00:17:39,791 ‫از یکی از عکس‌هاش خوشم اومد. ‫قرار ملاقات گذاشتیم. 318 00:17:39,792 --> 00:17:41,791 ‫و کی بود دقیقا؟ 319 00:17:42,792 --> 00:17:43,791 ‫دیشب. 320 00:17:53,792 --> 00:17:54,791 ‫ربکا؟ 321 00:17:55,792 --> 00:17:56,791 ‫آنتونان؟ 322 00:17:56,792 --> 00:17:58,791 ‫آره، خودمم. 323 00:18:00,792 --> 00:18:01,791 ‫ببخشید. 324 00:18:02,792 --> 00:18:04,791 ‫اصلا نشناختمت. 325 00:18:04,792 --> 00:18:06,791 ‫امروز موهام رو کوتاه کردم. ‫شاید دلیلش اینه. 326 00:18:07,792 --> 00:18:10,791 ‫توی حسابت نوشته بودی که از سفر خوشت میاد. 327 00:18:10,792 --> 00:18:13,791 ‫من هم همین‌طور. خوشحالم که اتفاق نظر داریم. 328 00:18:13,792 --> 00:18:17,791 ‫درواقع تازه از ایسلند برگشتم. حرف نداشت. 329 00:18:17,792 --> 00:18:19,791 ‫راستش هول‌هولکی پرش کردم. 330 00:18:19,792 --> 00:18:22,791 ‫دیدم همه نوشتن که از سفر خوششون میاد، ‫واسه همین من هم نوشتم. 331 00:18:22,792 --> 00:18:25,791 ‫مشخصا کسی دوست نداره خونه بمونه. 332 00:18:25,792 --> 00:18:27,791 ‫- تا حالا ایسلند رفتی؟ ‫- نه. 333 00:18:27,792 --> 00:18:29,791 ‫گمونم ازش خوشت بیاد. 334 00:18:29,792 --> 00:18:31,791 ‫گمون نکنم. از پرواز خوشم نمیاد. 335 00:18:32,792 --> 00:18:35,791 ‫دوست ندارم خیلی دور بشم. ‫به نظرم اطرافمون زیبایی هست. 336 00:18:35,792 --> 00:18:39,791 ‫- اینجا هم آتشفشان غیرفعال داریم! ‫- در این مورد موافق نیستم. 337 00:18:40,792 --> 00:18:43,791 ‫سفر خوبی بود، آتشفشان‌ها ‫ هم همشون غیرفعال نبودن. 338 00:18:43,792 --> 00:18:45,791 ‫دوست داشتم برم یه جای دور. 339 00:18:46,792 --> 00:18:49,791 ‫آدم با دور شدن هم می‌تونه فرار کنه دیگه؟ 340 00:18:49,792 --> 00:18:51,791 ‫اسمش رو گذاشتم سیر و سیاهت. 341 00:18:52,792 --> 00:18:54,791 ‫می‌خواستی باهاش بخوابی؟ 342 00:18:54,792 --> 00:18:57,791 ‫اصلا ازش خوشم نیومد. ‫بهت اطمینان می‌دم. 343 00:18:57,792 --> 00:18:58,791 ‫از هیچیش هوشم نیومد... 344 00:18:58,792 --> 00:19:00,791 ‫نه صورتش، نه موهاش. 345 00:19:01,792 --> 00:19:02,791 ‫اصلا! 346 00:19:02,792 --> 00:19:06,791 ‫باورم نمی‌شه یه برنامه ‫انقدر گول‌زننده باشه. 347 00:19:06,792 --> 00:19:09,791 ‫انگار قرارمون بخاطر تکنولوژی بود. 348 00:19:09,792 --> 00:19:11,791 ‫ممکن بود با کسی آشنا بشی که ازش خوشت میاد. 349 00:19:11,792 --> 00:19:13,791 ‫نمی‌دونم. 350 00:19:13,792 --> 00:19:15,791 ‫فرض کنیم ازش خوشت می‌اومد. 351 00:19:15,792 --> 00:19:17,791 ‫باهاش می‌خوابیدی؟ 352 00:19:17,792 --> 00:19:18,791 ‫احتمالا. که چی؟ 353 00:19:18,792 --> 00:19:20,791 ‫که چی؟ 354 00:19:20,792 --> 00:19:22,791 ‫تو هم با آلیس می‌خوابی. 355 00:19:22,792 --> 00:19:23,791 ‫اون فرق داره. 356 00:19:24,792 --> 00:19:26,791 ‫کسی که بعد من بیاد خیانت‌کردنه. 357 00:19:27,792 --> 00:19:29,791 ‫موضوع نظم و ظواهره. 358 00:19:29,792 --> 00:19:31,791 ‫اگه کسی جز آلیس باشه خیانته. 359 00:19:32,792 --> 00:19:34,791 ‫می‌بینم که حسادت می‌کنی! 360 00:19:34,792 --> 00:19:37,791 ‫دوست دارم همین الان بهت خیانت کنم. 361 00:19:37,792 --> 00:19:40,791 ‫که اهمیت بدی و حسادت کنی. 362 00:19:41,792 --> 00:19:42,791 ‫خوب می‌شه! 363 00:19:43,792 --> 00:19:46,791 ‫می‌دونی، اگه می‌تونستم ‫فورا آلیس رو ترک می‌کردم... 364 00:19:47,792 --> 00:19:50,791 ‫ولی ظاهرا نمی‌تونم. 365 00:19:50,792 --> 00:19:52,791 ‫بهش وابسته‌ام. 366 00:19:52,792 --> 00:19:54,791 ‫جلوم رو می‌گیره. 367 00:19:54,792 --> 00:19:56,791 ‫نمی‌تونم بهش بگم که می‌خوام ترکش کنم. 368 00:19:57,792 --> 00:19:58,791 ‫چاره‌ای ندارم. ببخشید. 369 00:19:58,792 --> 00:20:00,791 ‫درک می‌کنم. 370 00:20:00,792 --> 00:20:02,791 ‫من هم نمی‌خوام که ناراحتش کنی. 371 00:20:46,792 --> 00:20:48,791 ‫خب چطوری بود؟ 372 00:20:49,792 --> 00:20:54,791 ‫چهره‌اش رو یادم نیست. ‫موهاش قهوه‌ای یا روشن بود. 373 00:20:54,792 --> 00:20:57,791 ‫فقط کشش دوطرفه بینمون رو یادمه. 374 00:20:58,792 --> 00:21:00,791 ‫آروم و جادویی بود. 375 00:21:01,792 --> 00:21:04,791 ‫هم رو بوسیدیم و شماره‌اش رو بهم داد. 376 00:21:05,792 --> 00:21:06,791 ‫یادته؟ 377 00:21:07,792 --> 00:21:08,791 ‫یادداشتش کردم. 378 00:21:08,792 --> 00:21:09,791 ‫عمرا! 379 00:21:09,792 --> 00:21:11,791 ‫باورم نمی‌شه! 380 00:21:11,792 --> 00:21:13,791 ‫شاید شماره یه آشنا باشه. 381 00:21:14,792 --> 00:21:16,791 ‫نه، مخاطبینم رو بررسی کردم. 382 00:21:16,792 --> 00:21:17,791 ‫بهش زنگ بزن! 383 00:21:17,792 --> 00:21:19,791 ‫واسه چی؟ مزاحم تلفنی بشیم؟ 384 00:21:19,792 --> 00:21:21,791 ‫دیگه نوجوان نیستیم که. 385 00:21:21,792 --> 00:21:22,791 ‫بهشون تدریس می‌کنی! 386 00:21:23,792 --> 00:21:24,791 ‫دستت رو بکش آقا! 387 00:21:24,792 --> 00:21:26,791 ‫خجالت بکش. 388 00:21:26,792 --> 00:21:29,791 ‫ممکنه شماره یه مرد باشه. 389 00:21:29,792 --> 00:21:33,791 ‫اگه شماره واقعی باشه از لحاظ آماری ‫ پنجاه درصد احتمال داره که مرد باشه. 390 00:21:33,792 --> 00:21:37,791 ‫تا زنگ نزنی مطمئن نمی‌شی. ‫فکر کن مرد رویاهات باشه. 391 00:21:37,792 --> 00:21:40,791 ‫رویایی ندارم و نمی‌خوام هم خیانت کنم. 392 00:21:40,792 --> 00:21:43,791 ‫اصلا کنجکاو نیستی؟ امتحان کن! 393 00:21:43,792 --> 00:21:46,791 ‫با این و اون بودم و بهش علاقه‌ای ندارم. 394 00:21:47,792 --> 00:21:48,791 ‫حتی برعکسش. 395 00:21:48,792 --> 00:21:50,791 ‫چطوری توضیح بدم؟ 396 00:21:51,792 --> 00:21:54,791 ‫یکم شبیه صخره‌نوردیه. 397 00:21:54,792 --> 00:21:58,791 ‫یه سری دوستش دارن. ‫من سرگیجه می‌گیرم. 398 00:21:58,792 --> 00:22:00,791 ‫ترسش من رو روانی می‌کنه. 399 00:22:00,792 --> 00:22:02,791 ‫حرفم اینه که... 400 00:22:03,792 --> 00:22:07,791 ‫اخلاقی نیست. درکشون می‌کنم. 401 00:22:07,792 --> 00:22:09,791 ‫ولی مناسب من نیست. ‫من خودم رو می‌شناسم. 402 00:22:11,792 --> 00:22:13,791 ‫تو چی جوآن؟ نظر تو چیه؟ 403 00:22:13,792 --> 00:22:15,791 ‫من؟ نمی‌دونم. 404 00:22:16,792 --> 00:22:19,791 ‫در مورد رابطه و صخره‌نوردی و سرگیجه... 405 00:22:19,792 --> 00:22:21,791 ‫ملایمت و آرامش حرف می‌زنین... 406 00:22:22,792 --> 00:22:23,791 ‫در مورد عشق نیست. 407 00:22:24,792 --> 00:22:27,791 ‫یه رابطه که به قصد سرگرمی شروع شه ‫ هم ممکنه منجر به عشق بشه. 408 00:22:27,792 --> 00:22:29,791 ‫تو دنبال عشق می‌گردی. 409 00:22:31,792 --> 00:22:34,791 ‫از نظر من عشق یه چیز بدیهیه. 410 00:22:35,792 --> 00:22:38,791 ‫یه چیزیه که آشکاره. 411 00:22:38,792 --> 00:22:39,791 ‫آره. 412 00:22:39,792 --> 00:22:42,791 ‫چیزی که در مقابلش چاره‌ای نداری. 413 00:22:42,792 --> 00:22:43,791 ‫احساس این که... 414 00:22:44,792 --> 00:22:46,791 ‫سرنوشت داره وارد عمل می‌شه. 415 00:22:48,792 --> 00:22:50,791 ‫می‌دونم، یه سری کار داره. 416 00:22:50,792 --> 00:22:55,791 ‫پدرم می‌تونه بهم پول قرض بده، ‫مامانت هم گفت کمکمون می‌کنه. 417 00:22:55,792 --> 00:22:59,791 ‫و به عنوان کارمند دولتی راحت ‫ می‌تونیم وام بگیریم. 418 00:23:01,792 --> 00:23:03,791 ‫خوب نیست؟ 419 00:23:03,792 --> 00:23:07,791 ‫- نمی‌دونم. ‫- آینده رو نمی‌بینی. 420 00:23:07,792 --> 00:23:10,791 ‫ولی وقتی درست بشه می‌بینی راحت بود. 421 00:23:10,792 --> 00:23:12,791 ‫واسه من ترسناک نیست. 422 00:23:12,792 --> 00:23:13,791 ‫و یه پروژه‌ست دیگه. 423 00:23:13,792 --> 00:23:16,791 ‫جای نینا اینجا خیلی بهتره. 424 00:23:17,792 --> 00:23:19,791 ‫دیدی اتاقش چقدره؟ 425 00:23:20,792 --> 00:23:23,791 ‫بیا ببین جوآن! باغ داره. 426 00:23:23,792 --> 00:23:26,791 ‫شانس آوردیم اینجا رو پیدا کردیم. 427 00:23:26,792 --> 00:23:28,791 ‫ما اولین نفری هستیم ازش بازدید کرده. 428 00:23:29,792 --> 00:23:31,791 ‫کسی قبل ما ندیدتش. 429 00:23:31,792 --> 00:23:33,791 ‫و این... 430 00:23:33,792 --> 00:23:36,791 ‫این هم اتاق ما می‌شه. 431 00:23:36,792 --> 00:23:39,791 ‫البته تو دفتر خودت رو داری. 432 00:23:42,792 --> 00:23:44,791 ‫گربه زبونت رو خورده؟ 433 00:23:44,792 --> 00:23:45,791 ‫یکم شوکه شدم. 434 00:23:46,792 --> 00:23:50,791 ‫همینه دیگه. غافلگیری همینه. 435 00:23:52,792 --> 00:23:54,791 ‫خوشت اومد یا نه؟ 436 00:23:57,792 --> 00:23:59,791 ‫نمی‌دونم چی بگم. 437 00:23:59,792 --> 00:24:02,791 ‫- غافلگیرت کردم؟ ‫- آره. 438 00:24:02,792 --> 00:24:04,791 ‫باید زود تصمیم بگیریم. 439 00:24:04,792 --> 00:24:07,791 ‫احتمالا می‌تونم دو یا سه روز ‫دیگه وقت بگیرم. 440 00:24:07,792 --> 00:24:09,791 ‫خیلی یهویی نیست. 441 00:24:09,792 --> 00:24:11,791 ‫نظرت چیه؟ بگو. 442 00:24:13,792 --> 00:24:15,791 ‫می‌دونم زمان خیلی خوبی نیست. 443 00:24:15,792 --> 00:24:19,791 ‫هنوز نیاز به استراحت داری، ‫ولی خب... 444 00:24:19,792 --> 00:24:21,791 ‫خوبه که آینده‌نگری کنیم. 445 00:24:23,792 --> 00:24:27,791 ‫شیوه‌ای واسه شروع مجدده. ‫از اول. 446 00:24:31,792 --> 00:24:33,791 ‫نمی‌دونم چی بگم. 447 00:24:35,792 --> 00:24:38,791 ‫مطمئن نیستم فکر خوبی باشه. 448 00:24:39,792 --> 00:24:42,791 ‫خونه رو دوست نداری؟ 449 00:24:42,792 --> 00:24:43,791 ‫یا... 450 00:24:44,792 --> 00:24:46,791 ‫چنین کاری رو دوست نداری؟ 451 00:24:47,792 --> 00:24:49,791 ‫لازم نیست الان جواب بدی. 452 00:24:50,792 --> 00:24:52,791 ‫اگه می‌خوای فکر کنی. 453 00:24:52,792 --> 00:24:55,791 ‫روش فکر کن. نمی‌خوام روت فشار بیارم. 454 00:24:55,792 --> 00:24:58,791 ‫گمون نکنم چنین چیزی بخوام. 455 00:25:02,792 --> 00:25:05,791 ‫همون‌‌طور که گفتم، قبل جواب دادن فکر کن. 456 00:25:06,792 --> 00:25:09,791 ‫و اگه چنین چیزی نخواستی. 457 00:25:09,792 --> 00:25:11,791 ‫شاید بخاطر اینه که... 458 00:25:12,792 --> 00:25:14,791 ‫شاید اطمینان نداری. 459 00:25:14,792 --> 00:25:16,791 ‫و نمی‌دونم، شاید یه روزی. 460 00:25:16,792 --> 00:25:18,791 ‫شاید یه روزی خواستی. از کجا معلوم؟ 461 00:25:18,792 --> 00:25:19,791 ‫ویکتور؟ 462 00:25:19,792 --> 00:25:22,791 ‫نمی‌خوام امیدوار باشی. 463 00:25:23,792 --> 00:25:25,791 ‫من با امید مشکلی ندارم. 464 00:25:25,792 --> 00:25:28,791 ‫راحت نیستم که بهت امید الکی بدم. 465 00:25:33,792 --> 00:25:35,791 ‫- نکن. ‫- متاسفم. 466 00:25:35,792 --> 00:25:39,791 ‫کاری که خواستی رو کردم. ‫سه ماه جدا خوابیدیم. 467 00:25:39,792 --> 00:25:41,791 ‫روت فشاری نیاوردم. 468 00:25:41,792 --> 00:25:46,791 ‫حتی جلوی خودم رو گرفتم ‫ و بهت ابراز علاقه نکردم... 469 00:25:46,792 --> 00:25:49,791 ‫با وجود این‌که مایل بودم بکنم. 470 00:25:49,792 --> 00:25:53,791 ‫همش بخاطر این‌که تو احساس ‫سرکوب شدن نداشته باشی... 471 00:25:54,792 --> 00:25:56,791 ‫که راحت‌ باشی و دوباره به خودت بیای. 472 00:25:56,792 --> 00:26:00,791 ‫و حالا می‌گی همه اون شب‌هایی که ‫ بی‌خوابی کشیدم فایده نداشته؟ 473 00:26:00,792 --> 00:26:02,791 ‫می‌دونم که تلاشت رو کردی. 474 00:26:02,792 --> 00:26:05,791 ‫البته که متوجه شدم. من هم تلاش کردم. 475 00:26:05,792 --> 00:26:09,791 ‫سعی کردم خودم رو قانع کنم ‫که گذراست. که می‌گذره. 476 00:26:09,792 --> 00:26:11,791 ‫ولی می‌بینم که دارم تو رو اذیت می‌کنم. 477 00:26:14,792 --> 00:26:17,791 ‫هر چی بیشتر از احساسم بهت می‌گم ‫ بیشتر تو اذیت می‌شی. 478 00:26:18,792 --> 00:26:22,791 ‫کاش اوضاع درست می‌شد، ‫ولی نمی‌تونم تظاهر کنم که شده. 479 00:26:23,792 --> 00:26:27,791 ‫ولی تو داری بخاطر من تظاهر می‌کنی ‫و اذیت می‌شی. 480 00:26:27,792 --> 00:26:31,791 ‫- بدون من خیلی حالت بهتره. ‫- نه، درست نیست! اصلا. 481 00:26:34,792 --> 00:26:36,791 ‫من نمی‌تونم زندگیم رو بدون تو تصور کنم. 482 00:26:36,792 --> 00:26:40,791 ‫بدون تو زندگی با عقل جور در نمیاد. ‫اصلا زندگی نیست. 483 00:26:40,792 --> 00:26:42,791 ‫نینا رو داری. 484 00:26:42,792 --> 00:26:45,791 ‫زن‌های دیگه هم هستن. ‫ممکنه زود یه نفر دیگه رو پیدا کنی. 485 00:26:46,792 --> 00:26:48,791 ‫یا اصلا کسی رو پیدا نکنم! 486 00:26:48,792 --> 00:26:50,791 ‫یه سری بعد جدا شدن اصلا ‫دیگه میلی به زندگی ندارن. 487 00:26:53,792 --> 00:26:55,791 ‫جدی می‌گی جوآن؟ 488 00:26:56,792 --> 00:26:58,791 ‫واقعا می‌خوای ترکم کنی؟ 489 00:27:05,792 --> 00:27:06,791 ‫ویکتور! 490 00:27:06,792 --> 00:27:08,791 ‫ولم کن! 491 00:27:09,792 --> 00:27:11,791 ‫ولم کن! نه، الان نمی‌تونم. 492 00:27:11,792 --> 00:27:12,791 ‫خیلی فشار رومه! 493 00:27:12,792 --> 00:27:15,791 ‫نزدیکم نیا. برو! 494 00:27:21,792 --> 00:27:23,791 ‫آخرین فرصت رو بهت می‌دم. ‫همین الان، همین‌جا. 495 00:27:24,792 --> 00:27:27,791 ‫بگو می‌خوای اوضاع رو درست کنیم، ‫ وگرنه من می‌رم. 496 00:27:27,792 --> 00:27:31,791 ‫می‌تونیم حرف بزنیم ویکتور. ‫لازم نیست انقدر سخت بگیری. 