Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated:
1
00:00:01,960 --> 00:00:10,010
◣ تیم ترجمه چوکو دریم با افتخار تقدیم میکند ◢
@ChocoDreamSub : کانال تلگرام ما
「 Homa_WX : مترجم 」
2
00:00:14,180 --> 00:00:17,400
♫ یک ماه روشن همیشه یک تکه گمشده خواهد داشت ♫
3
00:00:17,400 --> 00:00:20,440
♫ این جاده همیشه پر پیچ و خم خواهد بود ♫
4
00:00:20,440 --> 00:00:27,070
♫ من ترجیح میدهم با تو ملاقات کنم♫
5
00:00:28,390 --> 00:00:31,540
♫ از رنج زیاد ابایی ندارم♫
6
00:00:31,540 --> 00:00:34,590
♫احتمال رویارویی با طوفان در نیمه ی شب وجود دارد♫
7
00:00:34,590 --> 00:00:41,410
♫ این شعله همچنان می سوزد ♫
8
00:00:42,590 --> 00:00:49,100
♫ از آنجا که از زیر خاک گل جوانه میزند♫
9
00:00:49,100 --> 00:00:55,820
♫ سرنوشت بی معنی است. خنده ام هنوز مشخص است ♫
10
00:00:56,600 --> 00:01:00,210
♫ من می توانم هزار زخم دردناک را تحمل کنم. تلخی من کمتر می شود ♫
11
00:01:00,210 --> 00:01:02,410
♫ من حاضرم به لبخند زدن ادامه دهم ♫
12
00:01:02,410 --> 00:01:07,220
♫ برای تبدیل همه مشکلات به مِه ای که از کنارم عبور می کند♫
13
00:01:07,220 --> 00:01:10,730
♫ همه آنها قدمی به سوی خوشحالی من هستند ♫
14
00:01:10,730 --> 00:01:14,240
♫ موقعیت های زیادی میتواند وجود داشته باشد، قلبم خسته خواهد شد ♫
15
00:01:14,240 --> 00:01:16,480
♫ عشق عمیق به بی هوشی تبدیل می شود♫
16
00:01:16,480 --> 00:01:21,300
♫رشته های گره خورده در قلبم را نمیفهمم ♫
17
00:01:21,300 --> 00:01:26,250
♫ حداقل میتوانم با آن با یک لبخند رو به رو شوم♫
18
00:01:26,250 --> 00:01:30,380
[دکتر کیوتی]
19
00:01:30,380 --> 00:01:33,080
[قسمت نهم]
20
00:01:47,180 --> 00:01:49,100
!من نمیذارم تو بری
21
00:01:49,100 --> 00:01:53,180
!باید انتقامم رو بگیرم. ازت تا حد مرگ متنفرم
22
00:01:53,180 --> 00:01:55,710
!برو بمیر
23
00:01:56,490 --> 00:02:00,190
سون سُنگ روی، دیگه کارت تمومه، میدونستی؟
24
00:02:01,020 --> 00:02:05,120
چرا این دختر انقدر از سون سُنگ روی تنفر داره
25
00:02:07,480 --> 00:02:10,390
یعنی ممکنه که با هم گذشته ی پیچیده ای داشتن؟
26
00:02:14,630 --> 00:02:16,350
[جی]
27
00:02:19,750 --> 00:02:23,740
برادر، سون سُنگ روی ازت چی میخواست؟
28
00:02:23,740 --> 00:02:28,880
این روباه پیر، سون سُنگ روی، با اون تاجر های دغل باز توطئه کرده تا مردم رو گول بزنه
29
00:02:28,880 --> 00:02:34,070
حالا هم اون میخواد به تجهیزات ارتش دسترسی پیدا کنه و برای پسرش یک مزیت کسب کنه
30
00:02:34,070 --> 00:02:36,240
.واقعا که نفرت انگیزه
31
00:02:37,020 --> 00:02:39,760
ولی ما الان نمیتونیم قدرت خانواده ی سون رو دست کم بگیریم
32
00:02:39,760 --> 00:02:44,250
نمیتونیم باهاشون یک درگیری تن به تن داشته باشیم. فقط میتونیم ذره ذره این مشکل رو حل کنیم
33
00:02:44,250 --> 00:02:45,970
.میدونم
34
00:02:49,740 --> 00:02:53,570
اوه راستی، جنگ! برای چی دنبال من میگشتی؟
35
00:02:53,570 --> 00:02:55,560
.هنوز هم در مورد بانو شو عه
36
00:02:55,560 --> 00:02:58,000
.هنوز هم یک چیزی هست که من نمیفهمم
37
00:02:58,000 --> 00:03:02,210
این بانو شو معمولا هیچوقت از عمارت خارج نمیشد. پس چطوری درمان کشنده رو بدست آورده؟
38
00:03:02,750 --> 00:03:05,090
...درمان کشنده
39
00:03:06,170 --> 00:03:09,060
درمان کشنده دوباره ظاهر شد. من نمیتونم با اطمینان بگم
40
00:03:09,060 --> 00:03:12,350
که آیا اون به وضعیت غمبار وزیر شن در اون زمان مربوط میشه یا نه
41
00:03:12,350 --> 00:03:14,980
.هیچ چیزی نیست که من ازش مطمئن باشم
42
00:03:14,980 --> 00:03:18,550
.یک موش توی عمارت داریم که بهشون کمک میکنه
43
00:03:18,550 --> 00:03:23,630
من دارم درموردش تحقیقات انجام میدم. و دارم در مورد پیشینه ی تمام خدمتکاران تحقیق میکنم
44
00:03:23,630 --> 00:03:27,620
.ما باید همه ی جاسوسای عمارت رو پاکسازی کنیم
45
00:03:28,530 --> 00:03:31,630
گذشته ی تیان چی پاکه؟
46
00:03:33,120 --> 00:03:37,230
دکتر تیان؟ ورود اون به آکادمی پزشکان سلطنتی کاملا قانونی بوده
47
00:03:37,230 --> 00:03:40,310
من همچنین یک شایعه در موردش از آکادمی شنیدم
48
00:03:40,310 --> 00:03:43,730
اونا میگن که اون به دلایلی واقعا میخواسته که وارد عمارت جی بشه
49
00:03:43,730 --> 00:03:46,760
