All language subtitles for (@ChocoDreamSub) Dr. Cutie EP10

af Afrikaans
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bn Bengali
bs Bosnian
bg Bulgarian
ca Catalan
ceb Cebuano
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch
en English
eo Esperanto
et Estonian
tl Filipino
fi Finnish
fr French
fy Frisian
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
km Khmer
ko Korean
ku Kurdish (Kurmanji)
ky Kyrgyz
lo Lao
la Latin
lv Latvian
lt Lithuanian
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
ne Nepali
no Norwegian
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt Portuguese
pa Punjabi
ro Romanian
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
st Sesotho
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhala Download
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
te Telugu
th Thai
tr Turkish
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
or Odia (Oriya)
rw Kinyarwanda
tk Turkmen
tt Tatar
ug Uyghur
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:00:02,000 --> 00:00:10,070 ◣ تیم ترجمه چوکو دریم با افتخار تقدیم میکند ◢ @ChocoDreamSub : کانال تلگرام ما 「 Homa_WX : مترجم 」 2 00:00:14,310 --> 00:00:17,430 ♫ یک ماه روشن همیشه یک تکه گمشده خواهد داشت♫ 3 00:00:17,430 --> 00:00:20,500 ♫ این جاده همیشه پر پیچ و خم خواهد بود ♫ 4 00:00:20,500 --> 00:00:27,110 ♫ من ترجیح میدهم با تو ملاقات کنم♫ 5 00:00:28,400 --> 00:00:31,570 ♫ از رنج زیاد ابایی ندارم♫ 6 00:00:31,570 --> 00:00:34,560 ♫ احتمال رویارویی با طوفان در نیمه ی شب وجود دارد♫ 7 00:00:34,560 --> 00:00:41,400 ♫ این شعله همچنان می سوزد ♫ 8 00:00:42,560 --> 00:00:49,200 ♫ از آنجا که از زیر خاک گل جوانه میزند♫ 9 00:00:49,200 --> 00:00:55,710 ♫ سرنوشت بی معنی است. خنده ام هنوز مشخص است ♫ 10 00:00:56,700 --> 00:01:00,270 ♫ من می توانم هزار زخم دردناک را تحمل کنم. تلخی من کمتر می شود ♫ 11 00:01:00,270 --> 00:01:02,400 ♫ من حاضرم به لبخند زدن ادامه دهم ♫ 12 00:01:02,400 --> 00:01:07,200 ♫ برای تبدیل همه مشکلات به مِه ای که از کنارم عبور می کند♫ 13 00:01:07,200 --> 00:01:10,750 ♫ همه آنها قدمی به سوی خوشحالی من هستند ♫ 14 00:01:10,750 --> 00:01:14,340 ♫ موقعیت های زیادی میتواند وجود داشته باشد، قلبم خسته خواهد شد ♫ 15 00:01:14,340 --> 00:01:16,500 ♫ عشق عمیق به بی هوشی تبدیل می شود ♫ 16 00:01:16,500 --> 00:01:21,290 ♫ رشته های گره خورده در قلبم را نمیفهمم ♫ 17 00:01:21,290 --> 00:01:30,100 ♫ حداقل میتوانم با آن با یک لبخند رو به رو شوم♫ 18 00:01:30,100 --> 00:01:33,060 [دکتر کیوتی] 19 00:01:33,060 --> 00:01:36,130 [قسمت دهم] 20 00:01:46,050 --> 00:01:47,530 تو بیداری؟ 21 00:01:47,530 --> 00:01:51,790 عمه خُنگ 22 00:01:53,700 --> 00:01:58,130 تو دختره ی احمق! چرا انقدر بی پروا بودی و زندگی خودت رو برای فرمانده جی به خطر انداختی 23 00:01:59,010 --> 00:02:01,730 یادت رفته چرا به عمارت جی رفتی؟ 24 00:02:02,410 --> 00:02:06,040 .تو... واقعا به زندگی با ارزشت اهمیتی نمیدی 25 00:02:07,270 --> 00:02:13,300 من... من که واقعا نمیخواستم نجاتش بدم. فقط پاهام گیر کرد و افتادم 26 00:02:15,000 --> 00:02:19,170 یادمه تا قبل از اینکه بیهوش بشم فرمانده میخواست لباسم رو قیچی کنه 27 00:02:19,170 --> 00:02:22,200 اون فهمید که من یک زنم؟ 28 00:02:22,200 --> 00:02:23,720 !فهمید 29 00:02:25,780 --> 00:02:29,010 .آروم باش! کسی که تیر رو بیرون کشید من بودم 30 00:02:29,010 --> 00:02:31,440 درواقع اون از هویت تو هیچ اطلاعی نداره 31 00:02:33,300 --> 00:02:36,220 عمه خنگ، تو چرا اینجایی؟ 32 00:02:37,660 --> 00:02:40,920 جناب مرزبان از عمارت جی دنبالم میگشت. ازش چند تا سوال پرسیدم 33 00:02:40,920 --> 00:02:44,800 به محض اینکه فهمیدم که تو زخمی شدی سریع خودم رو رسوندم 34 00:02:45,950 --> 00:02:49,010 .عمه خنگ، ازت ممنونم. این دومین باریه که نجاتم میدی 35 00:02:49,010 --> 00:02:54,900 وقتی هم که بچه بودم، اون مرد سیاه پوش من رو از صخره به پایین پرت کرد، تو کسی بودی که نجاتم داد 36 00:02:56,400 --> 00:02:58,850 .جائو آر، جائو آر 37 00:03:02,680 --> 00:03:06,800 جائو آر، جائو آر 38 00:03:07,900 --> 00:03:10,570 .لازم نیست گذشته رو به خاطر بیاری 39 00:03:10,570 --> 00:03:14,860 ولی اینبار، تو تقریبا جونت رو از دست دادی، متوجه میشی؟ 40 00:03:15,530 --> 00:03:17,800 ببخشید که باعث دردسرت شدم 41 00:03:17,800 --> 00:03:22,690 .اینبار زخمی شدم ولی این چیزی بدی نیست 42 00:03:22,690 --> 00:03:27,260 من جونم رو برای فرمانده به خطر انداختم پس اون هم تو شرایط حساس بهم کمک میکنه 43 00:03:29,600 --> 00:03:33,000 .فراموشش کن. میدونستم نمیتونم قانعت کنم 44 00:03:33,000 --> 00:03:35,000 ،فرمانده ازم خواسته که بمونم و ازت مراقبت کنم 45 00:03:35,000 --> 00:03:38,900 .وقتی که حالت خوب بشه میتونی با کالسکه برگردی 46 00:03:38,900 --> 00:03:42,900 فرمانده باهات با ملایمت برخورد میکنه 47 00:03:44,650 --> 00:03:48,400 من خودم با چشمام دیدم که اون تمام شب رو ازت مراقبت کرد 48 00:03:48,400 --> 00:03:50,960 .این نشون میده که تو چقدر براش ارزش داری 49 00:03:51,950 --> 00:03:56,930 اون... فکر کرده که من نجاتش دادم؛ برای همین هم باهام خوب رفتار کرده 50 00:03:59,840 --> 00:04:03,470 درسته! اوضاع تو عمارت جی چطوره؟ 51 00:04:05,600 --> 00:04:08,960 .هنوز چیزی دستگیرم نشده، ولی ناامید نمیشم 52 00:04:08,960 --> 00:04:12,010 .باور دارم که اون یارو همون دور و اطرافه 53 00:04:12,010 --> 00:04:15,750 .بعلاوه، اون کسیه که خواهر جی آر ازش پذیرایی کرده 54 00:04:17,380 --> 00:04:22,830 اون آدم به خواهر جی آر این دستبند بامبو رو داده، اون دقیقا شبیه همونیه که اون مرد سیاه پوش داشت 55 00:04:22,830 --> 00:04:25,510 .و این دستبند واقعا غیر عادیه 56 00:04:26,600 --> 00:04:31,170 .خواهر جی آر گفتش که اون مرد با خودش جواز ورود به عمارت جی رو داشته 57 00:04:31,170 --> 00:04:35,400 اون شخص باید همون مرد سیاه پوشی باشه که خانواده ی من رو کشت 58 00:04:35,400 --> 00:04:38,960 درسته. وقتی که تو برای اولین بار این تسبیح بودا رو دیدی 59 00:04:38,960 --> 00:04:41,870 .