497 00:27:31,792 --> 00:27:33,791 ‫تعجبی نداره. حتما شک کردی. 498 00:27:34,792 --> 00:27:36,791 ‫کجا می‌ری؟ 499 00:27:36,792 --> 00:27:38,791 ‫نمی‌دونم. بعدا تصمیم می‌گیرم. 500 00:27:42,792 --> 00:27:44,791 ‫چند ثانیه وقت داری... 501 00:27:44,792 --> 00:27:46,791 ‫که تصمیمت رو بگیری. 502 00:27:56,792 --> 00:27:58,791 ‫وقتت تموم شد. 503 00:28:04,792 --> 00:28:05,791 ‫باشه. 504 00:28:09,792 --> 00:28:10,791 ‫جوآن... 505 00:28:12,792 --> 00:28:15,791 ‫حداقل می‌تونی سعی کنی جلوم رو بگیری. 506 00:28:16,792 --> 00:28:18,791 ‫سعیت رو بکن. 507 00:29:48,792 --> 00:29:51,791 ‫نباید این حرف رو بزنم، ولی من آماده‌ام. 508 00:29:51,792 --> 00:29:52,791 ‫آماده‌ای؟ 509 00:29:53,792 --> 00:29:56,791 ‫آره. تصمیم گرفتم امشب باهاش حرف بزنم. 510 00:29:57,792 --> 00:29:59,791 ‫امشب؟ مطمئنی؟ 511 00:29:59,792 --> 00:30:01,791 ‫آره، به نظر نگرانی. 512 00:30:01,792 --> 00:30:03,791 ‫نه صرفا... 513 00:30:05,792 --> 00:30:06,791 ‫دارم به اون فکر می‌کنم. 514 00:30:07,792 --> 00:30:08,791 ‫آره، من هم می‌‌کنم. 515 00:30:09,792 --> 00:30:10,791 ‫و فکر می‌کنم که... 516 00:30:10,792 --> 00:30:13,791 ‫هر چی بیشتر صبر کنم، سخت‌تر می‌شه. 517 00:30:13,792 --> 00:30:15,791 ‫باید خودخواهی رو کنار بذارم... 518 00:30:16,792 --> 00:30:19,791 ‫و قبول کنم که ازم متنفر می‌شه. 519 00:30:19,792 --> 00:30:20,791 ‫همینه دیگه. 520 00:30:21,792 --> 00:30:23,791 ‫باید شهامت داشته باشم. 521 00:30:23,792 --> 00:30:27,791 ‫ولی اریک اون شب با آلیس حرف نزد. 522 00:30:27,792 --> 00:30:31,791 ‫بخاطر من. چیزی نگفت. 523 00:30:34,792 --> 00:30:38,791 ‫کلاس نهمی‌ها بیست دقیقه‌ست ‫ که منتظر ویکتورن. 524 00:30:38,792 --> 00:30:39,791 ‫توی راهه؟ 525 00:30:40,792 --> 00:30:41,791 ‫حتما هست دیگه. 526 00:30:41,792 --> 00:30:45,791 ‫- با هم نیومدین؟ ‫- امروز نه. 527 00:30:45,792 --> 00:30:47,791 ‫مریضه؟ 528 00:30:47,792 --> 00:30:49,791 ‫فکر نکنم. بهش زنگ زدی؟ 529 00:30:49,792 --> 00:30:53,791 ‫جواب نمی‌ده. گفتم شاید تو خبر داشته باشی. 530 00:30:53,792 --> 00:30:57,791 ‫آقای آرزویان نیستن. ‫برید اتاق مطالعه شماره 204. 531 00:30:57,792 --> 00:30:59,791 ‫ویکتور نیومده؟ 532 00:30:59,792 --> 00:31:00,791 ‫هنوز خبری نشده؟ 533 00:31:01,792 --> 00:31:03,791 ‫چندین بار باهاش تماس گرفتم. 534 00:31:06,792 --> 00:31:08,791 ‫سلام. جوآن. آلیس. 535 00:31:08,792 --> 00:31:09,791 ‫جوآن، همراهم میای؟ 536 00:31:10,792 --> 00:31:12,791 ‫- جوآن بلیر؟ ‫- خودم هستم. 537 00:31:12,792 --> 00:31:15,791 ‫شما شریک زندگی آقای ویکتور آرزویان هستید؟ 538 00:31:15,792 --> 00:31:16,791 ‫بله. 539 00:31:19,792 --> 00:31:21,791 ‫بشینید لطفا. 540 00:31:22,792 --> 00:31:24,791 ‫بله. گمونم مشخصه. 541 00:31:25,792 --> 00:31:28,791 ‫این آقای پلیس اومده که بگه من فوت کردم. 542 00:31:30,792 --> 00:31:32,791 ‫البته به این شکل بیانش نمی‌کنه. 543 00:31:32,792 --> 00:31:36,791 ‫اول بهش می‌گه که من شب تصادف کردم. 544 00:31:37,792 --> 00:31:38,791 ‫یه تصادف شدید. 545 00:31:38,792 --> 00:31:43,791 ‫که نتونستن من رو احیا کنن. ‫و کالبدشکافی داره انجام می‌شه. 546 00:31:44,792 --> 00:31:45,791 ‫و این که متاسف هستند. 547 00:31:50,792 --> 00:31:52,791 ‫من هم متاسفم. 548 00:31:55,792 --> 00:31:56,791 ‫عجب احمقی بودم. 549 00:31:59,792 --> 00:32:01,791 ‫خوشحال می‌شدم که به جوآن بگم... 550 00:32:01,792 --> 00:32:03,791 ‫چقدر متاسف هستم. 551 00:32:37,792 --> 00:32:40,791 ‫باید بگم که تصورم از مرگم یه چیز دیگه بود. 552 00:32:41,792 --> 00:32:45,791 ‫البته فرض می‌کردم که ناراحت بشن ‫ و دلشون برام تنگ بشه. 553 00:32:46,792 --> 00:32:48,791 ‫و واقعا هم همین شد. 554 00:32:49,792 --> 00:32:52,791 ‫البته اون‌طوری که فکر می‌کردم ‫ هم رضایت‌بخش نبود. 555 00:32:53,792 --> 00:32:55,791 ‫نه، خوشم نیومد. 556 00:32:56,792 --> 00:32:59,791 ‫یعنی مورد عشق قرار گرفتن حس خوبی داشت. 557 00:32:59,792 --> 00:33:03,791 ‫و مهمه که آدم واسه عزیزانش سوگواری کنه. 558 00:33:03,792 --> 00:33:06,791 ‫ولی می‌خواستم بهشون بگم که گریه نکنن. 559 00:33:06,792 --> 00:33:08,791 ‫که دیگه حالم خوبه. 560 00:33:44,792 --> 00:33:45,791 ‫برخلاف تصور همه... 561 00:33:46,792 --> 00:33:48,791 ‫جوآن خیلی زود برگشت سرکارش. 562 00:33:50,792 --> 00:33:51,791 ‫سلام جوآن. 563 00:33:52,792 --> 00:33:53,791 ‫خوبی؟ قوی باش. 564 00:33:53,792 --> 00:33:54,791 ‫ممنون. 565 00:33:54,792 --> 00:33:57,791 ‫فکر می‌کرد مقصر مرگ من اونه... 566 00:33:57,792 --> 00:34:02,791 ‫و احتمالا فکر می‌کرد که لیاقت این محبتی ‫که دیگران بهش می‌کنند رو نداره. 567 00:34:04,792 --> 00:34:06,791 ‫دلسوزی مردم براش یا ‫ دلسوزی خودش واسه خودش... 568 00:34:07,792 --> 00:34:09,791 ‫احساس بی‌صداقتی و بی‌احترامی نسبت ‫به من رو واسش داشت. 569 00:34:09,792 --> 00:34:12,791 ‫- خوشحال شدم دیدمت. چیزی خواستی بگو. ‫- ممنون. 570 00:34:12,792 --> 00:34:14,791 ‫سلام. 571 00:34:15,792 --> 00:34:16,791 ‫سلام خانم. 572 00:34:23,792 --> 00:34:27,791 ‫احساس می‌کرد لیاقت این ‫رفتارهای خوب رو نداره. 573 00:34:41,792 --> 00:34:44,791 ‫چون احساس می‌کرد نینا رو ‫ از پدرش محروم کرده... 574 00:34:44,792 --> 00:34:48,791 ‫سعی کرد توجه‌ای که من ‫بهش می‌کردم رو جایگزین کنه. 575 00:34:49,792 --> 00:34:52,791 ‫من و نینا اکثرا با هم سینما می‌رفتیم. 576 00:34:52,792 --> 00:34:54,791 ‫جوآن خیلی اهل فیلم دیدن نبود. 577 00:34:55,792 --> 00:34:56,791 ‫ولی شروع کرد به سینما رفتن... 578 00:34:57,792 --> 00:34:58,791 ‫و ازش خوشش اومد. 579 00:35:03,792 --> 00:35:06,791 ‫ نمی‌خواست ‫ کسی براش دلسوزی کنه. 580 00:35:06,792 --> 00:35:09,791 ‫اما برخلاف این تحسین دوستانش رو جلب کرد. 581 00:35:12,792 --> 00:35:15,791 ‫تحسینی که به آلیس و ربکا ‫ اطمینان خاطر می‌داد... 582 00:35:16,792 --> 00:35:17,791 ‫و در این حال باعث ناراحتیشون می‌شد. 583 00:35:18,792 --> 00:35:21,791 ‫چون که زندگی خودشون در مقابل ‫زندگی جوآن تحسین‌برانگیز نبود. 584 00:35:25,792 --> 00:35:30,791 ‫بله. مرگ من سلسله عواقبی به ‫همراه داشت که تصور نمی‌کردم. 585 00:35:49,792 --> 00:35:50,791 ‫الو؟ 586 00:36:08,792 --> 00:36:09,791 ‫بله؟ 587 00:36:09,792 --> 00:36:11,791 ‫شما به من زنگ زدید. 588 00:36:13,792 --> 00:36:17,791 ‫بله. واسه این‌که راهی برای صرفه‌جویی در ‫ مصرف انرژی کسب و کارتون پیشنهاد بدم. 589 00:36:17,792 --> 00:36:20,791 ‫اشتباه گرفتید. من کسب و کاری ندارم. 590 00:36:20,792 --> 00:36:23,791 ‫شماره من رو از کجا آوردید؟ 591 00:36:23,792 --> 00:36:26,791 ‫من تماس‌های تبلیغاتیم رو مسدود کردم. 592 00:36:28,792 --> 00:36:29,791 ‫توی خوابم بهم رسید. 593 00:36:30,792 --> 00:36:31,791 ‫جانم؟ 594 00:36:31,792 --> 00:36:35,791 ‫بله، من چیزی واسه ارائه ندارم. ‫یعنی از لحاظ تبلیغاتی. 595 00:36:35,792 --> 00:36:38,791 ‫درواقع اصلا چیزی واسه ارائه ندارم. 596 00:36:38,792 --> 00:36:41,791 ‫چندین باری خواب شما رو دیدم. 597 00:36:42,792 --> 00:36:45,791 ‫ببخشید، یعنی چندین بار توی ‫خوابم شماره تلفن شما رو دیدم. 598 00:36:46,792 --> 00:36:48,791 ‫یه دوستم پیشنهاد کرد که باهاتون تماس بگیرم. 599 00:36:49,792 --> 00:36:51,791 ‫من رو سرکار گذاشتید؟ 600 00:36:51,792 --> 00:36:57,791 ‫نه، صرفا می‌خواستم ببینم ‫ صاحب این شماره تلفن کیه. 601 00:36:57,792 --> 00:36:59,791 ‫واقعا ببخشید که مزاحم شدم. 602 00:36:59,792 --> 00:37:02,791 ‫خواهش می‌کنم، درک می‌کنم. 603 00:37:04,792 --> 00:37:07,791 ‫احتمالا اگه من هم بودم ‫همین‌ کار رو می‌کردم. 604 00:37:10,792 --> 00:37:12,791 ‫آیا این هم از اثرات مرگ من بود؟ 605 00:37:12,792 --> 00:37:16,791 ‫اریک و ربکا جرئت نکردن که مدتی هم رو ببینن. 606 00:37:16,792 --> 00:37:19,791 ‫زندگی به نحوی شکننده شده بود. 607 00:37:19,792 --> 00:37:22,791 ‫واسه همین سعی کردن از ‫ زمانشون با هم لذت ببرن... 608 00:37:22,792 --> 00:37:26,791 ‫انگار که اگر همه‌چیز ناگهان متوقف می‌شد... 609 00:37:26,792 --> 00:37:29,791 ‫چیزی واسه خودشون باقی مونده باشه. 610 00:37:30,792 --> 00:37:32,791 ‫یه پیشنهاد کاری دریافت کردم. 611 00:37:33,792 --> 00:37:34,791 ‫عالیه! 612 00:37:37,792 --> 00:37:39,791 ‫خیلی خوشحال به نظر نمیای. 613 00:37:39,792 --> 00:37:42,791 ‫آخه باید نقل مکان کنم. 614 00:37:42,792 --> 00:37:43,791 ‫داخل دیژونه. 615 00:37:46,792 --> 00:37:47,791 ‫اونجا خانواده دارم. 616 00:37:47,792 --> 00:37:50,791 ‫حتی یکی از دوستان نزدیک بچگیم اونجاست. 617 00:37:50,792 --> 00:37:53,791 ‫و شنیدم شهر خوبیه. 618 00:37:54,792 --> 00:37:55,791 ‫پیشنهاد رو قبول کردی؟ 619 00:37:56,792 --> 00:37:57,791 ‫هنوز نه. 620 00:37:58,792 --> 00:37:59,791 ‫چرا؟ 621 00:37:59,792 --> 00:38:01,791 ‫منتظر بودم که با تو حرف بزنم. 622 00:38:01,792 --> 00:38:03,791 ‫که ببینم نظرت چیه. 623 00:38:04,792 --> 00:38:06,791 ‫مطمئن نیستم که نظر من مهم باشه. 624 00:38:06,792 --> 00:38:09,791 ‫خیلی وقته دنبال چنین چیزی بودی. 625 00:38:09,792 --> 00:38:12,791 ‫اگه قبول کنم مشکلی نداری؟ 626 00:38:13,792 --> 00:38:15,791 ‫آخرهفته‌ها وقتم خالیه، ولی... 627 00:38:15,792 --> 00:38:17,791 ‫وقت تو نیست، نه؟ 628 00:38:18,792 --> 00:38:21,791 ‫تا کی انتظار دارن جواب بدی؟ 629 00:38:21,792 --> 00:38:23,791 ‫مطمئن نیستم، ولی... 630 00:38:23,792 --> 00:38:25,791 ‫فردا یا پس‌فردا. 631 00:38:32,792 --> 00:38:34,791 ‫انقدر اخم نکن. قبول نمی‌کنم. 632 00:38:50,792 --> 00:38:52,791 ‫نمی‌ترسی ما رو با هم ببینن؟ 633 00:38:53,792 --> 00:38:54,791 ‫واسم مهم نیست. 634 00:38:57,792 --> 00:38:58,791 ‫سلام. 635 00:38:59,792 --> 00:39:00,791 ‫من رو می‌شناسی؟ 636 00:39:01,792 --> 00:39:03,791 ‫آره، توی مدرسه هم رو دیدیم. 637 00:39:04,792 --> 00:39:06,791 ‫- اینجا زندگی می‌کنی؟ ‫- آره. 638 00:39:07,792 --> 00:39:09,791 ‫من دارم میام طبقه پنجم زندگی کنم. 639 00:39:09,792 --> 00:39:12,791 ‫باید زودی یه جایی رو پیدا می‌کردم. ‫جاهای زیادی رو ندیدم. 640 00:39:12,792 --> 00:39:14,791 ‫- تازه اومدین لیون؟ ‫- آره. 641 00:39:14,792 --> 00:39:17,791 ‫خب، بیایید برگردیم اول. 642 00:39:17,792 --> 00:39:21,791 ‫خب راستش حالا که اینجاییم، ‫ نیازی نیست برگردیم عقب. 643 00:39:21,792 --> 00:39:25,791 ‫می‌تونستم با چیزی به جز ‫ رسیدن توماس شروع کنم. 644 00:39:25,792 --> 00:39:27,791 ‫ولی همین مناسب به نظر می‌اومد. 645 00:39:27,792 --> 00:39:30,791 ‫می‌دونم سخت به نظر میاد که... 646 00:39:30,792 --> 00:39:32,791 ‫برید سراغ یه شاهکار کلاسیک. 647 00:39:33,792 --> 00:39:35,791 ‫مخصوصا اگه 446 صفحه باشه. 648 00:39:37,792 --> 00:39:38,791 ‫ناهار بخوریم؟ 649 00:39:38,792 --> 00:39:41,791 ‫دارم با تلفن حرف می‌زنم. ‫یه ده دقیقه دیگه تموم می‌شه. 650 00:39:41,792 --> 00:39:44,791 ‫من خیلی وقت ندارم. ‫بعدا ببینمت؟ 651 00:39:44,792 --> 00:39:46,791 ‫باشه، خوبه. می‌بینمت! 652 00:39:47,792 --> 00:39:51,791 ‫ببخشید، دوستم می‌خواست با هم ناهار بخوریم. 653 00:39:51,792 --> 00:39:53,791 ‫می‌تونیم بعدا حرف بزنیم. 654 00:39:54,792 --> 00:39:55,791 ‫نه، رفت دیگه! 655 00:39:56,792 --> 00:39:58,791 ‫و من هم یه ساندویچ خریدم دیگه... 656 00:39:59,792 --> 00:40:02,791 ‫خوبه. پس با هم ناهار می‌خوریم. 657 00:40:02,792 --> 00:40:04,791 ‫بگو روزت چطوری بود. 658 00:40:04,792 --> 00:40:08,791 ‫اول بگو ناهار چی می‌خوری. 659 00:40:08,792 --> 00:40:10,791 ‫بیرون می‌خوری یا خونه؟ 660 00:40:10,792 --> 00:40:13,791 ‫می‌رم توی کلاس بخورم که حرف بزنیم. 661 00:40:13,792 --> 00:40:16,791 ‫یکم خوراک که مونده بود رو می‌خورم. 662 00:40:17,792 --> 00:40:19,791 ‫توی استودیوم جلوی یه ‫دسته گل کوچیک نشستم که... 663 00:40:19,792 --> 00:40:22,791 ‫دیروز چیدمش چون من رو یاد تو می‌انداخت. 664 00:40:45,792 --> 00:40:46,791 ‫چطوری عشقم؟ 665 00:40:46,792 --> 00:40:48,791 ‫تو چی عزیز دلم؟ 666 00:40:54,792 --> 00:40:56,791 ‫کسی خونه هست؟ 667 00:41:00,792 --> 00:41:01,791 ‫توماس؟ 668 00:41:01,792 --> 00:41:03,791 ‫اینجا! 669 00:41:05,792 --> 00:41:08,791 ‫این رو پیدا کردم. کافیه؟ 670 00:41:08,792 --> 00:41:10,791 ‫عالیه. 671 00:41:11,792 --> 00:41:12,791 ‫ممنون. می‌شه تا فردا دستم باشه؟ 672 00:41:13,792 --> 00:41:14,791 ‫آره. لازمش ندارم. 673 00:41:14,792 --> 00:41:16,791 ‫خیلی ممنون. 674 00:41:17,792 --> 00:41:18,791 ‫بچه داری؟ 675 00:41:19,792 --> 00:41:21,791 ‫یه دختر هشت ساله. ‫بچه تو چند سالشه؟ 