.اون حتی مقام پزشک سلطنتی رو هم رد کرده
50
00:03:47,780 --> 00:03:51,440
به غیر از این دیگه چیز دیگه ای هم هست؟
51
00:04:02,680 --> 00:04:06,010
.فعلا اطلاعات دیگه ای در دست ندارم
52
00:04:08,780 --> 00:04:13,530
.وقتی جنگ دروغ میگه، ناخودآگاه نگاهش رو برمیگردونه
53
00:04:14,150 --> 00:04:18,330
به نظر میرسه من خودم باید شخصا در مورد تیان چی تحقیق کنم
54
00:04:20,750 --> 00:04:25,170
برادر، من شنیدم که تو میخوای برای آموزش افرادت به حومه ی شهر بری. منم میتونم باهات بیام؟
55
00:04:25,170 --> 00:04:28,410
.لازم نیست. ازت میخوام یه کار دیگه انجام بدی
56
00:04:28,410 --> 00:04:30,490
یه کار دیگه؟
57
00:04:53,480 --> 00:04:56,250
[عمارت مرزبان ایالتی]
58
00:05:03,810 --> 00:05:06,630
به نظر میاد فرمانده و سون سُنگ روی
59
00:05:06,630 --> 00:05:08,960
.با هم در ارتباط هستن
60
00:05:08,960 --> 00:05:11,220
اگر بخوام علیه سون سُنگ روی اقدامی بکنم
61
00:05:11,220 --> 00:05:14,050
.باید اول اعتماد فرمانده رو بدست بیارم
62
00:05:14,790 --> 00:05:17,030
چه کاری میتونم بکنم
63
00:05:17,030 --> 00:05:19,620
که فرمانده من رو به عنوان معاشر قابل اطمینان خودش قبول کنه؟
64
00:05:25,750 --> 00:05:29,110
[فرماندهی]
65
00:05:35,970 --> 00:05:41,420
[خانه ی دلشاد]
66
00:05:50,790 --> 00:05:52,470
!فرمانده
67
00:05:53,120 --> 00:05:56,610
شما برای جنگ اینطوری لباس پوشیدین؟
68
00:05:56,610 --> 00:06:00,790
.جنگ نه. برادر فقط میخواد به سربازان آموزش بده
69
00:06:04,230 --> 00:06:07,640
در طول آموزش، سربازهایی هستند که زخمی میشن. تو هم باهام بیا
70
00:06:13,840 --> 00:06:16,510
پس من باید وسایل پزشکیم رو با خودم بیارم
71
00:06:16,510 --> 00:06:19,340
.ارباب جوان، من دیگه راه میفتم
72
00:06:24,290 --> 00:06:28,800
به نظر میاد برادر هنوز به تیان چی اعتماد نداره و میخواد امتحانش کنه
73
00:06:28,800 --> 00:06:33,220
اگر اون بفهمه که تیان چی نقش یک مرد رو بازی کرده تا وارد عمارت جی بشه، حتی اگر اون هیچ مقصود شیطانی ای هم نداشته باشه
74
00:06:33,220 --> 00:06:36,880
از روی احتیاط هم که شده از شرش خلاص میشه
75
00:07:01,620 --> 00:07:03,550
برای چی داری به من نگاه میکنی؟
76
00:07:04,370 --> 00:07:06,970
.من... من داشتم فکر میکردم شما خیلی خوشتیپ هستید
77
00:07:06,970 --> 00:07:09,210
.شما در این حالت بسیار مردانه به نظر میرسید
78
00:07:09,210 --> 00:07:11,630
جدای از اون، این بار اولیه که من میخوام آموزش نظامی رو ببینم
79
00:07:11,630 --> 00:07:15,260
موندن در کنار شما به من احساس امنیت زیادی میده. شما مثل خدای جنگ میمونید
80
00:07:15,260 --> 00:07:19,270
تمومش کن. تعریف و تمجیدای بی شرمانه ی تو باعث حالت تهوع من میشه
81
00:07:20,780 --> 00:07:23,090
فرمانده، حالت تهوع دارین؟
82
00:07:23,090 --> 00:07:25,900
من مقداری آلو خشک آوردم. میخواین امتحانش کنین؟
83
00:07:25,900 --> 00:07:27,980
اونا خیلی خوشمزه هستن.برای تهوع و سرگیجه هم خوبن
84
00:07:27,980 --> 00:07:29,510
.برای خودت نگه دار
85
00:07:29,510 --> 00:07:32,740
اگر تو انقدر حرف نزنی، من هم سرگیجه و تهوع نمیگیرم
86
00:07:32,740 --> 00:07:35,200
.اینطوری نکنید. لطفا یکم بخورید
87
00:07:35,200 --> 00:07:37,090
یه گاز ازش بزنید
88
00:07:49,790 --> 00:07:53,060
!فر_فرمانده، من متاسفم
89
00:07:53,780 --> 00:07:56,770
!بذارید براتون پاکش کنم. واقعا شرمنده م
90
00:07:56,770 --> 00:07:58,220
--واقعا قصد نداش
91
00:07:58,220 --> 00:08:02,400
!تیان چی، ازم فاصله بگیر
92
00:08:07,830 --> 00:08:09,520
!نگه دار
93
00:08:15,260 --> 00:08:19,810
فرمانده، نهار حاضره. میخواین بخورین؟
94
00:08:20,950 --> 00:08:23,480
بیا بخوریم-
چشم-
95
00:08:27,260 --> 00:08:30,030
!همه ی سربازان میتونن استراحت کنن! وقت غذاست
96
00:08:38,190 --> 00:08:43,230
حتی فکر معاشر قابل اعتماد اون شدن رو هم نکن، اون حتی موقع خوردن هم به من اجازه نمیده نزدیکش بشم
97
00:08:43,770 --> 00:08:45,050
-من
98
00:08:45,050 --> 00:08:48,540
!واقعا خسته کننده س
99
00:09:06,240 --> 00:09:08,320
.عجیبه
100
00:09:08,320 --> 00:09:13,250
اینجا... این مکان چرا انقدر برام آشناست؟
101
00:09:38,910 --> 00:09:41,330
...اینجا
102
00:09:48,190 --> 00:09:53,080