مثل دیوونه ها برای چند روز جلوی در ایستاده بودی 60 00:04:42,880 --> 00:04:47,870 ،دیگه کافیه. حالا که به همچین وضعیتی رسیدیم 61 00:04:47,870 --> 00:04:52,220 به همین راحتی عقب نکش. ما همیشه ازت حمایت میکنیم 62 00:04:53,820 --> 00:04:57,910 ممنونم عمه خُنگ. اگرچه هنوز اون مرد سیاه پوش رو پیدا نکردم 63 00:04:57,910 --> 00:04:59,830 .ولی یکی دیگه از دشمن هامون رو پیدا کردم 64 00:04:59,830 --> 00:05:01,830 یه دشمن دیگه؟ 65 00:05:02,600 --> 00:05:04,560 سون سُنگ روی 66 00:05:04,560 --> 00:05:07,440 همون مردی که به پدرت خیانت کرد؟ 67 00:05:07,440 --> 00:05:10,890 خودشه. من در حال آماده سازی برای مقابله با اون هستم 68 00:05:10,890 --> 00:05:12,650 ...و بعدش 69 00:05:13,400 --> 00:05:16,460 راستی، عمه خنگ، من باید همین الان به عمارت برگردم 70 00:05:16,460 --> 00:05:22,180 داری چیکار میکنی؟ چرا از این فرصت پیش اومده استفاده نمیکنی تا قشنگ استراحت کنی؟ 71 00:05:22,180 --> 00:05:26,100 ، من... من... عمه خنگ 72 00:05:26,100 --> 00:05:27,710 من واقعا دلم میخواد هر چه زودتر 73 00:05:27,710 --> 00:05:31,050 .قاتل والدینم رو پیدا کنم 74 00:05:32,580 --> 00:05:36,400 .دختره ی احمق. من واقعا نمیدونم باهات چیکار کنم 75 00:05:36,400 --> 00:05:41,970 بعد از گذشت چند روز از درمانت، تقریبا دیگه زخمت خوب شده 76 00:05:41,970 --> 00:05:46,000 برات چند تا دارو تجویز میکنم تا با خودت ببری، ولی حواست باشه هر روز اونا رو استفاده کنی 77 00:05:46,000 --> 00:05:51,190 تو خودت هم یک دکتری. از خودت مراقبت کن. لازم که نیست بهت بگم چیکار باید بکنی، لازمه؟ 78 00:05:52,100 --> 00:05:55,300 میدونم 79 00:05:56,190 --> 00:05:58,810 دختره ی احمق 80 00:05:59,800 --> 00:06:05,010 [فرماندهی] 81 00:06:11,000 --> 00:06:14,490 دکتر تیان، شما برگشتید. زخمتون چطوره؟ 82 00:06:14,490 --> 00:06:16,580 !چیزی نیست. ممنونم 83 00:06:18,700 --> 00:06:20,660 .دکتر تیان، شما برگشتید 84 00:06:20,660 --> 00:06:23,430 .من برگشتم! قبلا خوردم 85 00:06:28,000 --> 00:06:31,480 دکتر تیان، شما برگشتین. حالتون بهتر شده؟ 86 00:06:31,480 --> 00:06:32,720 !خیلی بهترم 87 00:06:32,720 --> 00:06:35,190 !عالیه 88 00:06:40,220 --> 00:06:41,560 .دکتر تیان، شما برگشتین 89 00:06:41,560 --> 00:06:43,140 .بله، برگشتم 90 00:06:53,740 --> 00:06:56,510 .قهرمان بزرگ برگشته 91 00:06:57,090 --> 00:06:58,900 لطفا بفرمایید داخل 92 00:07:14,370 --> 00:07:16,390 فرمانده چون میدونست که تو برمیگردی 93 00:07:16,390 --> 00:07:20,500 به شنگ آنخوای دستور داد که اتاقت رو برات بازسازی کنه 94 00:07:20,500 --> 00:07:24,270 ایشون میترسیدن که اگر اینجا تمیز نباشه، روی زخمت اثر بذاره 95 00:07:24,270 --> 00:07:26,540 تیان چی، میدونی؟ 96 00:07:26,540 --> 00:07:30,300 .تو الان معروف ترین شخص همراه فرمانده هستی 97 00:07:30,300 --> 00:07:33,130 اخباری توی عمارت پیچیده که تو الان بیشتر از 98 00:07:33,130 --> 00:07:36,080 .اون شنگ آنخوای پیر مورد توجه همگان قرار داری 99 00:07:37,750 --> 00:07:40,040 پس حالا، فقط منتظر 100 00:07:40,040 --> 00:07:43,450 .خوشحال کردنت توسط مردم عمارت باش 101 00:07:47,700 --> 00:07:51,420 مشکل چیه؟ گیج شدی؟ 102 00:07:51,420 --> 00:07:54,920 !بهت دارم میگم. زیاد تحت تاثیر قرار نگیر 103 00:07:54,920 --> 00:07:58,600 !همیشه هویت خودت رو به عنوان یک پزشک حفظ کن 104 00:07:58,600 --> 00:08:02,120 .میدونم استاد. متشکرم 105 00:08:02,120 --> 00:08:04,160 .نیازی به تشکر نیست 106 00:08:04,160 --> 00:08:07,600 حالا میخوام ازت امتحان بگیرم 107 00:08:07,600 --> 00:08:11,900 .تا مطمئن بشم که تکالیفت رو فراموش نکرده باشی 108 00:08:13,140 --> 00:08:16,200 .بفرمایید استاد 109 00:08:16,200 --> 00:08:18,680 .پس خوب گوش کن 110 00:08:26,400 --> 00:08:30,540 در ادبیات باستانی امپراطور زرد، 9 جلد کتاب طب سوزنی وجود دارد 111 00:08:30,540 --> 00:08:33,690 .با هزاران متن 112 00:08:33,690 --> 00:08:36,570 تو میدونی اساس و پایه ی اون مبنی بر چیه؟ 113 00:08:36,570 --> 00:08:41,250 کتاب باستانی امپراطور زرد برای رده بندی باطن برای بهشت و زمین، و زندگی و خوشبختی مردمه 114 00:08:41,250 --> 00:08:44,000 در مورد اساس و پایه ی اون، فقط میتونم از این عبارت استفاده کنم 115 00:08:44,000 --> 00:08:48,280 اداره کردن مردم از بالا و درمان مردمِ پایین. مردم از بیماری ها مُبرا هستند. 116 00:08:48,280 --> 00:08:51,040 مردم و حاکم با هم هماهنگ هستند. فضیلت ها به نسل های بعدی منتقل می شوند 117 00:08:51,040 --> 00:08:54,630 فرزندان میتوانند بدون هیچ گونه نگرانی، سنت های خوب را به ارث ببرند 118 00:08:54,630 --> 00:08:57,420 این اساس و پایه ی پزشکانی مثل ماست- درسته- 119 00:08:58,100 --> 00:09:02,140 واقعیتش میخواستم مهارتهای پزشکیت رو امتحان کنم 120 00:09:02,140 --> 00:09:05,120 استاد، مگه شما نگفتین پزشکان باید با اخلاق و با فضیلت باشن؟ 121 00:09:05,120 --> 00:09:07,500 .اگر ما همچین خصوصیتایی نداشته باشیم پس مناسب این شغل نیستیم 122 00:09:07,500 --> 00:09:11,040 خیلی خب. کافیه، من نمیتونم با تو بحث کنم، باشه؟ (نمیتونم منصرفت کنم) 123 00:09:11,040 --> 00:09:15,300 حقیقتش، ماها به عنوان پزشک باید 124 00:09:15,300 --> 00:09:17,540 در مورد پیشگیری از بیماری ها حرف بزنیم نه درمانشون 125 00:09:17,540 --> 00:09:20,600 ...بدون پیشگیری، هرج و مرج ایجاد خواهد شد. منظورم اینه که 126 00:09:20,600 --> 00:09:23,970 تو میخوای بهم یادآوری کنی که خیلی به خودم غره نباشم 127 00:09:23,970 --> 00:09:27,110 .ما باید به ضوابط یک پزشک احترام بگذاریم 128 00:09:27,110 --> 00:09:28,900 .این خیلی خوبه که تو اینو میدونی 129 00:09:28,900 --> 00:09:34,260 استاد، شما میدونستید؟ وقتی که من شروع به مطالعه ی پزشکی کردم، خودمم دلیلش رو نمیدونستم 130 00:09:34,260 --> 00:09:38,490 ولی وقتی که شروع به خوندن کتاب های پزشکی بیشتری کردم و بیماران بیشتری رو معاینه کردم 131 00:09:38,490 --> 00:09:41,400 .