676 00:41:21,792 --> 00:41:23,791 ‫اون هم تقریبا هشت سالشه. 677 00:41:23,792 --> 00:41:25,791 ‫عالیه! شاید با هم دوست شدن. 678 00:41:26,792 --> 00:41:27,791 ‫واسه اون اومدم لیون. 679 00:41:28,792 --> 00:41:31,791 ‫آره. مامانش سه سال پیش اومد اینجا. 680 00:41:31,792 --> 00:41:35,791 ‫من هم می‌خواستم بیشتر ببینمش. ‫قصد حضانت مشترک داشتیم. 681 00:41:35,792 --> 00:41:37,791 ‫امیدوارم عادت کنه. 682 00:41:37,792 --> 00:41:40,791 ‫باید برم و اتاقش رو حاضر کنم. 683 00:41:40,792 --> 00:41:42,791 ‫حتما خیلی وقته ندیدیش. 684 00:41:42,792 --> 00:41:44,791 ‫سعی کردم توی زندگیش حضور داشته باشم. 685 00:41:44,792 --> 00:41:46,791 ‫ولی از رفت و آمد خسته شدم. 686 00:41:47,792 --> 00:41:50,791 ‫و چهار سالی هم می‌شه که جدا شدیم. ‫اون ترکم کرد. 687 00:41:51,792 --> 00:41:55,791 ‫واسه عشق اولش. ‫ ظاهرا هم رو فراموش نکرده بودن. 688 00:41:55,792 --> 00:41:56,791 ‫متاسفم. 689 00:41:57,792 --> 00:41:58,791 ‫اشکالی نداره. ازش گذر کردم. 690 00:41:59,792 --> 00:42:00,791 ‫الان با هم کنار میاییم... 691 00:42:00,792 --> 00:42:03,791 ‫و خوشحاله که وقت بیشتری داره که تنها باشه. 692 00:42:03,792 --> 00:42:04,791 ‫آره، خوبه. 693 00:42:05,792 --> 00:42:10,791 ‫تو هم با پدر دخترت زندگی می‌کنی؟ ‫اگه دوست نداری جواب نده. 694 00:42:10,792 --> 00:42:11,791 ‫نه، اون رفته. 695 00:42:11,792 --> 00:42:12,791 ‫یعنی جدا شدین؟ 696 00:42:12,792 --> 00:42:14,791 ‫نه، فوت شده. 697 00:42:15,792 --> 00:42:18,791 ‫همون معلمی بود که تو ‫توی مدرسه جایگزینش شدی. 698 00:42:18,792 --> 00:42:21,791 ‫ببخشید. خبر داشتم، ولی نمی‌دونستم که... 699 00:42:22,792 --> 00:42:23,791 ‫اشکالی نداره. 700 00:42:25,792 --> 00:42:27,791 ‫شنیدم کتاب می‌نویسی و... 701 00:42:27,792 --> 00:42:29,791 ‫یکم معروفی. 702 00:42:29,792 --> 00:42:31,791 ‫خب، یک کتابی نوشتم و خوش شانس بودم. 703 00:42:31,792 --> 00:42:33,791 ‫احتمالا بخاطر عنوانش بود. 704 00:42:33,792 --> 00:42:34,791 ‫عنوانش چی بود؟ 705 00:42:34,792 --> 00:42:36,791 ‫«پیچیدگی خوش‌شانس» 706 00:42:36,792 --> 00:42:39,791 ‫گمونم ملت عنوان‌های ‫ پر زرق و برق رو دوست دارن. 707 00:42:39,792 --> 00:42:41,791 ‫پرواز کردم! 708 00:42:41,792 --> 00:42:43,791 ‫رفتم طبقه سه. 709 00:42:43,792 --> 00:42:45,791 ‫من هم پرواز کردم! ‫رفتم طبقه چهار! 710 00:42:45,792 --> 00:42:48,791 ‫انگار از بچگی هم رو می‌شناختن. 711 00:42:48,792 --> 00:42:50,791 ‫نوشیدنی می‌خوای؟ 712 00:42:50,792 --> 00:42:51,791 ‫حتما. 713 00:42:51,792 --> 00:42:53,791 ‫کتابت رو شروع کردم. 714 00:42:53,792 --> 00:42:55,791 ‫حوصله‌ات سر نرفت؟ 715 00:42:55,792 --> 00:42:57,791 ‫نه، خوندنش راحته. 716 00:42:57,792 --> 00:43:00,791 ‫عنوانش خوشایند نبود، ‫ولی لذت‌بخشه. 717 00:43:00,792 --> 00:43:02,791 ‫و محتواش؟ 718 00:43:02,792 --> 00:43:04,791 ‫محتواش... 719 00:43:05,792 --> 00:43:09,791 ‫مطمئن نیستم که مثل تو مشتاق باشم. 720 00:43:09,792 --> 00:43:11,791 ‫من مشتاقم؟ 721 00:43:12,792 --> 00:43:15,791 ‫تو ظاهرا از مصیبت‌های زندگی ‫به سادگی گذر می‌کنی. 722 00:43:16,792 --> 00:43:18,791 ‫و عنوانش هم هست دیگه. 723 00:43:18,792 --> 00:43:20,791 ‫«پیچیدگی خوش‌شانس» اینطوریه ‫که انگار داری می‌گی... 724 00:43:20,792 --> 00:43:22,791 ‫«بی‌رحمی خو‌ش‌شانس» 725 00:43:23,792 --> 00:43:27,791 ‫حتما لزومی نداره که در مصیبت، مصیبت باشه، ‫یا در درد هم درد باشه. 726 00:43:27,792 --> 00:43:29,791 ‫نمی‌دونم. 727 00:43:30,792 --> 00:43:34,791 ‫می‌خوای هلوییز اینجا پیش نینا ‫ باشه که به کارهات برسی؟ 728 00:43:34,792 --> 00:43:38,791 ‫من خیلی پیشش نیستم، ‫اگه تو کاری داری من مواظبشون هستم. 729 00:43:38,792 --> 00:43:41,791 ‫آره، کلی برگه هست که باید تصحیح کنم. 730 00:43:56,792 --> 00:43:59,791 ‫امیدوارم نظرم در مورد کتابت ‫ ناراحتت نکرده باشه. 731 00:43:59,792 --> 00:44:03,791 ‫نه، جالب بود و من رو به فکر فرو برد. 732 00:44:03,792 --> 00:44:07,791 ‫واسم سوال شد که آیا می‌نویسم ‫که احساس گناه نکنم؟ 733 00:44:07,792 --> 00:44:08,791 ‫مگه احساس گناه می‌کنی؟ 734 00:44:10,792 --> 00:44:13,791 ‫نه، ولی خیلی دوست دارم بکنم. ‫گمونم مثل همه آدم‌ها. 735 00:44:13,792 --> 00:44:15,791 ‫حالا شاید یکم بیشتر از آدم‌های معمولی. 736 00:44:16,792 --> 00:44:17,791 ‫احساس گناه در مورد چی؟ 737 00:44:18,792 --> 00:44:22,791 ‫حس می‌کنم می‌تونستم بهتر باشم ‫ و یا این‌که مغرورم. 738 00:44:23,792 --> 00:44:24,791 ‫تا حالا چنین حسی داشتی؟ 739 00:44:27,792 --> 00:44:29,791 ‫من احساس گناه نمی‌کنم. 740 00:44:30,792 --> 00:44:31,791 ‫واقعا گناهکارم. 741 00:44:32,792 --> 00:44:34,791 ‫منظورت چیه؟ 742 00:44:38,792 --> 00:44:43,791 ‫روزی که پدر نینا تصادف کرد، ‫من ترکش کرده بودم. 743 00:44:43,792 --> 00:44:45,791 ‫و اون مست کرد. 744 00:44:47,792 --> 00:44:49,791 ‫خبر نداشتم. 745 00:44:52,792 --> 00:44:53,791 ‫متاسفم. 746 00:45:00,792 --> 00:45:03,791 ‫به نظرم منصفانه نیست که تو احساس گناه کنی. 747 00:45:05,792 --> 00:45:09,791 ‫من مستقیما مقصرم دیگه. ‫همینه. 748 00:45:11,792 --> 00:45:12,791 ‫ولی مست بود 749 00:45:14,792 --> 00:45:15,791 ‫آره، بخاطر من. 750 00:45:17,792 --> 00:45:20,791 ‫ببخشیدها. خودش تصمیم گرفت مشروب بخوره. 751 00:45:21,792 --> 00:45:24,791 ‫اگه واقعا گناهکار بودی الان زندان بودی. 752 00:45:25,792 --> 00:45:27,791 ‫ترک کردن آدم‌ها که جرم نیست. 753 00:45:28,792 --> 00:45:30,791 ‫اگه احساسم عوض نمی‌شد چی؟ 754 00:45:31,792 --> 00:45:33,791 ‫اگه... 755 00:45:33,792 --> 00:45:35,791 ‫دلسرد نمی‌شدم؟ 756 00:45:38,792 --> 00:45:40,791 ‫یا یکم بیشتر خودم رو وادار میکردم. 757 00:45:43,792 --> 00:45:47,791 ‫تعطیلات دیگه تموم شده. ‫وقتشه وسایلمون رو جمع کنیم... 758 00:45:47,792 --> 00:45:49,791 ‫و جدا بشیم. 759 00:45:50,792 --> 00:45:54,791 ‫قول بده که واسم نامه می‌نویسی و ‫ تابستون سال دیگه هم رو... 760 00:45:54,792 --> 00:45:56,791 ‫توی درخت گنده می‌بینیم. 761 00:45:57,792 --> 00:46:00,791 ‫می‌خوام خودم بخونمش مامانی. 762 00:46:01,792 --> 00:46:02,791 ‫خیلی‌خب. 763 00:46:02,792 --> 00:46:03,791 ‫فقط پنج دقیقه. 764 00:46:03,792 --> 00:46:04,791 ‫دوستت دارم. 765 00:46:26,792 --> 00:46:31,791 ‫از دوستم که سبزیجات گرفتم، خودش پرورش ‫می‌ده. یکم واسه امشب می‌خوای؟ 766 00:46:32,792 --> 00:46:35,791 ‫ممنون، ولی من و نینا شام خوردیم. 767 00:46:35,792 --> 00:46:37,791 ‫پس فردا میام، اشکالی نداره. 768 00:46:38,792 --> 00:46:39,791 ‫باشه. 769 00:46:39,792 --> 00:46:41,791 ‫نینا چطوره؟ 770 00:46:42,792 --> 00:46:45,791 ‫الان بردم خوابوندمش. ‫گفت که هلوییز بهترین دوستشه. 771 00:46:46,792 --> 00:46:50,791 ‫شانس آوردم. بخاطر دخترت حالا ‫اون هم دوست داره بیاد اونجا. 772 00:46:51,792 --> 00:46:52,791 ‫عالیه! 773 00:46:54,792 --> 00:46:56,791 ‫و خواستم بگم که... 774 00:46:58,792 --> 00:47:01,791 ‫ببخشید اگه بی‌ادبی کردم. 775 00:47:01,792 --> 00:47:04,791 ‫بی‌ادبی؟ یادم نیست. 776 00:47:05,792 --> 00:47:09,791 ‫کردم دیگه. در مورد پدر دخترت بد حرف زدم. 777 00:47:13,792 --> 00:47:15,791 ‫حق با تو بود. 778 00:47:15,792 --> 00:47:18,791 ‫خوبه که چنین حرف‌هایی رو بشنوم. 779 00:47:19,792 --> 00:47:21,791 ‫پس حالم بهتره. 780 00:47:21,792 --> 00:47:24,791 ‫امیدوارم با مسائل شخصیم اذیتت نکرده باشم. 781 00:47:25,792 --> 00:47:30,791 ‫نه، فرصتی شد که نظرم رو بگم ‫ و مخاطبم رو جذب کنم. 782 00:47:30,792 --> 00:47:34,791 ‫حق هم داری. حرف‌هات من رو جذب می‌کنن! 783 00:47:35,792 --> 00:47:37,791 ‫ممنون که تشویقم می‌کنی. 784 00:47:40,792 --> 00:47:41,791 ‫پس زودی می‌بینمت دیگه؟ 785 00:47:43,792 --> 00:47:44,791 ‫آره، می‌بینمت. 786 00:47:44,792 --> 00:47:46,791 ‫شب خوبی داشته باشی. 787 00:48:21,792 --> 00:48:25,791 ‫یه سری از دوست‌هام مزرعه و حیوانات دارن. ‫واسه قدم زدن خوبه... 788 00:48:26,792 --> 00:48:29,791 ‫می‌تونیم آخرهفته بعدی با دخترها بریم. 789 00:48:29,792 --> 00:48:30,791 ‫همین آخرهفته؟ 790 00:48:32,792 --> 00:48:35,791 ‫- نمی‌دونم... ‫- تو رو خدا مامانی! می‌خوام برم! 791 00:48:36,792 --> 00:48:38,791 ‫می‌خوایم بریم! 792 00:48:38,792 --> 00:48:39,791 ‫یه لحظه صبر کن. 793 00:48:42,792 --> 00:48:43,791 ‫خوبی؟ 794 00:48:43,792 --> 00:48:45,791 ‫- آره، تو چی؟ ‫- آره. 795 00:48:46,792 --> 00:48:47,791 ‫اریک خونه نیست؟ 796 00:48:47,792 --> 00:48:49,791 ‫نه، استودیو بود. 797 00:48:50,792 --> 00:48:52,791 ‫اوضاع بینتون چطوره؟ 798 00:48:52,792 --> 00:48:54,791 ‫چرا می‌پرسی؟ 799 00:48:54,792 --> 00:48:57,791 ‫نمی‌دونم. که ببینم اوضاع چطوره. 800 00:48:57,792 --> 00:48:58,791 ‫باشه. 801 00:48:58,792 --> 00:49:01,791 ‫از اونجایی که می‌خواستی باهام حرف بزنی. ‫گفتم... 802 00:49:02,792 --> 00:49:04,791 ‫نقاشی چیه؟ 803 00:49:04,792 --> 00:49:06,791 ‫شبیه آثار استفان لوآره! 804 00:49:08,792 --> 00:49:10,791 ‫معلومه! شوخی می‌کنی؟ 805 00:49:10,792 --> 00:49:11,791 ‫از کجا می‌شناسیش؟ 806 00:49:12,792 --> 00:49:14,791 ‫معروفه. من هم هنر تدریس می‌کنم. 807 00:49:15,792 --> 00:49:16,791 ‫توی اینترنت بگردی می‌بینی. 808 00:49:17,792 --> 00:49:19,791 ‫گشتم. 809 00:49:19,792 --> 00:49:20,791 ‫خوشگل هم هست. 810 00:49:21,792 --> 00:49:23,791 ‫واقعا کپی خیلی خوبیه. 811 00:49:23,792 --> 00:49:25,791 ‫از کجا آوردیش؟ 812 00:49:27,792 --> 00:49:29,791 ‫به اریک گفتم که... 813 00:49:29,792 --> 00:49:32,791 ‫یه دانش‌آموز سابقم که رفته ‫ هنرستان بهم دادش. 814 00:49:33,792 --> 00:49:36,791 ‫ولی راستش مال خود استفان لوآره. 815 00:49:38,792 --> 00:49:39,791 ‫امکان نداره. خیلی گرونه. 816 00:49:39,792 --> 00:49:42,791 ‫قسم می‌خورم. اصله. 817 00:49:43,792 --> 00:49:45,791 ‫پولش رو از کجا آوردی؟ 818 00:49:45,792 --> 00:49:47,791 ‫نخریدمش. هدیه بود. 819 00:49:47,792 --> 00:49:49,791 ‫کی بهت دادش؟ 820 00:49:50,792 --> 00:49:52,791 ‫همونی که کشیدش. 821 00:49:52,792 --> 00:49:53,791 ‫استفان لوآر؟ 822 00:49:54,792 --> 00:49:56,791 ‫الان گفتی نمی‌شناسیش که. 823 00:49:57,792 --> 00:50:01,791 ‫گفتم نمی‌دونستم که معروفه. ‫می‌دونستم که نقاشه. 824 00:50:01,792 --> 00:50:04,791 ‫همون مردی بود که توی رویام ‫ شماره‌اش رو داد بهم. 825 00:50:05,792 --> 00:50:07,791 ‫و فکر کنم عاشقم شده. 826 00:50:10,792 --> 00:50:11,791 ‫عجیبه، نه 827 00:50:11,792 --> 00:50:15,791 ‫به جوآن نگفتم و به تو گفتم. ‫چون تو این‌جور چیزها رو درک می‌کنی. 828 00:50:16,792 --> 00:50:17,791 ‫حتما... 829 00:50:17,792 --> 00:50:21,791 ‫مگه نگفتی اگه تو بودی زنگ می‌زدی؟ 830 00:50:21,792 --> 00:50:22,791 ‫آره. معلومه! 831 00:50:24,792 --> 00:50:26,791 ‫پس کمکم کن یه کاری بکنم. 832 00:50:26,792 --> 00:50:28,791 ‫صبر کن. وای... 833 00:50:31,792 --> 00:50:33,791 ‫پشت تلفن حرف زدید؟ 834 00:50:33,792 --> 00:50:35,791 ‫آره. دائما. نویسنده هم هست. 835 00:50:36,792 --> 00:50:39,791 ‫و تو هم نسبت بهش حسی داری؟ 836 00:50:40,792 --> 00:50:42,791 ‫آره، گمونم... 837 00:50:42,792 --> 00:50:44,791 ‫خوشم میاد که باهاش حرف بزنم. 838 00:50:44,792 --> 00:50:46,791 ‫یه جورهایی می‌خوام ببینمش. 839 00:50:46,792 --> 00:50:48,791 ‫اون هم می‌خواد که هم رو ببینیم. 840 00:50:48,792 --> 00:50:50,791 ‫آهان. متوجه‌ام. 841 00:50:51,792 --> 00:50:52,791 ‫خیلی‌خب. 842 00:50:53,792 --> 00:50:55,791 ‫به نظرت فکر خوبیه؟ 843 00:50:55,792 --> 00:50:56,791 ‫آره، به نظر من که هست. 844 00:50:56,792 --> 00:50:57,791 ‫به نظر مطمئن نیستی. 845 00:50:57,792 --> 00:50:59,791 ‫هستم، صرفا این که... 846 00:50:59,792 --> 00:51:00,791 ‫هستم دیگه. 847 00:51:00,792 --> 00:51:03,791 ‫نقاش خیلی بزرگیه. ‫حتما خیلی شگفت‌‌انگیزه. 848 00:51:03,792 --> 00:51:05,791 ‫شانس آوردی اگه ببینیش. 849 00:51:05,792 --> 00:51:07,791 ‫البته. خوشحال می‌شم. 850 00:51:07,792 --> 00:51:09,791 ‫من و ربکا یه فکری داشتیم. 851 00:51:09,792 --> 00:51:14,791 ‫می‌خوایم یه آخرهفته بریم تولوز. 852 00:51:14,792 --> 00:51:16,791 ‫که دوستم سوفی رو ببینیم. 853 00:51:16,792 --> 00:51:18,791 ‫خیلی وقته ندیدمش. 854 00:51:19,792 --> 00:51:23,791 ‫اشکالی داره یه آخرهفته تنها باشی؟ 855 00:51:23,792 --> 00:51:24,791 ‫نه. 856 00:51:25,792 --> 00:51:26,791 ‫اصلا. 857 00:51:27,792 --> 00:51:28,791 ‫نه، دلم برات تنگ می‌شه. 858 00:51:29,792 --> 00:51:31,791 ‫ولی خوشحال می‌شم بری گردش. 859 00:51:32,792 --> 00:51:33,791 ‫دوستت دارم. 860 00:51:33,792 --> 00:51:34,791 ‫من هم دوستت دارم. 861 00:51:41,792 --> 00:51:42,791 ‫این‌طوری؟ 