!مادر! مادر
103
00:09:56,780 --> 00:09:59,690
تاج گل روی سرم قشنگه؟
104
00:09:59,690 --> 00:10:02,830
بله
105
00:10:02,830 --> 00:10:04,910
.مادر، برامون یه آهنگ بخون
106
00:10:04,910 --> 00:10:06,700
میخوام صدای خوندنت رو بشنوم
107
00:10:06,700 --> 00:10:08,800
.باشه، اینو بگیر
108
00:10:15,280 --> 00:10:17,040
پدر
109
00:10:24,670 --> 00:10:26,750
تو واقعا قشنگ میرقصی
110
00:11:04,650 --> 00:11:08,260
♪ لا لا لا لا لا ♪
111
00:11:22,150 --> 00:11:23,680
112
00:11:25,220 --> 00:11:27,650
.من دوباره اینجام
113
00:11:27,650 --> 00:11:32,670
.ولی اینبار، کسی فلوت نمیزنه
114
00:11:33,550 --> 00:11:35,880
.هیچکس آواز نمیخونه
115
00:11:37,210 --> 00:11:39,640
.هیچکسی هم نیست که بگه من چقد قشنگم
116
00:11:43,580 --> 00:11:47,270
.پدر. مادر
117
00:11:48,950 --> 00:11:53,490
دلم خیلی براتون تنگ شده. دلم براتون تنگ شده
118
00:12:02,000 --> 00:12:07,490
♪ لا لا لا لا لا ♪
119
00:12:07,490 --> 00:12:10,420
♪ لا لا لا لا لا ♪
120
00:12:10,420 --> 00:12:12,930
♪ لا لا لا لا لا ♪
121
00:12:17,780 --> 00:12:20,490
[جی]
122
00:12:20,490 --> 00:12:23,000
بریم دور اطراف قدمی بزنیم-
باشه-
123
00:12:28,330 --> 00:12:30,560
فرمانده-
فرمانده-
124
00:12:30,560 --> 00:12:31,970
فرمانده
125
00:12:56,670 --> 00:13:00,850
♪ لا لا لا لا لا ♪
126
00:13:00,850 --> 00:13:06,250
♪ لا لا لا لا لا ♪
127
00:13:06,250 --> 00:13:10,310
♪ لا لا لا لا لا ♪
128
00:13:10,310 --> 00:13:12,830
♪ لا لا لا لا لا ♪
129
00:13:12,830 --> 00:13:14,330
.این عالیه
130
00:13:14,330 --> 00:13:18,390
بالاخره یک زن پیدا شد که نظر فرمانده رو به خودش جلب کنه
131
00:13:24,010 --> 00:13:28,830
♪ لا لا لا لا لا ♪
132
00:13:28,830 --> 00:13:32,270
♪ لا لا لا لا لا ♪
133
00:13:32,270 --> 00:13:35,880
♪ لا لا لا لا لا ♪
134
00:13:35,880 --> 00:13:37,550
تیان چی؟
135
00:13:40,300 --> 00:13:42,110
فرمانده
136
00:13:43,390 --> 00:13:47,010
چرا دوباره تویی؟ چرا همیشه باید تو باشی؟
137
00:13:48,320 --> 00:13:50,980
درود بر فرمانده
138
00:13:50,980 --> 00:13:52,900
بلند شو
139
00:13:57,250 --> 00:14:00,990
برای چی داری اینجا توی این طبیعت تنهایی آواز میخونی؟
140
00:14:00,990 --> 00:14:04,250
.من... من آواز نمیخوندم
141
00:14:04,250 --> 00:14:06,540
.فقط داشتم زمزمه میکردم
142
00:14:09,430 --> 00:14:14,440
.من... من دیدم که این گل ها چقدر قشنگ شکوفه دادن
143
00:14:14,440 --> 00:14:17,060
میخواستم براتون یک شاخه بکنم تا باهاش بازی کنین
144
00:14:17,060 --> 00:14:19,750
.انتظار نداشتم خودتون به اینجا بیاید
145
00:14:19,750 --> 00:14:21,520
...من
146
00:14:22,620 --> 00:14:24,580
.من ندیدمتون
147
00:14:24,580 --> 00:14:28,720
انقدر خوشحال بودم که همه چیز از ذهنم پرید. لطفا من رو ببخشید
148
00:14:28,720 --> 00:14:32,500
اون واقعا یه چیزیه واسه خودت. چه آدم پاچه خواریه
149
00:14:38,850 --> 00:14:40,560
ببین چه خشک و خالیه
150
00:14:40,560 --> 00:14:44,660
انتظار داری من با این چیکار کنم؟ این بیشتر برای خوشگذرونی خودت خوبه، درست نمیگم؟
151
00:14:45,690 --> 00:14:50,010
فرمانده شما ممکنه در این مورد ندونید
152
00:14:50,010 --> 00:14:52,990
ولی من از قصد شکوفه هاش رو چیدم
153
00:14:52,990 --> 00:14:57,120
و فقط مادگیش رو جا گذاشتم. زیبایی واقعی یک گل در مادگی اونه
154
00:14:57,120 --> 00:14:59,820
اون قلب گله. این واقعیت داره که مادگی ها افسون گر هستن
155
00:14:59,820 --> 00:15:03,690
ولی سر در گم کردن دیگران هم براشون کار راحتیه. مادگی چیزیه که رایحه دوست داشتنی ای منتشر میکنه
156
00:15:03,690 --> 00:15:06,040
برای همین هم، وقتی که داریم از گلها لذت میبریم نباید به مادگی هاشون نگاه کنیم
157
00:15:06,040 --> 00:15:09,370
.برای لذت بردن از گل، ما باید به قلب اون نگاه کنیم
158
00:15:11,180 --> 00:15:15,320
.تاکتیک بعد تاکتیک... چه نبوغی
159
00:15:16,040 --> 00:15:20,240
.گرچه حرف هات ساده هستن، ولی واقعا جالبن
160
00:15:20,240 --> 00:15:23,410
تشبیه گلها برای توصیف انسان ها: نمیشه کسی رو از روی ظاهر قضاوت کرد
161
00:15:23,410 --> 00:15:25,600
.باید به قلب اون شخص توجه کرد
162
00:15:26,660 --> 00:15:31,430