متوجه شدم که پزشکان باید قلب مهربونی داشته باشن 132 00:09:41,400 --> 00:09:45,200 به عنوان یک پزشک، ما هیچوقت نباید فراموش کنیم که این مقصود واقعیمونه 133 00:09:45,200 --> 00:09:47,860 نگران نباش، من هیچ قصد و غرض دیگه ای ندارم 134 00:09:47,860 --> 00:09:50,200 ولی آدم درستکاری هستم. و هیچوقت مسیر اشتباه رو نمیرم 135 00:09:50,200 --> 00:09:53,830 .از این رو، هرگز مقصود اصلی خودم رو فراموش نمیکنم 136 00:10:10,500 --> 00:10:13,210 فرمانده چه فکری میکنه؟ 137 00:10:13,210 --> 00:10:17,060 بی خیالش شو که اون ازم میخواد برم نازشو بکشم تا بخوابه. الان اصلاً رو فرم نیستم 138 00:10:17,060 --> 00:10:20,200 اون ازم میخواد که اینجا بخوابم؟ 139 00:10:20,200 --> 00:10:26,130 فرمانده، اینو برای من آماده کردین؟ 140 00:10:27,500 --> 00:10:31,190 .اشتباه نکن. من اینو برای راحتی تو آماده کردم 141 00:10:32,100 --> 00:10:36,530 فکر نکنی خبر ندارم، هر وقت که من میخوابم، تو از زیر کار در میری 142 00:10:36,530 --> 00:10:40,200 کنار من خوابت میبره. من چندین بار به همین خاطر توبیخت کردم 143 00:10:40,200 --> 00:10:44,950 اگر قضیه اینه، آیا واقعا لازمه که یک تخت اینجا آماده کنید؟ 144 00:10:44,950 --> 00:10:48,190 فقط میتونین همون کار همیشکی رو انجام بدین. میتونین پرتم کنین بیرون 145 00:10:50,200 --> 00:10:53,030 ،با توجه به اینکه هنوز زخمت کاملا خوب نشده 146 00:10:53,030 --> 00:10:56,370 و من نگران سلامتیت هستم، پس تو میتونی همینجا استراحت کنی 147 00:10:57,040 --> 00:11:01,700 .اگر دوباره اینجا خوابت ببره، من دیگه توبیخت نمیکنم 148 00:11:01,700 --> 00:11:03,930 شما به وضوح از من میخواین که ازتون تمام مدت مراقبت کنم 149 00:11:03,930 --> 00:11:05,640 تو چی گفتی؟ 150 00:11:05,640 --> 00:11:07,550 هیچی 151 00:11:09,280 --> 00:11:11,920 ،قبلا در ارتش، بدون توجه به اینکه طرف چه کسیه 152 00:11:11,920 --> 00:11:15,980 تا زمانی که یک نفر سپر بلای اونیکی میشد، با هم برادرای قسم خورده میشدند 153 00:11:15,980 --> 00:11:18,740 تیان چی، تو سپر من شدی و تیر خوردی 154 00:11:18,740 --> 00:11:20,690 .من هم در آینده ازت مراقبت میکنم 155 00:11:20,690 --> 00:11:23,280 اگر فکر میکنی این قول من قابل اعتماد نیست، مشکلی نداره 156 00:11:23,280 --> 00:11:26,720 فقط بهم بگو ازم چی میخوای، من هم بهت به عنوان پاداش میدم 157 00:11:26,720 --> 00:11:28,880 نیازی نیست 158 00:11:30,770 --> 00:11:33,200 ،پاداش؟ فرمانده 159 00:11:33,200 --> 00:11:35,600 هرچی ازتون بخوام بهم به عنوان پاداش میدین؟ 160 00:11:36,530 --> 00:11:37,900 شیطون کوچولو 161 00:11:37,900 --> 00:11:41,700 قبلش بهت چی گفتم و اونوقت تو فقط به پاداش علاقه داری؟ 162 00:11:41,700 --> 00:11:44,140 .فرمانده، خودتون گفتید 163 00:11:44,140 --> 00:11:46,180 باشه، چی میخوای؟ 164 00:11:46,180 --> 00:11:48,150 .بگو، گوش میکنم 165 00:11:49,630 --> 00:11:52,580 .من بخاطر شما تیر خوردم 166 00:11:52,580 --> 00:11:58,520 ...پس ... میشه بهم 167 00:11:58,520 --> 00:12:00,050 کارت طلایی ممانعت از مرگ رو پاداش بدید؟ 168 00:12:00,050 --> 00:12:03,790 من که یک امپراطور نیستم. کی به من همچین حقی رو میده که به تو چنین امتیازی بدم؟ 169 00:12:03,790 --> 00:12:06,570 اشتباه متوجه شدین. این کارت طلایی ممانعت از مرگ 170 00:12:06,570 --> 00:12:08,680 از اون کارتایی نیست که توسط اعلیحضرت اهدا میشه 171 00:12:08,680 --> 00:12:12,220 .این کارت مخصوص خود شماست که به من میدید 172 00:12:12,220 --> 00:12:14,020 یک کارت طلایی ممانعت از مرگ مخصوص؟ 173 00:12:14,020 --> 00:12:15,500 منظورت چیه؟ 174 00:12:15,500 --> 00:12:18,050 از روزی که شروع به خدمت به شما کردم 175 00:12:18,050 --> 00:12:20,470 دائما در خطر مرگ به وسیله ی شما 176 00:12:20,470 --> 00:12:23,160 .قرار داشتم 177 00:12:23,160 --> 00:12:25,580 شما دائماً میخواین که سرم رو بزنید- ...تو- 178 00:12:25,580 --> 00:12:28,630 ولی با وجود این کارت طلایی ممانعت از مرگ 179 00:12:28,630 --> 00:12:31,810 هر وقت که اشتباهی بکنم و باعث عصبانیت شما بشم 180 00:12:31,810 --> 00:12:35,210 .میتونم ازش استفاده کنم و خودم رو نجات بدم 181 00:12:35,840 --> 00:12:37,640 ...تو 182 00:12:37,640 --> 00:12:40,530 .هر چی که میگذره توی حرف زدنت جسورتر میشی 183 00:12:40,530 --> 00:12:42,890 .در گذشته هر دستوری که بهت میدادم اطاعت میکردی 184 00:12:42,890 --> 00:12:45,730 .حالا یاد گرفتی چطوری حاضر جوابی کنی 185 00:12:45,730 --> 00:12:49,130 قبلا از شما خیلی میترسیدم 186 00:12:49,130 --> 00:12:51,470 .ولی دیگه الان نمیترسم 187 00:12:51,470 --> 00:12:53,220 چرا؟ 188 00:12:54,130 --> 00:12:57,300 ...چون که فهمیدم شما 189 00:12:57,300 --> 00:12:59,760 .آدم ظالمی نیستین 190 00:12:59,760 --> 00:13:02,660 وقتی که زخمی بودم، تونستم حس کنم 191 00:13:02,660 --> 00:13:04,860 .که شما خیلی نگران من بودین 192 00:13:04,860 --> 00:13:07,470 .خیلی نگران این بودین که من بمیرم 193 00:13:07,470 --> 00:13:11,870 به علاوه، به عنوان یک فرمانده شما هیچوقت 194 00:13:11,870 --> 00:13:15,730 به طور تصادفی کسی رو نکشتین. همیشه دلیلی برای کشتن بقیه داشتین 195 00:13:15,730 --> 00:13:18,790 .شما هم احساس غم میکنید و دوست دارید که گریه کنید 196 00:13:18,790 --> 00:13:22,520 ولی فقط چونکه نمیتونین گریه کنین، پس مجبورید اشکهاتون رو بیرون نریزید 197 00:13:22,520 --> 00:13:25,340 شما همیشه بهش فکر میکنین و حتی خوابش رو میبینین 198 00:13:25,340 --> 00:13:30,330 وقتی اینطوری بهش فکر میکنم، حس میکنم شما هم انسان ترحم انگیزی هستین 199 00:13:30,330 --> 00:13:32,620 .به همین دلیل، دیگه نمیترسم 200 00:13:34,990 --> 00:13:37,260 ...بنابراین، فرمانده 201 00:13:38,690 --> 00:13:40,250 !به من یک کارت طلایی ممانعت از مرگ بدین 202 00:13:40,250 --> 00:13:42,330 حتی اگر بشه، من میخوام مثل یک گربه 203 00:13:42,330 --> 00:13:44,870 .نُه جون داشته باشم 204 00:13:46,930 --> 00:13:49,220 .تو، واقعا 205 00:13:49,220 --> 00:13:52,670 من فکر میکنم تو اون کارت طلایی رو برای جلوگیری از مرگ نمیخوای 206 00:13:52,670 --> 00:13:55,310 .