862 00:51:47,792 --> 00:51:50,791 ‫رازدار خوبی هستی، نه؟ 863 00:51:50,792 --> 00:51:51,791 ‫منظورت چیه؟ 864 00:51:51,792 --> 00:51:53,791 ‫آلیس در مورد برنامه‌تون بهم گفت. 865 00:51:54,792 --> 00:51:56,791 ‫فرارتون به تولوز آخرهفته دیگه. 866 00:51:56,792 --> 00:51:59,791 ‫منتظر بودم که بهت بگه. 867 00:51:59,792 --> 00:52:01,791 ‫خیلی وقت بوده که تنها نشدیم. 868 00:52:01,792 --> 00:52:06,791 ‫چه حیف. یه بار هم که من تنهام تو نیستی. 869 00:52:07,792 --> 00:52:08,791 ‫مطمئن نیستم. 870 00:52:08,792 --> 00:52:11,791 ‫شاید روستا واسه من هم خوب باشه. 871 00:52:15,792 --> 00:52:17,791 ‫اگه بخوای می‌تونیم هم رو ببینیم. 872 00:52:18,792 --> 00:52:20,791 ‫مگه با آلیس نمی‌ری؟ 873 00:52:20,792 --> 00:52:23,791 ‫قول می‌دی جایی نگی؟ 874 00:52:23,792 --> 00:52:25,791 ‫داری نگرانم می‌کنی. چی شده؟ 875 00:52:25,792 --> 00:52:29,791 ‫دارم واسه بار دوم به بهترین ‫ دوستم خیانت می‌کنم. 876 00:52:29,792 --> 00:52:32,791 ‫- قول می‌دی تکرارش نکنی؟ ‫- البته! 877 00:52:33,792 --> 00:52:36,791 ‫با آلیس جایی نمی‌رم. 878 00:52:36,792 --> 00:52:40,791 ‫من یه بهانه‌ام. داره می‌ره دیدن یه نفر. 879 00:52:40,792 --> 00:52:42,791 ‫چطور؟ 880 00:52:42,792 --> 00:52:43,791 ‫کی؟ 881 00:52:43,792 --> 00:52:45,791 ‫یه مرد. 882 00:52:45,792 --> 00:52:48,791 ‫یه مردی که باهاش در ارتباط بوده. 883 00:52:49,792 --> 00:52:51,791 ‫قصدش با این یارو چیه؟ 884 00:52:52,792 --> 00:52:53,791 ‫نمی‌دونم. 885 00:52:55,792 --> 00:52:57,791 ‫نمی‌دونم! من... 886 00:53:07,792 --> 00:53:09,791 ‫بهش حسی داره؟ 887 00:53:09,792 --> 00:53:11,791 ‫نمی‌دونم. 888 00:53:11,792 --> 00:53:13,791 ‫حتما بهت گفته دیگه. 889 00:53:13,792 --> 00:53:15,791 ‫نمی‌دونم. دیگه چیزی نمی‌گم. 890 00:53:15,792 --> 00:53:18,791 ‫یعنی... چرا واست مهمه؟ 891 00:53:18,792 --> 00:53:21,791 ‫چیزی که مهمه اینه که ما با همیم. ‫فکر کن! 892 00:53:22,792 --> 00:53:23,791 ‫- عالیه! ‫- آره. 893 00:53:25,792 --> 00:53:28,791 ‫برو دیگه! خوب می‌شه نینا یه دوری بزنه. 894 00:53:28,792 --> 00:53:29,791 ‫اون ممکنه یه فکری بکنه. 895 00:53:30,792 --> 00:53:32,791 ‫بذار بکنه! تو که تعهدی نداری. 896 00:53:32,792 --> 00:53:34,791 ‫نمی‌خوام سو تفاهمی پیش بیاد. 897 00:53:35,792 --> 00:53:36,791 ‫مرد باهوشیه. 898 00:53:36,792 --> 00:53:39,791 ‫شاید صرفا دوستانه برخورد می‌کنه، ‫قصد خاصی نداره. 899 00:53:39,792 --> 00:53:41,791 ‫شاید ازش خوشت میاد ولی نمیتونی اعتراف کنی. 900 00:53:42,792 --> 00:53:44,791 ‫محکوم نیستی که مجرد باشی که. 901 00:53:44,792 --> 00:53:46,791 ‫در هر صورت از این توماس خوشم میاد. 902 00:53:46,792 --> 00:53:48,791 ‫- من هم میاد. ‫- تو اصلا ندیدیش! 903 00:53:48,792 --> 00:53:52,791 ‫همچنان می‌تونم نظر بدم. ‫به نظرم خیلی خوبه. 904 00:53:52,792 --> 00:53:55,791 ‫- حس خوبی بهش ندارم. ‫- چرا؟ چون ممکنه چیزی پیش بیاد؟ 905 00:53:56,792 --> 00:53:57,791 ‫در مورد چی حرف می‌زنین؟ 906 00:53:57,792 --> 00:54:01,791 ‫اصلا به فکرم هم خطور نکرد. ‫صرفا خوشم میاد باهاش حرف بزنم. 907 00:54:01,792 --> 00:54:03,791 ‫می‌تونه این‌طوری شروع بشه. 908 00:54:03,792 --> 00:54:07,791 ‫می‌دونم تو به مردها فکر نمی‌کنی... 909 00:54:07,792 --> 00:54:09,791 ‫ولی کنار نذارش... 910 00:54:10,792 --> 00:54:13,791 ‫- می‌فهمی منظورم چیه؟ ‫- معلومه می‌فهمم. 911 00:54:14,792 --> 00:54:16,791 ‫ممنون، ولی قصدی ندارم. 912 00:54:16,792 --> 00:54:20,791 ‫حتی گفتی که عشق نباید مرکز چیزی باشه. 913 00:54:20,792 --> 00:54:22,791 ‫کی در مورد عشق حرفی زد؟ 914 00:54:22,792 --> 00:54:25,791 ‫ممکنه یه رابطه ساده باشه. 915 00:54:27,792 --> 00:54:29,791 ‫حداقل بخاطر دخترت برو. 916 00:54:29,792 --> 00:54:33,791 ‫خوشش میاد با مادرش و یه دختر همسنش باشه. 917 00:54:33,792 --> 00:54:37,791 ‫چرا شما هم نیایید؟ ما که در هر صورت توی ‫ جنگلیم. می‌تونم بگم شما هم میایین. 918 00:54:37,792 --> 00:54:40,791 ‫نه، ما این آخرهفته کار داریم. 919 00:54:40,792 --> 00:54:43,791 ‫آره، داریم می‌ریم دیدن دوستمون توی تولوز. 920 00:54:43,792 --> 00:54:44,791 ‫جدی؟ کی؟ 921 00:54:45,792 --> 00:54:47,791 ‫سلام. 922 00:54:47,792 --> 00:54:49,791 ‫حاضری؟ 923 00:54:49,792 --> 00:54:51,791 ‫- آره، تو چی؟ ‫- آره. من هم حاضرم. 924 00:54:51,792 --> 00:54:52,791 ‫بزن بریم. 925 00:54:52,792 --> 00:54:54,791 ‫آخرهفته خوبی داشته باشین. 926 00:54:54,792 --> 00:54:56,791 ‫تو اینجا می‌مونی؟ 927 00:54:56,792 --> 00:54:59,791 ‫نه، من هم می‌رم دیدن یه سری دوستان. 928 00:54:59,792 --> 00:55:00,791 ‫عالیه. 929 00:55:02,792 --> 00:55:03,791 ‫آخر هفته خوش بگذره عشقم! 930 00:55:24,792 --> 00:55:25,791 ‫وای! 931 00:55:28,792 --> 00:55:29,791 ‫مثل بهشته! 932 00:55:29,792 --> 00:55:31,791 ‫- قشنگه. ‫- خیلی قشنگه! 933 00:55:32,792 --> 00:55:33,791 ‫با شکوهه! 934 00:55:33,792 --> 00:55:35,791 ‫- آره، خیلی خوبه. ‫- عین بهشته! 935 00:55:36,792 --> 00:55:38,791 ‫شانس آوردیم. 936 00:55:38,792 --> 00:55:40,791 ‫دوست دارم اینجا عشق‌بازی کنم. ‫تو چی؟ 937 00:55:40,792 --> 00:55:41,791 ‫من هم آره. 938 00:55:43,792 --> 00:55:46,791 ‫واسم سواله که آلیس بهت آدرسی نداد؟ 939 00:55:47,792 --> 00:55:50,791 ‫نه که بهم بگی. به من مربوط نیست. 940 00:55:50,792 --> 00:55:53,791 ‫محض احتیاط. که بدونم کجاست. 941 00:55:54,792 --> 00:55:56,791 ‫نگران نباش، گوشیش پیششه. 942 00:55:56,792 --> 00:55:58,791 ‫نگران نیستم. 943 00:55:58,792 --> 00:56:00,791 ‫این یارو که رفته ببینتش... 944 00:56:01,792 --> 00:56:03,791 ‫اسمش رو نمی‌دونم... 945 00:56:03,792 --> 00:56:05,791 ‫تو می‌دونی کیه؟ 946 00:56:05,792 --> 00:56:06,791 ‫خب آره. 947 00:56:06,792 --> 00:56:08,791 ‫آدم درستی هست؟ 948 00:56:09,792 --> 00:56:11,791 ‫آره، آدم خیلی خوبیه. 949 00:56:11,792 --> 00:56:13,791 ‫انقدر خوبه؟ 950 00:56:13,792 --> 00:56:15,791 ‫آره آروم باش. جای بدی نیست. 951 00:56:16,792 --> 00:56:18,791 ‫تو از کجا مطمئنی؟ 952 00:56:18,792 --> 00:56:19,791 ‫بهم اعتماد کن. 953 00:56:19,792 --> 00:56:22,791 ‫راستش من خیلی دوست داشتم جاش باشم. 954 00:56:22,792 --> 00:56:24,791 ‫خیلی شانس آورده. 955 00:56:25,792 --> 00:56:26,791 ‫ما هم شانس آوردیم. 956 00:56:27,792 --> 00:56:29,791 ‫همه شانس آوردن. 957 00:56:31,792 --> 00:56:35,791 ‫ولی اگه آلیس عاشقم نیست دنبال چیه؟ 958 00:56:35,792 --> 00:56:37,791 ‫نمی‌دونم شاید ازت خوشش میاد. 959 00:56:37,792 --> 00:56:40,791 ‫دنبال یه چیز قوی‌تره. یه چیز جدی‌تر. 960 00:56:40,792 --> 00:56:42,791 ‫دائما می‌گه که عاشقمه. 961 00:56:42,792 --> 00:56:44,791 ‫شاید می‌خواد خودش رو راضی کنه. 962 00:56:44,792 --> 00:56:47,791 ‫شاید حس می‌کنه یه جای کار اشتباهه. 963 00:56:49,792 --> 00:56:51,791 ‫همراهم بیایید به اتاق بعدی... 964 00:56:51,792 --> 00:56:54,791 ‫تا بریم بقایای تحسین‌برانگیز ‫ دوران گالو-رومی رو ببینیم. 965 00:56:55,792 --> 00:56:58,791 ‫اگه دو هزار سال پیش آشنا می‌شدیم ‫ من اینجا زندگی می‌کردم. 966 00:56:59,792 --> 00:57:00,791 ‫و تو می‌اومدی پیشم. 967 00:57:00,792 --> 00:57:02,791 ‫گوشیم آنتن نداره. 968 00:57:02,792 --> 00:57:07,791 ‫شاید بهتر باشه برگردیم هتل محض ‫این‌که اون برگشته باشه. 969 00:57:07,792 --> 00:57:10,791 ‫اگه آلیس زنگ بزنه پیام هم می‌ده. 970 00:57:11,792 --> 00:57:13,791 ‫و بهش زنگ می‌زنی. به همین سادگی. 971 00:57:13,792 --> 00:57:17,791 ‫رفتی پیش دوستت دیگه. ‫دائم که پیش گوشیت نیستی. 972 00:57:18,792 --> 00:57:19,791 ‫مشغول کاری! 973 00:57:20,792 --> 00:57:23,791 ‫و من هم می‌خوام یه آخر هفته پیشت باشم. 974 00:57:23,792 --> 00:57:26,791 ‫اولین آخرهفته‌مون با هم. 975 00:57:26,792 --> 00:57:28,791 ‫آره، ببخشید. 976 00:57:29,792 --> 00:57:32,791 ‫- خوشحالی که پیش همیم؟ ‫- آره، خوشحالم! 977 00:57:33,792 --> 00:57:35,791 ‫دیگه در مورد آلیس حرف نمی‌زنم. 978 00:57:35,792 --> 00:57:36,791 ‫واقعا خوشحالی؟ 979 00:57:36,792 --> 00:57:38,791 ‫آره. 980 00:57:38,792 --> 00:57:39,791 ‫آره، آره، آره! 981 00:57:58,792 --> 00:58:00,791 ‫خیلی بزرگه. چه بامزه! 982 00:58:47,792 --> 00:58:50,791 ‫- دخترها کجان؟ ‫- با دوستات رفتن توی باغ. 983 00:58:51,792 --> 00:58:52,791 ‫عالیه. 984 00:58:55,792 --> 00:58:57,791 ‫در هر صورت ممنون. 985 00:58:57,792 --> 00:58:59,791 ‫واسه چی؟ 986 00:59:00,792 --> 00:59:02,791 ‫واسه امروز. 987 00:59:04,792 --> 00:59:05,791 ‫از تو هم ممنونم. 988 00:59:05,792 --> 00:59:07,791 ‫من که کاری نکردم! 989 00:59:07,792 --> 00:59:09,791 ‫تو برنامه‌ریزیش کردی. 990 00:59:09,792 --> 00:59:12,791 ‫اگه نمی‌اومدی ازم تشکر نمی‌کردی. 991 00:59:12,792 --> 00:59:15,791 ‫پس آخرهفته رو برنامه‌ریزی ‫کردی که ازت تشکر بشه. 992 00:59:15,792 --> 00:59:18,791 ‫دقیقا. هر کاری می‌کنم که ازم تشکر بشه. 993 00:59:20,792 --> 00:59:21,791 ‫ممنون. 994 00:59:37,792 --> 00:59:39,791 ‫- مامانی! ‫- بابایی! 995 00:59:41,792 --> 00:59:42,791 ‫بیا ببین! 996 01:00:21,792 --> 01:00:22,791 ‫بیا. 997 01:00:22,792 --> 01:00:23,791 ‫ممنون. 998 01:00:24,792 --> 01:00:26,791 ‫دوست‌هات هم میان؟ 999 01:00:27,792 --> 01:00:29,791 ‫نه، فردا زود بیدار می‌شن. 1000 01:00:39,792 --> 01:00:41,791 ‫- ببخشید. ‫- نه، من شرمنده‌ام. 1001 01:00:46,792 --> 01:00:47,791 ‫خوبی؟ 1002 01:00:49,792 --> 01:00:50,791 ‫ببخشید. 1003 01:00:51,792 --> 01:00:54,791 ‫واسه من خیلی یهوییه. 1004 01:00:55,792 --> 01:00:57,791 ‫مشکل از تو نیست. 1005 01:00:57,792 --> 01:00:59,791 ‫خوشم میاد که پیشت باشم. 1006 01:00:59,792 --> 01:01:01,791 ‫خوشم میاد که باهات حرف بزنم. 1007 01:01:01,792 --> 01:01:03,791 ‫که با بچه‌ها سرگرم باشیم. 1008 01:01:04,792 --> 01:01:06,791 ‫امروز واقعا بهم خوش گذشت. 1009 01:01:06,792 --> 01:01:08,791 ‫خیلی وقت بود چنین تجربه‌ای نداشتم. 1010 01:01:09,792 --> 01:01:11,791 ‫ولی هنوز آماده... 1011 01:01:11,792 --> 01:01:12,791 ‫چیز... 1012 01:01:12,792 --> 01:01:13,791 ‫آماده عاشقی؟ 1013 01:01:14,792 --> 01:01:15,791 ‫آره. 1014 01:01:17,792 --> 01:01:18,791 ‫متاسفم. 1015 01:01:19,792 --> 01:01:20,791 ‫طبیعیه. نباش. 1016 01:01:20,792 --> 01:01:23,791 ‫شاید به وقت بیشتری نیاز داری. 1017 01:01:23,792 --> 01:01:24,791 ‫نمی‌دونم. 1018 01:01:26,792 --> 01:01:27,791 ‫واقعا نمی‌دونم. 1019 01:01:28,792 --> 01:01:31,791 ‫نمی‌خوام که دوستیمون خراب بشه. 1020 01:01:33,792 --> 01:01:35,791 ‫اشکالی نداره. حق داریم اشتباه کنیم. 1021 01:01:35,792 --> 01:01:38,791 ‫و تو همیشه دوستم می‌مونی. 1022 01:01:39,792 --> 01:01:40,791 ‫فکر کن... 1023 01:01:41,792 --> 01:01:46,791 ‫توی رابطه‌ای بودی و دختره ‫می‌خواست ترکت کنه. 1024 01:01:46,792 --> 01:01:48,791 ‫اذیت نمی‌شدی؟ 1025 01:01:49,792 --> 01:01:50,791 ‫نه، گمونم درک می‌کردم. 1026 01:01:51,792 --> 01:01:54,791 ‫و اگه ناراحت می‌شدم سعی می‌کردم ‫که با آرامش برخورد کنم. 1027 01:01:56,792 --> 01:01:59,791 ‫ولی هیچ‌وقت به خودم اجازه نمی‌دادم ‫ که ازش متنفر بشم. هرگز. 1028 01:01:59,792 --> 01:02:00,791 ‫به نظرت ممکنه؟ 1029 01:02:01,792 --> 01:02:02,791 ‫البته. 1030 01:02:03,792 --> 01:02:07,791 ‫همه زوج‌ها باید به خاطر داشته باشن ‫ که عشق ابدی نیست. 1031 01:02:07,792 --> 01:02:09,791 ‫یا به خودشون این آزادی رو بدن. 1032 01:02:10,792 --> 01:02:11,791 ‫شاید... 1033 01:02:15,792 --> 01:02:17,791 ‫از دستم عصبانی نیستی؟ 1034 01:02:19,792 --> 01:02:21,791 ‫معلومه که نه. درکت می‌کنم. 1035 01:02:34,792 --> 01:02:36,791 ‫بابت آخرهفته ممنون. 1036 01:02:36,792 --> 01:02:37,791 ‫ممنون؟ 1037 01:02:37,792 --> 01:02:38,791 ‫چرا از من تشکر می‌کنی؟ 1038 01:02:39,792 --> 01:02:40,791 ‫نمی‌دونم. 1039 01:02:40,792 --> 01:02:43,791 ‫طبیعی نیست که دو تا معشوقه ‫آخر هفته با هم برن جایی؟ 1040 01:02:43,792 --> 01:02:45,791 ‫چرا انقدر مودبی؟ 1041 01:02:46,792 --> 01:02:49,791 ‫ازم تشکر نکن. لطف که نبود. ‫ما عاشق همیم. 1042 01:02:52,792 --> 01:02:54,791 ‫ببخشید. شرمنده. 1043 01:02:54,792 --> 01:02:57,791 ‫گمونم یکم خسته‌ام. و ناراحتم که جدا می‌شیم. 1044 01:02:57,792 --> 01:03:00,791 ‫نه، راست می‌گی. بد بیانش کردم. 1045 01:03:01,792 --> 01:03:03,791 ‫- ببخشید. ‫- من هم خیلی بهم خوش‌ گذشت. 1046 01:03:21,792 --> 01:03:22,791 ‫خب؟ 1047 01:03:22,792 --> 01:03:24,791 ‫خب چی؟ 1048 01:03:24,792 --> 01:03:26,791 ‫خب چطور بود؟ 