این حرف های تو به گلها مربوط میشه یا انسان ها؟
163
00:15:31,430 --> 00:15:35,230
من متوجه این تشبیهات پنهانی نمیشم
164
00:15:35,230 --> 00:15:39,760
چیزی که من الان گفتم فقط از سر وفاداری من به شماست
165
00:15:39,760 --> 00:15:41,540
فرمانده، لطفا این هدیه ی کوچیک رو از من قبول کنید
166
00:15:41,540 --> 00:15:45,900
.بی شرم. واقعا بی شرمه
167
00:15:48,370 --> 00:15:50,540
دوست داری اینا رو بپوشی؟
168
00:15:52,580 --> 00:15:55,930
.اگر دوستشون داری، پس همشون رو بپوش
169
00:15:55,930 --> 00:15:57,550
فرمانده
170
00:16:04,700 --> 00:16:06,350
...من
171
00:16:10,340 --> 00:16:13,350
دنبال من نیا. از اونجایی که این تاج گل رو سرت گذاشتی
172
00:16:13,350 --> 00:16:15,290
.بذار بقیه هم ببینن و ازش لذت ببرن
173
00:16:15,290 --> 00:16:17,420
!فرمانده
174
00:16:30,540 --> 00:16:32,280
!بریم
175
00:16:51,630 --> 00:16:55,930
بیست و پنج تا گل روی سرته. حق نداری حتی یدونه ش رو هم بندازی
176
00:16:55,930 --> 00:16:58,360
برای هر یدونه گلی که گم بشه. ده تا ضربه شلاق میخوری
177
00:16:58,360 --> 00:17:01,830
.اگر بیشتر از پنج تا گل گم بشن، تنبیهت بیشتر میشه
178
00:17:01,830 --> 00:17:05,280
توی استراحتگاه بعدی اونها رو چک میکنم، شنیدی؟
179
00:17:05,280 --> 00:17:06,510
!فرمانده
180
00:17:06,510 --> 00:17:11,820
یادت بمونه. با هم قرار گذاشتیم. بابت هر گل گم شده، ده ضربه ی شلاق
181
00:17:15,900 --> 00:17:17,450
کی با تو قرار گذاشت؟
182
00:17:17,450 --> 00:17:20,570
.تو خودت بریدی و دوختی
183
00:17:20,570 --> 00:17:22,420
مشکلی داری؟
184
00:17:23,270 --> 00:17:26,220
چطور جرئت میکنم؟ چطور جرئت میکنم؟
185
00:17:43,850 --> 00:17:47,610
[استراحتگاه شیونینگ]
186
00:18:02,220 --> 00:18:03,840
!فرمانده
187
00:18:27,330 --> 00:18:29,400
فرمانده
188
00:18:29,400 --> 00:18:32,170
.کافیه، بریم چای بنوشیم
189
00:18:32,170 --> 00:18:35,220
.وقت شمردن گل هاست
190
00:18:52,950 --> 00:18:55,650
واقعا داره میشمارتشون؟
191
00:18:55,650 --> 00:18:58,750
این واقعا کاریه که یک فرمانده باید انجام بده؟
192
00:19:04,880 --> 00:19:08,720
.بیست و دو تا گل. سه تا گل ازش کم شده
193
00:19:08,720 --> 00:19:11,250
قبلا چی گفتیم؟
194
00:19:11,250 --> 00:19:15,360
برای هر دونه ی گل گم شده، ده ضربه ی شلاق
195
00:19:16,550 --> 00:19:19,280
.فرمانده، اشکالی نداره اگر من رو بزنید
196
00:19:19,280 --> 00:19:22,520
ولی اگر الان منو بزنید،برای چند روز نمیتونم تکون بخورم
197
00:19:22,520 --> 00:19:25,050
.اونوقت دیگه قادر نیستم از شما مراقبت کنم
198
00:19:26,100 --> 00:19:28,390
واقعا انقدر دلت میخواد به من خدمت کنی؟
199
00:19:28,390 --> 00:19:32,290
.پس تنبیهت رو میذاریم برای بعد
200
00:19:32,290 --> 00:19:36,200
پس بذار همه ی تنبیهات رو یکجا جمع کنیم. منم مجبور نمیشم دوبار تنبیهت کنم. اینکار واقعا دردسر سازه
201
00:19:36,200 --> 00:19:38,320
منظورتون چیه؟
202
00:19:38,320 --> 00:19:42,160
.خب چونکه زدنت تا حد مرگ برای یکبار آسونتره
203
00:19:45,040 --> 00:19:47,670
.از سخاوتتون متشکرم، فرمانده
204
00:20:05,320 --> 00:20:08,870
اونطور که جاسوسمون گزارش داده، هویت بانو شو شک جی خنگ رو برانگیخته
205
00:20:08,870 --> 00:20:11,810
آیا باید ترور رو به تعویق بندازیم؟
206
00:20:13,230 --> 00:20:16,790
طبق نقشه پیش برید-
...اما-
هیچ امّایی وجود نداره-
207
00:20:16,790 --> 00:20:21,250
جی خنگ اون بیرون داره آموزش نظامی میده. این یه فرصت خوب برای ماست
208
00:20:21,250 --> 00:20:22,820
فهمیدم
209
00:20:31,760 --> 00:20:35,540
[مهمانسرای فنگ چینگ]
210
00:20:41,350 --> 00:20:46,280
فرمانده، لطفا نگید از من میخواین کمکتون کنم حموم کنین
211
00:20:47,110 --> 00:20:51,670
.چیه؟ امروز، چایی رو ریختی رو من
212
00:20:51,670 --> 00:20:54,520
اونوقت نمیخوای کمک کنی حموم کنم و لباسم رو عوض کنم؟
213
00:20:54,520 --> 00:20:56,720
.منظورم این نبود
214
00:20:58,290 --> 00:21:01,520
.منظورم اینه که من یک پزشک ناچیز هستم
215
00:21:01,520 --> 00:21:04,010
اگر از من بخواین که نبضتون رو بگیرم یا براتون دارو تجویز کنم
216
00:21:04,010 --> 00:21:06,440
.میتونم این کار رو بکنم
217
00:21:06,440 --> 00:21:11,420