بلکه به خاطر کارت طلاییش میخوای 207 00:13:59,620 --> 00:14:01,130 من دیگه میخوابم 208 00:14:08,210 --> 00:14:12,180 فرمانده، من بادتون میزنم- نیازی نیست- 209 00:14:12,180 --> 00:14:15,920 .تو هنوز زخمت خوب نشده. چند روزی رو استراحت کن 210 00:14:17,100 --> 00:14:21,960 پس... چیکار باید بکنم؟ 211 00:14:22,970 --> 00:14:24,760 تو هم بخواب- چی؟- 212 00:14:26,260 --> 00:14:28,030 به من شک داری؟ 213 00:14:41,850 --> 00:14:44,460 پس... من اینجا میخوابم 214 00:14:44,460 --> 00:14:46,300 ساکت باش 215 00:14:55,910 --> 00:14:58,800 .فردا... شما حق ندارید من رو سرزنش کنید 216 00:14:58,800 --> 00:15:00,550 خفه شو 217 00:15:00,550 --> 00:15:05,960 ♫ در حالی که بیهوده نشسته ام، انتهای شب همچنان زیباست ♫ 218 00:15:05,960 --> 00:15:09,930 فرمانده، میتونین کارت طلایی ممانعت از مرگ رو در نظر بگیرین؟ 219 00:15:09,930 --> 00:15:13,600 !تیان چی 220 00:15:13,600 --> 00:15:17,880 باشه، میخوابم 221 00:15:19,730 --> 00:15:23,810 ♫ گاهی اوقات ، یک روز آفتابی روشن وجود دارد ♫ 222 00:15:23,810 --> 00:15:29,120 ♫ صد ها گل برای جلال و ایجاد شور و نشاط رقابت می کند ♫ 223 00:15:29,120 --> 00:15:36,810 ♫ چرا برای لحظه ای شکوفا نشوی و پس از آن پژمرده شوی؟ ♫ 224 00:15:38,830 --> 00:15:42,720 خوب گوش کن. من بهت کارت طلایی ممانعت از مرگ رو نمیدم 225 00:15:44,200 --> 00:15:49,240 .چونکه تو و زندگیت به من تعلق دارید 226 00:15:54,690 --> 00:15:59,720 من نمیذارم تو بمیری. هیچوقت نمیذارم جلوی چشمام بمیری 227 00:16:00,760 --> 00:16:02,400 یادت میمونه؟ 228 00:16:03,600 --> 00:16:05,580 بله 229 00:16:06,350 --> 00:16:11,430 ♫ از زمان شکوفایی، تا لحظه ی برگریزان♫ 230 00:16:11,430 --> 00:16:15,780 ♫ گل چیز زیادی نگفته است ♫ 231 00:16:15,780 --> 00:16:23,130 ♫ از زمان شکوفایی، تا لحظه ی برگریزان♫ 232 00:16:23,130 --> 00:16:27,920 ♫ گل چیز زیادی نگفته است ♫ 233 00:17:17,480 --> 00:17:19,210 نقشه ت چیه؟ 234 00:17:25,770 --> 00:17:27,250 دوباره میخوای بری؟ 235 00:17:27,250 --> 00:17:30,710 نه میخوام بمونم و کمکت کنم 236 00:17:30,710 --> 00:17:34,400 تا زمانی که دیگه ابر تاریکی تو آسمونت نباشه.اونوقت دیگه میرم 237 00:17:56,820 --> 00:18:00,250 .تا زمانی که من زنده م، از پشت هواتو دارم 238 00:18:00,250 --> 00:18:02,630 .هیچوقت بهت خیانت نمیکنم 239 00:18:02,630 --> 00:18:06,440 جنگ، من به تو اعتماد دارم. تا زمانی که یک قلب باشیم 240 00:18:06,440 --> 00:18:10,140 .میتونیم از صلح در این سرزمین مطمئن باشیم 241 00:18:15,630 --> 00:18:18,030 شیطون کوچولو، مهارتهای شمشیرزنیت پیشرفت کرده 242 00:18:18,030 --> 00:18:21,490 .کی گفته؟ من هنوز به راهنماییات احتیاج دارم 243 00:18:22,290 --> 00:18:26,990 [اسلحه خانه] 244 00:18:35,130 --> 00:18:37,650 .فرمانده، متاسفم 245 00:18:40,400 --> 00:18:43,370 .فاصله ت رو با من حفظ کن. اونطرف وایسا 246 00:18:43,370 --> 00:18:44,940 بله 247 00:19:07,110 --> 00:19:09,760 ،این تیان چی، به عنوان یک مرد 248 00:19:09,760 --> 00:19:12,880 چطور میتونه انقدر قشنگ و لطیف باشه؟ 249 00:19:20,830 --> 00:19:25,260 فرمانده خاکستر رو صورتم نشسته؟ 250 00:19:26,030 --> 00:19:29,970 .نه. نمیخوام ببینمت 251 00:19:29,970 --> 00:19:31,430 چشم 252 00:19:33,700 --> 00:19:35,520 .این اخلاقش... واقعا که 253 00:19:35,520 --> 00:19:38,690 .هیچ علامتی رو صورتش نمیبینم. اون دوباره عصبانیه 254 00:19:38,690 --> 00:19:41,980 هرچی، فقط دوباره برام دردسر درست نکنه 255 00:19:47,880 --> 00:19:51,560 برادر، این روش کارسازه؟ 256 00:19:51,560 --> 00:19:55,740 اخیرا مشکلات زیادی توی عمارت جی پیش اومده 257 00:19:55,740 --> 00:19:59,360 .پسر خاله جی خنگ باید خیلی درمونده باشه 258 00:19:59,360 --> 00:20:04,040 .این بهترین فرصت برای توئه که بهش نزدیک بشی 259 00:20:04,040 --> 00:20:06,550 وقتی فرصتی برات پیش میاد براش غذا ببر 260 00:20:06,550 --> 00:20:09,400 و باهاش همراهی کن. بهش بگو که چه احساسی داری 261 00:20:09,400 --> 00:20:11,910 .اگر ببینیش من بهت کمک میکنم تا بهش نزدیکتر بشی 262 00:20:11,910 --> 00:20:14,790 همه ی روابط خوب به همین صورت کم کم ایجاد میشن 263 00:20:14,790 --> 00:20:16,810 .ولی بانو شو آدم خیلی نفرت انگیزیه 264 00:20:16,810 --> 00:20:19,280 همش تقصیر اونه که پسر خاله همچین حالی داره 265 00:20:19,280 --> 00:20:22,670 تو باید ازش ممنون باشی. اگر اون نبود 266 00:20:22,670 --> 00:20:25,040 تو همچین فرصتی نسیبت میشد؟ 267 00:20:26,260 --> 00:20:31,530 ولی برادر، پسر خاله هیچوقت خودش از چیزی که من درست کردم نخورده 268 00:20:31,530 --> 00:20:35,260 اگر بیرونم کنه چی؟ این خجالت آور نیست؟ 269 00:20:40,380 --> 00:20:42,930 اگر خودت نمیتونی اینو ببری 270 00:20:42,930 --> 00:20:45,850 .پس طبیعتا یک نفر دیگه میتونه 271 00:20:47,400 --> 00:20:49,700 اون دکتر تازه کار؟ 272 00:20:49,700 --> 00:20:53,820 تو چرا انقدر کودنی؟ اون یک دکتر تازه کار نیست 273 00:20:53,820 --> 00:20:56,700 .اون شخص مورد اعتماد فرمانده س 274 00:20:56,700 --> 00:21:00,290 اون یک پایه ی نردبان برای توئه تا بتونی همسر فرمانده بشی 275 00:21:00,290 --> 00:21:04,870 تو باید یه راهی برای راضی کردن اون پیدا کنی. متوجه میشی؟ 276 00:21:10,810 --> 00:21:12,710 دکتر تیان 277 00:21:18,860 --> 00:21:21,320 درود به هر دوی شما 278 00:21:21,320 --> 00:21:23,430 شما اومدین که فرمانده رو ببینین؟ 279 00:21:23,430 --> 00:21:27,340 با دیدن تلاش های فرمانده، نینگ آر براشون کمی چای آماده کرده 280 00:21:27,340 --> 00:21:30,800 لطفا کمک کنید اینو بهشون برسونیم 281 00:21:30,800 --> 00:21:34,330 ...راستش... میترسم که 282 00:21:36,040 --> 00:21:38,590 دکتر تیان 283 00:21:38,590 --> 00:21:41,140 .لطفا به نینگ آر کمک کنید اینو به دست فرمانده برسونه 284 00:21:41,140 --> 00:21:42,730 بسیار خب 285 00:21:44,140 --> 00:21:46,600 .این فقط یک چیز کوچیکه 286 00:21:46,600 --> 00:21:49,820 ممنونیم که خودتون رو برای کمک به ما به زحمت انداختین 287 00:21:49,820 --> 00:21:52,250 چرا انقدر رسمی برخورد میکنید؟ مگه این فقط چای نیست؟ 