1049 01:03:26,792 --> 01:03:28,791 ‫- اون پایین؟ ‫- آره دیگه! 1050 01:03:28,792 --> 01:03:29,791 ‫ببین، خیلی... 1051 01:03:30,792 --> 01:03:31,791 ‫بی‌نقص بود! 1052 01:03:31,792 --> 01:03:33,791 ‫دقیقا همون‌طور که فکرش رو می‌کردی. 1053 01:03:33,792 --> 01:03:35,791 ‫فکر خاصی نمی‌کردم. 1054 01:03:35,792 --> 01:03:39,791 ‫کردی. گفتی خوب پیش می‌ره و اون محشره. 1055 01:03:39,792 --> 01:03:41,791 ‫درسته. و خب؟ 1056 01:03:41,792 --> 01:03:43,791 ‫عالی بود؟ 1057 01:03:43,792 --> 01:03:44,791 ‫آره. 1058 01:03:44,792 --> 01:03:45,791 ‫آره. بود. 1059 01:03:45,792 --> 01:03:49,791 ‫و درست می‌گفتی. اول یکم فشار روم بود. 1060 01:03:49,792 --> 01:03:51,791 ‫ولی زودی آروم شدم. 1061 01:03:51,792 --> 01:03:53,791 ‫از نقاشی‌هاش حرف زد؟ 1062 01:03:53,792 --> 01:03:56,791 ‫یکم. و کلی هم در مورد بچه‌ها حرف زد. 1063 01:03:56,792 --> 01:03:59,791 ‫- بچه داره؟ ‫- سه تا بچه بزرگ. 1064 01:04:00,792 --> 01:04:02,791 ‫مکالمه عجیبی واسه شروعه. 1065 01:04:02,792 --> 01:04:04,791 ‫نه، به نظر من نیست. 1066 01:04:04,792 --> 01:04:07,791 ‫عجیبه که انقدر زود در مورد ‫این مسائل شخصی حرف بزنی. 1067 01:04:07,792 --> 01:04:09,791 ‫بد نبود. 1068 01:04:09,792 --> 01:04:10,791 ‫فقط حرف زدین؟ 1069 01:04:11,792 --> 01:04:13,791 ‫نه، واسم آشپزی هم کرد. 1070 01:04:13,792 --> 01:04:14,791 ‫خیلی خوشمزه بود. 1071 01:04:14,792 --> 01:04:16,791 ‫دیگه پیش نرفت؟ 1072 01:04:17,792 --> 01:04:20,791 ‫یه اتاق واسم آماده کرد، ‫ولی توی اتاق خودش خوابیدم. 1073 01:04:22,792 --> 01:04:24,791 ‫پس محشر بود؟ 1074 01:04:24,792 --> 01:04:26,791 ‫آره، حرف نداشت. واقعا حرف نداشت. 1075 01:04:27,792 --> 01:04:28,791 ‫بی‌نقص بود. 1076 01:04:28,792 --> 01:04:31,791 ‫یک‌شنبه خیلی زود گذشت، ‫و یهویی... 1077 01:04:32,792 --> 01:04:34,791 ‫سوار قطار شدم و اومدم. 1078 01:04:35,792 --> 01:04:38,791 ‫می‌گی عالی بوده، ولی چهره‌‌ات ‫ ناراحت به نظر می‌رسه. 1079 01:04:40,792 --> 01:04:41,791 ‫ناراحتی که برگشتی خونه؟ 1080 01:04:41,792 --> 01:04:45,791 ‫می‌تونی باز هم ببینیش. ‫باز هم بهانه برات جور می‌کنم. 1081 01:04:45,792 --> 01:04:47,791 ‫موضوع این نیست ربکا. 1082 01:04:48,792 --> 01:04:51,791 ‫یه اتفاقی اتفاد که انتظارش رو نداشتم. 1083 01:04:51,792 --> 01:04:52,791 ‫چی؟ 1084 01:04:53,792 --> 01:04:56,791 ‫توی ایستگاه یادم افتاد که به اریک زنگ نزدم. 1085 01:04:56,792 --> 01:05:00,791 ‫گفته بودیم که به هم زنگ می‌زنیم. 1086 01:05:00,792 --> 01:05:03,791 ‫زنگ زدم و رفت روی پیغام‌گیر. 1087 01:05:03,792 --> 01:05:05,791 ‫جای پیام گذاشتن... 1088 01:05:06,792 --> 01:05:09,791 ‫زنگ زدم به گوشی دوستش. 1089 01:05:09,792 --> 01:05:12,791 ‫و یه خانمی جواب داد. 1090 01:05:12,792 --> 01:05:15,791 ‫گفتم «ببخشید، خیال کردم ‫ شماره برونو رو گرفتم» 1091 01:05:15,792 --> 01:05:17,791 ‫اون هم گفت درست گرفتم. 1092 01:05:18,792 --> 01:05:21,791 ‫ولی داشت شنا می‌کرد. با هم لب ساحل بودن. 1093 01:05:23,792 --> 01:05:24,791 ‫گفتم «ساحل؟» 1094 01:05:24,792 --> 01:05:26,791 ‫گفت که رفتن جزایر قناری. 1095 01:05:27,792 --> 01:05:30,791 ‫مات و مبهوت مونده بودم. 1096 01:05:30,792 --> 01:05:33,791 ‫ازم خواست کارم رو بهش بگم. ‫یه اسمی از خودم درآوردم. 1097 01:05:33,792 --> 01:05:35,791 ‫گفتم «لولا هستم و دوباره تماس می‌گیرم.» 1098 01:05:36,792 --> 01:05:38,791 ‫متوجه نمی‌شم. 1099 01:05:39,792 --> 01:05:42,791 ‫اگه اریک دروغ گفته یعنی ‫ اون هم داره خیانت می‌کنه. 1100 01:05:42,792 --> 01:05:45,791 ‫پس رفته دیدن یه نفر دیگه. 1101 01:05:46,792 --> 01:05:47,791 ‫مطمئن نیستم. 1102 01:05:48,792 --> 01:05:51,791 ‫با کی می‌خواد خیانت کنه؟ 1103 01:05:52,792 --> 01:05:55,791 ‫اریک رو خوب نمی‌شناسم. 1104 01:05:57,792 --> 01:05:59,791 ‫راستش... 1105 01:05:59,792 --> 01:06:02,791 ‫نمی‌دونم چطور چنین چیزی رخ داد. 1106 01:06:03,792 --> 01:06:06,791 ‫باز هم می‌گم، بین زوج‌ها پیش میاد. 1107 01:06:06,792 --> 01:06:08,791 ‫مثلا ببین، خودت هم همین‌ کار رو کردی. 1108 01:06:08,792 --> 01:06:09,791 ‫درسته. 1109 01:06:10,792 --> 01:06:14,791 ‫درست می‌گی. ولی اون باز هم... 1110 01:06:14,792 --> 01:06:16,791 ‫نمی‌دونم. انگار خیلی عاشقم بود. 1111 01:06:19,792 --> 01:06:24,791 ‫شاید خوبه که همزمان واسه ‫هر دوتون این اتفاق رخ بده. 1112 01:06:24,792 --> 01:06:28,791 ‫با هم مساوی شدین. ‫نیاز نیست احساس گناه کنی. 1113 01:06:28,792 --> 01:06:31,791 ‫باید به عنوان خبر خوب ببینیش. 1114 01:06:31,792 --> 01:06:36,791 ‫که با آرامش و صداقت در مورد ‫ رابطه جدیدت پیش بری. 1115 01:06:36,792 --> 01:06:37,791 ‫متوجه هستی؟ 1116 01:06:40,792 --> 01:06:41,791 ‫دوستت سوفی خوب بود؟ 1117 01:06:42,792 --> 01:06:44,791 ‫آره، خیلی خوب بود. 1118 01:06:46,792 --> 01:06:48,791 ‫خوشحال شدم پسرش رو دیدم. 1119 01:06:50,792 --> 01:06:51,791 ‫برونو چی؟ 1120 01:06:53,792 --> 01:06:56,791 ‫برونو هم خب... ‫خوب شد که هم رو دیدیم. 1121 01:06:56,792 --> 01:06:58,791 ‫سلام رسوند. 1122 01:07:00,792 --> 01:07:01,791 ‫بیا. 1123 01:07:02,792 --> 01:07:03,791 ‫نه، ممنون عزیزم. 1124 01:07:04,792 --> 01:07:06,791 ‫به نظر خوشمزه میاد، ولی گرسنه نیستم. 1125 01:07:07,792 --> 01:07:09,791 ‫زیاد خوردی؟ 1126 01:07:09,792 --> 01:07:11,791 ‫آره، خیلی. 1127 01:07:14,792 --> 01:07:16,791 ‫- خوشحالی برگشتی توی تخت خودت می‌خوابی؟ ‫- چه جور هم. 1128 01:07:17,792 --> 01:07:19,791 ‫کل آخرهفته نتونستم بخوابم. 1129 01:07:27,792 --> 01:07:29,791 ‫من هم همین‌طور. 1130 01:07:30,792 --> 01:07:32,791 ‫عادت ندارم جای دیگه بخوابم. 1131 01:07:34,792 --> 01:07:36,791 ‫گمونم الان خوب بخوابم. 1132 01:07:37,792 --> 01:07:38,791 ‫من هم همین‌طور. 1133 01:07:41,792 --> 01:07:43,791 ‫- شب بخیر عزیزم. ‫- شب بخیر خوشگلم. 1134 01:07:47,792 --> 01:07:49,791 ‫عروسی کنین! عروسی کنین! 1135 01:07:51,792 --> 01:07:52,791 ‫خواهش می‌کنم! 1136 01:07:53,792 --> 01:07:54,791 ‫بسه دخترها! 1137 01:07:54,792 --> 01:07:56,791 ‫با لباست خیلی خوشگل می‌شی 1138 01:07:57,792 --> 01:07:59,791 ‫- می‌رقصیم و می‌رقصیم. ‫- تا ساعت چهار صبح. 1139 01:08:00,792 --> 01:08:01,791 ‫لباس‌های خوشگل دارم. 1140 01:08:06,792 --> 01:08:07,791 ‫پیتزا اومد. 1141 01:08:07,792 --> 01:08:09,791 ‫عروسی کنین! عروسی کنین! 1142 01:08:10,792 --> 01:08:13,791 ‫بسه دیگه دخترها. ‫خنده دار نیست. 1143 01:08:13,792 --> 01:08:15,791 ‫تو رو خدا بابایی، عروسی کنین. 1144 01:08:16,792 --> 01:08:18,791 ‫دستتون رو بشورید وگرنه از پیتزا خبری نیست. 1145 01:08:18,792 --> 01:08:21,791 ‫منصفانه نیست. 1146 01:08:22,792 --> 01:08:23,791 ‫قضیه ازدواج چیه؟ 1147 01:08:23,792 --> 01:08:25,791 ‫تصمیم گرفتن خواهر بشن دیگه. 1148 01:08:26,792 --> 01:08:28,791 ‫آهان، که این‌طور. 1149 01:08:29,792 --> 01:08:30,791 ‫نظر تو چیه؟ 1150 01:08:30,792 --> 01:08:31,791 ‫چی؟ 1151 01:08:31,792 --> 01:08:34,791 ‫قاشق و چنگال بیارم یا با دست بخوریم؟ 1152 01:08:34,792 --> 01:08:36,791 ‫دستمال بیارم؟ 1153 01:08:37,792 --> 01:08:38,791 ‫هر طور دوست داری. 1154 01:08:39,792 --> 01:08:40,791 ‫دستمال میارم. 1155 01:09:06,792 --> 01:09:08,791 ‫ببین الان واسم چی فرستاده. 1156 01:09:09,792 --> 01:09:10,791 ‫واقعا روانیته. 1157 01:09:11,792 --> 01:09:12,791 ‫گمونم. 1158 01:09:13,792 --> 01:09:16,791 ‫نمی‌تونم آویزون کنم. ممکنه اریک شک کنه. 1159 01:09:16,792 --> 01:09:18,791 ‫اگه دوست داریش بگیرش. 1160 01:09:18,792 --> 01:09:19,791 ‫- عمرا. ‫- لطفا بگیر. 1161 01:09:20,792 --> 01:09:23,791 ‫این مثل یه نامه عاشقانه‌ست. 1162 01:09:25,792 --> 01:09:27,791 ‫البته دوست دارم یکی توی خونه داشته باشم. 1163 01:09:28,792 --> 01:09:31,791 ‫واسه چی گفتی که اگه اریک بفهمه... 1164 01:09:31,792 --> 01:09:33,791 ‫خیلی ناراحت می‌شه؟ 1165 01:09:33,792 --> 01:09:35,791 ‫خب مشخص می‌شه دیگه، مگه نه؟ 1166 01:09:35,792 --> 01:09:36,791 ‫آره خب... 1167 01:09:37,792 --> 01:09:38,791 ‫شاید درست می‌گی. 1168 01:09:38,792 --> 01:09:41,791 ‫می‌ترسم سریع‌تر بفهمه. 1169 01:09:41,792 --> 01:09:45,791 ‫اگه اریک داره خیانت می‌کنه ‫ شاید فورا ترکم کنه. 1170 01:09:46,792 --> 01:09:48,791 ‫و نمی‌خوای که بکنه؟ 1171 01:09:48,792 --> 01:09:50,791 ‫آخه خیلی یهوییه. 1172 01:09:50,792 --> 01:09:53,791 ‫من به اریک وابسته‌ام. ‫باهاش خوشحالم. 1173 01:09:53,792 --> 01:09:57,791 ‫قضیه استفان پیچیده‌ست. ‫خیلی دور زندگی می‌کنه. 1174 01:09:57,792 --> 01:09:59,791 ‫مطمئن نیستم. 1175 01:09:59,792 --> 01:10:01,791 ‫آخه وقتی بحث عشق باشه ‫ که دیگه فاصله مهم نیست. 1176 01:10:02,792 --> 01:10:03,791 ‫من توی عشق خوب نیستم. 1177 01:10:04,792 --> 01:10:06,791 ‫نمی‌دونم چرا. ولی واسه من جواب نمی‌ده. 1178 01:10:06,792 --> 01:10:09,791 ‫یعنی به محض این‌که عاشق می‌شم. 1179 01:10:09,792 --> 01:10:11,791 ‫بدبخت می‌شم. همین. 1180 01:10:11,792 --> 01:10:15,791 ‫می‌تونم بی‌احتیاطی کنم. ‫می‌ترسم. 1181 01:10:15,792 --> 01:10:20,791 ‫از همه‌چیز می‌ترسم. از غیاب، خداحافظی... 1182 01:10:20,792 --> 01:10:23,791 ‫از این که دوست داشته نشم، ‫تازه باعث حسادتم هم می‌شه. 1183 01:10:23,792 --> 01:10:25,791 ‫اذیتم می‌کنه و بدخلق می‌شم. 1184 01:10:25,792 --> 01:10:28,791 ‫الان حوصله‌اش رو ندارم. 1185 01:10:28,792 --> 01:10:30,791 ‫یکم چای می‌خوای؟ 1186 01:10:47,792 --> 01:10:48,791 ‫سلام! 1187 01:10:49,792 --> 01:10:50,791 ‫چطوری؟ 1188 01:10:50,792 --> 01:10:51,791 ‫سلام! 1189 01:10:54,792 --> 01:10:55,791 ‫نقاشی‌هات کجان؟ 1190 01:10:55,792 --> 01:10:57,791 ‫نقاشی‌ها؟ یه نقاشیه. 1191 01:10:57,792 --> 01:10:59,791 ‫نمایش گروهیه. چهل نفریم. 1192 01:10:59,792 --> 01:11:01,791 ‫واسه همین اجازه دادن یه کار بیارم. 1193 01:11:01,792 --> 01:11:03,791 ‫این یکیه. 1194 01:11:04,792 --> 01:11:06,791 ‫یکم زیادی بالاست، ولی... 1195 01:11:07,792 --> 01:11:08,791 ‫قشنگه. 1196 01:11:09,792 --> 01:11:11,791 ‫- بالا خوب به نظر می‌رسه. ‫- بد نیست. 1197 01:11:12,792 --> 01:11:13,791 ‫سلام! 1198 01:11:13,792 --> 01:11:14,791 ‫سلام. 1199 01:11:18,792 --> 01:11:20,791 ‫عصربخیر. 1200 01:11:20,792 --> 01:11:23,791 ‫ببخشید دیر کردیم. باید می‌رفتم ایستگاه. 1201 01:11:23,792 --> 01:11:25,791 ‫مارتین هستش، دوست قدیمیم ‫که داره میاد اینجا زندگی کنه. 1202 01:11:25,792 --> 01:11:26,791 ‫سلام. 1203 01:11:27,792 --> 01:11:28,791 ‫آبجو می‌خوای؟ من دو تا دارم. 1204 01:11:29,792 --> 01:11:30,791 ‫- حتما. ‫- ممنون. 1205 01:11:36,792 --> 01:11:39,791 ‫چرا این روزها نمی‌بینمت؟ 1206 01:11:40,792 --> 01:11:42,791 ‫درست می‌گی. خیلی سرم شلوغه. 1207 01:11:42,792 --> 01:11:43,791 ‫ببخشید. 1208 01:11:44,792 --> 01:11:46,791 ‫کل هفته بهم زنگ نزدی. 1209 01:11:46,792 --> 01:11:49,791 ‫هفته پیش هم بهت زنگ زدم و سرت شلوغ بود. 1210 01:11:49,792 --> 01:11:50,791 ‫می‌خواستم زنگ بزنم. 1211 01:11:50,792 --> 01:11:53,791 ‫ببخشید. آخه خیلی کار دارم. 1212 01:11:55,792 --> 01:11:56,791 ‫همین؟ 1213 01:11:59,792 --> 01:12:01,791 ‫اعتراف می‌کنم که خیلی راحت نیست... 1214 01:12:03,792 --> 01:12:04,791 ‫سرم شلوغه. 1215 01:12:11,792 --> 01:12:13,791 ‫سرت با خیانت آلیس شلوغه؟ 1216 01:12:13,792 --> 01:12:14,791 ‫آره. 1217 01:12:16,792 --> 01:12:17,791 ‫آره. ببخشید. 1218 01:12:17,792 --> 01:12:19,791 ‫اعصابم رو به هم ریخته. 1219 01:12:19,792 --> 01:12:22,791 ‫از چیزی که فکر می‌کردم تاثیرش شدیدتر بود. 1220 01:12:25,792 --> 01:12:28,791 ‫- تصمیم نگرفتی کجا زندگی کنی؟ ‫- هنوز نه. 1221 01:12:28,792 --> 01:12:30,791 ‫توماس گفت از اورلئانز رفتی. 1222 01:12:30,792 --> 01:12:34,791 ‫دنبال یه تغییر بودم. اما نمی‌دونستم چی. 1223 01:12:34,792 --> 01:12:36,791 ‫گفتم فرصت واسم تصمیم بگیره. 1224 01:12:37,792 --> 01:12:41,791 ‫یه فرصت کاری پیش اومد و توماس اینجا بود. ‫گفتم یه دوستی اینجا دارم. 1225 01:12:42,792 --> 01:12:45,791 ‫توی کدوم محله دنبال خونه‌ای؟ 1226 01:12:45,792 --> 01:12:47,791 ‫هنوز نمی‌دونم. 1227 01:12:47,792 --> 01:12:50,791 ‫اصلا شهر رو نمی‌شناسم. ‫تازه اومدم اینجا. 1228 01:12:50,792 --> 01:12:53,791 ‫اگه کمکی نیاز داشتی بگو. 1229 01:12:54,792 --> 01:12:56,791 ‫ممکنه بگم. 1230 01:12:57,792 --> 01:12:58,791 ‫چون هیچی نمی‌دونم 1231 01:13:12,792 --> 01:13:14,791 ‫تو هم معلمی؟ 1232 01:13:14,792 --> 01:13:16,791 ‫آره، معلم موسقیم. 1233 01:13:17,792 --> 01:13:19,791 ‫ولی صرفا واسه این که خرجم در بیاد. 1234 01:13:19,792 --> 01:13:21,791 ‫دیگه چیکار می‌کنی؟ 