ولی اینکه بهتون کمک کنم لباساتون رو عوض کنین... من واقعا از پسش برنمیام
218
00:21:14,360 --> 00:21:18,920
پس کمک کردن به من برای حموم کردن و عوض کردن لباس هام به مقام والات توهین میکنه
219
00:21:18,920 --> 00:21:21,490
.نه، نه! نه، فرمانده، منظور من این نبود
220
00:21:21,490 --> 00:21:24,520
دارم میگم، میترسم نتونم به درستی بهتون خدمت کنم
221
00:21:24,520 --> 00:21:27,550
.و دوباره شما رو عصبانی کنم
222
00:21:27,550 --> 00:21:31,490
...میرم یک نفر دیگه رو صدا میکنم. اونا میتونن کمک-
صبر کن-
223
00:21:33,320 --> 00:21:39,350
اگر جرئت داری برو، فردا بعد از رژه ی سربازان، خودت رو برای برگشت به عمارت جی اذیت نکن
224
00:21:42,880 --> 00:21:44,320
من اشتباه کردم
225
00:21:44,320 --> 00:21:48,100
همین الان بهتون کمک میکنم لباس هاتون رو عوض کنید
226
00:21:51,570 --> 00:21:53,320
.زودباش کمک کن لباسمو دربیارم
227
00:22:48,610 --> 00:22:50,960
...پس... من
228
00:22:51,740 --> 00:22:55,420
...من
229
00:22:55,420 --> 00:23:00,080
.من... بهتون کمک میکنم شلوارتون رو دربیارید
230
00:23:12,520 --> 00:23:14,780
این چه قیافه ایه از خودش نشون میده؟
231
00:23:21,070 --> 00:23:22,870
...ممکنه که اون
232
00:23:29,220 --> 00:23:31,510
.ببخشید فرمانده. من درست بهتون خدمت نکردم
233
00:23:31,510 --> 00:23:33,130
.بهم یک فرصت دیگه بدید
234
00:23:33,130 --> 00:23:35,520
!اینبار مطمئنا سریع درش میارم
235
00:23:35,520 --> 00:23:38,240
!لازم نیست! برو بیرون
236
00:23:38,240 --> 00:23:39,930
.همین الان میرم
237
00:23:47,020 --> 00:23:49,460
.خداروشکر، بیرونم کرد
238
00:23:49,460 --> 00:23:51,340
،اگر برهنه ی فرمانده رو میدیدم
239
00:23:51,340 --> 00:23:53,750
!واقعا شرم آور بود
240
00:23:53,750 --> 00:23:55,720
.ولی خدمت رسانی به این فرمانده واقعا سخته
241
00:23:55,720 --> 00:23:59,410
خیلی راحت عصبانی میشه. حتی نمیدونم برای چی عصبانیه
242
00:24:10,620 --> 00:24:14,570
این بچه چه مرگشه؟
243
00:24:29,120 --> 00:24:30,900
.مثل زنها رفتار میکنه
244
00:24:30,900 --> 00:24:32,460
...اون
245
00:24:56,860 --> 00:24:59,020
.فرمانده، من همراه شما داخل نمیام
246
00:24:59,020 --> 00:25:01,830
.نمیخوام مزاحم استراحتتون توی کالسکه بشم
247
00:25:01,830 --> 00:25:03,250
.هرجور خودت ترجیح میدی
248
00:25:21,620 --> 00:25:24,530
.رئیس شنگ، چه جنگل قشنگیه
249
00:25:24,530 --> 00:25:27,910
،من قبلا توی یک کتاب عکس دار دیدم. در جنگلی مثل این
250
00:25:27,910 --> 00:25:30,070
معمولا یا حیوان های وحشی کمین کردن
251
00:25:30,070 --> 00:25:33,280
.یا آدمکش ها
252
00:25:35,840 --> 00:25:38,110
انقدر شوم نباش. اگر واقعا آدمکشی اونجا باشه
253
00:25:38,110 --> 00:25:40,390
.من از تو به عنوان سپر استفاده میکنم
254
00:25:40,390 --> 00:25:43,080
فرمانده، نگران نباشید. اگر کسی سعی کنه شما رو بکشه
255
00:25:43,080 --> 00:25:45,210
.من جون خودم رو برای دفاع از شما میدم
256
00:25:45,210 --> 00:25:48,660
من بدون لحظه ای درنگ همه ی شمشیرها و تیرها رو برای فرمانده ی عزیزم کنار میزنم
257
00:26:13,450 --> 00:26:15,820
!آدمکش ها اومدن! آدمکش ها اومدن
258
00:26:17,900 --> 00:26:20,910
لعنت! یعنی ما انقدر بدشانسیم؟
259
00:27:28,120 --> 00:27:31,070
اونا نتونستن با استفاده از شاهزاده شون چنگ من رو پایین بکشن
260
00:27:31,070 --> 00:27:33,890
.پس قطعا نا امید نمیشن
261
00:27:34,700 --> 00:27:40,040
منظورت اینه که... از این موقعیت به عنوان فرصتی برای آسیب زدن به تو استفاده میکنن؟
262
00:27:40,720 --> 00:27:44,540
دلیلی که من این بار به بیرون میرم همینه که مار رو از سوراخش بیرون بکشم
263
00:27:44,540 --> 00:27:47,340
پس تو باید چند تا از سربازان رو از قبل اونجا پنهان کنی
264
00:27:48,490 --> 00:27:51,200
.جنگ، درست به موقع اومدی
265
00:27:51,200 --> 00:27:55,190
تو کسی هستی که دواندیشی فوق العاده ای داشتی و از من خواستی که در این مکان آماده باشم
266
00:27:55,190 --> 00:27:57,120
حواست باشه چند تاشون رو زنده بذاری-
فهمیدم-
267
00:28:08,730 --> 00:28:10,290
!کمک
268
00:28:11,640 --> 00:28:13,990
.دنبال من نکن! آدم اشتباهی رو گرفتی
269
00:28:14,850 --> 00:28:16,240
!ندو
270
00:28:17,490 --> 00:28:20,260