288 00:21:52,250 --> 00:21:55,460 .این یه موضوع کوچیکه. بسپاریدش به من 289 00:21:55,460 --> 00:21:57,730 .دکتر تیان، لطفا 290 00:22:08,150 --> 00:22:11,500 من برای ورود به عمارت جی کلی پول خرج کردم 291 00:22:11,500 --> 00:22:14,350 حالا که فرصتی برای بدست آوردن پول نسیبم شده 292 00:22:14,350 --> 00:22:16,750 نباید از دستش بدم 293 00:22:29,700 --> 00:22:33,180 فرمانده، دختر خاله تون خودشون شخصا این چای رو برای شما آماده کردن 294 00:22:33,180 --> 00:22:36,400 میخواین کمی استراحت کنین و اول این رو بنوشید؟ 295 00:22:37,020 --> 00:22:41,710 از کی تا حالا شدی پادو ی اون، حتی براش چیز جا به جا میکنی؟ 296 00:22:41,710 --> 00:22:44,300 با دیدن اینکه چقدر اون ضعیف بود 297 00:22:44,300 --> 00:22:46,750 و این ظرف چای رو با خودش حمل میکرد و پشت در منتظر شما بود 298 00:22:46,750 --> 00:22:49,800 .نتونستم تحمل کنم 299 00:22:55,700 --> 00:22:57,990 اگر اون نخورتش 300 00:22:57,990 --> 00:23:02,410 چطور میتونم ظرف خالی و برگردونم و پاداش بیشتری بگیرم؟ 301 00:23:02,410 --> 00:23:05,110 باید یه راهی پیدا کنم تا مجبورش کنم اینو بخوره 302 00:23:06,340 --> 00:23:09,410 قبل از اینکه حتی درش رو باز کنید میتونید عطر چای رو حس کنید 303 00:23:09,410 --> 00:23:12,720 دختر خاله ی شما واقعا در دم کردن چای ماهر هستن 304 00:23:13,160 --> 00:23:14,490 تو حتی در مورد چای هم اطلاعات داری؟ 305 00:23:14,490 --> 00:23:16,590 فرمانده، من هیچی از چای نمیدونم 306 00:23:16,590 --> 00:23:19,520 .اما این بوی خیلی خوبی داره 307 00:23:19,520 --> 00:23:22,530 .من فکر میکنم این باید یک چای درجه یک باشه 308 00:23:42,780 --> 00:23:45,000 .این چای قطعا بدک نیست 309 00:23:45,000 --> 00:23:46,910 .توش مهارت هایی به کار گرفته شده 310 00:23:53,720 --> 00:23:57,020 .حالا که دوستش داری، پس این جایزه ی تو 311 00:23:57,020 --> 00:23:58,910 ممنونم 312 00:23:58,910 --> 00:24:02,620 .اون خدایا. زن و مرد نمیتونن انقدر به هم نزدیک باشن 313 00:24:02,620 --> 00:24:05,220 .این چای با آب دهن فرمانده آلوده شده 314 00:24:05,220 --> 00:24:08,050 واقعا خجالت آوره 315 00:24:08,050 --> 00:24:10,030 چرا نمیخوریش؟ 316 00:24:10,030 --> 00:24:13,100 این چای پاداش شما به منه 317 00:24:13,100 --> 00:24:15,190 .اونو با خودم به خونه میبرم تا در عبادتگاهم قرار بدم 318 00:24:15,190 --> 00:24:16,880 و هر روز یک عود روشن میکنم 319 00:24:16,880 --> 00:24:19,850 .تا برای محبتتون ازتون تشکر کنم 320 00:24:19,850 --> 00:24:22,070 دست از پاچه خواری بردار 321 00:24:22,070 --> 00:24:24,940 .این فقط یک کاسه چاییه. یجوری میگی انگار که یه گنجه 322 00:24:24,940 --> 00:24:27,520 .وقتی بهم میگم بخورش پس بخورش 323 00:24:34,890 --> 00:24:39,330 ممنون؟ اون حتما از لیوانی که من ازش خوردم شاکیه 324 00:24:39,330 --> 00:24:43,200 چطور جرئت میکنی! تو جرئت میکنی از چیزی که من خوردم شکایت کنی؟ 325 00:24:43,200 --> 00:24:46,290 من رو به اشتباه متهم میکنید. من چطور میتونم از شما شاکی باشم؟ 326 00:24:46,290 --> 00:24:48,790 حتی اگر بهم صدها بار شجاعت بدید بازم جرئت نمیکنم 327 00:24:48,790 --> 00:24:52,450 بهشت و زمین شاهد وفاداری من به شما هستن 328 00:24:52,450 --> 00:24:54,320 میخوریش یا نه؟ 329 00:25:00,950 --> 00:25:02,450 چطوره؟ 330 00:25:03,270 --> 00:25:07,230 .واقعا خوبه. باعث افتخار منه که اینو میخورم 331 00:25:07,230 --> 00:25:09,350 .پس تا قطره ی آخر بخورش 332 00:25:27,880 --> 00:25:29,790 چیزی که گفتی حقیقت داره؟ 333 00:25:29,790 --> 00:25:31,420 البته که داره 334 00:25:31,420 --> 00:25:34,530 با وجود اینکه این چای خیلی قوی بود، ولی فرمانده اصلا شکایتی از تلخی اون نکردن 335 00:25:34,530 --> 00:25:37,060 ایشون تا قطره ی آخرش رو خوردن 336 00:25:38,070 --> 00:25:42,330 دکتر تیان، شما از کجا میدونستین که این چای تلخه؟ شما خوردینش؟ 337 00:25:42,330 --> 00:25:43,730 نه نخوردم 338 00:25:43,730 --> 00:25:47,210 من همچین دهن مبارکی دارم؟ (انقدر آدم خوش شانسی هستم؟) 339 00:25:47,760 --> 00:25:49,720 .من... من یک پزشکم 340 00:25:49,720 --> 00:25:54,180 فقط با بو کشیدن میتونم بگم چه موادی توش بکار رفته 341 00:25:54,180 --> 00:25:57,090 فقط با یک نگاه میتونم بفهمم که این یک چای درجه یکه. داروی خوب تلخه 342 00:25:57,090 --> 00:25:59,930 دکتر تیان، شما واقعا شخص منتخب آکادمی پزشکان سلطنتی هستید 343 00:25:59,930 --> 00:26:03,290 شما تونستید مواد داخل چای رو با بو کردن تشخیص بدید. شما حقیقتا یک نابغه هستید 344 00:26:03,290 --> 00:26:06,810 شما زیادی از من تعریف میکنید. ولی من واقعا فکر میکنم که 345 00:26:06,810 --> 00:26:09,270 در قلبشون، فرمانده از 346 00:26:09,270 --> 00:26:12,200 احساسات صمیمانه شما نسبت به خودشون اطلاع دارن 347 00:26:12,200 --> 00:26:14,850 دکتر تیان، به خدمت رسانی خوبتون به فرمانده ادامه بدید 348 00:26:14,850 --> 00:26:17,600 در آینده، ما به شما نیاز داریم 349 00:26:17,600 --> 00:26:19,370 .تا از ایشون به جای ما مراقبت کنید 350 00:26:19,370 --> 00:26:21,540 البته 351 00:26:22,950 --> 00:26:26,830 .بیا. این همون قدردانی ایه که بهت قول دادم 352 00:26:26,830 --> 00:26:30,390 ببینید، من واقعا برای پاداش اینجا نیستم 353 00:26:30,390 --> 00:26:32,400 برای من اصلا مشکل نبود 354 00:26:32,400 --> 00:26:34,280 فقط بگیرش 355 00:26:37,510 --> 00:26:41,310 .زمان تغییر فصل رسیده. دائم هوا گرم و سرد میشه 356 00:26:41,310 --> 00:26:45,030 این برای توئه تا بتونی باهاش لباس بیشتری بخری 357 00:26:45,030 --> 00:26:47,520 تا بتونی از سلامتیت مراقبت کنی. وقتی سرحال تر باشی 358 00:26:47,520 --> 00:26:49,920 میتونی از فرمانده به خوبی مراقبت کنی. اینطور نیست؟ 359 00:26:49,920 --> 00:26:53,330 بله درسته. پس دیگه اینو رد نمیکنم 360 00:26:53,330 --> 00:26:55,850 من دیگه میرم 361 00:27:14,200 --> 00:27:15,850 ممنونم 362 00:27:20,480 --> 00:27:22,420 [داروخانه ی تان جی] 363 00:27:22,420 --> 00:27:24,740 میگم، تیان چی، در مورد این دارو ها 364 00:27:24,740 --> 00:27:26,640 .