1235 01:13:21,792 --> 01:13:23,791 ‫توی کار موسیقیم. 1236 01:13:23,792 --> 01:13:25,791 ‫- چه سازی می‌زنی؟ ‫- هیچی. 1237 01:13:26,792 --> 01:13:28,791 ‫موسیقی می‌نویسم. 1238 01:13:28,792 --> 01:13:30,791 ‫پس سازنده‌ای. 1239 01:13:30,792 --> 01:13:31,791 ‫چه باحال. 1240 01:14:34,792 --> 01:14:35,791 ‫بابت غذا ممنون. 1241 01:14:37,792 --> 01:14:38,791 ‫بابت اومدنت ممنون. 1242 01:14:39,792 --> 01:14:40,791 ‫بابت موسیقی ممنون. 1243 01:14:42,792 --> 01:14:44,791 ‫بابت تعریفاتت ممنون. 1244 01:14:52,792 --> 01:14:53,791 ‫شب بخیر. 1245 01:14:54,792 --> 01:14:55,791 ‫شب بخیر. 1246 01:15:35,792 --> 01:15:37,791 ‫اینجا چیکار می‌کنی؟ 1247 01:15:37,792 --> 01:15:39,791 ‫خوابیدنت رو تماشا می‌کردم. 1248 01:15:41,792 --> 01:15:42,791 ‫خیلی وقته اینجایی؟ 1249 01:15:43,792 --> 01:15:44,791 ‫همین اطراف بودم. 1250 01:15:48,792 --> 01:15:49,791 ‫ویکتور... 1251 01:15:49,792 --> 01:15:51,791 ‫واقعا متاسفم. 1252 01:15:52,792 --> 01:15:54,791 ‫نباید باشی. 1253 01:15:55,792 --> 01:15:58,791 ‫کاش می‌دونستی من چقدر شرمنده‌ام. 1254 01:16:00,792 --> 01:16:03,791 ‫من خیلی اذیتت کردم! 1255 01:16:06,792 --> 01:16:07,791 ‫حقیقت نداره. 1256 01:16:07,792 --> 01:16:09,791 ‫همش تقصیر منه. 1257 01:16:10,792 --> 01:16:12,791 ‫خودم حماقت کردم. 1258 01:16:14,792 --> 01:16:16,791 ‫ولی الان نگران توئم. 1259 01:16:16,792 --> 01:16:18,791 ‫- جدی؟ ‫- آره. 1260 01:16:19,792 --> 01:16:20,791 ‫الان دیگه همه‌چیز رو می‌بینم. 1261 01:16:22,792 --> 01:16:23,791 ‫زندگی من رو تماشا می‌کنی؟ 1262 01:16:23,792 --> 01:16:25,791 ‫آره، و می‌بینم که خیلی نگرانی. 1263 01:16:25,792 --> 01:16:27,791 ‫نگرانی فایده نداره. 1264 01:16:27,792 --> 01:16:31,791 ‫می‌ترسم که تصمیمات اشتباه بگیرم ‫ و باعث اذیت بیشتری بشم. 1265 01:16:31,792 --> 01:16:34,791 ‫هیچ‌کس نمی‌تونه همه تصمیماتش رو درست بگیره. 1266 01:16:34,792 --> 01:16:35,791 ‫هیچ‌کس. 1267 01:16:36,792 --> 01:16:38,791 ‫از من بپرس دیگه. 1268 01:16:44,792 --> 01:16:47,791 ‫گاهی‌اوقات حس می‌کنم داری تماشام می‌کنی. 1269 01:16:51,792 --> 01:16:53,791 ‫درسته. اکثرا تماشات می‌کنم. 1270 01:17:00,792 --> 01:17:04,791 ‫اگه با یه مرد دیگه وارد رابطه ‫ بشم عصبانی می‌شی؟ 1271 01:17:05,792 --> 01:17:06,791 ‫نه. 1272 01:17:06,792 --> 01:17:08,791 ‫اصلا حسادت نمی‌کنم. 1273 01:17:09,792 --> 01:17:11,791 ‫اگه خوشحال باشی من هم خوشحالم. 1274 01:17:12,792 --> 01:17:14,791 ‫حتی با یه مرد دیگه. 1275 01:17:16,792 --> 01:17:18,791 ‫پس دیگه دوستم نداری؟ 1276 01:17:31,792 --> 01:17:34,791 ‫همچنان دوستت دارم. ‫ولی به یه شیوه دیگه. 1277 01:17:37,792 --> 01:17:38,791 ‫این‌طوری قشنگ‌تره... 1278 01:17:38,792 --> 01:17:40,791 ‫عمیق‌تره. 1279 01:17:42,792 --> 01:17:44,791 ‫اتفاقی که با اون تصادف واسم رخ داد... 1280 01:17:44,792 --> 01:17:48,791 ‫مثل یه روانکاوی ناگهانی بود. متوجه هستی؟ 1281 01:17:49,792 --> 01:17:52,791 ‫انگار که ناگهان کامل شدم. 1282 01:17:52,792 --> 01:17:55,791 ‫قبلا مالکانه برخورد می‌کردم. 1283 01:17:55,792 --> 01:17:58,791 ‫تو رو به هر قیمتی که شده ‫واسه خودم می‌خواستم. 1284 01:17:58,792 --> 01:17:59,791 ‫می‌خواستم یا واسه من باشی... 1285 01:17:59,792 --> 01:18:01,791 ‫یا هیچ‌کس. 1286 01:18:02,792 --> 01:18:04,791 ‫دیگه نمی‌تونم داشته باشمت... 1287 01:18:04,792 --> 01:18:06,791 ‫ولی می‌تونم ببینمت. 1288 01:18:07,792 --> 01:18:09,791 ‫اگه فقط می‌دونستی... 1289 01:18:09,792 --> 01:18:12,791 ‫که چقدر همچنان عاشق خیره شدن بهت هستم. 1290 01:18:12,792 --> 01:18:14,791 ‫اگه می‌دونستی... 1291 01:18:15,792 --> 01:18:18,791 ‫چقدر دوست دارم خوشحالیت رو ببینم. 1292 01:18:21,792 --> 01:18:24,791 ‫من هم معمولا بهت فکر می‌کنم ویکتور. 1293 01:18:25,792 --> 01:18:27,791 ‫اون روز داشتم به این فکر می‌کردم که... 1294 01:18:27,792 --> 01:18:30,791 ‫با هم رفته بودیم انگلیس. خنده‌ام گرفته بود! 1295 01:18:31,792 --> 01:18:35,791 ‫دنده‌ام شکسته بود و لهجه‌ انگلیسیت ‫ من رو می‌خندوند. 1296 01:18:37,792 --> 01:18:39,791 ‫خیلی من رو خندوندی... 1297 01:18:39,792 --> 01:18:41,791 ‫و در عین حال درد هم داشت. 1298 01:18:42,792 --> 01:18:43,791 ‫یادته؟ 1299 01:18:45,792 --> 01:18:49,791 ‫چون به هتل گفتم واسم مسیج اومده؟ 1300 01:18:49,792 --> 01:18:53,791 ‫و شماره تلفن ماساژور بهم دادن. 1301 01:18:53,792 --> 01:18:57,791 ‫و می‌گفتن ماساژ؟ ‫و من هم می‌گفتم آره، مسیج. 1302 01:19:01,792 --> 01:19:02,791 ‫بیا نزدیک‌تر. 1303 01:19:44,792 --> 01:19:45,791 ‫به همین زودی می‌ری؟ 1304 01:19:47,792 --> 01:19:50,791 ‫از خودت نگفتی. 1305 01:19:50,792 --> 01:19:52,791 ‫خوبم. 1306 01:19:52,792 --> 01:19:54,791 ‫نگران من نباش. خوبم. 1307 01:19:55,792 --> 01:19:56,791 ‫دلم برات تنگ شده. 1308 01:19:57,792 --> 01:19:59,791 ‫نینا هم دلش برات تنگ شده. 1309 01:20:00,792 --> 01:20:01,791 ‫بهش بگو دوستش دارم. 1310 01:20:02,792 --> 01:20:04,791 ‫و خیلی خیلی دلم براش تنگ شده. 1311 01:20:05,792 --> 01:20:07,791 ‫به اون هم خیلی فکر می‌کنم. 1312 01:20:25,792 --> 01:20:28,791 ‫شانس آوردید، شما اولین کسی ‫ هستید که ازش بازدید می‌کنه. 1313 01:20:28,792 --> 01:20:30,791 ‫یه نگاهی بندازید. 1314 01:20:30,792 --> 01:20:33,791 ‫من برم کلیدها رو برگردونم دفتر. 1315 01:20:33,792 --> 01:20:37,791 ‫اگه اشکالی نداشته باشه، ‫زود برمی‌گردم، خب؟ 1316 01:20:37,792 --> 01:20:42,791 ‫در هر صورت یه نگاهی بندازید. ‫واسه زوجی مثل شما خوبه. 1317 01:20:42,792 --> 01:20:44,791 ‫اجاره‌اش خوبه. 1318 01:20:46,792 --> 01:20:48,791 ‫بسیارخب، می‌بینمتون. 1319 01:21:18,792 --> 01:21:20,791 ‫خوشت اومد؟ 1320 01:21:20,792 --> 01:21:21,791 ‫آره. 1321 01:21:25,792 --> 01:21:27,791 ‫به نظرت بگیرمش؟ 1322 01:22:19,792 --> 01:22:21,791 ‫ازت خوشم میاد. 1323 01:22:23,792 --> 01:22:26,791 ‫به نظرت احمقانه‌ست که چنین حرفی بزنم؟ 1324 01:22:31,792 --> 01:22:35,791 ‫کاش می‌دونستی وقتی پیشت ‫ دراز می‌کشم چقدر خوشحالم. 1325 01:22:37,792 --> 01:22:38,791 ‫خب. 1326 01:22:39,792 --> 01:22:41,791 ‫من خوش‌شانسم. 1327 01:22:42,792 --> 01:22:43,791 ‫نه. 1328 01:22:43,792 --> 01:22:45,791 ‫منم که خوش‌شانسم. 1329 01:22:46,792 --> 01:22:47,791 ‫اگه می‌دونستی. 1330 01:22:56,792 --> 01:22:58,791 ‫زنگ نزدم، ولی یهویی تصمیم گرفتم. 1331 01:22:58,792 --> 01:23:00,791 ‫می‌ترسیدم نظرم عوض بشه. 1332 01:23:01,792 --> 01:23:02,791 ‫- خوبی؟ ‫- آره. 1333 01:23:03,792 --> 01:23:04,791 ‫دیگه نمی‌تونم با این‌ها زندگی کنم. 1334 01:23:05,792 --> 01:23:08,791 ‫انگار خود استفان پیشمونه. ‫باید از شرشون خلاص بشم. 1335 01:23:08,792 --> 01:23:11,791 ‫ارزششون خیلی زیاده! ‫می‌شه باهاشون خونه خرید. 1336 01:23:11,792 --> 01:23:13,791 ‫آره، ولی نمی‌تونم نگهشون دارم. 1337 01:23:13,792 --> 01:23:15,791 ‫و نمی‌تونم بفروشمشون. ‫هدیه‌ان دیگه. 1338 01:23:17,792 --> 01:23:20,791 ‫استفان می‌خواد دوباره من رو ببینه. 1339 01:23:20,792 --> 01:23:22,791 ‫دائما پیام می‌ده و زنگ می‌زنه. 1340 01:23:22,792 --> 01:23:24,791 ‫اولش قبول کردم، ولی الان... 1341 01:23:25,792 --> 01:23:26,791 ‫دوست ندارم که برم. 1342 01:23:27,792 --> 01:23:30,791 ‫نمی‌خوام خیانتم رو ادامه بدم. 1343 01:23:30,792 --> 01:23:31,791 ‫واقعا؟ 1344 01:23:32,792 --> 01:23:35,791 ‫اصلا پشیمون نیستم. حق با تو بود. 1345 01:23:35,792 --> 01:23:36,791 ‫و باید اعتراف کنم... 1346 01:23:37,792 --> 01:23:39,791 ‫که واقعا باهاش بهم خوش می‌گذره. 1347 01:23:39,792 --> 01:23:41,791 ‫و ممکن بود که عاشقش بشم... 1348 01:23:41,792 --> 01:23:44,791 ‫حتی داشتم عاشقش می‌شدم. 1349 01:23:44,792 --> 01:23:47,791 ‫ولی جالبی ماجرا اینه که... 1350 01:23:48,792 --> 01:23:50,791 ‫در حقیقت عاشق اریک شدم. 1351 01:23:52,792 --> 01:23:56,791 ‫آخه می‌دونی، من اریک رو می‌پسندیدم، ‫ولی عاشقش نبودم. 1352 01:23:56,792 --> 01:23:57,791 ‫این قضیه واسم لازم بود... 1353 01:23:57,792 --> 01:24:00,791 ‫که متوجه بشم که چقدر بهش وابسته‌ام. 1354 01:24:02,792 --> 01:24:05,791 ‫شاید فکر کنی روانی شدم. ‫خیال می‌کردم دوستش ندارم. 1355 01:24:07,792 --> 01:24:09,791 ‫ولی حالا که عاشقشم... 1356 01:24:10,792 --> 01:24:12,791 ‫با ترس زندگی می‌کنم. 1357 01:24:14,792 --> 01:24:15,791 ‫با ترس؟ 1358 01:24:16,792 --> 01:24:18,791 ‫از ترس این‌که می‌خواد ترکم کنه، ‫ولی جرئتش رو نداره. 1359 01:24:19,792 --> 01:24:22,791 ‫که تظاهر می‌کنه که عاشقمه. ‫مثل من که سال‌ها تظاهر می‌کردم. 1360 01:24:22,792 --> 01:24:24,791 ‫تازه... 1361 01:24:24,792 --> 01:24:27,791 ‫نمی‌دونم در مورد خیانتش چه واکنشی نشون بدم. 1362 01:24:27,792 --> 01:24:31,791 ‫اذیتم می‌کنه. نمی‌دونم چیکار کنم. 1363 01:24:33,792 --> 01:24:37,791 ‫فکر نمی‌کنم در حال خیانت باشه. 1364 01:24:38,792 --> 01:24:40,791 ‫- واقعا؟ ‫- نه. 1365 01:24:40,792 --> 01:24:42,791 ‫از کجا می‌دونی؟ 1366 01:24:43,792 --> 01:24:46,791 ‫راستش اون روز حرف زدیم. 1367 01:24:46,792 --> 01:24:47,791 ‫در مورد تو حرف زدیم. 1368 01:24:48,792 --> 01:24:50,791 ‫گفت خیلی خوش‌شانسه که تو رو داره. 1369 01:24:50,792 --> 01:24:53,791 ‫بچه‌ها داشتن همون نزدیکی بازی می‌کردن. 1370 01:24:53,792 --> 01:24:57,791 ‫و گفت که ‫«شاید آلیس هم راضی بشه که بچه‌دار بشیم.» 1371 01:24:58,792 --> 01:25:00,791 ‫همین رو گفت؟ 1372 01:25:01,792 --> 01:25:03,791 ‫خیلی تحت‌تاثیر قرار گرفته بود. 1373 01:25:03,792 --> 01:25:05,791 ‫خیلی صادقانه گفت، خیلی... 1374 01:25:05,792 --> 01:25:08,791 ‫ولی نگو من گفتم. ‫به من اعتماد کرده بود. 1375 01:25:08,792 --> 01:25:10,791 ‫آره، حتما. 1376 01:25:10,792 --> 01:25:11,791 ‫باور کن. 1377 01:25:11,792 --> 01:25:13,791 ‫واقعا خیلی عاشقته. 1378 01:25:14,792 --> 01:25:18,791 ‫یعنی آلیس، خیلی عاشقه. 1379 01:25:23,792 --> 01:25:24,791 ‫ممنونم. 1380 01:25:25,792 --> 01:25:27,791 ‫دوستت دارم. ‫واقعا لازم بود چنین چیزی رو بشنوم. 1381 01:25:28,792 --> 01:25:30,791 ‫به من مربوط نیست. من هم دوستت دارم. 1382 01:25:33,792 --> 01:25:36,791 ‫شرمنده. من فقط در مورد خودم حرف می‌زنم. 1383 01:25:36,792 --> 01:25:38,791 ‫داستان معشوقه تو چطور پیش می‌ره؟ 1384 01:25:39,792 --> 01:25:41,791 ‫تموم شد. 1385 01:25:42,792 --> 01:25:43,791 ‫چیزی نمونده. 1386 01:25:44,792 --> 01:25:46,791 ‫دیگه هم رو نمی‌بینیم. 1387 01:25:47,792 --> 01:25:48,791 ‫اصلا! 1388 01:25:49,792 --> 01:25:51,791 ‫واقعا؟ چرا؟ 1389 01:25:54,792 --> 01:25:56,791 ‫- راستش... ‫- بخاطر زنش؟ 1390 01:25:56,792 --> 01:25:57,791 ‫نه فقط... 1391 01:25:57,792 --> 01:25:59,791 ‫بخاطر خودش. 1392 01:25:59,792 --> 01:26:01,791 ‫سردرگم بود. 1393 01:26:01,792 --> 01:26:03,791 ‫واقعا... 1394 01:26:05,792 --> 01:26:06,791 ‫زندگی همینه دیگه. 1395 01:26:06,792 --> 01:26:07,791 ‫مهم نیست. 1396 01:26:08,792 --> 01:26:10,791 ‫نباید قاطی چنین چیزی می‌شدیم. 1397 01:26:24,792 --> 01:26:25,791 ‫خب، چطور بود؟ 1398 01:26:25,792 --> 01:26:28,791 ‫نمایشگاه کتاب؟ ‫حس می‌کردم جام اونجا نیست. 1399 01:26:29,792 --> 01:26:33,791 ‫حس می‌کردم یه مورچه پیش بقیه مورچه‌هام. ‫پر نویسنده بود. 1400 01:26:33,792 --> 01:26:35,791 ‫تو چی؟ آپارتمانی دیدی؟ 1401 01:26:35,792 --> 01:26:37,791 ‫یکی هم پیدا کردم. 1402 01:26:37,792 --> 01:26:40,791 ‫- واقعا؟ چه خوب. ‫- البته به لطف جوآن. 1403 01:26:40,792 --> 01:26:42,791 ‫- کمکت کرد؟ ‫- بیشتر از کمک. 1404 01:26:42,792 --> 01:26:44,791 ‫عالیه، نه؟ 1405 01:26:44,792 --> 01:26:45,791 ‫واقعا حرف نداره. 1406 01:26:46,792 --> 01:26:47,791 ‫با هم صمیمی‌این؟ 1407 01:26:48,792 --> 01:26:49,791 ‫خیلی خوب با هم کنار میاییم. 1408 01:26:50,792 --> 01:26:53,791 ‫واقعا. دخترهامون هم دوستن. 1409 01:26:56,792 --> 01:26:59,791 ‫- جدی؟ ‫- آره، دوستش دارم. آره. 1410 01:27:00,792 --> 01:27:02,791 ‫حس می‌کنم عاشقشم. 1411 01:27:02,792 --> 01:27:05,791 ‫می‌دونی که نزدیک بود با هم باشیم دیگه؟ 1412 01:27:07,792 --> 01:27:09,791 ‫نه. 1413 01:27:09,792 --> 01:27:11,791 ‫حتی هم رو بوسیدیم ولی... 1414 01:27:12,792 --> 01:27:14,791 ‫شریک قبلیش متاسفانه فوت کرده بود. 1415 01:27:14,792 --> 01:27:17,791 ‫آمادگیش رو نداشت که با کسی باشه. 1416 01:27:18,792 --> 01:27:20,791 ‫دلیلش رو نمی‌دونم. 1417 01:27:20,792 --> 01:27:23,791 ‫ولی به نظرم یه روزی راضی می‌شه. 1418 01:27:23,792 --> 01:27:25,791 ‫یعنی امیدوارم. من صبورم. 