!فرمانده، نجاتم بده
271
00:28:45,190 --> 00:28:48,200
!تیان چی! تیان چی
272
00:28:52,810 --> 00:28:54,270
!تیان چی
273
00:28:54,950 --> 00:28:56,390
!تیان چی
274
00:28:56,390 --> 00:28:58,430
!تیان چی! تیان چی
275
00:28:58,430 --> 00:29:00,280
!از فرمانده محافظت کنید
276
00:29:05,300 --> 00:29:07,210
!اونا با نیروی کمکی اومدن، بدویید
277
00:29:08,320 --> 00:29:09,850
تیان چی
278
00:29:14,130 --> 00:29:15,690
[داروخانه]
279
00:29:17,570 --> 00:29:19,140
[داروخانه ی تان]
280
00:29:19,140 --> 00:29:21,140
آقا شما به اینجا اومدین که یک دکتر رو ببینید یا دارو بگیرید؟
281
00:29:21,140 --> 00:29:22,750
!بهترین دکتر اینجا رو صدا بزن
282
00:29:22,750 --> 00:29:25,100
!دوستم با یک تیر زخمی شده. زندگیش به یک نخ بنده
283
00:29:25,100 --> 00:29:28,170
.متاسفم، پزشک ما برای انجام کاری بیرون رفته
284
00:29:28,170 --> 00:29:31,590
صبر کن! من میدونم که این اطراف یک پزشک شناخته شده و ماهر هستش
285
00:29:31,590 --> 00:29:35,240
ولی شخصیت خاصی داره، پس توی خونه کسی رو ویزیت نمیکنه
286
00:29:35,240 --> 00:29:37,620
میشه لطفا بری ازش بخوای بیاد؟
287
00:29:37,620 --> 00:29:42,610
باشه اینکار رو میکنم، ولی مطمئن نیستم اون بخواد توی خونه کسی رو معاینه کنه
288
00:29:42,610 --> 00:29:44,530
ممنونم
289
00:29:44,530 --> 00:29:48,170
[استراحتگاه شیونینگ]
290
00:29:51,190 --> 00:29:53,030
فرمانده
291
00:29:53,620 --> 00:29:55,460
درد میکنه
292
00:30:09,930 --> 00:30:11,710
چرا هنوز دکتر نیومده؟
293
00:30:11,710 --> 00:30:14,000
ارباب جوان رفتن بیرون تا یکی رو پیدا کنن
294
00:30:19,290 --> 00:30:22,440
تیان چی، به من اعتماد داری؟
295
00:30:25,650 --> 00:30:26,740
بله
296
00:30:26,740 --> 00:30:29,390
.من هم قبلا توی زمین جنگ از این زخم ها داشتم
297
00:30:29,390 --> 00:30:32,570
.میدونم که چطوری جلوی خونریزی رو بعد از بیرون کشیدن تیر بگیرم
298
00:30:32,570 --> 00:30:36,400
.حالا، باید لباس هات رو پاره کنم تا بتونم اینکار رو بکنم
299
00:30:38,390 --> 00:30:41,810
قیچی رو بیار
300
00:30:41,810 --> 00:30:44,270
.قبلا هم گفتم، زندگی اون مال منه
301
00:30:44,270 --> 00:30:46,370
.تا وقتی من نخوام بمیره، اون نباید بمیره
302
00:30:46,370 --> 00:30:48,440
!الان هم همینطوره
303
00:30:49,850 --> 00:30:53,140
نه، اگر اون لباس های من رو پاره کنه
304
00:30:53,140 --> 00:30:56,500
.میفهمه که من یک دخترم
305
00:30:59,420 --> 00:31:03,820
فرمانده، بهم قول بده
306
00:31:03,820 --> 00:31:06,460
اگر از این وضعیت نجات پیدا کردم
307
00:31:06,460 --> 00:31:10,870
.مهم نیست چی پیش میاد، من رو به مرگ محکوم نکنید
308
00:31:10,870 --> 00:31:13,790
این چه مزخرفیه داری میگی؟ من الان دارم سعی میکنم جونت رو نجات بدم
309
00:31:13,790 --> 00:31:15,860
چرا باید به مرگ محکومت کنم؟
310
00:31:15,860 --> 00:31:19,010
...بهم قول بده. وگرنه
311
00:31:21,790 --> 00:31:23,230
!تیان چی
312
00:31:26,650 --> 00:31:29,910
فرمانده، اگر میخواین اون بمیره، اینکار رو بکنید
313
00:31:30,810 --> 00:31:32,310
درود به فرمانده
314
00:31:32,310 --> 00:31:35,620
برادر ایشون پزشکیه که به سرزمین های مختلفی سفر کرده، دکتر یه چیانزی
315
00:31:35,620 --> 00:31:39,200
.شنیدم که اون بهترین پزشک این منطقه س، پس آوردمش اینجا
316
00:31:39,200 --> 00:31:41,920
اون یک پزشک زنه. چطوری میتونه یک مرد رو درمان کنه؟
317
00:31:41,920 --> 00:31:46,980
به عنوان یک پزشک، ما اهمیتی به زن یا مرد بودن بیمارمون نمیدیم، فقط اینکه چقدر اونها مریض هستن
318
00:31:46,980 --> 00:31:50,020
با توجه به چیزی که میبینم، اگر همین الان این بیمار درمان نشه
319
00:31:50,020 --> 00:31:52,670
.تا یک ساعت هم دوام نمیاره
320
00:31:55,760 --> 00:31:58,670
نجاتش بده. اگر نتونی
321
00:31:58,670 --> 00:32:01,190
.جونت رو ازت میگیرم
322
00:32:13,380 --> 00:32:15,330
،وقتی دارم بیمارم رو درمان میکنم
323
00:32:15,330 --> 00:32:18,560
.دوست ندارم کسی مزاحمم بشه
324
00:32:39,980 --> 00:32:44,400
بچه، چطوری خودت رو به این روز انداختی؟
325
00:32:44,400 --> 00:32:47,070
[مهمانسرای فنگ چینگ]
326
00:32:47,070 --> 00:32:49,260
.فرمانده. ارباب جوان
327
00:32:49,260 --> 00:32:53,200