ما قبلا اینا رو خریدیم 365 00:27:26,640 --> 00:27:29,480 واقعا آسون نبود که از عمارت خارج بشیم 366 00:27:29,480 --> 00:27:32,190 نباید یکی دو تا نوشیدنی با من بخوری؟ 367 00:27:32,190 --> 00:27:33,630 به هر حال برامون راحت نبوده بیرون بیایم 368 00:27:33,630 --> 00:27:35,190 من میرم مقدماتش رو آماده کنم- برو- 369 00:27:35,190 --> 00:27:36,920 بزن بریم 370 00:27:37,960 --> 00:27:39,680 لطفا صبر کنید 371 00:27:40,270 --> 00:27:43,840 میشه بپرسم آیا شما دکتر تیان از عمارت جی نیستین؟ 372 00:27:46,710 --> 00:27:49,180 ...هستم. شما 373 00:27:49,180 --> 00:27:51,730 من صاحب داروخانه ی تان جی هستم 374 00:27:51,730 --> 00:27:54,830 این دختر منه، سوی یا 375 00:27:54,830 --> 00:27:56,730 .این دختر خانم چقدر خجالتیه 376 00:27:56,730 --> 00:27:59,240 به من علاقه داره؟ 377 00:27:59,240 --> 00:28:01,350 من لباس مردونه پوشیدم و از همه ی مردا بهتر به نظر میرسم 378 00:28:01,350 --> 00:28:03,330 نباید اینکار رو میکردم 379 00:28:03,330 --> 00:28:05,900 ...رئیس تان، در این مورد 380 00:28:05,900 --> 00:28:09,470 اون شونزده سالشه و هنوز ازدواج نکرده 381 00:28:09,470 --> 00:28:13,110 ما ازتون میخوایم که از اون پیش فرمانده تعریف کنید 382 00:28:13,110 --> 00:28:17,050 .و واسطه ی یک امر خیر باشید 383 00:28:19,260 --> 00:28:21,650 .نمیذارم اینکار رو بدون هیچی انجام بدید 384 00:28:21,650 --> 00:28:23,980 چند تا هدیه آماده کردم 385 00:28:23,980 --> 00:28:25,680 !تان سان 386 00:28:28,820 --> 00:28:30,390 وااو 387 00:28:36,500 --> 00:28:41,250 باید دقیق بگی. اینا برای تو هستن یا جهیزیه برای فرمانده؟ 388 00:28:42,490 --> 00:28:46,890 .رئیس تان. صادقانه بگم، من فقط یک پزشک تازه کارم 389 00:28:46,890 --> 00:28:52,250 ...با توجه به اهمیت موضوع ازدواج فرمانده، من 390 00:28:52,250 --> 00:28:56,240 .من شنیدم که شما جون ایشون رو نجات دادین 391 00:28:56,240 --> 00:28:58,930 شما الان برادران قسم خورده هستین 392 00:28:58,930 --> 00:29:01,350 .دکتر تیان مورد اعتماد ترین شخص فرمانده هستن 393 00:29:01,350 --> 00:29:04,250 فقط شما میتونین کمکمون کنین 394 00:29:04,250 --> 00:29:08,260 .این فقط یک هدیه ی کوچیکه. لطفا شاکی نباشید 395 00:29:08,260 --> 00:29:11,350 .من... من شکایت نمیکردم 396 00:29:15,560 --> 00:29:17,510 .دکتر تیان، از کمکتون ممنونم 397 00:29:17,510 --> 00:29:21,610 باشه. بسیار خب، من خواسته ی بانو تان رو 398 00:29:21,610 --> 00:29:23,700 .به فرمانده انتقال میدم 399 00:29:23,700 --> 00:29:26,020 ببخشید که باعث دردسر شدیم- اصلا مشکلی نیست- 400 00:29:26,020 --> 00:29:29,720 ...ولی این جعبه ها... اینا 401 00:29:29,720 --> 00:29:32,020 من به خدمتکارا میگم بعدا براتون بیارن 402 00:29:32,020 --> 00:29:34,480 .من باعث دردسرتون شدم رئیس تان 403 00:29:34,480 --> 00:29:36,970 من الان سریع به عمارت میرم، باشه؟ 404 00:29:36,970 --> 00:29:40,110 درضمن، دوست دارم بدونم 405 00:29:40,110 --> 00:29:44,740 توی شهر، کدوم دخترای جوان دیگه به فرمانده چشم دارن؟ 406 00:29:44,740 --> 00:29:48,830 شما... شما چرا اینو میپرسین؟ 407 00:29:48,830 --> 00:29:50,840 حالا که هدیه ی شما رو دریافت کردم 408 00:29:50,840 --> 00:29:52,800 باید تا آخرش بهتون کمک کنم، درست نمیگم؟ 409 00:29:52,800 --> 00:29:55,970 اگر رقبای عشقی دیگه ای هم باشن، من 410 00:29:55,970 --> 00:30:00,780 .کمکتون میکنم تا از شرشون خلاص بشید- ممنونم دکتر تیان- 411 00:30:00,780 --> 00:30:03,710 بیاین، بذارید بهتون بگم 412 00:30:06,780 --> 00:30:12,250 ...از اون خونه ی 413 00:30:24,090 --> 00:30:25,330 اینا چی هستن؟ 414 00:30:25,330 --> 00:30:28,470 .بذارید دونه دونه بهتون معرفیشون کنم 415 00:30:28,470 --> 00:30:32,800 به این نگاه کنین. دختر داروخانه دار تان جی این دستمال گردن رو گلدوزی کرده 416 00:30:32,800 --> 00:30:36,280 ببینید، حتی روش یک شعر عاشقانه هم هست 417 00:30:38,470 --> 00:30:42,070 به این هم نگاه کنید. این چکمه ها 418 00:30:42,070 --> 00:30:43,540 .توسط دختر خانواده ی وانگ دوخته شدن 419 00:30:43,540 --> 00:30:46,180 ...به ساختش نگاه کنید. این واقعا 420 00:30:46,180 --> 00:30:49,370 .بازم هست. اینو ببینید 421 00:30:54,480 --> 00:30:58,660 .این... نمیدونم دختر کدوم خانواده اینو اینجا جا داده 422 00:30:58,660 --> 00:31:02,330 یک نگاه و شما می تونید بگید که اون آدم پر جنب و جوش و پرشوریه 423 00:31:02,330 --> 00:31:06,120 بس کن. چقدر از بابت این سود نسیبت شده؟ 424 00:31:08,280 --> 00:31:09,440 فرمانده 425 00:31:09,440 --> 00:31:11,990 .اینا نشونه ی خلوص نیت این بانوان جوان هستند 426 00:31:11,990 --> 00:31:16,840 من... من حس بدی بهم دست میداد اگر درخواستشون رو رد میکردم 427 00:31:16,840 --> 00:31:18,720 تو فکر میکنی من خبر ندارم 428 00:31:18,720 --> 00:31:21,790 که تو ظرف خالی من رو به نینگ آر برگردوندی؟ 429 00:31:23,760 --> 00:31:27,940 تو کلی پول و منفعت از این راه کسب کردی. داری روز به روز جسور تر میشی 430 00:31:28,570 --> 00:31:33,190 از اسم من برای بدست آوردن پول استفاده میکنی، سهمی هم برای من در نظر گرفتی؟ 431 00:31:33,190 --> 00:31:35,730 .فرمانده، حق با شماست 432 00:31:35,730 --> 00:31:39,000 من 70% میگیرم شما هم 30% از سود 433 00:31:39,000 --> 00:31:40,600 ...شما 434 00:31:43,870 --> 00:31:45,760 50-50! 435 00:31:50,430 --> 00:31:56,900 پس... 40 تا برا من 60 تا برای شما 436 00:31:56,900 --> 00:31:59,890 میخوام ببینم چقدر سود کردی 437 00:31:59,890 --> 00:32:02,130 .برای تو خیلی راحته به من خیانت کنی 438 00:32:04,180 --> 00:32:05,400 مشکل چیه؟ 439 00:32:05,400 --> 00:32:07,150 نمیتونم ببینمشون؟ 440 00:32:08,320 --> 00:32:10,420 من جرئت نمیکنم 441 00:32:15,040 --> 00:32:16,940 این چیه؟ 442 00:32:16,940 --> 00:32:19,250 .فرمانده، شما ممکنه که ندونید 443 00:32:19,250 --> 00:32:22,500 .این کرم صورت رو من خودم به وجود آوردم 444 00:32:25,290 --> 00:32:28,940 انتظار نداشتم که تو از این فرصت برای یادگیری مهارت های پزشکی استفاده کرده باشی 445 00:32:28,940 --> 00:32:31,810 .