1419 01:27:25,792 --> 01:27:27,791 ‫ممکنه خواسته عجیبی باشه، ولی... 1420 01:27:28,792 --> 01:27:30,791 ‫می‌خوای تمومش کنیم؟ 1421 01:27:33,792 --> 01:27:35,791 ‫با کسی آشنا شدی؟ 1422 01:27:36,792 --> 01:27:38,791 ‫جدیده... 1423 01:27:38,792 --> 01:27:41,791 ‫ولی چون چیز خوبیه... 1424 01:27:41,792 --> 01:27:43,791 ‫گفتم اوضاع بینمون رو روشن کنم. 1425 01:27:43,792 --> 01:27:44,791 ‫ناراحت نیستی؟ 1426 01:27:44,792 --> 01:27:46,791 ‫نه. یکم شوکه شدم، ولی درک می‌کنم. 1427 01:27:47,792 --> 01:27:49,791 ‫اخیرا خیلی در دسترس نبودم. 1428 01:27:50,792 --> 01:27:51,791 ‫تو ناراحت نشدی؟ 1429 01:27:52,792 --> 01:27:54,791 ‫یکم شوکه شدم ولی... 1430 01:27:54,792 --> 01:27:57,791 ‫یعنی قطعا روم تاثیر داره. 1431 01:27:57,792 --> 01:28:00,791 ‫خب پس از الان بابتش عذرخواهی می‌کنم. 1432 01:28:02,792 --> 01:28:05,791 ‫می‌دونستم این‌طوری می‌شه. ‫خودم رو آماده کرده بودم. 1433 01:28:07,792 --> 01:28:10,791 ‫این‌طوری حس بهتری دارم. 1434 01:28:11,792 --> 01:28:12,791 ‫من باید برم. 1435 01:28:18,792 --> 01:28:20,791 ‫می‌خواستم یه چیزی در مورد آلیس بهت بگم. 1436 01:28:21,792 --> 01:28:23,791 ‫امروز بعدازظهر دیدمش. 1437 01:28:25,792 --> 01:28:26,791 ‫خب؟ 1438 01:28:26,792 --> 01:28:29,791 ‫شنبه قراره بره پیش معشوقه‌اش. 1439 01:28:30,792 --> 01:28:31,791 ‫جدا؟ 1440 01:28:32,792 --> 01:28:34,791 ‫ولی دوست نداره بره. 1441 01:28:35,792 --> 01:28:38,791 ‫- دوست نداره که چی؟ ‫- که ببینتش. 1442 01:28:39,792 --> 01:28:43,791 ‫- مطمئنی؟ ‫- می‌خواد بهش بگه که بینشون تمومه. 1443 01:28:44,792 --> 01:28:45,791 ‫جدی؟ مطمئنی؟ 1444 01:28:46,792 --> 01:28:48,791 ‫آره. مطمئنم. 1445 01:28:48,792 --> 01:28:51,791 ‫خب دیگه. من واقعا دیرم شده. 1446 01:28:57,792 --> 01:28:58,791 ‫صبر کن! 1447 01:29:04,792 --> 01:29:07,791 ‫می‌دونی، راستش واقعا روم تاثیر داره. 1448 01:29:09,792 --> 01:29:13,791 ‫واقعا واقعا متاسفم. 1449 01:29:14,792 --> 01:29:15,791 ‫متاسفم. 1450 01:29:32,792 --> 01:29:33,791 ‫شب بخیر عشقم. 1451 01:29:34,792 --> 01:29:35,791 ‫شب بخیر فرشته‌ی من. 1452 01:29:40,792 --> 01:29:41,791 ‫شب بخیر عزیز دلم. 1453 01:29:42,792 --> 01:29:44,791 ‫شب بخیر عزیزم. 1454 01:30:10,792 --> 01:30:12,791 ‫نگهشون نداشت؟ 1455 01:30:15,792 --> 01:30:16,791 ‫متاسفم. 1456 01:30:19,792 --> 01:30:20,791 ‫انتظار چنین چیزی نداشتم... 1457 01:30:21,792 --> 01:30:24,791 ‫یعنی حتی اگه حس می‌کردم ‫اخیرا کمتر توجه می‌کنه... 1458 01:30:25,792 --> 01:30:30,791 ‫ولی وقتی یه چیزی رو حس کنی، ‫ناخودآگاه امیدوار می‌شی، طبیعیه. 1459 01:30:30,792 --> 01:30:33,791 ‫حتی اگه امیدی هم نباشه ‫ گاهی‌اوقات یه امیدی پیدا می‌کنی. 1460 01:30:33,792 --> 01:30:35,791 ‫این‌طور که... مشخص نیست دیگه. 1461 01:30:36,792 --> 01:30:37,791 ‫ولی در این مورد... 1462 01:30:38,792 --> 01:30:39,791 ‫برنامه‌ای نداشتم. 1463 01:30:39,792 --> 01:30:42,791 ‫صرفا خوشحال بودم که دوباره می‌بینمش. 1464 01:30:45,792 --> 01:30:46,791 ‫خیلی خوب با هم کنار می‌اومدیم. 1465 01:30:51,792 --> 01:30:52,791 ‫لطف کردی اومدی. 1466 01:30:53,792 --> 01:30:54,791 ‫ممنون از تو. 1467 01:30:55,792 --> 01:30:59,791 ‫نه که ناامیدش کرده باشی، ‫اتفاقا برعکس. 1468 01:30:59,792 --> 01:31:00,791 ‫ولی... 1469 01:31:01,792 --> 01:31:04,791 ‫آلیس خواست عکس‌ها رو بیارم ‫ و به جاش حرف بزنم. 1470 01:31:04,792 --> 01:31:05,791 ‫ولی... 1471 01:31:05,792 --> 01:31:09,791 ‫کل مسیر به این فکر کردم که چی بگم... 1472 01:31:09,792 --> 01:31:11,791 ‫که کمی دلداریت بدم. 1473 01:31:12,792 --> 01:31:13,791 ‫نمی‌دونم. 1474 01:31:14,792 --> 01:31:15,791 ‫متاسفم. 1475 01:31:15,792 --> 01:31:17,791 ‫نباش. 1476 01:31:18,792 --> 01:31:22,791 ‫مسیر طولانی‌ای اومدی. من میزبان خوبی نیستم. ‫نوشیدنی میل داری؟ 1477 01:31:23,792 --> 01:31:24,791 ‫حتما. 1478 01:31:24,792 --> 01:31:26,791 ‫پس من هم یکی می‌خورم. 1479 01:31:27,792 --> 01:31:30,791 ‫چطوری با هم آشنا شدین؟ 1480 01:31:31,792 --> 01:31:32,791 ‫داستانش طولانیه. 1481 01:31:32,792 --> 01:31:35,791 ‫برام تعریف کن. بدم نمیاد بشنومش. 1482 01:31:45,792 --> 01:31:49,791 ‫بعد گرفتن مدرک هنرم وارد تاریخ هنر شدم. ‫همچنین عاشق نقاشی کردن بودم. 1483 01:31:49,792 --> 01:31:54,791 ‫دوست داشتم که برم مدرسه هنر، ‫ولی اعتماد به نفسش رو نداشتم. 1484 01:31:54,792 --> 01:31:56,791 ‫الان چی؟ الان چیکار می‌کنی؟ 1485 01:31:56,792 --> 01:31:57,791 ‫خیلی کارها! 1486 01:31:58,792 --> 01:31:59,791 ‫مثلا همچنان نقاشی می‌کشم. 1487 01:32:00,792 --> 01:32:02,791 ‫و هنر تدریس می‌کنم. نقاشی. 1488 01:32:03,792 --> 01:32:05,791 ‫در موردت با شاگردهام حرف زدم. 1489 01:32:05,792 --> 01:32:09,791 ‫البته وقتی که شاگرد دارم. ‫چون الان مشغول تدریس نیستم. 1490 01:32:09,792 --> 01:32:12,791 ‫در هر صورت افتخار بزرگیه که اینجا باشم. 1491 01:32:13,792 --> 01:32:15,791 ‫واقعا آثارتون رو دوست دارم. 1492 01:32:15,792 --> 01:32:16,791 ‫لطف داری. 1493 01:32:17,792 --> 01:32:18,791 ‫این یکی موردعلاقمه. 1494 01:32:19,792 --> 01:32:20,791 ‫و اون یکی. 1495 01:32:20,792 --> 01:32:22,791 ‫آخه همشون رو دوست دارم. 1496 01:32:22,792 --> 01:32:24,791 ‫خیلی خوش شانسم که اینجام. 1497 01:32:24,792 --> 01:32:26,791 ‫این یکی هم خیلی خوشگله. 1498 01:32:27,792 --> 01:32:31,791 ‫راستش یکم بهم برخورد که ‫ آلیس هدایام رو پس فرستاد. 1499 01:32:31,792 --> 01:32:34,791 ‫درک می‌کنم‌. ‫خیلی دوستشون داشت. 1500 01:32:34,792 --> 01:32:35,791 ‫مطمئن نیستم. 1501 01:32:35,792 --> 01:32:39,791 ‫حس می‌کردم که به نقاشی علاقه‌ای نداره. 1502 01:32:40,792 --> 01:32:44,791 ‫ببخشید، شما نباید به قطار برگشت برسید؟ 1503 01:32:45,792 --> 01:32:46,791 ‫چرا، ولی راستش. 1504 01:32:46,792 --> 01:32:50,791 ‫بلیت برگشت نگرفتم. ‫نمی‌دونستم کی برمی‌گردم. 1505 01:32:50,792 --> 01:32:52,791 ‫- ولی می‌رم. ‫- صبر کن. 1506 01:32:52,792 --> 01:32:54,791 ‫خانواده منتظرتن؟ 1507 01:32:54,792 --> 01:32:55,791 ‫نه. 1508 01:33:27,792 --> 01:33:29,791 ‫اتاق خوبه؟ 1509 01:33:29,792 --> 01:33:31,791 ‫یه سرویس کوچیک. 1510 01:33:33,792 --> 01:33:34,791 ‫چند تا حوله. 1511 01:33:55,792 --> 01:33:56,791 ‫ممنون. 1512 01:33:58,792 --> 01:33:59,791 ‫شب بخیر ربکا. 1513 01:33:59,792 --> 01:34:00,791 ‫شب بخیر. 1514 01:34:02,792 --> 01:34:03,791 ‫یادم رفت. 1515 01:34:04,792 --> 01:34:05,791 ‫چی؟ 1516 01:34:05,792 --> 01:34:07,791 ‫ممنون که اومدی. 1517 01:34:09,792 --> 01:34:11,791 ‫فردا می‌بینمت. 1518 01:34:12,792 --> 01:34:13,791 ‫باشه. 1519 01:34:28,792 --> 01:34:29,791 ‫صبح بخیر. 1520 01:34:29,792 --> 01:34:31,791 ‫صبح بخیر ربکا، خوب خوابیدی؟ 1521 01:34:31,792 --> 01:34:32,791 ‫خیلی خوب. 1522 01:34:32,792 --> 01:34:34,791 ‫- قهوه؟ ‫- آره لطفا. 1523 01:34:34,792 --> 01:34:36,791 ‫- شب خوبی داشتیم! ‫- قطعا. 1524 01:34:37,792 --> 01:34:38,791 ‫جرئت نداشتم بیدارت کنم. 1525 01:34:38,792 --> 01:34:43,791 ‫باید واسه ناهار برم پیش ‫یه دوستم که اومده یه سری بزنه. 1526 01:34:43,792 --> 01:34:46,791 ‫یکم مسیرش طولانیه. ‫اشکالی نداره که برسونمت ایستگاه؟ 1527 01:34:48,792 --> 01:34:49,791 ‫نه. 1528 01:34:49,792 --> 01:34:52,791 ‫یه نقاشی ناقابل واسه تو. ‫در مورد آثارم کلی چیز خوب گفتی. 1529 01:34:52,792 --> 01:34:54,791 ‫یه سوغاتی از شبی که داشتیم. 1530 01:34:54,792 --> 01:34:57,791 ‫و می‌شه این نامه رو بدی به آلیس؟ 1531 01:34:57,792 --> 01:34:59,633 ‫می‌رم سوییچ ماشین رو بیارم. 1532 01:34:59,714 --> 01:35:02,417 ‫باشه. 1533 01:35:43,792 --> 01:35:46,791 ‫پیتزا، پیتزا، پیتزا! 1534 01:35:48,792 --> 01:35:50,791 ‫بریم پیتزا بخوریم؟ 1535 01:35:50,792 --> 01:35:52,791 ‫نه، دیر شده. 1536 01:35:53,792 --> 01:35:55,791 ‫فردا مدرسه دارین. 1537 01:35:55,792 --> 01:35:57,791 ‫نه دیگه! 1538 01:35:57,792 --> 01:36:00,791 ‫یه وقت دیگه بچه‌ها. ‫جوآن راست می‌گه، فردا مدرسه دارین. 1539 01:36:11,792 --> 01:36:14,791 ‫ببخشید، نینا کتش رو اینجا جا گذاشت؟ 1540 01:36:15,792 --> 01:36:17,791 ‫آره، اینجاست. 1541 01:36:18,792 --> 01:36:19,791 ‫- بیا. ‫- مرسی. 1542 01:36:20,792 --> 01:36:21,791 ‫یه نوشیدنی می‌خوای؟ 1543 01:36:21,792 --> 01:36:24,791 ‫نه ببخشید، کلی کار دارم. 1544 01:36:26,792 --> 01:36:28,791 ‫- همه چیز مرتبه؟ ‫- آره، حتما. 1545 01:36:29,792 --> 01:36:32,791 ‫اخیرا رفتارت عجیب شده. ‫انگار ذهنت مشغوله. 1546 01:36:32,792 --> 01:36:34,791 ‫جدا؟ 1547 01:36:34,792 --> 01:36:35,791 ‫آره. 1548 01:36:38,792 --> 01:36:39,791 ‫بخاطر اینه که... 1549 01:36:41,792 --> 01:36:43,791 ‫این که... 1550 01:36:44,792 --> 01:36:46,791 ‫یه اتفاقی رخ داد... 1551 01:36:47,792 --> 01:36:50,791 ‫که واقعا انتظارش رو نداشتم. 1552 01:36:51,792 --> 01:36:55,791 ‫انقدر سریع رخ داد که جرئت نکردم ‫ در موردش با تو حرف بزنم. 1553 01:36:55,792 --> 01:36:57,791 ‫خیلی غافلگیر شده بودم. 1554 01:36:59,792 --> 01:37:00,791 ‫چی شد؟ 1555 01:37:03,792 --> 01:37:05,791 ‫از واکنشت می‌ترسم. 1556 01:37:05,792 --> 01:37:07,791 ‫می‌ترسی؟ دلیلی نداره که بترسی. 1557 01:37:07,792 --> 01:37:09,791 ‫متوجه نمی‌شم. 1558 01:37:18,792 --> 01:37:21,791 ‫گفتی که می‌تونی بدون قضاوت کردن... 1559 01:37:21,792 --> 01:37:24,791 ‫درکم کنی. 1560 01:37:24,792 --> 01:37:26,791 ‫حتما. 1561 01:37:29,792 --> 01:37:30,791 ‫خب... 1562 01:37:31,792 --> 01:37:33,791 ‫یعنی... 1563 01:37:33,792 --> 01:37:35,791 ‫اتفاقی که رخ داد اینه. 1564 01:37:39,792 --> 01:37:40,791 ‫و حالا نقش بازی می‌کنه که مُرده. 1565 01:37:41,792 --> 01:37:43,791 ‫کلی پیام گذاشتم. 1566 01:37:44,792 --> 01:37:47,791 ‫متوجه نمی‌شم. زنگ می‌زنم ولی جواب نمی‌ده. 1567 01:37:50,792 --> 01:37:52,791 ‫چی باید بگم؟ 1568 01:37:53,792 --> 01:37:55,791 ‫چیکار بکنم؟ 1569 01:37:58,792 --> 01:37:59,791 ‫نمی‌دونم. 1570 01:37:59,792 --> 01:38:02,791 ‫به عنوان دوستم باهات حرف می‌زنم. 1571 01:38:02,792 --> 01:38:04,791 ‫مارتین حرفی نزد؟ 1572 01:38:04,792 --> 01:38:06,791 ‫نه. 1573 01:38:09,792 --> 01:38:11,791 ‫هیچی نگفت؟ 1574 01:38:11,792 --> 01:38:14,791 ‫واسه چی به من می‌گی؟ ‫می‌تونستی مخفیش کنی. 1575 01:38:15,792 --> 01:38:18,791 ‫متوجه هستی چه تاثیری روی من داره؟ 1576 01:38:18,792 --> 01:38:19,791 ‫نه، نیستی. 1577 01:38:21,792 --> 01:38:22,791 ‫ببخشید. 1578 01:38:22,792 --> 01:38:27,791 ‫می‌گی نمی‌خوای کسی رو ناراحت کنی، ‫ولی فقط به فکر خودتی. 1579 01:38:39,792 --> 01:38:41,791 ‫توماس توی راهه؟ 1580 01:38:41,792 --> 01:38:42,791 ‫نمی‌دونم. 1581 01:38:42,792 --> 01:38:44,791 ‫همچنان همسایه‌اید؟ 1582 01:38:44,792 --> 01:38:45,791 ‫آره. 1583 01:38:45,792 --> 01:38:48,791 ‫امروز با هم اومدید؟ 1584 01:38:48,792 --> 01:38:49,791 ‫امروز صبح نه. 1585 01:38:49,792 --> 01:38:52,791 ‫تماس نگرفت و تلفن رو هم جواب نمی‌ده. 1586 01:38:52,792 --> 01:38:54,791 ‫می‌فرستمشون سالن مطالعه. 1587 01:38:54,792 --> 01:38:57,791 ‫آقای دوال نیومدن. برید اتاق 204. 1588 01:39:09,792 --> 01:39:10,791 ‫چه خبر شده؟ 1589 01:39:13,792 --> 01:39:14,791 ‫خوبی جوآن؟ 1590 01:39:18,792 --> 01:39:20,791 ‫خوبی؟ 1591 01:39:41,792 --> 01:39:42,791 ‫ببخشید. 1592 01:39:42,792 --> 01:39:45,791 ‫واقعا شرمنده. من اصلا نخوابیدم. 1593 01:39:45,792 --> 01:39:48,791 ‫تا صبح خوابم نبرد. 1594 01:39:48,792 --> 01:39:51,791 ‫و شارژ گوشیم هم تموم شد. ‫ببخشید. 1595 01:39:52,792 --> 01:39:55,791 ‫دیشب خیلی احمقانه و خودخواهانه برخورد کردم. 1596 01:39:55,792 --> 01:39:57,791 ‫از حرف‌هایی که زدم منظوری نداشتم. 1597 01:39:58,792 --> 01:40:01,791 ‫ناراحت شده بودم. خودخواهانه برخورد کردم. ‫من رو ببخش. 1598 01:40:01,792 --> 01:40:04,791 ‫- ببخشید. ‫- به قولی که دادم عمل نکردم. 1599 01:40:04,792 --> 01:40:06,791 ‫هیچ قولی ندادی. 1600 01:40:06,792 --> 01:40:07,791 ‫چرا، دادم. 1601 01:40:08,792 --> 01:40:12,791 ‫قول دادم که ازت متنفر نشم، ‫به آرامی هضم کنم و درک کنم. 1602 01:40:12,792 --> 01:40:13,791 ‫نتونستم. 1603 01:40:14,792 --> 01:40:18,791 ‫نمی‌خواستم باهات وارد رابطه بشم ‫که بهت آسیب نزنم. 1604 01:40:18,792 --> 01:40:19,791 ‫ولی... 1605 01:40:20,792 --> 01:40:21,791 ‫شکست خوردم. 1606 01:40:25,792 --> 01:40:28,791 ‫شاید مارتین نمی‌خواد ببینت... 1607 01:40:29,792 --> 01:40:31,791 ‫چون من بهش گفتم که عاشقتم. 1608 01:40:35,792 --> 01:40:36,791 ‫چنین حرفی بهش زدی؟ 