لازم نیست انقدر نگران باشی. من از مردم اینجا پرسیدم
328
00:32:53,200 --> 00:32:56,190
دکتر یه در مقایسه با پزشکان سلطنتی پزشک خیلی ماهریه،
329
00:32:56,190 --> 00:32:58,370
.در ضمن، تخصص اون روی زخم های خارجیه
330
00:32:58,370 --> 00:33:00,750
.یکبار یک دختر زخمی شده بوده
331
00:33:00,750 --> 00:33:03,480
پاهاش توی تله ی شکارچی ها گیر کرده بوده و عفونی شده بوده
332
00:33:03,480 --> 00:33:06,110
تحت مراقبت دکتر یه
333
00:33:06,110 --> 00:33:08,840
.حالا اون میتونه مثل قبل بالا و پایین بپره و بدو عه
334
00:33:08,840 --> 00:33:13,050
بله برادر. دکتر یه بهترین پزشک این منطقه س
335
00:33:13,050 --> 00:33:16,020
.باید قبول کنیم که اون میتونه تیان چی رو نجات بده
336
00:33:16,770 --> 00:33:18,480
دکتر یه
337
00:33:20,630 --> 00:33:24,630
تیر رو خارج کردم. از داروی خانوادگی خودم برای درمان زخم استفاده کردم
338
00:33:24,630 --> 00:33:28,680
.اگر که بیمار امشب تب نکنه، زخمش خوب میشه
339
00:33:29,830 --> 00:33:33,300
.پس باید برای چند روزی مزاحم شما باشیم
340
00:33:33,300 --> 00:33:36,200
.شنگ آنخوای، لطفا دکتر یه رو ببر استراحت کنن
341
00:33:36,200 --> 00:33:38,600
چشم! از اینطرف دکتر یه
342
00:33:56,240 --> 00:33:58,730
.توی شوم. بدبیاری آوردی
343
00:33:58,730 --> 00:34:01,950
تو سپر من شدی. حالا پشیمونی نه؟
344
00:34:08,010 --> 00:34:10,410
تو نقشه ی من رو که بیرون کشیدن دشمن از سوراخش بود رو خراب کردی
345
00:34:10,410 --> 00:34:13,940
.تنبیهت اینه که هر چه زودتر خوب بشی
346
00:34:18,520 --> 00:34:21,410
امروز اگر من و دکتر به موقع نمیرسیدیم
347
00:34:21,410 --> 00:34:24,990
برادر ممکن بود بفهمه تیان چی یک زنه
348
00:34:24,990 --> 00:34:27,890
.ولی تیان چی هنوز بی هوشه
349
00:34:27,890 --> 00:34:30,630
.واقعا نگرانم
350
00:34:34,020 --> 00:34:38,140
.اصلا به این سکوتت عادت ندارم
351
00:34:38,140 --> 00:34:41,400
زودباش زودتر خوب شو. از حالا به بعد، هر چقدر هم که بلند حرف بزنی و سر و صدا کنی
352
00:34:41,400 --> 00:34:45,970
تنبیهت نمیکنم. باشه؟
353
00:34:58,200 --> 00:35:01,540
.برادر برگرد به اتاقت و استراحت کن
354
00:35:01,540 --> 00:35:04,650
.دکتر گفت که دکتر تیان الان دیگه حالش خوبه
355
00:35:04,650 --> 00:35:06,380
.من مراقبش هستم
356
00:35:06,380 --> 00:35:09,080
.همش به خاط توئه که دکتر رو به موقع اینجا آوردی
357
00:35:09,080 --> 00:35:12,320
.وگرنه، وضعیت هولناکتر از این میشد
358
00:35:14,980 --> 00:35:17,860
...اوه درسته! در مورد آدمکش ها
359
00:35:18,790 --> 00:35:20,400
نتونستیم زنده دستگیرشون کنیم
360
00:35:20,400 --> 00:35:23,500
.ولی در این مورد هم نباید عجول باشیم
361
00:35:51,390 --> 00:35:53,230
زنده بمون
362
00:35:56,460 --> 00:35:58,760
.پدر. پدر
363
00:35:59,640 --> 00:36:00,740
مادر
364
00:36:00,740 --> 00:36:02,720
تیان چی، تو چی گفتی؟
365
00:36:02,720 --> 00:36:04,410
فرمانده
366
00:36:05,210 --> 00:36:08,670
.بیمار الان تب شدیدی داره. پس عادیه که هذیان بگه
367
00:36:08,670 --> 00:36:11,170
.نمیتونه صداتون رو بشنوه
368
00:36:16,220 --> 00:36:19,200
شما توی این چند روز خیلی زحمت کشیدین دکتر یه-
کارم اینه-
369
00:36:19,200 --> 00:36:20,680
.برید و استراحت کنید
370
00:36:20,680 --> 00:36:22,980
چرا من ازش مراقبت نکنم؟-
مشکلی نیست-
371
00:37:31,100 --> 00:37:33,120
.امروز خیلی گرمه
372
00:37:33,120 --> 00:37:34,700
بله
373
00:37:36,130 --> 00:37:40,300
فرمانده، زخم دکتر تیان
374
00:37:40,300 --> 00:37:41,870
.کمی زمان میبره تا خوب بشه
375
00:37:41,870 --> 00:37:44,060
ولی هنوز کلی کار هست که باید توی عمارت
376
00:37:44,060 --> 00:37:49,270
...انجام بدید. بهتر نیست ما
377
00:37:49,270 --> 00:37:51,480
.فردا، به عمارت برمیگردیم
378
00:37:51,480 --> 00:37:53,930
.از دکتر یه بخواه که اینجا بمونه و ازش مراقبت کنه
379
00:37:53,930 --> 00:37:57,070
چند نفر رو هم اینجا بذار بمونن تا کمک کنن-
باشه-
380
00:37:57,070 --> 00:37:59,790
.ترتیب همه چیز رو میدم
381
00:37:59,790 --> 00:38:03,290
.فرمانده، دیگه داره دیر میشه
382
00:38:03,290 --> 00:38:06,310
.شما باید برید بخوابید. بذارید من انجامش میدم
383
00:38:06,310 --> 00:38:11,390