فکر کردم تو فقط بلدی چطوری پول و گنج جمع کنی 446 00:32:31,810 --> 00:32:34,740 چطور میتونستم همچین کاری بکنم؟ 447 00:32:36,760 --> 00:32:38,380 برو کنار 448 00:32:40,750 --> 00:32:42,290 !برو کنار 449 00:32:53,940 --> 00:32:55,670 گم شو کنار 450 00:33:00,400 --> 00:33:02,820 .فرمانده، ببینید چه شانس خوبی دارید 451 00:33:02,820 --> 00:33:05,880 اتاق من جای کوچیکیه. فقط میتونستم اینا رو به این صورت قرار بدم 452 00:33:05,880 --> 00:33:07,590 .وقتش رو نداشتم اینا رو براتون بیارم 453 00:33:07,590 --> 00:33:09,850 مرجان قرمز از دریای شرقی؟ 454 00:33:09,850 --> 00:33:12,920 این از طرف دختر دوم خانواده ی وانگه 455 00:33:12,920 --> 00:33:15,180 شنیدم که دختر بزرگترشون 456 00:33:15,180 --> 00:33:17,260 .از سوگولی های قصره 457 00:33:17,260 --> 00:33:20,660 این مرجان قرمز توسط شخص اعلیحضرت به آنها هدیه داده شده 458 00:33:20,660 --> 00:33:23,430 من شنیدم که دختر دوم خانواده ی وانگ شما رو خیلی دوست داره 459 00:33:23,430 --> 00:33:26,450 به همین خاطر اون اینو به من هدیه داده. اینطور نیست؟ 460 00:33:26,450 --> 00:33:30,230 تو چیزای خوب زیادی اینجا داری 461 00:33:31,670 --> 00:33:34,890 این جنسینگ حداقل صد سالشه 462 00:33:34,890 --> 00:33:36,830 تعداد خیلی کمی از این فقط در آکادمی پزشکی امپراطوری پیدا میشه 463 00:33:36,830 --> 00:33:40,430 تو یکیش رو داری. کدوم دختر جوون از کدوم خانواده اینو به تو هدیه داده؟ 464 00:33:40,430 --> 00:33:46,580 .این از طرف بانو شو از داروخانه ی شو جی هستش 465 00:33:47,220 --> 00:33:50,510 فرمانده، شما چرا اینو برنمیدارین تا برای افزایش سلامتیتون ازش استفاده کنید 466 00:33:53,380 --> 00:33:55,430 درضمن 467 00:33:56,570 --> 00:33:58,730 .فرمانده، به این نقاشی نگاه کنید 468 00:33:58,730 --> 00:34:02,430 این نقاشی در واقع نقشه ی رودخانه ی لُو از یک نقاش معروف از سلسله ی جین شرقیه 469 00:34:02,430 --> 00:34:05,900 .این نقاشیه اصلیه. بسیار گران قیمته 470 00:34:05,900 --> 00:34:09,530 در قلب من، شما تنها شخص شایسته ای هستید که میتونه اینو برای خودش داشته باشه 471 00:34:09,530 --> 00:34:13,430 حقیقت رو میگم. فرمانده، لطفا قبولش کنین 472 00:34:13,430 --> 00:34:16,420 .تو باید بدونی که مرتکب یک جرم خیلی بزرگ شدی 473 00:34:16,420 --> 00:34:19,080 من الان میتونم تو رو بر طبق قانون مجازات کنم 474 00:34:19,080 --> 00:34:20,370 جرم بزرگ؟ 475 00:34:20,370 --> 00:34:25,120 من فقط یک واسطه ی خیر هستم. چطور میتونم مرتکب یک جرم بزرگ شده باشم؟ 476 00:34:25,120 --> 00:34:26,900 کسی که با منه 477 00:34:26,900 --> 00:34:30,250 فقط باید به من وفادار باشه. و در مورد تو 478 00:34:30,250 --> 00:34:33,090 .تو به من خیانت کردی تا باعث خوشحالی زن های دیگه بشی 479 00:34:33,090 --> 00:34:35,290 !تو برای منافع خودت به من خیانت کردی 480 00:34:36,300 --> 00:34:39,460 تو هدایای دیگران رو قبول کردی و هیچ کار خوبی انجام ندادی 481 00:34:39,460 --> 00:34:41,460 !تو یک کلاهبرداری 482 00:34:45,170 --> 00:34:47,300 .مراقب باشید، فرمانده 483 00:34:52,060 --> 00:34:54,040 !خودت به این وضع رسیدگی کن 484 00:35:02,980 --> 00:35:05,110 .من رو تا حد مرگ ترسوند 485 00:35:05,110 --> 00:35:07,730 تو چرا انقدر زود جوشی؟ 486 00:35:07,730 --> 00:35:09,810 این خوب نیست که زنهایی هستن که بهت علاقه دارن؟ 487 00:35:09,810 --> 00:35:14,790 .به علاوه، تو باید در آینده یکی از اونا رو انتخاب کنی 488 00:35:14,790 --> 00:35:17,200 .شاید حتی بیشتر از یدونه 489 00:35:19,880 --> 00:35:23,960 دارم چیکار میکنم؟ پس چرا احساس ناراحتی میکنم؟ 490 00:35:26,280 --> 00:35:29,600 باید با اینا چیکار کنم؟ 491 00:35:33,660 --> 00:35:37,950 [نقشه ی رودخانه ی لُو] 492 00:35:51,400 --> 00:35:53,390 واقعا نسخه ی اصله 493 00:35:54,650 --> 00:35:57,520 این تیان چی واقعا 494 00:35:57,520 --> 00:36:00,000 .با استفاده از اسم من کلی سود کرده 495 00:36:00,000 --> 00:36:03,260 میترسم در طی چند روز، کلکسیونش 496 00:36:03,260 --> 00:36:05,670 .حتی از مال منم بیشتر بشه 497 00:36:07,140 --> 00:36:08,860 به چی میخندی؟ 498 00:36:09,720 --> 00:36:12,090 ،دیگه نمیخندم. فرمانده 499 00:36:12,090 --> 00:36:15,460 .یه چیزی هست که نمیدونم درسته بگم یا نه 500 00:36:15,460 --> 00:36:16,590 چی هست؟ 501 00:36:16,590 --> 00:36:21,230 متوجه شدم از زمانی که دکتر تیان نجاتتون داده 502 00:36:21,230 --> 00:36:25,420 .دارید بیشتر از قبل بهش اعتماد میکنین 503 00:36:25,420 --> 00:36:29,450 .دیگه در مورد پیشینه اش بهش مشکوک نیستین 504 00:36:31,370 --> 00:36:35,510 ، من فقط متوجه شدم، که شخصی مثل اون 505 00:36:35,510 --> 00:36:38,670 به عقلش و چند تا حقه ی کوچیک 506 00:36:38,670 --> 00:36:42,290 و کلمات زیبا برای بدست آوردن سود تکیه میکنه 507 00:36:42,290 --> 00:36:45,320 ولی به عنوان یک شخص، صادق و مهربونه 508 00:36:47,140 --> 00:36:50,410 .فرمانده، هنوز یک چیز دیگه هم هست 509 00:36:50,410 --> 00:36:51,640 بگو 510 00:36:51,640 --> 00:36:56,270 شما دیگه مثل گذشته اون آدم سرد و بی تفاوت و غیر اجتماعی به نظر نمیرسید 511 00:36:56,270 --> 00:36:58,920 احتمالا، بعد از تاثیر گرفتن از دکتر تیان 512 00:36:58,920 --> 00:37:03,820 حالا دیگه راحت تر میشه تشخیص داد که شما خوشحالید یا عصبانی 513 00:37:05,120 --> 00:37:07,410 .اگر چیز دیگه ای نیست، میتونی بری 514 00:37:07,410 --> 00:37:10,690 .بله، من الان میرم 515 00:37:18,090 --> 00:37:20,990 یعنی من حتی 516 00:37:20,990 --> 00:37:23,090 از دکترهای تازه کار هم تاثیر میگیرم؟ 517 00:37:37,400 --> 00:37:40,560 .بالاخره همه چیز رو بهشون برگردوندم 518 00:37:40,560 --> 00:37:43,000 .قلبم درد میکنه، بدنم هم درد میکنه 519 00:37:43,000 --> 00:37:46,490 .ولی فرمانده سه روزه که من رو به حضورش طلب نکرده 520 00:37:46,490 --> 00:37:50,230 تیر خوردن به خاطر اون و بدست آوردن اعتمادش کار راحتی نبود 521 00:37:50,230 --> 00:37:52,160 .نباید همچین فرصتی رو از دست بدم 522 00:37:52,160 --> 00:37:55,620 .