1609 01:40:37,792 --> 01:40:38,791 ‫آره. 1610 01:40:43,792 --> 01:40:45,791 ‫می‌خوای بهش زنگ بزنم؟ 1611 01:40:46,792 --> 01:40:47,791 ‫نه. 1612 01:40:51,792 --> 01:40:52,791 ‫ببخشید. 1613 01:41:23,792 --> 01:41:28,791 ‫شما با مارتین تماس گرفتید. ‫لطفا پیغام بگذارید. 1614 01:41:32,792 --> 01:41:33,791 ‫منم. 1615 01:41:34,792 --> 01:41:36,791 ‫خواستم بهت بگم... 1616 01:41:37,792 --> 01:41:39,791 ‫که الان می‌دونم چرا جواب نمی‌دی. 1617 01:41:40,792 --> 01:41:42,791 ‫با توماس حرف زدم... 1618 01:41:43,792 --> 01:41:45,791 ‫و بهم چیزی رو گفت که... 1619 01:41:45,792 --> 01:41:47,791 ‫به تو گفته بود. 1620 01:41:48,792 --> 01:41:50,791 ‫اگه دلیلت اونه جای نگرانی نیست. 1621 01:41:50,792 --> 01:41:53,791 ‫توماس از ما خبر داره... 1622 01:41:54,792 --> 01:41:55,791 ‫و درک می‌کنه. 1623 01:41:55,792 --> 01:41:57,791 ‫همین. 1624 01:41:58,792 --> 01:42:00,791 ‫حیف می‌شه که... 1625 01:42:00,792 --> 01:42:02,791 ‫بخاطر این دیگه هم رو نبینیم. 1626 01:42:02,792 --> 01:42:05,791 ‫مخصوصا حالا که دیگه مشکلی نیست. 1627 01:42:07,792 --> 01:42:09,791 ‫امیدوارم حالت خوب باشه. 1628 01:42:36,034 --> 01:42:39,334 ‫در سال 1818 به دنیا اومد و در سال 1848 مرد. 1629 01:42:39,667 --> 01:42:42,687 ‫تمام زندگیش رو در ‫یورک‌شایر سپری کرده بود. 1630 01:42:42,711 --> 01:42:43,709 ‫یورک‎شر. 1631 01:42:43,864 --> 01:42:44,834 ‫یورک‌شر. 1632 01:42:45,292 --> 01:42:49,709 ‫یک رمان‌نویس انگلیسی ‫و همچنین نمایش‌نامه‌نویس رمانتیک بود. 1633 01:42:50,001 --> 01:42:55,459 ‫از آن‌جایی که آثار زنان منتشر نمی‌شد ‫ وی با نام «الیس بل» فعالیت می‌کرد. 1634 01:42:55,626 --> 01:42:59,501 ‫و اسم واقعیش تا سال 1850 منتشر نشده بود. 1635 01:43:00,126 --> 01:43:03,251 ‫وی فرزند یکی مانده به آخر از 6 فرزند بود. 1636 01:43:03,501 --> 01:43:06,626 ‫خواهرانش آن و شارلوت نیز نویسنده بودند. 1637 01:43:07,042 --> 01:43:10,218 ‫وی از سن پایینی با مرگ ‫دست و پنجه نرم می‌کرد زیرا... 1638 01:43:10,242 --> 01:43:13,417 ‫که مادرش و خواهرانش ‫ماریا و الیزابت مُرده بودند. 1639 01:43:14,084 --> 01:43:16,903 ‫وی خواندن و نوشتن ‫رو توسط عمه‌ها و پدرش... 1640 01:43:16,927 --> 01:43:21,084 ‫ببخشید. می‌شه تلفنم رو ‫جواب بدم؟ زود تموم می‌شه. 1641 01:43:21,792 --> 01:43:24,791 ‫سلام. پیامت رو دریافت کردم. 1642 01:43:25,792 --> 01:43:27,791 ‫تماس نگرفتم چون راحت نبودم. 1643 01:43:27,792 --> 01:43:29,791 ‫یعنی بخاطر توماس. 1644 01:43:29,792 --> 01:43:32,791 ‫واقعا نمی‌دونستم چی بگم. ولی... 1645 01:43:32,792 --> 01:43:33,791 ‫چطوری بگم؟ 1646 01:43:33,792 --> 01:43:37,791 ‫همچنین راحت نبودم چون ‫ که حس می‌کردم تو خیلی... 1647 01:43:38,792 --> 01:43:41,791 ‫یعنی قطعا چیزی بین ما بوده. 1648 01:43:42,792 --> 01:43:44,791 ‫در حالی که من کمتر... 1649 01:43:45,792 --> 01:43:47,791 ‫نمی‌دونم چطور بهت بگم. 1650 01:43:49,792 --> 01:43:50,791 ‫من رو ببخش جوآن. 1651 01:43:51,792 --> 01:43:52,791 ‫واقعا. 1652 01:43:53,792 --> 01:43:57,791 ‫امیدوارم این توی دوستیمون ‫ خدشه‌ای وارد نکنه. 1653 01:43:59,792 --> 01:44:00,791 ‫می‌بوسمت. 1654 01:45:07,792 --> 01:45:09,791 ‫اون شب سعی کردم باهاش حرف بزنم. 1655 01:45:11,792 --> 01:45:14,791 ‫سعی کردم پیشش ظاهر بشم. ‫ولی نمی‌تونست من رو ببینه. 1656 01:45:17,792 --> 01:45:20,791 ‫می‌خواستم دوباره بهش بگم که نگران نباشه. 1657 01:45:22,792 --> 01:45:26,791 ‫ولی متوجه شدم که شاید گفتنش ‫ الان برای من آسون باشه. 1658 01:45:28,792 --> 01:45:30,791 ‫و این که... 1659 01:45:30,792 --> 01:45:32,791 ‫زنده بودن... 1660 01:45:33,792 --> 01:45:35,791 ‫خودش به معنی نگران شدنه. 1661 01:45:36,792 --> 01:45:38,791 ‫به معنی ناراحت شدن. 1662 01:45:39,792 --> 01:45:41,791 ‫به معنی سردرگم بودن. 1663 01:45:48,792 --> 01:45:49,791 ‫خوابم نمی‌بره مامانی. 1664 01:45:51,792 --> 01:45:52,791 ‫بیا اینجا. 1665 01:45:54,792 --> 01:45:55,791 ‫مامانی؟ 1666 01:45:55,792 --> 01:45:57,791 ‫من عاشق شدم. 1667 01:45:57,792 --> 01:45:59,791 ‫- جدی؟ ‫- آره. 1668 01:46:00,792 --> 01:46:03,791 ‫- عاشق کی؟ ‫- نمی‌خوام کسی بدونه. 1669 01:46:05,792 --> 01:46:07,791 ‫از کجا می‌دونی عاشق شدی؟ 1670 01:46:07,792 --> 01:46:09,791 ‫چون بهم حرف‌های خوبی می‌زنه. 1671 01:46:10,792 --> 01:46:11,791 ‫چی می‌گه؟ 1672 01:46:11,792 --> 01:46:13,791 ‫میمون کوچولو... 1673 01:46:13,792 --> 01:46:18,791 ‫میمون کوچولوی خرابکار. 1674 01:46:18,792 --> 01:46:19,791 ‫چه بامزه. 1675 01:46:24,792 --> 01:46:27,791 ‫- می‌خوای امشب پیش من بخوابی؟ ‫- آره. 1676 01:46:27,792 --> 01:46:29,791 ‫خیلی‌خب. 1677 01:46:53,792 --> 01:46:55,791 ‫- بیا. ‫- لطف کردی. ممنون. 1678 01:46:55,792 --> 01:46:56,791 ‫قابلی نداره. 1679 01:47:02,792 --> 01:47:03,791 ‫ربکا میلارد؟ 1680 01:47:03,792 --> 01:47:04,791 ‫بله! 1681 01:47:14,792 --> 01:47:15,791 ‫تویی که. 1682 01:47:16,792 --> 01:47:18,791 ‫آره، منم. 1683 01:47:18,792 --> 01:47:19,791 ‫ببخشید، خبر نداشتم. 1684 01:47:19,792 --> 01:47:21,791 ‫اگه خبر داشتم لغوش می‌کردم. 1685 01:47:22,792 --> 01:47:24,791 ‫رزومه‌ات عکس نداشت. 1686 01:47:24,792 --> 01:47:26,791 ‫ربکا... من... 1687 01:47:26,792 --> 01:47:28,791 ‫راستش... 1688 01:47:28,792 --> 01:47:31,791 ‫به نظرم منصفانه نیست که مردم ‫رو از قیافه‌شون قضاوت کنن. 1689 01:47:31,792 --> 01:47:35,791 ‫اگه کارفرما بدون عکس تماس بگیره، ‫ نشانه خوبیه. 1690 01:47:35,792 --> 01:47:37,791 ‫- ولی در این مورد... ‫- متوجه‌ام. 1691 01:47:37,792 --> 01:47:39,791 ‫حالا می‌خوای مصاحبه بدی؟ 1692 01:47:39,792 --> 01:47:41,791 ‫رئیسم سرش شلوغه. واسه همین من رو فرستاده. 1693 01:47:41,792 --> 01:47:44,791 ‫نه، در هر صورت سابقه خوبی ندارم. 1694 01:47:44,792 --> 01:47:46,791 ‫با دروغ به اینجا رسیدم. 1695 01:47:46,792 --> 01:47:49,791 ‫یه جا خونده بودم که زن‌ها وقتی... 1696 01:47:49,792 --> 01:47:51,791 ‫نود درصد تجربیات لازم رو داشته باشن ‫جرئت ندارن درخواست بدن... 1697 01:47:51,792 --> 01:47:54,791 ‫درحالی که مردها با کمتر از ‫ سی درصد هم درخواست می‌دن. 1698 01:47:55,792 --> 01:47:57,791 ‫خوشحال می‌شم توی نشریه کار کنم... 1699 01:47:57,792 --> 01:48:01,791 ‫حتی اگه تجربه لازمش رو نداشته باشم. 1700 01:48:01,792 --> 01:48:02,791 ‫درواقع اصلا تجربه‌ای ندارم. 1701 01:48:03,792 --> 01:48:05,791 ‫ولی نقاشی می‌کشی؟ 1702 01:48:07,792 --> 01:48:08,791 ‫آره، من... 1703 01:48:08,792 --> 01:48:12,791 ‫داستان‌های مصور می‌کشم. ‫حالا خیلی خوب نه، ولی باز هم آره. 1704 01:48:19,792 --> 01:48:21,791 ‫مجبور نیستی تظاهر کنی خوشت میاد. ‫دروغ نگو. 1705 01:48:22,792 --> 01:48:23,791 ‫خیلی خوشم اومد. 1706 01:48:24,792 --> 01:48:25,791 ‫بابت دفعه آخر تو داری عذرخواهی می‌کنی... 1707 01:48:26,792 --> 01:48:28,791 ‫ولی من بودم که رفتارم بد بود. 1708 01:48:28,792 --> 01:48:33,791 ‫تا حالا سر چنین قراری نرفته بودم. ‫راستش مایل نبودم که جواب بده. 1709 01:48:33,792 --> 01:48:35,791 ‫ببین، به نظرم کارت خوبه. 1710 01:48:35,792 --> 01:48:39,791 ‫یه نگاهی می‌اندازم و ‫با رئیسم حرف می‌زنم که... 1711 01:48:39,792 --> 01:48:40,791 ‫جلسه بذاریم و صحبت کنیم. 1712 01:48:42,792 --> 01:48:45,791 ‫ببین، من نمی‌خوام خیلی امیدوار بشم. 1713 01:48:45,792 --> 01:48:48,791 ‫پس ترجیح می‌دم که... 1714 01:48:48,792 --> 01:48:51,791 ‫حقیقت رو بهم بگی. ‫اگه امیدی نیست بهم بگو. 1715 01:48:51,792 --> 01:48:54,791 ‫واقعا از کارت خوشم اومده. 1716 01:48:54,792 --> 01:48:56,791 ‫اگه وقت داری بمون. 1717 01:48:56,792 --> 01:48:59,791 ‫دوباره یه نگاهی می‌اندازم و ببیشتر می‌گم. 1718 01:49:32,792 --> 01:49:34,791 ‫گوجه. بابایی؟ 1719 01:49:34,792 --> 01:49:36,791 ‫آره عزیزم. 1720 01:49:36,792 --> 01:49:38,791 ‫- یکم واسه بقیه بذار. ‫- نگران نباش. 1721 01:49:40,792 --> 01:49:41,791 ‫سلام! 1722 01:49:41,792 --> 01:49:45,791 ‫- تنها اومدی؟ ‫- نگران نباش. می‌بینیش. 1723 01:49:45,792 --> 01:49:46,791 ‫به نظر نگران میام؟ 1724 01:49:46,792 --> 01:49:48,791 ‫ببینیش بهتر می‌شی. 1725 01:49:48,792 --> 01:49:50,791 ‫خب؟ 1726 01:49:50,792 --> 01:49:51,791 ‫سلام! 1727 01:49:52,792 --> 01:49:54,791 ‫- چطوری؟ ‫- بده‌اش من. 1728 01:49:54,792 --> 01:49:55,791 ‫گرفتمش. 1729 01:49:55,792 --> 01:49:56,791 ‫سلام! 1730 01:49:56,792 --> 01:49:57,791 ‫خوبی؟ 1731 01:49:58,792 --> 01:50:01,791 ‫- خب کجاست؟ ‫- بس کنین! خودم کافی نیستم مگه؟ 1732 01:50:01,792 --> 01:50:02,791 ‫واقعا میاد؟ 1733 01:50:02,792 --> 01:50:03,791 ‫سلام لئو! 1734 01:50:03,792 --> 01:50:05,791 ‫- خوبی؟ ‫- آره، تو چی؟ 1735 01:50:05,792 --> 01:50:07,791 ‫- ممنون که اومدی. ‫- ممنون از شما. 1736 01:50:07,792 --> 01:50:08,791 ‫جوآن، این لئوئه. 1737 01:50:09,792 --> 01:50:11,791 ‫تازه اومده توی ایستگاه. 1738 01:50:12,792 --> 01:50:17,791 ‫زنگ زد که بگه رئیسش خوشش اومده، ‫ولی واسه کاتالوگشون بزرگه. 1739 01:50:17,792 --> 01:50:20,791 ‫فرداش باهام قرار ناهار گذاشت ‫ که اطلاعات لازم رو بهم بده. 1740 01:50:21,792 --> 01:50:22,791 ‫کلی با هم حرف زدیم. 1741 01:50:22,792 --> 01:50:24,791 ‫طرف حرف نداشت! 1742 01:50:24,792 --> 01:50:25,791 ‫محشر بود! 1743 01:50:26,792 --> 01:50:30,791 ‫کل بعد از ظهر رو با هم بودیم، ‫قدم زدیم، حرف زدیم، شام خوردیم. 1744 01:50:30,792 --> 01:50:34,791 ‫طبیعتا یه نوشیدنی پیشنهاد دادم. ‫و از اون موقع جدا نشدیم. 1745 01:50:35,792 --> 01:50:36,791 ‫توی یه اتاق کار می‌کنیم. 1746 01:50:36,792 --> 01:50:38,791 ‫وقتی می‌ره دست‌هاش رو ‫بشوره دلم براش تنگ می‌شه. 1747 01:50:38,792 --> 01:50:40,791 ‫به خدا دلم براش تنگ می‌شه. 1748 01:50:40,792 --> 01:50:41,791 ‫بیا. 1749 01:50:42,792 --> 01:50:45,791 ‫این دفعه برنامه اشتباه نمی‌کرد. ‫ما اشتباه می‌کردیم. 1750 01:50:45,792 --> 01:50:50,791 ‫هوش مصنوعی یه سری چیزها ‫رو خیلی زودتر از ما تشخیص داد. 1751 01:50:50,792 --> 01:50:51,791 ‫عجیبه! 1752 01:50:51,792 --> 01:50:52,791 ‫ولی شانس آوردم. 1753 01:50:53,792 --> 01:50:55,791 ‫شانس آوردم دخترها. 1754 01:50:56,792 --> 01:50:58,791 ‫واقعا شانس آوردم. 1755 01:50:58,792 --> 01:50:59,791 ‫ببخشید که جار می‌زنم، ولی... 1756 01:51:00,792 --> 01:51:01,791 ‫- خیلی واست خوشحالیم. ‫- آره! 1757 01:51:01,792 --> 01:51:03,791 ‫واقعا شگفت‌انگیزه. 1758 01:51:03,792 --> 01:51:05,791 ‫آرومم می‌کنه. 1759 01:51:05,792 --> 01:51:08,791 ‫ربکا؟ یه شخصی به اسم آنتونان جلوی دره. 1760 01:51:11,792 --> 01:51:12,791 ‫- اریک. ‫- سلام. 1761 01:51:13,792 --> 01:51:15,791 ‫- آلیس. ‫- عصربخیر آنتونان 1762 01:51:15,792 --> 01:51:17,791 ‫ببین، این هم جوآنه. 1763 01:51:18,792 --> 01:51:20,791 ‫- عصربخیر. ‫- عصربخیر آنتونان هستم. 1764 01:51:20,792 --> 01:51:21,791 ‫خوشوقتم. 1765 01:51:21,792 --> 01:51:24,791 ‫- عصربخیر. توماس هستم. ‫- آنتونان، خوشوتم. 1766 01:51:36,792 --> 01:51:38,791 ‫- دلم برات تنگ شده بود. ‫- من هم. 1767 01:51:39,792 --> 01:51:41,791 ‫فهمیدمش آلیس. 1768 01:51:41,792 --> 01:51:43,791 ‫چی رو؟ 1769 01:51:43,792 --> 01:51:45,791 ‫چیزی که خیلی وقت پیش بهم گفتی. 1770 01:51:45,792 --> 01:51:47,791 ‫چی بهت گفتم؟ 1771 01:51:48,792 --> 01:51:50,791 ‫این که عشق واسه همه نیست. 1772 01:51:51,792 --> 01:51:57,791 ‫که وقتی یه شخص خوب رو پیدا می‌کنی ‫ باید در کنارش تظاهر کنی. 1773 01:51:57,792 --> 01:51:58,791 ‫من گفتم؟ 1774 01:51:58,792 --> 01:51:59,791 ‫آره، گفتم. 1775 01:51:59,792 --> 01:52:02,791 ‫گمونم کمی زیاده‌روی کردم. 1776 01:52:02,792 --> 01:52:05,791 ‫نه، به نظرم درست می‌گی. 1777 01:52:06,792 --> 01:52:08,791 ‫به نظرم الان... 1778 01:52:08,792 --> 01:52:10,791 ‫می‌خوام امتحانش کنم. 1779 01:52:12,792 --> 01:52:14,791 ‫آلیس، ببخشید، یخ داری؟ 1780 01:52:15,792 --> 01:52:16,791 ‫آره، صبر کن. 1781 01:52:17,792 --> 01:52:18,791 ‫الان برمی‌گردم. 1782 01:52:18,792 --> 01:52:19,791 ‫صبر کن. 1783 01:52:40,792 --> 01:52:42,791 ‫یه تیکه کیک می‌خوای؟ 1784 01:52:44,792 --> 01:52:45,791 ‫حتما. 1785 01:52:48,792 --> 01:52:49,791 ‫ممنون. 1786 01:52:51,792 --> 01:52:52,791 ‫بریم بشینیم؟ 1787 01:52:54,792 --> 01:52:55,791 ‫حتما. 1788 01:52:57,150 --> 01:53:05,150 «مترجم: «تارخ علی‌خانی ‫ تلگرام: aManOfWar@ 1789 01:53:09,740 --> 01:53:19,740 ارائه‌شده توسط سینما دریمینگ@CinemDreaming 159280

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.