مشکلی نیست. اگر به خاطر تیان چی نبود، من کسی بودم که اینجا خوابیده
384
00:38:11,390 --> 00:38:16,010
اون جون منو نجات داده. اینکه من ازش مراقبت کنم چیز معقولیه
385
00:38:16,010 --> 00:38:18,130
.بله. پس به باد زدنتون ادامه بدین
386
00:38:18,130 --> 00:38:19,720
.امم... من میرم
387
00:38:49,400 --> 00:38:50,300
...پدر
388
00:38:50,360 --> 00:38:54,590
.مادر، نرید
389
00:38:54,600 --> 00:38:56,300
نرید
390
00:38:58,610 --> 00:39:01,110
♫ گلبرگ ها را یکی پس از دیگری می شمارم ♫
391
00:39:01,110 --> 00:39:04,840
باشه. من نمیرم
392
00:39:04,900 --> 00:39:07,400
همینجا باهات میمونم
393
00:39:09,600 --> 00:39:11,500
.باید زود خوب بشی
394
00:39:15,010 --> 00:39:20,120
♫ از زمان شکوفایی، تا لحظه ی برگریزان♫
395
00:39:20,120 --> 00:39:24,350
♫ گل چیز زیادی نگفته است ♫
396
00:39:24,350 --> 00:39:32,010
♫ از زمان شکوفایی، تا لحظه ی برگریزان♫
397
00:39:32,010 --> 00:39:36,870
♫ گل چیز زیادی نگفته است ♫
398
00:39:37,560 --> 00:39:39,220
تو بیدار شدی
399
00:39:39,220 --> 00:39:43,540
عمه خنگ، شما اینجا چیکار میکنی؟
400
00:39:45,370 --> 00:39:47,720
ای دختره ی احمق. چرا انقدر بی پروا بودی
401
00:39:47,720 --> 00:39:50,600
و زندگیت رو برای نجات فرمانده به خطر انداختی؟
402
00:39:50,600 --> 00:39:53,530
یادت رفته چرا به عمارت جی رفتی؟
403
00:39:54,200 --> 00:39:57,950
چطور تونستی به زندگیت اینطوری اهمیتی ندی؟
404
00:39:58,970 --> 00:40:01,460
.من... من... من نمیخواستم که اونو نجاتش بدم
405
00:40:01,460 --> 00:40:04,110
...فقط پاهام گیر کرد، پس
406
00:40:08,940 --> 00:40:11,930
.فرمانده میخواست لباسم رو قیچی کنه
407
00:40:11,930 --> 00:40:14,880
فهمید که من زنم؟
408
00:40:14,880 --> 00:40:16,820
.فهمید
409
00:40:17,870 --> 00:40:20,120
.نگران نباش.کسی که تیر رو بیرون کشید من بودم
410
00:40:20,120 --> 00:40:23,330
[ملک اربابی فرمانده ارتش]
411
00:41:08,490 --> 00:41:19,000
☟ لطفا جهت حمایت عضو کانال ما بشین ☟
@ChocoDreamSub : کانال تلگرام ما
◇◇◇ ترجمه: Homa_WX ◇◇◇
412
00:41:24,530 --> 00:41:32,100
♫ در حالی که بیهوده نشسته ام، انتهای شب همچنان زیباست ♫
413
00:41:34,380 --> 00:41:41,900
♫ از اینکه کشف بشم نمیترسم،این به خاطر ترحم خودم برای تنهایی است ♫
414
00:41:44,080 --> 00:41:47,990
♫ گاهی اوقات ، یک روز آفتابی روشن وجود دارد ♫
415
00:41:47,990 --> 00:41:53,390
♫ صد ها گل برای جلال و ایجاد شور و نشاط رقابت می کند ♫
416
00:41:53,390 --> 00:42:01,130
♫ چرا برای لحظه ای شکوفا نشوی و پس از آن پژمرده شوی؟ ♫
417
00:42:01,130 --> 00:42:05,840
♫ این گل وحشی به آرامی چشم ها را مجذوب خود می کند ♫
418
00:42:05,840 --> 00:42:10,590
♫ شکوفه های دیگر هلو به آن حسادت میکنند ♫
419
00:42:10,590 --> 00:42:14,160
♫ همیشه کسی هست که از این مسیر عبور کند ♫
420
00:42:14,160 --> 00:42:20,350
♫ گلبرگ ها را یکی پس از دیگری می شمارم ♫
421
00:42:20,350 --> 00:42:25,080
♫ این گل افتاده قسم خود را حفظ کرده ♫
422
00:42:25,080 --> 00:42:30,470
♫ علفهای هرز در خارج از دیوارهای شهر رو به رشد هستند ، هیچ بخششی در کار نیست ♫
423
00:42:30,470 --> 00:42:35,780
♫ از سال شکوفایی، تا لحظه ی برگریزان♫
424
00:42:35,780 --> 00:42:40,210
♫ گل چیز زیادی نگفته است ♫
425
00:42:41,900 --> 00:42:46,600
♫ این گل وحشی به آرامی چشم ها را مجذوب خود می کند ♫
426
00:42:46,600 --> 00:42:51,470
♫ شکوفه های دیگر هلو به آن حسادت میکنند ♫
427
00:42:51,470 --> 00:42:54,810
♫ همیشه کسی هست که از این مسیر عبور کند ♫
428
00:42:54,810 --> 00:43:01,150
♫ گلبرگ ها را یکی پس از دیگری می شمارم ♫
429
00:43:01,150 --> 00:43:05,850
♫ این گل افتاده قسم خود را حفظ کرده ♫
430
00:43:05,850 --> 00:43:11,290
♫ علفهای هرز در خارج از دیوارهای شهر رو به رشد هستند ، هیچ بخششی در کار نیست ♫
431
00:43:11,290 --> 00:43:16,530
♫ از زمان شکوفایی، تا لحظه ی برگریزان♫
432
00:43:16,530 --> 00:43:20,840
♫ گل چیز زیادی نگفته است ♫
433
00:43:20,840 --> 00:43:28,340
♫ از زمان شکوفایی، تا لحظه ی برگریزان♫
434
00:43:28,340 --> 00:43:33,940
♫ گل چیز زیادی نگفته است ♫
43127
Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.