باید سریع یک راه برای خوشحال کردنش پیدا کنم 523 00:37:59,890 --> 00:38:01,610 [گنج خانه] 524 00:38:02,310 --> 00:38:06,900 من خیلی احمقم. اگر زودتر از این میدونستم، مرجان قرمز رو پس نمیفرستادم 525 00:38:06,900 --> 00:38:10,680 ...پول زیادی برام باقی نمونده. من 526 00:38:15,330 --> 00:38:17,760 [عمارت پرتوهای نقاشی شده] 527 00:38:22,790 --> 00:38:26,570 فرمانده این یک هدیه ی کوچیک از طرف منه. خیلی بهتون میاد 528 00:38:26,570 --> 00:38:29,400 کدوم بانوی جوان از کدوم خانواده دوباره اینو به تو داده؟ 529 00:38:29,400 --> 00:38:33,680 .اینطوری نیست. من اینو خودم براتون خریدم 530 00:38:34,740 --> 00:38:36,290 بازش کن 531 00:39:05,420 --> 00:39:08,130 چرا این زره رو به من هدیه میدی؟ 532 00:39:08,130 --> 00:39:12,510 از همون روز اولی که ما با هم ملاقات کردیم، شما تقریبا دوبار کشته شدید 533 00:39:15,730 --> 00:39:18,600 .حالا که، شما هدف مکرر آدمکش ها هستید 534 00:39:18,600 --> 00:39:21,420 .احتمالا به این احتیاج پیدا میکنین 535 00:39:23,290 --> 00:39:26,290 فرمانده، دوستش ندارین؟ 536 00:39:26,290 --> 00:39:27,980 تو اینو از کجا خریدی؟ 537 00:39:27,980 --> 00:39:31,110 از گنج خانه. مشکل چیه؟ 538 00:39:32,650 --> 00:39:37,380 میدونستی که این زره یک شیء با ارزش سلسله ی قبلی بوده؟ 539 00:39:37,380 --> 00:39:39,420 تا زمانی که شخص به وسیله ی چاقو یا شمشیر مورد ضربت قرار نگیره 540 00:39:39,420 --> 00:39:41,680 .سلاح های عادی دیگه نمیتونن ازش رد بشن 541 00:39:41,680 --> 00:39:43,790 واقعا؟ 542 00:39:43,790 --> 00:39:45,760 پس من یک گنج پیدا کردم؟ 543 00:39:45,760 --> 00:39:47,470 من فقط پنجاه سکه براش دادم 544 00:39:47,470 --> 00:39:49,070 پنجاه سکه؟ 545 00:39:49,070 --> 00:39:51,380 .حتی جعبه هم ازش گرون تره 546 00:39:53,630 --> 00:39:56,830 فرمانده چرا امتحانش نمیکنید؟ 547 00:41:05,400 --> 00:41:07,740 فرمانده، این زره واقعا بهتون میاد 548 00:41:07,740 --> 00:41:09,850 من سلیقه ی خوبی دارم 549 00:41:11,420 --> 00:41:13,360 اشتباه دیدم؟ 550 00:41:13,360 --> 00:41:15,520 اون داره لبخند میزنه 551 00:41:15,520 --> 00:41:20,650 .این عالیه. حالا میتونم اعتمادش رو بدست بیارم 552 00:41:23,010 --> 00:41:26,620 گفتی چقدر براش پرداختی؟ 553 00:41:26,620 --> 00:41:31,060 فرمانده پنجاه سکه برای زره و شصت سکه برای جعبه 554 00:41:31,620 --> 00:41:33,180 عقلت کمه؟ 555 00:41:33,180 --> 00:41:36,200 تو حتی یک جعبه ی گرون تر خریدی تا هدیه رو بذاری توش؟ 556 00:41:36,200 --> 00:41:38,780 .من... من فکر کردم این جعبه مناسب شماست 557 00:41:38,780 --> 00:41:41,250 .بدون فکر خریدمش 558 00:41:42,140 --> 00:41:43,200 شنگ آنخوای 559 00:41:43,200 --> 00:41:44,660 بله 560 00:41:44,660 --> 00:41:46,660 من از این زره خیلی خوشم اومده 561 00:41:46,660 --> 00:41:48,770 به تیان چی سه برابر پولی که برای خریدش داده بپرداز 562 00:41:48,770 --> 00:41:50,270 چشم 563 00:41:50,270 --> 00:41:53,580 .فرمانده، برای پاداشتون ممنونم 564 00:41:53,580 --> 00:41:56,320 تو حقه باز کوچولوی حریص 565 00:41:56,320 --> 00:41:59,480 بلند شو. دیگه زانو زدن رو تموم کن. برو پاداشت رو بگیر 566 00:42:03,160 --> 00:42:06,190 چی شده؟ پاداش من برات کافی نیست؟ 567 00:42:06,190 --> 00:42:07,760 نه، نیست 568 00:42:07,760 --> 00:42:11,230 من میخوام برای فردا مرخصی بگیرم 569 00:42:11,230 --> 00:42:12,730 .و از عمارت خارج بشم 570 00:42:12,730 --> 00:42:14,200 دوباره از عمارت خارج بشی؟ 571 00:42:15,230 --> 00:42:18,310 !ندو 572 00:42:19,650 --> 00:42:21,690 !برو کنار 573 00:42:36,240 --> 00:42:37,870 .تو واقعا سریع میدویی 574 00:42:37,870 --> 00:42:39,820 کجا میدویی؟ 575 00:42:41,460 --> 00:42:55,900 ☟ لطفا جهت حمایت عضو کانال ما بشین ☟ @ChocoDreamSub : کانال تلگرام ما ◇◇◇ ترجمه: Homa_WX ◇◇◇ 576 00:42:57,800 --> 00:43:02,100 ♫ در حالی که بیهوده نشسته ام ♫ 577 00:43:02,100 --> 00:43:05,410 ♫انتهای شب همچنان زیباست ♫ 578 00:43:07,760 --> 00:43:14,890 ♫ از اینکه کشف بشم نمیترسم،این به خاطر ترحم خودم برای تنهایی است ♫ 579 00:43:17,360 --> 00:43:21,300 ♫ گاهی اوقات ، یک روز آفتابی روشن وجود دارد ♫ 580 00:43:21,300 --> 00:43:26,650 ♫ صد ها گل برای جلال و ایجاد شور و نشاط رقابت می کند ♫ 581 00:43:26,650 --> 00:43:34,490 ♫ چرا برای لحظه ای شکوفا نشوی و پس از آن پژمرده شوی؟ ♫ 582 00:43:34,490 --> 00:43:39,200 ♫ این گل وحشی به آرامی چشم ها را مجذوب خود می کند ♫ 583 00:43:39,200 --> 00:43:44,090 ♫ شکوفه های دیگر هلو به آن حسادت میکنند ♫ 584 00:43:44,090 --> 00:43:47,360 ♫ همیشه کسی هست که از این مسیر عبور کند ♫ 585 00:43:47,360 --> 00:43:53,740 ♫ گلبرگ ها را یکی پس از دیگری می شمارم ♫ 586 00:43:53,740 --> 00:43:58,460 ♫ این گل افتاده قسم خود را حفظ کرده ♫ 587 00:43:58,460 --> 00:44:02,680 ♫ علفهای هرز در خارج از دیوارهای شهر رو به رشد هستند ، هیچ بخششی در کار نیست ♫ 588 00:44:02,680 --> 00:44:06,280 ♫ از زمان شکوفایی♫ 589 00:44:06,280 --> 00:44:09,090 ♫ تا لحظه ی برگریزان♫ 590 00:44:09,090 --> 00:44:13,890 ♫ گل چیز زیادی نگفته است ♫ 591 00:44:15,200 --> 00:44:19,970 ♫ این گل وحشی به آرامی چشم ها را مجذوب خود می کند ♫ 592 00:44:19,970 --> 00:44:24,820 ♫ شکوفه های دیگر هلو به آن حسادت میکنند ♫ 593 00:44:24,820 --> 00:44:28,180 ♫ همیشه کسی هست که از این مسیر عبور کند ♫ 594 00:44:28,180 --> 00:44:34,490 ♫ گلبرگ ها را یکی پس از دیگری می شمارم ♫ 595 00:44:34,490 --> 00:44:39,120 ♫ این گل افتاده قسم خود را حفظ کرده ♫ 596 00:44:39,120 --> 00:44:44,750 ♫ علفهای هرز در خارج از دیوارهای شهر رو به رشد هستند ، هیچ بخششی در کار نیست ♫ 597 00:44:44,750 --> 00:44:47,100 ♫ از زمان شکوفایی♫ 598 00:44:47,100 --> 00:44:49,800 ♫ تا لحظه ی برگریزان♫ 599 00:44:49,800 --> 00:44:54,150 ♫ گل چیز زیادی نگفته است ♫ 600 00:44:54,150 --> 00:44:57,250 ♫ از زمان شکوفایی♫ 601 00:44:57,250 --> 00:45:01,540 ♫تا لحظه ی برگریزان♫ 602 00:45:01,540 --> 00:45:07,340 ♫ گل چیز زیادی نگفته است ♫ 60948

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.